فرقه علویه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{شاخه
 
| شاخه اصلی = ادیان و مذاهب
|شاخه فرعی۱ = شیعه امامیه
|شاخه فرعی۲ = فرقه‌های شیعه
| شاخه فرعی۳ =
}}
{{سوال}}
{{سوال}}
علویان چه گروهی هستند و عقایدشان چیست؟
آیا فرقه علویه از غالیان است یا از پیروان شیعه امامیه محسوب می گردد ؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
در تاریخ کلمه «علوی» کاربرد های مختلف داشته است. اما به عنوان یک فرقه به نصیریه که در حال حاضر در مناطقی از سوریه و ترکیه ساکن هستند گفته می شود. در ایران نیز به اهل حق که در غرب ایران به خصوص کرمانشاه ساکن هستند علوی گفته می شود.


در مورد عقاید این گروه دو نظریه متضاد وجود دارد یک دسته این فرقه را از غلات دانسته اند که در مورد ائمه اعتقادات نادرستی دارند. در مقابل، گروه دیگری عقاید حال حاضر این فرقه را با شیعه امامیه یکسان می دانند و معتقدند غلو اتهامی است که دشمنان به این گروه زده اند.
یکی از [[فرقه های اسلامی]] که در دوران معاصر در سوریه و برخی دیگر از کشورهای اسلامی وجود دارد ، فرقه علویه است. پزوهشگران معتقدند که فرقه‌های [[اهل‌حقّ]]، نصیریان، علی اللهیان و «علویان» از فرقه های [[غلات]] می‌باشند که بعدها در اسلام پیدا شدند و در ایران، سوریه و ترکیه زندگی می‌کنند که در هر منطقه‌ای به یک نام خوانده می‌شوند. در مورد عقاید علویان دو نظریه وجود دارد؛ برخی این فرقه را از غلات دانسته‌اند که در مورد ائمه اعتقادات نادرستی دارند. گروه دیگری عقاید این فرقه را به دور از غلو دانسته و معتقدند غلو اتهامی است که دشمنان به این گروه زده‌اند.
 
== معانی مختلف کلمه علوی ==
کلمه علوی از نظر لغت منسوب به لفظ علی است و در اصطلاح اطلاقات متعددی برای آن ذکر گردیده است.<ref>لغت‌نامه دهخدا، دهخدا، ماده علوی.</ref>
* هر کسی که از اولاد علی(ع) و فاطمه(س) باشد به آن علوی گویند. این اطلاق منشأ نسبی دارد.
* کاربرد دیگر کلمه علوی در مقابل [[عثمانی]] است. عثمانی‌ها افرادی بودند که پس از قتل عثمان، [[امام علی(ع)]] را به قتل او متهم نموده و طرفدار عثمان بودند.در مقابل این افراد به طرفداران امام علی(ع) علوی گفته می‌شد.
* کاربرد دیگر کلمه علوی، اطلاق آن بر فرقه‌هایی است که متهم به [[غلو]] درباره علی(ع) و برخی امامان دیگر می‌باشند. این عنوان بر گروه‌هایی از جمله فرقه نصیریه و اهل‌حق اطلاق می‌شود.
 
== نصیریه ==
[[نصیریه]] که عنوان علوی تقریباً مساوی با آن می‌باشد، یکی از فرقه‌های غلات شمرده شده است که تاریخ پیدایش آن‌ها را قرن پنجم هجری دانسته و به آنان انصاریه نیز گفته می‌شود.<ref>ربانی گلپایگانی، علی، فِرَق و مذاهب کلامی، مرکز جهانی علوم اسلامی، اول، ۱۳۷۷ ش، ص۳۱۷.</ref>
 
در مورد مؤسس و تاریخ و محل پیدایش این فرقه اختلاف نظر وجود دارد. برخی گفته‌اند که این فرقه پیرو محمد بن نصیر نمیری است که [[امام هادی(ع)]] را «رب» و خودش را رسول و از طرف آن حضرت پنداشته است.<ref>مرکز المصطفی، حیات محمد بن یعقوب کلینی (ره)، ص۸۹، و مشکور، محمدجواد، فرهنگ فرق اسلامی، آستان قدس رضوی، ۱۳۶۸ ش، ص۴۴۲.</ref> عده‌ی دیگری معتقدند که ابن‌نصیر وکیل امام یازدهم بوده است<ref>دهخدا، لغت‌نامه، ماده نصیریه.</ref> و پیرو او به نمیریه معروف می‌باشد.<ref>معروف الحسینی، هاشم، شیعه در برابر معتزله و اشاعره، مترجم سیدمحمد صادق عبارف، آستان قدس رضوی، سوم، ۱۳۷۹ ش، ص۸۰.</ref>
 
برخی دیگر معتقدند فرقه نصیریه احتمالاً از بغداد سرچشمه گرفته و مؤسس واقعی آن شخصی به نام خصیبی بوده است. او در سال۳۴۶ق یا ۳۸۵ق در گذشته است. اعتقادات او توسط نوه‌اش طبرانی و شاگردان نوه‌اش در سال ۴۳۳ق به لاذقیه در سوریه امروزی منتشر گردید و عده‌ای را به آیین نصیر درآوردند.<ref>براند کاول، هیلن، تشیع، بی‌نا، بی‌تا، ص۴۲۳.</ref>
 
در دوران معاصر فرقه نصیریه در سوریه، ترکیه، لبنان و فلسطین اشغالی ساکن هستند.<ref>همان، و فرهنگ فرق اسلامی، ص۴۴۳.</ref>
 
== اهل حق ==
گروه‌های اهل حق به نام‌های مختلف: اهل‌حق، اهل سر، یارسان، علی‌اللّهی معروف می‌باشند که سِبیل از نشانه‌های آنان به شمار می‌آید.<ref>فرهنگ فرق اسلامی، ص۷۸.</ref> ریشه تاریخی این فرقه را برخی قرن دوم هجری و برخی دیگر قرن چهارم هجری دانسته و مؤسس آن را شخصی بنام مبارک شاه ملقب به خُوَشین معرفی نموده‌اند که با پیروان خود در لرستان زندگی می‌کرده‌اند.<ref>فِرَق و مذاهب کلامی، ص۳۲۳.</ref>
 
== عقاید ==
درباره عقاید علویان دو نظر از طرف محققان و نویسندگان مطرح شده است:


==معانی مختلف کلمه علوی==
=== غلو ===
كلمه علوي از نظر لغت منسوب به لفظ علي است. و در اصطلاح اطلاقات متعددي براي آن ذكر گرديده است.<ref>لغت‌نامه دهخدا، دهخدا، ماده علوي.</ref>  
برخی علویان را از فرقه‌های غالی {{یادداشت|غلو در لغت به معنای گذشتن از حدّ و خارج شدن از اعتدال است. غلو در اعتقادات در [[نبوت]] و امامت است و موجب کفر و گمراهی می‌گردد.}} دانسته‌اند.<ref>مفید، محمدبن‌محمد، تصحیح الاعتقاد، قم، منشورات رضی، ۱۳۶۳ ش، ص۱۰۹.</ref> شهرستانی در ملل و نحل، نوبختی در فرق الشیعه، عبدالقاهر بغدادی در الفرق بین الفرق، علی ربانی گلپایگانی در فرق و مذاهب کلامی، دکترجواد مشکور در فرهنگ فرق اسلامی، علویان را از فرقه‌های غالی دانسته‌اند.


* هر كسي كه از اولاد علي(ع) و فاطمه(س) باشد به آن علوي گويند. اين اطلاق منشاء نسَبي دارد.
=== یکسانی با شیعه امامیه ===
* کاربرد دیگر کلمه علوی در مقابل عثماني است. عثمانی ها افرادی بودند که پس از قتل عثمان، امام علي(ع) را در اين قتل متهم نموده و براي انتقام خون عثمان به عايشه و معاويه پيوستند، در مقابل به طرفداران امام علی(ع) علوی گفته می شد.
* کاربرد دیگر كلمه علوي اطلاق آن بر فرقه‌هايي است كه متهم به غلو درباره علي(ع) و برخي از امامان ديگر مي‌باشند. و آن‌طوري كه معروف است، اين عنوان بر فرقه نصيريه و اهل حق اطلاق مي‌شود.


==بکتاشیه==
با در نظر گرفتن منابعِ صحيح و مصاحبه اي كه با اشخاص آشنا به آيين علويان خلاف همه موارد وارده در كتب مذاهب و فرق ثابت مي شود. چرا كه آنان در عقيده و مرام هيچ اختلاف نظري با شيعه اثني عشري ندارند. آنان معتقد به رسالت نبي اكرم(ص) و امامت و خلافت بلا شك امير المومنين(ع) و يازده فرزند امام بعد از او هستند. اصول و فروع دين را پذيرا بوده، و خداوند را بدون وجود شريكي براي او و قرآن را بدون دانستن تحريف و نظيري براي او؛ و شريعت را بدون نقصاني در آن قبول دارند.
بعضي بكتاشيه را نيز از علويان شمرده‌اند. اما اين فرقه يكي از فرقه‌هاي صوفي شيعي مذهب مي‌باشد كه منسوب به «حاجي بكتاش ولي» بنام محمد بن ابراهيم و از مردم نيشابور خراسان بوده كه در سال ۷۳۸ق در گذشته است. دراويش بكتاشي شيعي مذهب محبّ علي و در اقامه سوگواري ماه محرم كوشا هستند و در قرن پانزدهم ميلادي در دولت عثماني تشكيلات مرتّبي داشته و در آن مناطق داراي تكايا و خانقاه‌ها بوده‌اند.<ref>دهخدا، لغت‌نامه، ماده بكتاشيه.</ref>


==نصیریه==
در تكاليف شرعي و مسائل ديني به مراجع رجوع كرده و نسبت به تمام اديان الهي و كتب آسماني و انبياء الهي احترام قائل هستند. هر حديث مخالف با صراحت قرآن را طرح مي كنند. «كلمه العلم» را منحصر در اهل بيت(ع) دانسته و به مباحث ديني، تاويل آيات، فقه و فتواي امام جعفر صادق(ع) اعتقاد راسخ دارند. اينان به هيچ كدام از مذاهب چهارگانه اهل سنت شباهت ندارند. اينان كساني هستند كه مسلمين ناميده شده اند و خدا را بدون شريك عبادت مي‌كنند.<ref>بحوث في الملل و النحل، جعفر سبحاني، مركز مديريت حوزه علميه قم، ج۸، ص۴۰۶.</ref>  
نصيريه كه عنوان علوي تقريباً مساوي با آن مي‌باشد، يكي از فرقه‌هاي غلات شمرده شده كه برخي تاريخ پيدايش آن‌ها را قرن پنجم هجري دانسته‌اند و به آنان انصاريه نيز گفته مي‌شود.<ref>رباني گلپايگاني، علي، فِرَق و مذاهب كلامي، مركز جهاني علوم اسلامي،‌اول، ۱۳۷۷ ش، ص۳۱۷.</ref>  


در مورد موسس و تاريخ و محل پيدايش اين فرقه اختلاف نظر وجود دارد. برخي گفته‌اند كه اين فرقه پيرو محمد بن نصير نميري است كه امام علي النقي(ع) را «رب» و خودش را رسول از طرف آن حضرت پنداشته است.<ref>مركز المصطفي، حيات محمد بن يعقوب كليني(ره)، ص۸۹، و مشكور، ‌محمدجواد، ‌فرهنگ فرق اسلامي، آستان قدس رضوي، ۱۳۶۸ ش، ص۴۴۲.</ref> عده‌اي ديگري معتقدند كه ابن نصير وكيل امام يازدهم بوده است<ref>دهخدا،‌ لغت‌نامه، ماده نصيريه.</ref> و پيرو او به نميريه معروف مي‌باشد.<ref>معروف الحسيني، هاشم، شيعه در برابر معتزله و اشاعره، مترجم سيدمحمد صادق عبارف، آستان قدس رضوي، سوم، ۱۳۷۹ ش، ص۸۰.</ref> و به نظر برخي ديگر فرقه نصيريه احتمالاً از بغداد سرچشمه گرفته و مؤسس واقعي آن شخصي بنام خصيبي بوده كه در دوران زمامداران آل بويه ابتدا در كرخ، حومه شيعه‌نشين بغداد به كار اشتغال داشته، لكن بعد از آن زندگي خانه به دوشي را اختيار نموده، و تعاليم خود را در موصل و حلب ترويج داده است. او در سال۳۴۶ق يا ۳۸۵ق در گذشته است. اعتقادات او توسط نوه‌اش طبراني و شاگردان نوه‌اش در سال ۴۳۳ق به لاذيقه در كرانه شمالي سوريه در مناطق سلسله جبال مرزي و دشت كيليكيه منتشر گرديده و عده‌اي را به آيين نصير درآوردند.<ref>براند كاول، ‌هيلن، تشيع، بي‌نا، بي‌تا، ص۴۲۳.</ref> در عصر حاضر فرقه نصيريه در سوريه (جبل انصاريه/جبل النصيريه) و در دشت كيليكيه تركيه و در اطراف ادنه و طرسوس و نيز در لبنان و جندالاردن شام و به خصوص در شهر طبريه ساكن هستند.<ref>همان، و فرهنگ فرق اسلامي، ص۴۴۳.</ref>
در باب [[اصول دين]]، [[توحيد]]، عدل، نبوت، [[امامت]] و معاد را با دلايل خاص قبول دارند:


==اهل حق==
توحيد: اعتقاد به وجود خداي واحدي كه داراي صفات كمال و منزه از هر عيب و نقص است.
اما اهل حق كه بيشتر در غرب ايران خصوصاً در استان كرمانشاه زندگي مي‌كنند، ‌برخي گفته‌اند كه بعضي از نصيريان اين اسم را براي خود برگزيده‌اند.<ref>لغت‌نامه دهخدا، ‌ماده اهل حق.</ref> طوائف اهل حق به نام‌هاي مختلف، ‌اهل حق اهل سرّ، يارستان، نصيري، علي‌اللّهي معروف مي‌باشند كه شارِب از نشانه‌هاي خاص آنان به شمار مي‌آيد.<ref>فرهنگ فرق اسلامي، ص۷۸.</ref> ريشه تاريخي اين فرقه را برخي قرن دوم هجري و برخي ديگر قرن چهارم هجري دانسته و مؤسس آن را شخصي بنام مبارك شاه ملقب به خُوَشين معرفي كرده‌اند كه با پيروان خود در لرستان زندگي مي‌كرده‌اند.<ref>فِرَق و مذاهب كلامي، ص۳۲۳.</ref>


==عقاید==
عدل: خداوند منزه از ظلم و فعل قبيح است و به بيشتر از حد وسع و استعداد تكليف نمي كند.
درباره وجوه تشابه و تمايز علويان با شيعيان، دو نظر مختلف از طرف محققين و نويسندگان مطرح شده است.


===غلو===
نبوت: انبياء داراي [[عصمت انبیا|عصمت]] هستند و با تعيين آنها خلق را ارشاد مي كند، اولشان حضرت آدم(ع) و آخرشان رسول اكرم(ص) مي باشد.
یک نظر اين‌ است كه علويان از فرقه‌هاي غالي هستند و غلو كه در لغت به معناي گذشتن از حدّ و خارج شدن از حدّ اعتدال مي‌باشد در مسائل نبوت و امامت موجب كفر و گمراهي مي‌گردد.<ref>مفيد، محمدبن‌محمد، تصحيح الاعتقاد، قم، منشورات رضي، ۱۳۶۳ ش، ص۱۰۹.</ref> و بنابر فرموده علامه مجلسي غلوّ در مسائل ديني و اعتقادي با امور زير تحقق پيدا مي‌كند.  


* اعتقاد به الوهيت پيامبر يا ائمه طاهرين.
امامت: اقتضاي حكمت الهي است كه براي اكمال دين پيامبران، كساني را به عنوان پيشوا و امام معصوم تعيين نمايد و پيامبر(ص) امير المومنين(ع) را به عنوان جانشين خود معرفي كرد و بعد از او يازده تن از فرزندان او به اين مقام رسيدند.
* شريك قرار دادن آنان با خداوند در معبوديت، ‌خالقيت و رازقيت.
* حلول يا اتحاد خدا با آنان.
* اعتقاد به آگاهي ائمه از غيب بدون وحي يا الهام الهي.
* اعتقاد به تناسخ ارواح ائمه در بدن‌هاي يكديگر.
* عدم لزوم اطاعت خداوند با معرفت آنان.<ref>مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، بيروت، مؤسسه الوفاء، دوم، ۱۴۰۳ ق، ج۲۵، ص۳۶۴.</ref>


شهرستاني در ملل و نحل، ‌نوبختي در فرق الشيعه، عبدالقاهر بغدادي در الفرق بين الفرق، علي رباني گلپايگاني در فرق و مذاهب كلامي، دكترجواد مشكور در فرهنگ فرق اسلامي، دهخدا در لغت نامه آنان را از فرقه‌هاي غالي دانسته اند. در اين صورت علويان نه تنها هيچ شباهتی با شيعيان اماميه ندارند بلكه از حوزه اسلام خارج مي‌باشند و حتي از ديدگاه شريعت اسلام و معيارهاي عقلي به حدّ نصاري و يهود هم نمي‌رسند.  
معاد: خداوند بعد از مرگ مردم را براي حسابرسي مي خواند و پاداش نيكوكاران و جزاي بدكاران را خواهد داد. و نيز تمام فروع دين از قبيل نماز، روزه، زكات، حج، جهاد و... را قبول دارند.<ref>بحوث في الملل و النحل، ج۸، ص۴۰۶ – ۴۰۸، (به نقل از عقيدتنا و واقعنا نحن المسلمين العلويين ۲۰ – ۲۳).</ref>


===یکسانی با شیعه امامیه===
نظريه دوم بنا بر آنچه كه در ملل و نحل آيت الله سبحاني، كتاب آشنايي با فرق و مذاهب اسلامي، و در فصلنامه طلوع ذكر گرديده،<ref>رضا برنجكار، آشنايي با فرق و مذاهب اسلامي، انتشارات طه، پنجم،‌ ۱۳۸۲ ش، ص۱۶۷، و فصلنامه طلوع، سال دوم شماره ۷،‌ص ۳-۱۱ منشورات مركز جهاني علوم اسلامي.</ref> اين است كه علويان هيچ تمايزي با شيعيان دوازده امامي ندارند بلكه آنان عين شيعه دوازده امامي هستند و مورد تهمت‌هاي نارواي مخالفين سني مذهب خصوصاً عثمانيان قرار گرفته و غلوّ را به آنان نسبت داده‌اند.
{{پایان پاسخ}}


{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}
==مطالعه بيشتر==
* فرق و مذاهب كلامي؛ تأليف علي رباني گلپايگاني.
* بحوث في‌الملل و النحل ج۸؛ تأليف آيت الله سبحاني.
* تشيع؛ تأليف براند كارل هيلن.
* فرهنگ فرق اسلامي؛ تأليف محمدجواد مشكور.
{{پایان مطالعه بیشتر}}
==منابع==
<references />


== منابع ==
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
| شاخه اصلی = ادیان و مذاهب
| شاخه فرعی۱ = اسلام
| شاخه فرعی۲ = شیعه امامیه
| شاخه فرعی۳ = فرقه‌های شیعه
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
| شناسه =  
| شناسه = شد
| تیترها =  
| تیترها = شد
| ویرایش =  
| ویرایش = شد
| لینک‌دهی =  
| لینک‌دهی = شد
| ناوبری =  
| ناوبری =  
| نمایه =  
| نمایه = شد
| تغییر مسیر =  
| تغییر مسیر = شد
| بازبینی =  
| بازبینی = شد
| تکمیل =  
| تکمیل = شد
| اولویت =  
| اولویت = ب
| کیفیت =  
| کیفیت = ب
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
[[رده:غلات]]
[[رده:تصوف]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۴۰


سؤال

آیا فرقه علویه از غالیان است یا از پیروان شیعه امامیه محسوب می گردد ؟


یکی از فرقه های اسلامی که در دوران معاصر در سوریه و برخی دیگر از کشورهای اسلامی وجود دارد ، فرقه علویه است. پزوهشگران معتقدند که فرقه‌های اهل‌حقّ، نصیریان، علی اللهیان و «علویان» از فرقه های غلات می‌باشند که بعدها در اسلام پیدا شدند و در ایران، سوریه و ترکیه زندگی می‌کنند که در هر منطقه‌ای به یک نام خوانده می‌شوند. در مورد عقاید علویان دو نظریه وجود دارد؛ برخی این فرقه را از غلات دانسته‌اند که در مورد ائمه اعتقادات نادرستی دارند. گروه دیگری عقاید این فرقه را به دور از غلو دانسته و معتقدند غلو اتهامی است که دشمنان به این گروه زده‌اند.

معانی مختلف کلمه علوی

کلمه علوی از نظر لغت منسوب به لفظ علی است و در اصطلاح اطلاقات متعددی برای آن ذکر گردیده است.[۱]

  • هر کسی که از اولاد علی(ع) و فاطمه(س) باشد به آن علوی گویند. این اطلاق منشأ نسبی دارد.
  • کاربرد دیگر کلمه علوی در مقابل عثمانی است. عثمانی‌ها افرادی بودند که پس از قتل عثمان، امام علی(ع) را به قتل او متهم نموده و طرفدار عثمان بودند.در مقابل این افراد به طرفداران امام علی(ع) علوی گفته می‌شد.
  • کاربرد دیگر کلمه علوی، اطلاق آن بر فرقه‌هایی است که متهم به غلو درباره علی(ع) و برخی امامان دیگر می‌باشند. این عنوان بر گروه‌هایی از جمله فرقه نصیریه و اهل‌حق اطلاق می‌شود.

نصیریه

نصیریه که عنوان علوی تقریباً مساوی با آن می‌باشد، یکی از فرقه‌های غلات شمرده شده است که تاریخ پیدایش آن‌ها را قرن پنجم هجری دانسته و به آنان انصاریه نیز گفته می‌شود.[۲]

در مورد مؤسس و تاریخ و محل پیدایش این فرقه اختلاف نظر وجود دارد. برخی گفته‌اند که این فرقه پیرو محمد بن نصیر نمیری است که امام هادی(ع) را «رب» و خودش را رسول و از طرف آن حضرت پنداشته است.[۳] عده‌ی دیگری معتقدند که ابن‌نصیر وکیل امام یازدهم بوده است[۴] و پیرو او به نمیریه معروف می‌باشد.[۵]

برخی دیگر معتقدند فرقه نصیریه احتمالاً از بغداد سرچشمه گرفته و مؤسس واقعی آن شخصی به نام خصیبی بوده است. او در سال۳۴۶ق یا ۳۸۵ق در گذشته است. اعتقادات او توسط نوه‌اش طبرانی و شاگردان نوه‌اش در سال ۴۳۳ق به لاذقیه در سوریه امروزی منتشر گردید و عده‌ای را به آیین نصیر درآوردند.[۶]

در دوران معاصر فرقه نصیریه در سوریه، ترکیه، لبنان و فلسطین اشغالی ساکن هستند.[۷]

اهل حق

گروه‌های اهل حق به نام‌های مختلف: اهل‌حق، اهل سر، یارسان، علی‌اللّهی معروف می‌باشند که سِبیل از نشانه‌های آنان به شمار می‌آید.[۸] ریشه تاریخی این فرقه را برخی قرن دوم هجری و برخی دیگر قرن چهارم هجری دانسته و مؤسس آن را شخصی بنام مبارک شاه ملقب به خُوَشین معرفی نموده‌اند که با پیروان خود در لرستان زندگی می‌کرده‌اند.[۹]

عقاید

درباره عقاید علویان دو نظر از طرف محققان و نویسندگان مطرح شده است:

غلو

برخی علویان را از فرقه‌های غالی [یادداشت ۱] دانسته‌اند.[۱۰] شهرستانی در ملل و نحل، نوبختی در فرق الشیعه، عبدالقاهر بغدادی در الفرق بین الفرق، علی ربانی گلپایگانی در فرق و مذاهب کلامی، دکترجواد مشکور در فرهنگ فرق اسلامی، علویان را از فرقه‌های غالی دانسته‌اند.

یکسانی با شیعه امامیه

با در نظر گرفتن منابعِ صحيح و مصاحبه اي كه با اشخاص آشنا به آيين علويان خلاف همه موارد وارده در كتب مذاهب و فرق ثابت مي شود. چرا كه آنان در عقيده و مرام هيچ اختلاف نظري با شيعه اثني عشري ندارند. آنان معتقد به رسالت نبي اكرم(ص) و امامت و خلافت بلا شك امير المومنين(ع) و يازده فرزند امام بعد از او هستند. اصول و فروع دين را پذيرا بوده، و خداوند را بدون وجود شريكي براي او و قرآن را بدون دانستن تحريف و نظيري براي او؛ و شريعت را بدون نقصاني در آن قبول دارند.

در تكاليف شرعي و مسائل ديني به مراجع رجوع كرده و نسبت به تمام اديان الهي و كتب آسماني و انبياء الهي احترام قائل هستند. هر حديث مخالف با صراحت قرآن را طرح مي كنند. «كلمه العلم» را منحصر در اهل بيت(ع) دانسته و به مباحث ديني، تاويل آيات، فقه و فتواي امام جعفر صادق(ع) اعتقاد راسخ دارند. اينان به هيچ كدام از مذاهب چهارگانه اهل سنت شباهت ندارند. اينان كساني هستند كه مسلمين ناميده شده اند و خدا را بدون شريك عبادت مي‌كنند.[۱۱]

در باب اصول دين، توحيد، عدل، نبوت، امامت و معاد را با دلايل خاص قبول دارند:

توحيد: اعتقاد به وجود خداي واحدي كه داراي صفات كمال و منزه از هر عيب و نقص است.

عدل: خداوند منزه از ظلم و فعل قبيح است و به بيشتر از حد وسع و استعداد تكليف نمي كند.

نبوت: انبياء داراي عصمت هستند و با تعيين آنها خلق را ارشاد مي كند، اولشان حضرت آدم(ع) و آخرشان رسول اكرم(ص) مي باشد.

امامت: اقتضاي حكمت الهي است كه براي اكمال دين پيامبران، كساني را به عنوان پيشوا و امام معصوم تعيين نمايد و پيامبر(ص) امير المومنين(ع) را به عنوان جانشين خود معرفي كرد و بعد از او يازده تن از فرزندان او به اين مقام رسيدند.

معاد: خداوند بعد از مرگ مردم را براي حسابرسي مي خواند و پاداش نيكوكاران و جزاي بدكاران را خواهد داد. و نيز تمام فروع دين از قبيل نماز، روزه، زكات، حج، جهاد و... را قبول دارند.[۱۲]



منابع

  1. لغت‌نامه دهخدا، دهخدا، ماده علوی.
  2. ربانی گلپایگانی، علی، فِرَق و مذاهب کلامی، مرکز جهانی علوم اسلامی، اول، ۱۳۷۷ ش، ص۳۱۷.
  3. مرکز المصطفی، حیات محمد بن یعقوب کلینی (ره)، ص۸۹، و مشکور، محمدجواد، فرهنگ فرق اسلامی، آستان قدس رضوی، ۱۳۶۸ ش، ص۴۴۲.
  4. دهخدا، لغت‌نامه، ماده نصیریه.
  5. معروف الحسینی، هاشم، شیعه در برابر معتزله و اشاعره، مترجم سیدمحمد صادق عبارف، آستان قدس رضوی، سوم، ۱۳۷۹ ش، ص۸۰.
  6. براند کاول، هیلن، تشیع، بی‌نا، بی‌تا، ص۴۲۳.
  7. همان، و فرهنگ فرق اسلامی، ص۴۴۳.
  8. فرهنگ فرق اسلامی، ص۷۸.
  9. فِرَق و مذاهب کلامی، ص۳۲۳.
  10. مفید، محمدبن‌محمد، تصحیح الاعتقاد، قم، منشورات رضی، ۱۳۶۳ ش، ص۱۰۹.
  11. بحوث في الملل و النحل، جعفر سبحاني، مركز مديريت حوزه علميه قم، ج۸، ص۴۰۶.
  12. بحوث في الملل و النحل، ج۸، ص۴۰۶ – ۴۰۸، (به نقل از عقيدتنا و واقعنا نحن المسلمين العلويين ۲۰ – ۲۳).
  1. غلو در لغت به معنای گذشتن از حدّ و خارج شدن از اعتدال است. غلو در اعتقادات در نبوت و امامت است و موجب کفر و گمراهی می‌گردد.