تحدی قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۳: خط ۲۳:


قرآن نشان میدهد که از همان ابتدای نزول- یعنی از دوران مکه- به اصطلاح متکلمین «متحدّی» بوده است یعنی از آن اوّلی که نازل شده است مقرون به این دعوا بوده است که این کلام کلام فوق بشری است، این کلام کلام غیر قابل تقلید است و مردم را به مبارزه طلبیده است، نه تنها مردم آن محیط و مردم آن عصر را، بلکه مردم همه زمانها.<ref>مطهری، مرتضی،  مجموعه آثار، تهران، صدرا، ۱۳۸۹ش، ج۴، ص۴۴۸.</ref>
قرآن نشان میدهد که از همان ابتدای نزول- یعنی از دوران مکه- به اصطلاح متکلمین «متحدّی» بوده است یعنی از آن اوّلی که نازل شده است مقرون به این دعوا بوده است که این کلام کلام فوق بشری است، این کلام کلام غیر قابل تقلید است و مردم را به مبارزه طلبیده است، نه تنها مردم آن محیط و مردم آن عصر را، بلکه مردم همه زمانها.<ref>مطهری، مرتضی،  مجموعه آثار، تهران، صدرا، ۱۳۸۹ش، ج۴، ص۴۴۸.</ref>
كـفـار مـكه و قتى كه با دعوت پيامبر (ص ) و كلام الهى روبه رو شدند , يا از استماع آن خوددارى مى كردند و ديگران را هم بازمى داشتند ( فصلت , 26 ) يا مى گفتند اين جز سخن انسان نيست . ( مدثر , 25 ) يا مى گفتند اگر مى خواستيم همانند اين مى گفتيم . اين جز افسانه هاى پيشينيان [ اساطيرالاولين ] نيست . ( انفال , 31 ) در اينجاست كه خداوند تحدى مى فرمايد. يـعـنـى از منكران و معاندان مى خواهد كه اگر قرآن را غير و حيانى و غير الهى مى دانند نظيرى بـراى آن بـياورند<ref>خرمشاهی، بهاءالدین، قرآن و قرآن پژوهي، ج۱، ص۴۶.</ref>
و اين تحدى عام است . يـعـنـى خـطـاب بـه همه انسانها اعم از همعصران پيامبر (ص ) و اعم از عربها و همه ادوار و همه سرزمينهاست .<ref>خرمشاهی، بهاءالدین، قرآن و قرآن پژوهي، ج۱، ص۴۷.</ref>


== آیات تحدی ==
== آیات تحدی ==

نسخهٔ ‏۱۰ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۲۴

سؤال
تحدّی قرآن به چه معناست؟


جایگاه و معنای تحدی

قرآن به عنوان معجزه پیامبر اسلام(ص) بارها در سوره‌های مختلف دعوت به مقابله به مثل نموده است. آنچه در تحدّی مطرح است آن است که خداوند در قرآن خطاب به پیامبر می‌فرماید: «به آنان بگو اگر این قرآن افترایی است که من به خدا بسته‌ام و کلامی است که خود من آن را ساخته و پرداخته‌ام و چیزی است که می‌شود غیر من نیز مثل آن را ساخته و پرداخته کند، در صورتی که در این گفتار خود صادق می‌شود غیر من نیز مثل آن را ساخته و پرداخته کند، در صورتی که در این گفتار خود صادق و جدّی هستید ده سوره مثل آن را بیاورید و اگر به تنهایی نتوانستید از کسانی دیگر از قبیل خدایان خود که گمان می‌کنید معبود شما هستند و در هنگام حاجت به آن‌ها متوسّل می‌شوید استعانت بجوئید.[۱]

تحدی مشتمل بر قیاس و برهان است آن هم قیاس استثنائی. بدین گونه که اگر این کتاب، کلام‌الله نباشد پس کلامی بشری است و اگر بشری باشد پس شما هم که بشر هستید باید بتوانید مثل آن را بیاورید و چون تالی باطل است (یعنی شما نمی‌توانید و نتوانستید مثل آن را بیاورید). پس مقدم نیز باطل است (یعنی کلام، کلام‌الله است نه حرف بشر) پس قیاس تحدّی مشتمل بر قاعده تماثل است؛ یعنی اگر کاری را بشر توانست انجام دهد دیگر همنوعان او نیز می‌توانند مماثل آن را انجام دهند و اگر این کتاب (قرآن) را بشر آورده است پس شما هم که بشر هستید باید بتوانید کتابی مانند آن و معجزه‌ای چون آن بیاورید.[۲]

تَحَدّی، اصطلاحی در علوم قرآنی و کلام اسلامی، به معنای هماورد جویی قرآن کریم، یا در تعریف گسترده‌تر آن، هماورد جویی هر پیامبر آورندهٔ معجزه با هدف اثبات عجز مخالفان. این اصطلاح که بر تبیین ویژه‌ای از هماوردجویی قرآن کریم استوار است، نخستین بار در نوشته‌های کلامی سدهٔ ۳ق/ ۹م رواج یافت. برپایهٔ تبیین یاد شده که خود پیشینه‌ای‌کهن دارد، قرآن کریم در زیبایی ادبی و جنبه‌های هنری با مخالفان هماوردجویی کرده، و رقیبی نیافته است.[۳]

قرآن کریم، در پنج سوره مکی و مدنی، منکران رسالت و حقانیت قرآن را به آوردن مانندی برای این کتاب وحیانی، تحدّی کرده است. به رغم وحدت سیاق، گاهی به مجموعه قرآن، زمانی به ده سوره، یک سوره یا حتی به کلامی چون قرآن، تحدّی صورت پذیرفته است. در پنج آیه، مستقیم و یا غیرمستقیم تحدّی کرده است. با وجود مشابهت مضمون آیات تحدّی، که از اواخر دوران مکه تا اوایل دوران هجرت نازل شده است، بین آنها تفاوتهایی نیز دیده می‌شود. گاهی به مجموعه قرآن تحدّی شده است، زمانی به ده سوره، جایی به یک سوره و درآیه ای به سخنی مانند قرآن.[۴]

تحدّی در لغت، به معنی: منازعه درکاری برای غلبه بردیگران است و نیز: از کسی خواستن تا درکاری با تو برابری کند، تا عجز او آشکار شود. در عرف مسلمانان، تحدّی به امر خداوند با مخالفان و منکران وحی و نبوّت اطلاق می‌شود که مفاد آن، درخواست هماوردی با کلام وحیانی قرآن است، و قرآن آنان را به تحدّی در سخن فراخواند. بعضی اظهار تحدّی را برای اثبات اعجاز و نبوّت لازم می‌دانند.[۵]

تحدى و مبارزه طلبى قرآن، همه جانبه است و علاوه بر فصاحت و بلاغت شامل معانى و معارف قرآن نيز هست‌[۶]

تحدى به همه خصوصيات قرآن و آن صفات كمال و فضيلتى است كه قرآن دارد، و امتيازات قرآن در دو خصوصيت فصاحت و بلاغت خلاصه نمى‌شود، قرآن مشتمل است بر مخ معارف الهى، و جوامع شرايع، چه در باب عبادات، چه قوانين مدنى، چه سياسى، چه اقتصادى، چه قضايى، چه اخلاق كريمه و آداب نيكو، چه قصص درست انبياء و امت‌هاى گذشته، و ملاحم (پيشگويى‌هاى غيبى)، و چه در باب أوصاف ملائكه و جن و آسمان و زمين، چه در باب حكمت و موعظت و وعده و تهديد، و چه در باب اخبار مربوط به آغاز و انجام خلقت. و نيز قرآن مشتمل است بر قوت حجت و عظمت بيان و نور و هدايت، آنهم بدون اينكه در تمامى اين باب‌هاى مختلف يك سخنش مخالف با سخن ديگرش باشد، و اضافه كن بر همه اين امتيازات و خصائص اين خصوصيت را كه سخن قرآن در بلاغت و فصاحت در افقى قرار دارد كه دست بشر از رسيدن به آن كوتاه است.[۷]

پس خود قرآن به خودش تحدی کرده است یعنی به مبارزه طلبیده است و این مطلب را بیان کرده است که این کتابی است غیر قابل تقلید و ما فوق بشری و جن و انس قادر نیست مثل این قرآن را بیاورد.

قرآن نشان میدهد که از همان ابتدای نزول- یعنی از دوران مکه- به اصطلاح متکلمین «متحدّی» بوده است یعنی از آن اوّلی که نازل شده است مقرون به این دعوا بوده است که این کلام کلام فوق بشری است، این کلام کلام غیر قابل تقلید است و مردم را به مبارزه طلبیده است، نه تنها مردم آن محیط و مردم آن عصر را، بلکه مردم همه زمانها.[۸]

كـفـار مـكه و قتى كه با دعوت پيامبر (ص ) و كلام الهى روبه رو شدند , يا از استماع آن خوددارى مى كردند و ديگران را هم بازمى داشتند ( فصلت , 26 ) يا مى گفتند اين جز سخن انسان نيست . ( مدثر , 25 ) يا مى گفتند اگر مى خواستيم همانند اين مى گفتيم . اين جز افسانه هاى پيشينيان [ اساطيرالاولين ] نيست . ( انفال , 31 ) در اينجاست كه خداوند تحدى مى فرمايد. يـعـنـى از منكران و معاندان مى خواهد كه اگر قرآن را غير و حيانى و غير الهى مى دانند نظيرى بـراى آن بـياورند[۹]

و اين تحدى عام است . يـعـنـى خـطـاب بـه همه انسانها اعم از همعصران پيامبر (ص ) و اعم از عربها و همه ادوار و همه سرزمينهاست .[۱۰]

آیات تحدی

قرآن کریم، در پنج آیه، تحدّی کرده است. جز یکی از این آیات، بقیه خطاب با معاندان ومنکران وحی و نبوّت است.

  • ﴿قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَالْجِنُّ عَلَىٰ أَنْ يَأْتُوا بِمِثْلِ هَٰذَا الْقُرْآنِ لَا يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيرًا؛ بگو: «اگر انس و جن گرد آيند تا نظير اين قرآن را بياورند، مانند آن را نخواهند آورد، هر چند برخى از آنها پشتيبان برخى [ديگر] باشند.»(اسراء:۸۸)
  • ﴿أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ ۖ قُلْ فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِثْلِهِ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ؛ يا مى‌گويند: «آن را به دروغ ساخته است؟» بگو: «اگر راست مى‌گوييد، سوره‌اى مانند آن بياوريد، و هر كه را جز خدا مى‌توانيد، فرا خوانيد.»(یونس:۳۸)
  • ﴿أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ ۖ قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَيَاتٍ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ؛ يا مى‌گويند: «اين [قرآن‌] را به دروغ ساخته است.» بگو: «اگر راست مى‌گوييد، ده سوره برساخته‌شده مانند آن بياوريد و غير از خدا هر كه را مى‌توانيد فرا خوانيد.»(هود:۱۳)
  • ﴿فَلْيَأْتُوا بِحَدِيثٍ مِثْلِهِ إِنْ كَانُوا صَادِقِينَ؛ پس اگر راست مى‌گويند، سخنى مثل آن بياورند.(طور:۳۴)
  • ﴿وَإِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَىٰ عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَادْعُوا شُهَدَاءَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ؛ و اگر در آنچه بر بنده خود نازل كرده‌ايم شك داريد، پس -اگر راست مى‌گوييد- سوره‌اى مانند آن بياوريد؛ و گواهان خود را -غير خدا- فرا خوانيد.(بقره:۲۳)

اعجاز

مهم‌ترین دلیل بر اعجاز قرآن کریم، تحدّی (مبارزه طلبی) است؛ یعنی قرآن کریم از همگان دعوت کرده است، اگر توانایی دارند، کلامی مانند آن بیاورند.[۱۱]


مطالعه بیشتر

منابع

  1. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ترجمه موسوی همدانی، سید محمد باقر دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۲۴۱.
  2. جوادی آملی، عبدالله، قرآن در قرآن ـ تفسیر موضوعی قرآن کریم، قم، مرکز نشر اسراء، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۱۲۸.
  3. معموری، علی، «تحدی»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۴، ذیل مدخل.
  4. قاضی زاده کاظم، بررسی سیر نزولی تحدی در آیات قرآن، پژوهش‌های قرآنی، شماره ۳.
  5. قاضی زاده کاظم، بررسی سیر نزولی تحدی در آیات قرآن، پژوهش‌های قرآنی، شماره ۳.
  6. علامه طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، قم، دفتر انتشارات اسلامي، ۱۳۷۴ش. ج۱۰، ص۲۴۲.
  7. علامه طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، قم، دفتر انتشارات اسلامي، ۱۳۷۴ش. ج۱۰، ص۹۳.
  8. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، صدرا، ۱۳۸۹ش، ج۴، ص۴۴۸.
  9. خرمشاهی، بهاءالدین، قرآن و قرآن پژوهي، ج۱، ص۴۶.
  10. خرمشاهی، بهاءالدین، قرآن و قرآن پژوهي، ج۱، ص۴۷.
  11. معرفت، شیخ محمد هادی، قم، دانشگاه مفید، ۱۳۹۵ش، ص۳۵۱.