استثنای پیامبر در حق قسم: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) (ابرابزار) |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
== مستثنی شدن پیامبر == | == مستثنی شدن پیامبر == | ||
برخی از فقها، با استناد به آیه ۵۱ سوره احزاب، رعایت حقّ قَسم را بر پیامبر اکرم واجب ندانستهاند. البته مخالفان این نظر، مرادِ این آیه را اختیار داشتن پیامبر درباره پذیرش یا ردّ ازدواج با زنانی دانستهاند که خود را به حضرت میبخشیدند. پیروان دیدگاه نخست نقل کردهاند که پیامبر درباره شماری از همسران خود از جمله عایشه، حفصه، امّسلمه و زینب همواره حق قسم را رعایت میکرد و در مورد برخی دیگر مانند سوده، صفیه، جویریه، میمونه و | برخی از فقها، با استناد به آیه ۵۱ سوره احزاب، رعایت حقّ قَسم را بر پیامبر اکرم واجب ندانستهاند. البته مخالفان این نظر، مرادِ این آیه را اختیار داشتن پیامبر درباره پذیرش یا ردّ ازدواج با زنانی دانستهاند که خود را به حضرت میبخشیدند. پیروان دیدگاه نخست نقل کردهاند که پیامبر درباره شماری از همسران خود از جمله عایشه، حفصه، امّسلمه و زینب همواره حق قسم را رعایت میکرد و در مورد برخی دیگر مانند سوده، صفیه، جویریه، میمونه و امّ حبیبه، گاهی آن را به تأخیر میانداخت.<ref>حسینی سمنانی، بتول، «خصائص النبی»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائره المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۱۵، ذیل مدخل.</ref> | ||
یکی از خصایص پیامبر ص این بود که به خاطر | یکی از خصایص پیامبر(ص) این بود که به خاطر شرایط خاص زندگی طوفانی و بحرانیش مخصوصا در زمانی که در مدینه بود و در هر ماه تقریباً یک جنگ بر او تحمیل میشد و در همین زمان همسران متعدد داشت، رعایت حق قسم به حکم آیه ۵۱ سوره احزاب از او ساقط بود، و میتوانست هر گونه اوقات خود را تقسیم کند. هر چند او با این حال حتی الامکان مساوات و عدالت را- چنانکه در تواریخ اسلامی صریحاً آمده است- رعایت میکرد. ولی وجود همین حکم الهی آرامشی به همسران پیامبر(ص) و محیط زندگی داخلی او میداد.<ref>تفسیر نمونه، ج17، ص: 386</ref> | ||
و برای اینکه همسران پیامبر نیز بدانند گذشته از افتخاری که از ناحیه همسری با او کسب میکنند با تسلیم در برابر این برنامه خاص در مورد تقسیم اوقات پیامبر ص یک نوع ایثار و فداکاری از خود نشان داده، و به | و برای اینکه همسران پیامبر نیز بدانند گذشته از افتخاری که از ناحیه همسری با او کسب میکنند با تسلیم در برابر این برنامه خاص در مورد تقسیم اوقات پیامبر ص یک نوع ایثار و فداکاری از خود نشان داده، و به هیچ وجه عیب و ایرادی متوجه آنها نیست، چرا که در برابر حکم خدا تسلیم شدهاند اضافه میکند: «این حکم الهی برای روشنی چشم آنها و اینکه غمگین نشوند و همه آنها راضی به آنچه در اختیارشان میگذاری گردند نزدیکتر است.» (آیه ۵۱ احزاب). زیرا اولا این یک حکم عمومی در باره همه آنها است و تفاوتی در کار نیست، و ثانیاً حکمی است از ناحیه خدا که برای مصالح مهمی تشریع شده، بنا بر این آنها باید با رضا و رغبت به آن تن دهند و نه تنها نگران نباشند بلکه خشنود گردند.<ref>تفسیر نمونه، ج17، ص: 387</ref> | ||
گفته شده پیامبر(ص) حتی الامکان تساوی را در تقسیم اوقات خود رعایت میکرد جز در مواردی که شرائط خاصی عدم مساوات را ایجاب میکرد، و این خود موجب خشنودی همسران پیامبر میشد، زیرا مشاهده میکردند که پیامبر(ص) با اینکه مخیر است سعی در برقراری مساوات دارد.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ش، ج17، ص: 388.</ref> | |||
در فقه اسلامی در باب خصایص پیامبر ص این مسئله مورد بحث واقع شده است که آیا تقسیم اوقات بهطور مساوی در میان همسران متعدد همانگونه که بر عموم مسلمانان واجب است بر پیامبر ص نیز واجب بوده یا اینکه پیامبر حکم استثنایی" تخییر" را داشته است؟ مشهور و معروف در میان فقهای ما و جمعی از فقهای اهل سنت این است که او در این حکم مستثنا بوده، و دلیل آن را آیه فوق میشمرند که میگوید: " تُرْجِی مَنْ تَشاءُ مِنْهُنَّ وَ تُؤْوِی إِلَیْکَ مَنْ تَشاءُ":" هر کدام را بخواهی به تاخیر میاندازی و هر یک را بخواهی نزد خود نگاه میداری".<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ش، ج17، ص: 388.</ref> | در فقه اسلامی در باب خصایص پیامبر ص این مسئله مورد بحث واقع شده است که آیا تقسیم اوقات بهطور مساوی در میان همسران متعدد همانگونه که بر عموم مسلمانان واجب است بر پیامبر ص نیز واجب بوده یا اینکه پیامبر حکم استثنایی" تخییر" را داشته است؟ مشهور و معروف در میان فقهای ما و جمعی از فقهای اهل سنت این است که او در این حکم مستثنا بوده، و دلیل آن را آیه فوق میشمرند که میگوید: " تُرْجِی مَنْ تَشاءُ مِنْهُنَّ وَ تُؤْوِی إِلَیْکَ مَنْ تَشاءُ":" هر کدام را بخواهی به تاخیر میاندازی و هر یک را بخواهی نزد خود نگاه میداری".<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ش، ج17، ص: 388.</ref> |
نسخهٔ ۲۸ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۱۱
این مقاله هماکنون به دست A.rezapour در حال ویرایش است. |
حق قسم یعنی چی و آیا پیامبر از آن مستثنی است؟
پیامبر از حق قسم مستثنی شده است. حق قسم به این معناست که شوهر باید شبهای خود را بین همسران متعدد خود، بهطور مساوی تقسیم کند. در فقه امامیه «قسم» از حقوق زوجه در عقد نکاح میباشد که با هدف تأمین عدالت در بین زوجات در فرض چندهمسری تشریع یافته است. فقیهان و مفسران بر اساس آیه ۵۱ سوره احزاب پیامبر را از این قاعده مستثنی کردهاند.
تعریف حق قسم
حق قسم به معنای حق همخوابگی در شب برای زوجات تعریف شده است.[۱] یکی از احکام اسلام در مورد همسران متعدد آن است که شوهر اوقات خود را در میان آنها بهطور عادلانه تقسیم کند، اگر یک شب نزد یکی از آنها است، شب دیگر نزد دیگری باشد تفاوتی در میان زنان از این نظر وجود ندارد، و این موضوع را در کتب فقه اسلامی به عنوان حق قسم تعبیر میکنند.[۲] در فقه امامیه «قسم» از حقوق زوجه در عقد نکاح میباشد که با هدف تأمین عدالت در بین زوجات در فرض چندهمسری تشریع یافته است.[۳] گفته شده زوجه میتواند حق قسم خود را ساقط یا منتقل کند.[۴]
مستثنی شدن پیامبر
برخی از فقها، با استناد به آیه ۵۱ سوره احزاب، رعایت حقّ قَسم را بر پیامبر اکرم واجب ندانستهاند. البته مخالفان این نظر، مرادِ این آیه را اختیار داشتن پیامبر درباره پذیرش یا ردّ ازدواج با زنانی دانستهاند که خود را به حضرت میبخشیدند. پیروان دیدگاه نخست نقل کردهاند که پیامبر درباره شماری از همسران خود از جمله عایشه، حفصه، امّسلمه و زینب همواره حق قسم را رعایت میکرد و در مورد برخی دیگر مانند سوده، صفیه، جویریه، میمونه و امّ حبیبه، گاهی آن را به تأخیر میانداخت.[۵]
یکی از خصایص پیامبر(ص) این بود که به خاطر شرایط خاص زندگی طوفانی و بحرانیش مخصوصا در زمانی که در مدینه بود و در هر ماه تقریباً یک جنگ بر او تحمیل میشد و در همین زمان همسران متعدد داشت، رعایت حق قسم به حکم آیه ۵۱ سوره احزاب از او ساقط بود، و میتوانست هر گونه اوقات خود را تقسیم کند. هر چند او با این حال حتی الامکان مساوات و عدالت را- چنانکه در تواریخ اسلامی صریحاً آمده است- رعایت میکرد. ولی وجود همین حکم الهی آرامشی به همسران پیامبر(ص) و محیط زندگی داخلی او میداد.[۶]
و برای اینکه همسران پیامبر نیز بدانند گذشته از افتخاری که از ناحیه همسری با او کسب میکنند با تسلیم در برابر این برنامه خاص در مورد تقسیم اوقات پیامبر ص یک نوع ایثار و فداکاری از خود نشان داده، و به هیچ وجه عیب و ایرادی متوجه آنها نیست، چرا که در برابر حکم خدا تسلیم شدهاند اضافه میکند: «این حکم الهی برای روشنی چشم آنها و اینکه غمگین نشوند و همه آنها راضی به آنچه در اختیارشان میگذاری گردند نزدیکتر است.» (آیه ۵۱ احزاب). زیرا اولا این یک حکم عمومی در باره همه آنها است و تفاوتی در کار نیست، و ثانیاً حکمی است از ناحیه خدا که برای مصالح مهمی تشریع شده، بنا بر این آنها باید با رضا و رغبت به آن تن دهند و نه تنها نگران نباشند بلکه خشنود گردند.[۷]
گفته شده پیامبر(ص) حتی الامکان تساوی را در تقسیم اوقات خود رعایت میکرد جز در مواردی که شرائط خاصی عدم مساوات را ایجاب میکرد، و این خود موجب خشنودی همسران پیامبر میشد، زیرا مشاهده میکردند که پیامبر(ص) با اینکه مخیر است سعی در برقراری مساوات دارد.[۸]
در فقه اسلامی در باب خصایص پیامبر ص این مسئله مورد بحث واقع شده است که آیا تقسیم اوقات بهطور مساوی در میان همسران متعدد همانگونه که بر عموم مسلمانان واجب است بر پیامبر ص نیز واجب بوده یا اینکه پیامبر حکم استثنایی" تخییر" را داشته است؟ مشهور و معروف در میان فقهای ما و جمعی از فقهای اهل سنت این است که او در این حکم مستثنا بوده، و دلیل آن را آیه فوق میشمرند که میگوید: " تُرْجِی مَنْ تَشاءُ مِنْهُنَّ وَ تُؤْوِی إِلَیْکَ مَنْ تَشاءُ":" هر کدام را بخواهی به تاخیر میاندازی و هر یک را بخواهی نزد خود نگاه میداری".[۹]
منابع
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، کتاب النکاح، قم، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، ۱۴۲۴ق، ج۶ ص۱۱۲.
- ↑ تفسیر نمونه، ج17، ص: 386
- ↑ نقیبی، سید مهدی، و صدیقه محمدحسنی، «نقد و بررسی تعریف حق قسم در آرای فقهای امامیه»، پژوهشنامه حقوق اسلامی، شماره ۲، سال بیست و دوم، پاییز و زمستان ۱۴۰۰ش، ص۴۱۳.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، کتاب النکاح، قم، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، ۱۴۲۴ق، ج۶ ص۱۴۱.
- ↑ حسینی سمنانی، بتول، «خصائص النبی»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائره المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۱۵، ذیل مدخل.
- ↑ تفسیر نمونه، ج17، ص: 386
- ↑ تفسیر نمونه، ج17، ص: 387
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ش، ج17، ص: 388.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ش، ج17، ص: 388.