گره زدن اعتبار حوزه‌های علمیه به حکومت: تفاوت میان نسخه‌ها

    (صفحه‌ای تازه حاوی «{{شروع متن}} {{سوال}} با توجه به اینکه حکومت ها در معرض انحراف و زوال هستند، گره زدن تمام اعتبار و حيثيت تاريخي نهاد دين و به دنبال آن حوزه هاي علميه و علماي دين به زلف حكومت و حكمرانان چه آينده اي را آن به همراه خواهد داشت؟ {{پایان سوال}} {{پاسخ}} روح...» ایجاد کرد)
     
    بدون خلاصۀ ویرایش
     
    (۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    {{شروع متن}}
    {{شروع متن}}
    {{سوال}}
    {{سوال}}
    با توجه به اینکه حکومت ها در معرض انحراف و زوال هستند، گره زدن تمام اعتبار و حيثيت تاريخي نهاد دين و به دنبال آن حوزه هاي علميه و علماي دين به زلف حكومت و حكمرانان چه آينده اي را آن به همراه خواهد داشت؟
    با توجه به اینکه حکومت‌ها در معرض انحراف و زوال هستند، گره زدن تمام اعتبار و حیثیت تاریخی نهاد دین و به دنبال آن حوزه‌های علمیه و علمای دین به حکومت و حکمرانان چه آینده‌ای را برای آن به همراه خواهد داشت؟
    {{پایان سوال}}
    {{پایان سوال}}


    {{پاسخ}}
    {{پاسخ}}
    روحانيت و علماي شيعه در طول تاريخ كشور نقش مهمي در تحولات سياسي اجتماعي داشته اند كه قابل انكار نيست و هر جا مبارزه بر عليه استعمار و استبداد براه افتاده است، روحانيت پرچمدار مبارزه بوده اند و نقش محوري در هدايت مردم را بر عهده داشته اند و اين مسأله با نگاهي گذرا به تحولات تاريخي كشور كاملاً نمايان و آشكار است. تا پيش از پيروزي انقلاب اسلامي و تشكيل حكومت ديني، موضع حوزه و روحانيت در قبال حكومت ها عمدتاً موضعي زاويه دار و معارضه جويانه بوده است. اين رويكرد به جز در دوره دولت صفويه و برهه اي از دوره قاجاريه كه نوعي همكاري محدود با هدف اجراي برخي از تعاليم دين و عمل به وظيفه به قدر مقدور شكل گرفت، وجهه غالب بر حوزه و روحانيت بوده است؛ زيرا آموزه هاي ديني اجازه نمي داد كه روحانيت با هيچ نظام غير ديني از در سازش در آمده يا رابطه اي بر مدار همكاري برقرار سازد.
    {{درگاه|حوزه و روحانیت|حکومت دینی}}


    با تشكيل نظام ديني با توجه به كارويژه ها و وظايف حوزه و روحانيت در حفظ و اجراي شريعت اسلامي و تبليغ آن از و ماهيت و هويت ديني نظام اسلامي، حوزه و روحانيت نمي تواند به مخالفت و معارضه يا بي اعتنايي نسبت به آن بپردازد، چگونه حوزه و روحانيت مي تواند با نظامي كه بر پايه مباني و ارزشهاي اسلامي شكل گرفته و بر آمده از متن حوزه و حاصل تلاش و مجاهدت هاي خستگي ناپذير روحانيت و مردم متدين و متعهد است به مخالفت برخيزد، چه اينكه پيامد اين مخالفت به مخالفت و معارضه با بنيان و هويت خويش است.
    روحانیت و [[علمای شیعه]] در طول تاریخ، نقش مهمی در تحولات سیاسی اجتماعی داشته‌اند. هر جا مبارزه بر علیه استعمار و استبداد به‌راه افتاده است، روحانیت پرچمدار مبارزه بوده و نقش محوری را در هدایت مردم برعهده داشته‌ است.


    به همين ملاك، برخورد غير مسئولانه و بي اعتنايي حوزه و روحانيت نسبت به نظام اسلامي نيز مردود و غير منطقي است.
    تا پیش از پیروزی [[انقلاب اسلامی ایران]] و تشکیل حکومت دینی، موضع [[حوزه‌های علمیه|حوزه]] و روحانیت در قبال حکومت‌ها بیشتر موضعی زاویه‌دار و معارضه جویانه بوده است. این رویکرد به جز در دوره [[صفویه]] و برهه‌ای از دوره [[قاجاریه]] که نوعی همکاری محدود با هدف اجرای برخی از تعالیم دینی به قدر مقدور شکل گرفت، رویکرد غالب بر حوزه و روحانیت بوده است؛ زیرا آموزه‌های دینی اجازه نمی‌داد که روحانیت با هیچ نظام غیر دینی سازش کند یا رابطه‌ای بر مدار همکاری برقرار سازد.


    حوزه و روحانيت به اقتضاي اهداف و مسئوليت هاي خويش و با نظر به اسلامي و ارزشي بودن نظام كشور كه پيوند و ارتباط ميان آنها را ضروري مي نمايد، لازم است رويكردي تعاملي با دولت اسلامي داشته باشد، البته تعاملي كه استقلال حوزه و روحانيت در آن حفظ شده و حوزه و روحانيت به سازمان و نهادي دولتي تبديل نشود. روحانيت تلاش نموده است كه ضمن حمايت از اصل نظام و ارزشها و اصول آن، نسبت به عملكردها و مواضعي كه با آموزه هاي ديني همخواني نداشته و انحرافات، تذكر و هشدار داده و با آن برخورد نمايد. عملكرد و واكنش حوزه و موضع گيري روحانيت در قبال مسائل فرهنگي و مقابله با افراد و جريان هاي سياسي زاويه دار با مباني ديني، توجه به مسائل اقتصادي و معيشتي مردم و... در طول حيات جمهوري اسلامي تا به امروز به خوبي بيانگر اين مشي حوزه و روحانيت است. روحانيت حمايت از نظام اسلامي را بر اساس مسئوليت ديني، وظيفه و رسالت خود مي داند، امّا همچون نگاهباني هوشيار و طبيبي دلسوز با هر گونه انحراف و كجروي، آسيب و مشكلي برخورد مي كند.
    حوزه و روحانیت پس از تشکیل نظام اسلامی با توجه به وظایف خود در حفظ و اجرای شریعت اسلامی و تبلیغ آن، نمی‌تواند به مخالفت و معارضه یا بی‌اعتنایی نسبت به نظام دینی بپردازد. حوزه و روحانیت نمی‌تواند با نظامی که بر پایه مبانی و ارزش‌های اسلامی شکل گرفته و برآمده از متن حوزه و حاصل تلاش و مجاهدت‌های خستگی ناپذیر روحانیت و مردم متدین و متعهد است به مخالفت برخیزد. نتیجه این مخالفت، معارضه با بنیان و هویت خویش است؛ به همین ملاک، برخورد غیر مسئولانه و بی‌اعتنایی حوزه و روحانیت نسبت به نظام اسلامی، مردود و غیر منطقی به‌نظر می‌رسد.


    در قالب چنين رويكردي هم به وظايف و كاركردهاي روحانيت و نظام اسلامي توجه شده و هم جايگاه روحانيت و حوزه كه ميراث ماندگار و ارزشمند تاريخي و حاصل تلاش ها و مجاهدت هاي بسيار است، حفظ خواهد شد.  
    حوزه و روحانیت به اقتضای اهداف و مسئولیت‌های خویش و با نظر به اسلامی و ارزشی بودن نظام کشور که پیوند و ارتباط میان آنها را ضروری می‌نماید، لازم است رویکردی تعاملی با دولت اسلامی داشته باشد؛ البته تعاملی که استقلال حوزه و روحانیت در آن حفظ شده و به سازمان و نهادی دولتی تبدیل نشود.
     
    روحانیت تلاش نموده است که ضمن حمایت از اصل نظام و ارزش‌ها و اصول آن، نسبت به عملکردها و مواضعی که با آموزه‌های دینی همخوانی ندارد، تذکر و هشدار داده و با آن برخورد نماید. عملکرد و واکنش حوزه و موضع‌گیری روحانیت در قبال مسائل فرهنگی و مقابله با افراد و جریان‌های سیاسی زاویه‌دار با مبانی دینی و توجه به مسائل اقتصادی و معیشتی مردم و همچنین مسائل دیگر در طول حیات [[جمهوری اسلامی ایران|جمهوری اسلامی]] تا به امروز به خوبی بیانگر این مشی حوزه و روحانیت است. روحانیت حمایت از نظام اسلامی را بر اساس مسئولیت دینی، وظیفه و رسالت خود می‌داند و با هرگونه انحراف و کج‌روی به مقابله می‌پردازد.
     
    در قالب چنین رویکردی هم به وظایف و کارکردهای روحانیت و نظام اسلامی توجه شده و هم جایگاه روحانیت و حوزه که میراث ماندگار و ارزشمند تاریخی و حاصل تلاش‌ها و مجاهدت‌های بسیار است، حفظ خواهد شد.
    {{پایان پاسخ}}
    {{پایان پاسخ}}
    ==منابع==
     
    <references />
    == منابع ==
    {{پانویس}}
    {{شاخه
    {{شاخه
    | شاخه اصلی = ادیان و مذاهب
    | شاخه اصلی = ادیان و مذاهب
    | شاخه فرعی۱ = شیعه امامیه
    | شاخه فرعی۱ = شیعه امامیه
    | شاخه فرعی۲ = حوزه و روحانیت
    | شاخه فرعی۲ = حوزه و روحانیت
    | شاخه فرعی۳ =  
    | شاخه فرعی۳ =
    }}
    }}
    {{تکمیل مقاله
    {{تکمیل مقاله
    | شناسه =  
    | شناسه =شد
    | تیترها =  
    | تیترها =شد
    | ویرایش =  
    | ویرایش =شد
    | لینک‌دهی =  
    | لینک‌دهی =شد
    | ناوبری =  
    | ناوبری =
    | نمایه =  
    | نمایه =
    | تغییر مسیر =  
    | تغییر مسیر =شد
    | ارجاعات =  
    | ارجاعات =
    | بازبینی =  
    | بازبینی =
    | تکمیل =  
    | تکمیل =
    | اولویت =  
    | اولویت =ج
    | کیفیت =  
    | کیفیت =ج
    }}
    }}
    {{پایان متن}}
    {{پایان متن}}

    نسخهٔ کنونی تا ‏۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۸:۴۲

    سؤال

    با توجه به اینکه حکومت‌ها در معرض انحراف و زوال هستند، گره زدن تمام اعتبار و حیثیت تاریخی نهاد دین و به دنبال آن حوزه‌های علمیه و علمای دین به حکومت و حکمرانان چه آینده‌ای را برای آن به همراه خواهد داشت؟


    درگاه‌ها
    حوزه-و-روحانیت.png
    حکومت دینی.png


    روحانیت و علمای شیعه در طول تاریخ، نقش مهمی در تحولات سیاسی اجتماعی داشته‌اند. هر جا مبارزه بر علیه استعمار و استبداد به‌راه افتاده است، روحانیت پرچمدار مبارزه بوده و نقش محوری را در هدایت مردم برعهده داشته‌ است.

    تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و تشکیل حکومت دینی، موضع حوزه و روحانیت در قبال حکومت‌ها بیشتر موضعی زاویه‌دار و معارضه جویانه بوده است. این رویکرد به جز در دوره صفویه و برهه‌ای از دوره قاجاریه که نوعی همکاری محدود با هدف اجرای برخی از تعالیم دینی به قدر مقدور شکل گرفت، رویکرد غالب بر حوزه و روحانیت بوده است؛ زیرا آموزه‌های دینی اجازه نمی‌داد که روحانیت با هیچ نظام غیر دینی سازش کند یا رابطه‌ای بر مدار همکاری برقرار سازد.

    حوزه و روحانیت پس از تشکیل نظام اسلامی با توجه به وظایف خود در حفظ و اجرای شریعت اسلامی و تبلیغ آن، نمی‌تواند به مخالفت و معارضه یا بی‌اعتنایی نسبت به نظام دینی بپردازد. حوزه و روحانیت نمی‌تواند با نظامی که بر پایه مبانی و ارزش‌های اسلامی شکل گرفته و برآمده از متن حوزه و حاصل تلاش و مجاهدت‌های خستگی ناپذیر روحانیت و مردم متدین و متعهد است به مخالفت برخیزد. نتیجه این مخالفت، معارضه با بنیان و هویت خویش است؛ به همین ملاک، برخورد غیر مسئولانه و بی‌اعتنایی حوزه و روحانیت نسبت به نظام اسلامی، مردود و غیر منطقی به‌نظر می‌رسد.

    حوزه و روحانیت به اقتضای اهداف و مسئولیت‌های خویش و با نظر به اسلامی و ارزشی بودن نظام کشور که پیوند و ارتباط میان آنها را ضروری می‌نماید، لازم است رویکردی تعاملی با دولت اسلامی داشته باشد؛ البته تعاملی که استقلال حوزه و روحانیت در آن حفظ شده و به سازمان و نهادی دولتی تبدیل نشود.

    روحانیت تلاش نموده است که ضمن حمایت از اصل نظام و ارزش‌ها و اصول آن، نسبت به عملکردها و مواضعی که با آموزه‌های دینی همخوانی ندارد، تذکر و هشدار داده و با آن برخورد نماید. عملکرد و واکنش حوزه و موضع‌گیری روحانیت در قبال مسائل فرهنگی و مقابله با افراد و جریان‌های سیاسی زاویه‌دار با مبانی دینی و توجه به مسائل اقتصادی و معیشتی مردم و همچنین مسائل دیگر در طول حیات جمهوری اسلامی تا به امروز به خوبی بیانگر این مشی حوزه و روحانیت است. روحانیت حمایت از نظام اسلامی را بر اساس مسئولیت دینی، وظیفه و رسالت خود می‌داند و با هرگونه انحراف و کج‌روی به مقابله می‌پردازد.

    در قالب چنین رویکردی هم به وظایف و کارکردهای روحانیت و نظام اسلامی توجه شده و هم جایگاه روحانیت و حوزه که میراث ماندگار و ارزشمند تاریخی و حاصل تلاش‌ها و مجاهدت‌های بسیار است، حفظ خواهد شد.


    منابع