جبر اجتماعی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' | بازبینی =' به ' | ارزیابی کمی =')
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۳: خط ۳:
جبر اجتماعی چیست؟ آیا انسان‌ها در مقابل محیط اجتماعی از اختیار برخوردار هستند؟
جبر اجتماعی چیست؟ آیا انسان‌ها در مقابل محیط اجتماعی از اختیار برخوردار هستند؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}'''جبر اجتماعی''' یعنی فرد بر اثر زندگی اجتماعی، تحت تأثیر نفوذ عمیق و همه‌جانبه جامعه واقع شود و در زندگی خود، از آن تأثیر پذیرد. براساس نظریه جبر اجتماعی، جامعه‌ای که فرد در آن زندگی می‌کند، پدیدآورنده رفتار، [[اخلاق]]، [[عقاید]] و علوم و معارف آن شخص است. طرفداران جبر اجتماعی، جامعه را اصل می‌دانند که افراد در خصوصیات رفتاری و اعتقادی تحت تاثیر آن هستند.  
{{پاسخ}}
{{درگاه|واژه‌ها}}
'''جبر اجتماعی''' یعنی فرد بر اثر زندگی اجتماعی، تحت تأثیر نفوذ عمیق و همه‌جانبه جامعه واقع شود و در زندگی خود، از آن تأثیر پذیرد. براساس نظریه جبر اجتماعی، جامعه‌ای که فرد در آن زندگی می‌کند، پدیدآورنده رفتار، [[اخلاق]]، [[عقاید]] و علوم و معارف آن شخص است. طرفداران جبر اجتماعی، جامعه را اصل می‌دانند که افراد در خصوصیات رفتاری و اعتقادی تحت تاثیر آن هستند.  


جامعه‌شناسان برای آنکه به این عوامل گوناگون اجتماعی که همه امور و شؤون فرد از آنها تأثیر می‌پذیرد، نظمی بدهند، آنها را در دو مقوله بسیار وسیع طبقه‌بندی می‌کنند؛ «ارتباطات اجتماعی» و «باورداشت‌های مشترک»:  
جامعه‌شناسان برای آنکه به این عوامل گوناگون اجتماعی که همه امور و شؤون فرد از آنها تأثیر می‌پذیرد، نظمی بدهند، آنها را در دو مقوله بسیار وسیع طبقه‌بندی می‌کنند؛ «ارتباطات اجتماعی» و «باورداشت‌های مشترک»:  
خط ۱۷: خط ۱۹:


این افراد معتقدند، اجتماع را نمی‌توان تنها عامل سازنده شخصیت انسان دانست. همچنین تأثیر و نفوذ اجتماع به گونه‌ای نیست که انسان توانایی مقاومت در برابر آن را نداشته باشد بلکه می‌تواند در برابر اقتضاهای آن مقاومت کند و به مسیری که خود انتخاب کرده، حرکت کند. براساس همین واقعیت است که در طول تاریخ، انسان‌های فرهیخته و بزرگی از میان جوامع ابتدایی ظهور کرده و منشأ تحولات بزرگ شده‌اند.
این افراد معتقدند، اجتماع را نمی‌توان تنها عامل سازنده شخصیت انسان دانست. همچنین تأثیر و نفوذ اجتماع به گونه‌ای نیست که انسان توانایی مقاومت در برابر آن را نداشته باشد بلکه می‌تواند در برابر اقتضاهای آن مقاومت کند و به مسیری که خود انتخاب کرده، حرکت کند. براساس همین واقعیت است که در طول تاریخ، انسان‌های فرهیخته و بزرگی از میان جوامع ابتدایی ظهور کرده و منشأ تحولات بزرگ شده‌اند.
== جستارهای وابسته ==
* [[نقش عوامل محیطی و خانوادگی در خوب یا بد بودن انسان]]
* [[ارثی بودن خصوصیات اخلاقی]]


== منابع ==
== منابع ==
خط ۳۶: خط ۴۲:
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی نویسنده = شد
  | بازبینی نویسنده = شد
  | بازبینی =شد
  | ارزیابی کمی =شد
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =ج
  | اولویت =ج

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۰۳

سؤال

جبر اجتماعی چیست؟ آیا انسان‌ها در مقابل محیط اجتماعی از اختیار برخوردار هستند؟

درگاه‌ها
واژه-ها.png


جبر اجتماعی یعنی فرد بر اثر زندگی اجتماعی، تحت تأثیر نفوذ عمیق و همه‌جانبه جامعه واقع شود و در زندگی خود، از آن تأثیر پذیرد. براساس نظریه جبر اجتماعی، جامعه‌ای که فرد در آن زندگی می‌کند، پدیدآورنده رفتار، اخلاق، عقاید و علوم و معارف آن شخص است. طرفداران جبر اجتماعی، جامعه را اصل می‌دانند که افراد در خصوصیات رفتاری و اعتقادی تحت تاثیر آن هستند.

جامعه‌شناسان برای آنکه به این عوامل گوناگون اجتماعی که همه امور و شؤون فرد از آنها تأثیر می‌پذیرد، نظمی بدهند، آنها را در دو مقوله بسیار وسیع طبقه‌بندی می‌کنند؛ «ارتباطات اجتماعی» و «باورداشت‌های مشترک»:

  • ارتباطات اجتماعی؛ شامل عناصری مانند امتیازات و تمایزات اجتماعی، وضع خانوادگی فرد، محل زندگی، دین و مذهب و ده‌ها عامل دیگر.
  • باورداشت‌های مشترک؛ هر جامعه‌ای دارای یک سلسله ارزش‌ها، احکام و مقررات خاص است که برترین هدف‌ها را نیز تعیین می‌کند. این ارزش‌ها، احکام و مقررات خاص، سنت‌های جامعه است که از نسلی به نسل دیگر انتقال می‌یابد. این سنت‌های فرهنگی جزو باورداشت‌های مشترک هستند.

جامعه با استفاده از دو نیروی ارتباطات اجتماعی و باورداشت‌های مشترک، فرد را می‌پروراند. در بیشتر موارد، فرد، آرا و نظرگاه‌های خود را از جامعه به دست می‌آورد. ارزش‌های حقوقی، اخلاقی و زیبایی شناختی‌ای که هر فرد پذیرفته است، نیز، در اکثر موارد از جامعه کسب شده است.[۱]

مخالفان جبر اجتماعی

مخالفان این نظریه، پذیرفته‌اند که تأثیرگذاری جامعه بر فرد، امری غیرقابل انکار است، اما معتقدند این تأثیرگذاری سبب نمی‌شود بشر تبدیل به موجودی مجبور و غیرمختار گردد. مخالفان معتقدند عوامل متعددی در شکل‌دهی شخصیت انسان دخالت دارند که بخش‌های مهمی بر عهده جامعه نیست؛ گرایش‌های فطری، تجربه‌های شخصی، ناکامی‌ها و کامیابی‌های فردی از جمله موارد این عوامل هستند.

این افراد معتقدند، اجتماع را نمی‌توان تنها عامل سازنده شخصیت انسان دانست. همچنین تأثیر و نفوذ اجتماع به گونه‌ای نیست که انسان توانایی مقاومت در برابر آن را نداشته باشد بلکه می‌تواند در برابر اقتضاهای آن مقاومت کند و به مسیری که خود انتخاب کرده، حرکت کند. براساس همین واقعیت است که در طول تاریخ، انسان‌های فرهیخته و بزرگی از میان جوامع ابتدایی ظهور کرده و منشأ تحولات بزرگ شده‌اند.

جستارهای وابسته

منابع

  1. واعظی، احمد، انسان از دیدگاه اسلام، انتشارات سمت، چاپ اول، ۱۳۷۷، ص۱۲۹–۱۲۸.