جواهر القرآن (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۳: خط ۴۳:


== معرفی ==
== معرفی ==
...
جواهر القرآن افزون بر اینکه سلوک الی الله از طریق قرآن را می‌آموزد، به یکی دیگر از دغدغه و طرح‌های صوفیه و غزالی پاسخ می‌دهد و آن بیان نسبت عرفان با قرآن و دین است و او از این طریق آیه‌هایی که استفاده‌هایی عارفانه می‌توان از آن کرد را برجسته نموده است.
 
ابوحامد غزالی چه پیش از تحول روحی در 38 سالگی و چه پس از آن به تألیف کتاب و رساله در علوم مختلف اسلامی اهتمام خاصی داشت. او می‌دانست میراث مکتوب حتی اگر چند برگ بیش نباشد، از هزاران ساعت تدریس و وعظ و خطابه تأثیرگذارتر و ماندگارتر است. رسالۀ جواهر القرآن در چند سال آخر حیات غزالی نوشته شده است. وی در این اثر نگرشی خاص در مواجهه با قرآن کریم را به ما می‌دهد که پیش از نگارش این اثر تنها به صورت پراکنده در آثار و سخنان برخی از اهل عرفان مطرح شده بود و پس از ارائه همواره مورد توجه عارفان و عرفان‌پژوهان قرار گرفت و کمتر عارف، مفسر و حکیمی دیده شده که پس از غزالی از این اثر ـ چه به صورت مستقیم یا غیرمستقیم ـ تأثیر نگرفته باشد. از عارفانی چون عین‌القضات، ابن عربی و مولانا که بگذریم، حکیمانی چون سهروردی و ملاصدرا و مفسران بسیاری از این رساله تأثیر پذیرفته و در مواجهه با قرآن همانی راهی را رفته‌اند که غزالی در این نوشته بیان کرده است.
 
در این کتاب ترجمه‌ای روان و دقیق از این رساله آورده شده است. برای مشخص شدن تأثیر نگرش وی در نگاه پسینیان، به آثار دو تن از عارفان بزرگ اسلام یعنی عین‌القضات همدانی و مولانا رجوع شده و تأثیر دیدگاه‌های غزالی نشان داده شده است. در پایان نیز انتقادات درون‌متنی و فرامتنی‌ای که یکی از منتقدان معاصر یعنی نصر حامد ابوزید به این رساله کرده به اختصار بیان شده است.
 
جواهر القرآن از آثار دورۀ دوم حیات فکری غزالی است. خود وی در رسالۀ «المنقذ من الضلال» به دو مرحلۀ عمدۀ فکری خود اشاره کرده است. در دورۀ نخست بیشتر به دنبال کلام و فقه است و در نقد و رد نوشتن بر فلاسفه و باطنیه و ... تلاشی بی‌تقفه دارد؛ اما در دورۀ دوم به گونۀ قابل توجهی شیفتۀ عرفان و تصوف است و همۀ حقایق را در آن می‌جوید و تمام دانش‌های خود را ذیل آن مورد استفاده قرار می‌دهد و خود به سلک صوفیه درمی‌آید.ص۹.
 
عمدۀ مدعیات غزالی در جواهر القرآن را می‌توان به این صورت بیان کرد:
 
1. در مواجهه با قرآن از ظاهرنگری پرهیز کرد و آن را مانند جهانی بی‌کران دانست که افزون بر ظاهر الفاظ و حروف، واجد باطن و مغز نیز هست و کسی که در آن باطن سیر کند، حقایقی را خواهد یافت که به هیچ‌روی از جنس کلمات و حرف نیست و واقعیاتی عینی از ملکوت عالم است.ص۱۱.
 
2. سرّ و هدف عالی قرآن دعوت بندگان به جانب خدای متعال است و در این سیر صعودی پس از علم به مبدأ و خالق، باید سلوک الی الله را آغاز کرد. در واقع قرآن ریسمانی استوار است که ما را از خاک به افلاک می‌برد و راهی است که ما در آن تا وصول الی الله حرکت می‌کنیم.
 
3. همۀ آیات قرآن را می‌توان به شش نوع تقسیم کرد که همۀ دانش‌های دینی از همین شش نوع منشعب می‌شوند.ص۱۱.
 
4. غزالی اهل اسلام را به این توجه می‌دهد که در استفاده از اندیشۀ متکلمان طریق مبالغه نپیمایند و متذکر این باشند که جایگاه علم را در مقابله با خصم دین و اهل بدعت ببیند و نه بیشتر و از علم کلام به عنوان پاسبان و نگاهبان استفاده کنند و آن را دارو بدانند و نه غذا.
 
5. دانش‌های عالی علوم مغز از نظر وی عبارتند از علم به خدا و روز قیامت و علم به صراط مستقیم و سلوک الی الله. او در این باب به ربع منجیات و مهلکات کتاب احیاء علوم الدین اشاره می‌کند و می‌گوید اصل در قرآن همین آیات است و مابقی در حکم مقدماتی برای معرفت و وصول به آنهاست.
 
6. از اینکه دیگر دانش‌های بشری از جمله طب و نجوم را برگرفته از حقایق قرآنی بداند، ابایی ندارد و با ذکر نمونه‌هایی از قرآن اهتمام کتاب خدا به علوم مختلف را نشان می‌دهد.ص۱۳.
 
7. یکی از پرسش‌های مهمی که غزالی در این رساله به آن پاسخ می‌دهد این است که چرا خداوند به جای بیان حقیقی واقعیات از بیان مجازی در تشریح آنها استفاده کرده است؟ و پاسخ مفصلی به این سؤال می‌دهد.<ref>مهدی زارع کمپانی، ترجمه، تحلیل و نقد جواهر القرآن غزالی به ضمیمه نگرش عین‌القضات همدانی و مولانا جلال‌الدین به قرآن کریم، تهران، نگاه معاصر، ۱۳۹۴ش، ص۱۴.</ref>
 
8. او راه‌یافتگان به معرفت عارفان و سالکان هستند و غیر آنان را اشخاصی گرفتار در قشر و پوست به شمار می‌آورد.
 
9. او در برتر دانستن برخی آیات بر برخی دیگر و نیز گزیده‌ای که در پایان رساله از آیات قرآن فراهم آورده، توجه بیشتر خود را معطوف به آیاتی کرده که صوفیه از دیرباز محل توجه قرار داده‌اند و آن را بن‌مایۀ آموزه‌های قرآن کریم و اصل مقاصد آن دانسته‌اند.
 
10. در گزیدۀ خود به دو دسته آیات توجه نموده است. دسته‌ای که آنها را «جواهر» نامیده، بیانگر چگونگی دریافت انوار معرفت است و دسته‌ای دیگر که «دُرَر» نامیده شده‌اند به استقامت ورزیدن بر راه راست به وسیلۀ عمل ناظر است. دستۀ نخست آیات ناظر به دانش عرفانی است و دستۀ دوم ناظر به کنش عرفانی و چنان‌که خود او گفته اصل ایمان، علم و عمل است.<ref>مهدی زارع کمپانی، ترجمه، تحلیل و نقد جواهر القرآن غزالی به ضمیمه نگرش عین‌القضات همدانی و مولانا جلال‌الدین به قرآن کریم، تهران، نگاه معاصر، ۱۳۹۴ش، ص۱۵.</ref>


=== ترجمه فارسی ===
=== ترجمه فارسی ===

نسخهٔ ‏۲۶ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۲۱:۴۱

سؤال

جواهر القرآن چه کتابی و چه کسی آن را نوشته است؟

جواهر القرآن و درره
خطا در ایجاد بندانگشتی: /bin/bash: /usr/bin/convert: No such file or directory Error code: 127
اطلاعات کتاب
نویسندهغزالی
موضوعتفسیر قرآن
زبانعربی
تعداد جلد۱

جواهر القرآن با نام کامل جواهر القرآن و دُرَرُه اثر ابوحامد محمد (۴۵۰–۵۰۵ ق) است.

معرفی

جواهر القرآن افزون بر اینکه سلوک الی الله از طریق قرآن را می‌آموزد، به یکی دیگر از دغدغه و طرح‌های صوفیه و غزالی پاسخ می‌دهد و آن بیان نسبت عرفان با قرآن و دین است و او از این طریق آیه‌هایی که استفاده‌هایی عارفانه می‌توان از آن کرد را برجسته نموده است.

ابوحامد غزالی چه پیش از تحول روحی در 38 سالگی و چه پس از آن به تألیف کتاب و رساله در علوم مختلف اسلامی اهتمام خاصی داشت. او می‌دانست میراث مکتوب حتی اگر چند برگ بیش نباشد، از هزاران ساعت تدریس و وعظ و خطابه تأثیرگذارتر و ماندگارتر است. رسالۀ جواهر القرآن در چند سال آخر حیات غزالی نوشته شده است. وی در این اثر نگرشی خاص در مواجهه با قرآن کریم را به ما می‌دهد که پیش از نگارش این اثر تنها به صورت پراکنده در آثار و سخنان برخی از اهل عرفان مطرح شده بود و پس از ارائه همواره مورد توجه عارفان و عرفان‌پژوهان قرار گرفت و کمتر عارف، مفسر و حکیمی دیده شده که پس از غزالی از این اثر ـ چه به صورت مستقیم یا غیرمستقیم ـ تأثیر نگرفته باشد. از عارفانی چون عین‌القضات، ابن عربی و مولانا که بگذریم، حکیمانی چون سهروردی و ملاصدرا و مفسران بسیاری از این رساله تأثیر پذیرفته و در مواجهه با قرآن همانی راهی را رفته‌اند که غزالی در این نوشته بیان کرده است.

در این کتاب ترجمه‌ای روان و دقیق از این رساله آورده شده است. برای مشخص شدن تأثیر نگرش وی در نگاه پسینیان، به آثار دو تن از عارفان بزرگ اسلام یعنی عین‌القضات همدانی و مولانا رجوع شده و تأثیر دیدگاه‌های غزالی نشان داده شده است. در پایان نیز انتقادات درون‌متنی و فرامتنی‌ای که یکی از منتقدان معاصر یعنی نصر حامد ابوزید به این رساله کرده به اختصار بیان شده است.

جواهر القرآن از آثار دورۀ دوم حیات فکری غزالی است. خود وی در رسالۀ «المنقذ من الضلال» به دو مرحلۀ عمدۀ فکری خود اشاره کرده است. در دورۀ نخست بیشتر به دنبال کلام و فقه است و در نقد و رد نوشتن بر فلاسفه و باطنیه و ... تلاشی بی‌تقفه دارد؛ اما در دورۀ دوم به گونۀ قابل توجهی شیفتۀ عرفان و تصوف است و همۀ حقایق را در آن می‌جوید و تمام دانش‌های خود را ذیل آن مورد استفاده قرار می‌دهد و خود به سلک صوفیه درمی‌آید.ص۹.

عمدۀ مدعیات غزالی در جواهر القرآن را می‌توان به این صورت بیان کرد:

1. در مواجهه با قرآن از ظاهرنگری پرهیز کرد و آن را مانند جهانی بی‌کران دانست که افزون بر ظاهر الفاظ و حروف، واجد باطن و مغز نیز هست و کسی که در آن باطن سیر کند، حقایقی را خواهد یافت که به هیچ‌روی از جنس کلمات و حرف نیست و واقعیاتی عینی از ملکوت عالم است.ص۱۱.

2. سرّ و هدف عالی قرآن دعوت بندگان به جانب خدای متعال است و در این سیر صعودی پس از علم به مبدأ و خالق، باید سلوک الی الله را آغاز کرد. در واقع قرآن ریسمانی استوار است که ما را از خاک به افلاک می‌برد و راهی است که ما در آن تا وصول الی الله حرکت می‌کنیم.

3. همۀ آیات قرآن را می‌توان به شش نوع تقسیم کرد که همۀ دانش‌های دینی از همین شش نوع منشعب می‌شوند.ص۱۱.

4. غزالی اهل اسلام را به این توجه می‌دهد که در استفاده از اندیشۀ متکلمان طریق مبالغه نپیمایند و متذکر این باشند که جایگاه علم را در مقابله با خصم دین و اهل بدعت ببیند و نه بیشتر و از علم کلام به عنوان پاسبان و نگاهبان استفاده کنند و آن را دارو بدانند و نه غذا.

5. دانش‌های عالی علوم مغز از نظر وی عبارتند از علم به خدا و روز قیامت و علم به صراط مستقیم و سلوک الی الله. او در این باب به ربع منجیات و مهلکات کتاب احیاء علوم الدین اشاره می‌کند و می‌گوید اصل در قرآن همین آیات است و مابقی در حکم مقدماتی برای معرفت و وصول به آنهاست.

6. از اینکه دیگر دانش‌های بشری از جمله طب و نجوم را برگرفته از حقایق قرآنی بداند، ابایی ندارد و با ذکر نمونه‌هایی از قرآن اهتمام کتاب خدا به علوم مختلف را نشان می‌دهد.ص۱۳.

7. یکی از پرسش‌های مهمی که غزالی در این رساله به آن پاسخ می‌دهد این است که چرا خداوند به جای بیان حقیقی واقعیات از بیان مجازی در تشریح آنها استفاده کرده است؟ و پاسخ مفصلی به این سؤال می‌دهد.[۱]

8. او راه‌یافتگان به معرفت عارفان و سالکان هستند و غیر آنان را اشخاصی گرفتار در قشر و پوست به شمار می‌آورد.

9. او در برتر دانستن برخی آیات بر برخی دیگر و نیز گزیده‌ای که در پایان رساله از آیات قرآن فراهم آورده، توجه بیشتر خود را معطوف به آیاتی کرده که صوفیه از دیرباز محل توجه قرار داده‌اند و آن را بن‌مایۀ آموزه‌های قرآن کریم و اصل مقاصد آن دانسته‌اند.

10. در گزیدۀ خود به دو دسته آیات توجه نموده است. دسته‌ای که آنها را «جواهر» نامیده، بیانگر چگونگی دریافت انوار معرفت است و دسته‌ای دیگر که «دُرَر» نامیده شده‌اند به استقامت ورزیدن بر راه راست به وسیلۀ عمل ناظر است. دستۀ نخست آیات ناظر به دانش عرفانی است و دستۀ دوم ناظر به کنش عرفانی و چنان‌که خود او گفته اصل ایمان، علم و عمل است.[۲]

ترجمه فارسی

ترجمه خدیوجم.

ترجمه مهدی کمپانی زارع

ترجمه نشر احسان

نویسنده

...

جایگاه و محتوا

...

منابع

  1. مهدی زارع کمپانی، ترجمه، تحلیل و نقد جواهر القرآن غزالی به ضمیمه نگرش عین‌القضات همدانی و مولانا جلال‌الدین به قرآن کریم، تهران، نگاه معاصر، ۱۳۹۴ش، ص۱۴.
  2. مهدی زارع کمپانی، ترجمه، تحلیل و نقد جواهر القرآن غزالی به ضمیمه نگرش عین‌القضات همدانی و مولانا جلال‌الدین به قرآن کریم، تهران، نگاه معاصر، ۱۳۹۴ش، ص۱۵.