ولا تزر وازرة وزر أخرى: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی پاسخ
    بدون خلاصۀ ویرایش
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۱۶: خط ۱۶:


    .</ref>
    .</ref>
    هيچكس بار گناه ديگرى را بر دوش نمى‏كشد" و كسى را به جرم ديگرى مجازات نمى‏كنند. " وزر" به معنى بار سنگين است، و به معنى مسئوليت نيز مى‏آيد، چرا كه آن هم يك بار سنگين معنوى بر دوش انسان محسوب مى‏شود.<ref>تفسير نمونه، ج‏12، ص: 50
    </ref>
    كلمه" وزر" به معناى سنگينى است كه در اصل از وزر" كوه" گرفته شده است، و گناه را هم به" وزر" تعبير مى‏كنند و هم به" ثقل" و در قرآن هر دو تعبير آمده است‏
    و معنايش اين است كه عمل چه نيك باشد و چه بد، ملازم و دنبال صاحبش بوده و عليه او بايگانى مى‏شود و در هنگام حساب، خود را در برابر صاحبش آفتابى مى‏كند، بنا بر اين هر كس در راه و به سوى راه قدم نهد براى خود و به نفع خود قدم نهاده و نفع هدايتش عايد خودش مى‏شود نه غير خود، و كسى هم كه در بيراهه و به سوى بيراهه قدم نهد ضرر گمراهيش به خودش برمى‏گردد و دودش به چشم خودش مى‏رود، بدون اينكه به غير خود كمترين‏ ضررى برساند، و هيچ نفسى بار گناه نفس ديگر را نمى‏كشد، و آن طور كه بعضى از اهل ضلالت مى‏پندارند كه اگر گمراهى كنند وزر گمراهيشان به گردن پيشوايانشان است، و يا مقلدين مى‏پندارند كه مسئوليت گمراهيشان به گردن پدران و نياكان ايشان است، و خود مسئوليتى ندارند، سخت در اشتباهند.<ref>الميزان في تفسير القرآن، ج‏13، ص: 57.</ref>
    وزر به معنى بار و سنگينى است، اغلب در بار گناه به كار مى‏رود، مؤنث بودن «وازرة» براى آنست كه وصف «نفس» است يعنى هيچ نفسى گناه نفس ديگر را به عهده نمى‏گيرد.<ref>تفسير احسن الحديث، ج‏6، ص: 47
    </ref>


    == هدیه کردن ثواب برای اموات ==
    == هدیه کردن ثواب برای اموات ==
    خط ۳۴: خط ۴۸:


    </ref>
    </ref>
    البته اين قانون كلى كه" هيچكس بار گناه ديگرى را به دوش نمى‏كشد" هيچگونه منافاتى با آنچه در آيه 25 سوره نحل گذشت كه مى‏گويد:" گمراه كنندگان بار مسئوليت كسانى را كه گمراه كرده‏اند نيز بر دوش مى‏كشند" ندارد. زيرا آنها به خاطر اقدام به گمراه ساختن ديگران، فاعل آن گناهند، و يا همچون فاعل آن محسوب مى‏شوند، بنا بر اين در حقيقت اين بار گناهان خودشان است كه بر دوش دارند و به تعبير ديگر" سبب" در اينجا در حكم" مباشر" (انجام دهنده كار) است.<ref>تفسير نمونه، ج‏12، ص: 51.</ref>


    == منابع ==
    == منابع ==

    نسخهٔ ‏۲۵ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۲۰:۵۷

    سؤال

    وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَىٰ به چه معناست؟

    درگاه‌ها
    واژه-ها.png


    وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَىٰ به معنای

    در چهار آیه تکرار شده است.آیه ۱۶۴ سوره انعام. آیه ۱۵ اسرا.آیه ۱۸ فاطر. آیه ۷ زمر.

    مفهوم و معنا

    در پيشگاه خداوند مسئوليّت عمل هر كس، بر عهده‏ى خود اوست.[۱]


    هيچكس بكيفر گناه ديگرى نمى‏رسد و بار ديگرى را بدوش نمى‏كشد. زجاج گويد: يعنى كسى كه مرتكب گناهى نشده، بكيفر گناه ديگران گرفتار نمى‏شود- برخى گويند: كفار به پيامبر مى‏گفتند: از ما اطاعت كن و اگر راه ما خطا باشد. گناه آن بگردن ماست، از اينرو اين آيه نازل شد.[۲]

    هيچكس بار گناه ديگرى را بر دوش نمى‏كشد" و كسى را به جرم ديگرى مجازات نمى‏كنند. " وزر" به معنى بار سنگين است، و به معنى مسئوليت نيز مى‏آيد، چرا كه آن هم يك بار سنگين معنوى بر دوش انسان محسوب مى‏شود.[۳]

    كلمه" وزر" به معناى سنگينى است كه در اصل از وزر" كوه" گرفته شده است، و گناه را هم به" وزر" تعبير مى‏كنند و هم به" ثقل" و در قرآن هر دو تعبير آمده است‏

    و معنايش اين است كه عمل چه نيك باشد و چه بد، ملازم و دنبال صاحبش بوده و عليه او بايگانى مى‏شود و در هنگام حساب، خود را در برابر صاحبش آفتابى مى‏كند، بنا بر اين هر كس در راه و به سوى راه قدم نهد براى خود و به نفع خود قدم نهاده و نفع هدايتش عايد خودش مى‏شود نه غير خود، و كسى هم كه در بيراهه و به سوى بيراهه قدم نهد ضرر گمراهيش به خودش برمى‏گردد و دودش به چشم خودش مى‏رود، بدون اينكه به غير خود كمترين‏ ضررى برساند، و هيچ نفسى بار گناه نفس ديگر را نمى‏كشد، و آن طور كه بعضى از اهل ضلالت مى‏پندارند كه اگر گمراهى كنند وزر گمراهيشان به گردن پيشوايانشان است، و يا مقلدين مى‏پندارند كه مسئوليت گمراهيشان به گردن پدران و نياكان ايشان است، و خود مسئوليتى ندارند، سخت در اشتباهند.[۴]

    وزر به معنى بار و سنگينى است، اغلب در بار گناه به كار مى‏رود، مؤنث بودن «وازرة» براى آنست كه وصف «نفس» است يعنى هيچ نفسى گناه نفس ديگر را به عهده نمى‏گيرد.[۵]


    هدیه کردن ثواب برای اموات

    با توجه به مضمون وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَىٰ یا آیه عبارت «وَ لا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ إِلاَّ عَلَيْها؛ عمل هر كس تنها بدرد خود او مى‏خورد» این سوال مطرح میشود که این كارهاى خيرى كه به عنوان نيابت يا هديه كردن ثواب براى اموات و مردگان و حتى گاهى براى افراد زنده انجام مى‏گيرد، نمى‏تواند مفيد به حال آنها بوده باشد، در حالى كه در روايات فراوانى كه از طرق شيعه و اهل تسنن از پيامبر ص يا امامان اهل بيت ع به ما رسيده اين گونه اعمال گاهى مفيد و سودمند است.[۶]

    در پاسخ به این پرستش گفته شده درست است که عمل هر کس برای خود اوست ولی هنگامی که کسی برای دیگری عمل نیکی انجام می‌دهد، حتماً به خاطر امتیاز و صفت نیکی است‏ که آن فرد دارد. بنا بر اين او در واقع نتيجه همان امتياز و صفت برجسته و نقطه درخشان زندگى خود را مى‏گيرد، و به اين ترتيب معمولا انجام عمل خير ديگران براى او نيز پرتوى از عمل يا نيت خير خود او است.و نیز گفته شده شخص مطيع و فرمانبردار در برابر اطاعتى كه كرده استحقاق پاداشى دارد، مى‏تواند اين پاداش را به ميل خود به ديگرى هديه كند.[۷]

    جوادی آملی، مفسر قرآن، نیز ذیل این آیه گفته است نباید این آیه را مخالف هدیه ثواب برای اموات دانست؛ زیرا پیام این دسته آیات این است که هیچ نفسی بار گناه دیگری را نمی‌برد اما از این برداشت نمی‌شود عمل هیچکسی درباره تخفیف دیگران اثر ندارد. در قرآن آمده است استغفار پیامبر(ص) برای دیگران اثر دارد. [۸]

    مسبب ثواب و گناه دیگران؛ شریک در پاداش و عِقاب

    گاهى ممكن است توهم شود كه آيه فوق كه دو اصل مسلم منطقى را كه در تمام اديان وجود داشته است بيان مى‏كند (يعنى هيچكس جز براى خود عملى انجام نمى‏دهد و هيچ گنهكارى بار گناه ديگرى را به دوش نمى‏كشد) با پاره‏اى از آيات ديگر قرآن و بعضى از روايات تطبيق نمى‏كند، زيرا مثلا در سوره نحل‏ آيه 25 . احاديث مربوط به" سنت حسنه" و" سنت سيئه" كه از طرق شيعه و اهل تسنن وارد شده است، و مضمون آنها اين است: اگر كسى سنت خوبى بر جاى نهد پاداش تمام كسانى را كه به آن عمل مى‏كنند خواهد داشت (بدون آنكه از پاداش خود آنها كاسته شود) و همچنين كسى كه سنت بدى را بر جاى نهد گناه كسانى كه به آن عمل كنند، براى او نوشته مى‏شود (بى آنكه از گناهان آنها چيزى كاسته گردد)

    زيرا آيه مورد بحث مى‏گويد: بى‏جهت و بدون ارتباط، گناه كسى را بر ديگرى نمى‏نويسند، ولى آيات و رواياتى كه اشاره شد مى‏گويد اگر انسان بنيانگذار عمل نيك و بد ديگرى باشد، و به اصطلاح از طريق" تسبيب" در انجام آن عمل دخالت داشته باشد، در نتائج آن شريك خواهد بود و در حقيقت عمل خود او محسوب مى‏شود، زيرا پايه و اساس آن، به دست وى گذارده شده است.[۹]

    : اگر كسى گناه ديگران را بر دوش نمى‏كشد، پس آنچه در قرآن آمده است كه رهبران گمراه و منحرف، گناهان پيروان را هم به عهده مى‏گيرند چيست؟ «لِيَحْمِلُوا أَوْزارَهُمْ كامِلَةً يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ مِنْ أَوْزارِ الَّذِينَ يُضِلُّونَهُمْ بِغَيْرِ عِلْمٍ» پاسخ: اين امر بى‏دليل نيست، زيرا سرانِ گمراهى، سبب انحراف ديگران شده‏اند و در واقع، گناهِ «گمراه كردن» و اضلال را به دوش مى‏گيرند.[۱۰]

    البته اين قانون كلى كه" هيچكس بار گناه ديگرى را به دوش نمى‏كشد" هيچگونه منافاتى با آنچه در آيه 25 سوره نحل گذشت كه مى‏گويد:" گمراه كنندگان بار مسئوليت كسانى را كه گمراه كرده‏اند نيز بر دوش مى‏كشند" ندارد. زيرا آنها به خاطر اقدام به گمراه ساختن ديگران، فاعل آن گناهند، و يا همچون فاعل آن محسوب مى‏شوند، بنا بر اين در حقيقت اين بار گناهان خودشان است كه بر دوش دارند و به تعبير ديگر" سبب" در اينجا در حكم" مباشر" (انجام دهنده كار) است.[۱۱]


    منابع

    1. تفسير نور، ج‏2، ص: ۵۹۸.
    2. مجمع البيان في تفسير القرآن، ج‏4، ص: 606 .
    3. تفسير نمونه، ج‏12، ص: 50
    4. الميزان في تفسير القرآن، ج‏13، ص: 57.
    5. تفسير احسن الحديث، ج‏6، ص: 47
    6. تفسير نمونه، ج‏6، ص: 66
    7. تفسير نمونه، ج‏6، ص: 67.
    8. جوادی آملی، عبدالله، تسنیم، قم، اسراء، ۱۳۹۳ش، ج۲۷، ص۶۵۴.
    9. تفسير نمونه، ج‏6، ص: 65
    10. تفسير نور، ج‏2، ص: 597
    11. تفسير نمونه، ج‏12، ص: 51.