ملا احمد نراقی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۰: خط ۲۰:
او همواره به فکر رفاه و آسايش توده مردم مستضعف بود و در مواقع مختلف به دفاع از حقوق مردم مظلوم منطقه برخاست و با ظالمان و سرکشان به ستيز پرداخت. در ادامه اين ظلم ستيزي با حاکمان ظالم منطقه و حتي با حکومت وقت ايران (فتح علي شاه قاجار) درگير شد. چنان که در کتاب هاي تاريخي آمده است حاکماني که از سوي فتحعلي شاه براي منطقه کاشان گماشته مي شدند چند بار به خاطر رفتار و کردار ستمکارانه شاه نسبت به مردم، توسط ملا احمد نراقي از اين سمت دولتي عزل شدند. اين سبب ناخشنودي شاه شد. بنابر اين آن عالم بزرگ را به تهران فراخواند و او را به اخلال در امر مملکت متهم کرد. ملا احمد نراقي در جواب شاه آستين ها را بالا برد و دست هاي خود را به طرف آسمان گرفت و خطاب به پروردگار عرض کرد:
او همواره به فکر رفاه و آسايش توده مردم مستضعف بود و در مواقع مختلف به دفاع از حقوق مردم مظلوم منطقه برخاست و با ظالمان و سرکشان به ستيز پرداخت. در ادامه اين ظلم ستيزي با حاکمان ظالم منطقه و حتي با حکومت وقت ايران (فتح علي شاه قاجار) درگير شد. چنان که در کتاب هاي تاريخي آمده است حاکماني که از سوي فتحعلي شاه براي منطقه کاشان گماشته مي شدند چند بار به خاطر رفتار و کردار ستمکارانه شاه نسبت به مردم، توسط ملا احمد نراقي از اين سمت دولتي عزل شدند. اين سبب ناخشنودي شاه شد. بنابر اين آن عالم بزرگ را به تهران فراخواند و او را به اخلال در امر مملکت متهم کرد. ملا احمد نراقي در جواب شاه آستين ها را بالا برد و دست هاي خود را به طرف آسمان گرفت و خطاب به پروردگار عرض کرد:


« ... بار خدايا! اين سلطان ظالم، حاکم ظالمي را بر مردم قرار داد و من رفع ظلم کردم و اين ظالم بر من عصباني است ...»[4]
«... بار خدايا! اين سلطان ظالم، حاکم ظالمي را بر مردم قرار داد و من رفع ظلم کردم و اين ظالم بر من عصباني است ...»[4]


و چون اراده کرد نفرين کند شاه بلند شد، دست هاي او را گرفت و از وي عذرخواهي کرد و با مشورت و موافقت ملا احمد، يک فرد لايقي را براي ولايت کاشان منصوب نمود. از اين قضيه تاريخي علاوه بر نفوذ و قدرت معنوي ملا احمد نراقي در ميان توده مردم مي توان دريافت که فتحلي شاه با آن همه کبر و غرور و جاه و جبروتش به مقام معنوي ملا احمد واقف بوده و به آن اعتقاد داشته است به همين سبب با خواهش و تمنا و پوزش از نفرين او مانع مي شود.
و چون اراده کرد نفرين کند شاه بلند شد، دست هاي او را گرفت و از وي عذرخواهي کرد و با مشورت و موافقت ملا احمد، يک فرد لايقي را براي ولايت کاشان منصوب نمود. از اين قضيه تاريخي علاوه بر نفوذ و قدرت معنوي ملا احمد نراقي در ميان توده مردم مي توان دريافت که فتحلي شاه با آن همه کبر و غرور و جاه و جبروتش به مقام معنوي ملا احمد واقف بوده و به آن اعتقاد داشته است به همين سبب با خواهش و تمنا و پوزش از نفرين او مانع مي شود.

نسخهٔ ‏۲۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۴۰


سؤال

ملا احمد نراقی کیست؟


احمد نراقی معروف به‌ فاضل نراقی (۱۱۸۵–۱۲۴۵ق) فرزند ملا مهدی نراقی از عالمان شیعه در قرن سیزدهم هجری بود. او پس از وفات پدرش، مرجعیت را در کاشان عهده‌دار شد. فاضل نراقی، تألیفات متعددی در علوم مختلف اسلامی دارد که مستند الشیعة، عوائد الایام و کتاب اخلاقی معراج السعادة معروف‌ترین آنها هستند. او در حمله روس‌ها به ایران و اشغال مناطقی از آن، سرپرستی مردم در تظاهرات را برعهده داشت.

تولد و تحصیلات

اين فقيه بزرگ سال (1185 هـ . ق) در شهر نراق از توابع شهرستان کاشان ديده به جهان گشود. وي مقدمات و بيشتر دروس متوسط و عالي را در محضر پدر دانشمندش مرحوم ملا محمد مهدي نراقي تحصيل نمود. سال (1205 هـ . ق) که بيست بهار از عمرش مي گذشت همراه پدرش به شهر علم و حکمت نجف اشرف هجرت کرد و در آن جا مدتي از حوزه درسي عالم بزرگوار وحيد بهبهاني بهره برد؛ اما پس از اندکي در همين سال استاد کل وحيد بهبهاني به رحمت ايزدي پيوست و او همراه پدر خود به زادگاهش نراق بازگشت. تنها چهار سال از رحلت استادش گذشته بود که ملا احمد در سال (1209 هـ . ق) پدرش ملا مهدي را هم از دست داد؛ پدر انديشمندي که وي بيشتر اندوخته هاي علمي خود را از او به ارث برده بود.[1]

ملا احمد نراقي سه سال پس از رحلت پدر در تاريخ (1212 هـ . ق) به قصد زيارت عتبات عاليات بار ديگر عزم سفر نمود و اين بار به تنهايي به نجف اشرف هجرت کرد. در اين شهر علم و حکمت، از حوزه درسي فقيهان بزرگي مانند: سيد مهدي بحرالعلوم و شيخ جعفر کاشف الغطا استفاده هاي شاياني برد. اين فقيه فرزانه مدتي هم در کربلا در جوار حرم حسيني ساکن شد و از محضر ميرزا مهدي شهرستاني و آقا سيد علي کربلايي بهره علمي برد.[2] و در علوم و فنون مختلف از جمله: فقه، اصول عقايد، اخلاق، شعر، عرفان، فلسفه، منطق، حساب و هندسه و ... به مراتب عالي رسيد و صاحب نظر شد.

رسالت اجتماعی

ملا احمد نراقي پس از تکميل تحصيل به زادگاه خود بازگشت. وي در شهر کاشان سکونت اختيار کرد و چون از جايگاه مناسب علمي و موقعيت خود مردمي برخوردار بود، به مقام مرجعيت ديني رسيد و همانند پدرش زعامت مذهبي و سياسي مردم آن سامان و نواحي را به عهده گرفت.[3]

او همواره به فکر رفاه و آسايش توده مردم مستضعف بود و در مواقع مختلف به دفاع از حقوق مردم مظلوم منطقه برخاست و با ظالمان و سرکشان به ستيز پرداخت. در ادامه اين ظلم ستيزي با حاکمان ظالم منطقه و حتي با حکومت وقت ايران (فتح علي شاه قاجار) درگير شد. چنان که در کتاب هاي تاريخي آمده است حاکماني که از سوي فتحعلي شاه براي منطقه کاشان گماشته مي شدند چند بار به خاطر رفتار و کردار ستمکارانه شاه نسبت به مردم، توسط ملا احمد نراقي از اين سمت دولتي عزل شدند. اين سبب ناخشنودي شاه شد. بنابر اين آن عالم بزرگ را به تهران فراخواند و او را به اخلال در امر مملکت متهم کرد. ملا احمد نراقي در جواب شاه آستين ها را بالا برد و دست هاي خود را به طرف آسمان گرفت و خطاب به پروردگار عرض کرد:

«... بار خدايا! اين سلطان ظالم، حاکم ظالمي را بر مردم قرار داد و من رفع ظلم کردم و اين ظالم بر من عصباني است ...»[4]

و چون اراده کرد نفرين کند شاه بلند شد، دست هاي او را گرفت و از وي عذرخواهي کرد و با مشورت و موافقت ملا احمد، يک فرد لايقي را براي ولايت کاشان منصوب نمود. از اين قضيه تاريخي علاوه بر نفوذ و قدرت معنوي ملا احمد نراقي در ميان توده مردم مي توان دريافت که فتحلي شاه با آن همه کبر و غرور و جاه و جبروتش به مقام معنوي ملا احمد واقف بوده و به آن اعتقاد داشته است به همين سبب با خواهش و تمنا و پوزش از نفرين او مانع مي شود.

منابع