پیش نویس:گریه حضرت زهرا(س): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
==</big>''' علت گریه های بلند و با صدای حضرت زهرا(س) '''</big>==
{{پیش نویس}}
== '''علت گریه های بلند و با صدای حضرت زهرا(س)''' ==
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
چگونه است كه مي گويند كسي صداي زهرا (س) را نمي شنيده اما گريه آن حضرت را در رحلت پيامبر همسايه ها مي شنيدند؟
چگونه است كه مي گويند كسي صداي زهرا (س) را نمي شنيده اما گريه آن حضرت را در رحلت پيامبر همسايه ها مي شنيدند؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
حضرت زهرا(س) با توجه به انتسابشان به نبي اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ داراي موقعيتي بس عظيم و حساس بوده اند كه مورد مراجعه اقشار مختلف مردم قرار مي گرفته اند. لذا نمي توان تصور نمود كه ايشان فردي محبوس و منزوي بوده اند به حدي كه هيچ كس صداي ايشان را نشنيده باشد. اكنون مواردي را در اين موضوع مي آوريم:
اولاً حضرت فاطمه زهرا(س) به جهت مقام والایی که داشتند مورد مراجعه اقشار مختلف مردم قرار می گرفتند. لذا ایشان منزوی و محبوس نبودند به طوری که کسی صدای ایشان را نشنیده باشد. ثانیاً نمی توان مطلقاً شنیده شدن صدای زن توسط مردان را قبیح دانست بلکه گاهی حتی ضرورت دارد که صدا به آن ها برسد.
«1. آن حضرت در جنگ احد همراه با زنان مدينه به منطقه جنگي رفته و بعد از جنگ به مداواي رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ و حضرت علي ـ عليه السّلام ـ كه جراحاتي برداشته بودند. پرداختند.
 
2. بعد از جنگ احد، آن حضرت به زيارت شهداي جنگ مي رفت.
=== موارد حضور حضرت فاطمه زهرا(س) در اجتماع ===
3. بعد از اينكه غوغاي سقيفه به راه افتاد، عمر با عده اي به درخانه آن حضرت آمد و فرياد مي كشيد كه بيرون بيائيد حضرت زهرا به پشت در حجره آمدند و عمر را ديدند كه آتش در دست دارد پس فرمود: عمر ـ مگر از خدا نمي ترسي چه شده است؟ عمر گفت: بايد علي و بني هاشم بيايند و با خليفة رسول خدا بيعت كنند. و ايشان گفتند: خليفه كيست؟ خليفه رسول اكنون در كنار پيكر اوست. عمر گفت: ابوبكر پيشواي مسلمين است مردم با او بيعت
۱. آن حضرت در جنگ احد همراه با زنان مدينه به منطقه جنگي رفته و بعد از جنگ به مداواي رسول خدا(ص) و حضرت علي(ع) كه جراحاتي برداشته بودند پرداختند.
كرده اند، شما نيز بايد بيعت كنيد و گرنه خانه را به آتش مي كشم. حضرت فرمود: آيا خانه ما را به آتش مي كشي و او گفت آري.
 
4. ده روز بعد از حلت پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ فاطمه (س) براي اعتراض به مصادره فدك نزد ابوبكر رفته و با او به گفتگو و بحث پرداختند. اين كار دوبار صورت گرفت.
۲. بعد از جنگ احد، آن حضرت به زيارت شهداي جنگ مي رفت.
5. همچنين بعد از رحلت پيامبر و غصب خلافت مسلمين توسط غاصبان، حضرت فاطمه(س) به مسجد رفتند و در حاليكه مسجد مملو از مرد و زن بود. در پشت پرده اي خطبه اي ايراد فرمود كه معروف است.
 
6. زماني كه آن حضرت بعد از قضيه آتش زدن در خانه، در بستر مريضي بودند. عمر و ابوبكر به عيادتشان رفتند. چون آنها وارد شدند و نشستند. حضرت صورتشان را از آنها برگرداند و فرمود، آيا شنيده ايد كه پدرم فرمود رضاي فاطمه رضاي من است و خشم او خشم من، هركه او را بيازارد مرا آزرده است و هر كه او را دوست بدارد مرا دوست داشته است.»[1]
۳. بعد از اين كه غوغاي سقيفه به راه افتاد، عمر با عده اي به در خانه آن حضرت آمد و فرياد مي كشيد كه بيرون بيائيد. حضرت زهرا(س) به پشت در حجره آمدند و عمر را ديدند كه آتش در دست دارد. پس فرمود: عمر ـ مگر از خدا نمي ترسي چه شده است؟ عمر گفت: بايد علي و بني هاشم بيايند و با خليفة رسول خدا بيعت كنند. ايشان گفتند: خليفه كيست؟ خليفه رسول اكنون در كنار پيكر اوست. عمر گفت: ابوبكر پيشواي مسلمين است، مردم با او بيعت كرده اند، شما نيز بايد بيعت كنيد و گرنه خانه را به آتش مي كشم. حضرت فرمود: آيا خانه ما را به آتش مي كشي و او گفت آري.
7. جابر مي گويد روزي همراه رسول اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ به در خانه فاطمه (س) رفتيم، پيامبر اكرم اجازه خواست طلبيد و وارد شديم، ديدم چهرة زهرا آنچنان زرد بود كه مانند... بود.[2]
 
8. روزي سلمان خدمت آن حضرت بود، حضرت زهرا دعاي نور را به او تعليم فرمود و گفتند اگر مي خواهي هرگز ترا تب نگيرد بر اين دعا مداومت كن.[3]
۴. ده روز بعد از رحلت پيامبر اكرم(ص) فاطمه زهرا (س) براي اعتراض به مصادره فدك نزد ابوبكر رفته و با او به گفتگو و بحث پرداختند. اين كار دوبار صورت گرفت.
از سوي ديگر آنچه كه از طرف شارع مقدس مورد نهي قرار گرفته است و از زنان خواسته شده از آن بپرهزيند. آن نوع سخن گفتني است كه باعث تحريك شهوت مردان گردد. لذا به زنان دستور مي دهد: «فلا تخضعن بالقول فيطمع الذي في قلبه مرض»[4] در حرف زدن صدا را نازك و مهيج نكنيد كه موجب طمع بيماردلان گردد. و مفهوم آيه اين است كه اگر در سخن ناز و كرشمه نباشد جايز است يعني خود آيه دليل بر جواز سخن گفتن با مرد نامحرم است.[5] بر همين اساس است كه فقهاي عظيم الشأن چنين فتوا داده اند كه شنيدن صداي زن در صورتي كه تلذذ و ريبه – وسوسيه نباشد جايز است. البته ماداميكه ضرورت نباشد ترك آن بهتر است و بر زن حرام است كه بخواهد صوت خود را نازك و مهيج گرداند.[6] مطلب قابل توجه ديگر اين است كه گريه در فراق عزيزان خود جايگاه خاصي دارد و از استثنائي برخوردار است، آن چنانكه روايت است روزي يك زن به دنبال جنازه يكي از خويشان خود مي رفت و بي تابي مي كرد. عمر به او نهيب زد كه برگردد اما رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمود: او را به حال خود بگذار دلش داغدار است و چشم گريان و عهد(ش به مرده) نزديك.[7] و نيز امام باقر ـ عليه السّلام ـ فرموده اند: انما تحتاج المرأه في الماتم الي النوح لتسيلَ دمعها: زن در ماتم نياز به نوحه و شيون دارد تا اشك هايش را بريزيد.[8]
 
چون اين عمل از بار سنگين سختي ها او مي كاهد. توجه به اين نكته هم ضروري است، كه گريه حضرت زهرا در مصيبتي بوده است كه بزرگتر از آن مصيبتي نبوده و عظمت آن آسمانيان را به شيون آورده بود. امام باقر ـ عليه السّلام ـ در جايي ديگر مي فرمايد، اگر مصيبتي بر خودت يا مالت يا فرزندت پيش آمد، مصيبت رحلت پيامبر خدا را بياد آر، همانا خلائق مصيبتي (عظيم تر) از آن هيچوقت نديده اند.[9] اما نكته مهمتر از همه اينكه، حضرات چهارده معصوم كه از هرگونه خطا و عيبي منزه هستند، الگوي تمامي رفتارهاي ما مي باشند و ما بايد اعمال خود را با اعمال و فرمايشات آنها بسنجيم و حضرت زهرا نيز از جمله معصومين هستند كه بايد به ايشان اقتدا نمود. از اين روست كه فقهاي عظام وقتي مي خواهند به جايز بودن گريه بر مرده فتوا بدهند از جمله دلايلي كه براي آن مي آورند گرية حضرت زهرا در رحلت پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ مي باشد.[10]
۵. همچنين بعد از رحلت پيامبر اکرم(ص) و غصب خلافت مسلمين توسط غاصبان، حضرت فاطمه(س) به مسجد رفتند و در حالي كه مسجد مملو از مرد و زن بود، در پشت پرده اي خطبه اي ايراد فرمود كه معروف است.
 
۶. زماني كه آن حضرت بعد از قضيه آتش زدن در خانه، در بستر مريضي بودند، عمر و ابوبكر به عيادتشان رفتند. وقتی آن ها وارد شدند و نشستند حضرت صورتشان را از آن ها برگرداندند و فرمودند: آيا شنيده ايد كه پدرم فرمود رضای فاطمه رضای من است و خشم او خشم من، هركه او را بيازارد مرا آزرده است و هر كه او را دوست بدارد مرا دوست داشته است.»<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=زندگاني فاطمه زهرا (س) مقدمه آيت الله مرعشي نجفي|عنوان کتاب=زندگاني فاطمه زهرا (س) مقدمه آيت الله مرعشي نجفي|سال=1372|نام=محمد قاسم|نام خانوادگی=نصيرپور|ناشر=دفتر مطالعات تاريخ و معارف اسلامي|صفحه=45-108|مکان=قم}}</ref>
 
۷. جابر مي گويد روزي همراه رسول اكرم(ص) به در خانه حضرت فاطمه (س) رفتيم، پيامبر اكرم اجازه خواست طلبيد و وارد شديم، ديدم چهره زهرا آنچنان زرد بود كه مانند... بود.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=كافي، تصحيح علي اكبر غفاري|عنوان کتاب=كافي، تصحيح علي اكبر غفاري|سال=1367|نام=محمد بن یعقوب|نام خانوادگی=كليني|ناشر=انتشارات دارالكتب الاسلاميه|جلد=5|صفحه=528|مکان=تهران}}</ref>
 
۸. روزي سلمان خدمت آن حضرت بود، حضرت زهرا دعاي نور را به او تعليم فرمود و گفتند اگر مي خواهي هرگز ترا تب نگيرد بر اين دعا مداومت كن.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=منتهي الآمال|عنوان کتاب=منتهي الآمال|سال=1372|نام=عباس|نام خانوادگی=قمي|ناشر=انتشارات هجرت|جلد=1|صفحه=257|مکان=قم}}</ref>
 
=== محدوده فعالیت زن در جامعه ===
از سوي ديگر آنچه كه از طرف شارع مقدس مورد نهي قرار گرفته است و از زنان خواسته شده از آن بپرهزيند، آن نوع سخن گفتني است كه باعث تحريك شهوت مردان گردد. لذا به زنان دستور مي دهد: «فلا تخضعن بالقول فيطمع الذي في قلبه مرض»<ref>احزاب/32.</ref> در حرف زدن صدا را نازك و مهيج نكنيد كه موجب طمع بيماردلان گردد. و مفهوم آيه اين است كه اگر در سخن ناز و كرشمه نباشد جايز است يعني خود آيه دليل بر جواز سخن گفتن با مرد نامحرم است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مسئله حجاب|عنوان کتاب=مسئله حجاب|سال=بيتا|نام=مرتضي|نام خانوادگی=مطهري|ناشر=صدرا|صفحه=243|مکان=قم}}</ref> بر همين اساس است كه فقهاي عظيم الشأن چنين فتوا داده اند كه شنيدن صداي زن در صورتي كه تلذذ و ريبه – وسوسيه نباشد جايز است. البته ماداميكه ضرورت نباشد ترك آن بهتر است و بر زن حرام است كه بخواهد صوت خود را نازك و مهيج گرداند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=عروة الوثقي|عنوان کتاب=عروة الوثقي|سال=١٤١٧|نام=محمد كاظم|نام خانوادگی=طباطبايي يزدي|ناشر=جامعه مدرسین|جلد=1|صفحه=33|مکان=قم}}</ref>
 
=== جایگاه گریه در فراق عزیزان ===
مطلب قابل توجه ديگر اين است كه گريه در فراق عزيزان خود جايگاه خاصي دارد و از استثنائي برخوردار است، آن چنانكه روايت است روزي يك زن به دنبال جنازه يكي از خويشان خود مي رفت و بي تابي مي كرد. عمر به او نهيب زد كه برگردد اما رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمود: او را به حال خود بگذار دلش داغدار است و چشم گريان و عهد(ش به مرده) نزديك.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مسئله حجاب|عنوان کتاب=مسئله حجاب|سال=بيتا|نام=مرتضي|نام خانوادگی=مطهري|ناشر=صدرا|صفحه=212|مکان=قم}}</ref> و نيز امام باقر ـ عليه السّلام ـ فرموده اند: انما تحتاج المرأه في الماتم الي النوح لتسيلَ دمعها: زن در ماتم نياز به نوحه و شيون دارد تا اشك هايش را بريزيد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=العروة الوثقی|عنوان کتاب=العروة الوثقی|سال=1417|نام=سید محمد کاظم|نام خانوادگی=طباطبایی یزدی|ناشر=جامعه مدرسین|جلد=1|صفحه=33|مکان=قم}}</ref> چون اين عمل از بار سنگين سختي ها او مي كاهد.
 
=== عظمت مصیبت رسول اکرم(ص) ===
توجه به اين نكته هم ضروري است، كه گريه حضرت زهرا در مصيبتي بوده است كه بزرگتر از آن مصيبتي نبوده و عظمت آن آسمانيان را به شيون آورده بود. امام باقر ـ عليه السّلام ـ در جايي ديگر مي فرمايد، اگر مصيبتي بر خودت يا مالت يا فرزندت پيش آمد، مصيبت رحلت پيامبر خدا را بياد آر، همانا خلائق مصيبتي (عظيم تر) از آن هيچوقت نديده اند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=كافي، تصحيح علي اكبر غفاري، ، ج 5، ص 528،|عنوان کتاب=كافي، تصحيح علي اكبر غفاري|سال=1367|نام=محمد بن یعقوب|نام خانوادگی=كليني|ناشر=انتشارات دارالكتب الاسلاميه|جلد=3|صفحه=220|مکان=تهران}}</ref>
 
=== منزه بودن اهل بیت(ع) از تمام عیب ها ===
اما نكته مهمتر از همه اينكه، حضرات چهارده معصوم كه از هرگونه خطا و عيبي منزه هستند، الگوي تمامي رفتارهاي ما مي باشند و ما بايد اعمال خود را با اعمال و فرمايشات آنها بسنجيم و حضرت زهرا نيز از جمله معصومين هستند كه بايد به ايشان اقتدا نمود. از اين روست كه فقهاي عظام وقتي مي خواهند به جايز بودن گريه بر مرده فتوا بدهند از جمله دلايلي كه براي آن مي آورند گرية حضرت زهرا در رحلت پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ مي باشد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=التنقيح|عنوان کتاب=التنقيح|سال=1414|نام=ابوالقاسم|نام خانوادگی=خوئي|ناشر=مدرسه دارالعلم|جلد=9|صفحه=228|مکان=قم}}</ref>


==منابع==
==منابع==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
| شاخه اصلی = تفسیر
| شاخه اصلی = ائمه معصومین(ع)
| شاخه فرعی۱ =  معارف قرآن
| شاخه فرعی۱ =  حضرت زهرا(س)
| شاخه فرعی۲ = یقین
| شاخه فرعی۲ =  
| شاخه فرعی۳ =
| شاخه فرعی۳ =
}}
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۴ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۰۲

علت گریه های بلند و با صدای حضرت زهرا(س)

سؤال

چگونه است كه مي گويند كسي صداي زهرا (س) را نمي شنيده اما گريه آن حضرت را در رحلت پيامبر همسايه ها مي شنيدند؟

اولاً حضرت فاطمه زهرا(س) به جهت مقام والایی که داشتند مورد مراجعه اقشار مختلف مردم قرار می گرفتند. لذا ایشان منزوی و محبوس نبودند به طوری که کسی صدای ایشان را نشنیده باشد. ثانیاً نمی توان مطلقاً شنیده شدن صدای زن توسط مردان را قبیح دانست بلکه گاهی حتی ضرورت دارد که صدا به آن ها برسد.

موارد حضور حضرت فاطمه زهرا(س) در اجتماع

۱. آن حضرت در جنگ احد همراه با زنان مدينه به منطقه جنگي رفته و بعد از جنگ به مداواي رسول خدا(ص) و حضرت علي(ع) كه جراحاتي برداشته بودند پرداختند.

۲. بعد از جنگ احد، آن حضرت به زيارت شهداي جنگ مي رفت.

۳. بعد از اين كه غوغاي سقيفه به راه افتاد، عمر با عده اي به در خانه آن حضرت آمد و فرياد مي كشيد كه بيرون بيائيد. حضرت زهرا(س) به پشت در حجره آمدند و عمر را ديدند كه آتش در دست دارد. پس فرمود: عمر ـ مگر از خدا نمي ترسي چه شده است؟ عمر گفت: بايد علي و بني هاشم بيايند و با خليفة رسول خدا بيعت كنند. ايشان گفتند: خليفه كيست؟ خليفه رسول اكنون در كنار پيكر اوست. عمر گفت: ابوبكر پيشواي مسلمين است، مردم با او بيعت كرده اند، شما نيز بايد بيعت كنيد و گرنه خانه را به آتش مي كشم. حضرت فرمود: آيا خانه ما را به آتش مي كشي و او گفت آري.

۴. ده روز بعد از رحلت پيامبر اكرم(ص) فاطمه زهرا (س) براي اعتراض به مصادره فدك نزد ابوبكر رفته و با او به گفتگو و بحث پرداختند. اين كار دوبار صورت گرفت.

۵. همچنين بعد از رحلت پيامبر اکرم(ص) و غصب خلافت مسلمين توسط غاصبان، حضرت فاطمه(س) به مسجد رفتند و در حالي كه مسجد مملو از مرد و زن بود، در پشت پرده اي خطبه اي ايراد فرمود كه معروف است.

۶. زماني كه آن حضرت بعد از قضيه آتش زدن در خانه، در بستر مريضي بودند، عمر و ابوبكر به عيادتشان رفتند. وقتی آن ها وارد شدند و نشستند حضرت صورتشان را از آن ها برگرداندند و فرمودند: آيا شنيده ايد كه پدرم فرمود رضای فاطمه رضای من است و خشم او خشم من، هركه او را بيازارد مرا آزرده است و هر كه او را دوست بدارد مرا دوست داشته است.»[۱]

۷. جابر مي گويد روزي همراه رسول اكرم(ص) به در خانه حضرت فاطمه (س) رفتيم، پيامبر اكرم اجازه خواست طلبيد و وارد شديم، ديدم چهره زهرا آنچنان زرد بود كه مانند... بود.[۲]

۸. روزي سلمان خدمت آن حضرت بود، حضرت زهرا دعاي نور را به او تعليم فرمود و گفتند اگر مي خواهي هرگز ترا تب نگيرد بر اين دعا مداومت كن.[۳]

محدوده فعالیت زن در جامعه

از سوي ديگر آنچه كه از طرف شارع مقدس مورد نهي قرار گرفته است و از زنان خواسته شده از آن بپرهزيند، آن نوع سخن گفتني است كه باعث تحريك شهوت مردان گردد. لذا به زنان دستور مي دهد: «فلا تخضعن بالقول فيطمع الذي في قلبه مرض»[۴] در حرف زدن صدا را نازك و مهيج نكنيد كه موجب طمع بيماردلان گردد. و مفهوم آيه اين است كه اگر در سخن ناز و كرشمه نباشد جايز است يعني خود آيه دليل بر جواز سخن گفتن با مرد نامحرم است.[۵] بر همين اساس است كه فقهاي عظيم الشأن چنين فتوا داده اند كه شنيدن صداي زن در صورتي كه تلذذ و ريبه – وسوسيه نباشد جايز است. البته ماداميكه ضرورت نباشد ترك آن بهتر است و بر زن حرام است كه بخواهد صوت خود را نازك و مهيج گرداند.[۶]

جایگاه گریه در فراق عزیزان

مطلب قابل توجه ديگر اين است كه گريه در فراق عزيزان خود جايگاه خاصي دارد و از استثنائي برخوردار است، آن چنانكه روايت است روزي يك زن به دنبال جنازه يكي از خويشان خود مي رفت و بي تابي مي كرد. عمر به او نهيب زد كه برگردد اما رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمود: او را به حال خود بگذار دلش داغدار است و چشم گريان و عهد(ش به مرده) نزديك.[۷] و نيز امام باقر ـ عليه السّلام ـ فرموده اند: انما تحتاج المرأه في الماتم الي النوح لتسيلَ دمعها: زن در ماتم نياز به نوحه و شيون دارد تا اشك هايش را بريزيد.[۸] چون اين عمل از بار سنگين سختي ها او مي كاهد.

عظمت مصیبت رسول اکرم(ص)

توجه به اين نكته هم ضروري است، كه گريه حضرت زهرا در مصيبتي بوده است كه بزرگتر از آن مصيبتي نبوده و عظمت آن آسمانيان را به شيون آورده بود. امام باقر ـ عليه السّلام ـ در جايي ديگر مي فرمايد، اگر مصيبتي بر خودت يا مالت يا فرزندت پيش آمد، مصيبت رحلت پيامبر خدا را بياد آر، همانا خلائق مصيبتي (عظيم تر) از آن هيچوقت نديده اند.[۹]

منزه بودن اهل بیت(ع) از تمام عیب ها

اما نكته مهمتر از همه اينكه، حضرات چهارده معصوم كه از هرگونه خطا و عيبي منزه هستند، الگوي تمامي رفتارهاي ما مي باشند و ما بايد اعمال خود را با اعمال و فرمايشات آنها بسنجيم و حضرت زهرا نيز از جمله معصومين هستند كه بايد به ايشان اقتدا نمود. از اين روست كه فقهاي عظام وقتي مي خواهند به جايز بودن گريه بر مرده فتوا بدهند از جمله دلايلي كه براي آن مي آورند گرية حضرت زهرا در رحلت پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ مي باشد.[۱۰]

منابع

  1. نصيرپور، محمد قاسم (۱۳۷۲). زندگاني فاطمه زهرا (س) مقدمه آيت الله مرعشي نجفي. قم: دفتر مطالعات تاريخ و معارف اسلامي. ص. ۴۵-۱۰۸.
  2. كليني، محمد بن یعقوب (۱۳۶۷). كافي، تصحيح علي اكبر غفاري. ج. ۵. تهران: انتشارات دارالكتب الاسلاميه. ص. ۵۲۸.
  3. قمي، عباس (۱۳۷۲). منتهي الآمال. ج. ۱. قم: انتشارات هجرت. ص. ۲۵۷.
  4. احزاب/32.
  5. مطهري، مرتضي (بيتا). مسئله حجاب. قم: صدرا. ص. ۲۴۳. تاریخ وارد شده در |سال= را بررسی کنید (کمک)
  6. طباطبايي يزدي، محمد كاظم (١٤١٧). عروة الوثقي. ج. ۱. قم: جامعه مدرسین. ص. ۳۳.
  7. مطهري، مرتضي (بيتا). مسئله حجاب. قم: صدرا. ص. ۲۱۲. تاریخ وارد شده در |سال= را بررسی کنید (کمک)
  8. طباطبایی یزدی، سید محمد کاظم (۱۴۱۷). العروة الوثقی. ج. ۱. قم: جامعه مدرسین. ص. ۳۳.
  9. كليني، محمد بن یعقوب (۱۳۶۷). كافي، تصحيح علي اكبر غفاري، ، ج 5، ص 528،. ج. ۳. تهران: انتشارات دارالكتب الاسلاميه. ص. ۲۲۰.
  10. خوئي، ابوالقاسم (۱۴۱۴). التنقيح. ج. ۹. قم: مدرسه دارالعلم. ص. ۲۲۸.