حجاب در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
آیا قرآن نگاه خاصی به شکل دارد؟
آیا قرآن نگاه خاصی به شکل حجاب دارد؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}


{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
شبهه: بعضی با طرح این پرسش که «چه اشکالی دارد در چهارچوب شرعی، هرکس هرجور که خواست لباس بپوشد؟»<ref>کتایون میر شفیعی، روزنامهٔ نوروز، ۱۸ / ۴ /۸۰، ص۸، ستون سوم.</ref> خواسته‌اند این شبهه را القا کنند که اسلام، فقط چارچوب کلی برای پوشش بیان کرده است و به صورت جزئی، شکل خاصی از حجاب و پوشش در متون دینی اسلام ذکر نشده است. آیا ادعای مذکور صحیح است؟
از نظر اسلام چارچوب واجب پوشش و حجاب زنان ـ که بیش‌تر مورد چالش و سؤال است ـ پوشاندن تمام بدن در مقابل نامحرم است، به استثنای صورت و مچ دست‌ها به پایین، که طبق نظر مشهور فقها پوشاندن آنها واجب نیست؛ البته بعضی از فقهای فعلی، به‌طور احتیاط وجوبی، پوشاندن صورت و دست‌ها را نیز لازم می‌دانند؛<ref>به استفتاءات پایان کتاب مراجعه گردد.</ref> ولی حتی افرادی که پوشاندن آن را واجب نمی‌دانند، در اصل مطلوبیت و استحباب آن بحثی ندارند.<ref>. مرتضی مطهری، پاسخ‌های استاد به نقدهایی بر کتاب مسئلهٔ حجاب، ص۱۳.</ref>


علاوه بر پوشش لباس‌های معمولی، مثل پیراهن و شلوار، که زنان و مردان در داخل منزل استفاده می‌کنند، برای حجاب بیرون از منزل و در مقابل نامحرم، در قرآن و احادیث برای تأمین حجاب واجب زنان، از چند نوع پوشش خاص، نام برده شده است که دو نوع معروف آن «خمار» و «جلباب» است.
از نظر اسلام چارچوب واجب پوشش و حجاب زنان، پوشاندن تمام بدن در مقابل نامحرم است، به استثنای صورت و مچ دست‌ها به پایین، که طبق نظر مشهور فقها پوشاندن آنها واجب نیست؛ البته بعضی از فقهای فعلی، به‌طور احتیاط وجوبی، پوشاندن صورت و دست‌ها را نیز لازم می‌دانند؛ ولی حتی افرادی که پوشاندن آن را واجب نمی‌دانند، در اصل مطلوبیت و استحباب آن بحثی ندارند.<ref>. مرتضی مطهری، پاسخ‌های استاد به نقدهایی بر کتاب مسئلهٔ حجاب، ص۱۳.</ref>


الف) خمار
بعضی با طرح این سوال که «چه اشکالی دارد در چهارچوب شرعی، هرکس هرطور که خواست لباس بپوشد؟» این مسئله را القا می‌کنند که اسلام، فقط چارچوب کلی برای پوشش بیان کرده است و به صورت جزئی، شکل خاصی از حجاب و پوشش در متون دینی اسلام ذکر نشده است.


وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلی جُیُوبِهِنَّ؛<ref>سورهٔ نور (۲۴)، آیه ۳۱.</ref> زنان باید سر، سینه، و دوش خود را با مقنعه بپوشانند.
در قرآن و احادیث برای تأمین حجاب واجب زنان، از چند نوع پوشش خاص، نام برده شده است که دو نوع معروف آن «خمار» و «جلباب» است.


خُمُر جمع خمار، و مراد از آن پوشش مخصوص سر و اطراف سر
'''خمار'''


بانوان، مثل مقنعه است.<ref>الخمار: ثوب تغطّی به المرأه راسها والجمع خُمُر فیومی، المصباح المنیر؛ هم‌چنین در مجمع‌البحرین طریحی، ذیل واژهٔ خُمُر آمده است: قوله فلیضربن بخُمُرهن، ای مقانعهن. خُمُر جمع خمار و هی المقنعه؛ همچنین ر.ک. شیخ طوسی، تفسیر تبیان، ج۷، ص۴۳؛ بانو امین، تفسیرمخزن‌العرفان، ج۹، ص۱۰۵، ذیل آیهٔ شریفهٔ ۳۱ نور، (آیهٔ خمار).</ref> در بعضی تفاسیر، در ذیل آیهٔ شریفه، از عایشه نقل شده است:
{{قرآن|وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلی جُیُوبِهِنَّ| سوره = نور| آیه = ۳۱|ترجمه = زنان باید سر، سینه، و دوش خود را بپوشانند.}}


زنانی بهتر از زنان انصار ندیدم. وقتی این آیهٔ شریفه نازل شد، هر یک از آنها به سمت لباس‌های مخصوص خود رفتند و از آن تکه‌ای جدا کردند و خمار و مقنعه‌ای مشکی پوشیدند، گویی بالای سر آنها کلاغ نشسته است.<ref>«ما رأیت نساءً خیراً من نساء الانصار لما نزلت هذه الآیه قامت کل واحده منهنّ الی مرطها المرحل فصدعت منه صدعه فاخترمن، فاصبحن کانّ علی روسهنّ الغربان»: زمخشری، تفسیر کشاف، ج۳، ص۲۳۱، ذیل آیهٔ شریفهٔ ۳۱ سورهٔ نور. حدیث مذکور، با الفاظ و تعابیر مختلف در کتاب‌های متعدد، اهل تسنن آمده است؛ از جمله: صحیح البخاری، شرح العسقلانی، ج۸، ص۴۹؛ تفسیر ابن کثیر، ج۳، ص۲۸۴، ذیل آیهٔ شریفهٔ خمار و المفصل فی احکام المرأه و البیت المسلم فی الشریعه اسلامیه، ج۳، ص۳۲۰.</ref>
خُمُر جمع خمار، و مراد از آن پوشش مخصوص سر و اطراف سر بانوان است.<ref>الخمار: ثوب تغطّی به المرأه راسها والجمع خُمُر فیومی، المصباح المنیر؛ هم‌چنین در مجمع‌البحرین طریحی، ذیل واژهٔ خُمُر آمده است: قوله فلیضربن بخُمُرهن، ای مقانعهن. خُمُر جمع خمار و هی المقنعه؛ همچنین ر.ک. شیخ طوسی، تفسیر تبیان، ج۷، ص۴۳؛ بانو امین، تفسیرمخزن‌العرفان، ج۹، ص۱۰۵، ذیل آیهٔ شریفهٔ ۳۱ نور، (آیهٔ خمار).</ref> در بعضی تفاسیر، در ذیل آیهٔ شریفه، از عایشه نقل شده است:


از قضیهٔ ذکر شده استفاده می‌شود که رنگ خمار و مقنعه در زمان صدور آیه، مشکی بوده است. برای این قضیه، از کتاب‌های لغت نیز می‌توان مؤیداتی ذکر کرد؛ مثلاً از بعضی کتاب‌های لغت، استفاده می‌شود در ریشهٔ لغوی خمار (خ ـ م ـ ر) سیاهی اخذ شده است.<ref>المختمره من الضأن: السوداء و رأسها ابیض و من المعز ایضاً: خلیل، العین، ذیل ریشهٔ خمر و الخمریّ من الالوان؛ الاسود الضارب الی الحمره کلون الخمر الاسود: شرتونی، اقرب الموارد، ذیل ریشهٔ خمر.</ref> به مشروبات الکلی نیز از آن جهت «خمر» اطلاق می‌گردد که باعث سیاهی و تیره‌گی عقل انسان می‌گردد. مخفی نماند که در آیهٔ شریفهٔ خمار، نکات تفسیری و ادبی و لغوی فراوانی وجود دارد که مقالهٔ مستقلی را می‌طلبد.<ref>برای پی بردن به بعضی از نکات ر.ک. سید حسن مصطفوی، «التحقیق فی کلمات القرآن الکریم» ذیل ریشهٔ خمر.</ref>
«زنانی بهتر از زنان انصار ندیدم. وقتی این آیهٔ شریفه نازل شد، هر یک از آنها به سمت لباس‌های مخصوص خود رفتند و از آن تکه‌ای جدا کردند و خمار و مقنعه‌ای مشکی پوشیدند، گویی بالای سر آنها کلاغ نشسته است.»<ref>«ما رأیت نساءً خیراً من نساء الانصار لما نزلت هذه الآیه قامت کل واحده منهنّ الی مرطها المرحل فصدعت منه صدعه فاخترمن، فاصبحن کانّ علی روسهنّ الغربان»: زمخشری، تفسیر کشاف، ج۳، ص۲۳۱، ذیل آیهٔ شریفهٔ ۳۱ سورهٔ نور. حدیث مذکور، با الفاظ و تعابیر مختلف در کتاب‌های متعدد، اهل سنت آمده است؛ از جمله: صحیح البخاری، شرح العسقلانی، ج۸، ص۴۹؛ تفسیر ابن کثیر، ج۳، ص۲۸۴، ذیل آیهٔ شریفهٔ خمار و المفصل فی احکام المرأه و البیت المسلم فی الشریعه اسلامیه، ج۳، ص۳۲۰.</ref>


ب) جلباب
در کتاب‌های لغت در ریشهٔ لغوی خمار (خ ـ م ـ ر) سیاهی آن نیز بیان شده است.<ref>المختمره من الضأن: السوداء و رأسها ابیض و من المعز ایضاً: خلیل، العین، ذیل ریشهٔ خمر و الخمریّ من الالوان؛ الاسود الضارب الی الحمره کلون الخمر الاسود: شرتونی، اقرب الموارد، ذیل ریشهٔ خمر.</ref> به مشروبات الکلی نیز از آن جهت «خمر» اطلاق می‌گردد که باعث سیاهی و تیره‌گی عقل انسان می‌گردد.<ref>ر.ک. سید حسن مصطفوی، «التحقیق فی کلمات القرآن الکریم» ذیل ریشهٔ خمر.</ref>


یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنی أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً؛<ref>سورهٔ احزاب (۳۳)، آیهٔ ۵۹.</ref> ای پیغمبر به زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو که خویش را به چادر فروپوشند؛ که این کار برای این که آنها به عفت و حریت شناخته شوند، تا از تعرّض و جسارت هوس‌رانان آزار نکشند، بر آنان بسیار بهتر است و خدا در حق خلق آمرزنده و مهربان است.
'''جلباب'''


همان گونه که قبلاً گذشت جلابیب در آیهٔ شریفه، جمع جلباب است و جلباب به معنای پوشش گسترده و فراگیر تمام بدن است، که زنان بر روی لباس‌های دیگر می‌پوشند؛ امروزه در زبان فارسی به چنین پوششی چادر گفته می‌شود. بر اساس تحقیقی که نگارنده انجام داده، بین جلباب قرآنی و چادرهای رایج، از نظر مفهوم، اندازه، کارکرد و حتی رنگ، همگرایی و شباهت‌های بسیار نزدیکی وجود دارد.<ref>برای آگاهی بیش‌تر ر.ک. «نقد ادله مخالفین چادر مشکی» روزنامه جمهوری اسلامی، ۳ و ۴ بهمن ماه ۷۹.</ref>
{{قرآن|یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنی أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً| سوره = احزاب| آیه = ۵۹| ترجمه = ای پیامبر به زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو که خویش را به چادر فروپوشند؛ که این کار برای این که آنها به عفت و حریت شناخته شوند، تا از تعرّض و جسارت هوس‌رانان آزار نکشند، بر آنان بسیار بهتر است و خدا در حق خلق آمرزنده و مهربان است.}}
 
جلابیب در آیه، جمع جلباب است و جلباب به معنای پوشش گسترده و فراگیر تمام بدن است، که زنان بر روی لباس‌های دیگر می‌پوشند. امروزه در زبان فارسی به چنین پوششی چادر گفته می‌شود. گفته شده است که بین جلباب قرآنی و چادرهای رایج، از نظر مفهوم، اندازه، کارکرد و حتی رنگ، هم‌گرایی و شباهت‌های بسیار نزدیکی وجود دارد.<ref>ر.ک. «نقد ادله مخالفین چادر مشکی» روزنامه جمهوری اسلامی، ۳ و ۴ بهمن ماه ۷۹.</ref>


علاوه بر قرآن که دو شکل خاص از پوشش فوق را برای زنان در مقابل نامحرم توصیه کرده است، در برخی احادیث نیز چهار پوشش ویژه برای زنان در مقابل نامحرم، به نام پیراهن، مقنعه، چادر، و آزار معرفی شده است.
علاوه بر قرآن که دو شکل خاص از پوشش فوق را برای زنان در مقابل نامحرم توصیه کرده است، در برخی احادیث نیز چهار پوشش ویژه برای زنان در مقابل نامحرم، به نام پیراهن، مقنعه، چادر، و آزار معرفی شده است.


عن النبی (صلی الله علیه و آله و سلم): و لغیر ذی محرم اربعه اثواب: درع و خمار و جلباب و آزار.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ج۷، ص۱۵۵.</ref>
«عن النبی (ص): و لغیر ذی محرم اربعه اثواب: درع و خمار و جلباب و آزار.»<ref>طبرسی، مجمع البیان، ج۷، ص۱۵۵.</ref>
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}



نسخهٔ ‏۲۶ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۴۸

سؤال

آیا قرآن نگاه خاصی به شکل حجاب دارد؟


از نظر اسلام چارچوب واجب پوشش و حجاب زنان، پوشاندن تمام بدن در مقابل نامحرم است، به استثنای صورت و مچ دست‌ها به پایین، که طبق نظر مشهور فقها پوشاندن آنها واجب نیست؛ البته بعضی از فقهای فعلی، به‌طور احتیاط وجوبی، پوشاندن صورت و دست‌ها را نیز لازم می‌دانند؛ ولی حتی افرادی که پوشاندن آن را واجب نمی‌دانند، در اصل مطلوبیت و استحباب آن بحثی ندارند.[۱]

بعضی با طرح این سوال که «چه اشکالی دارد در چهارچوب شرعی، هرکس هرطور که خواست لباس بپوشد؟» این مسئله را القا می‌کنند که اسلام، فقط چارچوب کلی برای پوشش بیان کرده است و به صورت جزئی، شکل خاصی از حجاب و پوشش در متون دینی اسلام ذکر نشده است.

در قرآن و احادیث برای تأمین حجاب واجب زنان، از چند نوع پوشش خاص، نام برده شده است که دو نوع معروف آن «خمار» و «جلباب» است.

خمار

﴿وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلی جُیُوبِهِنَّ؛ زنان باید سر، سینه، و دوش خود را بپوشانند.(نور:۳۱)

خُمُر جمع خمار، و مراد از آن پوشش مخصوص سر و اطراف سر بانوان است.[۲] در بعضی تفاسیر، در ذیل آیهٔ شریفه، از عایشه نقل شده است:

«زنانی بهتر از زنان انصار ندیدم. وقتی این آیهٔ شریفه نازل شد، هر یک از آنها به سمت لباس‌های مخصوص خود رفتند و از آن تکه‌ای جدا کردند و خمار و مقنعه‌ای مشکی پوشیدند، گویی بالای سر آنها کلاغ نشسته است.»[۳]

در کتاب‌های لغت در ریشهٔ لغوی خمار (خ ـ م ـ ر) سیاهی آن نیز بیان شده است.[۴] به مشروبات الکلی نیز از آن جهت «خمر» اطلاق می‌گردد که باعث سیاهی و تیره‌گی عقل انسان می‌گردد.[۵]

جلباب

﴿یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنی أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً؛ ای پیامبر به زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو که خویش را به چادر فروپوشند؛ که این کار برای این که آنها به عفت و حریت شناخته شوند، تا از تعرّض و جسارت هوس‌رانان آزار نکشند، بر آنان بسیار بهتر است و خدا در حق خلق آمرزنده و مهربان است.(احزاب:۵۹)

جلابیب در آیه، جمع جلباب است و جلباب به معنای پوشش گسترده و فراگیر تمام بدن است، که زنان بر روی لباس‌های دیگر می‌پوشند. امروزه در زبان فارسی به چنین پوششی چادر گفته می‌شود. گفته شده است که بین جلباب قرآنی و چادرهای رایج، از نظر مفهوم، اندازه، کارکرد و حتی رنگ، هم‌گرایی و شباهت‌های بسیار نزدیکی وجود دارد.[۶]

علاوه بر قرآن که دو شکل خاص از پوشش فوق را برای زنان در مقابل نامحرم توصیه کرده است، در برخی احادیث نیز چهار پوشش ویژه برای زنان در مقابل نامحرم، به نام پیراهن، مقنعه، چادر، و آزار معرفی شده است.

«عن النبی (ص): و لغیر ذی محرم اربعه اثواب: درع و خمار و جلباب و آزار.»[۷]


منابع

  1. . مرتضی مطهری، پاسخ‌های استاد به نقدهایی بر کتاب مسئلهٔ حجاب، ص۱۳.
  2. الخمار: ثوب تغطّی به المرأه راسها والجمع خُمُر فیومی، المصباح المنیر؛ هم‌چنین در مجمع‌البحرین طریحی، ذیل واژهٔ خُمُر آمده است: قوله فلیضربن بخُمُرهن، ای مقانعهن. خُمُر جمع خمار و هی المقنعه؛ همچنین ر.ک. شیخ طوسی، تفسیر تبیان، ج۷، ص۴۳؛ بانو امین، تفسیرمخزن‌العرفان، ج۹، ص۱۰۵، ذیل آیهٔ شریفهٔ ۳۱ نور، (آیهٔ خمار).
  3. «ما رأیت نساءً خیراً من نساء الانصار لما نزلت هذه الآیه قامت کل واحده منهنّ الی مرطها المرحل فصدعت منه صدعه فاخترمن، فاصبحن کانّ علی روسهنّ الغربان»: زمخشری، تفسیر کشاف، ج۳، ص۲۳۱، ذیل آیهٔ شریفهٔ ۳۱ سورهٔ نور. حدیث مذکور، با الفاظ و تعابیر مختلف در کتاب‌های متعدد، اهل سنت آمده است؛ از جمله: صحیح البخاری، شرح العسقلانی، ج۸، ص۴۹؛ تفسیر ابن کثیر، ج۳، ص۲۸۴، ذیل آیهٔ شریفهٔ خمار و المفصل فی احکام المرأه و البیت المسلم فی الشریعه اسلامیه، ج۳، ص۳۲۰.
  4. المختمره من الضأن: السوداء و رأسها ابیض و من المعز ایضاً: خلیل، العین، ذیل ریشهٔ خمر و الخمریّ من الالوان؛ الاسود الضارب الی الحمره کلون الخمر الاسود: شرتونی، اقرب الموارد، ذیل ریشهٔ خمر.
  5. ر.ک. سید حسن مصطفوی، «التحقیق فی کلمات القرآن الکریم» ذیل ریشهٔ خمر.
  6. ر.ک. «نقد ادله مخالفین چادر مشکی» روزنامه جمهوری اسلامی، ۳ و ۴ بهمن ماه ۷۹.
  7. طبرسی، مجمع البیان، ج۷، ص۱۵۵.