پیش نویس:احسن در آیه ۵۵ سوره زمر: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی پاسخ
    بدون خلاصۀ ویرایش
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۱۶: خط ۱۶:


    == مراد از {{قرآن|أَحْسَنَ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ}} ==
    == مراد از {{قرآن|أَحْسَنَ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ}} ==
    در آیه مذکور دستور داده شده است که بهترین آن چه از ناحیه خدا نازل شده پیروی شود. در مقصود از «أحسن ما أنزل» میان مفسرین بحث مطرح شده است.
    در آیه مذکور دستور داده شده است که بهترین آن چه از ناحیه خدا نازل شده پیروی شود. در مقصود از {{قرآن|أَحْسَنَ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ}} میان مفسرین بحث مطرح شده است.


    برخی مقصود از آن را محکمات قرآن، برخی احکام و حلال و حرام قرآن، بعضی دیگر ناسخ قرآن و بعضی خود قرآن را از میان سایر کتب آسمانی بهترین مصداق «أحسن ما أنزل» دانسته اند.[۱]
    برخی مقصود از آن را محکمات قرآن، برخی احکام و حلال و حرام قرآن، بعضی دیگر ناسخ قرآن و بعضی خود قرآن را از میان سایر کتب آسمانی بهترین مصداق «أحسن ما أنزل» دانسته اند.[۱]

    نسخهٔ ‏۲۷ فوریهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۹:۰۳

    سؤال
    منظور از احسن ما انزل الیکم ﴿أَحْسَنَ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ(زمر:55) چیست؟ مگر ما آیه غیر حسن هم داریم؟

    پاسخ اجمالی:

    در این رابطه که منظور از جمله «أحسن ما أنزل الیکم» چیست سخن واحدی درمیان مفسرین قرآن وجود ندارد و شاید نوع دستوراتی که انسان را به ایجاد علقه بین خود و خدا، شناخت خویشتن و خدای خویش و اصلاح درون فرا می‌خواند مانند دستور به اخلاص در دین در زمینه‌های عقاید، اعمال و اخلاق و دیگر آموزه‌های دینی؛ مصداق جمله فوق باشد.

    متن آیه

    پاسخ تفصیلی:

    مراد از ﴿أَحْسَنَ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ

    در آیه مذکور دستور داده شده است که بهترین آن چه از ناحیه خدا نازل شده پیروی شود. در مقصود از ﴿أَحْسَنَ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ میان مفسرین بحث مطرح شده است.

    برخی مقصود از آن را محکمات قرآن، برخی احکام و حلال و حرام قرآن، بعضی دیگر ناسخ قرآن و بعضی خود قرآن را از میان سایر کتب آسمانی بهترین مصداق «أحسن ما أنزل» دانسته اند.[۱]

    و بعضی خصوص واجبات و مستحبات یعنی طاعات را مصداق «أحسن ما أنزل» دانسته است[۲]

    و بعضی گفته معنای «... أحسن ماأنزل الیکم» این نیست که در قرآن نیکو و نیکوتر وجود داشته باشد بلکه اوامر، نواهی، وعد، وعید، قصص و. . . قرآن همه و همه حسن و نیکو است اما این امور در مقایسه با ضد خودشان و کار‌های انسان «احسن و نیکوتر» است مثلا اگر به نواهی قرآن عمل شود احسن و وقتی مرتکب چیزی شویم که از آن نهی شده‌ایم به بدترین امور عمل کرده‌ایم.[۳]

    اما همان طور که می‌دانیم آیات و کلمات قرآن را با توجه به آیات دیگر باید معنی و تفسیر کرد و به رمز و راز آن پی باید برد؛ لذا باید توجه کنیم که جمله ‏ «وَ أَسْلِمُوا لَهُ» در آیه قبلی شامل همه مواردی می شود که در اقوال مذکور بیان شده است، زیرا خدا با عبارت «وأسلموا له» تسلیم به همه ای اوامر و نواهی و وعد و عیدها و … را از انسان‌ها خواسته است، حال اگر در آیه بعدی یعنی آیه «وَ اتَّبِعُوا أَحْسَنَ ما أُنْزِلَ إِلَیکْم…» منظور از «احسن ما أنزل» همه امور فوق یا یکی از آنها که در اقوال مذکور آمده باشد و خدا باز تبعیت از آن را در این آیه خواسته باشد تکرار بی جهت لازم می آید. برای اجتناب از چنین تکراری همانطوری که مفسر بزرگوار علامه طباطبایی[۴] فرموده باید گفت بعید نیست مراد از «أحسن ما أنزل» خطابها و دستوراتی باشد که می‌خواهد مخاطب را به اصطلاح به باطن خود دعوت کند فرمان‌هایی که با باطن انسانها سر و کار دارد، و می‌خواهد آنجا را اصلاح کند، مانند دستوراتی که به پرهیز از خدا فراموشی و متقابلا استغراق در ذکر و یاد آوری خدا[۵]، محبت ورزیدن به خدا[۶] و ترس از او و اخلاص در دین[۷] برای او و در یک کلام به ایجاد ارتباط بین خدا و بندگان دعوت می‌کند.[۸] اعم از این که مربوط به عقاید باشد یا اعمال و اخلاق چون پیروی از این خطابها انسان را به حیاتی طیب زنده می‌کند و روح ایمان را در او می‌دمد و اعمالش را صالح ساخته و عامل را بالا برده و او را در ولایت خدا یعنی کرامتی که ما فوقش کرامتی نیست، داخل می‌نماید نه اصلاح ظاهر فقط و آوردن کالبد بی‌روح عمل که فقط نتیجه آن فراغت ذمه انسان و ساقط شدن تکلیفی است که بر عهده او گذاشته شده درحالی که تبعیت از چنین فرمانی با تهدیدی که در ذیل آیه آمده و فرموده: «... پیش از آنکه عذاب در حالی غفلت به سراغ شما بیاید» تناسب ندارد.

    و البته واضح است این سخن معنایش این نیست که در قرآن غیر از این آیه آیاتی است که مارا به عمل بی روح دعوت کرده باشد بلکه مراد این است که آنچه مهم و به تعبیر قرآن «أحسن ماأنزل» است خطابات و آیاتی است که ما را به اصلاح درون، تزکیه و تهذیب از راه عمل به دستورات شرع فرا خوانده و انگشت اهتمام را روی اخلاص در نیت، ادای حق عبودیت، حق تقوای[۹] الهی را پیشه کردن به اندازه توان و. . . گذاشته است. و گرنه اصل ایمان، اخلاص، تسلیم قلبی و. . . از یکطرف و کارهای خیر با همه مصادیق خود از طرف دیگر و ضرورت توأم بودن آنها برای انسان نظیر دو بالی است که با آن می‌توان تا عرش برین پرواز کرد. التبه تفاوت آندو در این است که یکی از آندو روح و جان و دیگری کالبد است و قرآن در جای دیگر ضرورت توأم بودن آن دو را برای ترقی و عروج و اوج گرفتن انسان بسوی کمال مطلق ضروری دانسته آنجا که فرموده است:إلیه یصعد الکلم الطیب و العمل الصالح یرفعه، حقایق پاک [چون عقاید و اندیشه‌های صحیح‏] به سوی او بالا می‌رود و عمل شایسته آن را بالا می‌برد.[۱۰] لذا اعمالی که از ریشه و اندیشه پاک برخاسته و سرچشمه گرفته باشد باعث نجات عامل آن خواهد بود نه هر عملی هرچند بحسب ظاهر عمل صالح و خیر باشد که امروزه مؤسسه‌های به اصطلاح خیریه مسیحی‌ها و… انجام می‌دهند. بنابر این نوع آیاتی که در قرآن کریم به عبودیت و اخلاص در دین و انسان سازی دعوت می‌کند و انسان را به ایجاد علقه بین خود و خدا فرا می‌خواند، مصداق «أحسن ما أنزل الیکم» است.

    خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: وَ إِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هذِهِ الْقَرْیةَ فَکُلُوا مِنْها حَیثُ شِئْتُمْ رَغَداً وَ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً وَ قُولُوا حِطَّةٌ نَغْفِرْ لَکُمْ خَطایاکُمْ وَ سَنَزیدُ الْمُحْسِنینَ[۱۱] و (به خاطر بیاورید) زمانی را که گفتیم: در این شهر وارد شوید! و از نعمت‌های فراوان آن، هر چه می‌خواهید بخورید! و از در با خضوع و خشوع وارد گردید! و بگویید: خداوندا! گناهان ما را بریز! تا خطاهای شما را ببخشیم؛ و به نیکوکاران پاداش بیشتری خواهیم داد.

    پی‌نوشت‌ها: [۱]. ر، ک: ثعلبی نیشابوری احمد، ‏ الکشف و البیان عن تفسیر القرآن‏، ج۸، ص ۲۴۸، بیروت، دار إحیاء التراث العربی‏، ۱۴۲۲ ق‏؛ ابوالفتوح رازی، حسین‏، ‏روض الجنان وروح الجنان ج۱۶، ص۳۴۰. [۲]. شیخ طوسی، محمد، التبیان، ج۷‏، ‏ص۳۸‏، ‏ بیروت، داراحیاء التراث العربی، بی نا، بی تا. مکارم شیرازی، ناصر، ج۱۹، ص۵۰۴، دار الکتب الإسلامیة، تهران‏،۱۳۷۴ ش‏؛ روح المعانی، ج ۲۴، ص ۱۶، مجمع البیان، ج۸، ص۵۰۳. [۳]. طبری، محمد، جامع البیان، ج۲۴، ص۱۳، بیروت، دارالمعرف‍ه، اول، ۱۴۱۳ه. ق. [۴]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، (ترجمه موسوی همدان)‏ ج‏۱۷ ۴۲۷:، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم‏، ۱۳۷۴ ش‏ . [۵]. بقره/۲۰۳، فتح /۹، دهر/۲۵و آیات دیگر. [۶]. آل عمران/۳۱ و آیات دیگر. [۷]. زمر/۱۴، اعراف/۲۹، غافر/۱۴ وآیات دیگر. [۸]. بقره/۱۵۱و ۱۲۹، جمعه/۳. [۹]. آل عمران/۱۰۲. [۱۰]. فاطر/۱۰. [۱۱]. بقرة / ۵۸.

    پانویس

    منابع