تحدی قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۶: خط ۶:


== معنای تحدی ==
== معنای تحدی ==
تحدی، اصطلاحی در علوم قرآنی و کلام اسلامی، به معنای هماوردجویی قرآن کریم، یا در تعریف گسترده‌تر آن، هماورد جویی هر پیامبر آورندهٔ معجزه با هدف اثبات عجز مخالفان. این اصطلاح که بر تبیین ویژه‌ای از هماوردجویی قرآن کریم استوار است، نخستین بار در نوشته‌های کلامی سده ۳ قمری رواج یافت.<ref>معموری، علی، «تحدی»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۴، ذیل مدخل.</ref>
تحدی، اصطلاحی در علوم قرآنی و کلام اسلامی، به معنای هماوردجویی قرآن کریم، یا در تعریف گسترده‌تر آن، هماوردجویی هر پیامبر آورندهٔ معجزه با هدف اثبات عجز مخالفان. این اصطلاح که بر تبیین ویژه‌ای از هماوردجویی قرآن کریم استوار است، نخستین بار در نوشته‌های کلامی سده ۳ قمری رواج یافت.<ref>معموری، علی، «تحدی»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۴، ذیل مدخل.</ref>


تحدّی در لغت، به معنی: منازعه درکاری برای غلبه بردیگران است و نیز: از کسی خواستن تا درکاری با تو برابری کند، تا عجز او آشکار شود. در عرف مسلمانان، تحدّی به امر خداوند با مخالفان و منکران وحی و نبوّت اطلاق می‌شود که مفاد آن، درخواست هماوردی با کلام وحیانی قرآن است، و قرآن آنان را به تحدّی در سخن فراخواند. بعضی اظهار تحدّی را برای اثبات اعجاز و نبوّت لازم می‌دانند.<ref>قاضی زاده کاظم، بررسی سیر نزولی تحدی در آیات قرآن، پژوهش‌های قرآنی، شماره ۳.</ref>
تحدی در لغت، به معنای منازعه در کاری برای غلبه بر دیگران است و نیز از کسی خواستن تا در کاری با تو برابری کند، تا عجز او آشکار شود. در عرف مسلمانان، تحدّی به امر خداوند با مخالفان و منکران وحی و نبوّت اطلاق می‌شود که مفاد آن، درخواست هماوردی با کلام وحیانی قرآن است، و قرآن آنان را به تحدّی در سخن فراخواند. بعضی اظهار تحدّی را برای اثبات اعجاز و [[نبوت]] لازم می‌دانند.<ref>قاضی زاده کاظم، بررسی سیر نزولی تحدی در آیات قرآن، پژوهش‌های قرآنی، شماره ۳.</ref>
 
تحدی مشتمل بر قیاس و برهان است. بدین گونه که اگر این کتاب، کلام‌الله نباشد پس کلامی بشری است و اگر بشری باشد پس شما هم که بشر هستید باید بتوانید مثل آن را بیاورید و چون تالی باطل است (یعنی شما نمی‌توانید و نتوانستید مثل آن را بیاورید). پس مقدم نیز باطل است (یعنی کلام، کلام‌الله است نه حرف بشر) پس قیاس تحدّی مشتمل بر قاعده تماثل است؛ یعنی اگر کاری را بشر توانست انجام دهد دیگر همنوعان او نیز می‌توانند مماثل آن را انجام دهند و اگر این کتاب (قرآن) را بشر آورده است پس شما هم که بشر هستید باید بتوانید کتابی مانند آن و معجزه‌ای چون آن بیاورید.<ref>جوادی آملی، عبدالله، قرآن در قرآن ـ تفسیر موضوعی قرآن کریم، قم، مرکز نشر اسراء، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۱۲۸.</ref>


== جایگاه ==
== جایگاه ==
[[قرآن]] به عنوان [[معجزه]] پیامبر اسلام(ص) بارها در سوره‌های مختلف دعوت به مقابله به مثل نموده است.<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ترجمه موسوی همدانی، سید محمد باقر دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۲۴۱.</ref>
[[قرآن]] به عنوان [[معجزه]] پیامبر اسلام(ص) بارها در سوره‌های مختلف دعوت به مقابله به مثل نموده است.<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ترجمه موسوی همدانی، سید محمد باقر دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۲۴۱.</ref> قرآن این مطلب را بیان کرده است که این کتابی است غیرقابل تقلید و ما فوق بشری و جن و انس قادر نیست مثل این قرآن را بیاورد.<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، صدرا، ۱۳۸۹ش، ج۴، ص۴۴۸.</ref> و این تحدی عام است. یعـنی خطـاب به همه انسان‌ها اعم از همعصران پیامبر(ص) و اعم از عربها و همه ادوار و همه سرزمین‌هاست.<ref>خرمشاهی، بهاءالدین، قرآن و قرآن پژوهی، ج۱، ص۴۷.</ref> تحدی را مهم‌ترین دلیل بر اعجاز قرآن کریم می‌دانند.<ref>معرفت، شیخ محمد هادی، قم، دانشگاه مفید، ۱۳۹۵ش، ص۳۵۱.</ref>
 
قرآن کریم، در پنج سوره مکی و مدنی، منکران رسالت و حقانیت قرآن را به آوردن مانندی برای این کتاب وحیانی، تحدّی کرده است. به رغم وحدت سیاق، گاهی به مجموعه قرآن، زمانی به ده سوره، یک سوره یا حتی به کلامی چون قرآن، تحدّی صورت پذیرفته است. در پنج آیه، مستقیم یا غیرمستقیم تحدّی کرده است. با وجود مشابهت مضمون آیات تحدّی، که از اواخر دوران مکه تا اوایل دوران هجرت نازل شده است، بین آنها تفاوت‌هایی نیز دیده می‌شود. گاهی به مجموعه قرآن تحدّی شده است، زمانی به ده سوره، جایی به یک سوره و در آیه‌ای به سخنی مانند قرآن.<ref>قاضی زاده کاظم، بررسی سیر نزولی تحدی در آیات قرآن، پژوهش‌های قرآنی، شماره ۳.</ref>
 
قرآن نشان می‌دهد که از همان ابتدای نزول- یعنی از دوران مکه- به اصطلاح متکلمین «متحدّی» بوده است یعنی از آن اوّلی که نازل شده است مقرون به این دعوا بوده است که این کلام کلام فوق بشری است، این کلام کلام غیرقابل تقلید است و مردم را به مبارزه طلبیده است، نه تنها مردم آن محیط و مردم آن عصر را، بلکه مردم همه زمانها.<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، صدرا، ۱۳۸۹ش، ج۴، ص۴۴۸.</ref>
 
پس خود قرآن به خودش تحدی کرده است یعنی به مبارزه طلبیده است و این مطلب را بیان کرده است که این کتابی است غیرقابل تقلید و ما فوق بشری و جن و انس قادر نیست مثل این قرآن را بیاورد.<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، صدرا، ۱۳۸۹ش، ج۴، ص۴۴۸.</ref>


کفـار مکه و قتی که با دعوت پیامبر(ص) و کلام الهی روبه رو شدند، یا از استماع آن خودداری می‌کردند و دیگران را هم بازمی‌داشتند (فصلت، ۲۶) یا می‌گفتند این جز سخن انسان نیست. (مدثر، ۲۵) یا می‌گفتند اگر می‌خواستیم همانند این می‌گفتیم. این جز افسانه‌های پیشینیان [اساطیرالاولین] نیست. (انفال، ۳۱) در اینجاست که خداوند تحدی می‌فرماید. یعـنی از منکران و معاندان می‌خواهد که اگر قرآن را غیر و حیانی و غیر الهی می‌دانند نظیری برای آن بیاورند<ref>خرمشاهی، بهاءالدین، قرآن و قرآن پژوهی، ج۱، ص۴۶.</ref>
قرآن کریم، در پنج سوره مکی و مدنی، منکران رسالت و حقانیت قرآن را به آوردن مانندی برای این کتاب وحیانی، تحدّی کرده است. به رغم وحدت سیاق، گاهی به مجموعه قرآن، زمانی به ده سوره، یک سوره یا حتی به کلامی چون قرآن، تحدّی صورت پذیرفته است. در پنج آیه، مستقیم یا غیرمستقیم تحدی کرده است. با وجود مشابهت مضمون آیات تحدی، که از اواخر دوران مکه تا اوایل دوران هجرت نازل شده است، بین آنها تفاوت‌هایی نیز دیده می‌شود. گاهی به مجموعه قرآن تحدّی شده است، زمانی به ده سوره، جایی به یک سوره و در آیه‌ای به سخنی مانند قرآن.<ref>قاضی زاده کاظم، بررسی سیر نزولی تحدی در آیات قرآن، پژوهش‌های قرآنی، شماره ۳.</ref>


و این تحدی عام است. یعـنی خطـاب به همه انسان‌ها اعم از همعصران پیامبر(ص) و اعم از عربها و همه ادوار و همه سرزمین‌هاست.<ref>خرمشاهی، بهاءالدین، قرآن و قرآن پژوهی، ج۱، ص۴۷.</ref>
قرآن نشان می‌دهد که از همان ابتدای نزول- یعنی از دوران مکه- به اصطلاح متکلمین، متحدی بوده است یعنی از آن اوّلی که نازل شده است مقرون به این دعوا بوده است که این کلام کلام فوق بشری است، این کلام کلام غیرقابل تقلید است و مردم را به مبارزه طلبیده است، نه تنها مردم آن محیط و مردم آن عصر را، بلکه مردم همه زمان‌ها.<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، صدرا، ۱۳۸۹ش، ج۴، ص۴۴۸.</ref>


مهم‌ترین دلیل بر اعجاز قرآن کریم، تحدّی (مبارزه طلبی) است؛ یعنی قرآن کریم از همگان دعوت کرده است، اگر توانایی دارند، کلامی مانند آن بیاورند.<ref>معرفت، شیخ محمد هادی، قم، دانشگاه مفید، ۱۳۹۵ش، ص۳۵۱.</ref>
کفـار مکه وقتی که با دعوت پیامبر(ص) و کلام الهی روبه‌رو شدند، یا از استماع آن خودداری می‌کردند و دیگران را هم بازمی‌داشتند (فصلت، ۲۶) یا می‌گفتند این جز سخن انسان نیست. (مدثر، ۲۵) یا می‌گفتند اگر می‌خواستیم همانند این می‌گفتیم. این جز افسانه‌های پیشینیان [اساطیرالاولین] نیست. (انفال، ۳۱) در اینجاست که خداوند تحدی می‌فرماید. یعـنی از منکران و معاندان می‌خواهد که اگر قرآن را غیر وحیانی و غیر الهی می‌دانند نظیری برای آن بیاورند.<ref>خرمشاهی، بهاءالدین، قرآن و قرآن پژوهی، ج۱، ص۴۶.</ref>


== تحدی در تمام معارف قرآن ==
== تحدی در تمام معارف قرآن ==

نسخهٔ ‏۱۳ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۳۳

سؤال
تحدّی قرآن به چه معناست؟


معنای تحدی

تحدی، اصطلاحی در علوم قرآنی و کلام اسلامی، به معنای هماوردجویی قرآن کریم، یا در تعریف گسترده‌تر آن، هماوردجویی هر پیامبر آورندهٔ معجزه با هدف اثبات عجز مخالفان. این اصطلاح که بر تبیین ویژه‌ای از هماوردجویی قرآن کریم استوار است، نخستین بار در نوشته‌های کلامی سده ۳ قمری رواج یافت.[۱]

تحدی در لغت، به معنای منازعه در کاری برای غلبه بر دیگران است و نیز از کسی خواستن تا در کاری با تو برابری کند، تا عجز او آشکار شود. در عرف مسلمانان، تحدّی به امر خداوند با مخالفان و منکران وحی و نبوّت اطلاق می‌شود که مفاد آن، درخواست هماوردی با کلام وحیانی قرآن است، و قرآن آنان را به تحدّی در سخن فراخواند. بعضی اظهار تحدّی را برای اثبات اعجاز و نبوت لازم می‌دانند.[۲]

جایگاه

قرآن به عنوان معجزه پیامبر اسلام(ص) بارها در سوره‌های مختلف دعوت به مقابله به مثل نموده است.[۳] قرآن این مطلب را بیان کرده است که این کتابی است غیرقابل تقلید و ما فوق بشری و جن و انس قادر نیست مثل این قرآن را بیاورد.[۴] و این تحدی عام است. یعـنی خطـاب به همه انسان‌ها اعم از همعصران پیامبر(ص) و اعم از عربها و همه ادوار و همه سرزمین‌هاست.[۵] تحدی را مهم‌ترین دلیل بر اعجاز قرآن کریم می‌دانند.[۶]

قرآن کریم، در پنج سوره مکی و مدنی، منکران رسالت و حقانیت قرآن را به آوردن مانندی برای این کتاب وحیانی، تحدّی کرده است. به رغم وحدت سیاق، گاهی به مجموعه قرآن، زمانی به ده سوره، یک سوره یا حتی به کلامی چون قرآن، تحدّی صورت پذیرفته است. در پنج آیه، مستقیم یا غیرمستقیم تحدی کرده است. با وجود مشابهت مضمون آیات تحدی، که از اواخر دوران مکه تا اوایل دوران هجرت نازل شده است، بین آنها تفاوت‌هایی نیز دیده می‌شود. گاهی به مجموعه قرآن تحدّی شده است، زمانی به ده سوره، جایی به یک سوره و در آیه‌ای به سخنی مانند قرآن.[۷]

قرآن نشان می‌دهد که از همان ابتدای نزول- یعنی از دوران مکه- به اصطلاح متکلمین، متحدی بوده است یعنی از آن اوّلی که نازل شده است مقرون به این دعوا بوده است که این کلام کلام فوق بشری است، این کلام کلام غیرقابل تقلید است و مردم را به مبارزه طلبیده است، نه تنها مردم آن محیط و مردم آن عصر را، بلکه مردم همه زمان‌ها.[۸]

کفـار مکه وقتی که با دعوت پیامبر(ص) و کلام الهی روبه‌رو شدند، یا از استماع آن خودداری می‌کردند و دیگران را هم بازمی‌داشتند (فصلت، ۲۶) یا می‌گفتند این جز سخن انسان نیست. (مدثر، ۲۵) یا می‌گفتند اگر می‌خواستیم همانند این می‌گفتیم. این جز افسانه‌های پیشینیان [اساطیرالاولین] نیست. (انفال، ۳۱) در اینجاست که خداوند تحدی می‌فرماید. یعـنی از منکران و معاندان می‌خواهد که اگر قرآن را غیر وحیانی و غیر الهی می‌دانند نظیری برای آن بیاورند.[۹]

تحدی در تمام معارف قرآن

تحدی و مبارزه طلبی قرآن، همه‌جانبه است و علاوه بر فصاحت و بلاغت شامل معانی و معارف قرآن نیز هست‌[۱۰]

تحدی به همه خصوصیات قرآن و آن صفات کمال و فضیلتی است که قرآن دارد، و امتیازات قرآن در دو خصوصیت فصاحت و بلاغت خلاصه نمی‌شود، قرآن مشتمل است بر مخ معارف الهی، و جوامع شرایع، چه در باب عبادات، چه قوانین مدنی، چه سیاسی، چه اقتصادی، چه قضایی، چه اخلاق کریمه و آداب نیکو، چه قصص درست انبیاء و امت‌های گذشته، و ملاحم (پیشگویی‌های غیبی)، و چه در باب أوصاف ملائکه و جن و آسمان و زمین، چه در باب حکمت و موعظت و وعده و تهدید، و چه در باب اخبار مربوط به آغاز و انجام خلقت. و نیز قرآن مشتمل است بر قوت حجت و عظمت بیان و نور و هدایت، آنهم بدون اینکه در تمامی این باب‌های مختلف یک سخنش مخالف با سخن دیگرش باشد، و اضافه کن بر همه این امتیازات و خصائص این خصوصیت را که سخن قرآن در بلاغت و فصاحت در افقی قرار دارد که دست بشر از رسیدن به آن کوتاه است.[۱۱]

آیات تحدی

قرآن کریم، در پنج آیه، تحدی کرده است:

  • ﴿قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَالْجِنُّ عَلَیٰ أَنْ یَأْتُوا بِمِثْلِ هٰذَا الْقُرْآنِ لَا یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ کَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِیرًا؛ بگو: «اگر انس و جن گرد آیند تا نظیر این قرآن را بیاورند، مانند آن را نخواهند آورد، هر چند برخی از آنها پشتیبان برخی [دیگر] باشند.»(اسراء:۸۸)
  • ﴿أَمْ یَقُولُونَ افْتَرَاهُ ۖ قُلْ فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِثْلِهِ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ؛ یا می‌گویند: «آن را به دروغ ساخته است؟» بگو: «اگر راست می‌گویید، سوره‌ای مانند آن بیاورید، و هر که را جز خدا می‌توانید، فرا خوانید.»(یونس:۳۸)
  • ﴿أَمْ یَقُولُونَ افْتَرَاهُ ۖ قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَیَاتٍ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ؛ یا می‌گویند: «این [قرآن] را به دروغ ساخته است.» بگو: «اگر راست می‌گویید، ده سوره برساخته‌شده مانند آن بیاورید و غیر از خدا هر که را می‌توانید فرا خوانید.»(هود:۱۳)
  • ﴿فَلْیَأْتُوا بِحَدِیثٍ مِثْلِهِ إِنْ کَانُوا صَادِقِینَ؛ پس اگر راست می‌گویند، سخنی مثل آن بیاورند.(طور:۳۴)
  • ﴿وَإِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَیٰ عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَادْعُوا شُهَدَاءَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ؛ و اگر در آنچه بر بنده خود نازل کرده‌ایم شک دارید، پس -اگر راست می‌گویید- سوره‌ای مانند آن بیاورید؛ و گواهان خود را -غیر خدا- فرا خوانید.(بقره:۲۳)


مطالعه بیشتر

منابع

  1. معموری، علی، «تحدی»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۴، ذیل مدخل.
  2. قاضی زاده کاظم، بررسی سیر نزولی تحدی در آیات قرآن، پژوهش‌های قرآنی، شماره ۳.
  3. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ترجمه موسوی همدانی، سید محمد باقر دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۲۴۱.
  4. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، صدرا، ۱۳۸۹ش، ج۴، ص۴۴۸.
  5. خرمشاهی، بهاءالدین، قرآن و قرآن پژوهی، ج۱، ص۴۷.
  6. معرفت، شیخ محمد هادی، قم، دانشگاه مفید، ۱۳۹۵ش، ص۳۵۱.
  7. قاضی زاده کاظم، بررسی سیر نزولی تحدی در آیات قرآن، پژوهش‌های قرآنی، شماره ۳.
  8. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، صدرا، ۱۳۸۹ش، ج۴، ص۴۴۸.
  9. خرمشاهی، بهاءالدین، قرآن و قرآن پژوهی، ج۱، ص۴۶.
  10. علامه طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۴ش. ج۱۰، ص۲۴۲.
  11. علامه طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۴ش. ج۱۰، ص۹۳.