پیش نویس:احسن در آیه ۵۵ سوره زمر: تفاوت میان نسخهها
Mohammad7576 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Mohammad7576 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{پیش نویس|در دست نگارش}} | {{پیش نویس|در دست نگارش}} | ||
{{شروع متن}} {{سوال}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | |||
منظور از احسن ما انزل الیكم در آیه 55 سوره زمر چیست مگر ما آیه غیر حسن هم داریم؟؟ | منظور از احسن ما انزل الیكم در آیه 55 سوره زمر چیست مگر ما آیه غیر حسن هم داریم؟؟ | ||
{{پایان سوال}} | |||
پاسخ اجمالی: | پاسخ اجمالی: | ||
در این رابطه كه منظور از جمله «أحسن ما أنزل الیكم» چیست سخن واحدی درمیان مفسرین قرآن وجود ندارد و شاید نوع دستوراتی كه انسان را به ایجاد علقه بین خود و خدا، شناخت خویشتن و خدای خویش و اصلاح درون فرا میخواند مانند دستور به اخلاص در دین در زمینه های عقاید، اعمال و اخلاق و دیگر آموزه های دینی؛ مصداق جمله فوق باشد. | در این رابطه كه منظور از جمله «أحسن ما أنزل الیكم» چیست سخن واحدی درمیان مفسرین قرآن وجود ندارد و شاید نوع دستوراتی كه انسان را به ایجاد علقه بین خود و خدا، شناخت خویشتن و خدای خویش و اصلاح درون فرا میخواند مانند دستور به اخلاص در دین در زمینه های عقاید، اعمال و اخلاق و دیگر آموزه های دینی؛ مصداق جمله فوق باشد. |
نسخهٔ ۲۷ فوریهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۰۶:۵۹
![]() | این متن یک پیشنویس است که در وضعیت در دست نگارش قرار دارد |
منظور از احسن ما انزل الیكم در آیه 55 سوره زمر چیست مگر ما آیه غیر حسن هم داریم؟؟
پاسخ اجمالی: در این رابطه كه منظور از جمله «أحسن ما أنزل الیكم» چیست سخن واحدی درمیان مفسرین قرآن وجود ندارد و شاید نوع دستوراتی كه انسان را به ایجاد علقه بین خود و خدا، شناخت خویشتن و خدای خویش و اصلاح درون فرا میخواند مانند دستور به اخلاص در دین در زمینه های عقاید، اعمال و اخلاق و دیگر آموزه های دینی؛ مصداق جمله فوق باشد. پاسخ تفصیلی: خداوند در آیه 55 سوره زمر میفرماید:« و از نیكوترین چیزى كه از طرف پروردگارتان به سوى شما نازل شده است پیروى كنید، پیش از آنكه ناگهان و در حالى كه بىخبرید، عذاب به شما رسد».در این آیه دستور داده شده كه از بین آنچه از ناحیه خدا نازل شده، بهترینش را پیروى كنیم.در این كه مراد از «أحسن ما أنزل» چیست میان مفسرین گفتگو است برخی محكمات قرآن و برخی احكام قرآن از حلال و حرام، و بعضی دیگر ناسخ قرآن و بعضی خود قرآن را از میان سایر كتب آسمانی بهترین مصداق« ما أنزل» و چیزی كه از طرف خداوند نازل شده دانسته است.[1] و بعضی خصوص واجبات و مستحبات یعنی طاعات را مصداق «أحسن ما أنزل» دانسته است[2] و بعضی گفته معنای «...أحسن ماأنزل الیكم» این نیست كه در قرآن نیكو و نیكوتر وجود داشته باشد بلكه اوامر، نواهی، وعد، وعید، قصص و. . . قرآن همه و همه حسن و نیكو است اما این امور در مقایسه با ضد خودشان و كار های انسان «احسن و نیكوتر» است مثلا اگر به نواهی قرآن عمل شود احسن و وقتی مرتكب چیزی شویم كه از آن نهی شده ایم به بدترین امور عمل كرده ایم.[3] اما همانطوری كه میدانیم آیات و كلمات قرآن را با توجه به آیات دیگر باید معنی و تفسیر كرد و به رمز و راز آن پی باید برد. لذا باید توجه كنیم كه جمله « وَ أَسْلِمُوا لَهُ» در آیه قبلی شامل همه مواردی میشود كه در اقوال مذكور بیان شده است، زیرا خدا با عبارت «وأسلموا له» تسلیم به همه ای اوامر و نواهی و وعد و عیدها و .... را از انسان ها خواسته است، حال اگر در آیه بعدی یعنی آیه « وَ اتَّبِعُوا أَحْسَنَ ما أُنْزِلَ إِلَیكْم...» منظور از «احسن ما أنزل» همه امور فوق یا یكى از آنها كه در اقوال مذكور آمده باشد و خدا باز تبعیت از آن را در این آیه خواسته باشد تكرار بىجهت لازم میاید. برای اجتناب از چنین تكراری همانطوری كه مفسر بزرگوار علامه طباطبایی[4] فرموده باید گفت بعید نیست مراد از«أحسن ما أنزل» خطابها و دستوراتی باشد كه مىخواهد مخاطب را به اصطلاح به باطن خود دعوت كند فرمان هایی كه با باطن انسانها سر و كار دارد، و مىخواهد آنجا را اصلاح كند، مانند دستوراتی كه به پرهیز از خدا فراموشی و متقابلا استغراق در ذكر و یاد آورى خدا[5]، محبت ورزیدن به خدا[6] و ترس از او و اخلاص در دین[7] براى او و در یك كلام به ایجاد ارتباط بین خدا و بندگان دعوت مىكند.[8] اعم از این كه مربوط به عقاید باشد یا اعمال و اخلاق چون پیروى از این خطابها انسان را به حیاتى طیب زنده مىكند و روح ایمان را در او مىدمد و اعمالش را صالح ساخته و عامل را بالا برده و او را در ولایت خدا یعنى كرامتى كه ما فوقش كرامتی نیست، داخل مىنماید نه اصلاح ظاهر فقط و آوردن كالبد بىروح عمل كه فقط نتیجه آن فراغت ذمه انسان و ساقط شدن تكلیفی است كه بر عهده او گذاشته شده درحالی كه تبعیت از چنین فرمانی با تهدیدی كه در ذیل آیه آمده و فرموده: « ... پیش از آنكه عذاب در حالی غفلت به سراغ شما بیاید» تناسب ندارد. و البته واضح است این سخن معنایش این نیست كه در قرآن غیر از این آیه آیاتی است كه مارا به عمل بی روح دعوت كرده باشد بلكه مراد این است كه آنچه مهم و به تعبیر قرآن «أحسن ماأنزل » است خطابات و آیاتی است كه ما را به اصلاح درون، تزكیه و تهذیب از راه عمل به دستورات شرع فرا خوانده و انگشت اهتمام را روی اخلاص در نیت، ادای حق عبودیت، حق تقوای[9] الهی را پیشه كردن به اندازه توان و. . . گذاشته است.و گرنه اصل ایمان، اخلاص، تسلیم قلبی و. . .از یكطرف و كارهای خیر با همه مصادیق خود از طرف دیگر و ضرورت توأم بودن آنها برای انسان نظیر دو بالی است كه با آن میتوان تا عرش برین پرواز كرد. التبه تفاوت آندو در این است كه یكی از آندو روح و جان و دیگری كالبد است و قرآن در جای دیگر ضرورت توأم بودن آن دو را برای ترقی و عروج و اوج گرفتن انسان بسوی كمال مطلق ضروری دانسته آنجا كه فرموده است:إلیه یصعد الكلم الطیب و العمل الصالح یرفعه،حقایق پاك [چون عقاید و اندیشههاى صحیح] به سوى او بالا مىرود و عمل شایسته آن را بالا مىبرد.[10] لذا اعمالی كه از ریشه و اندیشه پاك برخاسته و سرچشمه گرفته باشد باعث نجات عامل آن خواهد بود نه هر عملی هرچند بحسب ظاهر عمل صالح و خیر باشد كه امروزه مؤسسه های به اصطلاح خیریه مسیحی ها و...انجام میدهند.بنابر این نوع آیاتی كه در قرآن كریم به عبودیت و اخلاص در دین و انسان سازی دعوت میكند و انسان را به ایجاد علقه بین خود و خدا فرا میخواند، مصداق « أحسن ما أنزل الیكم » است.
خداوند در قرآن كریم میفرماید: وَ إِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هذِهِ الْقَرْیةَ فَكُلُوا مِنْها حَیثُ شِئْتُمْ رَغَداً وَ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً وَ قُولُوا حِطَّةٌ نَغْفِرْ لَكُمْ خَطایاكُمْ وَ سَنَزیدُ الْمُحْسِنینَ[11] و (به خاطر بیاورید) زمانى را كه گفتیم: در این شهر وارد شوید! و از نعمتهاى فراوان آن، هر چه مىخواهید بخورید! و از در با خضوع و خشوع وارد گردید! و بگویید: خداوندا! گناهان ما را بریز! تا خطاهاى شما را ببخشیم؛ و به نیكوكاران پاداش بیشترى خواهیم داد.
پینوشتها: [1]. ر،ك: ثعلبى نیشابورى احمد، الكشف و البیان عن تفسیر القرآن،ج8،ص 248،بیروت،دار إحیاء التراث العربی، 1422 ق؛ابوالفتوح رازی،حسین، روض الجنان وروح الجنان ج16،ص340. [2]. شیخ طوسی،محمد، التبیان،ج7، ص38، بیروت،داراحیاء التراث العربی،بی نا، بی تا. مكارم شیرازى، ناصر،ج19،ص504، دار الكتب الإسلامیة، تهران،1374 ش؛روح المعانى، ج 24، ص 16، مجمع البیان، ج8،ص503. [3]. طبری،محمد،جامع البیان،ج24،ص13،بیروت،دارالمعرفه،اول،1413ه.ق. [4]. طباطبایى، سید محمد حسین، المیزان،(ترجمه موسوى همدان) ج17 427:، قم، دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1374 ش . [5]. بقره/203، فتح /9، دهر/25و آیات دیگر. [6]. آل عمران/31 و آیات دیگر. [7]. زمر/14،اعراف/29، غافر/14 وآیات دیگر. [8]. بقره/151و 129،جمعه/3. [9]. آل عمران/102. [10]. فاطر/10. [11]. بقرة / 58.