اجر رسالت: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{شروع متن}} {{سوال}} آیا در زمان خلافت ابوبکر، کارهای مخالف اسلام انجام شد؟ {{پایان سوال}} {{پاسخ}} سؤال: خداوند در قرآن فرمود: «قل لا أسألكم عليه أجرا إلا الموده فى القربى» و همچنين رسول اكرم اين مطلب را فرموده اند. حال سؤال اين است كه ظاهر اين مطلب...» ایجاد کرد)
 
جز (جایگزینی متن - ' | بازبینی =' به ' | ارزیابی کمی =')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
(۱۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
آیا در زمان خلافت ابوبکر، کارهای مخالف اسلام انجام شد؟
خداوند در قرآن می‌فرماید:{{قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَیٰ؛|ترجمه=بگو: به ازای آن [رسالت] پاداشی از شما خواستار نیستم، مگر دوستی درباره خویشاوندان|سوره=شوری|آیه=۲۳}} ظاهر این آیه با وجوب خمس هماهنگ نیست. اگر رسول خدا(ص) اجر نخواستند، مسلماً آل رسول (ائمه طاهرین) هم که راه ایشان را می‌روند اجر و مزد طلب نمی‌کنند. پس چرا خمس که به آل رسول تعلق دارد، واجب شده است؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
سؤال: خداوند در قرآن فرمود: «قل لا أسألكم عليه أجرا إلا الموده فى القربى» و همچنين رسول اكرم اين مطلب را فرموده اند. حال سؤال اين است كه ظاهر اين مطلب با وجوب خمس كه در آن سهم سادات است هماهنگ نيست. اگر رسول خدا(ص) اجر نخواستند مسلما آل رسول (ائمه طاهرين) هم كه راه ايشان را مى روند اجر و مزد طلب نمى كنند. پس چرا خمس كه به آل رسول متعلق است واجب شده و مسلمين بايد بپردارند و اگر بفرماييد كه زعامت و امامت مسلمين هزينه دارد همانطور كه جايى شنيدم يكى از معصومين فرموده بودند (فكر كنم امام رضا(ع)) كه قطعا درست است بخشى از خمس كه براى اداره امور مسلمين است وجود دارد و مى توانست كل خمس به آن تعلق بگيرد. ضمنا يادآور شوم كه بنده اصلا مخالف قانون خمس نيستم و ان شاء الله به هر حكم خدا و رسول(ص) و ائمه(ع) با افتخار گردن مى نهم.
موارد مصرف [[خمس]] شش قسم است: سهمی برای خداوند، پیامبر(ص) و ذوالقربی و نزدیکان پیامبر-ائمه اطهار(ع)- و سهمی برای یتیمان، مسکینان و در راه ماندگان از سادات. سه سهم نخست [[سهم امام]] و سه سهم دوم [[سهم سادات]] نامیده می‌شود؛ بنابراین خمس به دو قسمت سهم امام و سهم سادات تقسیم می‌شود. [[مصرف خمس]] فقط برای فقرای از سادات است نه تمام آنها و از آنجا که [[مصرف زکات]] برای سادات فقیر حرام است، لذا خمس برای آنها جهت اکرام و احترام تشریع شده است نه بابت مزد رسالت آنها.
پاسخ اجمالی:
موارد مصرف خمس شش قسم است: سهمى براى خداوند، پيامبر و ذوالقربى و نزديكان پيامبر-ائمه اطهار علیهم السلام- و سهمى براى يتيمان از سادات، مسكينان از سادات و در راه ماندگان از سادات. سه سهم نخست سهم امام ناميده مى‏شود و سه سهم دوم سهم سادات ناميده مى‏شود. بنابراین خمس به دو قسمت تقسيم مى‏شود سهم امام و سهم سادات. بنا براين مصرف خمس فقط برای فقراى سادات است نه تمام آنها. و از آنجا که مصرف زکات برای سادات فقیر حرام است لذا خمس برای آنها جهت اکرام و احترام تشریع شد نه اینکه برای آنها مزد رسالت باشد.
پاسخ تفصیلی :
با سلام و احترام خدمت شما پرسشگر گرامي. از اينکه با مرکز مطالعات و پاسخگويي به شبهات حوزه علميه قم مکاتبه نموده ايد صميمانه تشکر مي کنيم.
اصل اينكه خمس واجب است جزء ضروريات دين و مذهب محسوب مي شود، زيرا قرآن به صراحت مي فرمايد: «بدانيد آن چه از غنيمت (هر آن چه به دست مي آوريد) خمس آن براي رسول و ذي القربي و... است».
امام باقر ـ عليه السلام ـ مي فرمايند: «هر كس با مالش چيزي را بخرد بر او حلال نيست مگر حق ما را بپردازد و هر كس منكر آن شود منكر قرآن شده است.»
موارد مصرف خمس به شش قسم تقسيم شده است،  سهمى براى خداوند، پيامبر و ذوالقربى و نزديكان پيامبر-ائمه اطهار علیهم السلام- و سهمى براى يتيمان از سادات، مسكينان از سادات و در راه ماندگان از سادات. سه سهم نخست سهم امام ناميده مى‏شود؛ چرا كه سهم خداوند و پيامبر به امام داده مى‏شود و سه سهم دوم كه مخصوص سادات است سهم سادات ناميده مى‏شود. بنابراین خمس به دو قسمت تقسيم مى‏شود سهم امام و سهم سادات. بنا براين مصرف خمس فقط برای فقراى سادات است نه تمام آنها و اگر خمس اموالى كه به آنها خمس تعلق گرفته از احتياجات سادات زيادتر باشد، مازاد آن بايد به بيت المال مسلمانان ريخته شود كه در راه مصالح عمومى مصرف گردد. همچنان كه اگر احتياجات فقراى سادات از ميزان خمس زيادتر باشد بايد از بيت المال كمبود آن را تأمين نمود. از طرفى سادات بطوركلى از گرفتن زكات كه حق ساير فقرا و محتاجان مى باشد محرومند، مگر اين كه زكات از مال ثروتمندان سادات باشد.
از آن جا كه خداوند احترام فراوانى براى معصومين (ع) و اولاد آنها قائل شده، پرداخت زكات غير سادات را به سادات فقير ممنوع دانسته است؛ زيرا زكات صدقه مى‏باشد  و ممكن است پرداخت صدقه غير سادات به سادات، نوعى تفوّق غير سادات بر آنان يا كم‏احترامى به آنان تلقى گردد. ازاين‏رو جهت جبران اين مسأله نيمى از خمس جهت اداره امور سادات تعيين شده است و نيم ديگر نيز مربوط به امام‏معصوم (ع) است و اين اموال ملك شخص امام (ع) نيست؛ بلكه مربوط به خدمات دينى به جامعه اسلامى است. در زمان غيبت كبرى اين سهم در اختيار نواب عام آن حضرت- كه مراجع تقليد و فقهاى عظام هستند- قرار مى‏گيرد تا در مصارف اسلام و مسلمين خرج شود. به نظر عده‏اى از مفسران حكم وجوب زكات در مكه نازل گرديد و مسلمانان به پرداخت اين فريضه الهى موظف شدند ولى هنگامى كه پيامبر اسلام به مدينه پا نهاد و حكومت اسلامى را پايه‏گذارى كرد، از طرف خدا مأمور به دريافت زكات از مردم شد تا با آن، دست مستمندان و محرومان جامعه را بگيرد ولى بنى‏هاشم (سادات) حق نداشتند چيزى از اين بودجه دريافت كنند.
اين دو امر سبب شد اين قشر از زكات محروم بمانند و از سوى ديگر مى‏دانيم كه در ميان سادات افراد از كار افتاده، در راه مانده، يتيم و... وجود دارند كه بايد به طريقى تأمين شوند. خداوند متعال جهت پر كردن اين خلأ و اكرام و احترام آنان، آيه خمس را پس از جنگ بدر نازل فرمود و محل ارتزاق مستمندان از اين خاندان را، خمس قرار داد. در حقيقت در اسلام دو صندوق وجود دارد: صندوق خمس و صندوق زكات و اين جداسازى نه براى اين است كه سادات سهم بيشترى پيدا كنند و يا مزد رسالت دريافت كنند بلكه تنها به جهت احترام و اكرام اين خاندان در جامعه مى‏باشد.
بنابر اين، خمس به جاى همان زكاتى است كه به ساير مستمندان داده مى شود و شرايط پرداخت آن هم به سادات تقريبا مشابه شرايط پرداخت زكات به ساير فقراست، منتها براى حفظ حيثيت فرزندان پيامبر صلى اللّه عليه و آله و سلم كه در واقع حفظ حيثيت خود پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلم و رعايت مقام شامخ اوست، به صورت ديگر و به عنوان ديگرى پرداخت مى شود و اين يك نوع ادب و احترام در برابر شخصيت والاى پيغمبر گرامى اسلام است و به هيچ وجه جنبه مزد و پاداش ندارد و بديهى است كه احترام و ادب و حفظ حيثيت مردان بزرگ با مزد و پاداش فرق بسيار دارد.  افزون بر آنكه بناى اسلام بر آن است كه سلسله نسب سادات به طور مشخص باقى بماند و به شكلى گم نشود و ياد پيامبر و امامان‏عليهم السلام در خاطره‏ها زنده بماند و احترام سادات را به عنوان تكريم جدشان پيامبر اسلام بدانند.  


== وجوب خمس ==
وجوب خمس از ضروریات دین اسلام است و تمام علمای اسلام از شیعه و سنی بر آن اتفاق نظر دارند، هر چند در بعضی از خصوصیات بین آنها اختلاف وجود دارد.<ref>خوئی، ابوالقاسم، مستند العروة الوثقی کتاب الخمس، قم، لطفی، ۱۳۶۴ ش، ص ۹.</ref>
قرآن کریم به صراحت می‌فرماید:
{{قرآن بزرگ|«وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَیْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِی الْقُرْبَیٰ وَالْیَتَامَیٰ وَالْمَسَاکِینِ وَابْنِ السَّبِیلِ إِنْ کُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَیٰ عَبْدِنَا یَوْمَ الْفُرْقَانِ یَوْمَ الْتَقَی الْجَمْعَانِ ۗ وَاللَّهُ عَلَیٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ؛
| سوره = انفال
| آیه = ۴۱
| ترجمه = و بدانید که هر چیزی را به غنیمت گرفتید، یک پنجم آن برای خدا و پیامبر و برای خویشاوندان [او] و یتیمان و بینوایان و در راه‌ماندگان است، اگر به خدا و آنچه بر بنده خود در روز جدایی [حق از باطل]-روزی که آن دو گروه با هم روبرو شدند- نازل کردیم، ایمان آورده‌اید. و خدا بر هر چیزی تواناست
}}
امام باقر (ع) می‌فرمایند: «هر کس با مالش چیزی را بخرد بر او حلال نیست مگر حق ما را بپردازد و هر کس منکر آن شود منکر قرآن شده است.»<ref>حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، قم، مؤسسه آل البیت، چاپ اول، ۱۴۰۹ق، ج۹، ص۵۴۰ و ۵۴۹.</ref>
== موارد مصرف خمس ==
موارد [[مصرف خمس]] به شش قسم تقسیم شده است،<ref>انفال، 41.</ref>سهمی برای خداوند، پیامبر و نزدیکان پیامبر-ائمه اطهار(ع)- و سهمی برای یتیمان، مسکینان و در راه ماندگان از سادات. سه سهم نخست سهم امام نامیده می‌شود؛ چرا که سهم خداوند و پیامبر به امام داده می‌شود و سه سهم دوم که مخصوص سادات است سهم سادات نامیده می‌شود؛ بنابراین خمس به دو قسمت تقسیم می‌شود [[سهم امام]] و [[سهم سادات]]. بنا براین مصرف خمس فقط برای فقرای سادات است نه تمام آنها و اگر خمس اموالی که به آنها خمس تعلق گرفته از احتیاجات سادات زیادتر باشد، مازاد آن باید به بیت المال مسلمانان ریخته شود که در راه مصالح عمومی مصرف گردد. همچنان که اگر احتیاجات فقرای سادات از میزان خمس زیادتر باشد باید از بیت المال کمبود آن را تأمین نمود. از طرفی سادات بطورکلی از گرفتن [[زکات]] که حق سایر فقرا و محتاجان می‌باشد محرومند، مگر این که زکات از مال ثروتمندان سادات باشد. از آن جا که خداوند احترام فراوانی برای معصومین(ع) و اولاد آنها قائل شده، پرداخت زکات غیر سادات را به سادات فقیر ممنوع دانسته است؛ زیرا زکات صدقه می‌باشد<ref>حضرت علی(ع) در روایتی می‌فرماید: «لم یجعل لنا سهماً فی‌الصدقه اکرم (الله) نبیه و اکرمنا ان یطعمنا او ساخ ما فی ایدی الناس» «خداوند متعال سهمی برای ما در زکات قرار نداده، بلکه پیامبر(ص) و ما اهل‌بیت(ع) را از خوردن چرک‌های اموال مردم (زکات) گرامی داشته است» (حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، قم، مؤسسه آل البیت، چاپ اول، ۱۴۰۹ق، ج ۶، ابواب قسمه الخمس، باب ۱، ح۴).</ref> و ممکن است پرداخت صدقه غیر سادات به سادات، نوعی تفوّق غیر سادات بر آنان یا کم‌احترامی به آنان تلقی گردد. ازاین‌رو جهت جبران این مسئله نیمی از خمس جهت اداره امور سادات تعیین شده است و نیم دیگر نیز مربوط به امام‌معصوم(ع) است و این اموال ملک شخص امام(ع) نیست؛ بلکه مربوط به خدمات دینی به جامعه اسلامی است. در زمان غیبت کبری این سهم در اختیار نواب عام آن حضرت- که مراجع تقلید و فقهای عظام هستند- قرار می‌گیرد تا در مصارف اسلام و مسلمین خرج شود. به نظر عده‌ای از مفسران حکم وجوب زکات در [[مکه]] نازل گردید و مسلمانان به پرداخت این فریضه الهی موظف شدند ولی هنگامی که پیامبر اسلام به مدینه پا نهاد و حکومت اسلامی را پایه‌گذاری کرد، از طرف خدا مأمور به دریافت زکات از مردم شد تا با آن، دست مستمندان و محرومان جامعه را بگیرد ولی بنی‌هاشم (سادات) حق نداشتند چیزی از این بودجه دریافت کنند.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۸، ذیل آیه ۶۰، سوره توبه، ج ۱۴، ص ۱۹۱ فضیلت سوره مؤمنون.</ref>


این دو امر سبب شد این قشر از زکات محروم بمانند و از سوی دیگر در میان سادات افراد از کار افتاده، در راه مانده، یتیم و… وجود دارند که باید به طریقی تأمین شوند. خداوند متعال جهت پر کردن این خلأ و اکرام و احترام آنان، [[آیه خمس]] را پس از جنگ بدر نازل فرمود و محل ارتزاق مستمندان از این خاندان را، خمس قرار داد. در حقیقت در اسلام دو صندوق وجود دارد: صندوق خمس و صندوق زکات و این جداسازی نه برای این است که سادات سهم بیشتری پیدا کنند یا مزد رسالت دریافت کنند؛ بلکه تنها به جهت احترام و اکرام این خاندان در جامعه می‌باشد؛ بنابر این، خمس به جای همان زکاتی است که به سایر مستمندان داده می‌شود و شرایط پرداخت آن هم به سادات تقریباً مشابه شرایط پرداخت زکات به سایر فقراست، منتها برای حفظ حیثیت فرزندان پیامبر(ص) که در واقع حفظ حیثیت خود پیغمبر(ص) و رعایت مقام شامخ اوست، به صورت دیگر و به عنوان دیگری پرداخت می‌شود و این یک نوع ادب و احترام در برابر شخصیت والای پیامبر اکرم(ص) است و به هیچ وجه جنبه مزد و پاداش ندارد. بدیهی است که احترام و ادب و حفظ حیثیت مردان بزرگ با مزد و پاداش فرق بسیار دارد. افزون بر آنکه بنای اسلام بر آن است که سلسله نسب سادات به‌طور مشخص باقی بماند و به شکلی گم نشود و یاد پیامبر و امامان(ع) در خاطره‌ها زنده بماند و احترام سادات را به عنوان تکریم جدشان پیامبر اسلام(ص) بدانند.<ref>مطهری، مرتضی، آشنایی با قرآن، صدرا، ج ۳، ص ۸۳، و سایت پرسمان رهبری.</ref>
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}
خط ۲۶: خط ۳۰:
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
| شاخه اصلی =  
| شاخه اصلی =
| شاخه فرعی۱ =  
| شاخه فرعی۱ =
| شاخه فرعی۲ =  
| شاخه فرعی۲ =
| شاخه فرعی۳ =
| شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه =شد
  | تیترها =
  | تیترها =شد
  | ویرایش =
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی =
  | ارزیابی کمی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۳۷

سؤال

خداوند در قرآن می‌فرماید:﴿قُلْ لَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَیٰ؛؛ بگو: به ازای آن [رسالت] پاداشی از شما خواستار نیستم، مگر دوستی درباره خویشاوندان(شوری:۲۳) ظاهر این آیه با وجوب خمس هماهنگ نیست. اگر رسول خدا(ص) اجر نخواستند، مسلماً آل رسول (ائمه طاهرین) هم که راه ایشان را می‌روند اجر و مزد طلب نمی‌کنند. پس چرا خمس که به آل رسول تعلق دارد، واجب شده است؟

موارد مصرف خمس شش قسم است: سهمی برای خداوند، پیامبر(ص) و ذوالقربی و نزدیکان پیامبر-ائمه اطهار(ع)- و سهمی برای یتیمان، مسکینان و در راه ماندگان از سادات. سه سهم نخست سهم امام و سه سهم دوم سهم سادات نامیده می‌شود؛ بنابراین خمس به دو قسمت سهم امام و سهم سادات تقسیم می‌شود. مصرف خمس فقط برای فقرای از سادات است نه تمام آنها و از آنجا که مصرف زکات برای سادات فقیر حرام است، لذا خمس برای آنها جهت اکرام و احترام تشریع شده است نه بابت مزد رسالت آنها.

وجوب خمس

وجوب خمس از ضروریات دین اسلام است و تمام علمای اسلام از شیعه و سنی بر آن اتفاق نظر دارند، هر چند در بعضی از خصوصیات بین آنها اختلاف وجود دارد.[۱] قرآن کریم به صراحت می‌فرماید:

امام باقر (ع) می‌فرمایند: «هر کس با مالش چیزی را بخرد بر او حلال نیست مگر حق ما را بپردازد و هر کس منکر آن شود منکر قرآن شده است.»[۲]

موارد مصرف خمس

موارد مصرف خمس به شش قسم تقسیم شده است،[۳]سهمی برای خداوند، پیامبر و نزدیکان پیامبر-ائمه اطهار(ع)- و سهمی برای یتیمان، مسکینان و در راه ماندگان از سادات. سه سهم نخست سهم امام نامیده می‌شود؛ چرا که سهم خداوند و پیامبر به امام داده می‌شود و سه سهم دوم که مخصوص سادات است سهم سادات نامیده می‌شود؛ بنابراین خمس به دو قسمت تقسیم می‌شود سهم امام و سهم سادات. بنا براین مصرف خمس فقط برای فقرای سادات است نه تمام آنها و اگر خمس اموالی که به آنها خمس تعلق گرفته از احتیاجات سادات زیادتر باشد، مازاد آن باید به بیت المال مسلمانان ریخته شود که در راه مصالح عمومی مصرف گردد. همچنان که اگر احتیاجات فقرای سادات از میزان خمس زیادتر باشد باید از بیت المال کمبود آن را تأمین نمود. از طرفی سادات بطورکلی از گرفتن زکات که حق سایر فقرا و محتاجان می‌باشد محرومند، مگر این که زکات از مال ثروتمندان سادات باشد. از آن جا که خداوند احترام فراوانی برای معصومین(ع) و اولاد آنها قائل شده، پرداخت زکات غیر سادات را به سادات فقیر ممنوع دانسته است؛ زیرا زکات صدقه می‌باشد[۴] و ممکن است پرداخت صدقه غیر سادات به سادات، نوعی تفوّق غیر سادات بر آنان یا کم‌احترامی به آنان تلقی گردد. ازاین‌رو جهت جبران این مسئله نیمی از خمس جهت اداره امور سادات تعیین شده است و نیم دیگر نیز مربوط به امام‌معصوم(ع) است و این اموال ملک شخص امام(ع) نیست؛ بلکه مربوط به خدمات دینی به جامعه اسلامی است. در زمان غیبت کبری این سهم در اختیار نواب عام آن حضرت- که مراجع تقلید و فقهای عظام هستند- قرار می‌گیرد تا در مصارف اسلام و مسلمین خرج شود. به نظر عده‌ای از مفسران حکم وجوب زکات در مکه نازل گردید و مسلمانان به پرداخت این فریضه الهی موظف شدند ولی هنگامی که پیامبر اسلام به مدینه پا نهاد و حکومت اسلامی را پایه‌گذاری کرد، از طرف خدا مأمور به دریافت زکات از مردم شد تا با آن، دست مستمندان و محرومان جامعه را بگیرد ولی بنی‌هاشم (سادات) حق نداشتند چیزی از این بودجه دریافت کنند.[۵]

این دو امر سبب شد این قشر از زکات محروم بمانند و از سوی دیگر در میان سادات افراد از کار افتاده، در راه مانده، یتیم و… وجود دارند که باید به طریقی تأمین شوند. خداوند متعال جهت پر کردن این خلأ و اکرام و احترام آنان، آیه خمس را پس از جنگ بدر نازل فرمود و محل ارتزاق مستمندان از این خاندان را، خمس قرار داد. در حقیقت در اسلام دو صندوق وجود دارد: صندوق خمس و صندوق زکات و این جداسازی نه برای این است که سادات سهم بیشتری پیدا کنند یا مزد رسالت دریافت کنند؛ بلکه تنها به جهت احترام و اکرام این خاندان در جامعه می‌باشد؛ بنابر این، خمس به جای همان زکاتی است که به سایر مستمندان داده می‌شود و شرایط پرداخت آن هم به سادات تقریباً مشابه شرایط پرداخت زکات به سایر فقراست، منتها برای حفظ حیثیت فرزندان پیامبر(ص) که در واقع حفظ حیثیت خود پیغمبر(ص) و رعایت مقام شامخ اوست، به صورت دیگر و به عنوان دیگری پرداخت می‌شود و این یک نوع ادب و احترام در برابر شخصیت والای پیامبر اکرم(ص) است و به هیچ وجه جنبه مزد و پاداش ندارد. بدیهی است که احترام و ادب و حفظ حیثیت مردان بزرگ با مزد و پاداش فرق بسیار دارد. افزون بر آنکه بنای اسلام بر آن است که سلسله نسب سادات به‌طور مشخص باقی بماند و به شکلی گم نشود و یاد پیامبر و امامان(ع) در خاطره‌ها زنده بماند و احترام سادات را به عنوان تکریم جدشان پیامبر اسلام(ص) بدانند.[۶]


معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر


منابع

  1. خوئی، ابوالقاسم، مستند العروة الوثقی کتاب الخمس، قم، لطفی، ۱۳۶۴ ش، ص ۹.
  2. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، قم، مؤسسه آل البیت، چاپ اول، ۱۴۰۹ق، ج۹، ص۵۴۰ و ۵۴۹.
  3. انفال، 41.
  4. حضرت علی(ع) در روایتی می‌فرماید: «لم یجعل لنا سهماً فی‌الصدقه اکرم (الله) نبیه و اکرمنا ان یطعمنا او ساخ ما فی ایدی الناس» «خداوند متعال سهمی برای ما در زکات قرار نداده، بلکه پیامبر(ص) و ما اهل‌بیت(ع) را از خوردن چرک‌های اموال مردم (زکات) گرامی داشته است» (حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، قم، مؤسسه آل البیت، چاپ اول، ۱۴۰۹ق، ج ۶، ابواب قسمه الخمس، باب ۱، ح۴).
  5. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۸، ذیل آیه ۶۰، سوره توبه، ج ۱۴، ص ۱۹۱ فضیلت سوره مؤمنون.
  6. مطهری، مرتضی، آشنایی با قرآن، صدرا، ج ۳، ص ۸۳، و سایت پرسمان رهبری.