امام خمینی: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹۲: | خط ۹۲: | ||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} | ||
[[fr:Imam Khomeini]] |
نسخهٔ ۲۶ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۱۹
مختصری از زندگینامه و فعالیتهای سیاسی امام خمینی را شرح دهید.
سید روحالله موسوی خمینی(۱۲۸۱ش-۱۳۶۸ش) مشهور به امام خمینی، مرجع تقلید، فیلسوف، عارف و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران است. وی در اراک، قم و حوزه علمیه نجف به تحصیل و تدریس پرداخت و دارای مشهورترین کلاس درس در قم و نجف بود. مبارزات سیاسی امام خمینی از دهه چهل با اعتراض به تصویبنامه انجمنهای ایالتی و ولایتی وارد مرحله جدیتر علیه حکومت پهلوی شد. اعتراض امام علیه انقلاب سفید شاه، لایحه کاپیتولاسیون و سایر اقدامات ضد دینی و ضد ملی محمدرضا شاه پهلوی ادامه پیدا کرد. مخالفت صریح و آشکار امام با سیاستهای شاه باعث تبعید ایشان به ترکیه، عراق و پاریس شد. این مبارزات در نجف ادامه پیدا کرد و امام با صدور اعلامیه و پیامهایی ارتباط خود را با مردم ایران حفظ کرد. با ادامه مبارزه مردم ایران علیه حکومت پهلوی به رهبری امام خمینی، محمد رضا شاه از ایران فرار کرد، امام در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ وارد ایران شد و با پیروزی انقلاب اسلامی حکومت سلطنتی در ایران از بین رفت.
زندگینامه
امام خمینی در روز بیستم جمادیالثانی ۱۳۲۰ هجری قمری مطابق با ۳۰ شهریور ۱۲۸۱ هجری شمسی در شهرستان خمین از توابع استان مرکزی متولد شد. وی فرزند سید مصطفی موسوی است. سید مصطفی از مجتهدان شیعه است که در نجف تحصیل کرده بود. وی محل رجوع مردم خمین در امور دینی بود و با ظلم حاکمان محلی نیز مبارزه میکرد. او در حالیکه سید روح الله ۵ ماهه بود توسط خوانین اراک به شهادت رسید. پس از شهادت سید مصطفی، امام خمینی تا ۱۵ سالگی تحت سرپرستی مادر و عمهاش قرار گرفت.
امام خمینی در عصر روز شنبه سیزدهم خرداد ماه سال ۱۳۶۸ش در تهران درگذشت.
تحصیل و تدریس
امام خمینی تحصیلات خود را در اراک آغاز کرد و برای تحصیلات تکمیلی، در سال ۱۳۰۱ش به قم هجرت کرد. میرزا محمد علی ادیب تهرانی، سید محمد تقی خوانساری، سید علی یثربی کاشانی و شیخ عبدالکریم حایری از اساتید امام در ادبیات، فقه و اصول به شمار می روند.
امام علاوه بر تحصیل، به تدریس در حوزه علمیه قم هم میپرداخت و به عنوان یکی از مدرسان و مجتهدان صاحب نظر در فقه، اصول، فلسفه، عرفان و اخلاق شناخته میشد. وی پس از تبعید به ترکیه و عراق، سیزده سال در حوزه علمیه نجف به تدریس پرداخت و در همین دوران برای نخستین بار مبانی نظری حکومت اسلامی را در سلسله درسهای ولایت فقیه بازگو کرد.
مبارزات سیاسی
مبارزات سیاسی و ظلم ستیزانه امام خمینی از نوجوانی در اراک علیه حاکمان محلی آغاز شد. مواضع جدی امام در مسائل سیاسی در اوایل دهه چهل با اعتراض به تصویبنامه انجمنهای ایالتی و ولایتی آغاز شد و با صدور اعلامیه علیه انقلاب سفید شاه ادامه یافت. قیام سراسری روحانیت و ملت ایران در ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ش با دو ویژگی برجسته یعنی رهبری واحد امام خمینی و اسلامی بودن انگیزهها و شعارها و هدفهای قیام، سرآغازی شد بر فصل نوین مبارزات ملت ایران.
خاطرات مبارزاتی
امام خمینی خاطره خویش از جنگ جهانی اول، در حالیکه نوجوانی ۱۲ ساله بوده چنین یاد میکند: من هر دو جنگ بین المللی را یادم هست … من کوچک بودم لکن مدرسه می رفتم و سربازهای شوروی را در همان مرکزی که ما داشتیم در خمین، من آنجا آنها را میدیدم و ما مورد تاخت و تاز واقع میشدیم در جنگ بین الملل اول.
امام در جایی دیگر با یادآوری اسامی برخی از خوانین و اشرار که در پناه حکومت مرکزی به غارت اموال و نوامیس مردم میپرداختند گفتهاست: من از بچگی در جنگ بودم … ما مورد زلقیها بودیم، مورد هجوم رجبعلیها بودیم و خودمان تفنگ داشتیم و من در عین حالی که تقریبا شاید اوایل بلوغم بود، بچه بودم، دور این سنگرهایی که بسته بودند در محل ما و اینها میخواستند هجوم کنند و غارت کنند، آنجا میرفتیم سنگرها را سرکشی میکردیم.
مخالفت با اسرائیل
امام خمینی در اجتماع مردم، بی پروا از شخص شاه به عنوان عامل اصلی جنایات و هم پیمان با اسرائیل یاد میکرد و مردم را به قیام فرا میخواند. او در سخنرانی خود در دوازده فروردین ۱۳۴۲ش شدیداً از سکوت علمای قم، نجف و دیگر بلاد اسلامی در مقابل جنایات رژیم انتـقاد کرد و فرمود: امروز سکوت همراهی با دستگاه جبار است. امام روز بعد در ۱۳ فروردین اعلامیه معروف خود را تحت عنوان شاه دوستی، یعنی غارتگری منتـشر ساخت.
تحریم نوروز در اعتراض به سیاستهای رژیم
سال ۱۳۴۲ش با تحریم مراسم عید نوروز آغاز و با خون مظلومین فیضیه خونرنگ شد. شاه بر انجام اصلاحات مورد نظر آمریکا تحت عنوان انقلاب سفید، اصرار میورزید و امام خمینی بر آگاه کردن مردم و قیام آنان در برابر دخالتهای آمریکا و خیانتهای شاه پافشاری داشت. رژیم برای اجرای سیاست های خود در مقابل مخالفت علما، ایشان را تهدید میکرد. در همین راستا در چهارده فروردین ۱۳۴۲ش آیةالله حکیم از مراجع تقلید در نجف،طی تلگرافهایی به علما و مراجع ایران خواستار آن شد که همگی بهطور دسته جمعی به نجف هجرت کنند.
امام بدون اعتنا به این تهدیدها، پاسخ تلگراف آیةالله حکیم را ارسال نموده و در آن تأکید کرده بود که هجرت دسته جمعی علما و خالی کردن حوزه علمیه قم به مصلحت نیست.
قیام ۱۵ خرداد
در ماه محرم سال ۱۳۴۲ش امام خمینی به روشنگری مردم در بیان اقدامات ضد دینی و ضد ملی پهلوی پرداخت. امام خمینی در عصر عاشورای ۱۳ خرداد همین سال در مدرسه فیضیه نطق تاریخی خویش را که آغازی بر قیام ۱۵ خرداد بود ایراد کرد و شاه را نصیحت و عواقب سیاستهایش را به او گوشزد نمود.
در واکنش به سخنرانی امام، جمع زیادی از یاران امام خمینی و خود ایشان دستگیر و زندانی شدند. با دستگیری رهبر نهضت و کشتار مردم در روز ۱۵ خرداد ۴۲ش، قیام سرکوب شد. امام خمینی در ۴ آبان ۱۳۴۳ش بیانیه ای انقلابی صادر کرد و در آن نوشت: دنیا بداند که هر گرفتاریای که ملت ایران و ملل مسلمین دارند از اجانب است، از آمریکاست، ملل اسلام از اجانب عموماً و از آمریکا خصوصاً متنفر است. آمریکاست که از اسرائیل و هواداران آن پشتیبانی میکند. آمریکاست که به اسرائیل قدرت میدهد که اعراب مسلمان را آواره کند.
کاپیتولاسیون
افشاگری امام علیه تصویب لایحه کاپیتولاسیون، ایران را در آبان سال ۴۳ش در آستانه قیامی دوباره قرار داد. سحرگاه ۱۳ آبان ۱۳۴۳ امام دستگیر و فورا به ترکیه تبعید شد. علیرغم فضای خفقان، موجی از اعتراضها به صورت تظاهرات در بازار تهران، تعطیلی طولانی مدت دروس حوزهها و ارسال طومارها و نامهها به سازمانهای بینالمللی و مراجع تقلید جلوه گر شد.
اقامت امام در ترکیه یازده ماه به درازا کشید در این مدت رژیم شاه با شدت عمل بیسابقه ای بقایای مقاومت را در ایران در هم شکست و در غیاب امام خمینی به سرعت دست به اصلاحات آمریکا پسند زد. اقامت اجباری در ترکیه فرصتی برای امام بود تا نگارش کتاب تحریر الوسیله را آغاز کند.
تبعید امام خمینی به عراق
روز ۱۳ مهرماه ۱۳۴۳ش امام به همراه فرزندش آقا مصطفی از ترکیه به عراق اعزام شدند. این دوران ۱۳ سال طول کشید. علیرغم مخالفتها و کارشکنیهایی، امام سلسله درسهای خارج فقه خویش را در مسجد شیخ انصاری نجف آغاز کرد که تا زمان هجرت از عراق به پاریس ادامه داشت. حوزه درسی ایشان به عنوان یکی از برجستهترین حوزههای درسی نجف از لحاظ کیفیت و کمیت شاگردان شناخته شد.
امام خمینی از بدو ورود به نجف ارتباط خویش را با مبارزان حفظ نمود و آنان را در هر مناسبتی به پایداری در پیگیری اهداف قیام ۱۵ خرداد فرا میخواند. در تمام دوران پس از تبعید، علیرغم دشواریهای پدید آمده، هیچگاه دست از مبارزه نکشید، و با سخنرانیها و پیامهای خویش امید به پیروزی را در دلها زنده نگاه میداشت. امام در گفتگویی با نمانیده سازمان الفتح فلسطین در ۱۹ مهر ۱۳۴۷ش دیدگاههای خویش را درباره مسائل جهان اسلام و جهاد ملت فلسطین تشریح کرد و در همین مصاحبه بر وجوب اختصاص بخشی از وجوه شرعی زکات به مجاهدان فلسطینی فتوا داد.
چهار سال تدریس، تلاش و روشنگری امام خمینی توانسته بود تا حدودی فضای حوزه نجف را دگرگون سازد. اینک در سال ۱۳۴۸ش علاوه بر مبارزان بیشمار داخل کشور مخاطبین زیادی در عراق، لبنان و دیگر کشورهای اسلامی بودند که نهضت امام خمینی را الگوی خویش میدانستند.
قیام ۱۹ دی
با شهادت مصطفی خمینی، فرزند ارشد امام در اول آبان ۱۳۵۶ش، مراسم پر شکوهی در ایران برگزار شد. این اتفاق نقطه آغازی بر خیزش دوباره حوزههای علمیه و قیام جامعه مذهبی ایران بود. امام خمینی این واقعه را از الطاف خفیه الهی نامیده بود. رژیم شاه با درج مقالهای توهین آمیز علیه امام در روزنامه اطلاعات انتقام گرفت. اعتراض به این مقاله، به قیام ۱۹ دی ماه قم در سال ۵۶ منجر شد که طی آن جمعی از طلاب به خاک و خون کشیده شدند. شاه علیرغم دست زدن به کشتارهای جمعی نتـوانست شعلههای افروخته شده را خاموش کند. او بسیج نظامی و جهاد مسلحانه عمومی را به عنوان تنها راه باقیمانده در شرایط دست زدن آمریکا به کودتای نظامی ارزیابی میکرد.
تبعید به پاریس
در دیدار وزرای خارجه ایران و عراق در نیویورک تصمیم به اخراج امام خمینی از عراق گرفته شد. روز دوم مهر ۱۳۵۷ منزل امام در نجف بوسیله قوای بعثی محاصره گردید. انعکاس این خبر با خشم گسترده مسلمانان در ایران، عراق و دیگر کشورها مواجه شد.
روز ۱۲ مهر، امام خمینی نجف را به قصد مرز کویت ترک گفت. دولت کویت با اشاره رژیم ایران از ورود امام به این کشور جلوگیری کرد. امام تصمیم به هجرت به پاریس گرفت. در روز ۱۴ مهر ایشان وارد پاریس شدند. دو روز بعد در منزل یکی از ایرانیان در نوفل لوشاتو (حومه پاریس) مستقر شدند. مأمورین کاخ الیزه نظر رئیسجمهور فرانسه را مبنی بر اجتناب از هرگونه فعالیت سیاسی به امام ابلاغ کردند. ایشان نیز در واکنشی تند تصریح کرده بود که اینگونه محدودیتها خلاف ادعای دمکراسی است و اگر او ناگزیر شود تا از این فرودگاه به آن فرودگاه و از این کشور به آن کشور برود باز دست از هدفهایش نخواهد کشید.
بازگشت به ایران
امام خمینی در دیماه ۵۷ شورای انقلاب را تشکیل داد. شاه نیز پس از تشکیل شورای سلطنت و اخذ رای اعتماد برای کابینه بختیار در روز ۲۶ دیماه از کشور فرار کرد. خبر در شهر تهران و سپس ایران پیچید و مردم در خیابانها به جشن و پایکوبی پرداختند.
اوایل بهمن ۵۷ خبر تصمیم امام در بازگشت به کشور منتشر شد. امام طی پیامهایی به مردم ایران گفته بود میخواهد در این روزها سرنوشت ساز و خطیر در کنار مردمش باشد. دولت بختیار با هماهنگی ژنرال هایزر فرودگاههای کشور را به روی پروازهای خارجی بست.
دولت بختیار پس از چند ناگزیر از پذیرفتن خواست ملت شد. سرانجام امام خمینی بامداد ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ پس از ۱۴ سال دوری از وطن وارد کشور شد. استقبال بی سابقه مردم ایران چنان عظیم و غیر قابل انکار بود که خبرگزاریهای غربی نیز ناگزیر از اعتراف شده و تعداد استقبالکنندگان را ۴ تا ۶ میلیون نفر برآورد کردند.