وسوسه‌های شیطان در آیه ۱۶۹ سوره بقره: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (←‏معنای سوء: اصلاح ارقام)
 
(۲۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=A.rezapour }}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
مفهوم آیه ۱۶۹ سوره بقره: «وان تقولوا علی الله مالاتعلمون» چیست؟
وسوسه‌های شیطان در آیه ۱۶۹ سوره بقره چیست؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
خداوندمتعال درایه ۱۶۸ سوره بقره می‌فرماید: {{قرآن| یا أَیُّهَا النَّاسُ کُلُوا مِمَّا فِی الْأَرْضِ حَلالاً طَیِّباً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبینٌ}}؛ ای مردم! از آنچه در زمین است، حلال و پاکیزه بخورید! و از گامهای شیطان، پیروی نکنید! چه اینکه او، دشمن آشکار شماست‏


سپس می‌فرماید که شیطان چند کار می‌کند وکسی که دنباله رو شیطان باشد به این گمراهی‌ها دچار می‌شود:
آیه ۱۶۹ [[سوره بقره]] اشاره به وسوسه‌های [[شیطان]] دارد که به سه چیز فرمان می‌دهد: یک: سوء به معنای بدی که هر فعل بدی را شامل می‌شود و معنای گناه را می‌دهد. دو: فحشا به معنای زشتی که مفسران گفته‌اند معصیت بزرگ یا آشکار  است یا گناهانی که حد بر آن جاری است. سه: افترا به خدا و دین که چیزهایی است که ندانسته بر خدا می‌بندند و آن را از اعتقادات دینی می‌شمارند و به نام دین تبلیغش می‌کنند.


#  امر به کارهای بد {{قرآن| إِنَّمَا یَأْمُرُکُم بِالسُّوءِ …}}
==متن آیه==
#
{{قرآن بزرگ|إِنَّمَا يَأْمُرُكُمْ بِالسُّوءِ وَالْفَحْشَاءِ وَأَنْ تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ
#  امر به فحشا {{قرآن|... وَ الْفَحْشَاءِ …}}
| سوره = بقره
#
| آیه = ۱۶۹
#  امر به گفتن مطالبی از روی ناآگاهی {{قرآن| … وَ أَن تَقُولُواْ عَلیَ اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُون‏}}
| ترجمه = شما را فقط به بدى و زشتى فرمان مى‌دهد، و [وامى‌دارد] تا بر خدا، چيزى را كه نمى‌دانيد بربنديد.
#
}}
بنا بر این برنامه‌های شیطانی در این سه امر خلاصه می‌شود: «بدی ها» و «زشتی ها» و «گفتن سخنان ناروا و بی مدرک در برابر ذات پاک پروردگار».
 
مراد از ان تَقُولُوا عَلَی اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ
 
۱. حرام دانستن برخی از غذاهای حلال: ممکن است اشاره به تحریم پاره‌ای از غذاهای حلال باشد، که اعراب در جاهلیت به خدا نسبت می‌دادند، حتی به گفته بعضی از مفسران بزرگ، رسوبات این طرز تفکر در میان جمعی از تازه مسلمانان باقی مانده بود.<ref>تفسیر المیزان جلد ۱ صفحه ۴۲۵. و رک: تفسیر اثنا عشری، ج‏۱، ص: ۳۱۳. رک: تفسیر آسان، ج‏۱، ص: ۳۶۲</ref>


مرحوم طبرسی می‌نویسد: «منظور این است که شیطان شما را وادار می‌کند که بدون اطلاع داشتن از حرمت و حلّیت چیزی آن را حلال یا حرام بشمارید.»<ref>ترجمه جوامع الجامع، ج‏۱، ص: ۲۲۰</ref>
== معنای سوء ==
شیطان به سوء و بدی امر می‌کند. سوء آن است که عقل و شرع از آن منزجر است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر آلاء الرحمن فی تفسیر القرآن|نام=محمد جواد|نام خانوادگی=بلاغی نجفی|جلد=1|صفحه=147}}</ref> سوء در مقابل خیر<ref>سوره آل عمران، آیه۳۰.</ref> <ref>سوره نساء، آیه۱۴۹.</ref>و همان گناه است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ترجمه تفسير مجمع البيان|نام=فضل بن حسن|نام خانوادگی=طبرسی|جلد=4|صفحه=34|پی‌نوشت=آیه ۲۵ سوره یوسف}}
</ref> یکی از مصادیق سوء، ظلم می‌باشد.<ref>سوره نمل، آیه۱۱.</ref>


۲. شریک قائل شدن به خداوند: «وَ أَنْ تَقُولُوا عَلَی اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ» نسبت دادن چیزی بخدا که از طریق عقل و شرع ثابت نشده باشد افتراء و کذب بر خداست و بدعت :که بمعنی زیاد کردن چیزی در دین است که از دین نباشد. از این قبیل است و مبدع از نظر شرایع الهی کافر و مستوجب آتش است و آیات و اخبار در مذمت و نکوهش و عقوبت اهل بدعت بسیار وارد شده و در کافی از حضرت صادق علیه السّلام از حضرت رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم روایت کرده که فرمود «کل بدعه ضلاله و کل ضلاله فی النار»
==معنای فحشا==
از چیزهایی که شیطان، انسان را به آن فرامی‌خواند فحشا است. فحشاء از ماده «فحش» به معنى هر كارى است كه از حد اعتدال خارج گردد و شامل تمامى منكرات است؛<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=المفردات في غريب القرآن|نام=حسین|نام خانوادگی=راغب اصفهاني|ناشر=دار القلم|جلد=1|صفحه=626}}</ref> اما اينكه اين لفظ امروز در مورد اعمال منافى عفت يا در مورد گناهانى كه حد شرعى دارد به كار می‌رود در واقع از قبيل استعمال لفظ كلى در بعضى از مصاديق آن است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر نمونه|نام=ناصر|نام خانوادگی=مکارم شیرازی|جلد=1|صفحه=570}}</ref> بعضی گفته‌اند زشت‌ترین نوع گناه است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر الکاشف،|نام=محمد جواد|نام خانوادگی=مغنیه|جلد=1|صفحه=259}}</ref> و بزرگترین آن.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر آلاء الرحمن فی تفسیر القرآن|نام=محمد جواد|نام خانوادگی=بلاغی نجفی|جلد=1|صفحه=147}}</ref>


حتی مجرد عدم علم در قضاوت و لو مطابق با واقع باشد سبب دخول در آتش است. در حال روزه اگر کسی بطور جزم چیزی را بخدا و رسول نسبت دهد و حال آنکه نمی‌داند جزو کذب بر خدا و رسول و امام است، سبب بطلان روزه می‌شود.<ref>أطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج‏۲، ص: ۲۹۱ و رک: البلاغ فی تفسیر القرآن بالقرآن، ص: ۲۶</ref>
در مصادیق فحشا موارد متعددی را مفسران آورده‌اند. برخی هر گناهی که بر آن حد شرعی معین شده است را فحشا می‌دانند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=كشف الاسرار و عدة الابرار|نام=رشید‌الدین ابوالفضل|نام خانوادگی=میبدی|جلد=1|صفحه=451}}</ref> برخی فحشا را تنها [[زنا]] می‌دانند یا هر معصیتی که عظیم و فاحش باشد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن|نام=ابوالفتوح|نام خانوادگی=رازی|جلد=2|صفحه=288}}</ref>


۳. نسبت دادن مطالبی باطل به خداوند: خودشان مطالب و قوانینی ازبایدها و نبایدها وضع می‌کنند و آن را جزو اعتقادات می‌پندارند در حالی این قانون تصویب کردن‌ها از روی ناآگاهی است و اگر خداراقبول داشتندچنین نمی‌کردند.<ref>. رک: تبیین القرآن، ص: ۳۷</ref>
==مراد از ان تَقُولُوا عَلَی اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ==
یکی از وسوسه‌های شیطان این است که انسان را وا می‌دارد تا چیزی به خدا نسبت دهد که نمی‌داند. مفسران مصادیق متعددی برای افترا به خدا گفته‌اند:


به هر حال، این جمله اشاره به آن است که اینگونه کارها حد اقل قول بدون علم است آنهم در برابر خداوند بزرگ، و این کاری است که با هیچ منطق و عقل و خردی سازگار نمی‌باشد. اصولاً اگر مردم مقید باشند که هر سخنی را می‌گویند متکی به یک مدرک قطعی بوده باشد، بسیاری از نابسامانی‌ها و بدبختی‌ها از جامعه بشری برچیده می‌شود. در واقع تمام خرافات در ادیان و مذاهب الهی از همین رهگذر به وسیله افراد بی منطق نفوذ کرده است، و قسمت مهمی از انحرافات عقیدتی و عملی به خاطر عدم رعایت همین اصل اساسی است و لذا این کار- در برابر بدیها و زشتیها- یک عنوان مستقل از خطوات شیطانی را در آیه فوق به خود اختصاص می‌دهد.
'''حرام دانستن برخی از غذاهای حلال:''' ممکن است اشاره به تحریم پاره‌ای از غذاهای حلال باشد که اعراب در جاهلیت به خدا نسبت می‌دادند، حتی به گفته بعضی از مفسران بزرگ، رسوبات این طرز تفکر در میان جمعی از تازه مسلمانان باقی مانده بود.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر المیزان|نام=سید محمد حسین|نام خانوادگی=طباطبایی|جلد=1|صفحه=425}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر اثنا عشری|نام=حسین بن احمد |نام خانوادگی=شاه‌عبدالعظیمی حسینی|جلد=1|صفحه=313}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر آسان|نام=محمد جواد|نام خانوادگی=نجفی خمینی|جلد=1|صفحه=362}}</ref> مرحوم [[طبرسی]] می‌نویسد: «منظور این است که شیطان شما را وادار می‌کند که بدون اطلاع داشتن از حرمت و حلّیت چیزی آن را حلال یا حرام بشمارید.»<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ترجمه جوامع الجامع|نام=فضل بن حسن|نام خانوادگی=طبرسی|جلد=1|صفحه=220}}</ref>


== نکته‌ها ==
'''[[بدعت]]:''' نسبت دادن چیزی به خدا که از طریق عقل و شرع ثابت نشده باشد، افتراء و کذب بر خداست. بدعت به معنی زیاد کردن چیزی در دین است که از دین نباشد و بدعت‌گذار از نظر شرایع الهی کافر و مستوجب آتش است و آیات و روایات در نکوهش و عقوبت اهل بدعت بسیار وارد شده است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=أطیب البیان فی تفسیر القرآن|نام=سید عبدالحسین|نام خانوادگی=طیب|جلد=2|صفحه=291}}</ref> <ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=البلاغ فی تفسیر القرآن بالقرآن|نام=محمد|نام خانوادگی=صادقى تهرانى|صفحه=26}}</ref>
# اصل حلیت‏: این آیه دلیل بر این است که اصل اولی در همه غذاهایی که روی زمین وجود دارد حلیت است، و غذاهای حرام جنبه استثنایی دارد، بنا بر این حرام بودن چیزی دلیل می‌خواهد، نه حلال بودن آن.
# انحرافات تدریجی‏: جمله «خطوات الشیطان» (گام‌های شیطان) گویا اشاره به یک مسئله دقیق تربیتی دارد، و آن اینکه انحراف‌ها و تبهکاری‌ها غالباً بطور تدریج در انسان نفوذ می‌کند، نه به صورت دفعی و فوری، مثلاً برای آلوده شدن یک جوان به مواد مخدر و قمار و شراب معمولاً مراحلی وجود دارد: نخست به صورت تماشاچی در یکی از این جلسات شرکت می‌کند و انجام اینکار را ساده می‌شمرد. گام دوم شرکت تفریحی در قمار (بدون برد یا باخت) یا استفاده از مواد مخدر به عنوان رفع خستگی یا درمان بیماری و مانند آن است. گام سوم استفاده از این مواد به صورت کم و به قصد اینکه در مدت کوتاهی از آن صرفنظر کند. و سرانجام گام‌ها یکی پس از دیگری برداشته می‌شود و شخص به صورت یک قمار باز حرفه‌ای خطرناک یا یک معتاد سخت و بینوا در می‌آید.
وسوسه‌های شیطان معمولاً به همین صورت است، انسان را قدم بقدم و تدریجا در پشت سر خود به سوی پرتگاه می‌کشاند، این موضوع منحصر به شیطان اصلی نیست، تمام دستگاه‌های شیطانی و آلوده برای پیاده کردن نقشه‌های شوم خود از همین روش «خطوات» (گام به گام) استفاده می‌کنند، لذا قرآن می‌گوید:از همان گام اول باید به هوش بود و با شیطان همراه نشد.


این نکته نیز قابل توجه است که در احادیث اسلامی کارهای خرافی و بی منطق به عنوان «خطوات شیطان» معرفی شده است:
انتساب چیزی خارج از دین به دین توسط کسانی که یقین ندارند از این امور شمرده می شود و باید و نبایدهایی از قوانین دینی را وضع می کنند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تبیین القرآن|نام=سید محمد|نام خانوادگی=حسینی شیرازی|صفحه=37}}</ref>


مثلا در حدیثی می‌خوانیم مردی قسم یاد کرده بود که فرزند خود را (برای خدا) ذبح کند امام صادق علیه السلام فرمود: «این از گامهای شیطان است».<ref>المیزان جلد ۱ صفحه ۴۲۸.</ref>
طبق این آیه، اظهار نظر درباره احكام دين و فتوا دادن بدون علم، حرام است‏. مفسران گفته‌اند حتى در مقام شك، نبايد چيزى را به خداوند نسبت داد تا چه رسد به مواردى كه بدانيم آن، حرف و سخن از خدا نيست‏.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسير نور|نام=محسن|نام خانوادگی=قرائتی|جلد=1|صفحه=258}}</ref> جمله {{قرآن|أَنْ تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ}} دلیل است بر منع از تبعیت از ظن.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=منهج الصادقين فى إلزام المخالفين|نام=فتح الله|نام خانوادگی= کاشانی| جلد=1|صفحه=363}}</ref> آیاتی دیگری هم در قرآن است که صراحت دارد از ظن و گمان پیروی نشود<ref>آیاتی که پیروی از ظن را نکوهش و منع می‌کند: آیه ۱۱۶ سوره انعام، آیه ۶۶ سوره یونس، آیه ۱۴۸ سوره انعام، آیه ۲۴ سوره جاثیه، آیه ۱۵۷ نساء،‌ آیه ۶۰ یونس،‌ آیه ۱۲ حجرات،‌ آیه ۱۵۴ آل عمران، </ref>: {{قرآن|إِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا|ترجمه=و گمان نمى‌تواند جاى حق را بگيرد.|سوره=یونس|آیه=۳۶}}


در حدیث دیگری از امام باقر لیه السلام می‌خوانیم: «هر سوگندی به غیر نام خدا باشد از گامهای شیطان است».<ref>همان</ref>
۳- شیطان یک دشمن قدیمی: ‏اینکه در آخر آیه فوق شیطان دشمن آشکار معرفی شده است، یا بخاطر دشمنی او از روز اول با «آدم» است که به واسطه نافرمانی در برابر سجده آدم همه چیز خود را از دست داد، یا به خاطر این است که دستورات او همچون قتل و جنایت و تبهکاری برای همه آشکار است، همه می‌دانند این قبیل برنامه‌ها از یک دوست نیست، بلکه دعوتهایی است از یک دشمن خطرناک که جز بدبختی انسان چیزی نمی‌خواهد.
و یا به واسطه این است که شیطان صریحاً دشمنی خود را با انسان خبر داده و کمر عداوت او را بسته است، و اعلام نموده: {{قرآن|لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ}}" می‌کوشم تا همه را گمراه کنم ه "!
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
==منابع==
 
== مطالعه بیشتر ==
۱. تفسیر خسروی، ج‏۱، ص: ۲۱۵
 
۲. تفسیر شریف لاهیجی، ج‏۱، ص: ۱۴۶
{{پایان مطالعه بیشتر}}
 
== منابع ==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
| شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
| شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
| شاخه فرعی۱ = تفسیر
| شاخه فرعی۱ = تفسیر
| شاخه فرعی۲ = سایر مباحث
| شاخه فرعی۲ = سایر مباحث
| شاخه فرعی۳ =
| شاخه فرعی۳ =  
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
| شناسه =
| شناسه = شد
| تیترها =
| تیترها = شد
| ویرایش =
| ویرایش = شد
| لینک‌دهی =
| لینک‌دهی = شد
| ناوبری =
| ناوبری =  
| نمایه =
| نمایه =  
| تغییر مسیر =
| تغییر مسیر =  
| ارجاعات =
| ارجاعات =  
| بازبینی =
| بازبینی =  
| تکمیل =
| تکمیل =  
| اولویت =
| اولویت = ب
| کیفیت =
| کیفیت = ب
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
[[es:Las tentaciones de Satanás en el versículo 169 de la Sura La vaca]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۰۸

سؤال

وسوسه‌های شیطان در آیه ۱۶۹ سوره بقره چیست؟


آیه ۱۶۹ سوره بقره اشاره به وسوسه‌های شیطان دارد که به سه چیز فرمان می‌دهد: یک: سوء به معنای بدی که هر فعل بدی را شامل می‌شود و معنای گناه را می‌دهد. دو: فحشا به معنای زشتی که مفسران گفته‌اند معصیت بزرگ یا آشکار است یا گناهانی که حد بر آن جاری است. سه: افترا به خدا و دین که چیزهایی است که ندانسته بر خدا می‌بندند و آن را از اعتقادات دینی می‌شمارند و به نام دین تبلیغش می‌کنند.

متن آیه

معنای سوء

شیطان به سوء و بدی امر می‌کند. سوء آن است که عقل و شرع از آن منزجر است.[۱] سوء در مقابل خیر[۲] [۳]و همان گناه است.[۴] یکی از مصادیق سوء، ظلم می‌باشد.[۵]

معنای فحشا

از چیزهایی که شیطان، انسان را به آن فرامی‌خواند فحشا است. فحشاء از ماده «فحش» به معنى هر كارى است كه از حد اعتدال خارج گردد و شامل تمامى منكرات است؛[۶] اما اينكه اين لفظ امروز در مورد اعمال منافى عفت يا در مورد گناهانى كه حد شرعى دارد به كار می‌رود در واقع از قبيل استعمال لفظ كلى در بعضى از مصاديق آن است.[۷] بعضی گفته‌اند زشت‌ترین نوع گناه است.[۸] و بزرگترین آن.[۹]

در مصادیق فحشا موارد متعددی را مفسران آورده‌اند. برخی هر گناهی که بر آن حد شرعی معین شده است را فحشا می‌دانند.[۱۰] برخی فحشا را تنها زنا می‌دانند یا هر معصیتی که عظیم و فاحش باشد.[۱۱]

مراد از ان تَقُولُوا عَلَی اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ

یکی از وسوسه‌های شیطان این است که انسان را وا می‌دارد تا چیزی به خدا نسبت دهد که نمی‌داند. مفسران مصادیق متعددی برای افترا به خدا گفته‌اند:

حرام دانستن برخی از غذاهای حلال: ممکن است اشاره به تحریم پاره‌ای از غذاهای حلال باشد که اعراب در جاهلیت به خدا نسبت می‌دادند، حتی به گفته بعضی از مفسران بزرگ، رسوبات این طرز تفکر در میان جمعی از تازه مسلمانان باقی مانده بود.[۱۲][۱۳][۱۴] مرحوم طبرسی می‌نویسد: «منظور این است که شیطان شما را وادار می‌کند که بدون اطلاع داشتن از حرمت و حلّیت چیزی آن را حلال یا حرام بشمارید.»[۱۵]

بدعت: نسبت دادن چیزی به خدا که از طریق عقل و شرع ثابت نشده باشد، افتراء و کذب بر خداست. بدعت به معنی زیاد کردن چیزی در دین است که از دین نباشد و بدعت‌گذار از نظر شرایع الهی کافر و مستوجب آتش است و آیات و روایات در نکوهش و عقوبت اهل بدعت بسیار وارد شده است.[۱۶] [۱۷]

انتساب چیزی خارج از دین به دین توسط کسانی که یقین ندارند از این امور شمرده می شود و باید و نبایدهایی از قوانین دینی را وضع می کنند.[۱۸]

طبق این آیه، اظهار نظر درباره احكام دين و فتوا دادن بدون علم، حرام است‏. مفسران گفته‌اند حتى در مقام شك، نبايد چيزى را به خداوند نسبت داد تا چه رسد به مواردى كه بدانيم آن، حرف و سخن از خدا نيست‏.[۱۹] جمله ﴿أَنْ تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ دلیل است بر منع از تبعیت از ظن.[۲۰] آیاتی دیگری هم در قرآن است که صراحت دارد از ظن و گمان پیروی نشود[۲۱]: ﴿إِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا؛ و گمان نمى‌تواند جاى حق را بگيرد.(یونس:۳۶)

منابع

  1. بلاغی نجفی، محمد جواد. تفسیر آلاء الرحمن فی تفسیر القرآن. ج. ۱. ص. ۱۴۷.
  2. سوره آل عمران، آیه۳۰.
  3. سوره نساء، آیه۱۴۹.
  4. طبرسی، فضل بن حسن. ترجمه تفسير مجمع البيان. ج. ۴. ص. ۳۴آیه ۲۵ سوره یوسف
  5. سوره نمل، آیه۱۱.
  6. راغب اصفهاني، حسین. المفردات في غريب القرآن. ج. ۱. دار القلم. ص. ۶۲۶.
  7. مکارم شیرازی، ناصر. تفسیر نمونه. ج. ۱. ص. ۵۷۰.
  8. مغنیه، محمد جواد. تفسیر الکاشف،. ج. ۱. ص. ۲۵۹.
  9. بلاغی نجفی، محمد جواد. تفسیر آلاء الرحمن فی تفسیر القرآن. ج. ۱. ص. ۱۴۷.
  10. میبدی، رشید‌الدین ابوالفضل. كشف الاسرار و عدة الابرار. ج. ۱. ص. ۴۵۱.
  11. رازی، ابوالفتوح. روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن. ج. ۲. ص. ۲۸۸.
  12. طباطبایی، سید محمد حسین. تفسیر المیزان. ج. ۱. ص. ۴۲۵.
  13. شاه‌عبدالعظیمی حسینی، حسین بن احمد. تفسیر اثنا عشری. ج. ۱. ص. ۳۱۳.
  14. نجفی خمینی، محمد جواد. تفسیر آسان. ج. ۱. ص. ۳۶۲.
  15. طبرسی، فضل بن حسن. ترجمه جوامع الجامع. ج. ۱. ص. ۲۲۰.
  16. طیب، سید عبدالحسین. أطیب البیان فی تفسیر القرآن. ج. ۲. ص. ۲۹۱.
  17. صادقى تهرانى، محمد. البلاغ فی تفسیر القرآن بالقرآن. ص. ۲۶.
  18. حسینی شیرازی، سید محمد. تبیین القرآن. ص. ۳۷.
  19. قرائتی، محسن. تفسير نور. ج. ۱. ص. ۲۵۸.
  20. کاشانی، فتح الله. منهج الصادقين فى إلزام المخالفين. ج. ۱. ص. ۳۶۳.
  21. آیاتی که پیروی از ظن را نکوهش و منع می‌کند: آیه ۱۱۶ سوره انعام، آیه ۶۶ سوره یونس، آیه ۱۴۸ سوره انعام، آیه ۲۴ سوره جاثیه، آیه ۱۵۷ نساء،‌ آیه ۶۰ یونس،‌ آیه ۱۲ حجرات،‌ آیه ۱۵۴ آل عمران،