دانشی كه سزاوار یادگیری نباشد سودی ندارد: تفاوت میان نسخه‌ها

(ایجاد مدخل: بی‌فایده بودن فراگیری دانش‌های بی‌ثمر، اصلاح ارقام)
 
جز (جایگزینی متن - ' | بازبینی =' به ' | ارزیابی کمی =')
 
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=fabbasi}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
امیر مومنان(سلام الله علیه) در نامه ۳۱ نهج البلاغه به امام حسن مجتبی(ع) سفارش می‌کند: «بدان علمى كه سودمند نباشد، فايده‌‏اى نخواهد داشت و دانشى كه سزاوار ياد گيرى نيست، سودى ندارد»، چه علومی است که دانستن آن سودی ندارد و فراگرفتنش جایز نیست؟
امیر مومنان(سلام الله علیه) در نامه ۳۱ نهج البلاغه به امام حسن مجتبی سفارش می‌کند: «بدان علمی که سودمند نباشد، فایده‌ای نخواهد داشت و دانشی که سزاوار یادگیری نیست، سودی ندارد»، چه علومی است که دانستن آن سودی ندارد و فراگرفتنش جایز نیست؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
دانش‌هایی هستند که فراگرفتنش سودی ندارند و دانشی که ثمره‌ای ندارد، فراگیری آن هم درست نیست؛ از جمله:
'''دانشی كه سزاوار یادگیری نباشد سودی ندارد''' بخشی از گفتار [[امام علی(ع)‌]] در وصیت به فرزندش [[امام حسن(ع) باعظمت‌ترین شخص پس از پیامبر(ص)|امام حسن(ع)]] است.  در این گفتار آمده که در علمی که منفعت نداشته باشد، خیری نیز وجود ندارد. در [[دعا]]ها نیز آمده که از علمی که نفعی ندارد، باید به خداوند پناه برد. برخی محققان دانش‌هایی را برشمرده‌اند که سودی نداشته و ثمره‌ای ندارد:
علومی که باعث ضرر زدن به خود یا دیگری می‌باشد؛ علومی که فقط منفعت شخصی افراد را تامین می‌کند و توجهی به معنوینت، انسانیت، رشد جامعه و آخرت ندارند؛ دانش‌هایی که عمر انسان را هدر می‌دهد و ثمره‌اي بر فرد ندارد؛ دانش‌هایی که خارج از درک بشر است مانند تعمق و ژرف اندیشی در ذات خدا.
* علومی که باعث ضرر زدن به خود یا دیگری می‌باشد مانند سحر و جادو.
* علومی که فقط منفعت شخصی افراد را تأمین می‌کند و توجهی به معنویت، انسانیت، رشد جامعه و آخرت ندارند مانند دانش ساخت سلاح‌های کشتار جمعی.
* دانش‌هایی که عمر انسان را هدر می‌دهد و ثمره‌ای بر فرد ندارد. مانند بازی‌های بیهوده، معماهای بی‌اثر.
* دانش‌هایی که خارج از درک بشر است مانند تعمق و ژرف‌اندیشی در ذات خدا.


==متن حدیث==
== متن حدیث ==
[[امیرالمؤمنین|امير مومنان علي(ع)]] در نامه ۳۱ نهج البلاغه به فرزندش [[امام حسن مجتبي(ع)]] مي‌نويسد:
[[امیرالمؤمنین|امیر مؤمنان علی(ع)]] در نامه ۳۱ نهج البلاغه به فرزندش [[امام حسن مجتبی(ع)]] می‌نویسد:


{{عربی بزرگ| وَ اعْلَمْ أَنَّهُ لَا خَيْرَ فِي‏ عِلْمٍ‏ لَا يَنْفَعُ وَ لَا يُنْتَفَعُ بِعِلْمٍ لَا يَحِقُ‏ تَعَلُّمُهُ<ref>شريف رضي، محمد بن حسين، نهج البلاغه، قم، هجرت، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، نامه۳۱، ص۳۹۳.</ref>
{{عربی بزرگ| وَ اعْلَمْ أَنَّهُ لَا خَيْرَ فِي عِلْمٍ لَا يَنْفَعُ وَ لَا يُنْتَفَعُ بِعِلْمٍ لَا يَحِقُ تَعَلُّمُهُ<ref>شريف رضي، محمد بن حسين، نهج البلاغه، قم، هجرت، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، نامه۳۱، ص۳۹۳.</ref>


|ترجمه= بدان علمى كه سودمند نباشد، فايده‌‏اى نخواهد داشت و دانشى كه سزاوار ياد گيرى نيست، سودى ندارد.}}
|ترجمه= بدان علمى كه سودمند نباشد، فايده‌اى نخواهد داشت و دانشى كه سزاوار ياد گيرى نيست، سودى ندارد.}}


== دلالت حديث ==
== دلالت حدیث ==
دانشی که سزاوار یادگیری نیست، دانشی است که سودی ندارد؛ خیری در آن نیست. انسان با توجه به مقدار دانش خود در زندگی جهت‌گیری می‌کند و با در نظر گرفتن عمر محدود انسان، عقل می‌گوید علمی بیاموز که موجب خوشبختی در دنیا و آخرت شود و فکر انسان نباید به اموری که مهم نیستند، مشغول شود.


دانشی که سزاوار یادگیری نیست، سود ندارد؛ خیری هم در آن نیست. انسان با توجه به مقدار دانش خود در زندگی جهت‌گیری می‌کند و با در نظر گرفتن عمر محدود انسان، عقل می‌گوید علمی بیاموز که موجب خوشبختی در دنیا و آخرت شود و محدوده فکری انسان نباید به اموری که مهم نیستند، مشغول شود.
این امر آنقدر مهم است که در [[دعا]]ها بارها از علمی که نفعی ندارد، به خداوند پناه برده شده است.<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۴ق، ج۸۳، ص۱۸. ‏</ref>


این امر آنقدر مهم است که در [[دعا|دعاها]] بارها از علمی که نفعی ندارد، به خداوند پناه برده شده است.<ref>مجلسى، محمد باقر، بحار الأنوار، بيروت، مؤسسه الوفاء ، ۱۴۰۴ق، ج۸۳، ص۱۸.</ref>
== دانش‌های غیر مفید ==
: ۱. علومی که باعث ضرر زدن به خود یا دیگری می‌باشد مثل سحر و جادو که در روایات از فراگیری آن نهی شده است.<ref>حر عاملی، محمد، وسائل‌الشیعه، قم، مؤسسه آل البیت علیهم‌السلام، ۱۴۰۹ق، ج۱۷، ص۹۴.</ref>


==دانش‌هاي غير مفيد ==
: ۲. علومی که فقط منفعت شخصی افراد را تأمین می‌کند و توجهی به معنوینت، انسانیت، رشد جامعه و آخرت ندارند؛ مانند دانش ساخت مشروبات الکلی،<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۴ق، ج۷۶، ص۱۳۰، باب ۸۶.</ref>امروزه دانش ساخت تسلیحات کشتار جمعی و … از همین علوم هستند که فقط سلطه‌جویی کشورهای خاصی را تأمین می‌کند.


: ۱. علومی که باعث ضرر زدن به خود یا دیگری می‌باشد مثل سحر و جادو.<ref>حر عاملى، محمد، وسائل‏الشيعه، قم، مؤسسه آل البيت عليهم‏السلام، ۱۴۰۹ق، ج۱۷، ص۹۴.</ref> و امروزه دانش ساخت تسلیحات کشتار جمعی.
: ۳. دانش‌هایی که در قالب علم مخصوصی نیستند و فقط موجب هدررفت عمر می‌باشد مانند یادگیری بسیاری از بازی‌ها، اطلاع ازمشخصات فردی یاخانوادگی برخی افراد جامعه، معماهای بیهوده و … که ثمره‌ای بر فرد ندارد.


: ۲. علومی که فقط منفعت شخصی افراد را تامین می‌کند و توجهی به معنوینت، انسانیت، رشد جامعه و آخرت ندارند؛ مانند دانش ساخت مشروبات الکلی.<ref>مجلسى، محمد باقر، بحار الأنوار، بيروت، مؤسسه الوفاء ، ۱۴۰۴ق، ج۷۶ ، ص۱۳۰، باب ۸۶.</ref> و ... .
[[امام کاظم(ع)]] فرمود: رسول خدا(ص) وارد مسجد شد، دید جماعتی گرد مردی را گرفته‌اند. پرسید: چه خبر است؟ گفتند: این شخص علامه است. پرسید: علامه یعنی چه؟ گفتند: داناترین مردم است به دودمان عرب، حوادث ایشان، به روزگار جاهلیت و اشعار عربی. پیامبر فرمود: {{متن عربی|اينها علمى است كه نادانش را زيانى ندهد و عالمش را سودى نبخشد.}} سپس فرمود: {{متن عربی|همانا علم سه چيز است: آيه محكم، فريضه عادله، سنت پابرجا، و غير از اينها فضل است.}}<ref>کلینی، محمد، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش، ج۱، ص۳۲.</ref>


: ۳. دانش‌هایی که در قالب علم مخصوصی نیستند و فقط موجب تضییع عمر می‌باشد مانند یادگیری بسیاری ازبازی‌ها، اطلاع ازمشخصات فردی یاخانوادگی برخی افراد جامعه، معماهای بیهوده و ... كه ثمره‌اي بر فرد ندارد.
[[حضرت محمد(ص)|پیامبر(ص)]] با جمله‏: {{متن عربی|لَا يَضُرُّ مَنْ جَهِلَه|ترجمه=نادانش را زيانى ندهد.}} به مردم فهمانید که معلومات این شخص در حقیقت علم نیست و دانش حقیقی آن است که دانستنش برای انسان مفید باشد و ندانستنش در آن زیان دهد.<ref>کلینی، محمد، الکافی، ترجمه: مصطفوی، تهران، علمیه اسلامیه، چاپ اول، ج۱، ص۳۸.</ref>


[[امام كاظم(ع)]] فرمود: {{متن عربی| رسول خدا وارد مسجد شد، ديد جماعتى گرد مردى را گرفته‏اند. فرمود: چه خبر است؟ گفتند: اين شخص علامه است. فرمود: علامه يعنى چه؟ گفتند: داناترين مردم است به دودمان عرب و حوادث ايشان و به روزگار جاهليت و اشعار عربى. پيامبر فرمود: اينها علمى است كه نادانش را زيانى ندهد و عالمش را سودى نبخشد، سپس فرمود: همانا علم سه چيز است:آيه محكم، فريضه عادله، سنت پا برجا، و غير از اينها فضل است.}}<ref>کلینی، محمد، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش، ج۱، ص۳۲.</ref>  
: ۴. بعضی از علوم به خاطر اینکه خارج از درک بشر است، مورد نهی می‌باشد؛ مانند تعمق و ژرف اندیشی در ذات خدا.<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ ق، ج۱، ص۹۱، بَابُ النَّهْیِ عَنِ الْکَلَامِ فِی الْکَیْفِیَّة.</ref>


[[حضرت محمد(ص)|پیامبر(ص)]] با جمله‏: {{متن عربی|لَا يَضُرُّ مَنْ‏ جَهِلَه}} به مردم فهمانيد كه معلومات اين شخص در حقيقت علم نيست بلكه علم حقيقى آن است كه دانستنش براى انسان مفيد باشد و ندانستنش در آن زيان دهد.<ref>كليني، محمد، الکافی، ترجمه: مصطفوي، تهران، علمیه اسلامیه، چاپ اول، ج۱ ، ص۳۸.</ref>
علومی که ندانستنش موجب زیان نمی‌باشد، آموختنش سزاوار نیست؛ علوم مادی که خدمت به انسانیت می‌باشد و مورد نیاز است؛ آموختن آن هم لازم می‌باشد.<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۲۲۰.</ref> مانند دانش پزشکی، معماری، علوم سیاسی و… اگر این علوم با نیت الهی همراه شود، می‌تواند علاوه بر آثار دنیایی، نتیجه اخروی هم داشته باشد.
 
: ۴. بعضی از علوم به خاطر اینکه خارج از درک بشر است مورد نهی می‌باشد؛ مانند تعمق و ژرف اندیشی در ذات خدا.<ref>كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ ق، ج۱، ص۹۱، بَابُ النَّهْيِ عَنِ الْكَلَامِ فِي الْكَيْفِيَّة.</ref>
 
علومی که ندانستنش موجب زیان نمی‌باشد، آموختنش سزاوار نیست؛ علوم مادی که خدمت به انسانیت می‌باشند و مورد نیاز است؛ آموختن آن هم لازم می‌باشد.<ref>مجلسى، محمد باقر، بحار الأنوار، بيروت، مؤسسه الوفاء ، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۲۲۰.</ref> مانند دانش پزشکی، معماری، علوم سیاسی و.... اگر این علوم با نیت الهی همراه شود می‌تواند نتیجه اخروی هم داشته باشد.  


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
[[اعتبار نامه ۳۱ نهج‌البلاغه]]
[[اعتبار نامه ۳۱ نهج‌البلاغه]]
==منابع==
 
<references />
== منابع ==
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = حدیث
  | شاخه اصلی = حدیث
  | شاخه فرعی۱ = روایت‌های اخلاقی
  | شاخه فرعی۱ = روایت‌های اخلاقی
  | شاخه فرعی۲ =  
  | شاخه فرعی۲ =
  | شاخه فرعی۳ =  
  | شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه = شد
  | شناسه = شد
  | تیترها = شد
  | تیترها = شد
  | ویرایش =  
  | ویرایش =
  | لینک‌دهی = شد  
  | لینک‌دهی = شد
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر = شد
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات =
  | بازبینی =  
  | ارزیابی کمی =
  | تکمیل =  
  | تکمیل =
  | اولویت = ب
  | اولویت = ب
  | کیفیت = ب
  | کیفیت = ب
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۱۸

سؤال

امیر مومنان(سلام الله علیه) در نامه ۳۱ نهج البلاغه به امام حسن مجتبی سفارش می‌کند: «بدان علمی که سودمند نباشد، فایده‌ای نخواهد داشت و دانشی که سزاوار یادگیری نیست، سودی ندارد»، چه علومی است که دانستن آن سودی ندارد و فراگرفتنش جایز نیست؟

دانشی كه سزاوار یادگیری نباشد سودی ندارد بخشی از گفتار امام علی(ع)‌ در وصیت به فرزندش امام حسن(ع) است. در این گفتار آمده که در علمی که منفعت نداشته باشد، خیری نیز وجود ندارد. در دعاها نیز آمده که از علمی که نفعی ندارد، باید به خداوند پناه برد. برخی محققان دانش‌هایی را برشمرده‌اند که سودی نداشته و ثمره‌ای ندارد:

  • علومی که باعث ضرر زدن به خود یا دیگری می‌باشد مانند سحر و جادو.
  • علومی که فقط منفعت شخصی افراد را تأمین می‌کند و توجهی به معنویت، انسانیت، رشد جامعه و آخرت ندارند مانند دانش ساخت سلاح‌های کشتار جمعی.
  • دانش‌هایی که عمر انسان را هدر می‌دهد و ثمره‌ای بر فرد ندارد. مانند بازی‌های بیهوده، معماهای بی‌اثر.
  • دانش‌هایی که خارج از درک بشر است مانند تعمق و ژرف‌اندیشی در ذات خدا.

متن حدیث

امیر مؤمنان علی(ع) در نامه ۳۱ نهج البلاغه به فرزندش امام حسن مجتبی(ع) می‌نویسد:

دلالت حدیث

دانشی که سزاوار یادگیری نیست، دانشی است که سودی ندارد؛ خیری در آن نیست. انسان با توجه به مقدار دانش خود در زندگی جهت‌گیری می‌کند و با در نظر گرفتن عمر محدود انسان، عقل می‌گوید علمی بیاموز که موجب خوشبختی در دنیا و آخرت شود و فکر انسان نباید به اموری که مهم نیستند، مشغول شود.

این امر آنقدر مهم است که در دعاها بارها از علمی که نفعی ندارد، به خداوند پناه برده شده است.[۲]

دانش‌های غیر مفید

۱. علومی که باعث ضرر زدن به خود یا دیگری می‌باشد مثل سحر و جادو که در روایات از فراگیری آن نهی شده است.[۳]
۲. علومی که فقط منفعت شخصی افراد را تأمین می‌کند و توجهی به معنوینت، انسانیت، رشد جامعه و آخرت ندارند؛ مانند دانش ساخت مشروبات الکلی،[۴]امروزه دانش ساخت تسلیحات کشتار جمعی و … از همین علوم هستند که فقط سلطه‌جویی کشورهای خاصی را تأمین می‌کند.
۳. دانش‌هایی که در قالب علم مخصوصی نیستند و فقط موجب هدررفت عمر می‌باشد مانند یادگیری بسیاری از بازی‌ها، اطلاع ازمشخصات فردی یاخانوادگی برخی افراد جامعه، معماهای بیهوده و … که ثمره‌ای بر فرد ندارد.

امام کاظم(ع) فرمود: رسول خدا(ص) وارد مسجد شد، دید جماعتی گرد مردی را گرفته‌اند. پرسید: چه خبر است؟ گفتند: این شخص علامه است. پرسید: علامه یعنی چه؟ گفتند: داناترین مردم است به دودمان عرب، حوادث ایشان، به روزگار جاهلیت و اشعار عربی. پیامبر فرمود: «اينها علمى است كه نادانش را زيانى ندهد و عالمش را سودى نبخشد.» سپس فرمود: «همانا علم سه چيز است: آيه محكم، فريضه عادله، سنت پابرجا، و غير از اينها فضل است.»[۵]

پیامبر(ص) با جمله‏: «لَا يَضُرُّ مَنْ جَهِلَه؛ نادانش را زيانى ندهد.» به مردم فهمانید که معلومات این شخص در حقیقت علم نیست و دانش حقیقی آن است که دانستنش برای انسان مفید باشد و ندانستنش در آن زیان دهد.[۶]

۴. بعضی از علوم به خاطر اینکه خارج از درک بشر است، مورد نهی می‌باشد؛ مانند تعمق و ژرف اندیشی در ذات خدا.[۷]

علومی که ندانستنش موجب زیان نمی‌باشد، آموختنش سزاوار نیست؛ علوم مادی که خدمت به انسانیت می‌باشد و مورد نیاز است؛ آموختن آن هم لازم می‌باشد.[۸] مانند دانش پزشکی، معماری، علوم سیاسی و… اگر این علوم با نیت الهی همراه شود، می‌تواند علاوه بر آثار دنیایی، نتیجه اخروی هم داشته باشد.

جستارهای وابسته

اعتبار نامه ۳۱ نهج‌البلاغه

منابع

  1. شريف رضي، محمد بن حسين، نهج البلاغه، قم، هجرت، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، نامه۳۱، ص۳۹۳.
  2. مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۴ق، ج۸۳، ص۱۸. ‏
  3. حر عاملی، محمد، وسائل‌الشیعه، قم، مؤسسه آل البیت علیهم‌السلام، ۱۴۰۹ق، ج۱۷، ص۹۴.
  4. مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۴ق، ج۷۶، ص۱۳۰، باب ۸۶.
  5. کلینی، محمد، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش، ج۱، ص۳۲.
  6. کلینی، محمد، الکافی، ترجمه: مصطفوی، تهران، علمیه اسلامیه، چاپ اول، ج۱، ص۳۸.
  7. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ ق، ج۱، ص۹۱، بَابُ النَّهْیِ عَنِ الْکَلَامِ فِی الْکَیْفِیَّة.
  8. مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۲۲۰.