اعتقاد شیعیان به علم غیب امامان: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - ' | بازبینی =' به ' | ارزیابی کمی =')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
(۱۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{شاخه
 
| شاخه اصلی =کلام
|شاخه فرعی۱ =امامت عامه
|شاخه فرعی۲ =علم امام
|شاخه فرعی۳ =
}}
{{سوال}}
{{سوال}}
آیا کسی غیر از خداوند علم غیب می‌داند؟ چرا شیعیان امامان خود را عالم به غیب می‌دانند؟
آیا کسی غیر از خداوند علم غیب دارد؟ چرا شیعیان امامان خود را عالم به غیب می‌دانند؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
 
علم غیب، علوم و آگاهی‌هایی است که از راه‌های غیرعادی به دست می‌آید. در قرآن علم غیب مختص خداوند قرار داده شده است اما در مواردی با اجازه او پیامبران و امامان نیز، به علم غیب آگاه هستند. در روایات شیعه و اهل سنت تصریح شده است که امام علی و سایر امامان(ع) همان کسانی‌اند که در کنار پیامبر(ص) دارای علم غیب هستند. در اعتقادات شیعه، علم غیب از شرایط امامت شمرده شده‌ است.
== چیستی علم غیب ==
=== علم غیب چیست ===
غیب به چیزی گفته می‌شود که از دیده پنهان باشد؛ مثل پنهان شدن و غروب خورشید و در مواردی که چیزی، از حواس انسان پنهان باشد یا از علمش مخفی باشد نیز غیب گفته می شود. مراد از علم غیب در این‌جا علوم و آگاهی‌هایی است که از راه‌های غیرعادی به دست می‌آید، خواه از قبیل شهود باشد یا غیب و پنهانی.<ref>مطهری، احمد، کاردان، غلامرضا، علم پیامبر و امام در قرآن، قم، مؤسسه در راه حق، چاپ اوّل، ۱۳۶۱، ص۹–۱۲.</ref>
غیب به چیزی گفته می‌شود که از دیده پنهان باشد و مثل پنهان شدن و غروب خورشید و در مواردی که چیزی، از حواس انسان پنهان باشد یا از علمش مخفی باشد. مراد از علم غیب در این‌جا علوم و آگاهی‌هایی است که از راه‌های غیرعادی به دست می‌آید، خواه از قبیل شهود باشد یا غیب و پنهانی.<ref>مطهری، احمد، کاردان، غلامرضا، علم پیامبر و امام در قرآن، قم، مؤسسه در راه حق، چاپ اوّل، ۱۳۶۱، ص۹–۱۲.</ref>


===علم غیب در قرآن ===
===علم غیب در قرآن ===
خط ۱۸: خط ۱۳:


* آیاتی که علم غیب را مختص خداوند می‌دانند:  
* آیاتی که علم غیب را مختص خداوند می‌دانند:  
:: {{قرآن|و عِندَهُ مفاتیح الغیب لاَیْعَلَهُما اِلاّ هُو…}}<ref>(انعام:۵۹).</ref>  
:: {{قرآن|وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَيْبِ لا يَعْلَمُها إِلَّا هُوَ…}}<ref>(انعام:۵۹).</ref>  
:: ''کلیدهای غیب نزد اوست و جز او کسی آن‌ها را نمی‌داند…''<ref>(نمل:۶۵)، (احقاف:۲۳)، (ملک:۲۶)، (مائده:۱۱۶)، (هود:۴۹)، (کهف:۲۶).</ref>
:: ''کلیدهای غیب نزد اوست و جز او کسی آن‌ها را نمی‌داند…''<ref>(نمل:۶۵)، (احقاف:۲۳)، (ملک:۲۶)، (مائده:۱۱۶)، (هود:۴۹)، (کهف:۲۶).</ref>


* آیاتی که علم غیب را درباره پیامبران و بندگان شایسته خداوند اثبات می‌کنند؛
* آیاتی که علم غیب را درباره پیامبران اثبات می‌کنند:
:: {{قرآن|الِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا، إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا<ref>(جن:۲۶ـ۲۷)</ref> ''[او] دانای غیب است و هیچ کس را بر غیب خود آگاه نمی کند؛ مگر پیامبرانی را که [برای آگاه شدن از غیب] برگزیده است، پس نگهبانانی [برای محافظت از آنان] از پیش رو و پشت سرشان می گمارد''.
:: {{قرآن|عالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا، إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا}}<ref>(جن:۲۶ـ۲۷)</ref>  
؛ و مانند آیهٔ که می‌گوید: «... چنین نبود که خداوند شما را از اسرار غیب آگاه کند ولی خداوند از میان رسولان خود هر کس را بخواهد برمی‌گزیند، (و قسمتی از اسرار نهان را که برای مقام رهبری او لازم است در اختیار او می‌گذارد) ...»}}<ref>آل عمران/ ۱۷۹.</ref>
:: ''[او] دانای غیب است و هیچ کس را بر غیب خود آگاه نمی کند؛ مگر پیامبرانی را که [برای آگاه شدن از غیب] برگزیده است، پس نگهبانانی [برای محافظت از آنان] از پیش رو و پشت سرشان می گمارد''.
:: {{قرآن|وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبِي مِنْ رُسُلِهِ مَنْ يَشَاءُ}}
:: ''و خدا بر آن نیست که شما را بر غیب آگاه کند. ولی خدا از میان فرستادگانش هر کس را بخواهد [برای آگاه کردن به غیب] برمی گزیند''<ref>(آل عمران:۱۷۹).</ref>


جمع این دو دسته آیات این است که علم غیب اصالتاً و ذاتاً مال خدا است و خدا مالک حقیقی آن است و او به هرکس که بخواهد تعلیم می‌دهد، منتهی با این حال زمام این عمل بدست اوست و از سلطنت خداوند خارج نمی‌شود.<ref>علم پیامبر و امام در قرآن، پیشین، ص۱۷.</ref>
توجه به مفهوم این دو دسته از آیات نشان می‌دهد، علم غیب اصالتاً و ذاتاً به خدا تعلق دارد و او مالک حقیقی علم غیب است و اوست که به هرکس که بخواهد آن را تعلیم می‌دهد.<ref>مطهری، کاردان، علم پیامبر و امام در قرآن، ۱۳۶۱ش، ص۱۷.</ref> بنابر این غیر از خداوند، دیگران هم با توجه به عنایت پروردگار می‌توانند به غیب و آینده… آگاهی پیدا کنند.


در نتیجهٔ بیان فوق بخش اوّل سؤال «آیا غیر از خداوند کسی دیگر علم غیب می‌داند» روشن شد که بلی دیگران با عنایت خداوند و تعلیم او می‌توانند به غیب و آینده… آگاهی پیدا کنند.
===علم غیب امامان شیعه(ع) ===
با توجه به مضمون آیات قرآن امکان دارد که افرادی شایسته، از طرف خداوند به علم غیب آگاه شوند، ابوعلی سینا در این رابطه نوشته است: «اگر عارفی از غیب خبر داد و آینده، درستی آن را ثابت کرد او را تصدیق کن…»<ref>مطهری، کاردان، علم پیامبر و امام در قرآن، ۱۳۶۱ش، ص۷۴.</ref> و ملا صدرا گفته است: «نفس بر اثر اتصال با جهان عقل یا عالَم مِثال (جهان صور اشیاء) آگاهی‌هایی (غیبی) کسب می‌کند.<ref>مطهری، کاردان، علم پیامبر و امام در قرآن، ۱۳۶۱ش، ص۷۴.</ref> از این رو با توجه به گزارشات فراوان تاریخی از اخبار غیبی امامان(ع) و پیش گویی های ایشان علم غیب آن حضرات امری مسلم است.


== امّا قسمت دوّم سؤال که چرا شیعیان امامان خود را عالم به غیب می‌دانند؟ ==
برخی از آیات قرآن و روایاتی از اهل بیت(ع) بر این موضوع دلالت دارند که ائمه(ع) علم الهی، و آگاهی غیبی خدادادی دارند که در ادامه به برخی از آنها می‌پردازیم.
اوّلاً از آیات گذشته روشن شد که امکان دارد که افراد شایسته، از طرف خداوند آگاه به غیب شوند، و این امکان را فلاسفه هم تأیید می‌کنند؛ چنان‌که بوعلی سینا می‌گوید: «اگر عارفی از غیب خبر داد و آینده درستی آن را ثابت کرد او را تصدیق کن…»<ref>ابوعلی سینا، التنبیهات والاشارات، چاپ هشتم، به نقل از علم پیامبر و امام در قرآن، پیشین، ص۷۴.</ref> و مرحوم صدرالمتألهین گفته: «نفس بر اثر اتصال با جهان عقل یا عالم مثال (جهان صور اشیاء) آگاهی‌هایی (غیبی) کسب می‌کند<ref>صدرالمتألهین، حاشیه حکمه الاشراق، به نقل از علم پیامبرو امام، پیشین، ص۷۴.</ref> و ثانیاً: آیات و روایات دلالت دارند، که ائمه اطهار(ع) علم الهی، و آگاهی غیبی خدادادی دارند که به عنوان نمونه به بعضی از آن‌ها اشاره می‌شود:


الف: آیات قرآن: ۱. بگو هر چه می‌خواهید انجام دهید بزودی خداوند و پیامبران و مؤمنان کار شما را خواهند دید و بزودی به سوی عالم غیب و شهادت بازمی‌گردید.»<ref>توبه/ ۱۰۵.</ref> آیهٔ فوق می‌رساند که عده‌ای از مؤمنین همراه پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلّم ـ ناظر اعمال مردمند، و قطعاً این افراد، انسان‌های لایق و شایسته‌ای باید باشند، وبه شهادت تمام فرق اسلامی، در اعمال و رفتار شایسته‌تر از ائمه اطهار(ع) وجود ندارد، و در روایات هم بیان شده است که مراد از مؤمنان ائمه(ع) می‌باشند چنان‌که امام صادق(ع) فرمود مراد از مؤمنان در آیهٔ {{قرآن|قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَی اللَّهُ…}} ائمه هستند.<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، دارالکتب الاسلامیّه، ج۲، ص۳۶۳ و صدوق، آمالی، ص۲۶۳.</ref>
====آیات قرآن====
* {{قرآن|وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ}}''و بگو: عمل کنید یقیناً خدا و پیامبرش و مؤمنان اعمال شما را می بینند''<ref>(توبه:۱۰۵).</ref> طبق این آیه عده‌ای از مؤمنین نیز، علاوه بر پیامبر ناظر اعمال مردم هستند، قطعاً این افراد، انسان‌های لایق و شایسته‌ای باید باشند، به شهادت تمام فرقه‌های اسلامی، در اعمال و رفتار، شایسته‌تر از ائمه(ع) وجود ندارد. در روایات شیعه تصریح شده است که مراد از مؤمنان، در این آیه، ائمه(ع) می‌باشند. [[امام صادق(ع)]] فرمود: مراد از مؤمنان در آیه {{قرآن|قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَی اللَّهُ…}} ائمه هستند.<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، دارالکتب الاسلامیّه، ج۲، ص۳۶۳؛ صدوق، امالی، ص۲۶۳.</ref>


۲. {{قرآن|... قل کفی بالل شهیدا…<ref>رعد/ ۴۳.</ref> بگو برای شهادت میان من و شما، خدا و کسی که علم الکتاب دارد کفایت می‌کند» در این آیه شهادت عالم به تمام کتاب، در ردیف شهادت خداوند ذکر شده است، آیهٔ دیگر می‌گوید، «.. او یتلوه شاهد منه..»<ref>هود/۱۷</ref> این شاهد از خاندان رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلّم ـ و از اهل‌بیت اوست، حال این کسی که علم الکتاب را دارا است چه کسی می‌باشد. روایات متعددی از طریق شیعه و اهل سنّت، نقل شده که منظور از این شاهد که علم الکتاب را دارد علی(ع) می‌باشد.<ref>ر. ک. سلیمان قندوزی حنفی، ینابیع الموده لذوی القربی، تحقیق سید علی الحسینی، قم، دار الاسوه، چاپ اوّل، ۱۴۱۶ هـ ق، باب ۳۰، ج۶.</ref> اهمیّت «علم الکتاب» داشتن هنگامی روشن می‌شود که در داستان حضرت سلیمان و احضار تخت بلقیس توسط کسی که بهره‌ای از علم الکتاب داشت دقت کنیم، «کسی که بهره‌ای از علم الکتاب داشت گفت: من تخت بلقیس را حاضر می‌کنم پیش از آن‌که چشم به هم بزنی…»<ref>نمل/ ۴۰.</ref>
* {{قرآن|وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلًا ۚ قُلْ كَفَىٰ بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}}<ref>(رعد:۴۳).</ref>''و كسانى كه كافر شدند مى‌گويند: «تو فرستاده نيستى.» بگو: «كافى است خدا و آن كس كه نزد او علم كتاب است، ميان من و شما گواه باشد''.
در این آیه شهادت و گواهی عالِم به کتاب، در ردیف شهادت خداوند ذکر شده است.
* {{قرآن|أَفَمَنْ كَانَ عَلَىٰ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَيَتْلُوهُ شَاهِدٌ مِنْهُ...}}<ref>(هود:۱۷)</ref>''پیامبری که از جانب خدا دلیلی روشن (مانند قرآن) دارد و گواهی صادق در پی اوست...''
در روایات شیعه، از این شاهد و گواه، به خاندان و اهل بیت رسول خدا(ص) تعبیر شده است. روایات متعددی از طریق شیعه و اهل سنت، نقل شده است که منظور از این شاهد که علم الکتاب را دارد علی(ع) می‌باشد.<ref>سلیمان قندوزی حنفی، ینابیع الموده لذوی القربی، تحقیق سید علی الحسینی، قم، دار الاسوه، چاپ اوّل، ۱۴۱۶ هـ ق، باب ۳۰، ج۶.</ref>  
اهمیّت «علم الکتاب» داشتن هنگامی روشن می‌شود که در داستان حضرت سلیمان و احضار تخت بلقیس توسط کسی که بهره‌ای از علم الکتاب داشت دقت کنیم، «کسی که بهره‌ای از علم الکتاب داشت گفت: من تخت بلقیس را حاضر می‌کنم پیش از آن‌که چشم به هم بزنی…»<ref>نمل/ ۴۰.</ref>


وقتی آگاه بودن از برخی از علم الکتاب چنین اثر شگفت‌انگیزی داشته باشد، می‌توان حدس زد که داشتن همه علم‌الکتاب چه آثار عظیم‌تری را در برخواهد داشت.<ref>مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقائد، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ سوّم، ۱۳۷۸، ص۳۲۲–۳۲۴.</ref> در نتیجه علی(ع) عالم به غیب و آگاه به علم الکتاب می‌باشد، ائمه دیگر با کمک روایت مشمول آیهٔ فوق قرار می‌گیرند چنان‌که امام صادق(ع) فرمود به خدا قسم آن کسی که علم همه کتاب را دارد، ما هستیم، به خدا قسم علم همه کتاب نزد ماست؟<ref>اصول کافی، پیشین، ج۱، ص۲۵۷.</ref> آیا با این حال نمی‌توانند به إذن الهی، بر غیب آگاهی داشته باشند؟
به اعتقاد شیعیان، امام علی(ع) عالم به غیب و آگاه به علم الکتاب می‌باشد، بنا به فرموده امام صادق(ع) که فرمود: به خدا قسم آن کسی که علم همه کتاب را دارد، ما هستیم، به خدا قسم علم همه کتاب نزد ماست<ref>کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۲۵۷.</ref> ائمه دیگر نیز مشمول آیه فوق قرار می‌گیرند.


ب: روایات: ۱. از شیعه و سنی نقل شده است که علی(ع) فرمود: «رسول خدا هزار باب علم به من آموخت که هر بابی هزار باب دیگر می‌گشاید و مجموعاً هزارهزار باب تا آن‌جا که از هر چه بوده و تا روز قیامت خواهد بود، آگاه شدم و علم منایا و بلایا (مرگ‌ها و مصیبت‌ها) و داوری بحق را فرا گرفتم،<ref>ینابیع الموده، پیشین، ص۸۸، و اصول کافی، ج۱، ص۲۹۶.</ref> از روایات فوق به خوبی استفاده می‌شود که علی(ع) (و با تعلیم آن حضرت ائمه دیگر) از گذشته و آینده آگاهی دارند.
====روایات====
* از شیعه و اهل سنت نقل شده است که امام علی(ع) فرمود: «رسول خدا هزار باب علم به من آموخت که هر بابی هزار باب دیگر می‌گشاید و مجموعاً هزار هزار باب، تا آن‌جا که از هر چه بوده و تا روز قیامت خواهد بود، آگاه شدم و علم منایا و بلایا (مرگ‌ها و مصیبت‌ها) و داوری بحق را فرا گرفتم.<ref>قندوزی، ینابیع الموده، ص۸۸؛ اصول کافی، ج۱، ص۲۹۶.</ref>


۲. چند روایت مختصر:
* از امام صادق(ع) سؤال شد، هنگامی که سؤالی از امام می‌شود چگونه و با چه عملی جواب می‌دهد؟ فرمود گاهی به او الهام می‌شود و گاهی از فرشته می‌شنود و گاهی هر دو.<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چاپ دوّم، ۱۴۰۳، ص۵۸، ح ۲۶.</ref>
 
* امام صادق(ع) فرمود: امامی که نداند چه مصیبتی به او می‌رسد و کار او به کجا می‌انجامد حجّت خدا بر بندگانش نخواهد بود.<ref>کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۲۵۸.</ref>
از امام صادق(ع) سؤال شد هنگامی که سؤالی از امام می‌شود چگونه و با چه عملی جواب می‌دهد، فرمود گاهی به او الهام می‌شود و گاهی از فرشته می‌شنود و گاهی هر دو<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چاپ دوّم، ۱۴۰۳، ص۵۸، ح ۲۶.</ref> و فرمود: امامی که نداند چه مصیبتی به او می‌رسد و کار او به کجا می‌انجامد حجّت خدا بر بندگانش نخواهد بود<ref>اصول کافی، پیشین، ج۱، ص۲۵۸.</ref> و نیز چند روایت از آن حضرت نقل شده است که فرمود: هرگاه امام بخواهد چیزی را بداند خدای متعال او را آگاه می‌سازد.<ref>همان.</ref> گذشته از این‌ها در روایات عدیده‌ای غیب‌گویی‌های ائمه(ع) نقل شده است که دقیقاً بعدها واقع شده است این روایات در حدّی می‌باشند که یقین آورند، مانند خبر دادن علی(ع) از آینده خوارج<ref>نهج‌البلاغه، فیض‌الاسلام، ص۱۴۹.</ref> شهادت رشید هجری<ref>بحارالانوار، پیشین، ج۴۲، ص۱۳۶.</ref> و میثم تمّار<ref>همان، ج۴۲، ص۱۲۴.</ref> و گزارشی از حوادث کربلا<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهچ‌البلاغه، ج۷، ص۴۷–۴۸.</ref> و خبر از آینده خود با معاویه<ref>نهج‌البلاغه، خطبه، ۵۶، ص۱۴۶.</ref> و ده‌ها مورد دیگر از علی(ع) و ائمه دیگر.<ref>بحارالانوار، ج۴۳، ص۳۲۸ و….</ref>
* امام صادق(ع) فرمود: هرگاه امام بخواهد چیزی را بداند خدای متعال او را آگاه می‌سازد.<ref>کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۲۵۸.</ref>  
* پیشبینی امام علی(ع) از فرجام خوارج در نهج البلاغه.<ref>نهج‌البلاغه، فیض‌الاسلام، ص۱۴۹.</ref>
* پیشبینی شهادت رشید هجری و<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج۴۲، ص۱۳۶.</ref> و میثم تمّار<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج۴۲، ص۱۲۴.</ref> از یاران امام علی(ع) و گزارشی از آن حضرت پیرامون حوادث کربلا<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهچ‌البلاغه، ج۷، ص۴۷–۴۸.</ref>
* خبر امام علی(ع) از آینده خود با [[معاویه بن ابی سفیان]]<ref>نهج‌البلاغه، خطبه، ۵۶، ص۱۴۶.</ref> و موارد دیگری که در کتاب‌های حدیث به آن‌ها اشاره شده است.<ref>بحارالانوار، ج۴۳، ص۳۲۸ و….</ref>
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}


== معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر ==
== مطالعه بیشتر ==
۱. علم پیامبرو امام در قرآن، احمد مطهری، غلامرضا کاردان.
* علم پیامبرو امام در قرآن، احمد مطهری، غلامرضا کاردان.
 
* بررسی مسائل کلّی امامت، ابراهیم امینی، ص۲۳۱–۳۲۲.
۲. بررسی مسائل کلّی امامت، ابراهیم امینی، ص۲۳۱–۳۲۲.
* تجلیّات ولایت، علی کبر بابازاده، ج۱–۲، تمام کتاب.
 
۳. تجلیّات ولایت، علی کبر بابازاده، ج۱–۲، تمام کتاب.
{{پایان مطالعه بیشتر}}
{{پایان مطالعه بیشتر}}


== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
 
{{شاخه
| شاخه اصلی =کلام
| شاخه فرعی۱ =امامت عامه
| شاخه فرعی۲ =علم امام
| شاخه فرعی۳ =
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه =
خط ۶۴: خط ۷۴:
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر =شد
  | بازبینی =
| ارجاعات =
  | بازبینی نویسنده = 
| ارزیابی کمی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =
خط ۷۱: خط ۸۳:
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
[[رده:علم غیب]]
[[رده:امامان شیعه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۰۴


سؤال

آیا کسی غیر از خداوند علم غیب دارد؟ چرا شیعیان امامان خود را عالم به غیب می‌دانند؟

علم غیب، علوم و آگاهی‌هایی است که از راه‌های غیرعادی به دست می‌آید. در قرآن علم غیب مختص خداوند قرار داده شده است اما در مواردی با اجازه او پیامبران و امامان نیز، به علم غیب آگاه هستند. در روایات شیعه و اهل سنت تصریح شده است که امام علی و سایر امامان(ع) همان کسانی‌اند که در کنار پیامبر(ص) دارای علم غیب هستند. در اعتقادات شیعه، علم غیب از شرایط امامت شمرده شده‌ است.

علم غیب چیست

غیب به چیزی گفته می‌شود که از دیده پنهان باشد و مثل پنهان شدن و غروب خورشید و در مواردی که چیزی، از حواس انسان پنهان باشد یا از علمش مخفی باشد. مراد از علم غیب در این‌جا علوم و آگاهی‌هایی است که از راه‌های غیرعادی به دست می‌آید، خواه از قبیل شهود باشد یا غیب و پنهانی.[۱]

علم غیب در قرآن

آیات قرآن پیرامون علم غیب به این نکته ها می پردازند:

  • آیاتی که علم غیب را مختص خداوند می‌دانند:
﴿وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَيْبِ لا يَعْلَمُها إِلَّا هُوَ…[۲]
کلیدهای غیب نزد اوست و جز او کسی آن‌ها را نمی‌داند…[۳]
  • آیاتی که علم غیب را درباره پیامبران اثبات می‌کنند:
﴿عالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا، إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا[۴]
[او] دانای غیب است و هیچ کس را بر غیب خود آگاه نمی کند؛ مگر پیامبرانی را که [برای آگاه شدن از غیب] برگزیده است، پس نگهبانانی [برای محافظت از آنان] از پیش رو و پشت سرشان می گمارد.
﴿وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبِي مِنْ رُسُلِهِ مَنْ يَشَاءُ
و خدا بر آن نیست که شما را بر غیب آگاه کند. ولی خدا از میان فرستادگانش هر کس را بخواهد [برای آگاه کردن به غیب] برمی گزیند[۵]

توجه به مفهوم این دو دسته از آیات نشان می‌دهد، علم غیب اصالتاً و ذاتاً به خدا تعلق دارد و او مالک حقیقی علم غیب است و اوست که به هرکس که بخواهد آن را تعلیم می‌دهد.[۶] بنابر این غیر از خداوند، دیگران هم با توجه به عنایت پروردگار می‌توانند به غیب و آینده… آگاهی پیدا کنند.

علم غیب امامان شیعه(ع)

با توجه به مضمون آیات قرآن امکان دارد که افرادی شایسته، از طرف خداوند به علم غیب آگاه شوند، ابوعلی سینا در این رابطه نوشته است: «اگر عارفی از غیب خبر داد و آینده، درستی آن را ثابت کرد او را تصدیق کن…»[۷] و ملا صدرا گفته است: «نفس بر اثر اتصال با جهان عقل یا عالَم مِثال (جهان صور اشیاء) آگاهی‌هایی (غیبی) کسب می‌کند.[۸] از این رو با توجه به گزارشات فراوان تاریخی از اخبار غیبی امامان(ع) و پیش گویی های ایشان علم غیب آن حضرات امری مسلم است.

برخی از آیات قرآن و روایاتی از اهل بیت(ع) بر این موضوع دلالت دارند که ائمه(ع) علم الهی، و آگاهی غیبی خدادادی دارند که در ادامه به برخی از آنها می‌پردازیم.

آیات قرآن

  • ﴿وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَو بگو: عمل کنید یقیناً خدا و پیامبرش و مؤمنان اعمال شما را می بینند[۹] طبق این آیه عده‌ای از مؤمنین نیز، علاوه بر پیامبر ناظر اعمال مردم هستند، قطعاً این افراد، انسان‌های لایق و شایسته‌ای باید باشند، به شهادت تمام فرقه‌های اسلامی، در اعمال و رفتار، شایسته‌تر از ائمه(ع) وجود ندارد. در روایات شیعه تصریح شده است که مراد از مؤمنان، در این آیه، ائمه(ع) می‌باشند. امام صادق(ع) فرمود: مراد از مؤمنان در آیه ﴿قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَی اللَّهُ… ائمه هستند.[۱۰]
  • ﴿وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلًا ۚ قُلْ كَفَىٰ بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ[۱۱]و كسانى كه كافر شدند مى‌گويند: «تو فرستاده نيستى.» بگو: «كافى است خدا و آن كس كه نزد او علم كتاب است، ميان من و شما گواه باشد.

در این آیه شهادت و گواهی عالِم به کتاب، در ردیف شهادت خداوند ذکر شده است.

  • ﴿أَفَمَنْ كَانَ عَلَىٰ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَيَتْلُوهُ شَاهِدٌ مِنْهُ...[۱۲]پیامبری که از جانب خدا دلیلی روشن (مانند قرآن) دارد و گواهی صادق در پی اوست...

در روایات شیعه، از این شاهد و گواه، به خاندان و اهل بیت رسول خدا(ص) تعبیر شده است. روایات متعددی از طریق شیعه و اهل سنت، نقل شده است که منظور از این شاهد که علم الکتاب را دارد علی(ع) می‌باشد.[۱۳] اهمیّت «علم الکتاب» داشتن هنگامی روشن می‌شود که در داستان حضرت سلیمان و احضار تخت بلقیس توسط کسی که بهره‌ای از علم الکتاب داشت دقت کنیم، «کسی که بهره‌ای از علم الکتاب داشت گفت: من تخت بلقیس را حاضر می‌کنم پیش از آن‌که چشم به هم بزنی…»[۱۴]

به اعتقاد شیعیان، امام علی(ع) عالم به غیب و آگاه به علم الکتاب می‌باشد، بنا به فرموده امام صادق(ع) که فرمود: به خدا قسم آن کسی که علم همه کتاب را دارد، ما هستیم، به خدا قسم علم همه کتاب نزد ماست[۱۵] ائمه دیگر نیز مشمول آیه فوق قرار می‌گیرند.

روایات

  • از شیعه و اهل سنت نقل شده است که امام علی(ع) فرمود: «رسول خدا هزار باب علم به من آموخت که هر بابی هزار باب دیگر می‌گشاید و مجموعاً هزار هزار باب، تا آن‌جا که از هر چه بوده و تا روز قیامت خواهد بود، آگاه شدم و علم منایا و بلایا (مرگ‌ها و مصیبت‌ها) و داوری بحق را فرا گرفتم.[۱۶]
  • از امام صادق(ع) سؤال شد، هنگامی که سؤالی از امام می‌شود چگونه و با چه عملی جواب می‌دهد؟ فرمود گاهی به او الهام می‌شود و گاهی از فرشته می‌شنود و گاهی هر دو.[۱۷]
  • امام صادق(ع) فرمود: امامی که نداند چه مصیبتی به او می‌رسد و کار او به کجا می‌انجامد حجّت خدا بر بندگانش نخواهد بود.[۱۸]
  • امام صادق(ع) فرمود: هرگاه امام بخواهد چیزی را بداند خدای متعال او را آگاه می‌سازد.[۱۹]
  • پیشبینی امام علی(ع) از فرجام خوارج در نهج البلاغه.[۲۰]
  • پیشبینی شهادت رشید هجری و[۲۱] و میثم تمّار[۲۲] از یاران امام علی(ع) و گزارشی از آن حضرت پیرامون حوادث کربلا[۲۳]
  • خبر امام علی(ع) از آینده خود با معاویه بن ابی سفیان[۲۴] و موارد دیگری که در کتاب‌های حدیث به آن‌ها اشاره شده است.[۲۵]


مطالعه بیشتر

  • علم پیامبرو امام در قرآن، احمد مطهری، غلامرضا کاردان.
  • بررسی مسائل کلّی امامت، ابراهیم امینی، ص۲۳۱–۳۲۲.
  • تجلیّات ولایت، علی کبر بابازاده، ج۱–۲، تمام کتاب.


منابع

  1. مطهری، احمد، کاردان، غلامرضا، علم پیامبر و امام در قرآن، قم، مؤسسه در راه حق، چاپ اوّل، ۱۳۶۱، ص۹–۱۲.
  2. (انعام:۵۹).
  3. (نمل:۶۵)، (احقاف:۲۳)، (ملک:۲۶)، (مائده:۱۱۶)، (هود:۴۹)، (کهف:۲۶).
  4. (جن:۲۶ـ۲۷)
  5. (آل عمران:۱۷۹).
  6. مطهری، کاردان، علم پیامبر و امام در قرآن، ۱۳۶۱ش، ص۱۷.
  7. مطهری، کاردان، علم پیامبر و امام در قرآن، ۱۳۶۱ش، ص۷۴.
  8. مطهری، کاردان، علم پیامبر و امام در قرآن، ۱۳۶۱ش، ص۷۴.
  9. (توبه:۱۰۵).
  10. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، دارالکتب الاسلامیّه، ج۲، ص۳۶۳؛ صدوق، امالی، ص۲۶۳.
  11. (رعد:۴۳).
  12. (هود:۱۷)
  13. سلیمان قندوزی حنفی، ینابیع الموده لذوی القربی، تحقیق سید علی الحسینی، قم، دار الاسوه، چاپ اوّل، ۱۴۱۶ هـ ق، باب ۳۰، ج۶.
  14. نمل/ ۴۰.
  15. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۲۵۷.
  16. قندوزی، ینابیع الموده، ص۸۸؛ اصول کافی، ج۱، ص۲۹۶.
  17. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چاپ دوّم، ۱۴۰۳، ص۵۸، ح ۲۶.
  18. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۲۵۸.
  19. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۲۵۸.
  20. نهج‌البلاغه، فیض‌الاسلام، ص۱۴۹.
  21. مجلسی، بحارالانوار، ج۴۲، ص۱۳۶.
  22. مجلسی، بحارالانوار، ج۴۲، ص۱۲۴.
  23. ابن ابی الحدید، شرح نهچ‌البلاغه، ج۷، ص۴۷–۴۸.
  24. نهج‌البلاغه، خطبه، ۵۶، ص۱۴۶.
  25. بحارالانوار، ج۴۳، ص۳۲۸ و….