انگشتر عقیق و جلوگیری از چشم زخم: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' | بازبینی =' به ' | ارزیابی کمی =') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
(۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
آیا انگشتر عقیق از چشم زخم جلوگیری میکند؟ | آیا انگشتر عقیق از چشم زخم جلوگیری میکند؟ | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}}روایات زیادی درباره خاصیت و فضیلت انگشتر عقیق آمده است. این روایات به ایمن ماندن از بلاء به سبب داشتن انگشتر عقیق اشاره کرده است. از ایمن ماندن از بلا میتوان جلوگیری از چشم زخم را برداشت کرد؛ زیرا چشم زخم خود نوعی از بلا و آفات است. | ||
۱. پیامبر اکرم(ص) فرموده است: انگشتر عقیق به دست کنید که | == روایات درباره فضیلت انگشتر عقیق == | ||
۱. [[پیامبر اکرم(ص)]] فرموده است: انگشتر عقیق به دست کنید که جبرئیل(ع) آن را از بهشت برای من آورد و گفت: ای محمد(ص)! انگشتر عقیق به دست کن و به امت خود نیز سفارش کن که چنین کنند.<ref>طبرسی، رضی الدین، مکارم الاخلاق، بیروت، مؤسسه اعلمی، ۱۳۹۳ش، ص۸۷.</ref> و باز فرموده است: انگشتر عقیق به دست کنید که تا آن را در دست خود دارید، غم و اندوهی به شما نرسد.<ref>طبرسی، رضی الدین، مکارم الاخلاق، ص۸۷.</ref> | |||
و باز | ۲. [[امام صادق(ع)]] نیز درباره برکات و آثار و خواص انگشتر عقیق میفرماید: «العقیق حرز فی السفر» عقیق در مسافرت حرز و وسیله حفاظت آن هست.<ref>صدوق، محمد بن علی، ثواب الاعمال، تهران، نشر کتابخانه صدوق، ۱۴۰۰ق، ص۳۸۶.</ref> و باز از پدرش و از جدش(ع) نقل میکند: هر کسی انگشتری از عقیق بسازد و در آن محمد رسولالله و علی ولیالله نقش کند، خدای تعالی او را از مرگ بد حفظ نماید و چون بمیرد بر فطرت پاک توحیدی چشم از جهان میبندد.<ref>صدوق، محمد بن علی، ثواب الاعمال، ص۳۸۶.</ref> و میفرماید از عقیق انگشتر بسازید که آن مبارک است و هر کس انگشتر عقیق به دست کند، امید است که حاجتش به وجه احسن روا گردد.<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۹۱ش، ج۶، ص۴۷۰.</ref> و هم چنین آن حضرت فرموده است که از آثار و خاصیت عقیق آن است: هر که انگشتری با نگین عقیق اختیار کند، تهیدست نگردد.<ref>صدوق، محمد بن علی، ثواب الاعمال، ص۳۸۵.</ref> و در بیان دیگر آمده است: هر که انگشتر عقیق به دست کند تا وقتی آن انگشتر در دست او هست، از جانب خداوند در ایمنی و حفاظت است.<ref>صدوق، محمد بن علی، ثواب الاعمال، ص۳۸۷.</ref> | ||
۳. [[امام علی(ع)]] نیز درباره خاصیت انگشتر عقیق این چنین فرموده است: انگشتر عقیق به دست کنید تا خدا بر شما مبارک کند و از آسیب بلاء در ایمنی باشید.<ref>صدوق، محمد بن علی، ثواب الاعمال، ص۳۸۶.</ref> | |||
و | == استحباب == | ||
داشتن انگشتر عقیق در دست در رنگهای مختلف آن مستحب است، و مستحب است انگشتر را در انگشتان دست راست قرار دهند.<ref>تبریزی، میرزا جواد، إستفتائات جدید، قم، سرور، ۱۳۸۵، ج۱، ص۵۰۵.</ref> به عقیق یمانی توصیه بیشتری شده است.<ref>هاشمی شاهرودی، محمود، فرهنگ فقه فارسی، مؤسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامی، ۱۳۸۲، ج۱، ص۷۴۷.</ref> درباره استحباب انگشتر عقیق، یاقوت، زمرّد، فیروزه، و بلور، روایاتی چند در ابواب احکام ملابس از کتاب [[وسائل الشیعه]] وارد شده است.<ref>موسوی اردبیلی، سید عبدالکریم، استفتائات، قم، نجابت، ۱۳۸۹، ص۱۷۶.</ref> | |||
{{مطالعه بیشتر}} | {{مطالعه بیشتر}} | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{پانویس|۲}} | {{پانویس|۲}} | ||
{{شاخه | {{شاخه | ||
| شاخه اصلی = | | شاخه اصلی =حدیث | ||
| شاخه فرعی۱ = | | شاخه فرعی۱ = | ||
| شاخه فرعی۲ = | | شاخه فرعی۲ = | ||
خط ۴۰: | خط ۲۵: | ||
}} | }} | ||
{{تکمیل مقاله | {{تکمیل مقاله | ||
| شناسه = | | شناسه =- | ||
| تیترها = | | تیترها =- | ||
| ویرایش = | | ویرایش =شد | ||
| لینکدهی = | | لینکدهی =شد | ||
| ناوبری = | | ناوبری = | ||
| نمایه = | | نمایه = | ||
| تغییر مسیر = | | تغییر مسیر =شد | ||
| ارجاعات = | | ارجاعات = | ||
| | | ارزیابی کمی = | ||
| تکمیل = | | تکمیل = | ||
| اولویت = | | اولویت =ج | ||
| کیفیت = | | کیفیت =ج | ||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} |
نسخهٔ کنونی تا ۲۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۱۳
آیا انگشتر عقیق از چشم زخم جلوگیری میکند؟
روایات زیادی درباره خاصیت و فضیلت انگشتر عقیق آمده است. این روایات به ایمن ماندن از بلاء به سبب داشتن انگشتر عقیق اشاره کرده است. از ایمن ماندن از بلا میتوان جلوگیری از چشم زخم را برداشت کرد؛ زیرا چشم زخم خود نوعی از بلا و آفات است.
روایات درباره فضیلت انگشتر عقیق
۱. پیامبر اکرم(ص) فرموده است: انگشتر عقیق به دست کنید که جبرئیل(ع) آن را از بهشت برای من آورد و گفت: ای محمد(ص)! انگشتر عقیق به دست کن و به امت خود نیز سفارش کن که چنین کنند.[۱] و باز فرموده است: انگشتر عقیق به دست کنید که تا آن را در دست خود دارید، غم و اندوهی به شما نرسد.[۲]
۲. امام صادق(ع) نیز درباره برکات و آثار و خواص انگشتر عقیق میفرماید: «العقیق حرز فی السفر» عقیق در مسافرت حرز و وسیله حفاظت آن هست.[۳] و باز از پدرش و از جدش(ع) نقل میکند: هر کسی انگشتری از عقیق بسازد و در آن محمد رسولالله و علی ولیالله نقش کند، خدای تعالی او را از مرگ بد حفظ نماید و چون بمیرد بر فطرت پاک توحیدی چشم از جهان میبندد.[۴] و میفرماید از عقیق انگشتر بسازید که آن مبارک است و هر کس انگشتر عقیق به دست کند، امید است که حاجتش به وجه احسن روا گردد.[۵] و هم چنین آن حضرت فرموده است که از آثار و خاصیت عقیق آن است: هر که انگشتری با نگین عقیق اختیار کند، تهیدست نگردد.[۶] و در بیان دیگر آمده است: هر که انگشتر عقیق به دست کند تا وقتی آن انگشتر در دست او هست، از جانب خداوند در ایمنی و حفاظت است.[۷]
۳. امام علی(ع) نیز درباره خاصیت انگشتر عقیق این چنین فرموده است: انگشتر عقیق به دست کنید تا خدا بر شما مبارک کند و از آسیب بلاء در ایمنی باشید.[۸]
استحباب
داشتن انگشتر عقیق در دست در رنگهای مختلف آن مستحب است، و مستحب است انگشتر را در انگشتان دست راست قرار دهند.[۹] به عقیق یمانی توصیه بیشتری شده است.[۱۰] درباره استحباب انگشتر عقیق، یاقوت، زمرّد، فیروزه، و بلور، روایاتی چند در ابواب احکام ملابس از کتاب وسائل الشیعه وارد شده است.[۱۱]
منابع
- ↑ طبرسی، رضی الدین، مکارم الاخلاق، بیروت، مؤسسه اعلمی، ۱۳۹۳ش، ص۸۷.
- ↑ طبرسی، رضی الدین، مکارم الاخلاق، ص۸۷.
- ↑ صدوق، محمد بن علی، ثواب الاعمال، تهران، نشر کتابخانه صدوق، ۱۴۰۰ق، ص۳۸۶.
- ↑ صدوق، محمد بن علی، ثواب الاعمال، ص۳۸۶.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۹۱ش، ج۶، ص۴۷۰.
- ↑ صدوق، محمد بن علی، ثواب الاعمال، ص۳۸۵.
- ↑ صدوق، محمد بن علی، ثواب الاعمال، ص۳۸۷.
- ↑ صدوق، محمد بن علی، ثواب الاعمال، ص۳۸۶.
- ↑ تبریزی، میرزا جواد، إستفتائات جدید، قم، سرور، ۱۳۸۵، ج۱، ص۵۰۵.
- ↑ هاشمی شاهرودی، محمود، فرهنگ فقه فارسی، مؤسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامی، ۱۳۸۲، ج۱، ص۷۴۷.
- ↑ موسوی اردبیلی، سید عبدالکریم، استفتائات، قم، نجابت، ۱۳۸۹، ص۱۷۶.