تساهل و تسامح در دین از منظر قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' | بازبینی =' به ' | ارزیابی کمی =')
 
(۱۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=A.rezapour }}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
تساهل و تسامح در منظر قرآن کریم چگونه است؟
تساهل و تسامح در منظر قرآن کریم چگونه است؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}سهل بودن شریعت اسلامی بدین معناست خداوندی که زمام تشریع و قانونگذاری در دست اوست، احکام مشقت بار و طاقت‌فرسا بر دوش بندگان خویش ننهاده است، نه این که ما می‌توانیم به هر چیز آسانی حکم کرده و به شریعت نسبت دهیم.
{{پاسخ}}تساهل و تسامح در دین معناهای متعددی دارد از جمله عدم اجبار به دین‌ورزی و ایمان، و نیز به معنای عدم سخت‌گیری در احکام دینی و تشریع، و تساهل در رفتار با مردم و اهل کتاب و حتی کافران هم آمده است و مفاهیمی چون سعه صدر، مدارا و صبر را هم در خود دارد.


== معنای لغوی تساهل و تسامح ==
== معنای لغوی تساهل و تسامح ==
خط ۱۴: خط ۱۳:


== معنای تسامح و تساهل در دین ==
== معنای تسامح و تساهل در دین ==
تسامح و تساهل در دین به این معناست که دین اسلام، دین سخت گیری و خارج از طاقت انسان نیست و خداوند در مقام تشریع، اموری را بر گردن انسان ها نگذاشته که فوق توان انسان باشد. معنای دیگری که از تسامح و تساهل در دین برداشت می شود، اهمیت دادن به مفاهیمی چون مدارا و حلم در دین داری است که خلاف خشونت و واکنش تند به گناه است.
تسامح و تساهل در دین به این معناست که دین اسلام، دین سخت‌گیری و خارج از طاقت انسان نیست و خداوند در مقام تشریع، اموری را بر گردن انسان‌ها نگذاشته که فوق توان انسان باشد. معنای دیگری که از تسامح و تساهل در دین برداشت می‌شود، اهمیت دادن به مفاهیمی چون مدارا و حلم در دین داری است که خلاف خشونت و واکنش تند به گناه است.


پیامبر اکرم(ص) دین اسلام را دین سمحه و سهله معرفی کرده است: {{متن عربی|لَمْ يُرْسِلْنِي اَللَّهُ تَعَالَى بِالرَّهْبَانِيَّةِ وَ لَكِنْ بَعَثَنِي بِالْحَنِيفِيَّةِ اَلسَّهْلَةِ اَلسَّمْحَةِ|ترجمه=خداوند مرا به رهبانيّت نفرستاده است، بلكه مرا به دين حنفى سهل و آسان فرستاده است.}}<ref>الکافی، ج۵، ص۴۹۴، وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۱۰۶، بحارالانوار، ج۲۲، ص۲۶۳</ref>
پیامبر اکرم(ص) دین اسلام را دین سمحه و سهله معرفی کرده است: {{متن عربی|لَمْ يُرْسِلْنِي اَللَّهُ تَعَالَى بِالرَّهْبَانِيَّةِ وَ لَكِنْ بَعَثَنِي بِالْحَنِيفِيَّةِ اَلسَّهْلَةِ اَلسَّمْحَةِ|ترجمه=خداوند مرا به رهبانيّت نفرستاده است، بلكه مرا به دين حنفى سهل و آسان فرستاده است.}}<ref>الکافی، ج۵، ص۴۹۴، وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۱۰۶، بحارالانوار، ج۲۲، ص۲۶۳</ref>


دو واژه تسامح و تساهل در متون دینی و اسلامی مصطلح نیست اما واژه‏‌هایی در روایات ما وجود دارد که می‏‌توان آنها را تقریبا مترادف این دو واژه به شمار آورد که آن از جمله می‏‌توان واژه‏‌های رفق و مدارا و حلم و تیسیر (آسان گرفتن) را نام برد.<ref>اندیشه تقریب 1385  شماره 9، عباس نیک زاد</ref>
دو واژه تسامح و تساهل در متون دینی و اسلامی مصطلح نیست اما واژه‌هایی در روایات ما وجود دارد که می‌توان آنها را تقریباً مترادف این دو واژه به‌شمار آورد که آن از جمله می‌توان واژه‌های رفق و مدارا و حلم و تیسیر (آسان گرفتن) را نام برد.<ref>نیک زاد، عباس، اندیشه تقریب، ۱۳۸۵، شماره ۹.</ref>


== نرم‌خویی با مردم و عدم اجبار ==
== نرم‌خویی با مردم ==
پیامبر(ص) در مقابل گناهکاران و خطاکاران با خوش‌اخلاقی برخورد می‌کرد و بر آن‌ها سخت نمی‌گرفت، چنانچه خداوند دربارهٔ او می‌فرماید: {{قرآن|فَبِمَا رَحْمَه مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ…}}<ref>آل‌عمران: ۳/۱۵۹.</ref> از پرتو رحمت الهی در برابر آنها نرم (و مهربان) شدی و اگر خشن و سنگدل بودی از اطراف تو پراکنده می‌شدند.
پیامبر(ص) در مقابل گناهکاران و خطاکاران با خوش‌اخلاقی برخورد می‌کرد و بر آن‌ها سخت نمی‌گرفت، چنانچه خداوند درباره او می‌فرماید: {{قرآن|فَبِمَا رَحْمَه مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ…|ترجمه=به سبب رحمت خداست که تو با آنها اینچنین خوشخوی و مهربان هستی. اگر تندخو و سخت‌دل می‌بودی از گرد تو پراکنده می‌شدند.|سوره=آل عمران|آیه=۱۵۹}}


خداوند از پیامبر می خواهد با حکمت و موعظه مردم را به سوی خدا دعوت کند: {{قرآن|ادْعُ إِلَىٰ سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ ۖ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ ۚ|ترجمه=با حكمت و اندرز نيكو به راه پروردگارت دعوت كن و با آنان به [شيوه‌اى‌] كه نيكوتر است مجادله نماى.|سوره=نحل|آیه=۱۲۵}}
خداوند از پیامبر می‌خواهد با حکمت و موعظه مردم را به سوی خدا دعوت کند: {{قرآن|ادْعُ إِلَیٰ سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ ۖ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ ۚ|ترجمه=با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت کن و با آنان به [شیوه‌ای] که نیکوتر است مجادله نمای.|سوره=نحل|آیه=۱۲۵}}


در آیات متعدد قرآن خطاب به پیامبر اکرم (ص) به کارگیری زور و اجبار در دین‏دار کردن مردم نهی شده است. .ک: بقره /256، انعام /35، یونس /108 و شعرا/3).<ref>اندیشه تقریب 1385  شماره 9، عباس نیک زاد</ref>
در آیات زیادی امر و توصیه به مدارا و تساهل با مردم و نیز غیرمسلمانان شده است.<ref>سوره بقره، آیه ۱۰۸ و ۲۵۶؛ سوره انعام، آیه ۶۴؛ سوره آل‌عمران، سوره فصلت آیه ۳۴؛ سوره رعد آیه ۲۲؛ سوره قصص آیه ۵۴؛ سوره طه، آیه ۴۴؛ سوره توبه، آیه ۶۱؛ سوره فتح، آیه ۲۹؛ به نقل از: دانشنامه قرآن، بهاالدین خرمشاهی، ج۱، ص ۶۱۵.</ref>
 
== عدم اجبار به ایمان ==
مشهورترین آیه که صراحت در عدم اکراه و اجبار در دعوت به دین دارد، آیه ۲۵۶ [[سوره بقره]] است: {{قرآن|لَا إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ|ترجمه=در دین هیچ اجباری نیست.|سوره=بقره|آیه=۲۶۵}}
 
در آیات متعدد قرآن خطاب به [[پیامبر اکرم (ص)]] به‌کارگیری زور و اجبار در دین‌دار کردن مردم نهی شده است.<ref>سوره انعام، آیه ۳۵؛ سوره یونس، آیه ۱۰۸؛ سوره شعرا، آیه ۳؛ به نقل از: نیکزاد، عباس، اندیشه تقریب، شماره ۹،  ۱۳۸۵ش.</ref>
 
در [[سوره کافرون]] آمده است که خداوند به پیامبر(ص) می‌گوید به کفار بگوید دین شما برای خودتان و دین من برای خودم.<ref>سوره کافرون، آیه ۶.</ref> در جایی دیگر آمده است که خداوند خطاب به پیامبر(ص) می‌فرماید اگر خداوند می‌خواست همه موجودات زمین ایمان می‌آوردند آیا تو می‌خواهی با اجبار آنان ایمان بیاورند؟<ref>سوره یونس، آیه ۹۹.</ref>


== تسامح در تشریع ==
== تسامح در تشریع ==
در قرآن به صراحت بیان شده است که در دین حرج و سختی ای وجود ندارد:{{قرآن|وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ|ترجمه=و در دین (اسلام) کار سنگین و سختی بر شما قرار ندارد|سوره=حج|آیه=۷۸}} و نیز آیه ۶ مائده. در جایی دیگر پس از ذکر احکام روزه، می فرماید خداوند برای شما آسانی را اراده کرده است و سختی را برای شما نمی خواهد.<ref>آیه ۱۸۵ سوره بقره</ref> و در جایی دیگر آمده است که خداوند تکلیفی بیش از حد توان برای بندگان نمی کند.<ref>آیه ۲۳۳ سوره بقره، آیه ۱۵۲ سوره انعام، آیه ۴۲ اعراف</ref>
در قرآن به صراحت بیان شده است که در دین حرج و سختی‌ای وجود ندارد:{{قرآن|وَمَا جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ|ترجمه=و در دین (اسلام) کار سنگین و سختی بر شما قرار ندارد|سوره=حج|آیه=۷۸}} و نیز آیه ۶ مائده. در جایی دیگر پس از ذکر احکام روزه، می‌فرماید خداوند برای شما آسانی را اراده کرده است و سختی را برای شما نمی‌خواهد.<ref>سوره بقره، آیه ۱۸۵.</ref> در قرآن تصریح شده است که خداوند تکلیفی بیش از حد توان برای بندگان نمی‌کند.<ref>سوره بقره، آیه ۲۳۳؛ سوره بقره، آیه ۱۵۲؛ سوره انعام، آیه ۴۲ اعراف.</ref>


آیاتی وجود دارد که درباره آسان‌گیری‌هایی دربارهٔ مریض، مسافر، زن باردار و حائض، سالخوردگان و کسانی که زیاد عطش می‌کنند، سخن گفته است. <ref>بقره: ۲/۱۸۳ تا۱۸۵.</ref>
آیاتی وجود دارد که درباره آسان‌گیری‌هایی دربارهٔ مریض، مسافر، زن باردار و حائض، سالخوردگان و کسانی که زیاد عطش می‌کنند، سخن گفته است.<ref>سوره بقره، آیه ۱۸۳ تا ۱۸۵.</ref>


{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
خط ۳۶: خط ۴۲:


== مطالعه بیشتر ==
== مطالعه بیشتر ==
۱. تسامح و تساهل از دیدگاه قرآن و عترت، حسین عبدالمحمدی، ناشر: ظفر. چاپ اول بهار ۱۳۸۱.
۲. تسامح آری یا نه، دفتر نخست، مؤسسه فرهنگی اندیشه معاصر، نشر خرم ۱۳۷۷.
۳. تحلیل و نقد پلورالیسم دینی، علی ربانی گلپایگانی، ناشر: مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، چاپ دوم، زمستان، ۱۳۷۹.
۴. کتاب سلسله دروس اندیشه‌های بنیادین اسلامی، فلسفه اخلاق، مجتبی مصباح، ناشر: انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی.


۵. کتاب مدارا با مخالفان در قرآن و سیره نبوی، غلامرضا نوعی، ناشر: انتشارات کتاب معین، چاپ اول ۱۳۷۹.
* تسامح و تساهل از دیدگاه قرآن و عترت، حسین عبدالمحمدی، ناشر: ظفر. چاپ اول بهار ۱۳۸۱.
* کتاب مدارا با مخالفان در قرآن و سیره نبوی، غلامرضا نوعی، ناشر: انتشارات کتاب معین، چاپ اول ۱۳۷۹.
{{پایان مطالعه بیشتر}}
{{پایان مطالعه بیشتر}}


خط ۵۱: خط ۵۱:
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
  | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
  | شاخه فرعی۱ = متفرقات معارف در قرآن
  | شاخه فرعی۱ = مسایل اجتماعی در قرآن
  | شاخه فرعی۲ = سایر مباحث
  | شاخه فرعی۲ = مسایل سیاسی در قرآن
  | شاخه فرعی۳ =
  | شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه =شد
  | تیترها =
  | تیترها =شد
  | ویرایش =
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر =شد
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی =
  | ارزیابی کمی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =ج
  | کیفیت =
  | کیفیت =ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۳۰

سؤال

تساهل و تسامح در منظر قرآن کریم چگونه است؟

تساهل و تسامح در دین معناهای متعددی دارد از جمله عدم اجبار به دین‌ورزی و ایمان، و نیز به معنای عدم سخت‌گیری در احکام دینی و تشریع، و تساهل در رفتار با مردم و اهل کتاب و حتی کافران هم آمده است و مفاهیمی چون سعه صدر، مدارا و صبر را هم در خود دارد.

معنای لغوی تساهل و تسامح

از نظر لغت: تسامح: آسان گرفتن بر یکدیگر، مدارا کردن، فروگذار کردن، سهل انگاری و تساهل: سهل گرفتن، به نرمی رفتار کردن، سست گرفتن می‌باشد و در اصطلاح به معنای: آسان گرفتن با یکدیگر که با مصالحه و سازش‌گری و لاقیدی همراه باشد:

سهله و سمحه

در لغت: سهل و آسان، چنانچه در حدیثی از رسول خدا(ص) نقل شده: «لم یرسلنی الله بالرهبانیه و لکن بعثنی بالحنیفه السهله المحه؛ یعنی خداوند مرا به رهبانیت و ترک دنیا رسالت نداد بلکه مرا بر دین حنیف ابراهیمی که سهل و آسان است مبعوث فرمود.»[۱]

معنای تسامح و تساهل در دین

تسامح و تساهل در دین به این معناست که دین اسلام، دین سخت‌گیری و خارج از طاقت انسان نیست و خداوند در مقام تشریع، اموری را بر گردن انسان‌ها نگذاشته که فوق توان انسان باشد. معنای دیگری که از تسامح و تساهل در دین برداشت می‌شود، اهمیت دادن به مفاهیمی چون مدارا و حلم در دین داری است که خلاف خشونت و واکنش تند به گناه است.

پیامبر اکرم(ص) دین اسلام را دین سمحه و سهله معرفی کرده است: «لَمْ يُرْسِلْنِي اَللَّهُ تَعَالَى بِالرَّهْبَانِيَّةِ وَ لَكِنْ بَعَثَنِي بِالْحَنِيفِيَّةِ اَلسَّهْلَةِ اَلسَّمْحَةِ؛ خداوند مرا به رهبانيّت نفرستاده است، بلكه مرا به دين حنفى سهل و آسان فرستاده است.»[۲]

دو واژه تسامح و تساهل در متون دینی و اسلامی مصطلح نیست اما واژه‌هایی در روایات ما وجود دارد که می‌توان آنها را تقریباً مترادف این دو واژه به‌شمار آورد که آن از جمله می‌توان واژه‌های رفق و مدارا و حلم و تیسیر (آسان گرفتن) را نام برد.[۳]

نرم‌خویی با مردم

پیامبر(ص) در مقابل گناهکاران و خطاکاران با خوش‌اخلاقی برخورد می‌کرد و بر آن‌ها سخت نمی‌گرفت، چنانچه خداوند درباره او می‌فرماید: ﴿فَبِمَا رَحْمَه مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ…؛ به سبب رحمت خداست که تو با آنها اینچنین خوشخوی و مهربان هستی. اگر تندخو و سخت‌دل می‌بودی از گرد تو پراکنده می‌شدند.(آل عمران:۱۵۹)

خداوند از پیامبر می‌خواهد با حکمت و موعظه مردم را به سوی خدا دعوت کند: ﴿ادْعُ إِلَیٰ سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ ۖ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ ۚ؛ با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت کن و با آنان به [شیوه‌ای] که نیکوتر است مجادله نمای.(نحل:۱۲۵)

در آیات زیادی امر و توصیه به مدارا و تساهل با مردم و نیز غیرمسلمانان شده است.[۴]

عدم اجبار به ایمان

مشهورترین آیه که صراحت در عدم اکراه و اجبار در دعوت به دین دارد، آیه ۲۵۶ سوره بقره است: ﴿لَا إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ؛ در دین هیچ اجباری نیست.(بقره:۲۶۵)

در آیات متعدد قرآن خطاب به پیامبر اکرم (ص) به‌کارگیری زور و اجبار در دین‌دار کردن مردم نهی شده است.[۵]

در سوره کافرون آمده است که خداوند به پیامبر(ص) می‌گوید به کفار بگوید دین شما برای خودتان و دین من برای خودم.[۶] در جایی دیگر آمده است که خداوند خطاب به پیامبر(ص) می‌فرماید اگر خداوند می‌خواست همه موجودات زمین ایمان می‌آوردند آیا تو می‌خواهی با اجبار آنان ایمان بیاورند؟[۷]

تسامح در تشریع

در قرآن به صراحت بیان شده است که در دین حرج و سختی‌ای وجود ندارد:﴿وَمَا جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ؛ و در دین (اسلام) کار سنگین و سختی بر شما قرار ندارد(حج:۷۸) و نیز آیه ۶ مائده. در جایی دیگر پس از ذکر احکام روزه، می‌فرماید خداوند برای شما آسانی را اراده کرده است و سختی را برای شما نمی‌خواهد.[۸] در قرآن تصریح شده است که خداوند تکلیفی بیش از حد توان برای بندگان نمی‌کند.[۹]

آیاتی وجود دارد که درباره آسان‌گیری‌هایی دربارهٔ مریض، مسافر، زن باردار و حائض، سالخوردگان و کسانی که زیاد عطش می‌کنند، سخن گفته است.[۱۰]


مطالعه بیشتر

  • تسامح و تساهل از دیدگاه قرآن و عترت، حسین عبدالمحمدی، ناشر: ظفر. چاپ اول بهار ۱۳۸۱.
  • کتاب مدارا با مخالفان در قرآن و سیره نبوی، غلامرضا نوعی، ناشر: انتشارات کتاب معین، چاپ اول ۱۳۷۹.


منابع

  1. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، چاپ بیروت، ج۲۲، ص۲۶۳، باب ۵، روایت ۳.
  2. الکافی، ج۵، ص۴۹۴، وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۱۰۶، بحارالانوار، ج۲۲، ص۲۶۳
  3. نیک زاد، عباس، اندیشه تقریب، ۱۳۸۵، شماره ۹.
  4. سوره بقره، آیه ۱۰۸ و ۲۵۶؛ سوره انعام، آیه ۶۴؛ سوره آل‌عمران، سوره فصلت آیه ۳۴؛ سوره رعد آیه ۲۲؛ سوره قصص آیه ۵۴؛ سوره طه، آیه ۴۴؛ سوره توبه، آیه ۶۱؛ سوره فتح، آیه ۲۹؛ به نقل از: دانشنامه قرآن، بهاالدین خرمشاهی، ج۱، ص ۶۱۵.
  5. سوره انعام، آیه ۳۵؛ سوره یونس، آیه ۱۰۸؛ سوره شعرا، آیه ۳؛ به نقل از: نیکزاد، عباس، اندیشه تقریب، شماره ۹، ۱۳۸۵ش.
  6. سوره کافرون، آیه ۶.
  7. سوره یونس، آیه ۹۹.
  8. سوره بقره، آیه ۱۸۵.
  9. سوره بقره، آیه ۲۳۳؛ سوره بقره، آیه ۱۵۲؛ سوره انعام، آیه ۴۲ اعراف.
  10. سوره بقره، آیه ۱۸۳ تا ۱۸۵.