قضا و قدر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(اصلاح ارقام)
 
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{ویرایش}}
{{سوال}}
{{سوال}}
قضا و قدر چیست؟
قضا و قدر چیست؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
{{درگاه|واژه‌ها}}
'''قضاء الهی''' این است که پس از فراهم شدن مقدمات، اسباب و شرایط مادی، یک پدیده به مرحله نهایی و حتمی می‌رسد.


== معنای قدر ==
'''قَدَر یا همان تقدیر الهی''' این است که خداوند برای هر پدیده‌ای، اندازه و محدوده‌ای قرار داده که تحت تأثیر عوامل تدریجی، تحقق می‌یابد.
قَدْر و قَدَر به معنای اندازه است و تقدیر، به معنای ایجاد اندازه و مقدار شیء است.<ref>ابن فارس، المقاییس اللغه، ج۵، ص۶۳، همچنین المفردات، راغب، ص۳۹۵.</ref> مقصود از تقدیر الهی این است که خداوند برای هر پدیده‌ای، اندازه و حدودِ کمی و کیفی و زمانی و مکانی خاصّی قرار داده است که تحت تأثیر عوامل تدریجی، تحقق می‌یابد.<ref name=":1">ر. ک. مصباح یزدی، آموزش عقاید، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۰، ج۱، ص۱۸۰.</ref>


مرحله قَدَر مقدم بر قضاء است. مرحله قدر مرحله اندازه‌گیری و فراهم کردن اسباب و زمینه کار است و مرحله قضاء، مرحله پایان کار و یکسره شدن کار است.
قضا و قدر به دو قسم علمی و عینی تقسیم می‌شود: قضا و قدر علمی این است که خدا می‌داند هر چیزی، در چه زمان و مکانی و به چه صورت تحقق می‌یابد. این معنا از قضا و قدر، منافاتی با اختیار انسان ندارد. خداوند در این قضا و قدر می‌داند که انسان با اختیار خود کدام راه را انتخاب می‌کند، به سمت گناه می‌رود یا عمل درست.
== معنای قضا ==
 
کلمه قضاء در لغت به معنای فیصله دادن است حال فعل باشد یا گفتار، به خداوند نسبت داده شود یا به غیر خدا.<ref>المفردات، راغب اصفهانی، ص۴۰۶.</ref> همچنین به معنای یکسره کردن و به انجام رساندن و داوری کردن استعمال می‌شود.<ref name=":0">ر. ک. مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقاید، ج۱، ص۱۸۰ و آموزش فلسفه، ج۲، ص۴۰۸.</ref> کلمه قاضی نیز بر همین معنا بوده و از آن جهت که میان دو طرف، حکم می‌کند و به کار آنها فیصله می‌دهد. به او قاضی می‌گویند.<ref name=":0" />
قضا و قدر عینی به این معنا است که برای شیء، اندازه‌ای ایجاد و حدود آن معین شود. اعمال انسان‌ها و دیگر موجودات، همگی دارای حدود و قیودی هستند. زندگی انسان در کره زمین، شکل و قیافه، مرد یا زن بودن، سفید یا سیاه بودن و … از قضا و قدر عینی هستند. اعمال و رفتار ما به همان اندازه که محدود به جهان مادی است به همان اندازه با اختیار، آزادی و انتخاب صورت می‌گیرد.
 
==معنای قضا==
کلمه قضاء در لغت به معنای فیصله دادن است، فعل باشد یا گفتار، به خداوند نسبت داده شود یا به غیر خدا.<ref>راغب اصفهانی، حسین، مفردات الفاظ القرآن، ص۴۰۶.</ref> همچنین به معنای به انجام رساندن و داوری کردن نیز است.<ref name=":0">مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقاید، ج۱، ص۱۸۰ و آموزش فلسفه، ج۲، ص۴۰۸.</ref> کلمه قاضی نیز از آن جهت که میان دو طرف، حکم می‌کند و به کار آنها فیصله می‌دهد، قاضی نامیده می‌شود.<ref name=":0" />


قضاء در اصطلاح قرآنی به سه معنا به کار رفته است:<ref>حلی، کشف المراد، مؤسسه نشر اسلامی، ص۳۱۵.</ref>  
قضاء در اصطلاح قرآنی به سه معنا به کار رفته است:<ref>حلی، کشف المراد، مؤسسه نشر اسلامی، ص۳۱۵.</ref>  


* قضاء به معنای خلق، آفرینش و پایان کار است. خداوند متعال می‌فرماید:{{قرآن|وَ قَضاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ فِی یَوْمَیْنِ|ترجمه=آسمان‌های هفت‌گانه را در دو روز خلق کرده و به پایان رساند.|سوره=فصلت|آیه=۱۲}}
*قضاء به معنای خلق، آفرینش و پایان کار است:{{قرآن|وَ قَضاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ فِی یَوْمَیْنِ|ترجمه=آسمان‌های هفت‌گانه را در دو روز خلق کرده و به پایان رساند.|سوره=فصلت|آیه=۱۲}}
* به معنای الزامی‌کردن و واجب کردن حکم: {{قرآن|وَ قَضی رَبُّکَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِیَّاهُ|سوره=اسراء|آیه=۲۳|ترجمه=پروردگارت حکم کرده (امر کرده) که جز او را نپرستید..}}
*به معنای الزام و واجب کردن حکم: {{قرآن|وَ قَضی رَبُّکَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِیَّاهُ|سوره=اسراء|آیه=۲۳|ترجمه=پروردگارت حکم کرده (امر کرده) که جز او را نپرستید..}}
* به معنای اعلام و خبر دادن: {{قرآن|وَ قَضَیْنا إِلی بَنِی إِسْرائِیلَ فِی الْکِتابِ|سوره=اسراء|آیه=۴|ترجمه=ما به بنی اسرائیل در کتاب خبر دادیم.}}
*به معنای اعلام و خبر دادن: {{قرآن|وَ قَضَیْنا إِلی بَنِی إِسْرائِیلَ فِی الْکِتابِ|سوره=اسراء|آیه=۴|ترجمه=ما به بنی اسرائیل در کتاب خبر دادیم.}}
 
قضاء الهی، در اصطلاح علمای علم کلام، در بحث جبر و اختیار، عبارت است از به مرحله نهایی و حتمی رسیدن پدیده‌ای که تمام مقدمات، اسباب و شرایطش فراهم شده است. منظور از قضاء الهی این است که پس از فراهم شدن مقدمات، اسباب و شرایط یک پدیده آنرا به مرحله نهایی و حتمی می‌رساند.<ref name=":1">مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقاید، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۰، ج۱، ص۱۸۰.</ref>


اما قضاء الهی، در اصطلاح متکلمان و علمای علم کلام به خصوص، در مباحث جبر و اختیار، عبارت است از به مرحله نهایی و حتمی رسیدن پدیده‌ای که تمام مقدمات و اسباب و شرایطش فراهم شده است. منظور از قضاء الهی این است که پس از فراهم شدن مقدمات، اسباب و شرایط یک پدیده آنرا به مرحله نهایی و حتمی می‌رساند.<ref name=":1" />
==معنای قدر==
== قضا و قدر علمی ==
مقصود از قدر یا همان تقدیر الهی، این است که خداوند برای هر پدیده‌ای، اندازه و حدودِ کمی و کیفی و زمانی و مکانی خاص قرار داده است.<ref name=":1" /> مرحله قَدَر مقدم بر قضاء است. مرحله قدر مرحله اندازه‌گیری و فراهم کردن اسباب و زمینه کار است و مرحله قضاء، مرحله پایان کار و یکسره شدن کار است.
تقدیر علمی این است که، خدا می‌داند که هر چیزی، در چه زمان و مکانی و به چه صورت تحقق می‌یابد. علم داشتن خدا به فراهم شدن مقدمات، علت‌های پیدایش پدیده‌ها و به وقوع حتمی آنها را قضاء و قدر علمی می‌گویند. این معنا از قضا و قدر، منافاتی با اختیار انسان ندارد. خدا می‌داند که انسان با اختیار خود کدام راه را انتخاب می‌کند، به سمت گناه می‌رود یا عمل درست. این عمل اختیاری انسان و نتیجه‌ای که بر آن مترتب می‌شود، در علم الهی قرار دارد و به آن قضا و قدر علمی گفته می‌شود.


== قضا و قدر عینی ==
==قضا و قدر علمی و عینی==
برای شیء در خارج اندازه‌ای ایجاد می‌شود و حدود آن معین می‌شود؛ و اینکه شیء در چه شرائطی و با چه خصوصیاتی و از چه مجرائی باید تحقق یابد.
قضا و قدر به دو قسم علمی و عینی تقسیم می‌شوند:


همه موجودات این عالم، دارای حدود، قیود و مشخصات خاصی هستند و هیچ موجودی نامحدود نیست؛ حتی افعال اختیاری انسان دارای حدود و شرائطی است. برای نمونه با دست یا چشم نمی‌توان حرف زد و دهان هم برای سخن گفتن دارای شرائطی است از جمله سالم بودن شش، حنجره، زبان، دندان و لب و … است.  
===قضا و قدر علمی===
{{اصلی|ارتباط علم خداوند و اختیار انسان}}
تقدیر علمی این است که، خدا می‌داند هر چیزی، در چه زمان و مکانی و به چه صورت تحقق می‌یابد. علم داشتن خدا به فراهم شدن مقدمات، علت‌های پیدایش پدیده‌ها و وقوع حتمی آنها را قضاء و قدر علمی می‌گویند. این معنا از قضا و قدر، منافاتی با اختیار انسان ندارد. خدا می‌داند که انسان با اختیار خود کدام راه را انتخاب می‌کند، به سمت گناه می‌رود یا عمل درست. این عمل اختیاری انسان و نتیجه‌ای که بر آن مترتب می‌شود، در علم الهی قرار دارد.{{مدرک|آبان۱۴۰۳}}


سایر اعمال و افعال انسانی و دیگر موجودات، همگی دارای حدود و قیودی هستند. خداوند فرموده که انسان در کره زمین باشد نه کره‌ای دیگر. یا خواسته که به این شکل و قیافه باشد. یا برخی‌ها را مرد و برخی‌ها را زن، یا بعضی‌ها سفید و برخی‌ها سیاه و … و صدها تقدیر دیگر الهی که همگی معین و منظم و حساب شده‌اند.  
===قضا و قدر عینی===
همه موجودات این عالم، دارای حدود، قیود و مشخصات خاصی هستند و هیچ موجودی نامحدود نیست؛ حتی افعال اختیاری انسان دارای حدود و شرائطی است. برای نمونه با دست یا چشم نمی‌توان حرف زد و دهان هم برای سخن گفتن دارای شرائطی از جمله سالم بودن حنجره، زبان، دندان و لب و … است.  


اعمال و رفتار کرداری ما به همان اندازه که محدود به شرایط و حدود جهان مادی است به همان اندازه با اختیار، آزادی و انتخاب خودشان صورت گیرد.{{مطالعه بیشتر}}
قضا و قدر عینی به این معنا است که برای شیء، اندازه‌ای ایجاد و حدود آن معین شود و اینکه در چه شرائطی و با چه خصوصیاتی و از چه راه‌هایی تحقق یابد.  


== مطالعه بیشتر ==
اعمال انسان‌ها و دیگر موجودات، همگی دارای حدود و قیودی هستند. خداوند فرموده که انسان در کره زمین باشد نه کره‌ای دیگر. یا خواسته که به این شکل و قیافه باشد. یا برخی مرد و برخی دیگر زن، یا بعضی‌ها سفید و برخی‌ها سیاه و … و صدها تقدیر الهی دیگر.  
* مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش فلسفه، ج۲، سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۶۵.
* ربانی گلپایگانی، علی، جبر و اختیار، مؤسسه تحقیقاتی سید الشهداء، ۱۳۶۸.
<span></span>


== منابع ==
اعمال و رفتار ما به همان اندازه که محدود به شرایط و حدود جهان مادی است به همان اندازه با اختیار، آزادی و انتخاب صورت گیرد.{{مدرک|آبان۱۴۰۳}}
 
{{مطالعه بیشتر}}
 
==مطالعه بیشتر==
* قضا و قدر از ديدگاه قرآن و روايات، محمدحسن صاحبدل،طيبه زارع اندريان،محمدصاحبدل،هلن افسرى، قم، بيان جوان، ۱۳۸۶ش.
*ربانی گلپایگانی، علی، جبر و اختیار، مؤسسه تحقیقاتی سید الشهداء، ۱۳۶۸ش.
 
==منابع==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = کلام
  | شاخه اصلی = کلام
|شاخه فرعی۱ = عدل الهی
| شاخه فرعی۱ = عدل الهی
|شاخه فرعی۲ = جبر و اختیار
| شاخه فرعی۲ = جبر و اختیار
|شاخه فرعی۳ =
| شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه = شد
  | تیترها =
  | تیترها = شد
  | ویرایش =
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =شد
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی =
  | بازبینی نویسنده =  
| بازبینی =شد
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =ج
  | کیفیت =
  | کیفیت =ب
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
[[رده:قضا و قدر]]
<references />

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۰۶

سؤال

قضا و قدر چیست؟

درگاه‌ها
واژه-ها.png


قضاء الهی این است که پس از فراهم شدن مقدمات، اسباب و شرایط مادی، یک پدیده به مرحله نهایی و حتمی می‌رسد.

قَدَر یا همان تقدیر الهی این است که خداوند برای هر پدیده‌ای، اندازه و محدوده‌ای قرار داده که تحت تأثیر عوامل تدریجی، تحقق می‌یابد.

قضا و قدر به دو قسم علمی و عینی تقسیم می‌شود: قضا و قدر علمی این است که خدا می‌داند هر چیزی، در چه زمان و مکانی و به چه صورت تحقق می‌یابد. این معنا از قضا و قدر، منافاتی با اختیار انسان ندارد. خداوند در این قضا و قدر می‌داند که انسان با اختیار خود کدام راه را انتخاب می‌کند، به سمت گناه می‌رود یا عمل درست.

قضا و قدر عینی به این معنا است که برای شیء، اندازه‌ای ایجاد و حدود آن معین شود. اعمال انسان‌ها و دیگر موجودات، همگی دارای حدود و قیودی هستند. زندگی انسان در کره زمین، شکل و قیافه، مرد یا زن بودن، سفید یا سیاه بودن و … از قضا و قدر عینی هستند. اعمال و رفتار ما به همان اندازه که محدود به جهان مادی است به همان اندازه با اختیار، آزادی و انتخاب صورت می‌گیرد.

معنای قضا

کلمه قضاء در لغت به معنای فیصله دادن است، فعل باشد یا گفتار، به خداوند نسبت داده شود یا به غیر خدا.[۱] همچنین به معنای به انجام رساندن و داوری کردن نیز است.[۲] کلمه قاضی نیز از آن جهت که میان دو طرف، حکم می‌کند و به کار آنها فیصله می‌دهد، قاضی نامیده می‌شود.[۲]

قضاء در اصطلاح قرآنی به سه معنا به کار رفته است:[۳]

  • قضاء به معنای خلق، آفرینش و پایان کار است:﴿وَ قَضاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ فِی یَوْمَیْنِ؛ آسمان‌های هفت‌گانه را در دو روز خلق کرده و به پایان رساند.(فصلت:۱۲)
  • به معنای الزام و واجب کردن حکم: ﴿وَ قَضی رَبُّکَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِیَّاهُ؛ پروردگارت حکم کرده (امر کرده) که جز او را نپرستید..(اسراء:۲۳)
  • به معنای اعلام و خبر دادن: ﴿وَ قَضَیْنا إِلی بَنِی إِسْرائِیلَ فِی الْکِتابِ؛ ما به بنی اسرائیل در کتاب خبر دادیم.(اسراء:۴)

قضاء الهی، در اصطلاح علمای علم کلام، در بحث جبر و اختیار، عبارت است از به مرحله نهایی و حتمی رسیدن پدیده‌ای که تمام مقدمات، اسباب و شرایطش فراهم شده است. منظور از قضاء الهی این است که پس از فراهم شدن مقدمات، اسباب و شرایط یک پدیده آنرا به مرحله نهایی و حتمی می‌رساند.[۴]

معنای قدر

مقصود از قدر یا همان تقدیر الهی، این است که خداوند برای هر پدیده‌ای، اندازه و حدودِ کمی و کیفی و زمانی و مکانی خاص قرار داده است.[۴] مرحله قَدَر مقدم بر قضاء است. مرحله قدر مرحله اندازه‌گیری و فراهم کردن اسباب و زمینه کار است و مرحله قضاء، مرحله پایان کار و یکسره شدن کار است.

قضا و قدر علمی و عینی

قضا و قدر به دو قسم علمی و عینی تقسیم می‌شوند:

قضا و قدر علمی

تقدیر علمی این است که، خدا می‌داند هر چیزی، در چه زمان و مکانی و به چه صورت تحقق می‌یابد. علم داشتن خدا به فراهم شدن مقدمات، علت‌های پیدایش پدیده‌ها و وقوع حتمی آنها را قضاء و قدر علمی می‌گویند. این معنا از قضا و قدر، منافاتی با اختیار انسان ندارد. خدا می‌داند که انسان با اختیار خود کدام راه را انتخاب می‌کند، به سمت گناه می‌رود یا عمل درست. این عمل اختیاری انسان و نتیجه‌ای که بر آن مترتب می‌شود، در علم الهی قرار دارد.[نیازمند منبع]

قضا و قدر عینی

همه موجودات این عالم، دارای حدود، قیود و مشخصات خاصی هستند و هیچ موجودی نامحدود نیست؛ حتی افعال اختیاری انسان دارای حدود و شرائطی است. برای نمونه با دست یا چشم نمی‌توان حرف زد و دهان هم برای سخن گفتن دارای شرائطی از جمله سالم بودن حنجره، زبان، دندان و لب و … است.

قضا و قدر عینی به این معنا است که برای شیء، اندازه‌ای ایجاد و حدود آن معین شود و اینکه در چه شرائطی و با چه خصوصیاتی و از چه راه‌هایی تحقق یابد.

اعمال انسان‌ها و دیگر موجودات، همگی دارای حدود و قیودی هستند. خداوند فرموده که انسان در کره زمین باشد نه کره‌ای دیگر. یا خواسته که به این شکل و قیافه باشد. یا برخی مرد و برخی دیگر زن، یا بعضی‌ها سفید و برخی‌ها سیاه و … و صدها تقدیر الهی دیگر.

اعمال و رفتار ما به همان اندازه که محدود به شرایط و حدود جهان مادی است به همان اندازه با اختیار، آزادی و انتخاب صورت گیرد.[نیازمند منبع]


مطالعه بیشتر

  • قضا و قدر از ديدگاه قرآن و روايات، محمدحسن صاحبدل،طيبه زارع اندريان،محمدصاحبدل،هلن افسرى، قم، بيان جوان، ۱۳۸۶ش.
  • ربانی گلپایگانی، علی، جبر و اختیار، مؤسسه تحقیقاتی سید الشهداء، ۱۳۶۸ش.

منابع

  1. راغب اصفهانی، حسین، مفردات الفاظ القرآن، ص۴۰۶.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقاید، ج۱، ص۱۸۰ و آموزش فلسفه، ج۲، ص۴۰۸.
  3. حلی، کشف المراد، مؤسسه نشر اسلامی، ص۳۱۵.
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقاید، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۰، ج۱، ص۱۸۰.