پیش نویس:احسن در آیه ۵۵ سوره زمر: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی پاسخ
    بدون خلاصۀ ویرایش
    بدون خلاصۀ ویرایش
     
    (۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    {{پیش نویس|در دست نگارش}}
    {{شروع متن}}
    {{شروع متن}}
    {{سوال}}
    {{سوال}}
    منظور از احسن ما انزل الیکم {{قرآن|أَحْسَنَ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ|سوره=زمر|آیه=۵۵}} چیست؟ مگر ما آیه غیر حسن هم داریم؟{{پایان سوال}}
    منظور از {{قرآن|أَحْسَنَ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ|سوره=زمر|آیه=۵۵}} چیست؟ مگر می توان برخی آیات را احسن و برخی را غیر احسن دانست؟
    در این رابطه که منظور از جمله «أحسن ما أنزل الیکم» چیست سخن واحدی در میان مفسرین [[قرآن]] وجود ندارد و شاید نوع دستوراتی که انسان را به ایجاد علقه بین خود و خدا، شناخت خویشتن و خدای خویش و اصلاح درون فرا می‌خواند مانند دستور به [[اخلاص]] در دین در زمینه‌های عقاید، اعمال و اخلاق و دیگر آموزه‌های دینی؛ مصداق جمله فوق باشد.
    {{پایان سوال}}
    {{پاسخ}}
     
    مفسران در معنای جمله {{قرآن|أَحْسَنَ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ}} اختلاف نظر دارند. شاید نوع دستوراتی که انسان را به ایجاد علقه بین خود و خدا، شناخت خویشتن و خدای خویش و اصلاح درون فرا می‌خواند مانند دستور به [[اخلاص]] در دین در زمینه‌های عقاید، اعمال و اخلاق و دیگر آموزه‌های دینی؛ مصداق جمله فوق باشد.
    {{درگاه|قرآن}}
    {{درگاه|قرآن}}
    == متن آیه ==
    == متن آیه ==
    {{قرآن بزرگ|وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَکُمُ الْعَذَابُ بَغْتَةً وَأَنْتُمْ لَا تَشْعُرُونَ
    {{قرآن بزرگ|وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَکُمُ الْعَذَابُ بَغْتَةً وَأَنْتُمْ لَا تَشْعُرُونَ
    خط ۱۲: خط ۱۵:
    }}
    }}


    == مراد از {{قرآن|أَحْسَنَ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ}} ==
    == بررسی معنای {{قرآن|أَحْسَنَ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ}} ==
    در آیه مذکور دستور داده شده است که بهترین آن چه از ناحیه خدا نازل شده پیروی شود. در مقصود از {{قرآن|أَحْسَنَ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ}} میان مفسرین اختلاف نظر وجود دارد.
    خدا در این آیه دستور داده است که بهترین آن چه از ناحیه خدا نازل شده پیروی شود. در مقصود از {{قرآن|أَحْسَنَ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ}} میان مفسرین اختلاف نظر وجود دارد.
    * برخی مقصود از آن را [[محکمات قرآن]]، برخی احکام و حلال و حرام قرآن، بعضی دیگر ناسخ قرآن و بعضی خود قرآن را از میان سایر کتب آسمانی بهترین مصداق {{قرآن|أَحْسَنَ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ}} دانسته‌اند.<ref>{{پک|1=ثعلبی|2=1422|ک=الکشف والبیان فی تفسیر القرآن (تفسیر الثعلبی)|ص=246|ج=8}}</ref><ref>{{پک|1=ابوالفتوح رازی|2=1371|ک=روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن|ص=340|ج=16}}</ref>
    * بعضی دیگر خصوص واجبات و مستحبات یعنی طاعات را مصداق {{قرآن|أَحْسَنَ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ}} دانسته است.<ref>{{پک|1=شیخ طوسی|2=بی تا|ک=التبیان فی تفسیر القرآن|ص=38|ج=9}}</ref><ref>{{پک|1=آلوسی|2=1415|ک=روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم و السبع المثانی|ص=271|ج=12}}</ref><ref>{{پک|1=طبرسی|2=1408|ک=مجمع البیان|ص=785|ج=8}}</ref>
    * عده‌ای دیگر گفته‌اند معنای {{قرآن|أَحْسَنَ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ}} این نیست که در قرآن نیکو و نیکوتر وجود داشته باشد بلکه تمام اوامر، نواهی، وعد، وعید، قصص و… در قرآن حسن و نیکو هستند اما این امور در مقایسه با ضد خودشان و کارهای انسان «احسن و نیکوتر» می‌باشند؛ مثلاً اگر به نواهی قرآن عمل شود احسن است اما ارتکاب آن چه قرآن از آن نهی کرده است از بدترین امور می‌باشد.<ref>{{پک|1=طبری|2=1422|ک=جامع البیان عن تاویل آی القرآن (تفسیر الطبری)|ص=232|ج=20}}</ref>


    === بیان نظرات ===
    بهترین امری که می‌توان با آن قرآن را تفسیر کرد، خود آیات قرآن است.<ref>{{پک|1=جوادی آملی|2=1388|ک=تسنیم|ص=63|ج=1}}</ref> جمله‏ {{قرآن|وَ أَسْلِمُوا لَهُ}} در آیه قبلی شامل همه مواردی می‌شود که مفسران گفته‌اند، زیرا خدا با عبارت {{قرآن|وَ أَسْلِمُوا لَهُ}}تسلیم به همه اوامر و نواهی و وعد و عیدها و را از انسان‌ها خواسته است. حال اگر در آیه بعدی یعنی آیه {{قرآن|أَحْسَنَ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ}}منظور  همه امور فوق یا یکی از اموری باشد که در اقوال آمده است، تکرار بی جهت لازم می‌آید. برای اجتناب از چنین تکراری باید گفت بعید نیست مراد از  {{قرآن|أَحْسَنَ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ}} خطاب‌ها و دستوراتی باشد که می‌خواهد مخاطب را به اصطلاح به باطن خود دعوت کند. فرمان‌هایی که با باطن انسان‌ها سر و کار دارد و می‌خواهد آن را اصلاح کند. مانند دستور به [[تقوا]]، فراموشی و متقابلا استغراق در [[تسبیح|ذکر]] و یاد آوری خدا که در آیاتی همانند ۲۰۳ سوره بقره و ۹ سوره فتح و دستور به محبت ورزیدن به خدا که در آیاتی همانند ۳۱ سوره آل عمران و ترس از او و اخلاص در دین که در آیاتی همانند ۱۴ [[سوره زمر]]، ۲۹ سوره اعراف و ۱۴ [[سوره غافر]] آمده است. اعم از این که این دستورات مربوط به عقاید، اعمال یا اخلاق باشند؛ زیرا پیروی از این خطاب‌ها انسان را به حیاتی طیب زنده می‌کند و روح [[ایمان]] را در او می‌دمد و اعمالش را [[عمل صالح|صالح]] ساخته و عامل را بالا برده و او را در ولایت خدا یعنی کرامتی که ما فوقش کرامتی نیست، داخل می‌نماید؛ لذا مراد آیه اصلاح ظاهر فقط و آوردن کالبد بی‌روح عمل که فقط نتیجه آن فراغت ذمه انسان و ساقط شدن تکلیف است، نمی‌باشد.<ref>{{پک|1=طباطبایی|2=1352|ک=المیزان فی تفسیر القرآن|ص=281|ج=17}}</ref>
    برخی مقصود از آن را [[محکمات قرآن]]، برخی احکام و حلال و حرام قرآن، بعضی دیگر ناسخ قرآن و بعضی خود قرآن را از میان سایر کتب آسمانی بهترین مصداق «أحسن ما أنزل الیکم» دانسته‌اند.<ref>{{پک|1=ثعلبی|2=1422|ک=الکشف والبیان فی تفسیر القرآن (تفسیر الثعلبی)|ص=246|ج=8}}</ref><ref>{{پک|1=ابوالفتوح رازی|2=1371|ک=روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن|ص=340|ج=16}}</ref> بعضی دیگر خصوص واجبات و مستحبات یعنی طاعات را مصداق «أحسن ما أنزل الیکم» دانسته است.<ref>{{پک|1=شیخ طوسی|2=بی تا|ک=التبیان فی تفسیر القرآن|ص=38|ج=9}}</ref><ref>{{پک|1=آلوسی|2=1415|ک=روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم و السبع المثانی|ص=271|ج=12}}</ref><ref>{{پک|1=طبرسی|2=1408|ک=مجمع البیان|ص=785|ج=8}}</ref> عده ای دیگر گفته‌اند معنای «أحسن ما أنزل الیکم» این نیست که در قرآن نیکو و نیکوتر وجود داشته باشد بلکه تمام اوامر، نواهی، وعد، وعید، قصص و… در قرآن حسن و نیکو هستند اما این امور در مقایسه با ضد خودشان و کارهای انسان «احسن و نیکوتر» می‌باشند؛ مثلاً اگر به نواهی قرآن عمل شود احسن است اما ارتکاب آن چه قرآن از آن نهی کرده است از بدترین امور می‌باشد.<ref>{{پک|1=طبری|2=1422|ک=جامع البیان عن تاویل آی القرآن (تفسیر الطبری)|ص=232|ج=20}}</ref>


    == بررسی معنای {{قرآن|أَحْسَنَ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ}} ==
    معنای سخن فوق این نیست که در قرآن غیر از آیات مذکور آیاتی وجود دارند که ما را به عمل بی‌روح دعوت کرده باشند، بلکه مراد این است که آن چه مهم و به تعبیر قرآن {{قرآن|أَحْسَنَ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ}} است، خطابات و آیاتی است که ما را به اصلاح درون، تزکیه و تهذیب از راه عمل به دستورات شرع فرا خوانده است وگرنه اصل ایمان، اخلاص، تسلیم قلبی و… از یک طرف و کارهای خیر با همه مصادیق خود از طرف دیگر و ضرورت توأم بودن آن‌ها برای انسان، نظیر دو بالی است که با آن می‌توان تا عرش برین پرواز کرد. التبه تفاوت آن دو در این است که یکی از آن دو روح و جان و دیگری کالبد است و قرآن در آیه دهم [[سوره فاطر]] {{یادداشت|{{قرآن|مَنْ كانَ يُريدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَميعاً إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ وَ الَّذينَ يَمْكُرُونَ السَّيِّئاتِ لَهُمْ عَذابٌ شَديدٌ وَ مَكْرُ أُولئِكَ هُوَ يَبُورُ | ترجمه= هر كس سربلندى مى‏‌خواهد، سربلندى يكسره از آنِ خداست. سخنان پاكيزه به سوى او بالا مى‏‌رود، و كار شايسته به آن رفعت مى‌‏بخشد. و كسانى كه با حيله و مكر كارهاى بد مى‏‌كنند، عذابى سخت خواهند داشت، و نيرنگ‌شان خود تباه مى‏‌گردد.}}}} ضرورت توأم بودن آن دو را برای ترقی و عروج انسان به سوی کمال مطلق ضروری دانسته است؛ لذا اعمالی که از ریشه و اندیشه پاک برخاسته و سرچشمه گرفته باشند، می‌توانند باعث نجات عامل آن باشند.<ref>{{پک|1=طباطبایی|2=1352|ک=المیزان فی تفسیر القرآن|ص=23|ج=17}}</ref>
    بهترین امری که می‌توان با آن قرآن را تفسیر کرد خود آیات قرآن است.<ref>{{پک|1=جوادی آملی|2=1388|ک=تسنیم|ص=63|ج=1}}</ref> جمله‏ «وَ أَسْلِمُوا لَهُ» در آیه قبلی شامل همه مواردی می‌شود که در اقوال مذکور بیان شده است، زیرا خدا با عبارت «وأسلموا له» تسلیم به همه ای اوامر و نواهی و وعد و عیدها و … را از انسان‌ها خواسته است. حال اگر در آیه بعدی یعنی آیه «وَ اتَّبِعُوا أَحْسَنَ ما أُنْزِلَ إِلَیکْم…» منظور از «احسن ما أنزل الیکم» همه امور فوق یا یکی از اموری باشد که در اقوال آمده است، تکرار بی جهت لازم می‌آید. برای اجتناب از چنین تکراری باید گفت بعید نیست مراد از «أحسن ما أنزل الیکم» خطاب ها و دستوراتی باشد که می‌خواهد مخاطب را به اصطلاح به باطن خود دعوت کند. فرمان‌هایی که با باطن انسانها سر و کار دارد و می‌خواهد آن را اصلاح کند. مانند دستور به [[تقوا]]، فراموشی و متقابلا استغراق در [[تسبیح|ذکر]] و یاد آوری خدا که در آیاتی همانند ۲۰۳ سوره بقره و ۹ سوره فتح و دستور به محبت ورزیدن به خدا که در آیاتی همانند ۳۱ سوره آل عمران و ترس از او و اخلاص در دین که در آیاتی همانند ۱۴ [[سوره زمر]]، ۲۹ سوره اعراف و ۱۴ [[سوره غافر]] آمده است. اعم از این که این دستورات مربوط به عقاید، اعمال یا اخلاق باشند؛ زیرا پیروی از این خطاب‌ها انسان را به حیاتی طیب زنده می‌کند و روح [[ایمان]] را در او می‌دمد و اعمالش را صالح ساخته و عامل را بالا برده و او را در ولایت خدا یعنی کرامتی که ما فوقش کرامتی نیست، داخل می‌نماید؛ لذا مراد آیه اصلاح ظاهر فقط و آوردن کالبد بی‌روح عمل که فقط نتیجه آن فراغت ذمه انسان و ساقط شدن تکلیف است، نمی‌باشد.<ref>{{پک|1=طباطبایی|2=1352|ک=المیزان فی تفسیر القرآن|ص=281|ج=17}}</ref>
     
    البته واضح است معنای سخن فوق این نیست که در قرآن غیر از آیات مذکور آیاتی وجود دارند که ما را به عمل بی روح دعوت کرده باشند، بلکه مراد این است که آن چه مهم و به تعبیر قرآن «أحسن ما أنزل الیکم» است خطابات و آیاتی است که ما را به اصلاح درون، تزکیه و تهذیب از راه عمل به دستورات شرع فرا خوانده است. وگرنه اصل ایمان، اخلاص، تسلیم قلبی و… از یک طرف و کارهای خیر با همه مصادیق خود از طرف دیگر و ضرورت توأم بودن آن‌ها برای انسان، نظیر دو بالی است که با آن می‌توان تا عرش برین پرواز کرد. التبه تفاوت آن دو در این است که یکی از آن دو روح و جان و دیگری کالبد است و قرآن در آیه دهم [[سوره فاطر]] ضرورت توأم بودن آن دو را برای ترقی و عروج انسان به سوی کمال مطلق ضروری دانسته است؛ لذا اعمالی که از ریشه و اندیشه پاک برخاسته و سرچشمه گرفته باشند می‌توانند باعث نجات عامل آن باشند.<ref>{{پک|1=طباطبایی|2=1352|ک=المیزان فی تفسیر القرآن|ص=23|ج=17}}</ref>


    == پانویس ==
    == پانویس ==
    خط ۲۷: خط ۲۹:


    == منابع ==
    == منابع ==
    * {{شاخه
    * {{یادکرد کتاب|عنوان=روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم و السبع المثانی|سال=1415|پیوند=|نام=محمود بن عبدالله|نام خانوادگی=آلوسی|پیوند نویسنده=|ناشر=دار الکتب العلمیة|مکان=بیروت|کوشش=|مترجم=}}
    * {{یادکرد کتاب|عنوان=روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن|سال=1371|پیوند=|نام=حسین بن علی|نام خانوادگی=ابوالفتوح رازی|پیوند نویسنده=|ناشر=آستان قدس رضوی. بنیاد پژوهشهای اسلام|مکان=مشهد مقدس|کوشش=ناصح، محمدمهدی - یاحقی، محمدجعفر|مترجم=}}
    * {{یادکرد کتاب|عنوان=الکشف والبیان فی تفسیر القرآن (تفسیر الثعلبی)|سال=1422|پیوند=|نام=احمد بن محمد|نام خانوادگی=ثعلبی|پیوند نویسنده=|ناشر=دار إحیاء التراث العربی|مکان=بیروت|کوشش=ابن محمد ابن عاشور|مترجم=}}
    * {{یادکرد کتاب|عنوان=تسنیم|سال=1388|پیوند=|نام=عبدالله|نام خانوادگی=جوادی آملی|پیوند نویسنده=|ناشر=نشر اسراء|مکان=قم|کوشش=علی اسلامی|مترجم=}}
    * {{یادکرد کتاب|عنوان=المیزان فی تفسیر القرآن|سال=1352|پیوند=|نام=محمد حسین|نام خانوادگی=طباطبایی|پیوند نویسنده=|ناشر=مؤسسة الأعلمی للمطبوعات|مکان=بیروت|کوشش=|مترجم=}}
    * {{یادکرد کتاب|عنوان=مجمع البیان|سال=1408|پیوند=|نام=فضل بن حسن|نام خانوادگی=طبرسی|پیوند نویسنده=|ناشر=دار المعرفة|مکان=بیروت|کوشش=|مترجم=}}
    * {{یادکرد کتاب|عنوان=جامع البیان عن تاویل آی القرآن (تفسیر الطبری)|سال=1422|پیوند=|نام=محمد بن حریر|نام خانوادگی=طبری|پیوند نویسنده=|ناشر=هجر|مکان=قاهره|کوشش=|مترجم=}}
     
    {{پایان متن}}
     
    {{شاخه
    | شاخه اصلی = قرآن
    | شاخه اصلی = قرآن
    | شاخه فرعی۱ =
    | شاخه فرعی۱ =
    | شاخه فرعی۲ =
    | شاخه فرعی۲ =
    | شاخه فرعی۳ =
    | شاخه فرعی۳ =
    }}{{یادکرد کتاب|عنوان=الکشف والبیان فی تفسیر القرآن (تفسیر الثعلبی)|سال=1422|پیوند=|نام=احمد بن محمد|نام خانوادگی=ثعلبی|پیوند نویسنده=|ناشر=دار إحیاء التراث العربی|مکان=بیروت|کوشش=ابن محمد ابن عاشور|مترجم=}}
    }}
    * {{یادکرد کتاب|عنوان=روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن|سال=1371|پیوند=|نام=حسین بن علی|نام خانوادگی=ابوالفتح رازی|پیوند نویسنده=|ناشر=آستان قدس رضوی. بنیاد پژوهشهای اسلام|مکان=مشهد مقدس|کوشش=ناصح، محمدمهدی - یاحقی، محمدجعفر|مترجم=}}
    * {{یادکرد کتاب|عنوان=روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم و السبع المثانی|سال=1415|پیوند=|نام=محمود بن عبدالله|نام خانوادگی=آلوسی|پیوند نویسنده=|ناشر=دار الکتب العلمیة|مکان=بیروت|کوشش=|مترجم=}}
    * {{یادکرد کتاب|عنوان=مجمع البیان|سال=1408|پیوند=|نام=فضل بن حسن|نام خانوادگی=طبرسی|پیوند نویسنده=|ناشر=دار المعرفة|مکان=بیروت|کوشش=|مترجم=}}
    * {{یادکرد کتاب|عنوان=جامع البیان عن تاویل آی القرآن (تفسیر الطبری)|سال=1422|پیوند=|نام=محمد بن حریر|نام خانوادگی=طبری|پیوند نویسنده=|ناشر=هجر|مکان=قاهره|کوشش=|مترجم=}}
    * {{یادکرد کتاب|عنوان=المیزان فی تفسیر القرآن|سال=1352|پیوند=|نام=محمد حسین|نام خانوادگی=طباطبایی|پیوند نویسنده=|ناشر=مؤسسة الأعلمی للمطبوعات|مکان=بیروت|کوشش=|مترجم=}}
    * {{یادکرد کتاب|عنوان=تسنیم|سال=1388|پیوند=|نام=عبدالله|نام خانوادگی=جوادی آملی|پیوند نویسنده=|ناشر=نشر اسراء|مکان=قم|کوشش=علی اسلامی|مترجم=}}
    * {{پایان متن}}

    نسخهٔ کنونی تا ‏۱۵ مارس ۲۰۲۵، ساعت ۱۰:۳۹

    سؤال

    منظور از ﴿أَحْسَنَ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ(زمر:۵۵) چیست؟ مگر می توان برخی آیات را احسن و برخی را غیر احسن دانست؟


    مفسران در معنای جمله ﴿أَحْسَنَ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ اختلاف نظر دارند. شاید نوع دستوراتی که انسان را به ایجاد علقه بین خود و خدا، شناخت خویشتن و خدای خویش و اصلاح درون فرا می‌خواند مانند دستور به اخلاص در دین در زمینه‌های عقاید، اعمال و اخلاق و دیگر آموزه‌های دینی؛ مصداق جمله فوق باشد.

    درگاه‌ها
    درگاه قرآن.png


    متن آیه

    بررسی معنای ﴿أَحْسَنَ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ

    خدا در این آیه دستور داده است که بهترین آن چه از ناحیه خدا نازل شده پیروی شود. در مقصود از ﴿أَحْسَنَ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ میان مفسرین اختلاف نظر وجود دارد.

    • برخی مقصود از آن را محکمات قرآن، برخی احکام و حلال و حرام قرآن، بعضی دیگر ناسخ قرآن و بعضی خود قرآن را از میان سایر کتب آسمانی بهترین مصداق ﴿أَحْسَنَ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ دانسته‌اند.[۱][۲]
    • بعضی دیگر خصوص واجبات و مستحبات یعنی طاعات را مصداق ﴿أَحْسَنَ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ دانسته است.[۳][۴][۵]
    • عده‌ای دیگر گفته‌اند معنای ﴿أَحْسَنَ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ این نیست که در قرآن نیکو و نیکوتر وجود داشته باشد بلکه تمام اوامر، نواهی، وعد، وعید، قصص و… در قرآن حسن و نیکو هستند اما این امور در مقایسه با ضد خودشان و کارهای انسان «احسن و نیکوتر» می‌باشند؛ مثلاً اگر به نواهی قرآن عمل شود احسن است اما ارتکاب آن چه قرآن از آن نهی کرده است از بدترین امور می‌باشد.[۶]

    بهترین امری که می‌توان با آن قرآن را تفسیر کرد، خود آیات قرآن است.[۷] جمله‏ ﴿وَ أَسْلِمُوا لَهُ در آیه قبلی شامل همه مواردی می‌شود که مفسران گفته‌اند، زیرا خدا با عبارت ﴿وَ أَسْلِمُوا لَهُتسلیم به همه اوامر و نواهی و وعد و عیدها و … را از انسان‌ها خواسته است. حال اگر در آیه بعدی یعنی آیه ﴿أَحْسَنَ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ مِنْ رَبِّکُمْمنظور همه امور فوق یا یکی از اموری باشد که در اقوال آمده است، تکرار بی جهت لازم می‌آید. برای اجتناب از چنین تکراری باید گفت بعید نیست مراد از ﴿أَحْسَنَ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ خطاب‌ها و دستوراتی باشد که می‌خواهد مخاطب را به اصطلاح به باطن خود دعوت کند. فرمان‌هایی که با باطن انسان‌ها سر و کار دارد و می‌خواهد آن را اصلاح کند. مانند دستور به تقوا، فراموشی و متقابلا استغراق در ذکر و یاد آوری خدا که در آیاتی همانند ۲۰۳ سوره بقره و ۹ سوره فتح و دستور به محبت ورزیدن به خدا که در آیاتی همانند ۳۱ سوره آل عمران و ترس از او و اخلاص در دین که در آیاتی همانند ۱۴ سوره زمر، ۲۹ سوره اعراف و ۱۴ سوره غافر آمده است. اعم از این که این دستورات مربوط به عقاید، اعمال یا اخلاق باشند؛ زیرا پیروی از این خطاب‌ها انسان را به حیاتی طیب زنده می‌کند و روح ایمان را در او می‌دمد و اعمالش را صالح ساخته و عامل را بالا برده و او را در ولایت خدا یعنی کرامتی که ما فوقش کرامتی نیست، داخل می‌نماید؛ لذا مراد آیه اصلاح ظاهر فقط و آوردن کالبد بی‌روح عمل که فقط نتیجه آن فراغت ذمه انسان و ساقط شدن تکلیف است، نمی‌باشد.[۸]

    معنای سخن فوق این نیست که در قرآن غیر از آیات مذکور آیاتی وجود دارند که ما را به عمل بی‌روح دعوت کرده باشند، بلکه مراد این است که آن چه مهم و به تعبیر قرآن ﴿أَحْسَنَ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ است، خطابات و آیاتی است که ما را به اصلاح درون، تزکیه و تهذیب از راه عمل به دستورات شرع فرا خوانده است وگرنه اصل ایمان، اخلاص، تسلیم قلبی و… از یک طرف و کارهای خیر با همه مصادیق خود از طرف دیگر و ضرورت توأم بودن آن‌ها برای انسان، نظیر دو بالی است که با آن می‌توان تا عرش برین پرواز کرد. التبه تفاوت آن دو در این است که یکی از آن دو روح و جان و دیگری کالبد است و قرآن در آیه دهم سوره فاطر [یادداشت ۱] ضرورت توأم بودن آن دو را برای ترقی و عروج انسان به سوی کمال مطلق ضروری دانسته است؛ لذا اعمالی که از ریشه و اندیشه پاک برخاسته و سرچشمه گرفته باشند، می‌توانند باعث نجات عامل آن باشند.[۹]

    پانویس

    یادداشت‌ها

    1. ﴿مَنْ كانَ يُريدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَميعاً إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ وَ الَّذينَ يَمْكُرُونَ السَّيِّئاتِ لَهُمْ عَذابٌ شَديدٌ وَ مَكْرُ أُولئِكَ هُوَ يَبُورُ؛ هر كس سربلندى مى‏‌خواهد، سربلندى يكسره از آنِ خداست. سخنان پاكيزه به سوى او بالا مى‏‌رود، و كار شايسته به آن رفعت مى‌‏بخشد. و كسانى كه با حيله و مكر كارهاى بد مى‏‌كنند، عذابى سخت خواهند داشت، و نيرنگ‌شان خود تباه مى‏‌گردد.

    منابع

    • آلوسی، محمود بن عبدالله (۱۴۱۵). روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم و السبع المثانی. بیروت: دار الکتب العلمیة.
    • ابوالفتوح رازی، حسین بن علی (۱۳۷۱). روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن. به کوشش ناصح، محمدمهدی - یاحقی، محمدجعفر. مشهد مقدس: آستان قدس رضوی. بنیاد پژوهشهای اسلام.
    • ثعلبی، احمد بن محمد (۱۴۲۲). الکشف والبیان فی تفسیر القرآن (تفسیر الثعلبی). به کوشش ابن محمد ابن عاشور. بیروت: دار إحیاء التراث العربی.
    • جوادی آملی، عبدالله (۱۳۸۸). تسنیم. به کوشش علی اسلامی. قم: نشر اسراء.
    • طباطبایی، محمد حسین (۱۳۵۲). المیزان فی تفسیر القرآن. بیروت: مؤسسة الأعلمی للمطبوعات.
    • طبرسی، فضل بن حسن (۱۴۰۸). مجمع البیان. بیروت: دار المعرفة.
    • طبری، محمد بن حریر (۱۴۲۲). جامع البیان عن تاویل آی القرآن (تفسیر الطبری). قاهره: هجر.