لؤلؤ و مرجان: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) (←محتوا) |
||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
احاديثى كه توصيه به گريانيدن در مصيبت آن حضرت مىكنند مطلق هستند، بنا بر اين هر چه سبب گريه كردن مردم گردد هر چند دروغ باشد، نيكو است، و فضاى اين روايات آن است كه آن چه در نكوهش دروغ وارد شده هر چند كه در نهايت اعتبار است ولى اختصاص به غير از ذكر مصيبت ابا عبد اللَّه دارد!<ref>محمدی ریشهری، محمد، فرهنگ نامه مرثيه سرايى و عزادارى سيد الشهداء، ص۵۸.</ref> | احاديثى كه توصيه به گريانيدن در مصيبت آن حضرت مىكنند مطلق هستند، بنا بر اين هر چه سبب گريه كردن مردم گردد هر چند دروغ باشد، نيكو است، و فضاى اين روايات آن است كه آن چه در نكوهش دروغ وارد شده هر چند كه در نهايت اعتبار است ولى اختصاص به غير از ذكر مصيبت ابا عبد اللَّه دارد!<ref>محمدی ریشهری، محمد، فرهنگ نامه مرثيه سرايى و عزادارى سيد الشهداء، ص۵۸.</ref> | ||
''لؤلؤ و مرجان، نوشته ميرزا حسين نورى اثر مورد بررسى بعدى است. اين كتاب در دو بخش به اخلاص در عبادت و پرهيز از ريا، و نيز ارزش صدق و راستگويى مىپردازد. در اين بخش، به شرح درباره دروغ بحث مىكند، اقسام دروغ را مىشمارد و از دروغهاى رايج در بين روضه خوانان و نقل وقايع عاشورا، سخن به ميان مىآورد و از علماى دين مىخواهد كه با اين پديده زشت و زيانبار مبارزه كنند و نگذارند دروغ به محافل حسينى و مرثيه سرايى و منبر راه يابد.'' | |||
ميرزا حسين نورى (م - 1320 ش) معروف به محدث نورى، از شاگردان برجسته ميرزاى شيرازى است. او پژوهشگر پركار بود و در دانش رجال و كتابشناسى تحقيقات ارزندهاى را عرضه كرد. | |||
محدث نورى شاگردان موفق و تأثيرگذارى را در حوزه تاريخ و حديث و رجال تربيت كرد. وى افزون بر كارهاى پژوهشى و تأليفى چون مستدركالوسائل در حوزه حديث، واعظ بود، به منبر مىرفت، مرثيه مىخواند و در عزاى امام حسين مردم را مىگرياند و خود نيز مىگريست. | |||
محدث نورى از نفوذ تحريف و خرافه به حوزه عزادارى و مرثيهخوانى، در نگرانى شديد به سر مىبرد. و براى پيراستن اين مراسم مقدس و معنوى از پيرايهها و دروغها، دست به قلم برد و كتاب پرارج لؤلؤ و مرجان را نوشت. | |||
انگيزه اصلى تأليف اين كتاب، آنگونه كه خود وى يادآور شده: رواج خرافه و دروغ در حوزه مقدس تبليغ، بويژه در مراسم و مجالس عاشورا بوده است؛ موضوعى كه افزون بر بدعتگسترى و دروغپراكنى درباره سيد شهيدان، چهره شيعه را در جهان به جلوهگر مىسازد و مردم را از گرايش به مكتب اهلبيت باز مىدارد. 30 آنچه به تلاش علمى و افشاگريهاى بهنگام و بايسته محدث نورى در اينباره شتاب داد، شكوه طلبهاى به نام مولوى سيدمرتضى جانپورى، از طلاب هند بود. از رواج خرافه و دروغپردارى در مجاس وعظ و روضه شيعيان هند. وى، از محدث نورى خواست در اينباره به واعظان هشدار دهد. اين خود انگيزه محدث نورى را در مبارزه با خرافه و تحريف بيشتر كرد. | |||
كتاب لؤلؤ و مرجان در يك مقدمه و در دو فصل تنظيم شده است: | |||
فصل اول، در اخلاص در عبادت و روضهخوانى و پرهيز از ريا. | |||
فصل دوم در ارزش صدق و راستگويى. مؤلف در اين فصل به شرح، درباره مباحث مربوط به دروغ، بحث كرده است مانند: اقسام دروغ، توريه، دروغ مصلحتآميز، دروغهاى رايج در ميان روضه خوانان، بويژه درباره وقايع عاشورا و تعزيه و زيارت ائمه. پس از آن وظايف عالمان در برخورد با دروغپردازان و خرافهگستران را برشمرده است و با عنايت به آيه كريمه »واجتنبوا قول الزور«32 و آيات ديگر به طلاب و واعظان هشدار داده از نقل و شنيدن چنين ياوههايى بايد دورى گزيد.<ref>صادقی غلامرضا، «چند اثر پيرايهزدا از فرهنگ دينى»، نشریه حوزه، شماره ۱۵۳، ص۷.</ref> | |||
== محتوا == | == محتوا == |
نسخهٔ ۱۷ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۴۷
به کتاب روضة الشهداء چه نقدهایی وارد شده است؟
لؤلؤ و مرجان | |
---|---|
اطلاعات کتاب | |
نویسنده | محدث نوری |
تاریخ نگارش | قرن چهاردهم قمری |
موضوع | آداب منبر و رد خرافات درباره حماسه عاشورا |
زبان | فارسی |
نویسنده
میرزا حسین نوری طَبَرسی. وی یکی از بزرگترین محدّثان در قرون اخیر و میتوان گفت بزرگترین محدّث سده چهاردهم هجری است.
وی در هجدهم شوال ۱۲۵۴، در «یالو»، از روستاهای شهر «نور» مازندران (طبرستان) به دنیا آمد. او که در هشت سالگی پدرش را از دست داد، هنوز به سن بلوغ نرسیده بود که با فقیه بزرگ ملّا محمّد علی محلّاتی آشنا شد. سپس به تهران مهاجرت کرد و با عالم جلیل شیخ عبد الرحیم بروجردی (پدر همسرش) آشنا شد و از وی بهرهها برد. سپس همراه او در سال ۱۲۷۳ ق، به عراق هجرت نمود و پس از نزدیک چهار سال اقامت در نجف و بازگشت به تهران، دوباره به عراق سفر کرد و چندی ملازم آیة اللَّه شیخ عبد الحسین تهرانی مشهور به «شیخ العراقین» بود. پس از مراجعت به وطن و عزیمت به حج، به نجف بازگشت و در درس آیة اللَّه مجدّد شیرازی (میرزا سیّد حسن/ میرزای بزرگ)، شرکت جست و در سال ۱۲۹۲ ق، همراه وی به سامرّا مهاجرت نمود و اهل و عیال خود را نیز به همراه برد. در آن جا نیز پس از یک بار مراجعت به وطن و انجام دو سفر حج، به سامرّا بازگشت و در آن جا ماند تا این که استادش در سال ۱۳۱۲ ق، وفات یافت. دو سال بعد، عازم نجف گردید تا در آن جا بماند؛ امّا پس از چند روز تحمّل بیماری، در سال ۱۳۲۰ ق، درگذشت.[۱]
معرفی و جایگاه
از نگاه محدث نورى دو عامل عمده، موجب دروغپردازى در مرثيهسرايى شده: خلاصه مطلبى كه براى جايز شمردن دروغ در عزادارى براى امام حسين عليه السلام مرحوم نورى از برخى دروغپردازان نقل كرده اين است.
احاديثى كه توصيه به گريانيدن در مصيبت آن حضرت مىكنند مطلق هستند، بنا بر اين هر چه سبب گريه كردن مردم گردد هر چند دروغ باشد، نيكو است، و فضاى اين روايات آن است كه آن چه در نكوهش دروغ وارد شده هر چند كه در نهايت اعتبار است ولى اختصاص به غير از ذكر مصيبت ابا عبد اللَّه دارد![۲]
لؤلؤ و مرجان، نوشته ميرزا حسين نورى اثر مورد بررسى بعدى است. اين كتاب در دو بخش به اخلاص در عبادت و پرهيز از ريا، و نيز ارزش صدق و راستگويى مىپردازد. در اين بخش، به شرح درباره دروغ بحث مىكند، اقسام دروغ را مىشمارد و از دروغهاى رايج در بين روضه خوانان و نقل وقايع عاشورا، سخن به ميان مىآورد و از علماى دين مىخواهد كه با اين پديده زشت و زيانبار مبارزه كنند و نگذارند دروغ به محافل حسينى و مرثيه سرايى و منبر راه يابد.
ميرزا حسين نورى (م - 1320 ش) معروف به محدث نورى، از شاگردان برجسته ميرزاى شيرازى است. او پژوهشگر پركار بود و در دانش رجال و كتابشناسى تحقيقات ارزندهاى را عرضه كرد.
محدث نورى شاگردان موفق و تأثيرگذارى را در حوزه تاريخ و حديث و رجال تربيت كرد. وى افزون بر كارهاى پژوهشى و تأليفى چون مستدركالوسائل در حوزه حديث، واعظ بود، به منبر مىرفت، مرثيه مىخواند و در عزاى امام حسين مردم را مىگرياند و خود نيز مىگريست.
محدث نورى از نفوذ تحريف و خرافه به حوزه عزادارى و مرثيهخوانى، در نگرانى شديد به سر مىبرد. و براى پيراستن اين مراسم مقدس و معنوى از پيرايهها و دروغها، دست به قلم برد و كتاب پرارج لؤلؤ و مرجان را نوشت.
انگيزه اصلى تأليف اين كتاب، آنگونه كه خود وى يادآور شده: رواج خرافه و دروغ در حوزه مقدس تبليغ، بويژه در مراسم و مجالس عاشورا بوده است؛ موضوعى كه افزون بر بدعتگسترى و دروغپراكنى درباره سيد شهيدان، چهره شيعه را در جهان به جلوهگر مىسازد و مردم را از گرايش به مكتب اهلبيت باز مىدارد. 30 آنچه به تلاش علمى و افشاگريهاى بهنگام و بايسته محدث نورى در اينباره شتاب داد، شكوه طلبهاى به نام مولوى سيدمرتضى جانپورى، از طلاب هند بود. از رواج خرافه و دروغپردارى در مجاس وعظ و روضه شيعيان هند. وى، از محدث نورى خواست در اينباره به واعظان هشدار دهد. اين خود انگيزه محدث نورى را در مبارزه با خرافه و تحريف بيشتر كرد.
كتاب لؤلؤ و مرجان در يك مقدمه و در دو فصل تنظيم شده است:
فصل اول، در اخلاص در عبادت و روضهخوانى و پرهيز از ريا.
فصل دوم در ارزش صدق و راستگويى. مؤلف در اين فصل به شرح، درباره مباحث مربوط به دروغ، بحث كرده است مانند: اقسام دروغ، توريه، دروغ مصلحتآميز، دروغهاى رايج در ميان روضه خوانان، بويژه درباره وقايع عاشورا و تعزيه و زيارت ائمه. پس از آن وظايف عالمان در برخورد با دروغپردازان و خرافهگستران را برشمرده است و با عنايت به آيه كريمه »واجتنبوا قول الزور«32 و آيات ديگر به طلاب و واعظان هشدار داده از نقل و شنيدن چنين ياوههايى بايد دورى گزيد.[۳]
محتوا
...