امام علی(ع) و نهی از دشنام به دشمن: تفاوت میان نسخهها
(←منابع) |
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' | بازبینی =' به ' | ارزیابی کمی =') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
آیا امام علی(ع) از دشنام به دشمن نهی کرده و در مقابل دشنام دیگران، سکوت | آیا امام علی(ع) از دشنام به دشمن نهی کرده و در مقابل دشنام دیگران، سکوت میکرد؟ | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
| ناوبری = | | ناوبری = | ||
| نمایه = | | نمایه = | ||
| تغییر مسیر = | | تغییر مسیر =شد | ||
| ارجاعات = | | ارجاعات = | ||
| | | ارزیابی کمی =شد | ||
| تکمیل = | | تکمیل = | ||
| اولویت =ب | | اولویت =ب |
نسخهٔ کنونی تا ۲۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۱۰
سؤال
آیا امام علی(ع) از دشنام به دشمن نهی کرده و در مقابل دشنام دیگران، سکوت میکرد؟
امام علی(ع)، یارانش را از ناسزاگویی حتی به دشمن باز میداشت. برخی از این موارد چنیناند:
- حُجْر بن عَدی و عَمْرِو بْن حَمِق که از یاران امام علی(ع) بودند، در جنگ صفین به سپاه شام و معاویه ناسزا گفتند. هنگامی که امام علی اطلاع یافت فرمود: «دوست ندارم دشنامگو باشید. [بهتر است] چگونگی کردارشان را بیان کنید و وضع و حال آنان را به زبان آورید؛ این در گفتار، به درستی نزدیکتر است. به جای دشنام دادن به آنها بگویید: خدایا از ریخته شدن خون ما و خون آنان جلوگیری کن و بین ما و آنان اصلاح نما و آنان را از گمراهی به راه راست رهبری کن، تا آن کس که به حق، نادان است، آن را بشناسد».[۱]
- ابنابیالحدید در شرح نهجالبلاغه نقل کرده که امام(ع) دوست نداشت کسی به اهل شام، فحش و سخنان زشت بگوید؛ ولی ابراز برائت و بیزاری از آنها را ناپسند نمیشمرد.[۲]
همچنین براساس منابع تاریخی، هنگامی که به امام علی(ع) توهین میشد یا ناسزا گفته میشد، او گذشت میکرد. برخی از این موارد عبارتند از:
- امام علی(ع) در حال موعظه اصحابش بود. یکی از خوارج که از سخنان او شگفتزده شده بود گفت: «خدا این کافر را بکشد، چقدر میفهمد.» مردم خواستند او را بکشند؛ ولی امام فرمود: «رهایش کنید. پاسخ ناسزا، ناسزا است، يا گذشت از گناه».[۳]
- بعد از پایان یافتن جنگ جمل، صَفیّه زن عبدالله بن خلف، علی(ع) را دید و فریاد زد: «ای علی! ای کشنده خویشان و دوستداران…! خداوند فرزندان تو را یتیم کند.» علی(ع) در پاسخ سخنی نگفت. مردی از قبیله اَزْد گفت: «به خدا نباید این زن جان ازدست ما به در برد.» علی(ع) از گفته آن مرد خشمگین شد و فرمود: «خموش! پردهدری مکن، به خانه کسی داخل مشو، هیچ زنی را میازار؛ حتی اگر دشنام دهد و عِرض و ناموس شما را ناسزا گوید.»[۴]
جستارهای وابسته
منابع
- این مدخل برگرفته از کتاب سیره نظامی امیرالمؤمنین، نوشته یدالله حاجیزاده، قم، مرکز مدیریت حوزههای علمیه، ۱۳۹۲ش است.