توصیف خداوند در انتهای برخی آیات قرآن: تفاوت میان نسخهها
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' | بازبینی =' به ' | ارزیابی کمی =') |
||
(۱۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
چرا در قرآن | چرا خداوند در قرآن بعد یا قبل از تمام شدن یک آیه به نوعی خودستایی کرده و مثلاً میفرماید: و خداوند به هر چیز تواناست، علیم و آگاه است یا شنوا و بیناست؟ | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
اسمها و صفات الهی که در پایان برخی از [[آیه|آیهها]] آمده است به نوعی بیانگر مفهوم و معنایی است که آیه در صدد بیان آن است. به عبارتی دیگر ارتباط صفات پایانی آیات با محتوای آن آیه در یکی از قالبهای تعلیل، تأکید، تلازم، تتمیم، توضیح، تقابل و ترغیب قرار میگیرد. | |||
==ارتباط اسم و صفات خداوند با مفهوم هر آیه== | |||
وقتی در آخر آیات به صفت یا اسمی از صفات و [[فهرست اسماء الهی|اسماء الهی]] اشاره میشود، اغلب، آن اسم یا صفت، تبیین کننده معنی آن آیه است. | |||
تمام امور، از اسماء الله صادر میشوند، مانند فرستادن [[پیامبران]] که لازمه اسم «الهادی» و «الحکیم» است. یا پذیرش [[توبه]]، که لازمه صفاتی چون «التّواب» و «الغفور» و «الغفّار» و … است. [[خداوند]] گاه بعد از بیان مطلبی، با بیان اسماء و صفات خود، به ما میفهماند که این مطلب، از لوازم کدام اسم و صفت الهی است. در برخی موارد خداوند اموری را باطل معرفی مینماید و اسم و صفتی از خود را هم ذکر میکند تا بفهماند که دلیل بطلان آن امر، ناسازگاری آن امر با آن اسم یا صفت الهی است. | |||
'''چند نمونه از این آیات''' | |||
* {{قرآن|قُلْ أَتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَلَا نَفْعًا ۚ وَاللَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ|ترجمه=بگو: آیا به جای خدا چیزی را می پرستید که برای شما قدرت دفع هیچ زیان و جلب هیچ سودی را ندارد؟! و خداست که شنوا [یِ همه گفتارها] و دانا [یِ همه اسرار و رازها] ست|سوره=مائده|آیه=۷۶}} | * {{قرآن|قُلْ أَتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَلَا نَفْعًا ۚ وَاللَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ|ترجمه=بگو: آیا به جای خدا چیزی را می پرستید که برای شما قدرت دفع هیچ زیان و جلب هیچ سودی را ندارد؟! و خداست که شنوا [یِ همه گفتارها] و دانا [یِ همه اسرار و رازها] ست|سوره=مائده|آیه=۷۶}} | ||
خط ۱۶: | خط ۱۷: | ||
یعنی پرستش غیر خدا باطل است؛ چون معبود باید سمیع و علیم باشد و هیچ موجودی غیر از [[خدا]]، به طور مستقل سمیع و بصیر نیست. در این آیه، دو اسم «السمیع» و «العلیم»، به عنوان حدّ وسط برهان به کار رفتهاند. | یعنی پرستش غیر خدا باطل است؛ چون معبود باید سمیع و علیم باشد و هیچ موجودی غیر از [[خدا]]، به طور مستقل سمیع و بصیر نیست. در این آیه، دو اسم «السمیع» و «العلیم»، به عنوان حدّ وسط برهان به کار رفتهاند. | ||
* | * {{قرآن|وَكَأَيِّنْ مِنْ دَابَّةٍ لَا تَحْمِلُ رِزْقَهَا اللَّهُ يَرْزُقُهَا وَإِيَّاكُمْ ۚ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ|ترجمه=چه بسیارند جنبندگانی که قدرت ندارند [به دست آوردن] روزی خود را بر عهده بگیرند، خداست که به آنان و شما روزی می دهد، و او شنوا و داناست.|سوره=عنکبوت|آیه=۶۰}} | ||
خداوند روزی دهنده یکایک موجودات است و رزق کسی را از موعدش تأخیر نمیاندازند. چون او سمیع است و ندای رزق خواهی مخلوقات را میشنود، چه بر زبان آورند و چه در دل بخواهند و چه زبان حالشان خواهان رزق باشد. علیم است و میداند که رزقشان چیست؛ اگر چه آنها نوع رزق را در خواهش خویش، معیّن نکنند یا اشتباهی معیّن کنند. | |||
به همین نحو، اسماء و صفات انتهایی آیات با خود آیات در ارتباطند؛ لکن درک این رابطه گاه آسان است و گاه مشکل و از | به همین نحو، اسماء و صفات انتهایی آیات با خود آیات در ارتباطند؛ لکن درک این رابطه گاه آسان است و گاه مشکل و از عهده هر کسی بر نمیآید که متوجّه این ارتباط شود. | ||
==انواع ارتباط آیات با اسامی و صفات خداوند در آن== | ==انواع ارتباط آیات با اسامی و صفات خداوند در آن== | ||
پیوند صفاتِ پایان بخشِ آیات با محتوای آنها، در یکی از انواع تعلیل، تأکید، تلازم، تتمیم، توضیح، تقابل و ترغیب قابل مشاهده است. این پیوند عمیق معنایی چنان است که کنار گذاشته شدن آن صفات و جایگزین کردن آن با اوصاف دیگر، موجب نارسایی مقصود آن آیات میشود | پیوند صفاتِ پایان بخشِ آیات با محتوای آنها، در یکی از انواع تعلیل، تأکید، تلازم، تتمیم، توضیح، تقابل و ترغیب قابل مشاهده است. این پیوند عمیق معنایی چنان است که کنار گذاشته شدن آن صفات و جایگزین کردن آن با اوصاف دیگر، موجب نارسایی مقصود آن آیات میشود. | ||
* '''تعلیل''': بیان علت و سبب چیزی و اثبات کردن با دلیل است، در برخی از آیات صفات پایانی جنبه تعلیل دارند: {{قرآن|إِن تُقْرِضُواْ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا یُضَاعِفْهُ لَکُمْ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ وَ اللَّهُ شَکُورٌ حَلِیمٌ|ترجمه=اگر به خدا وام نیکو دهید، آن را برای شما دو چندان می کند و شما را می آمرزد و خدا عطا کننده پاداش فراوان در برابر عمل اندک می باشد و بردبار است|سوره=تغابن|آیه=۱۷}} | * '''تعلیل''': بیان علت و سبب چیزی و اثبات کردن با دلیل است، در برخی از آیات صفات پایانی جنبه تعلیل دارند: {{قرآن|إِن تُقْرِضُواْ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا یُضَاعِفْهُ لَکُمْ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ وَ اللَّهُ شَکُورٌ حَلِیمٌ|ترجمه=اگر به خدا وام نیکو دهید، آن را برای شما دو چندان می کند و شما را می آمرزد و خدا عطا کننده پاداش فراوان در برابر عمل اندک می باشد و بردبار است|سوره=تغابن|آیه=۱۷}} | ||
برخی شکر از طرف خداوند را به معنای نعمت دادن و ازدیاد آن معنا کردهاند<ref>راغب، حسین، مفردات الفاظ القرآن، دمشق، دارالعلم، ۱۴۱۲ق، ص۴۶۲.</ref> همانگونه که خداوند خود میفرماید: {{قرآن|لَئنِ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ|ترجمه=شما بندگان اگر شکر نعمت به جای آرید بر نعمت شما میافزایم|سوره=ابراهیم|آیه=۷}}. لذا شکور دلیلی است برای | برخی شکر از طرف خداوند را به معنای نعمت دادن و ازدیاد آن معنا کردهاند<ref>راغب، حسین، مفردات الفاظ القرآن، دمشق، دارالعلم، ۱۴۱۲ق، ص۴۶۲.</ref> همانگونه که خداوند خود میفرماید: {{قرآن|لَئنِ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ|ترجمه=شما بندگان اگر شکر نعمت به جای آرید بر نعمت شما میافزایم|سوره=ابراهیم|آیه=۷}}. لذا شکور دلیلی است برای جمله {{عربی|یُضَاعِفْهُ لَکُمْ}} و «حلیم» در مورد خداوند یعنی گناهان را میآمرزد و در عقوبت تعجیل نمیکند پس صفت «حلیم» هم تعلیلی است برای جمله {{عربی|یَغْفِرْ لَکُمْ}}. | ||
* '''تأکید''': عبارت است از استوار کردن مطلب قبلی به | * '''تأکید''': عبارت است از استوار کردن مطلب قبلی به واسطه تکرار. مانند دو صفت «اللطیف الخبیر» در آیه: {{قرآن|أَلَا يَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ|ترجمه=آیا کسی که [همه موجودات را] آفریده است، نمی داند؟ و حال آنکه او لطیف و آگاه است.|سوره=ملک|آیه=۱۴}}. | ||
«لطیف» در مورد خداوند یعنی عمق آگاهی او نسبت به آفریدگانش و «خبیر» یعنی عالم به کُنه ذات | «لطیف» در مورد خداوند یعنی عمق آگاهی او نسبت به آفریدگانش و «خبیر» یعنی عالم به کُنه ذات اشیاء. با این معنا این دو صفت تأکیدی برای آیه محسوب میشوند. | ||
مثالها و عناوین دیگری وجود دارد که به ما نشان میدهد صفات و اسماء پایانی آیات با متن آیهای که در آن قرار گرفتهاند، به نوعی ارتباط مفهومی دارند که در یکی از قالبهای گفته شده قرار میگیرند. | مثالها و عناوین دیگری وجود دارد که به ما نشان میدهد صفات و اسماء پایانی آیات با متن آیهای که در آن قرار گرفتهاند، به نوعی ارتباط مفهومی دارند که در یکی از قالبهای گفته شده قرار میگیرند. | ||
===خود ستایی نکردن خداوند در قرآن=== | ===خود ستایی نکردن خداوند در قرآن=== | ||
صفات پایانی آیات نشان دادن و تبیین معنایی است که در آیه استفاده شده است و با این صفات خداوند بیان میکند که قادر بر عملی کردن مطالبی است که در آیه گفته شده است. خداشناسی اصل دین است و دینداری بدون شناخت و توجه به مبدأ هستی بی معناست. بنابر این لازم است که پیوسته بندگان متذکر خداوند و صفات او باشند و اگر خدا خود را معرفی نکند نمیتوان بدرستی شناخت پیدا کرد. لازم به ذکر است خودستایی برای بشر مذموم است زیرا هیچیک از کمالات او اصیل نیست و بلکه همه از خداوند است؛ اما برای خدا پسندیده میباشد، زیرا او خالق است و احاطه بر همه چیز دارد و همه کمالات اصالتا از خداست و تنها موجودی که میتواند خود را بستاید، خداست. | |||
==مطالعه بیشتر== | ==مطالعه بیشتر== | ||
* معصومه مرزبان، مهدی احمدی، ''پیوند معنایی صفات الهی پایان آیات قرآن با مضمون آنها''، | * معصومه مرزبان، مهدی احمدی، ''پیوند معنایی صفات الهی پایان آیات قرآن با مضمون آنها''، نشریه پژوهشهای قرآن و حدیث، سال چهل و هفتم، شماره یکم، بهار و تابستان ۱۳۹۳ش. | ||
* جعفر سبحانی، ''اسماء و صفات خدا در قرآن''، | * جعفر سبحانی، ''اسماء و صفات خدا در قرآن''، مجله مکتب اسلام، شماره ۸ و ۹. | ||
== جستارهای وابسته == | |||
* [[ستایش خداوند از خود در قرآن]] | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{پانویس|۲}} | {{پانویس|۲}} | ||
{{شاخه | {{شاخه | ||
| شاخه اصلی =علوم و معارف قرآن | | شاخه اصلی =علوم و معارف قرآن | ||
|شاخه فرعی۱ =خداشناسی در قرآن | | شاخه فرعی۱ =خداشناسی در قرآن | ||
|شاخه فرعی۲ = | | شاخه فرعی۲ = | ||
|شاخه فرعی۳ = | | شاخه فرعی۳ = | ||
}} | }} | ||
{{تکمیل مقاله | {{تکمیل مقاله | ||
| شناسه = | | شناسه =شد | ||
| تیترها = | | تیترها =شد | ||
| ویرایش = | | ویرایش = | ||
| لینکدهی = | | لینکدهی =شد | ||
| ناوبری = | | ناوبری = | ||
| نمایه = | | نمایه =شد | ||
| تغییر مسیر = | | تغییر مسیر =شد | ||
| ارجاعات = | | ارجاعات = | ||
| بازبینی = | | بازبینی نویسنده = | ||
| ارزیابی کمی = | |||
| تکمیل = | | تکمیل = | ||
| اولویت = | | اولویت =ج | ||
| کیفیت = | | کیفیت =ج | ||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} | ||
[[رده:اسماء و صفات الهی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۴۰
چرا خداوند در قرآن بعد یا قبل از تمام شدن یک آیه به نوعی خودستایی کرده و مثلاً میفرماید: و خداوند به هر چیز تواناست، علیم و آگاه است یا شنوا و بیناست؟
اسمها و صفات الهی که در پایان برخی از آیهها آمده است به نوعی بیانگر مفهوم و معنایی است که آیه در صدد بیان آن است. به عبارتی دیگر ارتباط صفات پایانی آیات با محتوای آن آیه در یکی از قالبهای تعلیل، تأکید، تلازم، تتمیم، توضیح، تقابل و ترغیب قرار میگیرد.
ارتباط اسم و صفات خداوند با مفهوم هر آیه
وقتی در آخر آیات به صفت یا اسمی از صفات و اسماء الهی اشاره میشود، اغلب، آن اسم یا صفت، تبیین کننده معنی آن آیه است.
تمام امور، از اسماء الله صادر میشوند، مانند فرستادن پیامبران که لازمه اسم «الهادی» و «الحکیم» است. یا پذیرش توبه، که لازمه صفاتی چون «التّواب» و «الغفور» و «الغفّار» و … است. خداوند گاه بعد از بیان مطلبی، با بیان اسماء و صفات خود، به ما میفهماند که این مطلب، از لوازم کدام اسم و صفت الهی است. در برخی موارد خداوند اموری را باطل معرفی مینماید و اسم و صفتی از خود را هم ذکر میکند تا بفهماند که دلیل بطلان آن امر، ناسازگاری آن امر با آن اسم یا صفت الهی است.
چند نمونه از این آیات
- ﴿قُلْ أَتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَلَا نَفْعًا ۚ وَاللَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ؛ بگو: آیا به جای خدا چیزی را می پرستید که برای شما قدرت دفع هیچ زیان و جلب هیچ سودی را ندارد؟! و خداست که شنوا [یِ همه گفتارها] و دانا [یِ همه اسرار و رازها] ست﴾(مائده:۷۶)
یعنی پرستش غیر خدا باطل است؛ چون معبود باید سمیع و علیم باشد و هیچ موجودی غیر از خدا، به طور مستقل سمیع و بصیر نیست. در این آیه، دو اسم «السمیع» و «العلیم»، به عنوان حدّ وسط برهان به کار رفتهاند.
- ﴿وَكَأَيِّنْ مِنْ دَابَّةٍ لَا تَحْمِلُ رِزْقَهَا اللَّهُ يَرْزُقُهَا وَإِيَّاكُمْ ۚ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ؛ چه بسیارند جنبندگانی که قدرت ندارند [به دست آوردن] روزی خود را بر عهده بگیرند، خداست که به آنان و شما روزی می دهد، و او شنوا و داناست.﴾(عنکبوت:۶۰)
خداوند روزی دهنده یکایک موجودات است و رزق کسی را از موعدش تأخیر نمیاندازند. چون او سمیع است و ندای رزق خواهی مخلوقات را میشنود، چه بر زبان آورند و چه در دل بخواهند و چه زبان حالشان خواهان رزق باشد. علیم است و میداند که رزقشان چیست؛ اگر چه آنها نوع رزق را در خواهش خویش، معیّن نکنند یا اشتباهی معیّن کنند.
به همین نحو، اسماء و صفات انتهایی آیات با خود آیات در ارتباطند؛ لکن درک این رابطه گاه آسان است و گاه مشکل و از عهده هر کسی بر نمیآید که متوجّه این ارتباط شود.
انواع ارتباط آیات با اسامی و صفات خداوند در آن
پیوند صفاتِ پایان بخشِ آیات با محتوای آنها، در یکی از انواع تعلیل، تأکید، تلازم، تتمیم، توضیح، تقابل و ترغیب قابل مشاهده است. این پیوند عمیق معنایی چنان است که کنار گذاشته شدن آن صفات و جایگزین کردن آن با اوصاف دیگر، موجب نارسایی مقصود آن آیات میشود.
- تعلیل: بیان علت و سبب چیزی و اثبات کردن با دلیل است، در برخی از آیات صفات پایانی جنبه تعلیل دارند: ﴿إِن تُقْرِضُواْ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا یُضَاعِفْهُ لَکُمْ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ وَ اللَّهُ شَکُورٌ حَلِیمٌ؛ اگر به خدا وام نیکو دهید، آن را برای شما دو چندان می کند و شما را می آمرزد و خدا عطا کننده پاداش فراوان در برابر عمل اندک می باشد و بردبار است﴾(تغابن:۱۷)
برخی شکر از طرف خداوند را به معنای نعمت دادن و ازدیاد آن معنا کردهاند[۱] همانگونه که خداوند خود میفرماید: ﴿لَئنِ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ؛ شما بندگان اگر شکر نعمت به جای آرید بر نعمت شما میافزایم﴾(ابراهیم:۷). لذا شکور دلیلی است برای جمله «یُضَاعِفْهُ لَکُمْ» و «حلیم» در مورد خداوند یعنی گناهان را میآمرزد و در عقوبت تعجیل نمیکند پس صفت «حلیم» هم تعلیلی است برای جمله «یَغْفِرْ لَکُمْ».
- تأکید: عبارت است از استوار کردن مطلب قبلی به واسطه تکرار. مانند دو صفت «اللطیف الخبیر» در آیه: ﴿أَلَا يَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ؛ آیا کسی که [همه موجودات را] آفریده است، نمی داند؟ و حال آنکه او لطیف و آگاه است.﴾(ملک:۱۴).
«لطیف» در مورد خداوند یعنی عمق آگاهی او نسبت به آفریدگانش و «خبیر» یعنی عالم به کُنه ذات اشیاء. با این معنا این دو صفت تأکیدی برای آیه محسوب میشوند.
مثالها و عناوین دیگری وجود دارد که به ما نشان میدهد صفات و اسماء پایانی آیات با متن آیهای که در آن قرار گرفتهاند، به نوعی ارتباط مفهومی دارند که در یکی از قالبهای گفته شده قرار میگیرند.
خود ستایی نکردن خداوند در قرآن
صفات پایانی آیات نشان دادن و تبیین معنایی است که در آیه استفاده شده است و با این صفات خداوند بیان میکند که قادر بر عملی کردن مطالبی است که در آیه گفته شده است. خداشناسی اصل دین است و دینداری بدون شناخت و توجه به مبدأ هستی بی معناست. بنابر این لازم است که پیوسته بندگان متذکر خداوند و صفات او باشند و اگر خدا خود را معرفی نکند نمیتوان بدرستی شناخت پیدا کرد. لازم به ذکر است خودستایی برای بشر مذموم است زیرا هیچیک از کمالات او اصیل نیست و بلکه همه از خداوند است؛ اما برای خدا پسندیده میباشد، زیرا او خالق است و احاطه بر همه چیز دارد و همه کمالات اصالتا از خداست و تنها موجودی که میتواند خود را بستاید، خداست.
مطالعه بیشتر
- معصومه مرزبان، مهدی احمدی، پیوند معنایی صفات الهی پایان آیات قرآن با مضمون آنها، نشریه پژوهشهای قرآن و حدیث، سال چهل و هفتم، شماره یکم، بهار و تابستان ۱۳۹۳ش.
- جعفر سبحانی، اسماء و صفات خدا در قرآن، مجله مکتب اسلام، شماره ۸ و ۹.
جستارهای وابسته
منابع
- ↑ راغب، حسین، مفردات الفاظ القرآن، دمشق، دارالعلم، ۱۴۱۲ق، ص۴۶۲.