بیت المقدس: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
== | == جایگاه == | ||
... | |||
== تاریخچه == | |||
... | |||
== قبلی == | |||
کورش، شاهنشاه ایران، بابل را گشود و یهودیان را از اسارت رهانید و اجازه داد که بیت المقدس و معابد آن را باز سازی کند. از این پس در تمام دورهٔ هخامنشی، بیت المقدس ایالتی در قلمرو ایران بهشمار میرفت.<ref>پرفسور محمد آ. دندامایف، تاریخ سیاسی هخامنشیان، ترجمهٔ خشایار بهاری، تهران، نشر کارنگ، ۱۳۸۱ هـ ش، چاپ اول، ص۸۴ و ۸۵.</ref> | کورش، شاهنشاه ایران، بابل را گشود و یهودیان را از اسارت رهانید و اجازه داد که بیت المقدس و معابد آن را باز سازی کند. از این پس در تمام دورهٔ هخامنشی، بیت المقدس ایالتی در قلمرو ایران بهشمار میرفت.<ref>پرفسور محمد آ. دندامایف، تاریخ سیاسی هخامنشیان، ترجمهٔ خشایار بهاری، تهران، نشر کارنگ، ۱۳۸۱ هـ ش، چاپ اول، ص۸۴ و ۸۵.</ref> | ||
پس از تجزیهٔ امپراطوری روم، فلسطین در قلمرو و دولت بیزانس قرار گرفت. مدتی بعد در پی شکست رومیان از ساسانیان، بیت المقدس به متصرفات ایران افزوده شد؛ ولی در تحولات نظامی و سیاسی بعدی، شهر دوباره تا فتح آن به دست مسلمانان به دست بیزانسیان افتاد.<ref>تئودور نولدکه، تاریخ ایرانیان و عربها در زمان ساسانیان، ترجمهٔ زریاب، عباس ، انتشارات انجمن آثار ملی، چاپ اول، ۱۳۵۸هـ. ش، ص۴۳۱ و ۴۳۲.</ref> | پس از تجزیهٔ امپراطوری روم، فلسطین در قلمرو و دولت بیزانس قرار گرفت. مدتی بعد در پی شکست رومیان از ساسانیان، بیت المقدس به متصرفات ایران افزوده شد؛ ولی در تحولات نظامی و سیاسی بعدی، شهر دوباره تا فتح آن به دست مسلمانان به دست بیزانسیان افتاد.<ref>تئودور نولدکه، تاریخ ایرانیان و عربها در زمان ساسانیان، ترجمهٔ زریاب، عباس ، انتشارات انجمن آثار ملی، چاپ اول، ۱۳۵۸هـ. ش، ص۴۳۱ و ۴۳۲.</ref> | ||
فتح شام در اواخر خلافت ابوبکر آغاز شد و حدود ۳ سال بعد، مسلمانها به دروازههای بیت المقدس رسیدند.<ref>بلاذری، احمد بن یحیی بن جابر، فتوح البلدان، ترجمه و تعلیقات و مقدمه از دکتر توکل، محمد نشر نقره، چاپ اول، ۱۳۳۷ هـ. ش، ص۲۰۰.</ref> آوردهاند که ابو عبیده بن جراح پس از تسخیر دمشق، در حمله به بیت المقدس مردد بود. پس نامه به عمر نوشت و خلیفه به توصیه علی(ع) دستور داد روانهٔ بیت المقدس شود. ابو عبیده نیز پی در پی سپاهیانی به آن جا فرستاد و شهر را به محاصره گرفت.<ref>واقدی، فتوح الشام، جلد اول، ص۳۱۸.</ref> چندی بعد، ابو عبیده، مردم شهر را به تسلیم دعوت کرد و کار سرانجام به صلح انجامید و خلیفهٔ دوم خود به درخواست مردم شهر بیامد و صلح نامه نوشتند و دروازههای شهر را گشودند. مطابق این عهد نامه، مردم بر جان و مال و دین خود ایمن شدند؛ بدین سان که اگر میماندند، بایستی جزیه میدادند و زیر حمایت مسلمانها قرار میگرفتند. و اگر میخواستند، می توانستند اموال منقول خود را برداشته، به جای دیگر بروند.<ref>تاریخ طبری، چاپ چهارم، قاهره، دار المعارف، ۱۳۸۲ هـ. ق، جلد سوم، ص۶۰۸ و ۶۰۹.</ref> | فتح شام در اواخر خلافت ابوبکر آغاز شد و حدود ۳ سال بعد، مسلمانها به دروازههای بیت المقدس رسیدند.<ref>بلاذری، احمد بن یحیی بن جابر، فتوح البلدان، ترجمه و تعلیقات و مقدمه از دکتر توکل، محمد نشر نقره، چاپ اول، ۱۳۳۷ هـ. ش، ص۲۰۰.</ref> آوردهاند که ابو عبیده بن جراح پس از تسخیر دمشق، در حمله به بیت المقدس مردد بود. پس نامه به عمر نوشت و خلیفه به توصیه علی(ع) دستور داد روانهٔ بیت المقدس شود. ابو عبیده نیز پی در پی سپاهیانی به آن جا فرستاد و شهر را به محاصره گرفت.<ref>واقدی، فتوح الشام، جلد اول، ص۳۱۸.</ref> چندی بعد، ابو عبیده، مردم شهر را به تسلیم دعوت کرد و کار سرانجام به صلح انجامید و خلیفهٔ دوم خود به درخواست مردم شهر بیامد و صلح نامه نوشتند و دروازههای شهر را گشودند. مطابق این عهد نامه، مردم بر جان و مال و دین خود ایمن شدند؛ بدین سان که اگر میماندند، بایستی جزیه میدادند و زیر حمایت مسلمانها قرار میگرفتند. و اگر میخواستند، می توانستند اموال منقول خود را برداشته، به جای دیگر بروند.<ref>تاریخ طبری، چاپ چهارم، قاهره، دار المعارف، ۱۳۸۲ هـ. ق، جلد سوم، ص۶۰۸ و ۶۰۹.</ref> | ||
جریان فتح بیت المقدس توسط مسلمانان در ربیع الآخر سال ۱۶ هـ. ق<ref>تاریخ طبری، بیروت، دار القاموس الحدیث، جلد چهارم، ص۱۶۰.</ref> و به روایتی در سال ۱۷ هـ. ق اتفاق افتاد.<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۰ هـ. ق، جلد پنجم، ص۱۹۹.</ref> | جریان فتح بیت المقدس توسط مسلمانان در ربیع الآخر سال ۱۶ هـ. ق<ref>تاریخ طبری، بیروت، دار القاموس الحدیث، جلد چهارم، ص۱۶۰.</ref> و به روایتی در سال ۱۷ هـ. ق اتفاق افتاد.<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۰ هـ. ق، جلد پنجم، ص۱۹۹.</ref> | ||
به روز گار قیام عبدالله بن زبیر در حجاز و بازگویی کارهای زشت مروانیان که شامیان را نسبت به خلفا بد بین میکرد، عبدالملک بن مروان برای جلوگیری از سفر مردم به حجاز برای حج، به بنای قبه الصخره و جامع الاقصی دست زد تا شامیان برای حج به آن جا بروند. در تمام سالهایی که ابن زبیر به حجاز تسلط داشت، شامیان در موسم حج به طواف آن قبه میرفتند و همانجا قربانی میکردند.<ref>ابن کثیر، البدایه و النهایه، بیروت، دار الکتب العلمیه، جلد ۸، ص ۲۸۳.</ref> فرزند و جانشین او، ولید هم چند قبهٔ دیگر در بیت المقدس بنا کرد.<ref>همان، جلد ۹، ص۱۶۵.</ref> | |||
مسجد الاقصی بنایی سخت با شکوه بود و به نام هر پیامبر بزرگ، محرابی داشت. بیت المقدس در این زمان، یکی از شهرهای مهم ولایت فلسطین بهشمار میرفت.<ref>ابو الفداء، تقویم البلدان، ترجمهٔ عبدالمحمد آیتی، انتشارات بنیاد فرهنگ ایران، چاپ اول، ۱۳۴۹ هـ. ش، ص۲۴۴.</ref> اما این شهر در اواخر حکومت امویها و در پی شورش بر ضد مروان بن محمد، آسیب دید. منصور عباسی در سال ۱۴۰ ق به قدس رفت و مسجد و قبه را که خرابیها در آن راه یافته بود، آباد ساخت و تغییراتی در نقشهٔ مسجد داد.<ref>البدایه و النهایه، جلد ۸، ص۲۸۱.</ref> | مسجد الاقصی بنایی سخت با شکوه بود و به نام هر پیامبر بزرگ، محرابی داشت. بیت المقدس در این زمان، یکی از شهرهای مهم ولایت فلسطین بهشمار میرفت.<ref>ابو الفداء، تقویم البلدان، ترجمهٔ عبدالمحمد آیتی، انتشارات بنیاد فرهنگ ایران، چاپ اول، ۱۳۴۹ هـ. ش، ص۲۴۴.</ref> اما این شهر در اواخر حکومت امویها و در پی شورش بر ضد مروان بن محمد، آسیب دید. منصور عباسی در سال ۱۴۰ ق به قدس رفت و مسجد و قبه را که خرابیها در آن راه یافته بود، آباد ساخت و تغییراتی در نقشهٔ مسجد داد.<ref>البدایه و النهایه، جلد ۸، ص۲۸۱.</ref> | ||
مقدسی در نیمهٔ دوم قرن ۴ ق ازآن به عنوان شهری کثیف و گران با حاکمانی نالایق و ستمگر یاد کرده است.<ref>مقدسی، احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم، ترجمهٔ نقی منزوی، دکتر علی، شرکت مؤلفان و مترجمان ایران، ۱۳۶۱ هـ. ش، ص۲۳۴ و ۲۳۵.</ref> | |||
تسلط فاطمیان بر بیت المقدس با ظهور سلاجقه، مدتی خاتمه یافت ملکشاه در سال ۴۷۷ هـ. ق یکی از غلامان خود به نام ارتق بن اکشک را به موصل فرستاد و او از آن جا به شام رفت و از سوی تاج الدوله نقش بیت المقدس را به اقطاع گرفت. ارتقیان تا سال ۴۹۱ هـ. ق، بر آن جا حکومت کردند و در این سال بر اثر هجوم الافضل، وزیر فاطمیان، شهر را رها کردند و مصریان دوباره بر آن جا مسلط شدند.<ref>ابن میسر، اخبار مصر، قاهره، ص۶۵ و ۶۶.</ref> | تسلط فاطمیان بر بیت المقدس با ظهور سلاجقه، مدتی خاتمه یافت ملکشاه در سال ۴۷۷ هـ. ق یکی از غلامان خود به نام ارتق بن اکشک را به موصل فرستاد و او از آن جا به شام رفت و از سوی تاج الدوله نقش بیت المقدس را به اقطاع گرفت. ارتقیان تا سال ۴۹۱ هـ. ق، بر آن جا حکومت کردند و در این سال بر اثر هجوم الافضل، وزیر فاطمیان، شهر را رها کردند و مصریان دوباره بر آن جا مسلط شدند.<ref>ابن میسر، اخبار مصر، قاهره، ص۶۵ و ۶۶.</ref> | ||
خط ۴۴: | خط ۳۳: | ||
کوششهای فرنگیها برای تسخیر مجد شهر در عصر صلاح الدین ایوبی به جایی نرسید.<ref>همان، جلد دوازدهم، ص۳۴۶.</ref> در سال ۶۰۰ ق نیز فرنگیها برای باز پسگیری بیت المقدس کوششهای بینتیجه ای کردند.<ref>همان، جلد سیزدهم، ص۳۶.</ref> اما پس از مرگ العادل ایوبی، صلیبیان پس از تسخیر دمیاط رو به بیت المقدس نهادند. المعظم که تاب مقاومت نداشت در محرم ۶۱۶ هـ. ق دیوارهای شهر را ویران کرد تا فرنگیها پس از چیرگی نتوانند از آن جا به عنوان پایگاهی برای حمله به دیگر نقاط استفاده کنند.<ref>همان، جلد سیزدهم، ص۸۳.</ref> | کوششهای فرنگیها برای تسخیر مجد شهر در عصر صلاح الدین ایوبی به جایی نرسید.<ref>همان، جلد دوازدهم، ص۳۴۶.</ref> در سال ۶۰۰ ق نیز فرنگیها برای باز پسگیری بیت المقدس کوششهای بینتیجه ای کردند.<ref>همان، جلد سیزدهم، ص۳۶.</ref> اما پس از مرگ العادل ایوبی، صلیبیان پس از تسخیر دمیاط رو به بیت المقدس نهادند. المعظم که تاب مقاومت نداشت در محرم ۶۱۶ هـ. ق دیوارهای شهر را ویران کرد تا فرنگیها پس از چیرگی نتوانند از آن جا به عنوان پایگاهی برای حمله به دیگر نقاط استفاده کنند.<ref>همان، جلد سیزدهم، ص۸۳.</ref> | ||
از سال ۱۵۱۷ م بیت المقدس تحت ادارهٔ حکومت عثمانی درآمد و همچنان در دست آنان قرار داشت تا آن که در سال ۱۹۱۷ م ۱۳۳۷ هـ امپریالیسم انگلیس به همکاری نیروهای متفقین و سربازان «انقلاب عربی» آن جا را تصرف کردند.<ref>خسروشاهی، سید هادی تاریخ بیت المقدس و مسألهٔ فلسطین، ۱۳۵۴ ش، چاپ اول، ص۲۵.</ref> بعد از فتح بیت المقدس، فرمانده سپاه انگلستان اعلام کرد که این منطقه ازاین به بعد توسط یک حکومت نظامی به نام «ادارهٔ جنوبی متصرفات دشمن» تابع فرماندهی لشکر، اداره خواهد شد.<ref>زعیتر، اکرم، سرگذشت فلسطین یا کار نامهٔ سیاه استعمار، ترجمهٔ هاشمی رفسنجانی، اکبر، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۶۲ هـ. ش، ص۱۱۹.</ref> | از سال ۱۵۱۷ م بیت المقدس تحت ادارهٔ حکومت عثمانی درآمد و همچنان در دست آنان قرار داشت تا آن که در سال ۱۹۱۷ م ۱۳۳۷ هـ امپریالیسم انگلیس به همکاری نیروهای متفقین و سربازان «انقلاب عربی» آن جا را تصرف کردند.<ref>خسروشاهی، سید هادی تاریخ بیت المقدس و مسألهٔ فلسطین، ۱۳۵۴ ش، چاپ اول، ص۲۵.</ref> بعد از فتح بیت المقدس، فرمانده سپاه انگلستان اعلام کرد که این منطقه ازاین به بعد توسط یک حکومت نظامی به نام «ادارهٔ جنوبی متصرفات دشمن» تابع فرماندهی لشکر، اداره خواهد شد.<ref>زعیتر، اکرم، سرگذشت فلسطین یا کار نامهٔ سیاه استعمار، ترجمهٔ هاشمی رفسنجانی، اکبر، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۶۲ هـ. ش، ص۱۱۹.</ref> | ||
در دوران قیمومیت انگلستان بر این شهر، تلاش زیادی برای یهودی سازی این شهر (با مهاجرتهای ترغیبی یهودیان از سراسر جهان) صورت گرفت و اعتراضات و درگیریهای زیادی به دنبال داشت تا این که در سال ۱۳۲۶ هـ. ق، ۱۹۴۷ م دولت بریتانیا اعلام کرد که قیمومت خود را در ۱۵ آوریل ۱۹۴۸ ملغی خواهد ساخت و سرانجام در ۱۴ ماه مه، آخرین فرمانده عالی بریتانیا از فلسطین خارج شد و قیمومت این کشور عملاً ملغی گردید. در همین سال، سازمان ملل، این مسئله را مطرح ساخت که بیت المقدس به صورت شهری بینالمللی در آید. با رد این پیشنهاد از سوی دولتهای عربی، بر اساس قطعنامهٔ سازمان ملل، بیت المقدس به دو نیم شرقی (شامل شهر کهن در اختیار عربها) و غربی (در دست یهودیان) تقسیم شد. | در دوران قیمومیت انگلستان بر این شهر، تلاش زیادی برای یهودی سازی این شهر (با مهاجرتهای ترغیبی یهودیان از سراسر جهان) صورت گرفت و اعتراضات و درگیریهای زیادی به دنبال داشت تا این که در سال ۱۳۲۶ هـ. ق، ۱۹۴۷ م دولت بریتانیا اعلام کرد که قیمومت خود را در ۱۵ آوریل ۱۹۴۸ ملغی خواهد ساخت و سرانجام در ۱۴ ماه مه، آخرین فرمانده عالی بریتانیا از فلسطین خارج شد و قیمومت این کشور عملاً ملغی گردید. در همین سال، سازمان ملل، این مسئله را مطرح ساخت که بیت المقدس به صورت شهری بینالمللی در آید. با رد این پیشنهاد از سوی دولتهای عربی، بر اساس قطعنامهٔ سازمان ملل، بیت المقدس به دو نیم شرقی (شامل شهر کهن در اختیار عربها) و غربی (در دست یهودیان) تقسیم شد. | ||
== مطالعه بیشتر == | == مطالعه بیشتر == |
نسخهٔ ۱۸ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۴۱
این مقاله هماکنون به دست A.rezapour در حال ویرایش است. |
در صورت امکان در مورد بیت المقدس از پیدایش تاکنون توضیح دهید؟
جایگاه
...
تاریخچه
...
قبلی
کورش، شاهنشاه ایران، بابل را گشود و یهودیان را از اسارت رهانید و اجازه داد که بیت المقدس و معابد آن را باز سازی کند. از این پس در تمام دورهٔ هخامنشی، بیت المقدس ایالتی در قلمرو ایران بهشمار میرفت.[۱]
پس از تجزیهٔ امپراطوری روم، فلسطین در قلمرو و دولت بیزانس قرار گرفت. مدتی بعد در پی شکست رومیان از ساسانیان، بیت المقدس به متصرفات ایران افزوده شد؛ ولی در تحولات نظامی و سیاسی بعدی، شهر دوباره تا فتح آن به دست مسلمانان به دست بیزانسیان افتاد.[۲]
فتح شام در اواخر خلافت ابوبکر آغاز شد و حدود ۳ سال بعد، مسلمانها به دروازههای بیت المقدس رسیدند.[۳] آوردهاند که ابو عبیده بن جراح پس از تسخیر دمشق، در حمله به بیت المقدس مردد بود. پس نامه به عمر نوشت و خلیفه به توصیه علی(ع) دستور داد روانهٔ بیت المقدس شود. ابو عبیده نیز پی در پی سپاهیانی به آن جا فرستاد و شهر را به محاصره گرفت.[۴] چندی بعد، ابو عبیده، مردم شهر را به تسلیم دعوت کرد و کار سرانجام به صلح انجامید و خلیفهٔ دوم خود به درخواست مردم شهر بیامد و صلح نامه نوشتند و دروازههای شهر را گشودند. مطابق این عهد نامه، مردم بر جان و مال و دین خود ایمن شدند؛ بدین سان که اگر میماندند، بایستی جزیه میدادند و زیر حمایت مسلمانها قرار میگرفتند. و اگر میخواستند، می توانستند اموال منقول خود را برداشته، به جای دیگر بروند.[۵]
جریان فتح بیت المقدس توسط مسلمانان در ربیع الآخر سال ۱۶ هـ. ق[۶] و به روایتی در سال ۱۷ هـ. ق اتفاق افتاد.[۷]
به روز گار قیام عبدالله بن زبیر در حجاز و بازگویی کارهای زشت مروانیان که شامیان را نسبت به خلفا بد بین میکرد، عبدالملک بن مروان برای جلوگیری از سفر مردم به حجاز برای حج، به بنای قبه الصخره و جامع الاقصی دست زد تا شامیان برای حج به آن جا بروند. در تمام سالهایی که ابن زبیر به حجاز تسلط داشت، شامیان در موسم حج به طواف آن قبه میرفتند و همانجا قربانی میکردند.[۸] فرزند و جانشین او، ولید هم چند قبهٔ دیگر در بیت المقدس بنا کرد.[۹]
مسجد الاقصی بنایی سخت با شکوه بود و به نام هر پیامبر بزرگ، محرابی داشت. بیت المقدس در این زمان، یکی از شهرهای مهم ولایت فلسطین بهشمار میرفت.[۱۰] اما این شهر در اواخر حکومت امویها و در پی شورش بر ضد مروان بن محمد، آسیب دید. منصور عباسی در سال ۱۴۰ ق به قدس رفت و مسجد و قبه را که خرابیها در آن راه یافته بود، آباد ساخت و تغییراتی در نقشهٔ مسجد داد.[۱۱]
مقدسی در نیمهٔ دوم قرن ۴ ق ازآن به عنوان شهری کثیف و گران با حاکمانی نالایق و ستمگر یاد کرده است.[۱۲]
تسلط فاطمیان بر بیت المقدس با ظهور سلاجقه، مدتی خاتمه یافت ملکشاه در سال ۴۷۷ هـ. ق یکی از غلامان خود به نام ارتق بن اکشک را به موصل فرستاد و او از آن جا به شام رفت و از سوی تاج الدوله نقش بیت المقدس را به اقطاع گرفت. ارتقیان تا سال ۴۹۱ هـ. ق، بر آن جا حکومت کردند و در این سال بر اثر هجوم الافضل، وزیر فاطمیان، شهر را رها کردند و مصریان دوباره بر آن جا مسلط شدند.[۱۳]
اما این تسلط دوامی نیافت و جنگجویان صلیبی در روز جمعه ۱۳ شعبان ۴۹۲ هـ. ق، قدس را از مصریها گرفتند و دست به قتل و غارت زدند.[۱۴] بیت المقدس تا سال ۵۸۳ هـ. ق در دست صلیبیان بود. در این سال صلاح الدین ایوبی آن را باز پس گرفت. به دستور وی مسجد الاقصی را باز سازی کردند و در آن نماز خواندند.[۱۵]
کوششهای فرنگیها برای تسخیر مجد شهر در عصر صلاح الدین ایوبی به جایی نرسید.[۱۶] در سال ۶۰۰ ق نیز فرنگیها برای باز پسگیری بیت المقدس کوششهای بینتیجه ای کردند.[۱۷] اما پس از مرگ العادل ایوبی، صلیبیان پس از تسخیر دمیاط رو به بیت المقدس نهادند. المعظم که تاب مقاومت نداشت در محرم ۶۱۶ هـ. ق دیوارهای شهر را ویران کرد تا فرنگیها پس از چیرگی نتوانند از آن جا به عنوان پایگاهی برای حمله به دیگر نقاط استفاده کنند.[۱۸]
از سال ۱۵۱۷ م بیت المقدس تحت ادارهٔ حکومت عثمانی درآمد و همچنان در دست آنان قرار داشت تا آن که در سال ۱۹۱۷ م ۱۳۳۷ هـ امپریالیسم انگلیس به همکاری نیروهای متفقین و سربازان «انقلاب عربی» آن جا را تصرف کردند.[۱۹] بعد از فتح بیت المقدس، فرمانده سپاه انگلستان اعلام کرد که این منطقه ازاین به بعد توسط یک حکومت نظامی به نام «ادارهٔ جنوبی متصرفات دشمن» تابع فرماندهی لشکر، اداره خواهد شد.[۲۰]
در دوران قیمومیت انگلستان بر این شهر، تلاش زیادی برای یهودی سازی این شهر (با مهاجرتهای ترغیبی یهودیان از سراسر جهان) صورت گرفت و اعتراضات و درگیریهای زیادی به دنبال داشت تا این که در سال ۱۳۲۶ هـ. ق، ۱۹۴۷ م دولت بریتانیا اعلام کرد که قیمومت خود را در ۱۵ آوریل ۱۹۴۸ ملغی خواهد ساخت و سرانجام در ۱۴ ماه مه، آخرین فرمانده عالی بریتانیا از فلسطین خارج شد و قیمومت این کشور عملاً ملغی گردید. در همین سال، سازمان ملل، این مسئله را مطرح ساخت که بیت المقدس به صورت شهری بینالمللی در آید. با رد این پیشنهاد از سوی دولتهای عربی، بر اساس قطعنامهٔ سازمان ملل، بیت المقدس به دو نیم شرقی (شامل شهر کهن در اختیار عربها) و غربی (در دست یهودیان) تقسیم شد.
مطالعه بیشتر
- سرگذشت فلسطین، اکرم زعیتر، ترجمهٔ آیه الله هاشمی رفسنجانی.
منابع
- ↑ پرفسور محمد آ. دندامایف، تاریخ سیاسی هخامنشیان، ترجمهٔ خشایار بهاری، تهران، نشر کارنگ، ۱۳۸۱ هـ ش، چاپ اول، ص۸۴ و ۸۵.
- ↑ تئودور نولدکه، تاریخ ایرانیان و عربها در زمان ساسانیان، ترجمهٔ زریاب، عباس ، انتشارات انجمن آثار ملی، چاپ اول، ۱۳۵۸هـ. ش، ص۴۳۱ و ۴۳۲.
- ↑ بلاذری، احمد بن یحیی بن جابر، فتوح البلدان، ترجمه و تعلیقات و مقدمه از دکتر توکل، محمد نشر نقره، چاپ اول، ۱۳۳۷ هـ. ش، ص۲۰۰.
- ↑ واقدی، فتوح الشام، جلد اول، ص۳۱۸.
- ↑ تاریخ طبری، چاپ چهارم، قاهره، دار المعارف، ۱۳۸۲ هـ. ق، جلد سوم، ص۶۰۸ و ۶۰۹.
- ↑ تاریخ طبری، بیروت، دار القاموس الحدیث، جلد چهارم، ص۱۶۰.
- ↑ یاقوت حموی، معجم البلدان، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۰ هـ. ق، جلد پنجم، ص۱۹۹.
- ↑ ابن کثیر، البدایه و النهایه، بیروت، دار الکتب العلمیه، جلد ۸، ص ۲۸۳.
- ↑ همان، جلد ۹، ص۱۶۵.
- ↑ ابو الفداء، تقویم البلدان، ترجمهٔ عبدالمحمد آیتی، انتشارات بنیاد فرهنگ ایران، چاپ اول، ۱۳۴۹ هـ. ش، ص۲۴۴.
- ↑ البدایه و النهایه، جلد ۸، ص۲۸۱.
- ↑ مقدسی، احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم، ترجمهٔ نقی منزوی، دکتر علی، شرکت مؤلفان و مترجمان ایران، ۱۳۶۱ هـ. ش، ص۲۳۴ و ۲۳۵.
- ↑ ابن میسر، اخبار مصر، قاهره، ص۶۵ و ۶۶.
- ↑ البدایه و النهایه، جلد ۱۲، ص۱۵۶.
- ↑ همان، ج۱۲، ص۳۲۲–۳۲۴.
- ↑ همان، جلد دوازدهم، ص۳۴۶.
- ↑ همان، جلد سیزدهم، ص۳۶.
- ↑ همان، جلد سیزدهم، ص۸۳.
- ↑ خسروشاهی، سید هادی تاریخ بیت المقدس و مسألهٔ فلسطین، ۱۳۵۴ ش، چاپ اول، ص۲۵.
- ↑ زعیتر، اکرم، سرگذشت فلسطین یا کار نامهٔ سیاه استعمار، ترجمهٔ هاشمی رفسنجانی، اکبر، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۶۲ هـ. ش، ص۱۱۹.