کاربر:Mohammadaminrazi/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{پیش نویس}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
آیا فطرت الهی در انسان جبر ایجاد نمی‌کند؟
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{درگاه|واژه‌ها}}


'''لینک مطالعه برای فلسفه خلفت گناه کار 👇'''


[[فطرت]] [[انسان]] یعنی سرشت خاص و [[آفرینش]] ویژه [[انسان]]. این لغت را [[قرآن کریم]] در مورد [[انسان]] به کار برد.<ref>مطهری، مرتضی، [[فطرت]]، ناشر انجمن اسلامی دانشجویان، چاپ اول، ۱۳۶۱، ص۱۳–۱۴.</ref> مقصود از [[فطرت]] این است که در خلقت [[انسان]]، خصلت و ویژگی [[خداشناسی]]، [[خداجویی]] و [[توحید]] قرار داده شده است.
https://rasekhoon.net/article/show/1400813
عالمان معتقدند [[فطرت]] با مسئله [[اختیار]] منافاتی ندارد؛ زیرا [[فطرت]] توحیدی [[انسان]]، تنها در حد شناخت است، یعنی او [[فطرتاً]] خدا را با وصف وحدانیتش می‌شناسد و اگر [[گناه]]، محیط، [[شیطان در قرآن|شیطان]] و … این [[فطرت]] را نپوشاند، او همچنان [[موحد]] باقی خواهد ماند.


برای اين که جواب سؤال به خوبی روشن شود، نخست لازم است واژه [[فطرت]] تعريف شود تا افق مناسب برای بحث ايجاد گردد.
'''لینک مطالعه برای تقلید در شیعه👇'''


== مفهوم‌شناسی ==
http://pajoohe.ir/Product.aspx?ProductID=62912


[[فطرت]] از ماده «فطر» به معنای شكافتن چيزی از طرف طول است، سپس به هرگونه شكافتن اطلاق شده است و از آن جا كه آفرينش و خلقت به منزله شكافتن پرده تاريک عدم است، يكی از معانی مهم اين واژه، همان [[آفرينش و خلقت]] است. واژه [[فطرت]] معنای ابداع و اختراع را نيز افاده می كند.<ref>لسان العرب، ابن منظور، ج۵، ص۵۵و۵۶،‌ ماده فطرت.</ref>
______________________________________________________________________________


[[فطرت]] بر وزن فعله است كه دلالت بر نوع می‌كند و در لغت به معنای گونه‌ای خاص از [[آفرينش و خلقت]] است. بنابراين [[فطرت]] [[انسان]] ؛ يعنی سرشت خاص و آفرينش ويژه [[انسان]]، ظاهراً اين لغت را اولين بار [[قرآن كريم]] در مورد [[انسان]] به كار برد و پيش از آن، كاربرد واژه [[فطرت]] سابقه‌ای نداشته است.<ref>مطهری، مرتضی، فطرت، ناشر انجمن اسلامی دانشجويان مدرسه عالی ساختمان، چاپ اول، ۱۳۶۱، ص۱۳ـ۱۴.</ref> اين معنا از [[فطرت]] با [[اختيار]] [[انسان]] هيچ منافاتی ندارد، چون آفرينش مخصوص [[انسان]] يعنی آفرينشی که در آن ويژگی اختيار هم نهفته است.  اما آن معنا از [[فطرت]] که می‌تواند منشأ شبهه [[جبر]] شود، عبارت است از معنايی که نوعاً علما از [[فطرت]] بدست داده اند و در آن معنا [[فطرت]] را به [[توحيد]] تفسير نموده‌اند. مطابق اين تفسير، شايد بتوان اين پرسش را مطرح نمود که اگر در خلقت [[انسان]] خصلت و ويژگی [[خدا شناسی]] و [[خداجويی]] و [[توحيد]] سرشته شده، پس از اول مسير او معلوم شده و او در انتخاب راه از خود اختياری ندارد.
{{متن عربی|a|ترجمه=b}}


== بررسی ==
'''توسل''' در لغت به معنای جستن وسیله برای نزدیک‌شدن به خداوند است و در قرآن نیز امر به آن شده است. از نگاه اسلامی، توسل یعنی انسان برای رسیدن به حاجت خود، یکی از بندگان مقرب خدا مانند پیامبر(ص) یا امامان(ع) را واسطه دعا قرار دهد، با این باور که خداوند وسیله و اسباب را آفریده و اجازه داده از آن‌ها بهره ببریم. شیعیان معتقدند همان‌طور که خداوند اسباب مادی را برای تأمین نیازهای جسمی قرار داده، اسباب معنوی نیز مانند توسل، وسیله دریافت فیض الهی است و این امر نه تنها شرک نیست، بلکه تجلی توحید است، چراکه مؤمن از خدا حاجت می‌خواهد، نه از واسطه، و تنها از مقام و منزلت آن بنده خدا برای تقرب بهره می‌برد. مخالفت‌هایی که این عمل را شرک یا بدعت می‌دانند، غالباً از سوی وهابیان مطرح شده‌اند، اما بسیاری از علمای اهل‌سنت و شیعه با استناد به قرآن، روایات نبوی و سیره صحابه، مشروعیت توسل را تأیید کرده‌اند و آن را یکی از راه‌های مقبول تقرب به درگاه الهی دانسته‌اند و تصریح کرده‌اند که تفاوتی میان توسل در زمان حیات و پس از وفات اولیای الهی وجود ندارد.
از اين شبهه می‌توان جواب‌های متعدد داد:
#اولين جواب آن است که [[فطرت]] توحيدی [[انسان]] تنها در حد [[شناخت خدا|شناخت]] است، يعنی او [[فطرتاً]] [[خدا]] را با وصف وحدانيتش می‌شناسد  و اگر غبار [[گناه]]، محيط، [[شيطان]] و... اين فطر را نپوشاند، او همچنان [[موحد]] باقی خواهد ماند. اما اولا واضح است که از شناخت تا [[ايمان]] به توحيد و عمل بر اساس توحيد، تفاوت بسيار است. [[ايمان]] بدون شناخت امکان ندارد، اما تنها شناخت نيست، عمل و تصديق قلبی هم در آن دخيل است. بحث [[اختيار]] و [[جبر]] در خود شناخت معنا ندارد، بلکه مربوط به ساحت عمل، يا در مقدمات شناخت است و يا در تبعات شناخت که عبادت غير [[خدا]] و ... است. چون تنها اين امور است که عمل در آن ها وجود دارد.
#ثانياً حتی در همين شناخت او مجبور نيست. به اين معنا که چنين نيست که او هميشه [[خدا شناس]] بماند و همواره خداوند را با وصف [[توحيد]] بشناسد و اين شناخت او دستخوش هيچ گونه تغييری نگردد. ممکن است، عوامل محيطی، [[خانوادگی]]، [[تربيتی]] و ... بر همين  شناخت هم پرده افکنده آن را در محاق افکند؛ اتفاقی که بسياری از [[انسان]]‌ها گرفتارش هستند.
#[[وجدان]] [[انسان]] شاهد اختيارش هست. به گفته [[علامه طباطبايی(ره)]]: «اگر [[انسان]] خود را [[فطرتاً]] [[مختار]] نمی‌دانست هيچ گاه با فكر، فعلی را انجام نمی‌داد و يا ترک نمی‌كرد و هرگز اجتماعی را كه دارای شئون مختلفه [[امر و نهی]] و [[پاداش]] و [[تربيت]] و ساير توابع است برپا نمی‌كرد.».<ref>طباطبايی، سيد محمد حسين، اصول فلسفه و روش رئاليسم، مقدمه و پاورقی، مطهری، مرتضی، چاپ افست، سهام عام، ج۱ـ۳، ص۴۷۸.</ref>


== دلائل ==
=== عقلی ===
اگر [[انسان]] [[فطرتاً]] [[اختيار]] نداشته باشد ديگر جايی برای وظيفه و تكليف و [[امر و نهی]] و [[پاداش و كيفر]] باقی نخواهد ماند. بلكه مستلزم پوچی و بی‌هدف بودن نظام تكوين می‌باشد. زيرا چنانكه از آيات [[قرآن]]<ref>هود/ ۷؛ ملك/ ۲؛ كهف/ ۷؛ ذاريات/ ۵۶؛ توبه/ ۷۲.</ref>،[[روايات]] و [[براهين عقلی]] بدست می‌آيد، هدف از آفرينش جهان طبيعت، فراهم شدن زمينه [[آفرينش]] [[انسان]] است تا با فعاليت اختياری و عبادت و بندگی [[خدای متعال]]، به والاترين كمالات و مقام قرب الهی نايل گردد و شايسته دريافت رحمت‌های ويژه [[پروردگار]] شود، و در صورتی كه [[انسان]]، [[اختيار]] نداشته باشد شايسته دريافت پاداش و نعمت‌های جاودانی و رضوان الهی نخواهد شد و هدف آفرنيش نقض خواهد گرديد و دستگاه آفرينش به صورت يک صحنه وسيع خيمه شب‌بازی در خواهد آمد كه [[انسان‌]]ها عروسک‌های آن را تشكيل می‌دهند و بی‌اختيار، حركاتی در آنان پديد می‌آيد. بنابراين، [[انسان]] [[فطرتاً]] [[مختار]] است.


اینکه [[انسان]] [[فطرتاً]] [[مختار]] است، به چند دليل قابل اثبات می‌باشد:
#[[وجدان]]: همه جوامع بشری اعم از [[خداپرست]] و مادی و... بدون استثناء در اين مسأله توافق دارند كه بايد [[قانون]] بر جوامع [[انسان]]ی حكم‌فرما باشد و افراد در مقابل قوانين مسئوليت دارند و كسانی كه از قانون تخلف كنند بايد به نحوی [[مجازات]] شوند. بنابراين، حاكميت قانون و مسئوليت افراد در برابر آن، و مجازات متخلف، از مسايلی است كه مورد اتفاق همگان است، و اين مسأله كه از آن به [[وجدان عمومی]] تعبير می‌شود. روشن‌ترين دليل بر [[اختيار]] [[انسان]] است. زيرا اگر [[انسان]] مجبور باشد، چگونه او را در برابر قوانين مسئول بدانيم و به هنگام تخلف، در قانون به پای ميز محاكمه بكشانيم و تحت بازپرسی قرار بدهيم؟<ref>مكارم شيرازي، ناصر، پنجاه درس اصول عقايد برای جوانان، مؤسسه الامام علی بن ابيطالب، چاپ نهم، ۱۳۷۶، ص۱۲۵ـ۱۲۳.</ref>
#انكار اصل [[اختيار]] در [[انسان]]، مايه سقوط تمام ارزش‌های [[انسان]]ی است و در نتيجه ميان [[نيكوكار]] و [[بدكار]]، [[ستمگر و دادگر]]، [[خدمت‌گزار]] و [[جانی]]، فرقی نخواهد بود، زيرا هيچ كدام از اين دو گروه در انجام عمل خود، [[مختار و آزاد]] نبوده و يک رشته عوامل مرموز، از مرئی و نامرئی افراد را به [[اعمال خوب و بد]] سوق می‌دهد.
#انكار [[اختيار]] نه تنها، [[فلسفه اخلاق|ارزش‌های اخلاقی]] را بر باد می‌دهد و مبانی حقوقی را ويران مي‌سازد. بلكه لطمه‌ای بر [[كرامت]] [[انسان]] وارد می‌كند كه هيچ [[انسان]] فطری، آن را نمی‌پذيرد، زيرا يگانه تفاوت [[انسان]] با حيوان همين است كه دومی در كار خود از اصل انتخاب و [[آزادی محروم]] است و سرنوشت زندگی شان را غرايز به دست گرفته است و اگر [[انسان]] نيز به همين سرنوشت دچار باشد و عوامل مرموز اعم از كشش‌های درونی و عوامل بيرونی او را مقهور خود سازد، در اين صورت چه تفاوتی ميان جاندار دوپا و درنده چهارپا خواهد بود.
#اصولاً اعزام [[پيامبران]]، تشريع قوانين و كوشش‌های تربيتی و برنامه‌های پرورشی همه بر اصل [[اختيار]] و [[آزادی]] [[انسان]] استوار است و اگر اين اصل متزلزل گردد، برای هيچ كدام معنای صحيحی نخواهد بود و بايد تمام كوشش‌های دانشمندان علوم دينی را تلاش بی‌ثمر دانست.
=== قرآنی ===
[[قرآن كريم]] نيز می‌فرمايد: كه ما همه افرد را از طريق [[فطرت]] و [[عقل]] و خرد و با اعزام [[پيامبران]]، به راه راست هدايت كرديم. اين [[انسان]] است كه [[كفر]] را بر هدايت ترجيح می‌دهد،


چنانكه می‌فرمايند:{{قرآن بزرگ|إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَ إِمَّا كَفُورًا|ترجمه=ما او را به راه راست هدايت كرديم او يا سپاسگزار است و يا كفران می‎‌كند.<ref>ناس/ ۳.</ref>}}
توسل به پیامبران و اولیای الهی از نظر بسیاری از علمای شیعه و اهل‌سنت نه بدعت است و نه شرک، بلکه سنتی ریشه‌دار در سیره مسلمانان به شمار می‌آید. علمایی چون تقی‌الدین سبکی و علی سمهودی با استناد به روایات فراوان و اجماع علما، مشروعیت توسل را اثبات کرده‌اند و حتی در منابع معتبر اهل‌سنت مانند صحیح بخاری، نمونه‌هایی از توسل صحابه آمده است. همچنین روایات متعدد شیعه، اهل‌بیت(ع) را وسیله تقرب به خدا معرفی کرده‌اند. عالمانی مانند شوکانی، قسطلانی و آلوسی نیز توسل پس از وفات پیامبر(ص) را پذیرفته‌اند. جعفر سبحانی تأکید می‌کند که توسل به مقام پیامبران به معنای شریک‌گرفتن آنان برای خدا نیست، بلکه احترام به منزلتی است که خدا خود به آنان عطا کرده و دعای متوسل، همچنان به درگاه خداوند است. بنابراین، ادعای بدعت یا شرک‌بودن توسل، پایه‌ای ندارد و برخلاف فهم رایج در سنت اسلامی است.


== نتیجه ==
______________________________________________________________________________
بنابراين [[انسان]] [[فطرتاً]] [[مختار و آزاد]] است. زيرا هدف از [[آفرينش]]، فراهم شدن بستر فعاليت [[اختيار]] برای [[انسان]] است تا بتواند به قلّه رفيع كمالات نايل گردد. اگر [[انسان]] [[آزاد و مختار]] نباشد، اعزام [[پيامبران]]، تشريع قوانين و كوشش‌های تربيتی، لغو و بيهوده خواهد بود.


== معرفی منابع جهت مطالعه بيشتر ==
== منابع ==
#آيت الله مكارم شيرازی، ناصر، پنجاه درس اصول عقايد برای جوانان، درس‌های هفتم و هشتم.
مجموعه آثار<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مجموعه آثار|نام=مرتضی|نام خانوادگی=مطهری|جلد=22|صفحه=۷۶۴و۷۶۵|سال=۱۳۸۹}}</ref> الکافی<ref name=":0">{{یادکرد کتاب|عنوان=الکافی|سال=1363|نام=محمد بن یعقوب|نام خانوادگی=کلینی|ناشر=دار الکتب الإسلامیة|صفحه‌ها=11|مکان=تهران}}</ref> المیزان فی تفسیر القرآن<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=المیزان فی تفسیر القرآن|نام=محمد حسین|نام خانوادگی=طباطبایی|ناشر=مؤسسة الأعلمي للمطبوعات|جلد=5|صفحه=255|مکان=بیروت}}</ref> مفردات<sup><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مفردات|صفحه=۶۴۳|نام خانوادگی=راغب اصفهانی|سال=۱۴۱۲|مکان=دمشق|نام=حسین بن محمد|ناشر=دارالقلم|کوشش=صفوان داودى}}</ref></sup> شرح منظومه<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=شرح منظومه|صفحه=۸۴|نام خانوادگی=سبزوارى|سال=۱۴۱۷|مکان=تهران|نام=هادی|ناشر=دارالكتب الاسلامية|کوشش=حسن زاده آملى}}</ref>  نثر طوبى<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=نثر طوبى|صفحه=270|نام خانوادگی=شعرانی|سال=۱۳۹۸|مکان=تهران|نام=ابوالحسن|جلد=2|ناشر=دارالكتب الاسلامية}}</ref> عروةالوثقی<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=عروةالوثقی|سال=١٤١٧|نام=سید محمد کاظم|نام خانوادگی=طباطبائی یزدی|صفحه=4}}</ref> الصحاح<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الصحاح|سال=۱۴۰۷|نام خانوادگی=الجوهری|ناشر=دارالعلم للملایین|جلد=2|صفحه=۷۸۳|مکان=بیروت|کوشش=عبدالغفور العطاری}}</ref> لسان العرب<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=لسان العرب|سال=۱۴۰۸|نام=محمد بن مکرم|نام خانوادگی=ابن منظور|ناشر=دار احیاء التراث العربی|جلد=5|صفحه=65|مکان=بیروت|کوشش=علی شیری}}</ref> تفسير العياشی<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسير العياشی|نام=محمد بن مسعود|نام خانوادگی=عياشی|جلد=2|صفحه=208}}</ref>  استفتاءات خمینی<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=استفتاءات|سال=1392|نام=روح الله|نام خانوادگی=خمینی|ناشر=مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)|صفحه=7|مکان=تهران}}</ref> المنجد<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=المنجد|نام=علی|نام خانوادگی=هنایی|صفحه=۹۰۰|فصل=ماده وسل}}</ref>  الصحاح تاج اللغة و صحاح العربیة<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الصحاح تاج اللغة و صحاح العربیة|نام=اسماعیل بن حماد|نام خانوادگی=جوهری|فصل=ذیل واژه «وسل»}}</ref> التأمل فی حقیقة التوسل<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=التأمل فی حقیقة التوسل|سال=۱۴۲۸|نام=عیسی بن عبدالله|نام خانوادگی=حمیری|صفحه=16}}</ref> پاسخ به شبهات وهابیت<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=پاسخ به شبهات وهابیت|سال=۱۳۸۶|نام=سیدحسن|نام خانوادگی=طاهری خرم آبادی|ناشر=دفتر انتشارات اسلامی|جلد=2|مکان=قم}}</ref> اصول کافی<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=اصول کافی|سال=1365|نام=محمدبن یعقوب|نام خانوادگی=کلینی|ناشر=دارالکتب اسلامیه|صفحه=183|مکان=تهران}}</ref> عدل الهی<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=عدل الهی|سال=1402|نام=مرتضی|نام خانوادگی=مطهری|ناشر=صدرا|صفحه=۲۳۹|مکان=تهران}}</ref>  آیین وهابیت<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=آیین وهابیت|سال=۱۳۷۵|نام=جعفر|نام خانوادگی=سبحانی تبریزی|ناشر=جامعه مدرسین حوزه علمیه قم|صفحه=۱۴۶|مکان=قم}}</ref> مجموع فتاوی ابن‌باز<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مجموع فتاوی ابن‌باز|سال=۱۴۲۰|نام=عبد العزيز بن عبد الله|نام خانوادگی=ابن‌باز|جلد=5|صفحه=322}}</ref> شفاء السقام في زيارة خير الأنام<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=شفاء السقام في زيارة خير الأنام|سال=1419|نام=علی بن عبد الکافی|نام خانوادگی=سبکی|ناشر=دار المصطفی|صفحه=۳۰۵}}</ref> وفاء الوفا بأخبار دار المصطفى<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=وفاء الوفا بأخبار دار المصطفى|سال=۱۴۱۹|نام=علی ‌بن‌ عبدالله‌|نام خانوادگی=سمهودی|ناشر=مؤسسة الفرقان للتراث الإسلامی|جلد=4|صفحه=۱۹۶|مکان=عربستان}}</ref> صحیح بخاری<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=صحیح بخاری|سال=۱۴۲۲|نام=محمد بن اسماعیل|نام خانوادگی=بخاری|جلد=2|صفحه=27}}</ref>  التوسل مفهومه وأقسامه وحکمه فی الشریعة الإسلامیة الغرّاء<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=التوسل مفهومه وأقسامه وحکمه فی الشریعة الإسلامیة الغرّاء|نام خانوادگی=سبحانی|نام=جعفر|مکان=قم|ناشر=نشر مشعر|سال=۱۳۷۴|صفحه=8۲}}</ref>  تفسیر قمی<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر قمی|سال=۱۴۰۴|نام=علی بن ابراهیم|نام خانوادگی=قمی|ناشر=دار الکتاب|صفحه=۱۶۸|مکان=قم}}</ref>  البرهان في تفسير القرآن<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=البرهان في تفسير القرآن|نام خانوادگی=بحرانی|سال=۱۴۱۵|صفحه=۲۹۲|ناشر=بنياد بعثت. مرکز چاپ و نشر|مکان=قم|جلد=2|نام=هاشم بن سلیمان}}</ref> بحار الانوار<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=بحار الانوار|سال=۱۴۰۳|نام=محمدباقر بن محمدتقی|نام خانوادگی=علامه مجلسی|جلد=102|صفحه=۲۴۷و۲۴۹}}</ref> التبیان<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=التبيان فی تفسير القرآن|نام خانوادگی=شیخ طوسی|نام=محمد بن حسن|صفحه=213|ناشر=دار إحیاء التراث العربی|مکان=بیروت}}</ref>
 
#آيت الله مكارم شيرازی، ناصر، منشور جاويد، ص۳۸۸ـ۳۱۵.
 
#شيروانی، علی، سرشت انسان (پژوهشی در خداشناسی فطری)، ناشر معاونت امور استاتيد و دروس معارف اسلامی، چاپ اول زمستان ۱۳۷۶،‌ كل كتاب.
 
== جستارهای وابسته ==
{{ستون|۲}}
* [[شناخت خداوند به غیر از مسیر فلسفه و عرفان]]
* [[برهان‌های اثبات خدا]]
* [[امکان درک ذات پروردگار]]
* [[امکان اثبات خداوند با ادله عقلی و منطقی]]
* [[ضرورت خداشناسی]]
* [[نامحدود بودن خداوند]]


{{پایان}}
______________________________________________________________________________
 
== منابع ==
{{پانویس}}
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
| شاخه اصلی =کلام
| شاخه فرعی۱ =عدل الهی
| شاخه فرعی۲ =جبر و اختیار
| شاخه فرعی۳ =


}}
'''پانویس'''
{{تکمیل مقاله
* ژورنال<ref>{{پک|حقانی فضل|۱۳۹۱|ک=نقد و نظر|ف=جابر جعفی؛ غالی یا متهم به غلو}}</ref>
| شناسه =  
*کتاب<ref>{{پک|شیخ صدوق|1404|ک=توحید صدوق|ص=150}}</ref>
| تیترها =  
*وب بدون نویسنده (فارسی)<ref>{{پک/بن|تست|ک=خبرگزاری ایسنا|ف=ترس و امید شیعیان از زندگی تحت لوای حاکمان جدید سوریه؛ بر علویان چه می‌گذرد؟|زبان=}}</ref> (انگلیسی)<ref>{{پک/بن|DAFTAR|ک=Pusat Pelaporan dan Analisis Transaksi Keuangan|ف=DAFTAR TERDUGA TERORIS DAN ORGANISASI TERORIS No. DTTOT|زبان=en}}</ref> (عربی)<ref>{{پک/بن|huffpost|ک=huffpost arabi|ف=الجولانی قائداً مؤقتاً لهیئة "تحریر الشام"|زبان=ar}}</ref>
| ویرایش =  
'''منبع'''
| لینک‌دهی =  
*'''ژورنال:''' {{یادکرد ژورنال|نام۱=یوسف|نام خانوادگی۱=فاری|دوره=هفدهم|شماره=سی و سوم|صفحات=۲۱۵–۲۳۳|عنوان=بررسی ساختار|تاریخ=۱۳۹۷|ژورنال=مطالعات ایرانی|پیوند=http://ensani.ir/fa/article/385529/}}
| ناوبری =
*'''کتاب:''' {{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ نیشابور|سال=۱۳۳۲|پیوند=|نام=احمد بن محمد|نام خانوادگی=حاکم نیشابوری|پیوند نویسنده=|ناشر=ابن سینا|مکان=تهران|کوشش=بهمن کریمی|مترجم=گودرزی، محمد}}
| نمایه =
*'''وب:''' {{یادکرد وب|عنوان=کتابشناسی امام رضا(ع)|نشانی=https://bokroom.ir/news/31729/کتاب-شناسی-امام-رضا-ع|تاریخ=۱۳۹۴|تاریخ بازبینی=10 مهر 1399|شناسه={{شناسه یادکرد|پاتوق۱}}|نویسنده=پاتوق کتاب فردا|کد زبان=|وبگاه=bokroom.ir}}
| تغییر مسیر =  
| ارجاعات =
| بازبینی نویسنده =  
| بازبینی =
| تکمیل =
| اولویت = ب
| کیفیت = ب
}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۳۰ مهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۲۰:۱۶

لینک مطالعه برای فلسفه خلفت گناه کار 👇

https://rasekhoon.net/article/show/1400813

لینک مطالعه برای تقلید در شیعه👇

http://pajoohe.ir/Product.aspx?ProductID=62912

______________________________________________________________________________

«a؛ b»

توسل در لغت به معنای جستن وسیله برای نزدیک‌شدن به خداوند است و در قرآن نیز امر به آن شده است. از نگاه اسلامی، توسل یعنی انسان برای رسیدن به حاجت خود، یکی از بندگان مقرب خدا مانند پیامبر(ص) یا امامان(ع) را واسطه دعا قرار دهد، با این باور که خداوند وسیله و اسباب را آفریده و اجازه داده از آن‌ها بهره ببریم. شیعیان معتقدند همان‌طور که خداوند اسباب مادی را برای تأمین نیازهای جسمی قرار داده، اسباب معنوی نیز مانند توسل، وسیله دریافت فیض الهی است و این امر نه تنها شرک نیست، بلکه تجلی توحید است، چراکه مؤمن از خدا حاجت می‌خواهد، نه از واسطه، و تنها از مقام و منزلت آن بنده خدا برای تقرب بهره می‌برد. مخالفت‌هایی که این عمل را شرک یا بدعت می‌دانند، غالباً از سوی وهابیان مطرح شده‌اند، اما بسیاری از علمای اهل‌سنت و شیعه با استناد به قرآن، روایات نبوی و سیره صحابه، مشروعیت توسل را تأیید کرده‌اند و آن را یکی از راه‌های مقبول تقرب به درگاه الهی دانسته‌اند و تصریح کرده‌اند که تفاوتی میان توسل در زمان حیات و پس از وفات اولیای الهی وجود ندارد.


توسل به پیامبران و اولیای الهی از نظر بسیاری از علمای شیعه و اهل‌سنت نه بدعت است و نه شرک، بلکه سنتی ریشه‌دار در سیره مسلمانان به شمار می‌آید. علمایی چون تقی‌الدین سبکی و علی سمهودی با استناد به روایات فراوان و اجماع علما، مشروعیت توسل را اثبات کرده‌اند و حتی در منابع معتبر اهل‌سنت مانند صحیح بخاری، نمونه‌هایی از توسل صحابه آمده است. همچنین روایات متعدد شیعه، اهل‌بیت(ع) را وسیله تقرب به خدا معرفی کرده‌اند. عالمانی مانند شوکانی، قسطلانی و آلوسی نیز توسل پس از وفات پیامبر(ص) را پذیرفته‌اند. جعفر سبحانی تأکید می‌کند که توسل به مقام پیامبران به معنای شریک‌گرفتن آنان برای خدا نیست، بلکه احترام به منزلتی است که خدا خود به آنان عطا کرده و دعای متوسل، همچنان به درگاه خداوند است. بنابراین، ادعای بدعت یا شرک‌بودن توسل، پایه‌ای ندارد و برخلاف فهم رایج در سنت اسلامی است.

______________________________________________________________________________

منابع

مجموعه آثار[۱] الکافی[۲] المیزان فی تفسیر القرآن[۳] مفردات[۴] شرح منظومه[۵] نثر طوبى[۶] عروةالوثقی[۷] الصحاح[۸] لسان العرب[۹] تفسير العياشی[۱۰] استفتاءات خمینی[۱۱] المنجد[۱۲] الصحاح تاج اللغة و صحاح العربیة[۱۳] التأمل فی حقیقة التوسل[۱۴] پاسخ به شبهات وهابیت[۱۵] اصول کافی[۱۶] عدل الهی[۱۷] آیین وهابیت[۱۸] مجموع فتاوی ابن‌باز[۱۹] شفاء السقام في زيارة خير الأنام[۲۰] وفاء الوفا بأخبار دار المصطفى[۲۱] صحیح بخاری[۲۲] التوسل مفهومه وأقسامه وحکمه فی الشریعة الإسلامیة الغرّاء[۲۳] تفسیر قمی[۲۴] البرهان في تفسير القرآن[۲۵] بحار الانوار[۲۶] التبیان[۲۷]

______________________________________________________________________________

پانویس

منبع

  • ژورنال: فاری، یوسف (۱۳۹۷). «بررسی ساختار». مطالعات ایرانی. هفدهم (سی و سوم): ۲۱۵–۲۳۳.
  • کتاب: حاکم نیشابوری، احمد بن محمد (۱۳۳۲). تاریخ نیشابور. ترجمهٔ گودرزی، محمد. به کوشش بهمن کریمی. تهران: ابن سینا.
  • وب: پاتوق کتاب فردا (۱۳۹۴). «کتابشناسی امام رضا(ع)». bokroom.ir. دریافت‌شده در ۱۰ مهر ۱۳۹۹.
  1. مطهری، مرتضی (۱۳۸۹). مجموعه آثار. ج۲۲. ص۷۶۴و۷۶۵.
  2. کلینی، محمد بن یعقوب (۱۳۶۳). الکافی. تهران: دار الکتب الإسلامیة. صص۱۱.
  3. طباطبایی، محمد حسین. المیزان فی تفسیر القرآن. ج۵. بیروت: مؤسسة الأعلمي للمطبوعات. ص۲۵۵.
  4. راغب اصفهانی، حسین بن محمد (۱۴۱۲). مفردات. به کوشش صفوان داودى. دمشق: دارالقلم. ص۶۴۳.
  5. سبزوارى، هادی (۱۴۱۷). شرح منظومه. به کوشش حسن زاده آملى. تهران: دارالكتب الاسلامية. ص۸۴.
  6. شعرانی، ابوالحسن (۱۳۹۸). نثر طوبى. ج۲. تهران: دارالكتب الاسلامية. ص۲۷۰.
  7. طباطبائی یزدی، سید محمد کاظم (١٤١٧). عروةالوثقی. ص۴.
  8. الجوهری (۱۴۰۷). الصحاح. ج۲. به کوشش عبدالغفور العطاری. بیروت: دارالعلم للملایین. ص۷۸۳.
  9. ابن منظور، محمد بن مکرم (۱۴۰۸). لسان العرب. ج۵. به کوشش علی شیری. بیروت: دار احیاء التراث العربی. ص۶۵.
  10. عياشی، محمد بن مسعود. تفسير العياشی. ج۲. ص۲۰۸.
  11. خمینی، روح الله (۱۳۹۲). استفتاءات. تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س). ص۷.
  12. هنایی، علی. «ماده وسل». المنجد. ص۹۰۰.
  13. جوهری، اسماعیل بن حماد. «ذیل واژه «وسل»». الصحاح تاج اللغة و صحاح العربیة.
  14. حمیری، عیسی بن عبدالله (۱۴۲۸). التأمل فی حقیقة التوسل. ص۱۶.
  15. طاهری خرم آبادی، سیدحسن (۱۳۸۶). پاسخ به شبهات وهابیت. ج۲. قم: دفتر انتشارات اسلامی.
  16. کلینی، محمدبن یعقوب (۱۳۶۵). اصول کافی. تهران: دارالکتب اسلامیه. ص۱۸۳.
  17. مطهری، مرتضی (۱۴۰۲). عدل الهی. تهران: صدرا. ص۲۳۹.
  18. سبحانی تبریزی، جعفر (۱۳۷۵). آیین وهابیت. قم: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم. ص۱۴۶.
  19. ابن‌باز، عبد العزيز بن عبد الله (۱۴۲۰). مجموع فتاوی ابن‌باز. ج۵. ص۳۲۲.
  20. سبکی، علی بن عبد الکافی (۱۴۱۹). شفاء السقام في زيارة خير الأنام. دار المصطفی. ص۳۰۵.
  21. سمهودی، علی ‌بن‌ عبدالله‌ (۱۴۱۹). وفاء الوفا بأخبار دار المصطفى. ج۴. عربستان: مؤسسة الفرقان للتراث الإسلامی. ص۱۹۶.
  22. بخاری، محمد بن اسماعیل (۱۴۲۲). صحیح بخاری. ج۲. ص۲۷.
  23. سبحانی، جعفر (۱۳۷۴). التوسل مفهومه وأقسامه وحکمه فی الشریعة الإسلامیة الغرّاء. قم: نشر مشعر. ص۸۲.
  24. قمی، علی بن ابراهیم (۱۴۰۴). تفسیر قمی. قم: دار الکتاب. ص۱۶۸.
  25. بحرانی، هاشم بن سلیمان (۱۴۱۵). البرهان في تفسير القرآن. ج۲. قم: بنياد بعثت. مرکز چاپ و نشر. ص۲۹۲.
  26. علامه مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی (۱۴۰۳). بحار الانوار. ج۱۰۲. ص۲۴۷و۲۴۹.
  27. شیخ طوسی، محمد بن حسن. التبيان فی تفسير القرآن. بیروت: دار إحیاء التراث العربی. ص۲۱۳.
  28. حقانی فضل، «جابر جعفی؛ غالی یا متهم به غلو»، نقد و نظر.
  29. شیخ صدوق، توحید صدوق، 150.
  30. «ترس و امید شیعیان از زندگی تحت لوای حاکمان جدید سوریه؛ بر علویان چه می‌گذرد؟»، خبرگزاری ایسنا.
  31. “DAFTAR TERDUGA TERORIS DAN ORGANISASI TERORIS No. DTTOT”, Pusat Pelaporan dan Analisis Transaksi Keuangan.
  32. "الجولانی قائداً مؤقتاً لهیئة "تحریر الشام""، huffpost arabi.