حکمت غسل میت: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' | بازبینی =' به ' | ارزیابی کمی =')
 
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
چرا در اسلام جنازه انسان‌ها را غسل می‌دهند؟
چرا در اسلام جنازه انسان‌ها را غسل می‌دهند؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
اسلام، رعایت نظافت و احترام در مورد جنازه مسلمان را لازم دانسته است. براساس دانش پزشکی، خون و جسد بی‌جان، برای تعفن پذیری، انتقال بیماری و آلودگی، بسیار آماده است و غسل میت، می‌تواند موجب پیش‌گیری از آن باشد: علامه مجلسی از امام رضا(ع) نقل می‌کند که غسل میت برای این است که جنازه از چرک و هرگونه آلودگی که به او رسیده، پاک شود.<ref>بحار الانوار، ج۶، ص۹۵، باب علل الشرایع و الاحکام; و سید نعمت الله جزایری، الانوار النعمانیه، ص۲۱۶.</ref>  
[[اسلام]]، رعایت نظافت و احترام در مورد جنازه مسلمان را لازم دانسته است. براساس دانش پزشکی، خون و جسد بی‌جان، برای تعفن پذیری، انتقال بیماری و آلودگی، بسیار آماده است و [[غسل میت]]، می‌تواند موجب پیش‌گیری از آن باشد: [[علامه مجلسی]] از [[امام رضا(ع)]] نقل می‌کند که غسل میت برای این است که جنازه از چرک و هرگونه آلودگی که به او رسیده، پاک شود.<ref>بحار الانوار، ج۶، ص۹۵، باب علل الشرایع و الاحکام.</ref>  


غسل دادن میت مانند تشییع و [[کفن‌کردن میت]]، احترامی است که اسلام برای جسد مسلمان قائل شده است. دستور به انجام غسل، تنها بر وارثان و بستگان میت نیست، بلکه بر همه مسلمانان به‌صورت واجب کفایی واجب شده است.
غسل دادن میت مانند تشییع و [[کفن‌کردن میت]]، احترامی است که اسلام برای جسد مسلمان قائل شده است. دستور به انجام غسل، تنها بر وارثان و بستگان میت نیست، بلکه بر همه مسلمانان به‌صورت [[واجب کفایی]] واجب شده است.


در دین اسلام دستور داده شده به جسد مردگان، احترام بگذارند و اجازه ندهند بوی تعفن از جسد بیرون بیاید بلکه باید با افزودن گیاه خوشبوی سدر و کافور، آن را پاکیزه کنند. این موارد، به افراد مشهور و سرمایه‌دار و ... اختصاص ندارد، بلکه برای همه مردم است.<ref>ر. ک. استاد فلسفی، گفتار فلسفی معاد، ۲۳۴–۲۳۶.</ref>
در دین اسلام دستور داده شده به جسد مردگان، احترام بگذارند و اجازه ندهند بوی تعفن از جسد بیرون بیاید بلکه باید با افزودن گیاه خوشبوی سدر و کافور، آن را پاکیزه کنند. این موارد، به افراد مشهور، سرمایه‌دار و ... اختصاص ندارد، بلکه برای همه مردم است.<ref>استاد فلسفی، گفتار فلسفی معاد، ۲۳۴–۲۳۶.</ref>


همچنین علاوه بر حکمت‌های ظاهری، حقایق باطنی نیز برای این دستورات وجود دارد که در برخی منابع به‌آن‌ها اشاره شده است.<ref>ر. ک. معادی سبزواری، نبراس الهدی، ص۱۲۱ و ۱۲۲.</ref>
همچنین علاوه بر حکمت‌های ظاهری، حقایق باطنی نیز برای این دستورات وجود دارد که در برخی منابع به‌آن‌ها اشاره شده است.<ref>معادی سبزواری، نبراس الهدی، ص۱۲۱ و ۱۲۲.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
خط ۱۶: خط ۱۵:
{{پانویس}}
{{پانویس}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = کلام
  | شاخه اصلی = معاد
| شاخه فرعی۱ = معاد
| شاخه فرعی۱ = احکام اموات
|شاخه فرعی۲ =احکام جنازه
|شاخه فرعی۲ =احکام جنازه
|شاخه فرعی۳ =
|شاخه فرعی۳ =فلسفه احکام
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه = -
  | تیترها =
  | تیترها = -
  | ویرایش =
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی =
  | ارزیابی کمی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =ج
  | کیفیت =
  | کیفیت =ج
}}
}}


{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۱۲

سؤال

چرا در اسلام جنازه انسان‌ها را غسل می‌دهند؟

اسلام، رعایت نظافت و احترام در مورد جنازه مسلمان را لازم دانسته است. براساس دانش پزشکی، خون و جسد بی‌جان، برای تعفن پذیری، انتقال بیماری و آلودگی، بسیار آماده است و غسل میت، می‌تواند موجب پیش‌گیری از آن باشد: علامه مجلسی از امام رضا(ع) نقل می‌کند که غسل میت برای این است که جنازه از چرک و هرگونه آلودگی که به او رسیده، پاک شود.[۱]

غسل دادن میت مانند تشییع و کفن‌کردن میت، احترامی است که اسلام برای جسد مسلمان قائل شده است. دستور به انجام غسل، تنها بر وارثان و بستگان میت نیست، بلکه بر همه مسلمانان به‌صورت واجب کفایی واجب شده است.

در دین اسلام دستور داده شده به جسد مردگان، احترام بگذارند و اجازه ندهند بوی تعفن از جسد بیرون بیاید بلکه باید با افزودن گیاه خوشبوی سدر و کافور، آن را پاکیزه کنند. این موارد، به افراد مشهور، سرمایه‌دار و ... اختصاص ندارد، بلکه برای همه مردم است.[۲]

همچنین علاوه بر حکمت‌های ظاهری، حقایق باطنی نیز برای این دستورات وجود دارد که در برخی منابع به‌آن‌ها اشاره شده است.[۳]

منابع

  1. بحار الانوار، ج۶، ص۹۵، باب علل الشرایع و الاحکام.
  2. استاد فلسفی، گفتار فلسفی معاد، ۲۳۴–۲۳۶.
  3. معادی سبزواری، نبراس الهدی، ص۱۲۱ و ۱۲۲.