پیش نویس:احسن در آیه ۵۵ سوره زمر: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی پاسخ
    بدون خلاصۀ ویرایش
    (اصلاح نویسه‌های عربی، اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح ارقام، اصلاح سجاوندی)
    خط ۲: خط ۲:
    {{شروع متن}}
    {{شروع متن}}
    {{سوال}}
    {{سوال}}
    منظور از احسن ما انزل الیكم در آیه 55 سوره زمر چیست مگر ما آیه غیر حسن هم داریم؟؟
    منظور از احسن ما انزل الیکم در آیه ۵۵ سوره زمر چیست مگر ما آیه غیر حسن هم داریم؟{{پایان سوال}}
    {{پایان سوال}}
    پاسخ اجمالی:
    پاسخ اجمالی:


    در این رابطه كه منظور از جمله «أحسن ما أنزل الیكم» چیست سخن واحدی درمیان مفسرین قرآن وجود ندارد و شاید نوع دستوراتی كه انسان را به ایجاد علقه بین خود و خدا، شناخت خویشتن و خدای خویش و اصلاح درون فرا می‏خواند مانند دستور به اخلاص در دین در زمینه های عقاید، اعمال و اخلاق و دیگر آموزه های دینی؛ مصداق جمله فوق باشد.
    در این رابطه که منظور از جمله «أحسن ما أنزل الیکم» چیست سخن واحدی درمیان مفسرین قرآن وجود ندارد و شاید نوع دستوراتی که انسان را به ایجاد علقه بین خود و خدا، شناخت خویشتن و خدای خویش و اصلاح درون فرا می‌خواند مانند دستور به اخلاص در دین در زمینه‌های عقاید، اعمال و اخلاق و دیگر آموزه‌های دینی؛ مصداق جمله فوق باشد.


    پاسخ تفصیلی:
    پاسخ تفصیلی:


    خداوند در آیه 55 سوره زمر می‏فرماید:«و از نیكوترین چیزى كه از طرف پروردگارتان به سوى شما نازل شده است پیروى كنید، پیش از آنكه ناگهان و در حالى كه بی ‏خبرید، عذاب به شما رسد».در این آیه دستور داده شده كه از بین آنچه از ناحیه خدا نازل شده، بهترینش را پیروى كنیم.در این كه مراد از «أحسن ما أنزل» چیست میان مفسرین گفتگو است برخی محكمات قرآن و برخی احكام قرآن از حلال و حرام‏، ‏ و بعضی دیگر ناسخ قرآن و بعضی خود قرآن را از میان سایر كتب آسمانی بهترین مصداق«ما أنزل» و چیزی كه از طرف خداوند نازل شده دانسته است.[1] و بعضی خصوص واجبات و مستحبات یعنی طاعات را مصداق «أحسن ما أنزل» دانسته است[2] و بعضی گفته معنای «...أحسن ماأنزل الیكم» این نیست كه در قرآن نیكو و نیكوتر وجود داشته باشد بلكه اوامر، نواهی، وعد، وعید، قصص و. . . قرآن همه و همه حسن و نیكو است اما این امور در مقایسه با ضد خودشان و كار های انسان «احسن و نیكوتر» است مثلا اگر به نواهی قرآن عمل شود احسن و وقتی مرتكب چیزی شویم كه از آن نهی شده ایم به بدترین امور عمل كرده ایم.[3]
    خداوند در آیه ۵۵ سوره زمر می‌فرماید: «و از نیکوترین چیزی که از طرف پروردگارتان به سوی شما نازل شده است پیروی کنید، پیش از آنکه ناگهان و در حالی که بی خبرید، عذاب به شما رسد». در این آیه دستور داده شده که از بین آنچه از ناحیه خدا نازل شده، بهترینش را پیروی کنیم. در این که مراد از «أحسن ما أنزل» چیست میان مفسرین گفتگو است برخی محکمات قرآن و برخی احکام قرآن از حلال و حرام‏، ‏ و بعضی دیگر ناسخ قرآن و بعضی خود قرآن را از میان سایر کتب آسمانی بهترین مصداق «ما أنزل» و چیزی که از طرف خداوند نازل شده دانسته است.[۱] و بعضی خصوص واجبات و مستحبات یعنی طاعات را مصداق «أحسن ما أنزل» دانسته است[۲] و بعضی گفته معنای «... أحسن ماأنزل الیکم» این نیست که در قرآن نیکو و نیکوتر وجود داشته باشد بلکه اوامر، نواهی، وعد، وعید، قصص و. . . قرآن همه و همه حسن و نیکو است اما این امور در مقایسه با ضد خودشان و کار‌های انسان «احسن و نیکوتر» است مثلا اگر به نواهی قرآن عمل شود احسن و وقتی مرتکب چیزی شویم که از آن نهی شده‌ایم به بدترین امور عمل کرده‌ایم.[۳]
    اما همانطوری كه می‏دانیم آیات و كلمات قرآن را با توجه به آیات دیگر باید معنی و تفسیر كرد و به رمز و راز آن پی باید برد. لذا باید توجه كنیم كه جمله ‏«وَ أَسْلِمُوا لَهُ» در آیه قبلی شامل همه مواردی می­شود كه در اقوال مذكور بیان شده است، زیرا خدا با عبارت «وأسلموا له» تسلیم به همه ای اوامر و نواهی و وعد و عیدها و .... را از انسان ها خواسته است، حال اگر در آیه‏ بعدی یعنی آیه «وَ اتَّبِعُوا أَحْسَنَ ما أُنْزِلَ إِلَیكْم...» منظور از «احسن ما أنزل» همه امور فوق یا یكى از آنها كه در اقوال مذكور آمده باشد و خدا باز تبعیت از آن را در این آیه خواسته باشد تكرار بی ‏جهت لازم میاید. برای اجتناب از چنین تكراری همانطوری كه مفسر بزرگوار علامه طباطبایی[4] فرموده باید گفت بعید نیست مراد از«أحسن ما أنزل» خطابها و دستوراتی باشد كه مى‏خواهد مخاطب را به اصطلاح به باطن خود دعوت كند فرمان هایی كه با باطن انسانها سر و كار دارد، و می خواهد آنجا را اصلاح كند، مانند دستوراتی كه به پرهیز از خدا فراموشی و متقابلا استغراق در ذكر و یاد آورى خدا[5]، محبت ورزیدن به خدا[6] و ترس از او و اخلاص در دین[7] براى او و در یك كلام به ایجاد ارتباط بین خدا و بندگان دعوت مى‏كند.[8] اعم از این كه مربوط به عقاید باشد یا اعمال و اخلاق چون پیروى از این خطابها انسان را به حیاتى طیب زنده مى‏كند و روح ایمان را در او مى‏دمد و اعمالش را صالح ساخته و عامل را بالا برده و او را در ولایت خدا یعنى كرامتى كه ما فوقش كرامتی نیست، داخل مى‏نماید نه اصلاح ظاهر فقط و آوردن كالبد بى‏روح عمل كه فقط نتیجه آن فراغت ذمه انسان و ساقط شدن تكلیفی است كه بر عهده او گذاشته شده درحالی كه تبعیت از چنین فرمانی با تهدیدی كه در ذیل آیه آمده و فرموده:« ... پیش از آنكه عذاب در حالی غفلت به سراغ شما بیاید» تناسب ندارد.
    اما همانطوری که می‌دانیم آیات و کلمات قرآن را با توجه به آیات دیگر باید معنی و تفسیر کرد و به رمز و راز آن پی باید برد؛ لذا باید توجه کنیم که جمله ‏ «وَ أَسْلِمُوا لَهُ» در آیه قبلی شامل همه مواردی میشود که در اقوال مذکور بیان شده است، زیرا خدا با عبارت «وأسلموا له» تسلیم به همه ای اوامر و نواهی و وعد و عیدها و را از انسان‌ها خواسته است، حال اگر در آیه بعدی یعنی آیه «وَ اتَّبِعُوا أَحْسَنَ ما أُنْزِلَ إِلَیکْم…» منظور از «احسن ما أنزل» همه امور فوق یا یکی از آنها که در اقوال مذکور آمده باشد و خدا باز تبعیت از آن را در این آیه خواسته باشد تکرار بی جهت لازم میاید. برای اجتناب از چنین تکراری همانطوری که مفسر بزرگوار علامه طباطبایی[۴] فرموده باید گفت بعید نیست مراد از «أحسن ما أنزل» خطابها و دستوراتی باشد که می‌خواهد مخاطب را به اصطلاح به باطن خود دعوت کند فرمان‌هایی که با باطن انسانها سر و کار دارد، و می‌خواهد آنجا را اصلاح کند، مانند دستوراتی که به پرهیز از خدا فراموشی و متقابلا استغراق در ذکر و یاد آوری خدا[۵]، محبت ورزیدن به خدا[۶] و ترس از او و اخلاص در دین[۷] برای او و در یک کلام به ایجاد ارتباط بین خدا و بندگان دعوت می‌کند.[۸] اعم از این که مربوط به عقاید باشد یا اعمال و اخلاق چون پیروی از این خطابها انسان را به حیاتی طیب زنده می‌کند و روح ایمان را در او می‌دمد و اعمالش را صالح ساخته و عامل را بالا برده و او را در ولایت خدا یعنی کرامتی که ما فوقش کرامتی نیست، داخل می‌نماید نه اصلاح ظاهر فقط و آوردن کالبد بی‌روح عمل که فقط نتیجه آن فراغت ذمه انسان و ساقط شدن تکلیفی است که بر عهده او گذاشته شده درحالی که تبعیت از چنین فرمانی با تهدیدی که در ذیل آیه آمده و فرموده: «... پیش از آنکه عذاب در حالی غفلت به سراغ شما بیاید» تناسب ندارد.
    و البته واضح است این سخن معنایش این نیست كه در قرآن غیر از این آیه آیاتی است كه مارا به عمل بی روح دعوت كرده باشد بلكه مراد این است كه آنچه مهم و به تعبیر قرآن «أحسن ماأنزل » است خطابات و آیاتی است كه ما را به اصلاح درون، تزكیه و تهذیب از راه عمل به دستورات شرع فرا خوانده و انگشت اهتمام را روی اخلاص در نیت، ادای حق عبودیت، حق تقوای[9] الهی را پیشه كردن به اندازه توان و. . . گذاشته است.و گرنه اصل ایمان، اخلاص، تسلیم قلبی و. . .از یكطرف و كارهای خیر با همه مصادیق خود از طرف دیگر و ضرورت توأم بودن آنها برای انسان نظیر دو بالی است كه با آن می‏توان تا عرش برین پرواز كرد. التبه تفاوت آندو در این است كه یكی از آندو روح و جان و دیگری كالبد است و قرآن در جای دیگر ضرورت توأم بودن آن دو را برای ترقی و عروج و اوج گرفتن انسان بسوی كمال مطلق ضروری دانسته آنجا كه فرموده است:إلیه یصعد الكلم الطیب و العمل الصالح یرفعه،حقایق پاك [چون عقاید و اندیشه‏هاى صحیح‏] به سوى او بالا مى‏رود و عمل شایسته آن را بالا مى‏برد.[10] لذا اعمالی كه از ریشه و اندیشه پاك برخاسته و سرچشمه گرفته باشد باعث نجات عامل آن خواهد بود نه هر عملی هرچند بحسب ظاهر عمل صالح و خیر باشد كه امروزه مؤسسه های به اصطلاح خیریه مسیحی ها و...انجام می‏دهند.بنابر این نوع آیاتی كه در قرآن كریم به عبودیت و اخلاص در دین و انسان سازی دعوت می‏كند و انسان را به ایجاد علقه بین خود و خدا فرا می‏خواند، مصداق « أحسن ما أنزل الیكم » است.
    و البته واضح است این سخن معنایش این نیست که در قرآن غیر از این آیه آیاتی است که مارا به عمل بی روح دعوت کرده باشد بلکه مراد این است که آنچه مهم و به تعبیر قرآن «أحسن ماأنزل» است خطابات و آیاتی است که ما را به اصلاح درون، تزکیه و تهذیب از راه عمل به دستورات شرع فرا خوانده و انگشت اهتمام را روی اخلاص در نیت، ادای حق عبودیت، حق تقوای[۹] الهی را پیشه کردن به اندازه توان و. . . گذاشته است. و گرنه اصل ایمان، اخلاص، تسلیم قلبی و. . . از یکطرف و کارهای خیر با همه مصادیق خود از طرف دیگر و ضرورت توأم بودن آنها برای انسان نظیر دو بالی است که با آن می‌توان تا عرش برین پرواز کرد. التبه تفاوت آندو در این است که یکی از آندو روح و جان و دیگری کالبد است و قرآن در جای دیگر ضرورت توأم بودن آن دو را برای ترقی و عروج و اوج گرفتن انسان بسوی کمال مطلق ضروری دانسته آنجا که فرموده است:إلیه یصعد الکلم الطیب و العمل الصالح یرفعه، حقایق پاک [چون عقاید و اندیشه‌های صحیح‏] به سوی او بالا می‌رود و عمل شایسته آن را بالا می‌برد.[۱۰] لذا اعمالی که از ریشه و اندیشه پاک برخاسته و سرچشمه گرفته باشد باعث نجات عامل آن خواهد بود نه هر عملی هرچند بحسب ظاهر عمل صالح و خیر باشد که امروزه مؤسسه‌های به اصطلاح خیریه مسیحی‌ها و… انجام می‌دهند. بنابر این نوع آیاتی که در قرآن کریم به عبودیت و اخلاص در دین و انسان سازی دعوت می‌کند و انسان را به ایجاد علقه بین خود و خدا فرا می‌خواند، مصداق «أحسن ما أنزل الیکم» است.


    خداوند در قرآن كریم می‌فرماید:
    خداوند در قرآن کریم می‌فرماید:
    وَ إِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هذِهِ الْقَرْیةَ فَكُلُوا مِنْها حَیثُ شِئْتُمْ رَغَداً وَ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً وَ قُولُوا حِطَّةٌ نَغْفِرْ لَكُمْ خَطایاكُمْ وَ سَنَزیدُ الْمُحْسِنینَ[11]
    وَ إِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هذِهِ الْقَرْیةَ فَکُلُوا مِنْها حَیثُ شِئْتُمْ رَغَداً وَ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً وَ قُولُوا حِطَّةٌ نَغْفِرْ لَکُمْ خَطایاکُمْ وَ سَنَزیدُ الْمُحْسِنینَ[۱۱]
    و (به خاطر بیاورید) زمانى را كه گفتیم: در این شهر وارد شوید! و از نعمت‌هاى فراوان آن، هر چه مى‏خواهید بخورید! و از در با خضوع و خشوع وارد گردید! و بگویید: خداوندا! گناهان ما را بریز! تا خطاهاى شما را ببخشیم؛ و به نیكوكاران پاداش بیشترى خواهیم داد.
    و (به خاطر بیاورید) زمانی را که گفتیم: در این شهر وارد شوید! و از نعمت‌های فراوان آن، هر چه می‌خواهید بخورید! و از در با خضوع و خشوع وارد گردید! و بگویید: خداوندا! گناهان ما را بریز! تا خطاهای شما را ببخشیم؛ و به نیکوکاران پاداش بیشتری خواهیم داد.


    پی‌نوشت‌ها:
    پی‌نوشت‌ها:
    [1]. ر،ك: ثعلبى نیشابورى احمد،‏ الكشف و البیان عن تفسیر القرآن‏،ج8،ص 248،بیروت،دار إحیاء التراث العربی‏، 1422 ق‏؛ابوالفتوح رازی،حسین‏، ‏روض الجنان وروح الجنان ج16،ص340.
    [۱]. ر، ک: ثعلبی نیشابوری احمد، ‏ الکشف و البیان عن تفسیر القرآن‏، ج۸، ص ۲۴۸، بیروت، دار إحیاء التراث العربی‏، ۱۴۲۲ ق‏؛ ابوالفتوح رازی، حسین‏، ‏روض الجنان وروح الجنان ج۱۶، ص۳۴۰.
    [2]. شیخ طوسی،محمد، التبیان،ج7‏، ‏ص38‏، بیروت،داراحیاء التراث العربی،بی نا، بی تا. مكارم شیرازى، ناصر،ج19،ص504،  دار الكتب الإسلامیة، تهران‏،1374 ش‏؛روح المعانى، ج 24، ص 16، مجمع البیان، ج8،ص503.
    [۲]. شیخ طوسی، محمد، التبیان، ج۷‏، ‏ص۳۸‏، بیروت، داراحیاء التراث العربی، بی نا، بی تا. مکارم شیرازی، ناصر، ج۱۹، ص۵۰۴، دار الکتب الإسلامیة، تهران‏،۱۳۷۴ ش‏؛ روح المعانی، ج ۲۴، ص ۱۶، مجمع البیان، ج۸، ص۵۰۳.
    [3]. طبری،محمد،جامع البیان،ج24،ص13،بیروت،دارالمعرف‍ه،اول،1413ه.ق.
    [۳]. طبری، محمد، جامع البیان، ج۲۴، ص۱۳، بیروت، دارالمعرف‍ه، اول، ۱۴۱۳ه. ق.
    [4]. طباطبایى، سید محمد حسین، المیزان،(ترجمه موسوى همدان)‏ ج‏17  427:، قم، دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسین حوزه علمیه قم‏، 1374 ش‏ .
    [۴]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، (ترجمه موسوی همدان)‏ ج‏۱۷ ۴۲۷:، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم‏، ۱۳۷۴ ش‏ .
    [5]. بقره/203، فتح /دهر/25و آیات دیگر.
    [۵]. بقره/۲۰۳، فتح /۹، دهر/۲۵و آیات دیگر.
    [6]. آل عمران/31 و آیات دیگر.
    [۶]. آل عمران/۳۱ و آیات دیگر.
    [7]. زمر/14،اعراف/29، غافر/14 وآیات دیگر.
    [۷]. زمر/۱۴، اعراف/۲۹، غافر/۱۴ وآیات دیگر.
    [8]. بقره/151و 129،جمعه/3.
    [۸]. بقره/۱۵۱و ۱۲۹، جمعه/۳.
    [9]. آل عمران/102.
    [۹]. آل عمران/۱۰۲.
    [10]. فاطر/10.
    [۱۰]. فاطر/۱۰.
    [11]. بقرة / 58.
    [۱۱]. بقرة / ۵۸.
     
    == پانویس ==
    == پانویس ==
    {{پانویس}}
    {{پانویس}}

    نسخهٔ ‏۲۷ فوریهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۸:۳۹

    سؤال
    منظور از احسن ما انزل الیکم در آیه ۵۵ سوره زمر چیست مگر ما آیه غیر حسن هم داریم؟

    پاسخ اجمالی:

    در این رابطه که منظور از جمله «أحسن ما أنزل الیکم» چیست سخن واحدی درمیان مفسرین قرآن وجود ندارد و شاید نوع دستوراتی که انسان را به ایجاد علقه بین خود و خدا، شناخت خویشتن و خدای خویش و اصلاح درون فرا می‌خواند مانند دستور به اخلاص در دین در زمینه‌های عقاید، اعمال و اخلاق و دیگر آموزه‌های دینی؛ مصداق جمله فوق باشد.

    پاسخ تفصیلی:

    خداوند در آیه ۵۵ سوره زمر می‌فرماید: «و از نیکوترین چیزی که از طرف پروردگارتان به سوی شما نازل شده است پیروی کنید، پیش از آنکه ناگهان و در حالی که بی خبرید، عذاب به شما رسد». در این آیه دستور داده شده که از بین آنچه از ناحیه خدا نازل شده، بهترینش را پیروی کنیم. در این که مراد از «أحسن ما أنزل» چیست میان مفسرین گفتگو است برخی محکمات قرآن و برخی احکام قرآن از حلال و حرام‏، ‏ و بعضی دیگر ناسخ قرآن و بعضی خود قرآن را از میان سایر کتب آسمانی بهترین مصداق «ما أنزل» و چیزی که از طرف خداوند نازل شده دانسته است.[۱] و بعضی خصوص واجبات و مستحبات یعنی طاعات را مصداق «أحسن ما أنزل» دانسته است[۲] و بعضی گفته معنای «... أحسن ماأنزل الیکم» این نیست که در قرآن نیکو و نیکوتر وجود داشته باشد بلکه اوامر، نواهی، وعد، وعید، قصص و. . . قرآن همه و همه حسن و نیکو است اما این امور در مقایسه با ضد خودشان و کار‌های انسان «احسن و نیکوتر» است مثلا اگر به نواهی قرآن عمل شود احسن و وقتی مرتکب چیزی شویم که از آن نهی شده‌ایم به بدترین امور عمل کرده‌ایم.[۳] اما همانطوری که می‌دانیم آیات و کلمات قرآن را با توجه به آیات دیگر باید معنی و تفسیر کرد و به رمز و راز آن پی باید برد؛ لذا باید توجه کنیم که جمله ‏ «وَ أَسْلِمُوا لَهُ» در آیه قبلی شامل همه مواردی میشود که در اقوال مذکور بیان شده است، زیرا خدا با عبارت «وأسلموا له» تسلیم به همه ای اوامر و نواهی و وعد و عیدها و … را از انسان‌ها خواسته است، حال اگر در آیه بعدی یعنی آیه «وَ اتَّبِعُوا أَحْسَنَ ما أُنْزِلَ إِلَیکْم…» منظور از «احسن ما أنزل» همه امور فوق یا یکی از آنها که در اقوال مذکور آمده باشد و خدا باز تبعیت از آن را در این آیه خواسته باشد تکرار بی جهت لازم میاید. برای اجتناب از چنین تکراری همانطوری که مفسر بزرگوار علامه طباطبایی[۴] فرموده باید گفت بعید نیست مراد از «أحسن ما أنزل» خطابها و دستوراتی باشد که می‌خواهد مخاطب را به اصطلاح به باطن خود دعوت کند فرمان‌هایی که با باطن انسانها سر و کار دارد، و می‌خواهد آنجا را اصلاح کند، مانند دستوراتی که به پرهیز از خدا فراموشی و متقابلا استغراق در ذکر و یاد آوری خدا[۵]، محبت ورزیدن به خدا[۶] و ترس از او و اخلاص در دین[۷] برای او و در یک کلام به ایجاد ارتباط بین خدا و بندگان دعوت می‌کند.[۸] اعم از این که مربوط به عقاید باشد یا اعمال و اخلاق چون پیروی از این خطابها انسان را به حیاتی طیب زنده می‌کند و روح ایمان را در او می‌دمد و اعمالش را صالح ساخته و عامل را بالا برده و او را در ولایت خدا یعنی کرامتی که ما فوقش کرامتی نیست، داخل می‌نماید نه اصلاح ظاهر فقط و آوردن کالبد بی‌روح عمل که فقط نتیجه آن فراغت ذمه انسان و ساقط شدن تکلیفی است که بر عهده او گذاشته شده درحالی که تبعیت از چنین فرمانی با تهدیدی که در ذیل آیه آمده و فرموده: «... پیش از آنکه عذاب در حالی غفلت به سراغ شما بیاید» تناسب ندارد. و البته واضح است این سخن معنایش این نیست که در قرآن غیر از این آیه آیاتی است که مارا به عمل بی روح دعوت کرده باشد بلکه مراد این است که آنچه مهم و به تعبیر قرآن «أحسن ماأنزل» است خطابات و آیاتی است که ما را به اصلاح درون، تزکیه و تهذیب از راه عمل به دستورات شرع فرا خوانده و انگشت اهتمام را روی اخلاص در نیت، ادای حق عبودیت، حق تقوای[۹] الهی را پیشه کردن به اندازه توان و. . . گذاشته است. و گرنه اصل ایمان، اخلاص، تسلیم قلبی و. . . از یکطرف و کارهای خیر با همه مصادیق خود از طرف دیگر و ضرورت توأم بودن آنها برای انسان نظیر دو بالی است که با آن می‌توان تا عرش برین پرواز کرد. التبه تفاوت آندو در این است که یکی از آندو روح و جان و دیگری کالبد است و قرآن در جای دیگر ضرورت توأم بودن آن دو را برای ترقی و عروج و اوج گرفتن انسان بسوی کمال مطلق ضروری دانسته آنجا که فرموده است:إلیه یصعد الکلم الطیب و العمل الصالح یرفعه، حقایق پاک [چون عقاید و اندیشه‌های صحیح‏] به سوی او بالا می‌رود و عمل شایسته آن را بالا می‌برد.[۱۰] لذا اعمالی که از ریشه و اندیشه پاک برخاسته و سرچشمه گرفته باشد باعث نجات عامل آن خواهد بود نه هر عملی هرچند بحسب ظاهر عمل صالح و خیر باشد که امروزه مؤسسه‌های به اصطلاح خیریه مسیحی‌ها و… انجام می‌دهند. بنابر این نوع آیاتی که در قرآن کریم به عبودیت و اخلاص در دین و انسان سازی دعوت می‌کند و انسان را به ایجاد علقه بین خود و خدا فرا می‌خواند، مصداق «أحسن ما أنزل الیکم» است.

    خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: وَ إِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هذِهِ الْقَرْیةَ فَکُلُوا مِنْها حَیثُ شِئْتُمْ رَغَداً وَ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً وَ قُولُوا حِطَّةٌ نَغْفِرْ لَکُمْ خَطایاکُمْ وَ سَنَزیدُ الْمُحْسِنینَ[۱۱] و (به خاطر بیاورید) زمانی را که گفتیم: در این شهر وارد شوید! و از نعمت‌های فراوان آن، هر چه می‌خواهید بخورید! و از در با خضوع و خشوع وارد گردید! و بگویید: خداوندا! گناهان ما را بریز! تا خطاهای شما را ببخشیم؛ و به نیکوکاران پاداش بیشتری خواهیم داد.

    پی‌نوشت‌ها: [۱]. ر، ک: ثعلبی نیشابوری احمد، ‏ الکشف و البیان عن تفسیر القرآن‏، ج۸، ص ۲۴۸، بیروت، دار إحیاء التراث العربی‏، ۱۴۲۲ ق‏؛ ابوالفتوح رازی، حسین‏، ‏روض الجنان وروح الجنان ج۱۶، ص۳۴۰. [۲]. شیخ طوسی، محمد، التبیان، ج۷‏، ‏ص۳۸‏، ‏ بیروت، داراحیاء التراث العربی، بی نا، بی تا. مکارم شیرازی، ناصر، ج۱۹، ص۵۰۴، دار الکتب الإسلامیة، تهران‏،۱۳۷۴ ش‏؛ روح المعانی، ج ۲۴، ص ۱۶، مجمع البیان، ج۸، ص۵۰۳. [۳]. طبری، محمد، جامع البیان، ج۲۴، ص۱۳، بیروت، دارالمعرف‍ه، اول، ۱۴۱۳ه. ق. [۴]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، (ترجمه موسوی همدان)‏ ج‏۱۷ ۴۲۷:، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم‏، ۱۳۷۴ ش‏ . [۵]. بقره/۲۰۳، فتح /۹، دهر/۲۵و آیات دیگر. [۶]. آل عمران/۳۱ و آیات دیگر. [۷]. زمر/۱۴، اعراف/۲۹، غافر/۱۴ وآیات دیگر. [۸]. بقره/۱۵۱و ۱۲۹، جمعه/۳. [۹]. آل عمران/۱۰۲. [۱۰]. فاطر/۱۰. [۱۱]. بقرة / ۵۸.

    پانویس

    منابع