وجه تسمیه کتاب داود(ع) به زبور: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
{{پانویس|۲}} | {{پانویس|۲}} | ||
{{شاخه | {{شاخه | ||
| شاخه اصلی = | | شاخه اصلی =تاریخ | ||
| شاخه فرعی۱ = | | شاخه فرعی۱ =پیامبران و امتهای پیشین | ||
| شاخه فرعی۲ = | | شاخه فرعی۲ = | ||
| شاخه فرعی۳ = | | شاخه فرعی۳ = |
نسخهٔ ۱ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۰۳
این مقاله هماکنون به دست A.rezapour در حال ویرایش است. |
فلسفه تسمیه کتاب داود به زبور چیست و چگونه نازل شده است؟
حضرت داود ـ(ع) ـ یکی از پیامبران بزرگ الهی است که در کسوت پادشاهی به حل مشکلات مردم و قضاوت عادلانه میان آنها میپرداخت و در ادای وظیفه پیامبری با وعظ و اندرز به راهنمائی و هدایت انسانها مشغول بود، او انسان برگزیده ای بودکه با معرفت خداوندی همواره به دعا و نیایش و عبادت میپرداخت و با پند و اندرزهایی که خداوند بر او نازل کرده، لحظه ای از یاد خدا غافل نمیشد و خداوند با نزول زبور به او فضیلت داد:
«... و ما بعضی از پیامبران را بر بعضی دیگر برتری دادیم و به داود زبور بخشیدیم»[۱]
زبور درلغت به معنی نوشته است اما نوشتهای که با استحکام توأم باشد.[۲] و مانند «کتاب» که به مکتوب گفته میشود زبور هم به معنی مزبور است یعنی نوشته شده و عرب هر وقت بخواهد بگوید فلانی فلان مطلب را نوشت، میگوید: زبره یعنی آن را نوشت.[۳] و در قرآن کریم نیز به این معنی استعمال شده است:
«و کلّ شیء فعلوه فی الزّبر؛[۴]و هر کاری را انجام دادهاند در نامههای اعمال شان نوشته شده است.»
زُبُر به معنی کتابهای آسمانی نیز استعمال شده است که در این آیات نیز به کتب آسمانی نوشته شده اطلاق شده است، چنانچه خداوند به رسول اسلام(ص) میفرماید: «اگر تو را تکذیب میکنند در گذشته هم رسولانی را تکذیب میکردند که با دلایل آشکار و نوشتههای متین و محکم [الزبر] و کتاب روشنی بخشی آورده بودند.»[۵] با توجه به این که زبر به معنی نوشته متین و محکم است و در قرآن کریم هم به نوشته و کتب آسمانی اطلاق شده است. کلمه «زبور» اسم میشود برای کتابهایی که بر پیامبران نازل میشد ولی بعدها علم شده است برای کتابی که خداوند آن را بر حضرت داود نازل کردهاند.[۶]
در برخی از شرحهایی که برکتاب مقدس و نیز خود زبور نوشته شده علت این کار را نوشته شدن زبور به دست حضرت داود میدانند یعنی چون حضرت داود با دست خود آن را مینوشت و به نوشتهای که متین باشد زبور گفته میشد، لذا به کتاب حضرت داود زبور گفتند.[۷]
دلیل دیگر این که زبور حضرت داود را در معبدها مینوشتند و مردم با خواندن آن خدا را حمد، تسبیح و شکر کرده و با خدا به راز و نیاز و دعا میپرداختند.[۸] زیرا زبور حضرت داود سراسر دعا، حمد و تسبیح الهی، اندرز و توصیههای اخلاقی و راهنماییها بود و البته احکام تازه ای نداشت و حضرت داود پیرو آئین حضرت موسی ـ(ع) ـ بودند.[۹]
بنابر این زبور به معنای نوشته شده که با دست مبارک حضرت داود ـ(ع) ـ در نسخه ای نوشته شده بود و از طرفی چون در معبدها هم نوشته میشد مردم به آن زبور یعنی وحی نوشته شده میگفتند و به مرور زمان کلمه «زبور» عَلَم بر کتاب حضرت داود شده است.
کتاب زبور حضرت داود ـ(ع) ـ امروز در کتاب مقدس در عهد عتیق با عنوان مزامیر داود و در ۱۵۰ فصل آمده است که هر فصلی را مزمور مینامند و مزامیر جمع است. هر چند برخی از فصلها را نمیتوان گفت همان زبور حضرت داود است چون این کتابها دستخوش تحریف و دگرگونی بودهاند، اما قسمتهای زیادی از این ۱۵۰ فصل را میتوان از زبور حضرت داود ـ(ع) ـ دانست.[۱۰]
اما این که زبور چگونه نازل شده در روایات آمده که در ماه رمضان بر حضرت داود ـ(ع) ـ از طریق وحی نازل شد[۱۱] هر چند که کتاب شریعت نبود و از این نتیجه میگیریم که خداوند گاهی دعا و مناجات هم برای پیامبران نازل میکرد. و در تفاسیر آمده که زبور شیئاً فشیئاً است[۱۲] یعنی فصل فصل نازل میشد. و در قرآن کریم زُبُر به معنی فصل فصل و قطعه قطعه آمده است چنانچه ذو القرنین برای ساخت سد گفت:
﴿آتونی زُبَرَ الحدید﴾[۱۳] قطعات آهن برایم بیاورید»
با این نگاه هم میتوانیم بگوئیم یکی دیگر از دلایل نام گذاری کتاب آسمانی حضرت داود به زبور این است که زبور قطعه قطعه و فصل و فصل است.
مطالعه بیشتر
- المزامیر دراسته و شرح و تفسیر، الاب متی المسکین.
منابع
- ↑ اسراء / ۵۵.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ش، ج۳، ص۱۹۹.
- ↑ طباطبائی، محمد حسین، المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۴ش، ج۵، ص۲۲۹.
- ↑ قمر / ۵۲.
- ↑ آل عمران / ۱۸۴؛ و رک: نحل / ۴۴؛ قمر / ۴۳؛ فاطر / ۲۵.
- ↑ مجمع البحرین، ج۳، ص۳۱۴.
- ↑ الاب متی المسکین، المزامیر دراسته و شرح و تفسیر، قاهره، دیرالقدیس ابنا مقار، چاپ اول، ۲۰۰۲م، ج۱، ص۸۰.
- ↑ همان، ص۷.
- ↑ طیب، عبدالحسین، اطیب البیان، تهران، انتشارات اسلام، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش، ج۴، ص۲۷۲.
- ↑ تفسیر نمونه، ج۴، ص۲۱۵.
- ↑ بحرانی، هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، تهران، مؤسسه بعثت، چاپ اول، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۲۰۱.
- ↑ حسینی شیرازی، محمد، تقریب القرآن الی الاذهان، بیروت، دارالعلوم للطباعه و النشر، چاپ اول، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۵۸۵.
- ↑ کهف / ۹۶.