قضا و قدر: تفاوت میان نسخه‌ها

(ابرابزار)
(اصلاح ارقام)
 
(۱۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{ویرایش}}
{{سوال}}
{{سوال}}
در رابطه با معنای جبر و اختیار؛ قضا وقدر توضیح دهید؟
قضا و قدر چیست؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
کلمه قضاء به حسب اصل لغت همان‌طور که راغب در مفردات قرآن آورده عبارت است از: فیصله دادن، خواه فعلی باشد و خواه قولی، خواه به خداوند نسبت داده شود یا به غیر خدا.<ref>المفردات، راغب اصفهانی، ص۴۰۶.</ref>
{{درگاه|واژه‌ها}}
'''قضاء الهی''' این است که پس از فراهم شدن مقدمات، اسباب و شرایط مادی، یک پدیده به مرحله نهایی و حتمی می‌رسد.


قاضی را از این جهت قاضی می‌گویند، که میان متخاصمین حکم می‌کند و به کار آنها فیصله می‌دهد. پس معلوم شد که قضا، به معنای یکسره کردن و به انجام رساندن و داوری کردن استعمال می‌شود.<ref>ر. ک. مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقاید، ج۱، ص۱۸۰ و آموزش فلسفه، ج۲، ص۴۰۸.</ref>
'''قَدَر یا همان تقدیر الهی''' این است که خداوند برای هر پدیده‌ای، اندازه و محدوده‌ای قرار داده که تحت تأثیر عوامل تدریجی، تحقق می‌یابد.


قضاء در اصطلاح قرآنی به سه معنا به کار رفته است:<ref>حلی، کشف المراد، مؤسسه نشر اسلامی، ص۳۱۵.</ref> ۱. قضاء به معنای خلق و آفرینش و پایان کار است. خداوند متعال می‌فرماید: {{قرآن|وَ قَضاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ فِی یَوْمَیْنِ<ref>فصلت/ ۱۲.</ref> آسمانهای هفت‌گانه را در دو روز خلق و به پایان رساند.
قضا و قدر به دو قسم علمی و عینی تقسیم می‌شود: قضا و قدر علمی این است که خدا می‌داند هر چیزی، در چه زمان و مکانی و به چه صورت تحقق می‌یابد. این معنا از قضا و قدر، منافاتی با اختیار انسان ندارد. خداوند در این قضا و قدر می‌داند که انسان با اختیار خود کدام راه را انتخاب می‌کند، به سمت گناه می‌رود یا عمل درست.


۲. به معنای حکم الزامی کردن و واجب کردن. قرآن می‌فرماید: {{قرآن|وَ قَضی رَبُّکَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِیَّاهُ}}<ref>اسراء/ ۲۳.</ref> پروردگارت حکم کرده (امر کرده) که جز او را نپرستید.
قضا و قدر عینی به این معنا است که برای شیء، اندازه‌ای ایجاد و حدود آن معین شود. اعمال انسان‌ها و دیگر موجودات، همگی دارای حدود و قیودی هستند. زندگی انسان در کره زمین، شکل و قیافه، مرد یا زن بودن، سفید یا سیاه بودن و … از قضا و قدر عینی هستند. اعمال و رفتار ما به همان اندازه که محدود به جهان مادی است به همان اندازه با اختیار، آزادی و انتخاب صورت می‌گیرد.


۳. به معنای اعلام و خبر دادن است. {{قرآن|وَ قَضَیْنا إِلی بَنِی إِسْرائِیلَ فِی الْکِتابِ}}<ref>اسراء/ ۴.</ref> ما به بنی اسرائیل در کتاب (تورات) خبر دادیم.
==معنای قضا==
کلمه قضاء در لغت به معنای فیصله دادن است، فعل باشد یا گفتار، به خداوند نسبت داده شود یا به غیر خدا.<ref>راغب اصفهانی، حسین، مفردات الفاظ القرآن، ص۴۰۶.</ref> همچنین به معنای به انجام رساندن و داوری کردن نیز است.<ref name=":0">مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقاید، ج۱، ص۱۸۰ و آموزش فلسفه، ج۲، ص۴۰۸.</ref> کلمه قاضی نیز از آن جهت که میان دو طرف، حکم می‌کند و به کار آنها فیصله می‌دهد، قاضی نامیده می‌شود.<ref name=":0" />


امّا قضاء الهی، در اصطلاح متکلمین و علمای علم کلام به خصوص، در مباحث جبر و اختیار، عبارت است از به مرحله نهایی و حتمی رسیدن پدیده‌ای که تمام مقدمات و اسباب و شرایطش فراهم شده است.
قضاء در اصطلاح قرآنی به سه معنا به کار رفته است:<ref>حلی، کشف المراد، مؤسسه نشر اسلامی، ص۳۱۵.</ref>


== امّا اصطلاح قدر و تقدیر ==
*قضاء به معنای خلق، آفرینش و پایان کار است:{{قرآن|وَ قَضاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ فِی یَوْمَیْنِ|ترجمه=آسمان‌های هفت‌گانه را در دو روز خلق کرده و به پایان رساند.|سوره=فصلت|آیه=۱۲}}
تقدیر که قَدْر و قَدَر در موردش به کار رفته است به معنای اندازه گرفتن یا ایجاد اندازه کردن است.
*به معنای الزام و واجب کردن حکم: {{قرآن|وَ قَضی رَبُّکَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِیَّاهُ|سوره=اسراء|آیه=۲۳|ترجمه=پروردگارت حکم کرده (امر کرده) که جز او را نپرستید..}}
*به معنای اعلام و خبر دادن: {{قرآن|وَ قَضَیْنا إِلی بَنِی إِسْرائِیلَ فِی الْکِتابِ|سوره=اسراء|آیه=۴|ترجمه=ما به بنی اسرائیل در کتاب خبر دادیم.}}


قَدْر و قَدَر به معنای اندازه است و تقدیر، به معنای ایجاد اندازه و کمیت و مقدار شیء است.<ref>ابن فارس، المقاییس اللغه، ج۵، ص۶۳، همچنین المفردات، راغب، ص۳۹۵.</ref>
قضاء الهی، در اصطلاح علمای علم کلام، در بحث جبر و اختیار، عبارت است از به مرحله نهایی و حتمی رسیدن پدیده‌ای که تمام مقدمات، اسباب و شرایطش فراهم شده است. منظور از قضاء الهی این است که پس از فراهم شدن مقدمات، اسباب و شرایط یک پدیده آنرا به مرحله نهایی و حتمی می‌رساند.<ref name=":1">مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقاید، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۰، ج۱، ص۱۸۰.</ref>


گاهی قضاء و قدر به صورت مترادف، به معنای «سرنوشت» بکار می‌رود؛ ولی با توجه به مفهوم این دو، می‌توانیم بگوئیم مرحله قَدَر مقدم بر قضاء است. مرحله قدر مرحله اندازه‌گیری و فراهم کردن اسباب و زمینه کار است و مرحله قضاء، مرحله پایان کار و یکسره شدن کار است. مانند خیاط که ابتدا لباسی را که می‌خواهد بدوزد بر روی پارچه‌ای که در دست دارد، اندازه‌گیری می‌کند و آنگاه آن را بر طبق همان اندازه و حدود و مشخصات می‌دوزد.<ref>طباطبائی، سید محمد حسین، نهایه الحکمه، ترجمه علی شیروانی، ج۳، ص۲۸۲.</ref> با توجه این معنا، منظور از تقدیر الهی این است که خدای متعال برای هر پدیده‌ای، اندازه و حدود کمی و کیفی و زمانی و مکانی خاصّی قرار داده است که تحت تأثیر علل و عوامل تدریجی، تحقق می‌یابد؛ و منظور از قضاء الهی این است که پس از فراهم شدن مقدمات و اسباب و شرایط یک پدیده آنرا به مرحله نهایی و حتمی می‌رساند.<ref>ر. ک. مصباح یزدی، آموزش عقاید، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۰، ج۱، ص۱۸۰.</ref>
==معنای قدر==
مقصود از قدر یا همان تقدیر الهی، این است که خداوند برای هر پدیده‌ای، اندازه و حدودِ کمی و کیفی و زمانی و مکانی خاص قرار داده است.<ref name=":1" /> مرحله قَدَر مقدم بر قضاء است. مرحله قدر مرحله اندازه‌گیری و فراهم کردن اسباب و زمینه کار است و مرحله قضاء، مرحله پایان کار و یکسره شدن کار است.


اقسام تقدیر: ۱. تقدیر علمی: منظور از این تقدیر این است که، خدا می‌داند که هر چیزی، در چه زمان و مکانی و به چه صورت تحقق می‌یابد. به عبارتی، علم داشتن خدا به فراهم شدن مقدمات و اسباب و شرایط پیدایش پدیده‌ها و نیز علم به وقوع حتمی آنها را قضاء و قدر علمی می‌گویند. لازم است ذکر شود، این معنا از قضا و قدر منافاتی با اختیار انسان ندارد. زیرا وقتی که خدا می‌داند که مثلاً انسان فلان گناه را انجام می‌دهد، می‌کند یا فلان ثواب را معنایش جبر نیست؛ بلکه از جمله قَدَرها و مقدرها همین است که انسان از مجاری اختیار و انتخابِ خود، افعالش را انجام دهد و اگر خلاف این باشد، خلاف تقدیر الهی است. خلاصه چون خدا می‌داند که هر انسانی با اراده و اختیارِ خود چه می‌کند؛ لذا با همین صورت و ویژگی‌ها، در علم الهی آمده است.
==قضا و قدر علمی و عینی==
قضا و قدر به دو قسم علمی و عینی تقسیم می‌شوند:
 
===قضا و قدر علمی===
{{اصلی|ارتباط علم خداوند و اختیار انسان}}
تقدیر علمی این است که، خدا می‌داند هر چیزی، در چه زمان و مکانی و به چه صورت تحقق می‌یابد. علم داشتن خدا به فراهم شدن مقدمات، علت‌های پیدایش پدیده‌ها و وقوع حتمی آنها را قضاء و قدر علمی می‌گویند. این معنا از قضا و قدر، منافاتی با اختیار انسان ندارد. خدا می‌داند که انسان با اختیار خود کدام راه را انتخاب می‌کند، به سمت گناه می‌رود یا عمل درست. این عمل اختیاری انسان و نتیجه‌ای که بر آن مترتب می‌شود، در علم الهی قرار دارد.{{مدرک|آبان۱۴۰۳}}
 
===قضا و قدر عینی===
همه موجودات این عالم، دارای حدود، قیود و مشخصات خاصی هستند و هیچ موجودی نامحدود نیست؛ حتی افعال اختیاری انسان دارای حدود و شرائطی است. برای نمونه با دست یا چشم نمی‌توان حرف زد و دهان هم برای سخن گفتن دارای شرائطی از جمله سالم بودن حنجره، زبان، دندان و لب و … است.
 
قضا و قدر عینی به این معنا است که برای شیء، اندازه‌ای ایجاد و حدود آن معین شود و اینکه در چه شرائطی و با چه خصوصیاتی و از چه راه‌هایی تحقق یابد.
 
اعمال انسان‌ها و دیگر موجودات، همگی دارای حدود و قیودی هستند. خداوند فرموده که انسان در کره زمین باشد نه کره‌ای دیگر. یا خواسته که به این شکل و قیافه باشد. یا برخی مرد و برخی دیگر زن، یا بعضی‌ها سفید و برخی‌ها سیاه و … و صدها تقدیر الهی دیگر.  
 
اعمال و رفتار ما به همان اندازه که محدود به شرایط و حدود جهان مادی است به همان اندازه با اختیار، آزادی و انتخاب صورت گیرد.{{مدرک|آبان۱۴۰۳}}


۲. تقدیر عینی: به این معنا که برای شیء در خارج اندازه‌ای ایجاد می‌شود و حدود آن معین می‌شود؛ و اینکه شیء در چه شرائطی و با چه خصوصیاتی و از چه مجرائی باید تحقق یابد. چنان‌که همه موجودات این عالم دارای حدود و قیود و مشخصات خاصی می‌باشند و هیچ موجودی نامحدود نیست؛ حتی افعال اختیاری انسان دارای حدود و شرائطی است. مثلاً با دست یا چشم نمی‌شود حرف زد؛ و دهان هم دارای شرائطی است و اسباب و جهاز مخصوص خودش را طلب می‌کند که عبارتند از شش‌ها و حنجره‌ها و زبان و دندان و لب و… همگی باید سالم باشند تا انسان بتواند حرف بزند؛ و همین‌طور، سایر اعمال و افعال انسانی و دیگر موجود است که همگی دارای حدود و قیودی هستند. خداوند متعال فرموده که انسان در کره زمین باشد نه کره‌ای دیگر. یا خواسته که به این شکل و قیافه باشد. یا برخی‌ها را مرد و برخی‌ها را زن، یا بعضی‌ها سفید و برخی‌ها سیاه و… و صدها تقدیر دیگر الهی که همگی معین و منظم و حساب شده‌اند. حتی همین اعمال و رفتار کرداری که از ما صادر می‌شود، علاوه بر اینکه جبراً اعضا و جوارحی که در این رابطه لازم است به ما داده است تا فلان کار را انجام دهیم، همین‌طور مقدر فرموده که این افعال و رفتار انسانها با قید اختیار و آزادی و انتخاب خودشان صورت گیرد. به عبارتی ما جبراً دارای خصوصیت انتخاب و قدرت و تصمیم‌گیری و اختیار هستیم. پس در اینجا هم جای توهم جبر در اعمال اختیاری انسان نیست.
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}


== مطالعه بیشتر ==
==مطالعه بیشتر==
* مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش فلسفه، ج۲، سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۶۵.
* قضا و قدر از ديدگاه قرآن و روايات، محمدحسن صاحبدل،طيبه زارع اندريان،محمدصاحبدل،هلن افسرى، قم، بيان جوان، ۱۳۸۶ش.
* ربانی گلپایگانی، علی، جبر و اختیار، مؤسسه تحقیقاتی سید الشهداء، ۱۳۶۸.
*ربانی گلپایگانی، علی، جبر و اختیار، مؤسسه تحقیقاتی سید الشهداء، ۱۳۶۸ش.
{{پایان مطالعه بیشتر}}


== منابع ==
==منابع==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = کلام
  | شاخه اصلی = کلام
|شاخه فرعی۱ = عدل الهی
| شاخه فرعی۱ = عدل الهی
|شاخه فرعی۲ = جبر و اختیار
| شاخه فرعی۲ = جبر و اختیار
|شاخه فرعی۳ =
| شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه = شد
  | تیترها =
  | تیترها = شد
  | ویرایش =
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =شد
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی =
  | بازبینی نویسنده =  
| بازبینی =شد
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =ج
  | کیفیت =
  | کیفیت =ب
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
[[رده:قضا و قدر]]
<references />

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۰۶

سؤال

قضا و قدر چیست؟

درگاه‌ها
واژه-ها.png


قضاء الهی این است که پس از فراهم شدن مقدمات، اسباب و شرایط مادی، یک پدیده به مرحله نهایی و حتمی می‌رسد.

قَدَر یا همان تقدیر الهی این است که خداوند برای هر پدیده‌ای، اندازه و محدوده‌ای قرار داده که تحت تأثیر عوامل تدریجی، تحقق می‌یابد.

قضا و قدر به دو قسم علمی و عینی تقسیم می‌شود: قضا و قدر علمی این است که خدا می‌داند هر چیزی، در چه زمان و مکانی و به چه صورت تحقق می‌یابد. این معنا از قضا و قدر، منافاتی با اختیار انسان ندارد. خداوند در این قضا و قدر می‌داند که انسان با اختیار خود کدام راه را انتخاب می‌کند، به سمت گناه می‌رود یا عمل درست.

قضا و قدر عینی به این معنا است که برای شیء، اندازه‌ای ایجاد و حدود آن معین شود. اعمال انسان‌ها و دیگر موجودات، همگی دارای حدود و قیودی هستند. زندگی انسان در کره زمین، شکل و قیافه، مرد یا زن بودن، سفید یا سیاه بودن و … از قضا و قدر عینی هستند. اعمال و رفتار ما به همان اندازه که محدود به جهان مادی است به همان اندازه با اختیار، آزادی و انتخاب صورت می‌گیرد.

معنای قضا

کلمه قضاء در لغت به معنای فیصله دادن است، فعل باشد یا گفتار، به خداوند نسبت داده شود یا به غیر خدا.[۱] همچنین به معنای به انجام رساندن و داوری کردن نیز است.[۲] کلمه قاضی نیز از آن جهت که میان دو طرف، حکم می‌کند و به کار آنها فیصله می‌دهد، قاضی نامیده می‌شود.[۲]

قضاء در اصطلاح قرآنی به سه معنا به کار رفته است:[۳]

  • قضاء به معنای خلق، آفرینش و پایان کار است:﴿وَ قَضاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ فِی یَوْمَیْنِ؛ آسمان‌های هفت‌گانه را در دو روز خلق کرده و به پایان رساند.(فصلت:۱۲)
  • به معنای الزام و واجب کردن حکم: ﴿وَ قَضی رَبُّکَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِیَّاهُ؛ پروردگارت حکم کرده (امر کرده) که جز او را نپرستید..(اسراء:۲۳)
  • به معنای اعلام و خبر دادن: ﴿وَ قَضَیْنا إِلی بَنِی إِسْرائِیلَ فِی الْکِتابِ؛ ما به بنی اسرائیل در کتاب خبر دادیم.(اسراء:۴)

قضاء الهی، در اصطلاح علمای علم کلام، در بحث جبر و اختیار، عبارت است از به مرحله نهایی و حتمی رسیدن پدیده‌ای که تمام مقدمات، اسباب و شرایطش فراهم شده است. منظور از قضاء الهی این است که پس از فراهم شدن مقدمات، اسباب و شرایط یک پدیده آنرا به مرحله نهایی و حتمی می‌رساند.[۴]

معنای قدر

مقصود از قدر یا همان تقدیر الهی، این است که خداوند برای هر پدیده‌ای، اندازه و حدودِ کمی و کیفی و زمانی و مکانی خاص قرار داده است.[۴] مرحله قَدَر مقدم بر قضاء است. مرحله قدر مرحله اندازه‌گیری و فراهم کردن اسباب و زمینه کار است و مرحله قضاء، مرحله پایان کار و یکسره شدن کار است.

قضا و قدر علمی و عینی

قضا و قدر به دو قسم علمی و عینی تقسیم می‌شوند:

قضا و قدر علمی

تقدیر علمی این است که، خدا می‌داند هر چیزی، در چه زمان و مکانی و به چه صورت تحقق می‌یابد. علم داشتن خدا به فراهم شدن مقدمات، علت‌های پیدایش پدیده‌ها و وقوع حتمی آنها را قضاء و قدر علمی می‌گویند. این معنا از قضا و قدر، منافاتی با اختیار انسان ندارد. خدا می‌داند که انسان با اختیار خود کدام راه را انتخاب می‌کند، به سمت گناه می‌رود یا عمل درست. این عمل اختیاری انسان و نتیجه‌ای که بر آن مترتب می‌شود، در علم الهی قرار دارد.[نیازمند منبع]

قضا و قدر عینی

همه موجودات این عالم، دارای حدود، قیود و مشخصات خاصی هستند و هیچ موجودی نامحدود نیست؛ حتی افعال اختیاری انسان دارای حدود و شرائطی است. برای نمونه با دست یا چشم نمی‌توان حرف زد و دهان هم برای سخن گفتن دارای شرائطی از جمله سالم بودن حنجره، زبان، دندان و لب و … است.

قضا و قدر عینی به این معنا است که برای شیء، اندازه‌ای ایجاد و حدود آن معین شود و اینکه در چه شرائطی و با چه خصوصیاتی و از چه راه‌هایی تحقق یابد.

اعمال انسان‌ها و دیگر موجودات، همگی دارای حدود و قیودی هستند. خداوند فرموده که انسان در کره زمین باشد نه کره‌ای دیگر. یا خواسته که به این شکل و قیافه باشد. یا برخی مرد و برخی دیگر زن، یا بعضی‌ها سفید و برخی‌ها سیاه و … و صدها تقدیر الهی دیگر.

اعمال و رفتار ما به همان اندازه که محدود به شرایط و حدود جهان مادی است به همان اندازه با اختیار، آزادی و انتخاب صورت گیرد.[نیازمند منبع]


مطالعه بیشتر

  • قضا و قدر از ديدگاه قرآن و روايات، محمدحسن صاحبدل،طيبه زارع اندريان،محمدصاحبدل،هلن افسرى، قم، بيان جوان، ۱۳۸۶ش.
  • ربانی گلپایگانی، علی، جبر و اختیار، مؤسسه تحقیقاتی سید الشهداء، ۱۳۶۸ش.

منابع

  1. راغب اصفهانی، حسین، مفردات الفاظ القرآن، ص۴۰۶.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقاید، ج۱، ص۱۸۰ و آموزش فلسفه، ج۲، ص۴۰۸.
  3. حلی، کشف المراد، مؤسسه نشر اسلامی، ص۳۱۵.
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقاید، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۰، ج۱، ص۱۸۰.