عمل خیر غیر مسلمانان از نظر شهید مطهری: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
| تکمیل = | | تکمیل = | ||
| اولویت =ج | | اولویت =ج | ||
| کیفیت = | | کیفیت =ج | ||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} |
نسخهٔ ۱۱ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۲۷
نظر شهید مطهری دربارهٔ عمل خیر انسانهای غیر مسلمان چیست؟ اینکه اعمال خیر آنها به دلیل مسلمان نبودنشان نادیده گرفته شود خلاف عدل الهی نیست؟
عمل خیر غیر مسلمانان از نظر شهید مطهری در بدترین شرایطِ شخص از نظر ایمان، که حتی مشرک باشد، موجب تخفیف یا رفع عذاب او خواهد شد. عمل خیر کسانی که به خدا و آخرت ایمان دارند، چه مسلمان باشند و چه نباشند، و عمل خود را از روی اخلاص انجام میدهند مقبول درگاه الهی و موجب رسیدن آنان به بهشت میشود. البته بهجهت اینکه آنان از اسلام محروم هستند، آن مقدار از اعمال آنها مقبول است که منطبق با این برنامه باشد.
مرتضی مطهری دربارهٔ پاسخهای داده شده به مسئلهٔ عمل خیر غیر مسلمانان، رویکردهای سهگانهای را معرفی میکند:
- رویکرد روشنفکرانه که هیچ فرقی میان مسلمان و غیر مسلمان قائل نیست و هر کس که عمل نیکی انجام دهد را مستحق پاداش از جانب خداوند میداند.
- رویکرد مقدسمآبانه که هیچ عمل خیری را از غیر مسلمانان مقبول درگاه الهی نمیداند.
- رویکرد قرآن که در این مسئله نظری مغایر با آن دو نظر ارائه میدهد که نه با اندیشهٔ متسامحانهٔ روشنفکران و نه با تنگنظری مقدسمآبان همراه است.
طرح بحث و رویکردها
از نظر مطهری اگر کسی بدون اینکه دین حق را بپذیرد عمل نیکی انجام دهد، که دین حق آن را نیک میداند، آیا برای او در مقابل عمل نیکی که انجام داده است اجر و پاداشی هست یا نه.[۱] مطهری معتقد است که در گذشته این مسئله فقط در میان فیلسوفان و در کتابهای فلسفی مورد بحث واقع میشد. اما در دوران معاصر به میان همهٔ طبقات اجتماع کشیده شده[۲] و همین موجب میشود که مطهری بارها با سؤال در این موضوع روبهرو شود و این موجب میشود که او در کتاب خود به این مسئله بپردازد.[۳]
مطهری دربارهٔ برخورد با مسئلهٔ عمل خیر غیرمسلمانان از منظر عدل الهی رویکردهای سهگانهای را معرفی میکند:
- رویکرد اول معمولاً در میان روشنفکران دیده میشود که معتقدند در این مسئله هیچ فرقی میان مسلمان و غیر مسلمان، بلکه میان موحد و غیر موحد نیست. هر کس عمل نیکی انجام دهد، خدمتی به بشریت انجام دهد، استحقاق ثواب و پاداش از جانب خداوند دارد. آنان معتقدند که خداوند عادل است و میان بندگان خود تبعیض قائل نمیشود. از نظر آنان خداوند هرگز به خاطر اینکه بندهای با او رابطهٔ آشنایی و دوستی ندارد عمل نیک آن بنده را نادیده نمیگیرد و اجر او را ضایع نمیگرداند.[۴]
- صاحبان رویکرد دوم تقریباً اکثر مردم عالم را مستحق عذاب میدانند. آنان معتقدند مردم یا مسلمانند و یا غیر مسلمان؛ غیر مسلمانها، که تقریباً سهچهارم مردم جهان را تشکیل میدهند، به این دلیل که مسلمان نیستند اهل جهنم هستند.[۵]
- رویکرد سوم از نظر مطهری منطق قرآن کریم است. قرآن کریم در این مسئله نظری مغایر با آن دو نظر ارائه میدهد که کاملاً مخصوص قرآن است. از نظر مطهری نظر قرآن نه با اندیشهٔ متسامحانهٔ روشنفکران مطابق است و نه با تنگنظری مقدسمآبان همراه است.[۶]
رویکرد قرآن
مطهری، پس از گذراندن مباحث تحلیلی مفصلی دربارهٔ رویکرد قرآن به مسئلهٔ عمل خیر غیر مسلمانان از منظر عدل الهی، پاسخهای رویکرد قرآنی به این مسئله را چنین صورتبندی و خلاصه میکند:
- سعادت و شقاوت دارای درجات و مراتب است. همهٔ اهل سعادت در یک درجه نیستند. اهل شقاوت هم در یک مقام نیستند.
- همهٔ بهشتیان از همان ابتدا بهشتی نیستند. اهل جهنم هم در جهنم همیشگی نخواهند بود. بسیاری از مسلمانان و شیعیان به خاطر اعمال بد دنیوی خود، بر فرض اینکه ایمان سالمی داشته باشند، مراحل بسیار سختی را پس از مرگ در پیش خواهند داشت.
- افرادی که به خدا و آخرت ایمان ندارند طبیعتاً عملی را برای قرب الهی انجام نمیدهند؛ پس انتظاری برای رسیدن به بهشت، که مصداق کامل قرب الهی است، برای آنها مفروض نیست.
- کسانی که به خدا و آخرت ایمان دارند، چه مسلمان باشند و چه نباشند، اعمالی را که از روی اخلاص و برای رضا خدا انجام میدهند مقبول درگاه الهی و موجب رسیدن آنان به بهشت میشود.
- غیر مسلمانانی که اعمال خیری را به قصد قرب الهی انجام میدهند چون از نعمت اسلام محروم هستند از برنامهٔ متعالی آن هم محروم هستند. آن مقدار از اعمال آنها مقبول است که منطبق با این برنامه باشد.
- اعمال خیر افرادی که به خدا و قیامت ایمان ندارند و حتی مشرک هستند موجب تخفیف یا رفع عذاب آنها خواهد شد.
- عمل خیر مورد نظر اسلام و قرآن عملی است که دارای حسن فعلی و حسن فاعلی توأمان باشد.
- آیات و روایاتی که دلالت میکنند بر اینکه اعمال منکران نبوت یا امامت مقبول نیست ناظر به انکار از روی عناد و تعصب است؛ اما انکارهایی که صرفاً نوعی عدم اعتراف است، و منشأ عدم اعتراف هم قصور است نه تقصیر، مورد نظر آیات و روایات نیست.[۷]