آیه «إن تنصروا الله ینصرکم»: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
(بازبینی و اصلاح و تکمیل منابع) |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
== منظور از «یاری کردن» == | == منظور از «یاری کردن» == | ||
منظور از یاری خداوند در این آیه، یاری رساندن به دین خدا، کمک به اجرای احکام و دستورات الهی در بین انسانها میباشد. هر مؤمنی باید به اندازه توان خود و به هر شکل ممکن، زمینه را برای پیاده شدن دستورات الهی هموار و آماده سازد. جهاد در راه خدا، تحصیل دین و تبلیغ معارف دینی از مصادیق یاری رساندن به خداست. خداوند خواسته با این بیان بفهماند که این گونه کمک رساندن به دین، از جایگاه مهم و بالایی همانند یاری کردن خداوند برخوردار است. چنین بیانی در | منظور از یاری خداوند در این آیه، یاری رساندن به دین خدا، کمک به اجرای احکام و دستورات الهی در بین انسانها میباشد. هر مؤمنی باید به اندازه توان خود و به هر شکل ممکن، زمینه را برای پیاده شدن دستورات الهی هموار و آماده سازد. جهاد در راه خدا، تحصیل دین و تبلیغ معارف دینی از مصادیق یاری رساندن به خداست. خداوند خواسته با این بیان بفهماند که این گونه کمک رساندن به دین، از جایگاه مهم و بالایی همانند یاری کردن خداوند برخوردار است. چنین بیانی در [[قرآن]]، بهمنظور تشویق و ترغیب مؤمنین برای [[جهاد]] و تلاش در راه اعتلای کلمه حقّ میباشد تا سختیها را پذیرفته و از مشکلات نهراسند.<ref>طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، چاپ دوم، ۱۳۹۰ق، ج۱۸، ص۲۲۹. مکارم شیرازی ناصر، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، تهران چاپ اول، ۱۳۷۴ش، ج۲۱، ص۴۲۵.</ref> | ||
در ارتباط با پاداش چنین عملی خداوند در قرآن میفرماید هر کس با چنین نیتی (یاری رساندن به دین)، اقدام کند، خداوند هم از دستش گرفته و او را در رسیدن به هدفی عالی یاری کرده و برایش توفیق عطاء میفرماید.<ref>طباطبایی، | در ارتباط با پاداش چنین عملی خداوند در قرآن میفرماید هر کس با چنین نیتی (یاری رساندن به دین)، اقدام کند، خداوند هم از دستش گرفته و او را در رسیدن به هدفی عالی یاری کرده و برایش توفیق عطاء میفرماید.<ref>طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق، ج۱۸، ص۲۲۹.</ref> یاریکردن از سوی خدا بر چند نوع است: پیروزی بر دشمن از راه پیکار و نیروی اسلحه، یاریکردن از راه فرستادن عذاب از آسمان، یاری رساندن از راه نیروی حجّت و برهان در هنگام گفت و گو و جدال با دشمن. یاری کردن با بالا بردن مقام و نام نیک همیشگی در دنیا، و یاریکردن در آخرت.<ref> مغنیه، محمد جواد، تفسیر کاشف، ترجمه: موسی دانش، قم، بوستان کتاب، چاپ اول، ۱۳۷۸ش، ج۷، ص۱۱۲.</ref> | ||
برخی هم این آیه را مربوط به جهاد میدانند که اگر مسلمانان خداوند را یاری کنند، خداوند آنان را در مقابل دشمنانشان پیروز میگرداند.<ref>طبرسی، | برخی هم این آیه را مربوط به جهاد میدانند که اگر مسلمانان خداوند را یاری کنند، خداوند آنان را در مقابل دشمنانشان پیروز میگرداند.<ref>طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، ترجمه: گروهی از مترجمان، مشهد، آستان قدس رضوی، بنیاد پژوهشهای اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۵ش، ج۶، ص ۳۷.</ref> | ||
مفسران گفتهاند<ref>مغنیه، | مفسران گفتهاند<ref>مغنیه، محمد جواد، تفسیر کاشف، ترجمه: موسی دانش، قم، بوستان کتاب، چاپ اول، ۱۳۷۸ش، ج۷، ص۱۱۲.</ref> این آیه به روشنی نشان میدهد که خدای سبحان با طرفداران حق و عدالت است، آنان را یاری میدهد و دست ایشان را میگیرد. بسیاری از آیات نیز همین معنا را میرسانند.<ref>سوره نحل، آیه ۱۲۸. سوره حج، آیه ۳۸. سوره محمد، آیه ۴۰. سوره مائده، آیه ۵۷.</ref> خداوند چند چیز را در گرو چند چیز بر خود لازم کرده است:<ref>میبدی، احمد بن محمد، کشف الاسرار و عدة الابرار، تهران، امیر کبیر، چاپ پنجم، ۱۳۷۱ش، ج۹، ص۱۸۱.</ref> توجه و یادکردش را در گرو یادکرد انسان،<ref>سوره بقره آیه ۱۵۲</ref> نصرت و یاریاش را در گرو یاری انسان، برکت و ازدیاد را در گرو سپاسگزاری انسان،<ref>سوره ابراهیم، آیه ۷</ref>وفای به عهدش را در گرو وفاداری انسان.<ref>سوره بقره، آیه ۴۰.</ref> | ||
== کمک رساندن به دین، وسیلهای برای تکامل خود == | == کمک رساندن به دین، وسیلهای برای تکامل خود == | ||
یاری کردن دین خدا و کمک برای پیاده شدن احکام و دستورات الهی، وسیلهای برای تکامل خود انسان بهشمار میرود، خداوند نیازی ندارد تا به یاری انسانهای دیندار و مؤمن دستوراتش را در زمین پیاده کند، زیرا با پیاده نشدن احکام الهی، کوچکترین نقصی در ذات خداوند پیدا نمیشود، همانطور که اگر تمام اهل زمین مؤمن شوند هیچ سودی برای خداوند نخواهد داشت. | یاری کردن دین خدا و کمک برای پیاده شدن احکام و دستورات الهی، وسیلهای برای تکامل خود انسان بهشمار میرود، خداوند نیازی ندارد تا به یاری انسانهای دیندار و مؤمن دستوراتش را در زمین پیاده کند، زیرا با پیاده نشدن احکام الهی، کوچکترین نقصی در ذات خداوند پیدا نمیشود، همانطور که اگر تمام اهل زمین مؤمن شوند هیچ سودی برای خداوند نخواهد داشت. | ||
خداوند از آفرینش عالم و جانداران، هیچ نفعی را برای خود اختصاص نداده است، چرا که او نیازمند کسب کمال از طریق مخلوقات خودش نیست؛ اگر غیر از این بود، و او به واسطه آفریدهها به مقام و منزلتی نایل میگشت، جایگاه خداوندی از او سلب میشد. پس خدایی که نیازمند به تکامل باشد، خدا نیست.<ref>شهید مطهری، مجموعه آثار، انتشارات صدرا، چاپ دوم، | خداوند از آفرینش عالم و جانداران، هیچ نفعی را برای خود اختصاص نداده است، چرا که او نیازمند کسب کمال از طریق مخلوقات خودش نیست؛ اگر غیر از این بود، و او به واسطه آفریدهها به مقام و منزلتی نایل میگشت، جایگاه خداوندی از او سلب میشد. پس خدایی که نیازمند به تکامل باشد، خدا نیست.<ref>شهید مطهری، مجموعه آثار، انتشارات صدرا، چاپ دوم، پائیز۱۳۷۴ش، ج۴، ص۶۹۱ الی ۶۹۳.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
[[رده:آیات و سورهها]] | [[رده:آیات و سورهها]] | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} |
نسخهٔ ۲۲ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۰۴
با توجه به آیه ۷ سوره محمد، یاری انسان به خدا و یاری خداوند به انسان به چه معناست؟
آیه ۷ سوره محمد در مقام تشویق و ترغیب مؤمنین، برای جهاد و تلاش در راه خدا و کمک به دین و حقیقت و نشر فضایل اخلاقی بیان شده است. این آیه تصریح دارد کسانی که برای خداوند و دین به پا میخیزند خداوند آنان را یاری میکند. خداوند برای تبیین اهمیت این موضوع، از یاری کردن دین و تلاش برای گسترش معارف دین، به یاری کردن خودش تعبیر نموده است و از آنجا که خداوند برای اجرای دین به یاری کسی نیازمند نیست، آثار و نتایج این عمل یعنی یاری دین، به رشد و تکامل خود انسان منتهی میشود.
متن آیه
﴿ | یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِن تَنصُرُوا اللَّـهَ یَنصُرْکُمْ وَیُثَبِّتْ أَقْدَامَکُمْ
ای کسانی که ایمان آوردهاید، اگر خدا را یاری نمایید، خدا هم شما را یاری میکند و قدمهای شما را استوار میدارد. محمد:۷ |
﴾ |
منظور از «یاری کردن»
منظور از یاری خداوند در این آیه، یاری رساندن به دین خدا، کمک به اجرای احکام و دستورات الهی در بین انسانها میباشد. هر مؤمنی باید به اندازه توان خود و به هر شکل ممکن، زمینه را برای پیاده شدن دستورات الهی هموار و آماده سازد. جهاد در راه خدا، تحصیل دین و تبلیغ معارف دینی از مصادیق یاری رساندن به خداست. خداوند خواسته با این بیان بفهماند که این گونه کمک رساندن به دین، از جایگاه مهم و بالایی همانند یاری کردن خداوند برخوردار است. چنین بیانی در قرآن، بهمنظور تشویق و ترغیب مؤمنین برای جهاد و تلاش در راه اعتلای کلمه حقّ میباشد تا سختیها را پذیرفته و از مشکلات نهراسند.[۱]
در ارتباط با پاداش چنین عملی خداوند در قرآن میفرماید هر کس با چنین نیتی (یاری رساندن به دین)، اقدام کند، خداوند هم از دستش گرفته و او را در رسیدن به هدفی عالی یاری کرده و برایش توفیق عطاء میفرماید.[۲] یاریکردن از سوی خدا بر چند نوع است: پیروزی بر دشمن از راه پیکار و نیروی اسلحه، یاریکردن از راه فرستادن عذاب از آسمان، یاری رساندن از راه نیروی حجّت و برهان در هنگام گفت و گو و جدال با دشمن. یاری کردن با بالا بردن مقام و نام نیک همیشگی در دنیا، و یاریکردن در آخرت.[۳]
برخی هم این آیه را مربوط به جهاد میدانند که اگر مسلمانان خداوند را یاری کنند، خداوند آنان را در مقابل دشمنانشان پیروز میگرداند.[۴]
مفسران گفتهاند[۵] این آیه به روشنی نشان میدهد که خدای سبحان با طرفداران حق و عدالت است، آنان را یاری میدهد و دست ایشان را میگیرد. بسیاری از آیات نیز همین معنا را میرسانند.[۶] خداوند چند چیز را در گرو چند چیز بر خود لازم کرده است:[۷] توجه و یادکردش را در گرو یادکرد انسان،[۸] نصرت و یاریاش را در گرو یاری انسان، برکت و ازدیاد را در گرو سپاسگزاری انسان،[۹]وفای به عهدش را در گرو وفاداری انسان.[۱۰]
کمک رساندن به دین، وسیلهای برای تکامل خود
یاری کردن دین خدا و کمک برای پیاده شدن احکام و دستورات الهی، وسیلهای برای تکامل خود انسان بهشمار میرود، خداوند نیازی ندارد تا به یاری انسانهای دیندار و مؤمن دستوراتش را در زمین پیاده کند، زیرا با پیاده نشدن احکام الهی، کوچکترین نقصی در ذات خداوند پیدا نمیشود، همانطور که اگر تمام اهل زمین مؤمن شوند هیچ سودی برای خداوند نخواهد داشت.
خداوند از آفرینش عالم و جانداران، هیچ نفعی را برای خود اختصاص نداده است، چرا که او نیازمند کسب کمال از طریق مخلوقات خودش نیست؛ اگر غیر از این بود، و او به واسطه آفریدهها به مقام و منزلتی نایل میگشت، جایگاه خداوندی از او سلب میشد. پس خدایی که نیازمند به تکامل باشد، خدا نیست.[۱۱]
منابع
- ↑ طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، چاپ دوم، ۱۳۹۰ق، ج۱۸، ص۲۲۹. مکارم شیرازی ناصر، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، تهران چاپ اول، ۱۳۷۴ش، ج۲۱، ص۴۲۵.
- ↑ طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق، ج۱۸، ص۲۲۹.
- ↑ مغنیه، محمد جواد، تفسیر کاشف، ترجمه: موسی دانش، قم، بوستان کتاب، چاپ اول، ۱۳۷۸ش، ج۷، ص۱۱۲.
- ↑ طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، ترجمه: گروهی از مترجمان، مشهد، آستان قدس رضوی، بنیاد پژوهشهای اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۵ش، ج۶، ص ۳۷.
- ↑ مغنیه، محمد جواد، تفسیر کاشف، ترجمه: موسی دانش، قم، بوستان کتاب، چاپ اول، ۱۳۷۸ش، ج۷، ص۱۱۲.
- ↑ سوره نحل، آیه ۱۲۸. سوره حج، آیه ۳۸. سوره محمد، آیه ۴۰. سوره مائده، آیه ۵۷.
- ↑ میبدی، احمد بن محمد، کشف الاسرار و عدة الابرار، تهران، امیر کبیر، چاپ پنجم، ۱۳۷۱ش، ج۹، ص۱۸۱.
- ↑ سوره بقره آیه ۱۵۲
- ↑ سوره ابراهیم، آیه ۷
- ↑ سوره بقره، آیه ۴۰.
- ↑ شهید مطهری، مجموعه آثار، انتشارات صدرا، چاپ دوم، پائیز۱۳۷۴ش، ج۴، ص۶۹۱ الی ۶۹۳.