چرا خدا را عبادت می‌کنیم: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۵ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=A.rezapour}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}چرا خدا را عبادت می‌کنیم؟ فلسفه و حقیقت عبادت چیست؟
پیامبر چند پسر داشت و سرنوشت آنان چه شد؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
...
شکرگزاری، خودسازی، خضوع و تسلیم در برابر خداوند را از دلایل عبادت خداوند می‌دانند. گفته شده روح عبادت تذکر است که آگاهی نفس را نسبت به خداوند بیدار می‌کند. مفسران قرآن ذیل آیه ۵۶ [[سوره ذاریات]] گفته‌اند غرض از خلقت انسان عبادت است و آن کمالی است که انسان را به سعادت دائمی می‌رساند. در این‌باره گفته‌اند عبادت، موجب تزکیه نفس می‌شود و نفس تزکیه شده استعداد راه یافتن به حقیقت عبادت، یعنی معرفت به حق را پیدا می‌کند.  


== حقیقت عبادات: شناخت خداوند ==
اثر مشترک همه عبادات را پرورش روح خضوع و تسلیم در مقابل حق دانسته‌اند. فلسفه عبادت را این می‌دانند که همواره انسان در یادش باشد که بنده و مکلّف است. عبادت و پرستش خدا را مایه تکامل روحی انسان می‌دانند. علامه طباطبایی حقیقت عبادت را این می‌داند که بنده، خود را در مقام ذلت و عبودیت واداشته و رو به سوی مقام رب خود آورد. مکارم شیرازی، پرستش خدا و عبادت وی را برای این می‌داند که حس تقدیر و شکرگزاری در انسان زنده می‌شود.  
محققان گفته‌اند بر اساس مبانی فلسفی ابن سینا حقیقت عبادت، ادراک و شناخت خداوند است؛ به گونه‌ای که تأملات فلسفی فی نفسه گونه‌ای عبادت به‌شمار می‌رود. ابن سینا در خصوص رابطه لذت و عبادت از نوعی ملازمت میان این دو سخن می͏‌گوید. او لذت را مانند ادراک، دارای مراتب چهارگانه حسی، تخیلی، وهمی و عقلی می‌داند که کامل‌ترین آن ادراک عقلی است و لذت عقلی بر لذت حسی رجحان دارد؛ زیرا متلذذ عقلی بر متلذذ حسی رجحان دارد. اوج ادراک عقلی، مرتبه ادراک و معرفت حق تعالی است و التذاذ در این مرتبه با طاعت و عبودیت حق تعالی و تفکر در اوصاف الهی حاصل می‌شود.<ref>علیپور، فاطمه، «فلسفه عبادت انسان از منظر ابن سینا»، حکمت سینوی (مشکوه النور) سال هفدهم بهار و تابستان ۱۳۹۲ش، شماره ۴۹، ص۲.</ref>


== دلایل عبادت ==
== دلایل عبادت ==
عبادت در برابر پروردگار را از عوامل خودسازی<ref>مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، قم، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۳۴۶.</ref> و به عنوان تکامل انسانی یاد می‌کنند.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۲، ص۴۰۸.</ref> محسن قرائتی مفسر معاصر قرآن، پاسخ به احساسات، پاسخ به استمداد و نیاز، پاسخ به عشق و انس. نیاز به آرامش و راه خودسازی را از دلایل عبادت ذکر می‌کند.<ref>محسن قرائتی، درس‌هایی از قرآن، ج۱، ص۱۹۷۱.</ref>
[[عبادت]] در برابر پروردگار را از عوامل خودسازی<ref>مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، قم، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۳۴۶.</ref> و به عنوان تکامل انسانی یاد می‌کنند.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۲، ص۴۰۸.</ref> گفته شده بر اساس آیات قرآن، خداوند از عبادت انسان‌ها بی‌نیاز است و آثار و فواید عبادات به خود انسان‌ها بازمی‌گردد.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیر المومنین(ع)، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۸۶ش، ج۷، ص۴۴۱.</ref> خضوع و تواضع در پیشگاه خدا، شکستن غرور و سرکشی، یاد خداوند، ازبین بردن غفلت، در مسیر بندگی قرار گرفتن، از دلایل و فلسفه عبادات ذکر شده است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیر المومنین(ع)، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۸۶ش، ج۷، ص۴۴۲.</ref> خضوع و خشوع در برابر موجودی که از علم، قدرت و عظمت لایتناهی است از فلسفه عبادت شمرده می‌شود.<ref>محسنی، شیخ محمد آصف، انوار هدایت، کابل، رسالات. مرکز حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی محسنی، ۱۳۹۴ش، ج۲، ص۲۵۹.</ref> [[محسن قرائتی]] مفسر معاصر قرآن، پاسخ به احساسات، پاسخ به استمداد و نیاز، پاسخ به عشق و انس و نیاز به آرامش و راه خودسازی را از دلایل عبادت ذکر می‌کند.<ref>محسن قرائتی، درس‌هایی از قرآن، ج۱، ص۱۹۷۱.</ref> روح عبادت را تذکر می‌دانند که آگاهی نفس را نسبت به ذات حق بیدار می‌کند. فلسفه عبادت را این می‌دانند که همواره انسان در یادش باشد که بنده و مکلّف است.<ref>مطهری، مرتضی، یادداشت‌های استاد، تهران، صدرا، ۱۳۸۵ش، ج۶، ص۱۸۷.</ref>
 
مفسران ذیل آیه ۵۶ سوره ذاریات گفته‌اند غرض از خلقت انسان عبادت است و آن کمالی است که انسان را به سعادت دائمی می‌رساند. منظور از عبادت را مطلق اطاعت و فرمانبری می‌دانند. عبادت حقیقی آن است که انسان تمام کارهای زندگی خویش را با فرمان‌های خدا تطبیق کند؛ زیرا خدا برای همه کارهای زندگی فرمان و دستوری دارد.<ref>قرشی، سید علی اکبر، تفسیراحسن‌الحدیث، قم، دفتر نشر نوید اسلام، ۱۳۹۱ش، ج۱۰، ص۳۵۸ و ۳۵۹.</ref> [[مکارم شیرازی]]، پرستش خدا و عبادت وی را برای این می‌داند که حس تقدیر و شکرگزاری در انسان زنده می‌شود و عبادت و پرستش خدا را مایه تکامل روحی انسان می‌داند.<ref>«[https://makarem.ir/main.aspx?reader=1&lid=0&mid=19117&catid=19061&pid=61871 چرا خدا را عبادت کنیم]»، پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت الله مکارم شیرازی، بازدید: ۱۰ دی ۱۴۰۲ش.</ref> [[علامه طباطبایی]] حقیقت عبادت را این می‌داند که بنده، خود را در مقام ذلت و عبودیت واداشته و رو به سوی مقام رب خود آورد؛ یعنی این است که بنده از خود و از هر چیز دیگر بریده، به یاد پروردگار خود باشد، و او را ذکر گوید.<ref>طباطبایی، محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۳۷۴ش، ج۱۸، ص۵۸۲.</ref>


=== تسلیم در برابر خداوند ===
=== تسلیم در برابر خداوند ===
گفته شده همه عبادات یک اثر مشترک دارند و هر کدام یک تأثیر ویژه، اثر مشترک همه آنها پرورش روح خضوع و تسلیم در مقابل حق است. اثر ویژه هر کدام متناسب آن عبادت است؛ نماز نهی از فحشاء و منکر می‌کند، و روزه اراده را قوی و هوای نفس را تحت کنترل نیروی عقل درمی‌آورد؛ حج، انسان را از تمام رزق و برق‌های زندگی و تعلّقات حیات دور می‌سازد، و زکات، بخل و حرص و دنیا پرستی را کم می‌کند. ذکر خدا مایه آرامش دل است؛ و هر یک از اذکار، انسان را متوجّه یکی از صفات جلال و جمال خدا می‌کند، و او را به هماهنگی با حق تشویق می‌نماید. به این ترتیب، کسی که همه این عبادات را به جا می‌آورد، هم از اثرات عامّ آن بهره می‌گیرد و هم از تأثیرات ویژه آنها استفاده می‌کند؛ و می‌تواند فضایل اخلاقی را در پرتو آنها در وجود خود پرورش دهد.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، قم، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۳۴۶.</ref>
گفته شده همه عبادات یک اثر مشترک دارند و هر کدام یک تأثیر ویژه. اثر مشترک همه آنها پرورش روح خضوع و تسلیم در مقابل حق است. اثر ویژه هر کدام متناسب آن عبادت است؛ نماز نهی از فحشاء و منکر می‌کند، و روزه اراده را قوی و هوای نفس را تحت کنترل نیروی عقل درمی‌آورد؛ حج، انسان را از تمام رزق و برق‌های زندگی و تعلّقات حیات دور می‌سازد، و زکات، بخل و حرص و دنیا پرستی را کم می‌کند. ذکر خدا مایه آرامش دل است؛ و هر یک از اذکار، انسان را متوجّه یکی از صفات جلال و جمال خدا می‌کند، و او را به هماهنگی با حق تشویق می‌نماید. به این ترتیب، کسی که همه این عبادات را به جا می‌آورد، هم از اثرات عامّ آن بهره می‌گیرد و هم از تأثیرات ویژه آنها استفاده می‌کند؛ و می‌تواند فضایل اخلاقی را در پرتو آنها در وجود خود پرورش دهد.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، قم، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۳۴۶.</ref>


== تیتر ==
برخی گفته‌اند با توجه به معنای «عبد» که اراده‌اش تابع اراده مولای خود است، بنابراین عبودیّت اظهار درجه خضوع در برابر کسی است که همه چیز از ناحیه اوست و کسی می‌تواند «معبود» باشد که نهایت انعام و اکرام را کرده است و او کسی جز خدا نیست. «عبودیّت» نهایت اوج تکامل روح یک انسان و قرب او به خداست و عبودیّت تسلیم مطلق در برابر ذات پاک اوست؛ عبادت تنها رکوع و سجود و قیام و قعود نیست، بلکه روح عبادت تسلیم بی قید و شرط در برابر کمال مطلق و ذات بی مثالی است که از هر عیب و نقص مبرّاست.<ref>«[https://makarem.ir/maaref/fa/article/index/348803/حقیقت-عبادت حقیقت عبادت]»، آیین رحمت - معارف اسلامی و پاسخ به شبهات کلامی، بازدید: ۱۰ دی ۱۴۰۲ش.</ref>
بی‌شک، خداوند بزرگ از عبادت ما و فرشتگان بی‌نیاز است و اگر تمام جهانیان، راه ایمان یا کفر را پیش گیرند چیزی بر جلال او افزوده یا از آن کاسته نمی‌شود. فلسفه و فایده احکام عموماً و عبادات خصوصاً به خود انسانها بازمی‌گردد.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیر المومنین(ع)، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۸۶ش، ج۷، ص۴۴۱.</ref>


عبادات، فلسفه مشترک و فلسفه خاص دارد؛ فلسفه مشترک عبادات، خضوع و تواضع در پیشگاه خدا و شکستن بت کبر و غرور و سرکشی و طغیان است. افزون بر این، عبادات انسان را به یاد خدا می‌اندازد و قلب و روح را زنده نگاه می‌دارد و آثار غفلت و بی‌خبری را می‌زداید و بدین ترتیب عبادات انسان را همیشه در مسیر عبودیت و بندگی حق نگاه می‌دارد.
[[امام خمینی]] عبادت را مطلق ثنای حق تعالی می‌داند و معتقد است حقیقت عبادت، سرایت دادن ثنای حق تا نشئه عوالم مادی و بدن است. به باور امام، عبادت اسراری دارد که نباید از آن غافل شد و تمام اسرار و اهداف عبادت به فعلیت رساندن کمالات انسان و الهی شدن انسان است. از جمله اسرار و اهداف عبادت آن است که باطن نفس، صورت عبودیت بگیرد؛ یعنی قلب و نفس نورانی گردد.<ref>«[http://www.imam-khomeini.ir/fa/c801_159206/حقیقت_عبادت_در_نگاه_امام_خمینی_س_ حقیقت عبادت در نگاه امام خمینی (س)]»، انتشار: ۲۷ آذر ۱۴۰۱ش، بازدید: ۱۰ دی ۱۴۰۲ش.</ref>
اضافه بر این، هریک از عبادات، فلسفه ویژه خود را نیز دارد؛ نماز نهی از فحشا و منکر می‌کند و روزه مبارزه با هوای نفس را تقویت می‌نماید و زکات، اختلاف طبقاتی را از بین می‌برد یا کاهش می‌دهد، حج باعث اتحاد صفوف مسلمانان و قوت و قدرت اسلام می‌گردد و در روایات اسلامی که در باب فلسفه احکام آمده به همه این امور اشاره شده است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیر المومنین(ع)، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۸۶ش، ج۷، ص۴۴۲.</ref>


فلسفه عبادت چیست؟ فلسفه عبادت این است که انسان خدا را بیابد تا خودش را بیابد. فلسفه عبادت، بازیابی خود و خودآگاهی واقعی به آن معنایی است که قرآن می‌گوید و بشر هنوز نتوانسته است خودش را برساند، مگر کسانی که از مکتب اسلام الهام گرفتهاند. شما اگر می‌بینید محیی الدین عربی پیدا می‌شود و خودآگاهی انسان را تفسیر می‌کند و بعد از او شاگردهای او از قبیل مولوی رومی و امثال او به وجود می‌آیند<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، صدرا، ۱۳۸۹ش، ج۲۳، ص۳۱۴.</ref>
== حقیقت عبادات: شناخت خداوند ==
 
محققان گفته‌اند بر اساس مبانی فلسفی ابن سینا حقیقت عبادت، ادراک و شناخت خداوند است؛ به گونه‌ای که تأملات فلسفی فی نفسه گونه‌ای عبادت به‌شمار می‌رود. ابن سینا در خصوص رابطه لذت و عبادت از نوعی ملازمت میان این دو سخن می͏‌گوید. او لذت را مانند ادراک، دارای مراتب چهارگانه حسی، تخیلی، وهمی و عقلی می‌داند که کامل‌ترین آن ادراک عقلی است و لذت عقلی بر لذت حسی رجحان دارد؛ زیرا متلذذ عقلی بر متلذذ حسی رجحان دارد. اوج ادراک عقلی، مرتبه ادراک و معرفت حق تعالی است و التذاذ در این مرتبه با طاعت و عبودیت حق تعالی و تفکر در اوصاف الهی حاصل می‌شود.<ref>علیپور، فاطمه، «فلسفه عبادت انسان از منظر ابن سینا»، حکمت سینوی (مشکوه النور) سال هفدهم بهار و تابستان ۱۳۹۲ش، شماره ۴۹، ص۲.</ref>
اصل فلسفه عبادت نیز همین است که انسان در آخرین مرحله ذلت و خواری، با خضوع وخشوع تمام در برابر عظمت موجود لایتناهی تسلیم باشد. علم، قدرت و عظمت خدا لایتناهی است. چرا انسان در مقابل چنین موجود لایتناهی تسلیم نباشد؟ و چرا در مخالفت با او برخیزد؟<ref>محسنی، شیخ محمد آصف، انوار هدایت، کابل، رسالات. مرکز حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی محسنی، ۱۳۹۴ش، ج۲، ص۲۵۹.</ref>


عبادت به حکم آنکه روحش تذکر است، شعور و آگاهی نفس را نسبت به ذات حق به عنوان چشمی بینا و ناظر و مراقبی حاضر بیدار می‌کند. فلسفه عبادت این است که همواره انسان در یادش باشد که بنده است و مکلّف است و چشم بینایی در فوق وجود دارد، و از این نظر تجدید عهد است با خدا و مقام ربوبیت او و انسان و عبودیت انسان.<ref>مطهری، مرتضی، یادداشت‌های استاد، تهران، صدرا، ۱۳۸۵ش، ج۶، ص۱۸۷.</ref>
از منظر ابن سینا و ملاصدرا، عبادت ظاهر و باطنی دارد. ظاهر عبادت، موجب تزکیه نفس می‌شود و نفس تزکیه شده استعداد راه یافتن به حقیقت عبادت، یعنی معرفت به حق را پیدا می‌کند. با توجه به دیدگاه این دو فیلسوف، معرفت با عبادت رابطه‌ای دوسویه دارد. انسان با تفکر در خود و هستی، به نیاز وجودی‌اش نسبت به معبود پی می‌برد و با اراده و اختیارش، در برابر معبود سر تعظیم فرود می‌آورد. پس معرفت ابتدایی منجر به انجام عبادت ظاهری می‌شود و عبادت ظاهری نیز به تزکیه نفس می انجامد. نفس تزکیه شده در نهایت قابلیت این را می‌یابد که به معرفت حق تعالی یعنی عبادت حقیقی نائل شود.<ref>سعید تهرانی، زهرا، صادق‌زاده قمصری، فاطمه، «باطن و حقیقت عبادت از منظر ابن سینا و ملاصدرا»، حکمت سینوی (مشکوه النور)، ۱۳۹۹ش، شماره ۶۴، ص۱۹۷.</ref>


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۸ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۲۴

سؤال
چرا خدا را عبادت می‌کنیم؟ فلسفه و حقیقت عبادت چیست؟

شکرگزاری، خودسازی، خضوع و تسلیم در برابر خداوند را از دلایل عبادت خداوند می‌دانند. گفته شده روح عبادت تذکر است که آگاهی نفس را نسبت به خداوند بیدار می‌کند. مفسران قرآن ذیل آیه ۵۶ سوره ذاریات گفته‌اند غرض از خلقت انسان عبادت است و آن کمالی است که انسان را به سعادت دائمی می‌رساند. در این‌باره گفته‌اند عبادت، موجب تزکیه نفس می‌شود و نفس تزکیه شده استعداد راه یافتن به حقیقت عبادت، یعنی معرفت به حق را پیدا می‌کند.

اثر مشترک همه عبادات را پرورش روح خضوع و تسلیم در مقابل حق دانسته‌اند. فلسفه عبادت را این می‌دانند که همواره انسان در یادش باشد که بنده و مکلّف است. عبادت و پرستش خدا را مایه تکامل روحی انسان می‌دانند. علامه طباطبایی حقیقت عبادت را این می‌داند که بنده، خود را در مقام ذلت و عبودیت واداشته و رو به سوی مقام رب خود آورد. مکارم شیرازی، پرستش خدا و عبادت وی را برای این می‌داند که حس تقدیر و شکرگزاری در انسان زنده می‌شود.

دلایل عبادت

عبادت در برابر پروردگار را از عوامل خودسازی[۱] و به عنوان تکامل انسانی یاد می‌کنند.[۲] گفته شده بر اساس آیات قرآن، خداوند از عبادت انسان‌ها بی‌نیاز است و آثار و فواید عبادات به خود انسان‌ها بازمی‌گردد.[۳] خضوع و تواضع در پیشگاه خدا، شکستن غرور و سرکشی، یاد خداوند، ازبین بردن غفلت، در مسیر بندگی قرار گرفتن، از دلایل و فلسفه عبادات ذکر شده است.[۴] خضوع و خشوع در برابر موجودی که از علم، قدرت و عظمت لایتناهی است از فلسفه عبادت شمرده می‌شود.[۵] محسن قرائتی مفسر معاصر قرآن، پاسخ به احساسات، پاسخ به استمداد و نیاز، پاسخ به عشق و انس و نیاز به آرامش و راه خودسازی را از دلایل عبادت ذکر می‌کند.[۶] روح عبادت را تذکر می‌دانند که آگاهی نفس را نسبت به ذات حق بیدار می‌کند. فلسفه عبادت را این می‌دانند که همواره انسان در یادش باشد که بنده و مکلّف است.[۷]

مفسران ذیل آیه ۵۶ سوره ذاریات گفته‌اند غرض از خلقت انسان عبادت است و آن کمالی است که انسان را به سعادت دائمی می‌رساند. منظور از عبادت را مطلق اطاعت و فرمانبری می‌دانند. عبادت حقیقی آن است که انسان تمام کارهای زندگی خویش را با فرمان‌های خدا تطبیق کند؛ زیرا خدا برای همه کارهای زندگی فرمان و دستوری دارد.[۸] مکارم شیرازی، پرستش خدا و عبادت وی را برای این می‌داند که حس تقدیر و شکرگزاری در انسان زنده می‌شود و عبادت و پرستش خدا را مایه تکامل روحی انسان می‌داند.[۹] علامه طباطبایی حقیقت عبادت را این می‌داند که بنده، خود را در مقام ذلت و عبودیت واداشته و رو به سوی مقام رب خود آورد؛ یعنی این است که بنده از خود و از هر چیز دیگر بریده، به یاد پروردگار خود باشد، و او را ذکر گوید.[۱۰]

تسلیم در برابر خداوند

گفته شده همه عبادات یک اثر مشترک دارند و هر کدام یک تأثیر ویژه. اثر مشترک همه آنها پرورش روح خضوع و تسلیم در مقابل حق است. اثر ویژه هر کدام متناسب آن عبادت است؛ نماز نهی از فحشاء و منکر می‌کند، و روزه اراده را قوی و هوای نفس را تحت کنترل نیروی عقل درمی‌آورد؛ حج، انسان را از تمام رزق و برق‌های زندگی و تعلّقات حیات دور می‌سازد، و زکات، بخل و حرص و دنیا پرستی را کم می‌کند. ذکر خدا مایه آرامش دل است؛ و هر یک از اذکار، انسان را متوجّه یکی از صفات جلال و جمال خدا می‌کند، و او را به هماهنگی با حق تشویق می‌نماید. به این ترتیب، کسی که همه این عبادات را به جا می‌آورد، هم از اثرات عامّ آن بهره می‌گیرد و هم از تأثیرات ویژه آنها استفاده می‌کند؛ و می‌تواند فضایل اخلاقی را در پرتو آنها در وجود خود پرورش دهد.[۱۱]

برخی گفته‌اند با توجه به معنای «عبد» که اراده‌اش تابع اراده مولای خود است، بنابراین عبودیّت اظهار درجه خضوع در برابر کسی است که همه چیز از ناحیه اوست و کسی می‌تواند «معبود» باشد که نهایت انعام و اکرام را کرده است و او کسی جز خدا نیست. «عبودیّت» نهایت اوج تکامل روح یک انسان و قرب او به خداست و عبودیّت تسلیم مطلق در برابر ذات پاک اوست؛ عبادت تنها رکوع و سجود و قیام و قعود نیست، بلکه روح عبادت تسلیم بی قید و شرط در برابر کمال مطلق و ذات بی مثالی است که از هر عیب و نقص مبرّاست.[۱۲]

امام خمینی عبادت را مطلق ثنای حق تعالی می‌داند و معتقد است حقیقت عبادت، سرایت دادن ثنای حق تا نشئه عوالم مادی و بدن است. به باور امام، عبادت اسراری دارد که نباید از آن غافل شد و تمام اسرار و اهداف عبادت به فعلیت رساندن کمالات انسان و الهی شدن انسان است. از جمله اسرار و اهداف عبادت آن است که باطن نفس، صورت عبودیت بگیرد؛ یعنی قلب و نفس نورانی گردد.[۱۳]

حقیقت عبادات: شناخت خداوند

محققان گفته‌اند بر اساس مبانی فلسفی ابن سینا حقیقت عبادت، ادراک و شناخت خداوند است؛ به گونه‌ای که تأملات فلسفی فی نفسه گونه‌ای عبادت به‌شمار می‌رود. ابن سینا در خصوص رابطه لذت و عبادت از نوعی ملازمت میان این دو سخن می͏‌گوید. او لذت را مانند ادراک، دارای مراتب چهارگانه حسی، تخیلی، وهمی و عقلی می‌داند که کامل‌ترین آن ادراک عقلی است و لذت عقلی بر لذت حسی رجحان دارد؛ زیرا متلذذ عقلی بر متلذذ حسی رجحان دارد. اوج ادراک عقلی، مرتبه ادراک و معرفت حق تعالی است و التذاذ در این مرتبه با طاعت و عبودیت حق تعالی و تفکر در اوصاف الهی حاصل می‌شود.[۱۴]

از منظر ابن سینا و ملاصدرا، عبادت ظاهر و باطنی دارد. ظاهر عبادت، موجب تزکیه نفس می‌شود و نفس تزکیه شده استعداد راه یافتن به حقیقت عبادت، یعنی معرفت به حق را پیدا می‌کند. با توجه به دیدگاه این دو فیلسوف، معرفت با عبادت رابطه‌ای دوسویه دارد. انسان با تفکر در خود و هستی، به نیاز وجودی‌اش نسبت به معبود پی می‌برد و با اراده و اختیارش، در برابر معبود سر تعظیم فرود می‌آورد. پس معرفت ابتدایی منجر به انجام عبادت ظاهری می‌شود و عبادت ظاهری نیز به تزکیه نفس می انجامد. نفس تزکیه شده در نهایت قابلیت این را می‌یابد که به معرفت حق تعالی یعنی عبادت حقیقی نائل شود.[۱۵]

منابع

  1. مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، قم، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۳۴۶.
  2. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۲، ص۴۰۸.
  3. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیر المومنین(ع)، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۸۶ش، ج۷، ص۴۴۱.
  4. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیر المومنین(ع)، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۸۶ش، ج۷، ص۴۴۲.
  5. محسنی، شیخ محمد آصف، انوار هدایت، کابل، رسالات. مرکز حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی محسنی، ۱۳۹۴ش، ج۲، ص۲۵۹.
  6. محسن قرائتی، درس‌هایی از قرآن، ج۱، ص۱۹۷۱.
  7. مطهری، مرتضی، یادداشت‌های استاد، تهران، صدرا، ۱۳۸۵ش، ج۶، ص۱۸۷.
  8. قرشی، سید علی اکبر، تفسیراحسن‌الحدیث، قم، دفتر نشر نوید اسلام، ۱۳۹۱ش، ج۱۰، ص۳۵۸ و ۳۵۹.
  9. «چرا خدا را عبادت کنیم»، پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت الله مکارم شیرازی، بازدید: ۱۰ دی ۱۴۰۲ش.
  10. طباطبایی، محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۳۷۴ش، ج۱۸، ص۵۸۲.
  11. مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، قم، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۳۴۶.
  12. «حقیقت عبادت»، آیین رحمت - معارف اسلامی و پاسخ به شبهات کلامی، بازدید: ۱۰ دی ۱۴۰۲ش.
  13. «حقیقت عبادت در نگاه امام خمینی (س)»، انتشار: ۲۷ آذر ۱۴۰۱ش، بازدید: ۱۰ دی ۱۴۰۲ش.
  14. علیپور، فاطمه، «فلسفه عبادت انسان از منظر ابن سینا»، حکمت سینوی (مشکوه النور) سال هفدهم بهار و تابستان ۱۳۹۲ش، شماره ۴۹، ص۲.
  15. سعید تهرانی، زهرا، صادق‌زاده قمصری، فاطمه، «باطن و حقیقت عبادت از منظر ابن سینا و ملاصدرا»، حکمت سینوی (مشکوه النور)، ۱۳۹۹ش، شماره ۶۴، ص۱۹۷.