اصول دین: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) (←منابع) |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}}توحید، نبوت و معاد از اصول دین شناخته میشوند. | {{پاسخ}}توحید، نبوت و معاد از اصول دین شناخته میشوند. | ||
== تاریخچه == | |||
اصطلاح «اصول اعتقادی» در قرآن نیامده است و در مجموعههای حدیثی چون صحاح سته و بحار الانوار - با توجه به فهرستهایی كه از واژگان این كتابها نوشته شده - این اصطلاح به چشم نمیخورد. این امر نشان میدهد كه چنین تعبیری در دستگاههای كلامی دهها سال پس از عصر پیامبر(ص) كه در صدد تبیین دین اسلام در یك دستگاه فكری منسجم بودند، پدید آمده است. به هر روی، اصطلاح اصول اعتقادی تعبیر دقیقی از ماهیت دین و دینداری در اسلام است و دینداری بدون وجود هر یك از این مفاهیم، معنای خود را از دست میدهد.<ref>جمعی از نویسندگان، «اسلام»، دایره المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج۸، ذیل مدخل.</ref> | |||
== جایگاه == | == جایگاه == | ||
اصول اعتقادی اسلام یعنی ایمان و اعتقاد به توحید، نبوت و معاد. این ۳ اصل در واقع شالودۀ دیانت اسلام را تشكیل میدهند، به گونهای كه كلیۀ گزارههای خبری و انشایی كه در این آیین آمده، معنابخشی خود را وامدار یكی از این اصلها یا هر سۀ آنهاست. بدینقرار، همۀ افرادی كه به دین اسلام گرویدهاند، با آنكه اختلاف نظرهای بسیار چشمگیر و گاه كاملاً متعارضی دربارۀ جزئیات و تفسیر این باورها دارند، اما همگی به این اصلها معتقد و پای بندند و تردیدی در این ندارند.<ref>جمعی از نویسندگان، «اسلام»، دایره المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج۸، ذیل مدخل.</ref> | اصول اعتقادی اسلام یعنی ایمان و اعتقاد به توحید، نبوت و معاد است. این ۳ اصل در واقع شالودۀ دیانت اسلام را تشكیل میدهند، به گونهای كه كلیۀ گزارههای خبری و انشایی كه در این آیین آمده، معنابخشی خود را وامدار یكی از این اصلها یا هر سۀ آنهاست. بدینقرار، همۀ افرادی كه به دین اسلام گرویدهاند، با آنكه اختلاف نظرهای بسیار چشمگیر و گاه كاملاً متعارضی دربارۀ جزئیات و تفسیر این باورها دارند، اما همگی به این اصلها معتقد و پای بندند و تردیدی در این ندارند.<ref>جمعی از نویسندگان، «اسلام»، دایره المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج۸، ذیل مدخل.</ref> | ||
آن به سه يا پنج اصل اعتقادى اختصاص دارد كه عبارتند از: توحيد ،عدل ، نبوت ، امامت و معاد. البته ، غالباً: از سه اصل: توحيد ، نبوت و معاد به عنوان اصول دين ، و از دو اصل عدل و امامت به عنوان اصول مذهب (مذهب شيعه اماميه) ياد مى شود. عدم شناخت و اعتقاد به اصول دین انسان را از اسلام خارج مى سازد ، و عدم شناخت و اعتقاد به اصول مذهب او را از مذهب تشيع بيرون مىكند.<ref>جمعی از محققین، «اصول دین»، دانشنامه کلام اسلامی، ص۵۱.</ref> | |||
بسيارى از عالمان اسلامى بر اين باورند كه در اصول دين تقليد جايز نيست ، و يقين يا اطمينان معتبر در اصول دين بايد مبتنى بر دليل باشد بر اين مطلب ادعاى اجماع نيز شده است. گروهى ديگر كه ابوحنيفه ، سفيان ثورى ، اوزاعى ، مالك ، شافعى ، احمد بن حنبل و اهل حديث از آن جمله اند معتقدند اگر چه استدلال بر اصول اعتقادى واجب است، و ترك آن معصيت به شمار مى رود، ولى ايمان حاصل از تقليد پذيرفته است.<ref>جمعی از محققین، «اصول دین»، دانشنامه کلام اسلامی، ص۵۱.</ref> | |||
== مصادیق اصول دین == | |||
=== توحید === | |||
توحید یعنی خداوند تعالی آفرینندۀ جهان بوده و هست و در ذات، صفات و افعال یگانه است و هیچ كس به هیچ وجه همكار و انباز او نیست. | |||
=== معاد === | |||
== | باور به معاد یعنی معاد یا روز قیامت بدون شک رخ خواهد داد و در پیشگاه محكمۀ الهی به خوب و بد كردارها و انگاشتههای مردم رسیدگی خواهد شد و سرانجام، نیكان به بهشت، و بدكاران به دوزخ خواهند رفت. | ||
نبوت | === نبوت === | ||
باور به نبوت به این معناست که حضرت محمد (ص) پیام آور و فرستادۀ خداست و به دنبال زنجیرهای از پیامبران و به عنوان واپسین آنها از سوی خداوند برگزیده شده است. قرآن كریم مجموعهای از گفتارهای خداوند است كه به او وحی گردیده است.<ref>جمعی از نویسندگان، «اسلام»، دایره المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج۸، ذیل مدخل.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{پانویس|۲}} | {{پانویس|۲}} |
نسخهٔ ۲۹ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۲۰
این مقاله هماکنون به دست A.rezapour در حال ویرایش است. |
اصول دین چیست؟
توحید، نبوت و معاد از اصول دین شناخته میشوند.
تاریخچه
اصطلاح «اصول اعتقادی» در قرآن نیامده است و در مجموعههای حدیثی چون صحاح سته و بحار الانوار - با توجه به فهرستهایی كه از واژگان این كتابها نوشته شده - این اصطلاح به چشم نمیخورد. این امر نشان میدهد كه چنین تعبیری در دستگاههای كلامی دهها سال پس از عصر پیامبر(ص) كه در صدد تبیین دین اسلام در یك دستگاه فكری منسجم بودند، پدید آمده است. به هر روی، اصطلاح اصول اعتقادی تعبیر دقیقی از ماهیت دین و دینداری در اسلام است و دینداری بدون وجود هر یك از این مفاهیم، معنای خود را از دست میدهد.[۱]
جایگاه
اصول اعتقادی اسلام یعنی ایمان و اعتقاد به توحید، نبوت و معاد است. این ۳ اصل در واقع شالودۀ دیانت اسلام را تشكیل میدهند، به گونهای كه كلیۀ گزارههای خبری و انشایی كه در این آیین آمده، معنابخشی خود را وامدار یكی از این اصلها یا هر سۀ آنهاست. بدینقرار، همۀ افرادی كه به دین اسلام گرویدهاند، با آنكه اختلاف نظرهای بسیار چشمگیر و گاه كاملاً متعارضی دربارۀ جزئیات و تفسیر این باورها دارند، اما همگی به این اصلها معتقد و پای بندند و تردیدی در این ندارند.[۲]
آن به سه يا پنج اصل اعتقادى اختصاص دارد كه عبارتند از: توحيد ،عدل ، نبوت ، امامت و معاد. البته ، غالباً: از سه اصل: توحيد ، نبوت و معاد به عنوان اصول دين ، و از دو اصل عدل و امامت به عنوان اصول مذهب (مذهب شيعه اماميه) ياد مى شود. عدم شناخت و اعتقاد به اصول دین انسان را از اسلام خارج مى سازد ، و عدم شناخت و اعتقاد به اصول مذهب او را از مذهب تشيع بيرون مىكند.[۳]
بسيارى از عالمان اسلامى بر اين باورند كه در اصول دين تقليد جايز نيست ، و يقين يا اطمينان معتبر در اصول دين بايد مبتنى بر دليل باشد بر اين مطلب ادعاى اجماع نيز شده است. گروهى ديگر كه ابوحنيفه ، سفيان ثورى ، اوزاعى ، مالك ، شافعى ، احمد بن حنبل و اهل حديث از آن جمله اند معتقدند اگر چه استدلال بر اصول اعتقادى واجب است، و ترك آن معصيت به شمار مى رود، ولى ايمان حاصل از تقليد پذيرفته است.[۴]
مصادیق اصول دین
توحید
توحید یعنی خداوند تعالی آفرینندۀ جهان بوده و هست و در ذات، صفات و افعال یگانه است و هیچ كس به هیچ وجه همكار و انباز او نیست.
معاد
باور به معاد یعنی معاد یا روز قیامت بدون شک رخ خواهد داد و در پیشگاه محكمۀ الهی به خوب و بد كردارها و انگاشتههای مردم رسیدگی خواهد شد و سرانجام، نیكان به بهشت، و بدكاران به دوزخ خواهند رفت.
نبوت
باور به نبوت به این معناست که حضرت محمد (ص) پیام آور و فرستادۀ خداست و به دنبال زنجیرهای از پیامبران و به عنوان واپسین آنها از سوی خداوند برگزیده شده است. قرآن كریم مجموعهای از گفتارهای خداوند است كه به او وحی گردیده است.[۵]
منابع
- ↑ جمعی از نویسندگان، «اسلام»، دایره المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج۸، ذیل مدخل.
- ↑ جمعی از نویسندگان، «اسلام»، دایره المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج۸، ذیل مدخل.
- ↑ جمعی از محققین، «اصول دین»، دانشنامه کلام اسلامی، ص۵۱.
- ↑ جمعی از محققین، «اصول دین»، دانشنامه کلام اسلامی، ص۵۱.
- ↑ جمعی از نویسندگان، «اسلام»، دایره المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج۸، ذیل مدخل.