دلیل فرستادن ۱۲۴ هزار پیامبر: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) (ابرابزار) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۲ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۲۱
دلیل اینکه خداوند ۱۲۴۰۰۰ پیامبر فرستاده نه زیاد و نه کم، چیست؟
پیش از بیان مطلب به دو نکته اشاره میشود: یکی اینکه، حذف خلقت انسانها رسیدن به کمال و سعادت است. رسیدن به سعادت و کمال نیازمند هدایت است. انسان برای هدایت و سعادت خود نیاز به پیام الهی دارد و بر خداوند لازم است که پیام خویش را از طریق پیامبرانشان به گوش انسانها برساند. پیام رسان در واقع وسیله ای برای رساندن آن پیام است. بر اساس حکمت الهی، هر تعداد که نیاز بوده و اقتضا میکرده خداوند آنها را فرستاده است؛ لذا این نیاز به۱۲۴۰۰۰ پیامبر برآورده شده است. امّا در جهت حفظ این پیام الهی، خداوند ولایت و امامت را در جهت استمرار این شریعت و پیام خویش قرار داده است که به نمونه ای از آن در این پاسخ اشاره میگردد؛ و دیگر اینکه، روایاتی که حکایت از ۱۲۴۰۰۰ پیامبر دارد، در منابع ذیل نقل شده است.}}[۱]
فلسفه نبوت
فلسفه نبوت یکی از دلایل و انگیزههایی است که انسان و جامعه بشری به اهمیّت رسالت و ضرورت آن آگاه شده و آن را یک نیاز و ضرورت بداند. هر انسانی اگر توجه به اهداف و فواید نبوت داشته باشد، آنگاه به این حقیقت نیز پی خواهد برد که چرا خداوند این تعداد پیامبر را فرستاده و کمتر یا بیشتر آن را نفرستاده است.
به این ترتیب باید گفت که انبیای الهی بزرگترین معلمان و مربیّان انسان و جامعه هستند. امام رضا نیز درباره اهداف و علت فرستادن انبیا میفرماید: «چاره ای نبود جز اینکه فرستاده خداوند بین او و مردم واسطه باشد و امر و نهی و آداب او را به آنان منتقل سازد و آنان را بر اسباب سود و زیان خود آگاه سازد».[۲]
جدایی ناپذیری بشریت و نبوت
بنا به آنچه که از ضرورت بعثت انبیا اشاره شد، انسان در جهت تکامل و سعادت اجتماعی و معنوی ناگزیر از پیامبر است؛ و خداوند هیچکسی را، چه در دنیا و چه در آخرت، گرفتار عذاب نمیکند، مگر اینکه حجت را به او تمام کرده باشد: {{قرآن|لیهلک من هلک عن بیّنه[۳] خداوند هر کسی را هلاک کند، پس با ارائه دلیل و بیّنه هلاک میکند. یا اینکه: ﴿ما کان ربّک مهلک القری حتی یبعث فی امّها رسولاً …﴾[۴] خداوند هیچ قریه ای را هلاک نکرده، مگر اینکه در مرکز آن پیامبری را مبعوث کرده است.
با این قاعده، خداوند هیچ امت و حتی هیچ قریه ای را بدون پیامبر و راهنما نگذاشته است: ﴿إن من امهٍ الّا خلأ فیها نذیر﴾[۵] امتی نبوده است که خداوند در آن انذار کننده را نفرستاده باشد؛ ﴿و لو شئنا لبعثنا فی کل قریه نذیرا﴾[۶]؛ ﴿و اهلکنا من قریه الّا لها منذرون﴾[۷] اگر خواسته باشم برای هر قریه انذارکننده مبعوث میکنم؛ و باز فرموده است. ما هیچ قریه ای را هلاک نکردیم مگر اینکه انذارکنندگانی را فرستادهایم.
بنابراین، وقتی خداوند هیچ امت و حتی قریه ای را بدون پیامبر نگذارد، معلوم است که لازمه بشریت، رسالت و نبوت است. زمانی که سلسله رسالت و نبوت به حضرت خاتم رسید، آن حضرت فرمود: «فأنا موضع اللّبنه ختم بی الانبیاء»[۸] من جای خشتی در ساختمان انبیایم که خالی بود، با آمدن من، دیگر ساختمان انبیاء کامل شد و نبوت ختم شد و پایان یافت. از این جهت بود که تعداد انبیای الهی در ۱۲۴۰۰۰ پیامبر پایان یافت.
امّا اینکه چرا خداوند کمتر از ۱۲۴۰۰۰ پیامبر نفرستاده است. بنا به آنچه که درباره ضرورت انبیاء و فواید آن اشاره شد، پاسخ آن نیز روشن میشود. چون لازمه جامعه بشری هدایت و دعوت به سوی خداوند و کمال است. قبل از پیامبر خاتم در هر دوره ای از زندگی بشری نیاز به پیامبر بوده چنانکه امیرمؤمنان میفرماید: «خداوند رسولانش را در میان مردم پی در پی فرستاد، تا فطرتهای فراموش شده و گنجینههای عقول را برایشان آشکار سازند.»[۹] در هر دوره و زمانی، نیاز به پیامبر بوده، اگر کمتر از آن را میفرستاد، ممکن بوده قومی و طایفه ای از رسالت محروم بماند؛ لذا بود که این تعداد را لازم دیده و کمتر از آن جامعه ای ممکن بود محروم از رسالت شود که این کار خلاف حکمت الهی است؛ و هم چنین، جامعه یا قومی اگر پیامبر فرستاده نشد، حجت خدا بر آن تمام نمیشد؛ لذا کمتر ازآن نقص در حکمت الهی میشد.
در نتیجه: هدف از بعثت انبیا هدایت و سعادت انسانها است. اگر کمتر از آن بود، نقص حکمت میشد. امّا بیشتر از آن نشده برای اینکه خداوند پیامبری را مبعوث کرد که رسالت او جهانی و جاودانه است، ونیاز جامعه بشری تأمین میگردد. از طرف دیگر، برای حفظ شریعت، امامت و ولایت قرار داده است.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر
۱ـ وحی و نبوت، عبدالله جوادی آملی.
۲ـ خاتمیت از دیدگاه عقل و نقل، آیت الله جعفر سبحانی.
۳ـ آموزش کلام اسلامی، سعید مهر.
منابع
- ↑ شیخ صدوق، من لایحضر الفقیه، قم، جامعه مدرسین، ج۲، ص۴۸ و ج۴، ص۱۸۰؛ الفقیه، ج۲، ص۴۸، ح۵۴۰۷: پیامبر اکرم(ص): «خداوند صدو بیست و چهار هزار پیامبر فرستاده که افضل و برترین و بزگترین آنها از حیث مقام من هستم و هر پیامبر وصی داشته است. وصی من علی بن ابیطالب است که از همه اوصیاء افضل است»؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، دارالکتب، ج۱۱، ص۳۰؛ شیخ مفید، اختصاص، قم، جامعه مدرسین، ص۲۶۴؛ کتاب اعلام الدین دیلمی، قم، جامعه مدرسین؛ کتاب آمالی شیخ صدوق، تهران، اسلامیه، ص۲۳۶؛ صفار قمی، بصائر الدرجات، قم، کتابخانه مرعشی نجفی، ص۱۲۱.
- ↑ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، دارالتعارف، ۱۴۱۵ق، ج۱۱، ص۴۰.
- ↑ انفال / ۴۲.
- ↑ قصص / ۵۲.
- ↑ فاطر / ۲۴.
- ↑ فرقان / ۵۱.
- ↑ شعرا / ۲۰۸.
- ↑ حویزی، تفسیر نورالثقلین، قم، مؤسسه اسماعیلیان، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۲۸۴.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱.