مهدویت در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جزبدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۵: خط ۵۵:
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه =شد
  | تیترها =
  | تیترها =شد
  | ویرایش =
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر =شد
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی =
  | بازبینی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =ج
  | کیفیت =
  | کیفیت =ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ ‏۲۶ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۱۳

سؤال

چرا در قرآن صحبت و اشاره ای در خصوص ظهور آقا امام زمان(ع) نیست؟


آیات بسیاری در قرآن کریم پیرامون حکومت جهانی امام زمان(عج) که مبتنی بر ظهور آن حضرت است، وجود دارد، که ذیلاً به برخی از آن‌ها همراه با بیانی از معصومین، اشاره می‌شود:

  • ﴿وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ ۚ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا؛ و بگو: حق آمد و باطل نابود شد؛ بی تردید باطل نابود شدنی است.(اسراء:۸۱)

امام باقر(ع) در مورد این آیه شریفه فرمود: هنگامی که قائم(عج) قیام کند (ظهور کند) دولت باطل از میان خواهد رفت.[۱]

  • ﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ؛ خدا به كسانى از شما كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‌اند، وعده داده است كه حتماً آنان را در اين سرزمين جانشين [خود] قرار دهد؛ همان گونه كه كسانى را كه پيش از آنان بودند جانشين [خود] قرار داد(نور:۵۵)

امام سجاد(ع) فرمود: قسم به خدا آن‌ها شیعیان ما اهل بیت هستند که خدا این وعده را در مورد آن‌ها بدست مردی از ما محقق می‌سازد و او مهدی این امّت است و اوست آن که رسول خدا(ص) فرمود: اگر روزی از دنیا باقی نمانده باشد، خدا آن روز را تا آن جا طولانی می‌کند که مردی از عترتم که نامش نام من است به ولایت رسیده و زمین را آن چنان‌که از ظلم و جور پر شده باشد، از عدل و قسط پر سازد…[۲]

  • ﴿أَيْنَ مَا تَكُونُوا يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعًا(بقره:۱۴۸)

از ابی الحسن(ع) از معنای آیه سؤال شد و ایشان فرمود: به خدا قسم آن است که وقتی قائم ما قیام کند (ظهور کند) خداوند شیعیان ما را از تمامی نقاط درکنار او گرد می‌آورد.[۳]

  • ﴿وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ؛ ما می‌خواهیم بر مستضعفان زمین منّت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم!(قصص:۵)

امام علی(ع) فرمود: آن‌ها (مستضعفان) در این آیه، آل محمّد(ص) هستند که خدا مهدی آن‌ها را بعد از تلاششان برانگیخته و آن‌ها را عزیز و دشمنانشان را ذلیل می‌نماید.[۴]

  • ﴿وَأَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا؛ و زمین به نور پروردگارش روشن می شود(زمر:۶۹)

امام صادق(ع) فرمود: هنگامی که قائم ما قیام کند زمین به نور پروردگارش روشن می‌گردد مردم از نور خورشید بی‌نیاز می‌گردند و تاریکی یکسره از میان می‌رود.[۵]

  • ﴿اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِي الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا؛ بدانيد كه خدا زمين را پس از مرگش زنده مى‌گرداند(حدید:۱۷)

امام باقر(ع) فرمود: منظور از مرگ زمین، کفر اهل زمین است چرا که کافر مرده است پس خدا زمین را با قائم زنده می‌کند، او عدالت را در زمین می‌گستراند و زمین را زنده نموده و اهل زمین را پس از مرگ شان احیا می‌نماید.

در روایت دیگر از موسی بن جعفر(ع) آمده است: زنده نمودن زمین با نزول باران نیست، بلکه خداوند مردانی را برمی‌انگیزد که عدالت را احیاء نمایند و با احیاء عدالت و اقامه حدود زمین را زنده می‌سازند، چرا که اقامه حدود در روی زمین از چهل روز باریدن باران پر سودتر است.[۶]

  • ﴿الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ؛ همانان که اگر آنان را در زمین قدرت و تمکّن دهیم، نماز را برپا می دارند، و زکات می پردازند، و مردم را به کارهای پسندیده وا می دارند و از کارهای زشت بازمی دارند(حج:۴۱)

امام باقر(ع) فرمود: این آیه مربوط به آل محمّد(ص) مهدی(عج) و یاران اوست که خدا آن‌ها را بر شرق و غرب زمین مالک می‌سازد و دین را ظاهر نموده و به واسطه او، و یارانش بدعت‌ها و باطل را می می‌راند… تا آن جا که هیچ اثری از ظلم باقی نمی‌ماند، آن‌ها به نیکی امر و از ناپسند نهی می‌نمایند و برای خداست نهایت و عاقبت کارها.[۷]


مطالعه بیشتر

  • بحار الانوار، علامه محمدباقر مجلسی، ج۵۲–۵۳.
  • الغیبه، شیخ طوسی.
  • مهدی در قرآن، سید محمّد عابدین زاده.


منابع

  1. فیض کاشانی، ملامحسن، تفسیر الصافی، انتشارات الصدر، تهران، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۲۱۳.
  2. فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۴۴۵.
  3. عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، مکتبه العلمیه الإسلامیه، تهران، ج۱، ص۶۶.
  4. مکارم، ناصر، تفسیرنمونه، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ش، ۱۶، ص۱۸.
  5. شیخ مفید، الإرشاد، ترجمه رسولی محلّاتی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، ۱۳۷۸ش، ج۲، ص۵۲۲.
  6. بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، بنیاد بعثت، تهران، ۱۴۱۶ق، ج۵، ص ۲۸۸.
  7. بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۳ ، ص۸۹۳.