امکان درک ذات پروردگار: تفاوت میان نسخه‌ها

جزبدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}


ذات خداوند نامحدود است، در حالیکه تمام آنچه مربوط به ما است، از عقل، علم و دانش همگی محدود هستند. به همین جهت نمی‌توانیم ذات خداوند را درک کنیم. از جهت دیگر ذات خداوند، مثل و مانندی ندارد و برای ما قابل تصور و تطبیق نیست. به همین جهت امام صادق(ع) می‌فرمایند «زمانی که کلام به ذات خداوند می‌رسد سکوت کنید».
ذات خداوند نامحدود است، در حالیکه تمام آنچه مربوط به ما است، از عقل، علم و دانش همگی محدود هستند. از این رو نمی‌توانیم ذات خداوند را درک کنیم. از جهت دیگر ذات خداوند، مثل و مانندی ندارد و برای ما قابل تصور و تطبیق نیست. به همین جهت امام صادق(ع) می‌فرمایند «زمانی که کلام به ذات خداوند می‌رسد سکوت کنید».


{{پاسخ}}
{{پاسخ}}


==نامحدود بودن ذات خداوند==
==نامحدود بودن ذات خداوند==
نامحدود بودن ذات پاک خداوند و محدود بودن عقل و علم و دانش ما علت اصلی عدم درک ذات خدواند است. وجود خداوند از هر نظر بی‌نهایت است، ذات او و صفات او مانند [[علم الهی|علم]] و [[قدرت الهی|قدرت]] بی پایان و نامحدود است؛ و از سویی دیگر ما و تمام آنچه به ما مربوط است اعم از علم، قدرت، حیات و زمان و مکانی که در اختیار داریم همه محدود است. با این همه محدودیت چگونه می‌توانیم به آن وجود نامحدود و صفاتش احاطه پیدا کنیم؟ چگونه علم محدود ما می‌تواند از آن وجود نامحدود خبر دهد. آری ما می‌توانیم در عالم اندیشه و فکر  اشاره اجمالی به ذات و [[صفات الهی|صفاتش]] کنیم، ولی رسیدن به ذات و صفات به معنی آگاهی تفصیلی از او، برای ما ممکن نیست.
نامحدود بودن ذات خداوند و محدود بودن عقل و علم و دانش ما علت اصلی عدم درک ذات خدواند است. وجود خداوند از هر نظر بی‌نهایت است، ذات او و صفات او مانند [[علم الهی|علم]] و [[قدرت الهی|قدرت]] بی پایان و نامحدود است؛ و از سویی دیگر ما و تمام آنچه به ما مربوط است اعم از علم، قدرت، حیات و زمان و مکانی که در اختیار داریم همه محدود است. با این همه محدودیت چگونه می‌توانیم به آن وجود نامحدود و صفاتش احاطه پیدا کنیم؟ چگونه علم محدود ما می‌تواند از آن وجود نامحدود خبر دهد. آری ما می‌توانیم در عالم اندیشه و فکر  اشاره اجمالی به ذات و [[صفات الهی|صفاتش]] کنیم، ولی رسیدن به ذات و صفات به معنی آگاهی تفصیلی از او، برای ما ممکن نیست.


==نبود مِثل و شریک برای خداوند==
==نبود مِثل و شریک برای خداوند==
خط ۳۶: خط ۳۶:
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه = شد
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات =  
خط ۴۶: خط ۴۶:
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}


[[رده:شناخت خدا]]
[[رده:شناخت ذات خدا]]
[[رده:]]

نسخهٔ ‏۲۱ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۲۱:۳۵


سؤال

چرا ذات پروردگار را نمی‌توان درک کرد؟

ذات خداوند نامحدود است، در حالیکه تمام آنچه مربوط به ما است، از عقل، علم و دانش همگی محدود هستند. از این رو نمی‌توانیم ذات خداوند را درک کنیم. از جهت دیگر ذات خداوند، مثل و مانندی ندارد و برای ما قابل تصور و تطبیق نیست. به همین جهت امام صادق(ع) می‌فرمایند «زمانی که کلام به ذات خداوند می‌رسد سکوت کنید».


نامحدود بودن ذات خداوند

نامحدود بودن ذات خداوند و محدود بودن عقل و علم و دانش ما علت اصلی عدم درک ذات خدواند است. وجود خداوند از هر نظر بی‌نهایت است، ذات او و صفات او مانند علم و قدرت بی پایان و نامحدود است؛ و از سویی دیگر ما و تمام آنچه به ما مربوط است اعم از علم، قدرت، حیات و زمان و مکانی که در اختیار داریم همه محدود است. با این همه محدودیت چگونه می‌توانیم به آن وجود نامحدود و صفاتش احاطه پیدا کنیم؟ چگونه علم محدود ما می‌تواند از آن وجود نامحدود خبر دهد. آری ما می‌توانیم در عالم اندیشه و فکر اشاره اجمالی به ذات و صفاتش کنیم، ولی رسیدن به ذات و صفات به معنی آگاهی تفصیلی از او، برای ما ممکن نیست.

نبود مِثل و شریک برای خداوند

از سوی دیگر یک وجود بی‌نهایت از هر جهت مثل و مانندی ندارد، و منحصر به فرد است چرا که اگر مثل و مانندی می‌داشت هر دو محدود بودند. حال چگونه ما می‌توانیم به وجودی پی ببریم که هیچ گونه مثل و مانندی برای او سراغ نداریم، و هر چه غیر او می‌بینیم ممکنات است، که صفاتشان با صفات واجب الوجود کاملاً متفاوت است.

معرفت اجمالی از ذات الهی

نمی گوئیم ما از اصل وجود او، از علم و قدرت و اراده الهی و حیات او بی خبریم، بلکه می‌گوییم ما یک معرفت اجمالی از همه این امور داریم و هرگز به عمق و باطن آن راه نمی‌یابیم. امام صادق(ع) فرمودند: «اذا انتهی الکلام الی الله فامسکوا؛ هنگامی که سخن به ذات خدا می‌رسد سکوت کنید»[۱] یعنی درباره ذات او سخن نگونید که عقل‌ها در آن حیران است و به جایی نمی‌رسد، و اندیشه در ذات نامحدود برای عقول محدود غیرممکن است.[۲]

هنگامی که به جهان هستی و موجودات بدیع، ظریف و شگفت‌آور می‌نگریم یا نگاهی به وجود خود می‌کنیم، به‌طور اجمال می‌فهمیم که خالق و آفریدگاری دارد. این همان علم اجمالی است که آخرین مرحله قدرت شناخت انسان درباره خداست و هر چه به اسرار هستی آگاه‌تر شویم به عظمت او آشناتر و در مسیر معرفت اجمالی او قوی‌تر می‌گردیم، اما هنگامی که از خود می‌پرسیم او چیست؟ و چگونه است؟ و دست به سوی حقیقت ذات پاک او دراز می‌کنیم، چیزی جز حیرت و سرگردانی نصیبمان نمی‌شود.


منابع

  1. تفسیر علی بن ابراهیم، طبق نقل نور الثقلین، جلد ۵، صفحه ۱۷۰.
  2. تفسیر نمونه، ج۲۲، ص ۵۵۸.

[[رده:]]