فرا مکانی بودن خداوند: تفاوت میان نسخه‌ها

(بارگزاری اولیه)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۹ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{شاخه
 
| شاخه اصلی = کلام
|شاخه فرعی۱ = آفریدگار
|شاخه فرعی۲ = صفات سلبیه
|شاخه فرعی۳ =
}}
{{سوال}}
{{سوال}}
خدا كجاست؟ آيا خدا در آسمان است؟
خدا کجاست؟ آیا خدا در آسمان است؟ از برخی آیات اینگونه فهمیده می‌شود که مکان خداوند در آسمان‌ها است؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}


{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
شايد شنيده‌ايد كه خداوند در همه جا هست و بر همه چيز احاطه دارد و در عين حال در مكان مخصوصي قرار ندارد. حال سؤال اين است كه مگر ممكن است خداوند در همه جا وجود داشته باشد و در عين حال هيچ گونه مكاني بخود نگيرد و جايي را اشغال نسازد؟
[[خداوند]] در همه جا هست و بر همه چیز احاطه دارد و در عین حال در مکان مخصوصی قرار ندارد. در مکانی قرار گرفتن برای موجودات مادی، محدود و مکان‌مند است. در تفسیر برخی آیات که ظاهر آن دلالت بر مکان‌مند بودن خداوند در آسمانها را دارد، برخی مانند [[علامه طباطبائی (ره)]] مراد از «کسی که در آسمان است» را غیر خداوند-فرشتگان- می‌دانند که طبق این وجه اشکالی بر نامکانمندی خداوند وارد نیست و طبق قول کسانی که مراد را خداوند متعال می‌دانند، آیه شریفه باید تأویل برده شود که وجوهی برای آن آمده است.


در جواب مي‌گويم: آري ممكن است. براي روشن شدن اين حقيقت مثالي مي‌زنم. مي‌دانيم كه در زمين نيرويي بنام نيروي جاذبه وجود دارد. اين نيروي نامرئي در كجاي زمين است؟ چقدر از فضاي زمين را اشغال كرده است؟ اين نيرو در سرتاسر زمين، در سطح و اعماق آن و حتّي در درياها وجود و نفوذ دارد، ولي با اين حال جايي از زمين را اشغال نكرده و مكاني به خود نگرفته است. همينطور يك نيروي عظيمي منظومه شمسي را به هم مربوط ساخته و يك نيروي بزرگتري منظومه شمسي را با كهكشانها و ميلياردها ستاره به هم مرتبط ساخته است و بالاخره يك نيروي جاذبه عمومي همه جهان را بصورت جهان واحد درآورده است اين نيروها هم مثل نيروي جاذبه زمين جايي را اشغال نكرده‌اند. روح انسان هم از اين قبيل است، روح انسان هم در سرتاسر بدن آدمي جريان دارد ولي در عين حال كوچكترين جايي از بدن را براي خود معيّن نكرده است.
خداوند در همه جا وجود دارد و در عین حال در هیچ مکانی نیست و جایی را اشغال نمی‌سازد. برای نمونه نیروی [[جاذبه زمین]] با اینکه در سرتاسر زمین، در سطح و اعماق آن و حتی در دریاها وجود و نفوذ دارد، ولی با این حال جایی از زمین را اشغال نکرده و مکانی به خود نگرفته است. یا [[روح انسان]] که در سرتاسر بدن آدمی جریان دارد، ولی در عین حال کوچکترین جایی از بدن را برای خود معین نکرده است. خداوند متعال یک نیرو (وجود) و قدرت فوق‌العاده، بی‌پایان و بی‌نهایتی است که در همه جای جهان هستی حکومت و نفوذ دارد.<ref>فَأَیْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ؛ پس به هر سو رو کنید، آنجا روی [به] خداست. سوره بقره، آیه ۱۱۵؛ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ؛ ما از شاهرگ [او] به او نزدیکتریم. سوره ق، آیه ۱۶.</ref> و در عین حال جایی از این جهان یا جهان دیگر را به خود اختصاص نداده است تا در آن مکان معین حضور داشته باشد.


خداوند هم يك نيرو و قدرت فوق العاده وبي‌پايان و بي‌نهايتي است كه در همه جاي جهان هستي از قلب كُرات و كهكشانهاي بزرگ گرفته تا دلِ اَتُم و حتّي در همه نيروهايي كه گفتيم حكومت و نفوذ دارد.<ref>فاينما تولّوا فثمّ وجه الله، سوره بقره، آيه ۱۱۵؛ نحن اقرب اليه من حبل الوريد، سوره ق، آيه ۱۶.</ref> و در عين حال جايي از اين جهان و يا جهان ديگر را به خود اختصاص نداده كه در آن مكان معيّن باشد. اين مثالها براي روشن شدنِ جواب است و الاّ خداوند از اين مثالها برتر و والاتر است.
نکته دیگری که موجب رفع این سؤال از ذهن می‌شود این است که بدانیم [[موجودات مادی]] نیازمند مکان هستند و از آنجا که خداوند [[موجودی مجرد]] است مکانی را اشغال نمی‌کند.


نکته دیگری که موجب رفع این سئوال از ذهن می شود این است که بدانیم موجودات مادی نیازمند مکان هستند  و از آنجا که خداوند موجودی مجرد است مکانی را اشغال نمی کند. خداوند خالق هستی است پس هر جا که هستی باشد او وجود دارد چون ذات خداوند عین هستی می باشد.
اما آیاتی که ظاهر آن دلالت بر مکان‌مند بودن خداوند متعال است:


ممكن است اين پرسش مطرح شود! اگر خدا در آسمان نيست پس چرا دستهايمان را هنگام دعا به سوي آسمان بلند مي‌كنيم؟
{{قرآن بزرگ|أَأَمِنتُم مَّن فِی السَّمَاء أَن یَخْسِفَ بِکمُ الأَرْضَ فَإِذَا هِیَ تَمُورُ، أَمْ أَمِنتُم مَّن فِی السَّمَاء أَن یُرْسِلَ عَلَیْکمْ حَاصِبًا فَسَتَعْلَمُونَ کیْفَ نَذِیرِ
| سوره = ملک
| آیه = ۱۶–۱۷
| ترجمه = آيا از آن كس كه در آسمان است ايمن شده‌ايد كه شما را در زمين فرو برد، پس بناگاه [زمين‌] به تپيدن افتد؟يا از آن كس كه در آسمان است ايمن شده‌ايد كه بر [سر] شما تندبادى از سنگريزه فرو فرستد؟ پس به زودى خواهيد دانست كه بيم دادن من چگونه است.}}


در جواب بايد گفت: اين عمل يكي از آداب دعاست. امام حسن) هم فرموده است: كه پيامبر(ص) هنگام دعا دستهايش را بسوي آسمان بالا مي‌بُرد.<ref>بحارالانوار، ج۹۳، ص۲۹۴.</ref>  
در رابطه با این که مراد از «مَن فِی السَّمَاء؛ کسی که در آسمان است» در این آیات کیست، در بین مفسران اقوالی مطرح است:
#برخی بر این باورند که «مَن فِی السَّمَاء» اشاره به ذات پاک خداوند است و اما در این که منظور از «در آسمان بودن» چیست؟ برخی معتقدند: منظور این است که حاکمیت او بر کل آسمانها است، تا چه رسد به زمین.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ اول، ۱۳۷۴ش، ج۲۴، ص۳۳۹.</ref> برخی گفته‌اند: سلطنت و تدبیر امور خدا در آسمان است، و گر نه معنا ندارد خدا در مکان بگنجد، و آسمان و عالمی از عوالم او را در خود جای دهد.<ref>فخرالدین رازی ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق، ج‏۳۰، ص: ۵۹۲.</ref>
#برخی بر این باور است که مراد از «مَن فِی السَّمَاء» [[فرشتگان الهی]] است که موکل بر آسمان و حوادث عالمند. و معنای آیه شریفه این است که چگونه با خاطر جمع و دل آسوده به ربوبیت خدای تعالی کفر ورزیده‌اید، و چه ایمنی از ملائکه ساکن آسمان و موکل بر امور عالم دارید از اینکه زمین را زیر پایتان بشکافند، و به امر خدا شما را در شکم زمین پنهان سازند، در حالی که زمین هم چنان متزلزل و مضطرب باشد و چون گهواره آمد و شد داشته باشد؟<ref>طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش، ج‏۱۰، ص: ۴۹۱ طباطبائی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعهٔ مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق، ج‏۱۹، ص: ۳۵۸. و نیز ر.ک. تفسیر الصافی، ج‏۵، ص: ۲۰۳؛ مفاتیح الغیب، ج‏۳۰، ص: ۵۹۲.</ref>
#مرحوم [[فضل بن حسن طبرسی]] در [[تفسیر جوامع الجوامع]] دو وجه را نقل می‌کند: الف) منظور ملکوت خدا در آسمان است؛ چرا که ملکوت محلّ سکونت فرشتگان خداست و اوامر و مقدّرات خدا از آسمان فرود می‌آید. ب) چون مشرکان معتقد به تشبیه بودند و فکر می‌کردند خدا در آسمان است [و محلّی دارد] پس بر حسب اعتقادشان گفته شده که آیا از کسی که شما معتقدید در آسمان است -در حالی که بالاتر از داشتن مکان است- ایمن هستید.<ref>طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، تهران، انتشارات دانشگاه تهران و مدیریت حوزه علمیه قم، چاپ اول، ۱۳۷۷ش، ج‏۴، ص: ۳۳۰.</ref>
#[[فخر رازی]] بعد از بیان این که عدم مکان‌مندی خداوند مورد اتفاق همه مسلمانان است، تأویل آیه و دست کشیدن از ظاهر آیه را واجب شمرده است و وجوهی را برای آیه در تقدیر گرفته است که برخی از آنها پیشتر گذشت و وجه دیگر این است که: «أ أمنتم من فی السماء عذابه» آیا ایمن هستید از کسی که در آسمان است عذابش. چرا که عادت الهی بر این جریان دارد که بلاء و مصیبت را از آسمان فرو می‌ریزد کما این که آسمان موضع نزول رحمت و نعمت الهی نیز است.<ref>فخرالدین رازی ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق، ج‏۳۰، ص: ۵۹۲.</ref>


خود پيامبر هم فرموده كه دستهاي خود را در وقت‌هاي نماز بسوي آسمان برداريد. زيرا آن وقتها بهترين اوقات (براي استجابت دعا) است.<ref>بحارالانوار، ج۹۶، ص۳۵۶ .</ref>
خلاصه این که برخی مانند علامه طباطبائی مراد از «کسی که در آسمان است» را غیر خداوند -فرشتگان- می‌دانند که طبق این وجه اشکالی بر مکانمندی خداوند وارد نیست و طبق قول کسانی که مراد را خداوند متعال می‌دانند آیه باید تأویل شود.


از علي(ع) هنگامی که یکی از شما از نماز فارغ شد باید دستهای خود را بطرف آسمان بلند کند و به دعا کردن بپردازد پس ابن سبا گفت ای امیرالمومنان مگر خدا در همه جا نیست؟... و او گفت چرا ، امام گفت : آیا در قرآن نخوانده ای و فی السماء رزقکم و ما تدعون. <ref>تحف العقول ص۱۰۰.</ref>
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}
==مطالعه بيشتر==


۱ـ ده درس خداشناسي، مكارم شيرازي.  
== مطالعه بیشتر ==
* ده درس خداشناسی، مکارم شیرازی.
* خداشناسی در کلاس درس، هاشم هاشم‌زاده هریسی.
* گردون سپهر، عبدالکریم بی‌آزار شیرازی.
{{پایان مطالعه بیشتر}}


۲ـ خداشناسي در كلاس درس، هاشم هاشم‌زاده هريسي.
== منابع ==
{{پانویس|۲}}


۳ـ گردون سپهر، عبدالكريم بي‌آزار شيرازي.
{{شاخه
 
| شاخه اصلی = کلام
۴ـ توحيد براي نوجونان، نويسنده نيّره توسلي.
| شاخه فرعی۱ = آفریدگار
{{پایان مطالعه بیشتر}}
| شاخه فرعی۲ = صفات سلبیه
 
| شاخه فرعی۳ =
==منابع==
}}
<references />


{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه = شد
  | تیترها =  
  | تیترها = شد
  | ویرایش =  
  | ویرایش = شد
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی = شد
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه = شد
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر = شد
  | بازبینی =  
| ارجاعات =
  | تکمیل =  
| بازبینی نویسنده =
  | اولویت =  
  | بازبینی =شد
  | کیفیت =  
  | تکمیل =
  | اولویت = ب
  | کیفیت = ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
[[رده:شناخت خدا]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۳ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۳۷


سؤال

خدا کجاست؟ آیا خدا در آسمان است؟ از برخی آیات اینگونه فهمیده می‌شود که مکان خداوند در آسمان‌ها است؟


خداوند در همه جا هست و بر همه چیز احاطه دارد و در عین حال در مکان مخصوصی قرار ندارد. در مکانی قرار گرفتن برای موجودات مادی، محدود و مکان‌مند است. در تفسیر برخی آیات که ظاهر آن دلالت بر مکان‌مند بودن خداوند در آسمانها را دارد، برخی مانند علامه طباطبائی (ره) مراد از «کسی که در آسمان است» را غیر خداوند-فرشتگان- می‌دانند که طبق این وجه اشکالی بر نامکانمندی خداوند وارد نیست و طبق قول کسانی که مراد را خداوند متعال می‌دانند، آیه شریفه باید تأویل برده شود که وجوهی برای آن آمده است.

خداوند در همه جا وجود دارد و در عین حال در هیچ مکانی نیست و جایی را اشغال نمی‌سازد. برای نمونه نیروی جاذبه زمین با اینکه در سرتاسر زمین، در سطح و اعماق آن و حتی در دریاها وجود و نفوذ دارد، ولی با این حال جایی از زمین را اشغال نکرده و مکانی به خود نگرفته است. یا روح انسان که در سرتاسر بدن آدمی جریان دارد، ولی در عین حال کوچکترین جایی از بدن را برای خود معین نکرده است. خداوند متعال یک نیرو (وجود) و قدرت فوق‌العاده، بی‌پایان و بی‌نهایتی است که در همه جای جهان هستی حکومت و نفوذ دارد.[۱] و در عین حال جایی از این جهان یا جهان دیگر را به خود اختصاص نداده است تا در آن مکان معین حضور داشته باشد.

نکته دیگری که موجب رفع این سؤال از ذهن می‌شود این است که بدانیم موجودات مادی نیازمند مکان هستند و از آنجا که خداوند موجودی مجرد است مکانی را اشغال نمی‌کند.

اما آیاتی که ظاهر آن دلالت بر مکان‌مند بودن خداوند متعال است:

در رابطه با این که مراد از «مَن فِی السَّمَاء؛ کسی که در آسمان است» در این آیات کیست، در بین مفسران اقوالی مطرح است:

  1. برخی بر این باورند که «مَن فِی السَّمَاء» اشاره به ذات پاک خداوند است و اما در این که منظور از «در آسمان بودن» چیست؟ برخی معتقدند: منظور این است که حاکمیت او بر کل آسمانها است، تا چه رسد به زمین.[۲] برخی گفته‌اند: سلطنت و تدبیر امور خدا در آسمان است، و گر نه معنا ندارد خدا در مکان بگنجد، و آسمان و عالمی از عوالم او را در خود جای دهد.[۳]
  2. برخی بر این باور است که مراد از «مَن فِی السَّمَاء» فرشتگان الهی است که موکل بر آسمان و حوادث عالمند. و معنای آیه شریفه این است که چگونه با خاطر جمع و دل آسوده به ربوبیت خدای تعالی کفر ورزیده‌اید، و چه ایمنی از ملائکه ساکن آسمان و موکل بر امور عالم دارید از اینکه زمین را زیر پایتان بشکافند، و به امر خدا شما را در شکم زمین پنهان سازند، در حالی که زمین هم چنان متزلزل و مضطرب باشد و چون گهواره آمد و شد داشته باشد؟[۴]
  3. مرحوم فضل بن حسن طبرسی در تفسیر جوامع الجوامع دو وجه را نقل می‌کند: الف) منظور ملکوت خدا در آسمان است؛ چرا که ملکوت محلّ سکونت فرشتگان خداست و اوامر و مقدّرات خدا از آسمان فرود می‌آید. ب) چون مشرکان معتقد به تشبیه بودند و فکر می‌کردند خدا در آسمان است [و محلّی دارد] پس بر حسب اعتقادشان گفته شده که آیا از کسی که شما معتقدید در آسمان است -در حالی که بالاتر از داشتن مکان است- ایمن هستید.[۵]
  4. فخر رازی بعد از بیان این که عدم مکان‌مندی خداوند مورد اتفاق همه مسلمانان است، تأویل آیه و دست کشیدن از ظاهر آیه را واجب شمرده است و وجوهی را برای آیه در تقدیر گرفته است که برخی از آنها پیشتر گذشت و وجه دیگر این است که: «أ أمنتم من فی السماء عذابه» آیا ایمن هستید از کسی که در آسمان است عذابش. چرا که عادت الهی بر این جریان دارد که بلاء و مصیبت را از آسمان فرو می‌ریزد کما این که آسمان موضع نزول رحمت و نعمت الهی نیز است.[۶]

خلاصه این که برخی مانند علامه طباطبائی مراد از «کسی که در آسمان است» را غیر خداوند -فرشتگان- می‌دانند که طبق این وجه اشکالی بر مکانمندی خداوند وارد نیست و طبق قول کسانی که مراد را خداوند متعال می‌دانند آیه باید تأویل شود.


مطالعه بیشتر

  • ده درس خداشناسی، مکارم شیرازی.
  • خداشناسی در کلاس درس، هاشم هاشم‌زاده هریسی.
  • گردون سپهر، عبدالکریم بی‌آزار شیرازی.


منابع

  1. فَأَیْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ؛ پس به هر سو رو کنید، آنجا روی [به] خداست. سوره بقره، آیه ۱۱۵؛ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ؛ ما از شاهرگ [او] به او نزدیکتریم. سوره ق، آیه ۱۶.
  2. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ اول، ۱۳۷۴ش، ج۲۴، ص۳۳۹.
  3. فخرالدین رازی ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق، ج‏۳۰، ص: ۵۹۲.
  4. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش، ج‏۱۰، ص: ۴۹۱ طباطبائی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعهٔ مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق، ج‏۱۹، ص: ۳۵۸. و نیز ر.ک. تفسیر الصافی، ج‏۵، ص: ۲۰۳؛ مفاتیح الغیب، ج‏۳۰، ص: ۵۹۲.
  5. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، تهران، انتشارات دانشگاه تهران و مدیریت حوزه علمیه قم، چاپ اول، ۱۳۷۷ش، ج‏۴، ص: ۳۳۰.
  6. فخرالدین رازی ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق، ج‏۳۰، ص: ۵۹۲.