جهاد کبیر: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
خط ۲۹: خط ۲۹:
جهاد در یک دسته بندی به دو دسته «جهاد اکبر» و «جهاد اصغر» دسته بندی شده است. مقصود از جهاد اکبر جهاد و مبارزه با [[نفس اماره در قرآن|نفس اماره]] است.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://fa.wikifeqh.ir/%D8%AC%D9%87%D8%A7%D8%AF_%D8%A7%DA%A9%D8%A8%D8%B1|عنوان=جهاد اکبر|تاریخ بازبینی=1 فروردین 1403|سال=1403}}</ref> اما جهاد اصغر به معنای مبارزه و جهاد با دشمنان اسلام است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کافی|عنوان کتاب=کافی|سال=1363|نام=محمد بن یعقوب|نام خانوادگی=کلینی|ناشر=دارالکتب الاسلامیة|جلد=5|صفحه=593|مکان=تهران}}</ref> به عبارتی جهاد اکبر جنگ با دشمن درونی و جهاد اصغر جنگ با دشمن بیرونی و خارجی است.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=44574|عنوان=بیانات در منزل سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی|تاریخ بازبینی=13 دی 1398|سال=1403}}</ref>
جهاد در یک دسته بندی به دو دسته «جهاد اکبر» و «جهاد اصغر» دسته بندی شده است. مقصود از جهاد اکبر جهاد و مبارزه با [[نفس اماره در قرآن|نفس اماره]] است.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://fa.wikifeqh.ir/%D8%AC%D9%87%D8%A7%D8%AF_%D8%A7%DA%A9%D8%A8%D8%B1|عنوان=جهاد اکبر|تاریخ بازبینی=1 فروردین 1403|سال=1403}}</ref> اما جهاد اصغر به معنای مبارزه و جهاد با دشمنان اسلام است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کافی|عنوان کتاب=کافی|سال=1363|نام=محمد بن یعقوب|نام خانوادگی=کلینی|ناشر=دارالکتب الاسلامیة|جلد=5|صفحه=593|مکان=تهران}}</ref> به عبارتی جهاد اکبر جنگ با دشمن درونی و جهاد اصغر جنگ با دشمن بیرونی و خارجی است.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=44574|عنوان=بیانات در منزل سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی|تاریخ بازبینی=13 دی 1398|سال=1403}}</ref>


یکی از انواع جهاد اصغر، جهادی است که در قرآن کریم از آن تعبیر به «جهاد کبیر» شده است. لذا همان گونه که گفته شد جهاد اصغر مطلق مقابله با دشمن خارجی است که قتال و هم چنین «جهاد کبیر»، هر کدام یکی از این انواع مقابله ها می باشند. یعنی قتال نوعی جهاد اصغر و جهاد کبیر نیز نوعی جهاد اصغر است. رهبر معظم انقلاب(حفظه الله) در چند مجلس سخنرانی به «جهاد کبیر» اشاره کرده اند و معنای آن را توضیح داده اند اما در دو مورد از این مجالس به تبیین بیشتری پرداختند که اولین مجلس، مجلس سخنرانی ایشان در دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین(ع) در سوم خرداد سال ۱۳۹۵ و دومین مجلس، دیدار ایشان با نماینگان مجلس خبرگان است که چند روز بعد از سخنرانی ایشان در دانشگاه در تاریخ ششم خرداد ماه منعقد گردیده است. در سخنرانی اول ایشان توضیحی بنابر توضیحات علامه طباطبایی(ره) در المیزان بیان فرمودند و نظر ایشان را تقویت کردند اما در دیدار با نمایندگان مجلس خبرگان، نظر دیگری را مطرح کردند که البته نتیجه هر دو دیدگاه به یک نقطه ختم می شود.
یکی از انواع جهاد اصغر، جهادی است که در قرآن کریم از آن تعبیر به «جهاد کبیر» شده است. لذا «جهاد کبیر» نوعی مبارزه با دشمن خارجی است. آیه ای که واژه «جهاد کبیر» در آن آمده است، آیه 52 سوره فرقان است که می فرماید: «فَلا تُطِعِ الكافِرينَ وَجاهِدهُم بِهِ جِهادًا كَبيرًا». یکی از علمایی که به تبیین این نوع جهاد پرداخته اند آیت الله العظمی خامنه ای می باشد. ایشان در چند مجلس سخنرانی به «جهاد کبیر» اشاره کرده اند و معنای آن را توضیح داده اند اما در دو مورد از این مجالس به تبیین بیشتری پرداختند که محور بحث هستند. در یکی از این مجالس دیدگاه علامه طباطبایی و برخی دیگر از مفسرین را در توضیح این آیه بیان می کنند و در مجلس دیگر نظر دیگری که ظاهراً متعلق به خود ایشان است را بیان می کنند.
محور اصلی سخنان مقام معظم رهبری در باب «جهاد کبیر»، آیه شریفه ۵۲ سوره مبارکه فرقان است که می فرماید:«فَلا تُطِعِ الكافِرينَ وَجاهِدهُم بِهِ جِهادًا كَبيرًا». ایشان در توضیح این آیه به بحث از مرجع ضمیر در «به» می پردازند و سپس توضیحات را بر این اساس بیان می کنند.
 
مرحوم علامه طباطبایی(ره) در تفسیر المیزان معتقدند ضمیر «به» به قرآن و وحی برمی گردد که در این صورت معنای آیه چنین می شود:«از کافران اطاعت مکن و با آن ها به وسیله قرآن و کتاب خدا جهاد کن و جهاد تو نیز جهاد کبیر باشد.» ایشان مرجع ضمیر را از سیاق برداشت کردند و مرجع ضمیر مشخصی را از الفاظ استفاده نکرده اند. به تعبیر دیگر به عقیده ایشان مرجع ضمیر، لفظ صریح و یا مصدری که از الفاظ قبل استفاده شود نیست بلکه سیاق آیات گویای مرجع ضمیر در «به» می باشد. (المیزان، ج۱۵،ص۲۲۸) مرحوم علامه طباطبایی(ره) آیه شریفه مذکور را با آیه اول و دوم سوره احزاب که می فرماید:«يا أَيُّهَا النَّبِيُّ اتَّقِ اللَّهَ وَ لا تُطِعِ الْكافِرِينَ وَ الْمُنافِقِينَ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلِيماً حَكِيماً(۱) وَ اتَّبِعْ ما يُوحى‏ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ إِنَّ اللَّهَ كانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيرا(۲)» قرین می دانند؛ اگرچه معتقدند دو آیه مذکور مدنی است و آیه شریفه سوره فرقان مکی است اما در یک سیاق هستند و قرینیت دارند. لذا برای تعیین مرجع ضمیر «به» در آیه ۵۲ سوره فرقان از آیه ۲ سوره احزاب استفاده می کنند و مرجع ضمیر را «قرآن و وحی» می دانند. بنابراین معنای آیات سوره فرقان و آیات سوره احزاب این است که:«ای پیامبر! از برنامه و طرح کافرین[در سوره فرقان] و از برنامه و طرح کافرین و منافقین[در آیات سوره احزاب] تبعیت نکن و از برنامه ای که وحی خدا و کتاب خدا برای تو تعیین کرده است تبعیت کن .»
علامه طباطبایی معتقدند ضمیر «به» در «و جاهدهم به جهاداً کبیراً» به قرآن یا وحی برمی گردد که در این صورت معنای آیه چنین می شود: «از کافران اطاعت مکن و با آن ها به وسیله قرآن و کتاب خدا جهاد کن و جهاد تو نیز جهاد کبیر باشد.» ایشان مرجع ضمیر را از سیاق برداشت کردند و مرجع ضمیر مشخصی را از الفاظ استفاده نکرده اند. به تعبیر دیگر به عقیده ایشان مرجع ضمیر، لفظ صریح و یا مصدری که از الفاظ قبل استفاده شود نیست بلکه سیاق آیات گویای مرجع ضمیر در «به» می باشد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=المیزان فی تفسیر القرآن|عنوان کتاب=المیزان فی تفسیر القرآن|سال=1352|نام=سید محمد حسین|نام خانوادگی=طباطبایی|ناشر=مؤسسة الأعلمي للمطبوعات|جلد=15|صفحه=228|مکان=بیروت}}</ref><ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=33172|عنوان=بیانات در دانشگاه افسرى و تربیت پاسداری امام حسین علیه‌السلام|تاریخ بازبینی=3 خرداد 1395|سال=1403}}</ref>
همان طور که اشاره شد مقام معظم رهبری(حفظه الله) در دیدار با مجلس خبرگان رهبری احتمال دیگری درباره مرجع ضمیر «به» مطرح نمودند که می توان گفت نظر اختصاصی ایشان است. آن احتمال این است که مرجع ضمیر در «به» مصدری باشد که از «لاتطع» انتزاع می گردد. بنابر این احتمال، ترجمه آیه چنین می شود:«از کافرین اطاعت مکن و به وسیله این عدم اطاعتی که از کفار داری، با آن ها جهاد کن و جهادی که انجام می دهی نیز جهاد کبیر باشد .»
 
البته بنابر هر دو احتمال نتیجه یکی است و آن این که خداوند متعال به نبی اکرم(ص) دستور می دهد که از کافرین اطاعت نکن و با آن ها جهاد کبیر انجام بده. مرجع ضمیر چه قرآن و وحی باشد همان طور که مرحوم علامه(ره) فرمودند و چه مرجع ضمیر «عدم الاطاعة» باشد، در هر صورت خداوند به نبی اکرم(ص) دستور داده است که از برنامه و طرح کافرین پیروی نکند و بر اساس قرآن و وحی که برنامه الهی است به اداره جامعه اسلامی بپردازد و همان طور که از فرمایشات مقام معظم رهبری(حفظه الله) قابل استفاده است، مراد از عدم اطاعت از کفار، عدم اطاعت در تمام شئون اداره جامعه اسلامی است یعنی نبی اکرم(ص) در هر شأنی از شئون اداره جامعه و حکومت اسلامی همانند اقتصاد، سیاست، فرهنگ و ...، موظف هستند طبق برنامه ای که خداوند برای ایشان معین کرده است که همان قرآن و وحی است، عمل کنند و نباید از برنامه هایی که کفار و منافقین ارائه می کنند استفاده نمایند.
دیدگاه دیگری که ظاهراً متعلق به آیت الله العظمی خامنه ای می باشد این است که مرجع ضمیر در «به» مصدری باشد که از «لاتطع» انتزاع می گردد. بنابر این احتمال، ترجمه آیه چنین می شود: «از کافرین اطاعت مکن و به وسیله این عدم اطاعتی که از کفار داری، با آن ها جهاد کن و جهادی که انجام می دهی نیز جهاد کبیر باشد.»<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=33198|عنوان=بیانات در دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری|تاریخ بازبینی=6 خرداد 1395|سال=1403}}</ref>
 
البته بنابر هر دو احتمال نتیجه یکی است و آن این که خداوند متعال به نبی اکرم(ص) دستور می دهد که از کافرین اطاعت نکن و با آن ها جهاد کبیر انجام بده. مرجع ضمیر چه قرآن باشد و چه «عدم الاطاعة»، در هر صورت خداوند به نبی اکرم(ص) دستور داده است که از برنامه و طرح کافرین پیروی نکند و بر اساس قرآن و وحی که برنامه الهی است به اداره جامعه اسلامی بپردازد. همان طور که از سخنان آیه الله خامنه ای قابل استفاده است، مراد از عدم اطاعت از کفار، عدم اطاعت در تمام شئون اداره جامعه اسلامی است یعنی نبی اکرم(ص) در هر شأنی از شئون اداره جامعه و حکومت اسلامی همانند اقتصاد، سیاست، فرهنگ و ...، موظف هستند طبق برنامه ای که خداوند برای ایشان معین کرده است که همان قرآن و وحی است، عمل کنند و نباید از برنامه هایی که کفار و منافقین ارائه می کنند استفاده نمایند.
 
دومین مجلس، دیدار ایشان با نماینگان مجلس خبرگان است که چند روز بعد از سخنرانی ایشان در دانشگاه در تاریخ ششم خرداد ماه منعقد گردیده است. در سخنرانی اول ایشان توضیحی بنابر توضیحات علامه طباطبایی(ره) در المیزان بیان فرمودند و نظر ایشان را تقویت کردند اما در دیدار با نمایندگان مجلس خبرگان، نظر دیگری را مطرح کردند که البته نتیجه هر دو دیدگاه به یک نقطه ختم می شود.
 
 
مرحوم علامه طباطبایی(ره) آیه شریفه مذکور را با آیه اول و دوم سوره احزاب که می فرماید:«يا أَيُّهَا النَّبِيُّ اتَّقِ اللَّهَ وَ لا تُطِعِ الْكافِرِينَ وَ الْمُنافِقِينَ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلِيماً حَكِيماً(۱) وَ اتَّبِعْ ما يُوحى‏ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ إِنَّ اللَّهَ كانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيرا(۲)» قرین می دانند؛ اگرچه معتقدند دو آیه مذکور مدنی است و آیه شریفه سوره فرقان مکی است اما در یک سیاق هستند و قرینیت دارند. لذا برای تعیین مرجع ضمیر «به» در آیه ۵۲ سوره فرقان از آیه ۲ سوره احزاب استفاده می کنند و مرجع ضمیر را «قرآن و وحی» می دانند. بنابراین معنای آیات سوره فرقان و آیات سوره احزاب این است که:«ای پیامبر! از برنامه و طرح کافرین[در سوره فرقان] و از برنامه و طرح کافرین و منافقین[در آیات سوره احزاب] تبعیت نکن و از برنامه ای که وحی خدا و کتاب خدا برای تو تعیین کرده است تبعیت کن .»
 


== عدم انحصار جهاد فقهی در قتال ==
== عدم انحصار جهاد فقهی در قتال ==

نسخهٔ ‏۵ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۰۹

سؤال

جهاد کبیر در آیه شریفه ﴿فَلَا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَجَاهِدْهُمْ بِهِ جِهَادًا كَبِيرًا۝۵۲(فرقان:۵۲) به چه معنی است؟ ارتباط آن با جهاد اصغر چیست؟

مسئله جهاد از بدو ظهور اسلام وجود داشته است. فقهاء شیعه در طول تاریخ از این مسئله در کتب فقهی بحث مبسوطی نموده اند. آن چه در مباحث ایشان مشهود است این است که جهاد مدنظر ایشان، جنگ نظامی است. اما جهاد مفهومی اعم از جنگ نظامی دارد و یکی از انواع جهاد است. البته این مطلب مورد غفلت فقهاء نبوده است زیرا امر پوشیده ای نیست اما جهادی که در فقه مطرح می کردند، جنگ نظامی بوده است.[۱] لکن بعد از تحقق انقلاب اسلامی به امامت امام خمینی و در ادامه رهبری آیت الله خامنه ای، جهاد فقهی گسترش یافت زیرا نگاه به فقه شیعه تغییر کرد. لذا نگاه صحیح به فقه این است که جهاد تنها منحصر در جنگ نظامی نیست و شامل تمام تلاش های افراد جامعه اسلامی برای تقویت جامعه اسلامی می گردد و شئونات مختلفی پیدا می کند.[۲]

معنای «جهاد»

جهاد مصدر دوم باب مُفاعَلَة یعنی از باب «جاهَدَ یُجاهِدُ مجاهَدَةً و جِهاداً» می باشد. ماده «جهد» در لغت به معنای به کار گیری تمام توان و وسع برای انجام کاری است. بنابراین «جهاد» بدون تلاش قابل فرض نیست و اگر عنصر تلاش و بذل طاقت از فعلی گرفته شود نمی توان نام جهاد را روی آن فعل نهاد.[۳][۴]

در ادبیات دین اسلام «جهاد» به معنای مطلق بذل وسع و طاقت و مطلق تلاش کردن نیست بلکه به معنای بذل وسع و طاقتی است که در مقابله با دشمن باشد؛ حال چه دشمن درونی انسان که نفس اماره است و چه دشمن بیرونی او که دشمنان اسلام هستند. در روایات اهل بیت(ع) جهادی که در مقابله با نفس اماره باشد «جهاد اکبر» و جهادی که در مقابل با دشمن خارجی باشد «جهاد اصغر» نامیده شده است. در کتاب الجهاد کتاب کافی روایتی آورده شده است که در آن صریحاً دو نوع جهادی که ذکر شد مورد اشاره قرار گرفته است:«عَلِيُّ‌ بْنُ‌ إِبْرَاهِيمَ‌ عَنْ‌ أَبِيهِ‌ عَنِ‌ اَلنَّوْفَلِيِّ‌ عَنِ‌ اَلسَّكُونِيِّ‌ عَنْ‌ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ‌ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌: أَنَّ‌ النَّبِيَّ‌ صَلَّى اللَّهُ‌ عَلَيْهِ‌ وَ آلِهِ‌ بَعَثَ‌ بِسَرِيَّةٍ‌ فَلَمَّا رَجَعُوا قَالَ‌ مَرْحَباً بِقَوْمٍ‌ قَضَوُا الْجِهَادَ الْأَصْغَرَ وَ بَقِيَ‌ الْجِهَادُ الْأَكْبَرُ قِيلَ‌ يَا رَسُولَ‌ اللَّهِ‌ صَلَّى اللَّهُ‌ عَلَيْهِ‌ وَ آلِهِ‌ وَ مَا الْجِهَادُ الْأَكْبَرُ قَالَ‌ جِهَادُ النَّفْسِ‌»؛ «رسول خدا(ص) گروهی را [برای جنگ]فرستاد هنگامی كه بازگشتند گفت خوشا به حال مردمی كه جهاد اصغر را انجام دادند و جهاد اكبر بر آنان باقی مانده است گفته شد ای رسول خدا جهاد اكبر چیست؟ گفت جهاد و پیكار با نفس سپس فرمود برترین جهاد، [از آن] كسی است كه با نفسش كه در میان دو پهلوی اوست جهاد كند.»[۵]

در سخنان آیت الله العظمی خامنه ای نیز به این مطلب اشاره شده است که هر فعالیتی را نمی توان جهاد دانست بلکه باید در مقابله با دشمن باشد. ایشان می فرمایند: «جهاد یعنی چه؟ هر تحرکی اسمش جهاد نیست. تحرکی با خصوصیاتی اسمش جهاد است. یکی از خصوصیات این تحرک که اسمش جهاد است، این است که انسان بداند این در مقابل دشمن است؛ یعنی بداند در مقابل یک حرکتِ خصمانه و غرض‌آلودی است که دارد انجام میگیرد. حرکتی که در مقابل یک چنین جهتگیری خصمانه وجود دارد، یکی از شرائط اصلی جهاد است.»[۶]

پیشینه مسئله جهاد

فقهاء جهاد را منحصر در جنگ با کفار و مشرکین می دانستند. لکن در تفکر انقلاب اسلامی که توسط امام خمینی پایه گذاری شد و به واسطه شاگردان ایشان از جمله شهید مطهری و آیت الله خامنه ای پی گیری گردید، جهاد وسعت بیشتر و شئون مختلفی پیدا کرد.[۷][۸] البته این به معنای این نیست که نظر اسلام عوض شده است و قبلاً جهاد منحصر در قتال بوده است و اکنون اعم است. بلکه نظر اسلام همین بوده است اما هنوز کشف نشده بوده است و فقهاء به این معنای عمیق و تفکری که امام خمینی مطرح کرده اند نائل نگردیده بودند.[۹]

به عنوان نمونه عبارت برخی از فقهاء که مطلب فوق از آن ها قابل استفاده است ذکر می شود:

  1. مرحوم طباطبایی(ره) جهاد را چنین تعریف کرده اند: «و شرعاً: بذل الوسع بالنفس و المال في محاربة المشركين أو الباغين، علىٰ‌ الوجه المخصوص.»[۱۰]
  2. مرحوم صاحب جواهر می فرمایند: «و شرعا بذل النفس و ما يتوقف عليه من المال في محاربة المشركين أو الباغين على وجه مخصوص»[۱۱]
  3. مرحوم شهید ثانی می فرمایند: «و - شرعا - بذل الوسع بالنفس، و ما يتوقّف عليه من المال، في محاربة المشركين أو الباغين على وجه مخصوص.»[۱۲]

مراد ایشان از «جهاد» از قیود موجود در تعریف استفاده می شود به این صورت که اولاً ایشان فرموده اند جهاد در تعریف شرعی به معنای بذل وسع در ناحیه جان و هر آن چه که بذل جان متوقف بر آن است، می باشد و آن چه که ممکن است بذل جان متوقف بر آن باشد، مال است. یعنی جهاد بذل وسع جانی است لکن اگر بذل جان متوقف بر بذل مال نیز می باشد، بذل آن مال نیز باید صورت بگیرد. ثانیاً در پایان تعاریف از قیدی استفاده شده است که ظاهراً جهاد شرعی در نظر ایشان را به میدان جنگ نظامی منحصر می کند. یعنی مراد ایشان از قید «علی وجه المخصوص» این است که بذل جان و مال به هر وجهی و به هر نحوی داخل در جهاد شرعی نیست بلکه باید به نحوه خاصی صورت بگیرد تا جهاد شرعی و فقهی بر آن صدق کند.

عمومیت جهاد نسبت به جنگ نظامی

جهاد مترادف جنگ نظامی نیست بلکه جنگ نظامی نوعی از انواع جهاد با دشمن است. یعنی رابطه مفهوم جهاد و مفهوم جنگ نظامی عموم و خصوص مطلق است.[۱۳] این مطلب از قرآن کریم قابل استفاده است. به عنوان مثال خداوند متعال در آیه شریفه ۷۳ سوره توبه می فرماید: «يا أَيُّهَا النَّبِيُّ جاهِدِ الكُفّارَ وَالمُنافِقينَ وَاغلُظ عَلَيهِم ۚ وَمَأواهُم جَهَنَّمُ ۖ وَبِئسَ المَصيرُ»؛ یعنی ای پیامبر با کفار و منافقین جهاد کن و با آن ها با غلظت رفتار کن. در این آیه شریفه از واژه جهاد استفاده کرده است نه قتال. جهاد نسبت به قتال عمومیت دارد.[۱۴]

جهاد کبیر

جهاد در یک دسته بندی به دو دسته «جهاد اکبر» و «جهاد اصغر» دسته بندی شده است. مقصود از جهاد اکبر جهاد و مبارزه با نفس اماره است.[۱۵] اما جهاد اصغر به معنای مبارزه و جهاد با دشمنان اسلام است.[۱۶] به عبارتی جهاد اکبر جنگ با دشمن درونی و جهاد اصغر جنگ با دشمن بیرونی و خارجی است.[۱۷]

یکی از انواع جهاد اصغر، جهادی است که در قرآن کریم از آن تعبیر به «جهاد کبیر» شده است. لذا «جهاد کبیر» نوعی مبارزه با دشمن خارجی است. آیه ای که واژه «جهاد کبیر» در آن آمده است، آیه 52 سوره فرقان است که می فرماید: «فَلا تُطِعِ الكافِرينَ وَجاهِدهُم بِهِ جِهادًا كَبيرًا». یکی از علمایی که به تبیین این نوع جهاد پرداخته اند آیت الله العظمی خامنه ای می باشد. ایشان در چند مجلس سخنرانی به «جهاد کبیر» اشاره کرده اند و معنای آن را توضیح داده اند اما در دو مورد از این مجالس به تبیین بیشتری پرداختند که محور بحث هستند. در یکی از این مجالس دیدگاه علامه طباطبایی و برخی دیگر از مفسرین را در توضیح این آیه بیان می کنند و در مجلس دیگر نظر دیگری که ظاهراً متعلق به خود ایشان است را بیان می کنند.

علامه طباطبایی معتقدند ضمیر «به» در «و جاهدهم به جهاداً کبیراً» به قرآن یا وحی برمی گردد که در این صورت معنای آیه چنین می شود: «از کافران اطاعت مکن و با آن ها به وسیله قرآن و کتاب خدا جهاد کن و جهاد تو نیز جهاد کبیر باشد.» ایشان مرجع ضمیر را از سیاق برداشت کردند و مرجع ضمیر مشخصی را از الفاظ استفاده نکرده اند. به تعبیر دیگر به عقیده ایشان مرجع ضمیر، لفظ صریح و یا مصدری که از الفاظ قبل استفاده شود نیست بلکه سیاق آیات گویای مرجع ضمیر در «به» می باشد.[۱۸][۱۹]

دیدگاه دیگری که ظاهراً متعلق به آیت الله العظمی خامنه ای می باشد این است که مرجع ضمیر در «به» مصدری باشد که از «لاتطع» انتزاع می گردد. بنابر این احتمال، ترجمه آیه چنین می شود: «از کافرین اطاعت مکن و به وسیله این عدم اطاعتی که از کفار داری، با آن ها جهاد کن و جهادی که انجام می دهی نیز جهاد کبیر باشد.»[۲۰]

البته بنابر هر دو احتمال نتیجه یکی است و آن این که خداوند متعال به نبی اکرم(ص) دستور می دهد که از کافرین اطاعت نکن و با آن ها جهاد کبیر انجام بده. مرجع ضمیر چه قرآن باشد و چه «عدم الاطاعة»، در هر صورت خداوند به نبی اکرم(ص) دستور داده است که از برنامه و طرح کافرین پیروی نکند و بر اساس قرآن و وحی که برنامه الهی است به اداره جامعه اسلامی بپردازد. همان طور که از سخنان آیه الله خامنه ای قابل استفاده است، مراد از عدم اطاعت از کفار، عدم اطاعت در تمام شئون اداره جامعه اسلامی است یعنی نبی اکرم(ص) در هر شأنی از شئون اداره جامعه و حکومت اسلامی همانند اقتصاد، سیاست، فرهنگ و ...، موظف هستند طبق برنامه ای که خداوند برای ایشان معین کرده است که همان قرآن و وحی است، عمل کنند و نباید از برنامه هایی که کفار و منافقین ارائه می کنند استفاده نمایند.

دومین مجلس، دیدار ایشان با نماینگان مجلس خبرگان است که چند روز بعد از سخنرانی ایشان در دانشگاه در تاریخ ششم خرداد ماه منعقد گردیده است. در سخنرانی اول ایشان توضیحی بنابر توضیحات علامه طباطبایی(ره) در المیزان بیان فرمودند و نظر ایشان را تقویت کردند اما در دیدار با نمایندگان مجلس خبرگان، نظر دیگری را مطرح کردند که البته نتیجه هر دو دیدگاه به یک نقطه ختم می شود.


مرحوم علامه طباطبایی(ره) آیه شریفه مذکور را با آیه اول و دوم سوره احزاب که می فرماید:«يا أَيُّهَا النَّبِيُّ اتَّقِ اللَّهَ وَ لا تُطِعِ الْكافِرِينَ وَ الْمُنافِقِينَ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلِيماً حَكِيماً(۱) وَ اتَّبِعْ ما يُوحى‏ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ إِنَّ اللَّهَ كانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيرا(۲)» قرین می دانند؛ اگرچه معتقدند دو آیه مذکور مدنی است و آیه شریفه سوره فرقان مکی است اما در یک سیاق هستند و قرینیت دارند. لذا برای تعیین مرجع ضمیر «به» در آیه ۵۲ سوره فرقان از آیه ۲ سوره احزاب استفاده می کنند و مرجع ضمیر را «قرآن و وحی» می دانند. بنابراین معنای آیات سوره فرقان و آیات سوره احزاب این است که:«ای پیامبر! از برنامه و طرح کافرین[در سوره فرقان] و از برنامه و طرح کافرین و منافقین[در آیات سوره احزاب] تبعیت نکن و از برنامه ای که وحی خدا و کتاب خدا برای تو تعیین کرده است تبعیت کن .»


عدم انحصار جهاد فقهی در قتال

یکی از نتایج و ثمرات انقلاب اسلامی و تشکیل نظام اسلامی با رهبری حضرت امام خمینی(ره) این است که نگاه به فقه شیعه تصحیح شده است و در حقیقت فقه شیعی به جایگاه حقیقی خودش رسیده است. البته نه به این معنی که تمام مسائل فقهی حل شده باشد بلکه به این معنی که جایگاه آن روشن شده است و معلوم شده است که فقه قرار است چه عرصه ای با چه گستره ای را تأمین کند. عرصه ای که فقه شیعه عهده دار تأمین احکام آن است، منحصر در مسائل فردی است بلکه تمام شئون فردی و اجتماعی افراد و جامعه اسلامی را دربر می گیرد. به عبارت دیگر: هر باید و نبایدی که در هر عرصه ای نیاز است، فقه شیعه باید آن را ارائه کند. لذا فقه شیعه توانایی ارائه برنامه برای یک تمدن عظیم همه جانبه را دارد زیرا اساساً دین اسلام دینی است که نگاه تمدنی دارد و می تواند برای تمام ابعاد زندگی بشر در همه عصر ها برنامه بدهد. تمدن اسلامی در طول تاریخ سابقه داشته است و این گونه نیست که انقلاب اسلامی برای اولین بار درصدد برپایی آن باشد. اگرچه تمدنی که در عصر حاضر رقم می خورد متفاوت است و عرصه های جدیدی را پوشش می دهد ولکن اصل تمدن اسلامی در گذشته محقق شده و از بین رفته است. برای اثبات این مدعا به ذکر شواهدی پرداخته می شود.

منابع

  1. صاحب جواهر، محمدحسن بن باقر. جواهر الکلام (ط. القدیمة). ج. ۲۱. بیروت: دار إحياء التراث العربي. ص. ۳.
  2. «بیانات در پایان مراسم عزاداری اربعین حسینی». ۱۴۰۳. دریافت‌شده در ۴ شهریور ۱۴۰۳.
  3. مصطفوی، حسن (۱۳۶۸). التحقیق فی کلمات القرآن الکریم. ج. ۲. تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. ص. ۱۲۸.
  4. فیومی، احمد بن محمد (۱۴۱۴). المصباح المنير في غريب الشرح الكبير. ج. ۲. قم: موسسه دار الهجرة. ص. ۱۱۲.
  5. کلینی، محمد بن یعقوب (۱۳۶۳). کافی. ج. ۵. تهران: دارالکتب الاسلامیة. ص. ۵۹۳.
  6. «بیانات در دیدار فعالان بخش های اقتصادی کشور». ۱۴۰۳. دریافت‌شده در ۲۶ مرداد ۱۳۹۰.
  7. «بیانات در دیدار تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی». ۱۴۰۳. دریافت‌شده در ۱۰ بهمن ۱۴۰۰.
  8. «بیانات در دیدار با اعضای بسیج هیئت علمی دانشگاه ها». ۱۴۰۳. دریافت‌شده در ۲ تیر ۱۳۸۹.
  9. «سخنرانی تلویزیونی به مناسبت سی‌ویکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمه‌الله)». ۱۴۰۳. دریافت‌شده در ۱۴ خرداد ۱۳۹۹.
  10. طباطبایی کربلایی، علی بن محمد علی (۱۴۰۴). ریاض المسائل فی بیان الاحکام بالدلائل. ج. ۱. قم: مؤسسة آل البیت علیهم السلام لاحیاء التراث. ص. ۴۷۸.
  11. صاحب جواهر، محمدحسن بن باقر. جواهر الکلام (ط. القدیمة). ج. ۲۱. بیروت: دار إحياء التراث العربي. ص. ۳.
  12. شهید ثانی، زین‌‌الدین بن علی (۱۴۱۳). مسالک الافهام الی تنقیح شرایع الاسلام. ج. ۳. قم: مؤسسة المعارف الإسلامیة. ص. ۷.
  13. «بیانات در دیدار اعضای بسیجی هیأت علمی دانشگاه‌ها». ۱۴۰۳. دریافت‌شده در ۲ تیر ۱۳۸۹.
  14. «بیانات در دیدار مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامی». 1403. دریافت‌شده در 27 آذرماه 1395. تاریخ وارد شده در |تاریخ بازبینی= را بررسی کنید (کمک)
  15. «جهاد اکبر». ۱۴۰۳. دریافت‌شده در ۱ فروردین ۱۴۰۳.
  16. کلینی، محمد بن یعقوب (۱۳۶۳). کافی. ج. ۵. تهران: دارالکتب الاسلامیة. ص. ۵۹۳.
  17. «بیانات در منزل سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی». ۱۴۰۳. دریافت‌شده در ۱۳ دی ۱۳۹۸.
  18. طباطبایی، سید محمد حسین (۱۳۵۲). المیزان فی تفسیر القرآن. ج. ۱۵. بیروت: مؤسسة الأعلمي للمطبوعات. ص. ۲۲۸.
  19. «بیانات در دانشگاه افسرى و تربیت پاسداری امام حسین علیه‌السلام». ۱۴۰۳. دریافت‌شده در ۳ خرداد ۱۳۹۵.
  20. «بیانات در دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری». ۱۴۰۳. دریافت‌شده در ۶ خرداد ۱۳۹۵.