کاربر:Golpoor/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۰ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''حسین بن علی بن ابی‌طالب(ع)''' ([[سال ۴ قمری|۴ق]]-[[سال ۶۱ قمری|۶۱]]ق) [[امام]] سوم [[شیعیان]] است.  
'''حسین بن علی بن ابی‌طالب(ع)''' ([[سال ۴ قمری|۴ق]]-[[سال ۶۱ قمری|۶۱]]ق) [[امام]] سوم [[شیعیان]] است. {{درگاه|امام حسین}}
==جایگاه امام==
==جایگاه امام==
حسین بن علی(ع) سومین امام [[شیعیان]]، پس از امام علی(ع) و امام حسن(ع) است. او [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام(ص)]] و از فرزندان امام علی(ع) و برادر کوچک‌تر امام حسن(ع) است.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۷.</ref>
حسین بن علی(ع) سومین امام [[شیعیان]]، پس از امام علی(ع) و امام حسن(ع) است. امام حسین(ع) از جایگاه ویژه‌ای در بین مسلمانان برخوردار است. در منابع شیعه و سنی حسین بن علی(ع) یکی از [[اصحاب کساء]]<ref>نگاه کنید به: کلینی،الکافی، ۱۳۶۲ش، ج‏۱، ص۲۸۷؛ مسلم، صحیح مسلم، ۱۴۲۳ق، ج۱۵، ص۱۹۰.</ref> و یکی از [[اهل بیت|اهل بیتی]] دانسته شده که [[آیه تطهیر]] درباره آنان نازل شده است.<ref>احمد بن حنبل، مسند احمد، دارصادر، ج۱، ص۳۳۱؛ ابن کثیر، تفسیر القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۳، ص۷۹۹؛ شوکانی، فتح القدیر، عالم الکتب، ج۴، ص۲۷۹.</ref> او به همراه برادرش امام حسن(ع)، مصداق کلمه «ابناءَنا» ( پسرانمان) در [[آیه مباهله]] دانسته شده است.<ref>زمخشری، الکشاف، ۱۴۱۵ ق، ذیل آیه ۶۱ آل عمران؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۰۵ق، ذیل آیه ۶۱ سوره آل عمران.</ref> منابع معتبر [[اهل سنت]] احادیث فراوانی درباره جایگاه و فضایل حسین بن علی(ع) نقل کرده‌اند.<ref>مسلم، صحیح مسلم، ۱۴۲۳ق، ج۱۵، ص۱۹۰؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸، ج۱۰، ص۳۷۶-۴۱۰؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۷؛ ابن کثیر، تفسیر القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۳، ص۷۹۹</ref>


امام حسین(ع) از جایگاه ویژه‌ای در بین مسلمانان برخوردار است. در منابع شیعه و سنی حسین بن علی(ع) یکی از [[اصحاب کساء]]<ref>نگاه کنید به: کلینی،الکافی، ۱۳۶۲ش، ج‏۱، ص۲۸۷؛ مسلم، صحیح مسلم، ۱۴۲۳ق، ج۱۵، ص۱۹۰.</ref> و یکی از [[اهل بیت|اهل بیتی]] دانسته شده که [[آیه تطهیر]] درباره آنان نازل شده است.<ref>احمد بن حنبل، مسند احمد، دارصادر، ج۱، ص۳۳۱؛ ابن کثیر، تفسیر القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۳، ص۷۹۹؛ شوکانی، فتح القدیر، عالم الکتب، ج۴، ص۲۷۹.</ref> او به همراه برادرش امام حسن(ع)، مصداق کلمه «ابناءَنا» ( پسرانمان) در [[آیه مباهله]] دانسته شده است.<ref>زمخشری، الکشاف، ۱۴۱۵ ق، ذیل آیه ۶۱ آل عمران؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۰۵ق، ذیل آیه ۶۱ سوره آل عمران.</ref> منابع معتبر [[اهل سنت]] احادیث فراوانی درباره جایگاه و فضایل حسین بن علی(ع) نقل کرده‌اند.<ref>مسلم، صحیح مسلم، ۱۴۲۳ق، ج۱۵، ص۱۹۰؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸، ج۱۰، ص۳۷۶-۴۱۰؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۷؛ ابن کثیر، تفسیر القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۳، ص۷۹۹</ref>
او شریف‌ترین مردم و سرور قبیله بنی‌هاشم دانسته شده است؛<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۲۲۶؛ ابن سعد، الطبقات الکبری،۱۴۱۸، ج۱۰، ص۳۶۳.</ref> به‌گونه‌ای که نظرات او بر دیگر بنی‌هاشم اولویت داشت.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸، ج۱۰، ص۴۱۴-۴۱۶.</ref> در روایتی از [[پیامبر(ص)]] که برخی منابع [[شیعه]] و [[اهل سنت]] نقل کرده‌اند حسین یکی از اسباط معرفی شده است.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۴۲؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۲۷؛ مقریزی، امتاع الأسماع، ۱۴۲۰ق، ج۶، ص۱۹.</ref> سبط در آیات و روایات به معنای [[امام]] و نقیبی است که از طرف [[خداوند]] برگزیده شده و از نسل [[پیامبران]] است.<ref>محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام حسین، ۱۳۸۸ش، ج۱، ص۴۷۴-۴۷۷.</ref>
 
او شریف‌ترین مردم و سرور قبیله بنی‌هاشم دانسته شده است؛<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۲۲۶؛ ابن سعد، الطبقات الکبری،۱۴۱۸، ج۱۰، ص۳۶۳.</ref> به‌گونه‌ای که نظرات او بر دیگر بنی‌هاشم اولویت داشت.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸، ج۱۰، ص۴۱۴-۴۱۶.</ref>


امام حسین(ع) برای مسلمانان به خصوص شیعیان پس از [[واقعه عاشورا|واقعه عاشورای]] سال [[سال ۶۱ هجری|۶۱ق]] شخصیتی حق‌طلب، شجاع و [[شهادت]] طلب قلمداد شده است.<ref>حاج منوچهری، «حسین(ع)، امام»، ص۶۸۱.</ref> مقام او در بین مسلمانان بیشتر برخاسته از جهاد او در راه [[خدا]] و گذشتن از جان و مال و نزدیکان خود عنوان شده است.<ref>[https://hawzah.net/fa/Article/View/82145 ایوب، «فضایل امام حسین علیه السلام در احادیث اهل سنت».].</ref>
امام حسین(ع) برای مسلمانان به خصوص شیعیان پس از [[واقعه عاشورا|واقعه عاشورای]] سال [[سال ۶۱ هجری|۶۱ق]] شخصیتی حق‌طلب، شجاع و [[شهادت]] طلب قلمداد شده است.<ref>حاج منوچهری، «حسین(ع)، امام»، ص۶۸۱.</ref> مقام او در بین مسلمانان بیشتر برخاسته از جهاد او در راه [[خدا]] و گذشتن از جان و مال و نزدیکان خود عنوان شده است.<ref>[https://hawzah.net/fa/Article/View/82145 ایوب، «فضایل امام حسین علیه السلام در احادیث اهل سنت».].</ref>
خط ۱۲: خط ۱۰:


ماه‌های [[ماه محرم|محرم]] و [[صفر]] در فرهنگ شیعه جایگاه ویژه‌ای دارد و به‌خصوص در روزهای [[روز تاسوعا|تاسوعا]] و [[روز عاشورا|عاشورا]] و [[اربعین حسینی]]، مجموعه آیین‌های گوناگونی در پاسداشت این مناسبت برپا می‌شود.<ref>حاج منوچهری، «حسین(ع)، امام»، ص۶۸۹.</ref> شیعیان به پیروی از [[امامان(ع)|پیشوایان دینی]]، هنگام نوشیدن آب، از تشنگی امام حسین یاد می‌کنند و بر او سلام می‌دهند.<ref>حاج منوچهری، «حسین(ع)، امام»، ص۶۸۱؛ محدثی، فرهنگ عاشورا، ۱۳۹۳ش، ص۵۰۸.</ref>
ماه‌های [[ماه محرم|محرم]] و [[صفر]] در فرهنگ شیعه جایگاه ویژه‌ای دارد و به‌خصوص در روزهای [[روز تاسوعا|تاسوعا]] و [[روز عاشورا|عاشورا]] و [[اربعین حسینی]]، مجموعه آیین‌های گوناگونی در پاسداشت این مناسبت برپا می‌شود.<ref>حاج منوچهری، «حسین(ع)، امام»، ص۶۸۹.</ref> شیعیان به پیروی از [[امامان(ع)|پیشوایان دینی]]، هنگام نوشیدن آب، از تشنگی امام حسین یاد می‌کنند و بر او سلام می‌دهند.<ref>حاج منوچهری، «حسین(ع)، امام»، ص۶۸۱؛ محدثی، فرهنگ عاشورا، ۱۳۹۳ش، ص۵۰۸.</ref>
==نام، نسب، کنیه، القاب==
در منابع [[شیعه]] و [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] آمده است که [[پیامبر(ص)]] نام «حسین» را بر او نهاد.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۷؛ احمد ابن حنبل، المسند، دارصادر، ج۱، ص۹۸، ۱۱۸.</ref> بر اساس [[روایات]]، این نامگذاری به فرمان [[خداوند]] انجام شد.<ref>ابن‌شهرآشوب‏، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۳، ص۳۹۷؛ ابن‌سعد، الطبقات الكبرى، ج۱۰، ص۲۴۴.</ref> دو نام حسن و حسین که قبل از [[اسلام]] نزد مردم عرب سابقه‌ای نداشت،<ref>ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸م، ج۶، ص۳۵۷؛ ابن‌اثیر، اسدالغابه، بیروت، ج۲، ص۱۰.</ref> معادل شَبَّر و شَبیر (یا شَبّیر)،<ref>ابن‌منظور، لسان العرب، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۳۹۳؛ زبیدى، تاج العروس، ۱۴۱۴ق، ج۷، ص۴.</ref> نام پسران [[هارون]] است.<ref>ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۳، ص۱۷۱.</ref>
گزارش‌های دیگری نیز درباره نامگذاری امام حسین ذکر شده است؛ از جمله اینکه ابتدا [[امام علی(ع)]] وی را «حرب» یا «جعفر» نامید، ولی [[پیامبر(ص)]] نام حسین را برای او برگزید.<ref>ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸ق، ج۱۰، ص۲۳۹-۲۴۴؛ مجلسی، بحار الأنوار، ۱۳۶۳ش، ج۳۹، ص۶۳.</ref> برخی اینگونه گزارش‌ها را ساختگی خوانده و دلایلی در رد آن برشمرده‌اند.<ref>محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام حسین، ۱۳۸۸، ج۱، ص۱۹۴-۱۹۵.</ref>
امام حسین(ع) فرزند [[امام علی(ع)]] و [[حضرت فاطمه(س)]] و نوه [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|حضرت محمد(ص)]] است. او از خاندان [[بنی‌هاشم]] و از [[قریش|قبیله قریش]] است. [[امام حسن مجتبی(ع)]]، [[حضرت عباس(ع)]]، [[محمد بن حنفیه]] از برادران، و [[حضرت زینب(س)]] و [[ام کلثوم]] از خواهران او هستند.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۲۷.</ref>
[[کنیه]] حسین بن علی، «ابوعبدالله» است.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۷؛ ابن‌ابی‌شیبه، المصنَّف، ۱۴۰۹ق، ج۸، ص۶۵؛ ابن‌قتیبه، المعارف، ۱۹۶۰م، ج۱، ص۲۱۳.</ref> ابوعلی، ابوالشهداء (پدر شهیدان)، ابوالاحرار (پدر آزادگان) و ابوالمجاهدین (پدر جهادکنندگان) از دیگر کنیه‌های او است.<ref>محدثی، فرهنگ عاشورا، ۱۳۹۳ش، ص۳۹.</ref>
حسین بن علی(ع) القاب فراوانی دارد که برخی از آنها با القاب برادرش [[امام حسن(ع)]] مشترک است؛ مانند '''سید شباب أهل الجنة''' (سرور جوانان اهل بهشت). برخی دیگر از القاب او عبارتند از: زکیّ، طیّب، وفیّ، سیّد، مبارک، نافع، الدلیل علی ذات الله، رشید، و التابع لمرضاة الله.<ref>ابن‌ابی‌الثلج، تاریخ الائمه، ۱۴۰۶ق، ص۲۸؛ ابن‌طلحه شافعی، مطالب السؤول، ۱۴۰۲ق، ج۲، ص۳۷۴؛ برای فهرستی از القاب امام حسین(ع) نگاه کنید به: ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۱۳۸۵ش، ج۴، ص۸۶.</ref> ابن‌طلحه شافعی لقب «زکی» را مشهورتر از دیگر القاب و لقب «سید شباب أهل الجنه» را مهم‌ترین آنها دانسته است.<ref>ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۱۳۸۵ش، ج۴، ص۸۶.</ref>
در بعضی از احادیث، حسین(ع) با لقب [[شهید]] یا [[سیدالشهداء]] خوانده شده است.<ref>نگاه کنید به: حِمْیری، قرب الاسناد، ۱۴۱۳ق، ص۹۹ـ۱۰۰؛ ابن‌قولویه، کامل الزیارات، ۱۴۱۷ق، ص۲۱۶ـ۲۱۹؛ شیخ طوسی، امالی، ۱۴۱۴ق، ص۴۹-۵۰.</ref> [[ثارالله]] و [[قتیل العبرات]] از دیگر القابی است که در برخی [[زیارتنامه|زیارتنامه‌ها]] برای او ذکر شده است.<ref>ابن‌قولویه، کامل الزیارات، ۱۳۵۶ق، ص۱۷۶.</ref>
در روایتی از [[پیامبر(ص)]] که بسیاری از منابع [[شیعه]] و [[اهل سنت]] نقل کرده‌اند آمده است: «حسین سِبطٌ مِن الاَسباط»؛ یعنی حسین یکی از اسباط است.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۴۲؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۲۷؛ مقریزی، امتاع الأسماع، ۱۴۲۰ق، ج۶، ص۱۹.</ref> سبط در این روایت و همچنین در برخی [[آیات قرآن]] به معنای [[امام]] و نقیبی است که از طرف [[خداوند]] برگزیده شده و از نسل [[پیامبران]] است.<ref>محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام حسین، ۱۳۸۸ش، ج۱، ص۴۷۴-۴۷۷.</ref>
==زندگی‌نامه==
==زندگی‌نامه==
حسین بن علی در [[مدینه]] به دنیا آمد و بنابر قول مشهور، تولد او در [[سال چهارم قمری]] بوده است.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، بیروت، ج۲، ص۲۴۶؛ دولابی، الذریة الطاهرة، ۱۴۰۷ق، ص۱۰۲، ۱۲۱؛ طبری، تاریخ طبری، ۱۹۶۲، ج۲، ص۵۵۵؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۲۷.</ref> با این حال برخی تولد او را در [[سال سوم قمری]] دانسته‌اند.<ref>کلینی، الکافی، ۱۳۶۵ش، ج۱، ص۴۶۳؛ شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۴۰۱ق، ج۶، ص۴۱؛ ابن‌عبدالبرّ، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۹۲.</ref>
امام حسین(ع) در سوم<ref>ابن‌المشهدی، المزار[الکبیر]، ۱۴۱۹ق، ص۳۹۷؛ شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ۱۴۱۱ق، ص۸۲۶، ۸۲۸؛ سید بن طاوس، اقبال الاعمال، ۱۳۶۷ش، ص۶۸۹-۶۹۰.</ref> یا پنجم شعبان<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۷.</ref> سال چهارم هجری قمری در [[مدینه]] به دنیا آمد.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، بیروت، ج۲، ص۲۴۶؛ دولابی، الذریة الطاهرة، ۱۴۰۷ق، ص۱۰۲، ۱۲۱؛ طبری، تاریخ طبری، ۱۹۶۲، ج۲، ص۵۵۵؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۲۷.</ref> او از خاندان [[بنی‌هاشم]] و [[قریش|قبیله قریش]] و نوه [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام(ص)]] و از فرزندان امام علی(ع) و حضرت فاطمه(س) و برادر کوچک‌تر امام حسن(ع) بود.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۷.</ref> [[حضرت عباس(ع)]]، [[محمد بن حنفیه]] از دیگر برادران، و [[حضرت زینب(س)]] و [[ام کلثوم]] از خواهران او دانسته شده‌‌اند.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۲۷.</ref>


ولادت حسین بن علی، بنابر قول مشهور در [[سوم شعبان]] بوده است،<ref>ابن‌المشهدی، المزار[الکبیر]، ۱۴۱۹ق، ص۳۹۷؛ شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ۱۴۱۱ق، ص۸۲۶، ۸۲۸؛ سید بن طاوس، اقبال الاعمال، ۱۳۶۷ش، ص۶۸۹-۶۹۰.</ref> ولی [[شیخ مفید]] در کتاب [[ارشاد]]، تولد امام سوم شیعیان را [[پنجم شعبان]] دانسته است.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۷.</ref>
منابع فریقین در مورد نامگذاری‌اش آورده‌اند که [[پیامبر(ص)]] نام «حسین»<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۷؛ احمد ابن حنبل، المسند، دارصادر، ج۱، ص۹۸، ۱۱۸.</ref> را به فرمان [[خداوند]] برای او انتخاب کرد.<ref>ابن‌شهرآشوب‏، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۳، ص۳۹۷؛ ابن‌سعد، الطبقات الكبرى، ج۱۰، ص۲۴۴.</ref> نام حسین معادل شَبیر<ref>ابن‌منظور، لسان العرب، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۳۹۳؛ زبیدى، تاج العروس، ۱۴۱۴ق، ج۷، ص۴.</ref> که نام یکی از پسران [[هارون]] است، دانسته شده است.<ref>ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۳، ص۱۷۱.</ref> از ام فضل<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۲۹؛ مقریزی، امتاع الأسماع، ۱۴۲۰ق، ج‏۱۲، ص۲۳۷؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، دار الفکر، ج۶، ص۲۳۰.</ref> و همچنین مادر عبدالله بن یقطر<ref>سماوی، ابصار العین، ۱۴۱۹ق، ص۹۳.</ref> به عنوان دایه‌های امام نام برده شده است.


در گزارش‌های تاریخی شیعه و [[اهل سنت]] آمده است که پیامبر هنگام تولد او گریست و از [[شهادت|شهادتش]] خبر داد.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۲۹؛ مقریزی، امتاع الأسماع، ۱۴۲۰ق، ج‏۱۲، ص۲۳۷؛ ابن‌کثیر، البدایة و النهایة، دار الفکر، ج۶، ص۲۳۰.</ref> بر پایه روایتی در کتاب [[کافی]]، حسین(ع) نه از مادرش و نه از هیچ زن دیگری شیر نخورد.<ref>کلینی، الکافی، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۴۶۵.</ref>  
[[کنیه]] حسین بن علی(ع) [[کنیه اباعبدالله برای امام حسین(ع)|اباعبدالله]] بود.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۷؛ ابن‌ابی‌شیبه، المصنَّف، ۱۴۰۹ق، ج۸، ص۶۵؛ ابن‌قتیبه، المعارف، ۱۹۶۰م، ج۱، ص۲۱۳.</ref> و با القابی چون سید شباب أهل الجنة (سرور جوانان اهل بهشت) زکیّ، طیّب، وفیّ، سیّد، التابع لمرضاة الله شناخته می‌شود<ref>ابن‌ابی‌الثلج، تاریخ الائمه، ۱۴۰۶ق، ص۲۸؛ ابن‌طلحه شافعی، مطالب السؤول، ۱۴۰۲ق، ج۲، ص۳۷۴؛ برای فهرستی از القاب امام حسین(ع) نگاه کنید به: ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۱۳۸۵ش، ج۴، ص۸۶.</ref> [[مراد از «ثار» در زیارت عاشورا|ثارالله]]، [[منظور از «کشته شده اشک‌ها» در زیارت اربعین|قتیل العبرات]]<ref>ابن‌قولویه، کامل الزیارات، ۱۳۵۶ق، ص۱۷۶.</ref> و [[سیدالشهداء]]<ref>نگاه کنید به: حِمْیری، قرب الاسناد، ۱۴۱۳ق، ص۹۹ـ۱۰۰؛ ابن‌قولویه، کامل الزیارات، ۱۴۱۷ق، ص۲۱۶ـ۲۱۹؛ شیخ طوسی، امالی، ۱۴۱۴ق، ص۴۹-۵۰.</ref> از القاب دیگری است که در [[زیارتنامه|زیارتنامه‌ها]] برای او ذکر شده است.
===همسران و فرزندان===
{{نوشتار اصلی|فهرست همسران و فرزندان امام حسین(ع)}}
[[شهربانو]]  نام یکی از همسران امام دانسته شده است وی دختر یزدگرد پادشاه ساسانی و مادر  [[امام سجاد(ع)]] قلمداد شده است. محققان معاصر در نسب شهربانو تردید دارند.<ref>نگاه کنید به: مطهری، خدمات متقابل اسلام و ایران، ۱۳۸۰ش، ص۱۳۱-۱۳۳؛ شریعتی، تشیع علوی و تشیع صفوی، ۱۳۷۷ش، ص۹۱؛ دهخدا، لغت نامه دهخدا، ۱۳۷۷ش، '''ص...'''؛ شهیدی، زندگانی علی ابن الحسین(ع)، ۱۳۶۵ش، ص۱۲.</ref>  


نقل شده است که [[لبابه دختر حارث بن حزن|امّ‌فضل]] همسر [[عباس بن عبدالمطلب]] خواب دید که قطعه‌ای از بدن پیامبر در دامن او (ام فضل) گذاشته شد و پیامبر در تعبیر خوابش گفت که [[فاطمه]] پسری به دنیا خواهد آورد و تو دایه او خواهی بود و از همین رو وقتی حسین(ع) متولد شد، ام‌فضل دایگی‌اش را بر عهده گرفت.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۲۹؛ مقریزی، امتاع الأسماع، ۱۴۲۰ق، ج‏۱۲، ص۲۳۷؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، دار الفکر، ج۶، ص۲۳۰.</ref> برخی منابع مادر [[عبدالله بن یقطر]] را نیز دایه امام حسین(ع) دانسته‌اند، ولی گفته‌اند حسین(ع) از هیچ‌یک از آن دو شیر نخورد.<ref>سماوی، ابصار العین، ۱۴۱۹ق، ص۹۳.</ref>
یکی دیگر از همسران امام [[رباب]] دختر امرؤ القیس بن عدی بود. وی مادر [[سکینه بنت حسین|سُکَینه]] و [[عبدالله بن الحسین|عبدالله]] دانسته شده است <ref>اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۰۵ق، ص۵۹؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۳۵.</ref> رباب در [[کربلا]] حضور داشت و همراه اسیران به [[شام]] رفت.<ref>ابن کثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۸ق، ج۸، ص۲۲۹.</ref> بیشتر منابع عبدالله(علی اصغر) را به هنگام شهادت شیرخوار دانسته‌اند.<ref>مُصْعَب بن عبدالله، کتاب نسب قریش، ۱۹۵۳م، ج۱، ص۵۹؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۶۸؛ بخاری، سرّالسلسلة العلویة، ۱۳۸۱ق، ج۱، ص۳۰.</ref>


در منابع [[اهل سنت]] آمده است که [[رسول خدا(ص)]] در میان [[اهل بیت]] خود، [[حسنین|حسن و حسین(ع)]] را بیش از بقیه دوست داشت<ref>ترمذی، سنن ترمذی، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۳۲۳.</ref> و این علاقه چنان بود که گاه با ورود آن دو به [[مسجد]]، خطبه‌اش را ناتمام می‌گذاشت، از منبر پایین می‌آمد و آنان را در آغوش می‌کشید.<ref>احمد بن حنبل، المسند، بیروت، ج۵، ص۳۵۴؛ ترمذی، سنن ترمذی، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۳۲۲؛ ابن‌حبان، صحیح، ۱۹۹۳م، ج۱۳، ص۴۰۲؛ حاکم نیشابوری، المستدرک، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۲۸۷.</ref> از پیامبر نقل شده است که محبت به این دو مرا از محبت به هر کس دیگری بازداشته است.<ref>ابن قولویه قمى، کامل الزیارات‏، ۱۳۵۶ق، ص۵۰.</ref>
[[لیلی دختر ابی مرة|لیلیٰ]] دختر ابی‌مُرَّة بن عروة بن مسعود ثَقَفی<ref>مصعب بن عبدالله، کتاب نسب قریش، ۱۹۵۳م، ص۵۷؛ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، بیروت، ج۲، ص۲۴۶ـ۲۴۷؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۴۶.</ref> نام یکی دیگر از همسران امام دانسته شده است. وی مادر [[علی اکبر(ع)]]<ref>مقریزی، امتاع الأسماع، ۱۴۲۰ق، ج‌۶، ص۲۶۹.</ref> بود که در [[واقعه عاشورا]] به شهادت رسید.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۴۶؛ اصفهانی، مقاتل الطالبیین، دارالمعرفه،‌ ص۸۰.</ref>  


حسین(ع) در کنار دیگر [[اصحاب کساء]] در ماجرای [[مباهله]] حضور داشت<ref>ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸، ج۶، ص۴۰۶-۴۰۷؛ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۸۵؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۶۸.</ref> و در هنگام رحلت [[پیامبر(ص)]] هفت ساله بود؛ از این رو او را در زمره واپسین [[طبقات صحابه|طبقهٔ صحابه]] برشمرده‌اند.<ref>ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸، ج۱۰، ص۳۶۹.</ref>
[[ام اسحق دختر طلحه بن عبیدالله|ام اسحق]] دختر طلحه بن عبیدالله نیز از همسران امام حسین(ع) دانسته شده است. وی مادر [[فاطمه دختر امام حسین|فاطمه]] دختر بزرگ امام حسین(ع) بود<ref>اصفهانی، کتاب الاغانی، ۱۳۸۳ق، ج۲۱، ص۷۸.</ref> ام اسحاق همسر [[امام حسن مجتبی(ع)]] بود و پس از شهادت امام حسن با امام حسین(ع) ازدواج کرد.<ref>اصفهانی، کتاب الاغانی، ۱۳۸۳ق، ج۲۱، ص۷۸.</ref>


ابن‌طلحه شافعی در کتاب [[مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول (کتاب)|مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول]] تعداد فرزندان امام را ده تن شمرده است.<ref>ابن‌طلحه شافعی، مطالب السؤول، ۱۴۰۲ق، ج۲، ص۶۹.</ref> اما در برخی منابع تعداد فرزندان امام، چهار پسر و دو دختر<ref>مُصْعَب بن عبدالله، کتاب نسب قریش، ۱۹۵۳م، ج۱، ص۵۷-۵۹؛ بخاری، سرّ السلسلة العلویة، ۱۳۸۱ق، ج۱، ص۳۰؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۳۵.</ref> و یا شش پسر و سه دختر ذکر کرده‌اند.<ref>طبری، دلائل الامامة، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۷۴؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۷۷؛ ابن طلحه شافعی، مطالب السؤول، ۱۴۰۲ق، ج۲، ص۶۹.</ref> در کتاب [[لباب الانساب]]<ref>ابن‌فندق، لباب الانساب، ۱۳۸۵، ص۳۵۵.</ref> از منابع قرن ششم، از دختری به نام [[رقیه بنت الحسین|رقیه]] و در کتاب [[کامل بهایی]] از منابع قرن هفتم، از دختری چهار ساله برای امام حسین سخن به میان آمده که در [[شام]] از دنیا رفته است.<ref>واعظ کاشفی، روضة الشهدا، ۱۳۸۲ش، ص۴۸۴.</ref>
===دوران خلفای سه‌گانه===
===دوران خلفای سه‌گانه===
۲۵ سال از عمر امام حسین(ع) در دوران [[خلفای سه گانه]] سپری شد، اما از جزئیات زندگی امام سوم [[شیعیان]] در این دوران خبر چندانی در دست نیست که شاید علت آن انزوای سیاسی امام علی(ع) و فرزندانش باشد.<ref>محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام حسین، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۳۲۵.</ref>
اطلاعات تاریخی اندکی از دوره 25 ساله زندگانی امام حسین(ع) در دوران خلفای سه‌گانه گزارش شده است.<ref>محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام حسین، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۳۲۵.</ref> گفته شده است که او از احترام ویژه‌ای نزد خلیفه دوم برخوردار بود.<ref>ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۴، ص۱۷۵؛ سبط بن جوزى، تذکرة الخواص‏، ۱۴۱۸ق، ص۲۱۱-۲۱۲.</ref>


نقل شده است که در اوایل خلافت [[عمر]]، روزی حسین(ع) که حدود نُه سال داشت، وارد [[مسجد]] شد و چون عمر را در حال سخنرانی بر منبر رسول خدا(ص) دید، از منبر بالا رفت و به او گفت: «از منبر پدرم فرود‌ آی و بر منبر پدرت بنشین!». عمر گفت: «پدرم منبری نداشت».<ref>ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸، ج۱۰، ص۳۹۴؛ ذهبی، تاریخ الاسلام، ۱۹۹۳م، ج۵، ص۱۰۰؛ ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۱۳۷۹، ج۴، ص۴۰؛ بغدادی، تاریخ بغداد، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۱۵۲.</ref> گزارش‌هایی از احترام ویژه خلیفه دوم به امام حسین در منابع تاریخی دیده می‌شود.<ref>ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۴، ص۱۷۵؛ سبط بن جوزى، تذکرة الخواص‏، ۱۴۱۸ق، ص۲۱۱-۲۱۲.</ref>
گزارشی از امام حسین(ع) در زمان حکومت عثمان وجود دارد که امام به همراه پدر و برادرش بر خلاف دستور خلیفه سوم، ابوذر را که از جانب خلیفه به سرزمین ربذه تبعید شده بود، بدرقه کردند.<ref>کلینی، الکافی، ۱۳۶۵ش، ج۸، ص۲۰۶-۲۰۷؛ ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ۱۳۸۵-۱۳۸۷ق، ج۸، ص۲۵۳-۲۵۴.</ref>


وقتی [[عثمان]] در دوره خلافتش [[ابوذر غفاری|ابوذر]] را به سرزمین [[ربذه]] تبعید و همگان را از بدرقه و همراهی او منع کرد، امام حسین(ع) به همراه پدر و برادرش امام حسن(ع) و چند تن دیگر، برخلاف دستور خلیفه، ابوذر را بدرقه کردند.<ref>کلینی، الکافی، ۱۳۶۵ش، ج۸، ص۲۰۶-۲۰۷؛ ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ۱۳۸۵-۱۳۸۷ق، ج۸، ص۲۵۳-۲۵۴.</ref>
برخی منابع [[اهل سنت]] به حضور ایشان به همراه برادرش در برخی از فتوحات چون افریقیه در سال ۲۶ق<ref>ابن‌خلدون، العبر، ۱۴۰۱ق، ج۲، ص۵۷۳-۵۷۴.</ref> و [[طبرستان]] در سال ۳۰ق<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق. ج۴، ص۲۶۹.</ref> اشاره کرده‌اند، اما چنین گزارش‌هایی در منابع شیعه نیامده است. برخی از پژوهشگران شیعه چون [[جعفر مرتضی عاملی]]، این‌گونه گزارش‌ها را ساختگی دانسته‌اند.<ref>جعفر مرتضی، الحیاة السیاسیة للامام الحسن، دارالسیرة، ص۱۵۸.</ref>


برخی منابع [[اهل سنت]] به حضور [[حسنین]] در نبرد افریقیه در سال ۲۶ق<ref>ابن‌خلدون، العبر، ۱۴۰۱ق، ج۲، ص۵۷۳-۵۷۴.</ref> و نبرد [[طبرستان]] در سال ۲۹ یا ۳۰ق<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق. ج۴، ص۲۶۹.</ref> اشاره کرده‌اند، اما چنین گزارشی در هیچ یک از منابع شیعه نیامده است.{{مدرک}} بسیاری از منابع تاریخی گفته‌اند که نبردهای مذکور بدون درگیری به مصالحه انجامیده است.<ref>ابن‌قتیبه، المعارف، ۱۹۹۲م، ص۵۶۸؛ بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۸۸م، ص۳۲۶؛ مقدسی، البدء و التاریخ، مکتبة الثقافة الدینیة، ج۵، ص۱۹۸.</ref> گزارش حضور حسنین در این جنگ‌ها، موافقان و مخالفانی داشته است؛ برخی همچون [[جعفر مرتضی عاملی]] با توجه به اشکالات سندی این گزارش‌ها و نیز مخالفت امامان با شیوه فتوحات، آنها را ساختگی دانسته و اجازه ندادن امام علی(ع) به حسنین برای ورود به میدان جنگ در [[جنگ صفین|صفین]] را تأییدی بر آن شمرده‌اند.<ref>جعفر مرتضی، الحیاة السیاسیة للامام الحسن، دارالسیرة، ص۱۵۸.</ref>
{{همچنین ببینید|حضور امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران}}


بنابر برخی گزارش‌های تاریخی، در اواخر حکومت عثمان که گروهی به شورش پرداختند و به قصد کشتن عثمان به سمت خانه او هجوم بردند، [[امام حسن مجتبی(ع)]] و امام حسین(ع)، به رغم ناخرسندی از عملکرد خلیفه، به فرمان [[امام علی(ع)]] از خانه عثمان محافظت کردند.<ref>ابن‌قتیبه، الامامه و السیاسة، ۱۴۱۰، ج۱، ص۵۹؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۵۵۸.</ref> این گزارش موافقان و مخالفانی داشته است.<ref>محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام حسین، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۳۳۱-۳۳۲.</ref> [[سید جعفر مرتضی]] با توجه به قرائن تاریخی مانند مخالفت جدی حضرت علی(ع) با عملکرد عثمان و وجود روایت‌های معارض با این حدیث، مانند رد پیشنهاد کمک امام حسن(ع) از سوی عثمان، این امر را بعید و غیر قابل قبول دانسته است؛ او با استدلال به فرموده امام علی(ع) مبنی بر خوشحال نشدن و ناراحت نشدن از قتل عثمان و همچنین سیره علی بن ابیطالب در برخورد با ظالمان و یاری مظلومان، به نقل از [[باقر شریف قرشی]] در کتاب حیاة الإمام الحسن(ع) می‌گوید: «این جریان بر فرض وقوع، به خاطر دفع تهمت از حسنین(ع) درباره شراکت در خون عثمان بوده است».<ref>جعفر مرتضی، الصحیح من سیرة الامام علی(ع)، ۱۳۸۸ش، ص۳۱۳.</ref> [[سید مرتضی]] نیز پس از تردید در فرستادن حسنین(ع) توسط امیرالمؤمنین(ع)، علت آن را جلوگیری از قتل عمدی او و رساندن آب و غذا به خانواده او می‌داند، نه جلوگیری از برکناری عثمان از خلافت، چرا که او به جهت کارهای ناروایش مستحق خلع از خلافت بود.<ref>سید مرتضی، الشافی فی الامامة، ۱۴۱۰ق، ج۴، ص۲۴۲.</ref>
یکی دیگر از گزارش‌ها که از امام حسین(ع) سخن به میان آمده است، جریان شورش بر علیه عثمان و کشته شدن خلیفه است. امام به همراه بردارش امام حسن(ع) به رغم ناخرسندی از عملکرد خلیفه به حفاظت از خانه عثمان پرداختند.<ref>ابن‌قتیبه، الامامه و السیاسة، ۱۴۱۰، ج۱، ص۵۹؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۵۵۸.</ref> این گزارش موافقان و مخالفانی در بین محققان شیعه داشته است.<ref>محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام حسین، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۳۳۱-۳۳۲.</ref> [[سید مرتضی]] پس از تردید در فرستادن حسنین(ع) توسط امیرالمؤمنین(ع)، علت آن را جلوگیری از قتل عمدی او و رساندن آب و غذا به خانواده او می‌داند، نه جلوگیری از برکناری عثمان از خلافت، چرا که او به جهت کارهای ناروایش مستحق خلع از خلافت بود.<ref>سید مرتضی، الشافی فی الامامة، ۱۴۱۰ق، ج۴، ص۲۴۲.</ref>


{{همچنین ببینید| ماجرای قتل عثمان}}
{{همچنین ببینید|دفاع امام حسن(ع) و امام حسین(ع) از خانه عثمان}}


===دوران حکومت امام علی(ع)===
===دوران حکومت امام علی(ع)===
بر اساس گزارش‌های اندک مربوط به دوره حکومت امام علی(ع)، حسین(ع) پس از [[بیعت]] مردم با [[امیرالمؤمنین(ع)]] خطبه‌ای خوانده است،<ref>مجلسی، بحار الأنوار، ۱۳۶۳ش، ج۱۰، ص۱۲۱.</ref> در [[جنگ جمل|روز جمل]] فرماندهی جناح چپ سپاه امام علی(ع) را بر عهده داشته<ref>شیخ مفید، الجمل، ۱۴۱۳، ص۳۴۸؛ ذهبی، تاریخ الإسلام‏، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۴۸۵.</ref> و در [[جنگ صفین|جنگ صِفّین]]، خطبه‌ای برای ترغیب مردم به [[جهاد]] خوانده<ref>نصر بن‌مزاحم، وقعة الصفین، ۱۳۸۲ق، ص۱۱۴ـ۱۱۵.</ref> و به گزارش برخی منابع، از فرماندهان جناح راست سپاه بوده است.<ref>ابن‌اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱، ج۳، ص۲۴؛ ابن‌شهرآشوب‏، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۳، ص۱۶۸.</ref> گفته‌اند در [[صفین]]، امام حسین(ع) در ماجرای پس گرفتن آب از شامیان شرکت داشت و پس از آن امیرالمومنین فرمود: «این نخستین پیروزی‌ای بود که به برکت حسین به دست آمد».<ref>مجلسی، بحار الأنوار، ۱۳۶۳ش، ج۴۴، ص۲۶۶.</ref> بر اساس گزارش‌های مربوط به جنگ صفین، امام علی(ع) از جنگیدن حسنین(ع) جلوگیری می‌کرد و علت آن را حفظ نسل پیامبر(ص) می‌شمرد.<ref>اربلى، کشف الغمة، ۱۴۲۱ق، ج۱، ص۵۶۹؛ نهج البلاغه، تحقیق صبحی صالح، خطبه ۲۰۷، ص۳۲۳.</ref> به نقل برخی منابع، او در [[جنگ نهروان]] نیز حضور داشت.<ref>ابن‌عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج‏۳، ص۹۳۹.</ref>  
گزارش‌های اندکی از امام حسین(ع) در دوره حکومت امام علی(ع) وجود دارد. یکی از آنها خطبه خواندن پس از [[بیعت]] مردم با [[امیرالمؤمنین(ع)]] دانسته شده است<ref>مجلسی، بحار الأنوار، ۱۳۶۳ش، ج۱۰، ص۱۲۱.</ref> حضور امام حسین(ع) در جنگ جمل و فرماندهی جناح چپ سپاه امام علی(ع) در منابع بازتاب داشته است<ref>شیخ مفید، الجمل، ۱۴۱۳، ص۳۴۸؛ ذهبی، تاریخ الإسلام‏، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۴۸۵.</ref> او در [[جنگ صفین|جنگ صِفّین]] حضور داشت و از فرماندهان جناح راست سپاه بود.<ref>ابن‌اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱، ج۳، ص۲۴؛ ابن‌شهرآشوب‏، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۳، ص۱۶۸.</ref> امام  حسین(ع) در این جنگ خطبه‌ای برای ترغیب مردم به [[جهاد]] خواند<ref>نصر بن‌مزاحم، وقعة الصفین، ۱۳۸۲ق، ص۱۱۴ـ۱۱۵.</ref> امام در ماجرای پس گرفتن آب از شامیان شرکت داشت.<ref>مجلسی، بحار الأنوار، ۱۳۶۳ش، ج۴۴، ص۲۶۶.</ref> هرچند گفته شده است که بر اساس گزارش‌های مربوط به جنگ صفین، امام علی(ع) از جنگیدن حسنین(ع) جلوگیری می‌کرد و علت آن را حفظ نسل پیامبر(ص) می‌شمرد.<ref>اربلى، کشف الغمة، ۱۴۲۱ق، ج۱، ص۵۶۹؛ نهج البلاغه، تحقیق صبحی صالح، خطبه ۲۰۷، ص۳۲۳.</ref> گزارش‌هایی مبنی بر حضور او در [[جنگ نهروان]] نیز وجود دارد.<ref>ابن‌عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج‏۳، ص۹۳۹.</ref>  


بسیاری از منابع گفته‌اند که امام حسین(ع) در زمان [[شهادت]] امام علی(ع) کنار وی بود<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج‏۵، ص۱۴۷.</ref> و در مراسم تجهیز و خاکسپاری حضور داشت.<ref>ابن‌قتیبه، الامامه و السیاسه، ۱۴۱۰، ج۱، ص۱۸۱؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۲۵.</ref> اما بنا بر گزارشی که در کتاب [[الکافی]] و [[انساب الاشراف]] آمده است، امام حسین(ع) هنگام ضربت خوردن پدر، برای انجام مأموریتی که علی(ع) به او داده بود، در [[مدائن]] به سر می‌برد و با نامه امام حسن(ع) از موضوع آگاه شد و به کوفه بازگشت.<ref>کلینی، الکافی، ۱۳۶۲، ج۳، ص۲۲۰؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۴۹۷-۴۹۸.</ref>
بسیاری از منابع گفته‌اند که امام حسین(ع) در زمان [[شهادت]] امام علی(ع) کنار وی بود<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج‏۵، ص۱۴۷.</ref> و در مراسم تجهیز و خاکسپاری حضور داشت.<ref>ابن‌قتیبه، الامامه و السیاسه، ۱۴۱۰، ج۱، ص۱۸۱؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۲۵.</ref> گفته شده است که امام حسین(ع) هنگام ضربت خوردن پدر، برای انجام مأموریتی در [[مدائن]] به سر می‌برد و با نامه امام حسن(ع) از موضوع آگاه شد و به کوفه بازگشت.<ref>کلینی، الکافی، ۱۳۶۲، ج۳، ص۲۲۰؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۴۹۷-۴۹۸.</ref>


===دوران امام حسن(ع)===
===دوران امام حسن(ع)===
گزارش‌های تاریخی از ادب و احترام حسین بن علی(ع) به برادرش [[امام حسن(ع)]] حکایت دارد؛ نقل شده است که اگر در مجلسی امام حسن(ع) حضور داشت، او به خاطر رعایت احترام سخن نمی‌گفت.<ref>کلینی، الکافی، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۲۹۱؛ ابن‌شهرآشوب‏، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۳، ص۴۰۱.</ref> پس از شهادت امام علی(ع) گروهی از [[خوارج]] که به جنگ با [[شام|شامیان]] اصرار داشتند، با امام حسن بیعت نکردند و نزد حسین(ع) رفتند تا با او بیعت کنند، اما وی گفت: «به خدا پناه می‌برم که تا زمانی که حسن زنده است بیعت شما را بپذیرم».<ref>ابن‌قتیبة دینوری، الإمامة و السیاسة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۱۸۴.</ref>
حسین بن علی(ع) در دوران امامت و حکومت برادرش [[امام حسن(ع)]] احترام ویژه‌ای به او می‌کرد و کاملا مطیع اوامر او بود و حتی در مجلسی که امام حسن(ع) حضور داشت، سخن نمی‌گفت.<ref>کلینی، الکافی، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۲۹۱؛ ابن‌شهرآشوب‏، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۳، ص۴۰۱.</ref> اطاعت و فرمان‌برداری از برادرش به اندازه‌ای بود که درخواست بیعت برخی از خوارج را که به جنگ با شامیان اصرار داشتند، نپذیرفت.<ref>ابن‌قتیبة دینوری، الإمامة و السیاسة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۱۸۴.</ref>


در ماجرای [[صلح با معاویه]]، او در برابر شیعیان معترض، حامی برادر بود و اقدام او را تایید کرد<ref>دینورى، الأخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۲۲۱.</ref> و نقل شده است که گفت: «او (امام حسن(ع)) امام من است».<ref>شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال(رجال کشی)، ۱۳۴۸ش، ص۱۱۰.</ref> بر پایه برخی گزارش‌ها، امام حسین(ع) پس از برقراری صلح نیز همچون امام حسن(ع) با [[معاویه]] بیعت کرد<ref>شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال(رجال کشی)، ۱۳۴۸ش، ص۱۱۰.</ref> و حتی پس از شهادت امام حسن(ع) بر عهد خود باقی ماند.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۲.</ref> در مقابل، گزارش‌هایی حاکی از [[بیعت]] نکردن حسین(ع) است.<ref>ابن‌اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱، ج۴، ص۲۹۲؛ ابن‌شهرآشوب، المناقب، ۱۳۷۹،ج۴، ص۳۵.</ref> به نقل برخی منابع، او از صلح ناخرسند بوده و امام حسن(ع) را [[سوگند]] داده که دروغ معاویه را نپذیرد.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۱۶۰؛ ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۳، ص۲۶۷.</ref> برخی محققان این گزارش‌ها را با دیگر روایات و قرائن تاریخی ناسازگار دانسته‌اند.<ref>جعفریان، حیات فکرى و سیاسى امامان شیعه، ۱۳۸۱ش، ص۱۵۷-۱۵۸.</ref> از جمله اینکه حسین(ع) در پاسخ به دسته‌ای از معترضان به صلح، که او را به گردآوری شیعیانش برای حمله به معاویه فراخواندند، گفت: «ما پیمان بسته‌ایم و هرگز پیمان خود را نمی‌شکنیم».<ref>دینورى، الأخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۲۲۰.</ref> در گزارش دیگری آمده است که به معترضان گفت: «تا زمانی که معاویه زنده است منتظر بمانید؛ هر گاه او مُرد، تصمیم می‌گیریم».<ref>بلاذری، أنساب الأشراف‏، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۵۰.</ref> حتی وقتی شیعیان بعد از شهادت [[امام حسن(ع)]] وی را به قیام دعوت کردند در پاسخ ضمن دفاع از عملکرد امام مجتبی(ع) در صلح با معاویه، انجام این کار را تا زمانی که معاویه زنده باشد منتفی دانست.<ref>دینورى، الأخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۲۲۱-۲۲۲.</ref> امام حسین(ع) در [[سال ۴۱ قمری]] (پس از صلح با معاویه)، همراه برادرش از [[کوفه]] به [[مدینه]] بازگشت.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۱۶۵؛ ابن‌جوزی، المنتظم، ۱۹۹۲م، ج۵، ص۱۸۴.</ref>
امام حسین(ع) در ماجرای [[صلح با معاویه]] حامی برادر بود و اقدام وی را تأیید<ref>دینورى، الأخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۲۲۱.</ref> و به امامت او تأکید کرد.<ref>شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال(رجال کشی)، ۱۳۴۸ش، ص۱۱۰.</ref> هرچند برخی از گزارش‌ها به [[بیعت]] نکردن او با معاویه<ref>ابن‌اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱، ج۴، ص۲۹۲؛ ابن‌شهرآشوب، المناقب، ۱۳۷۹،ج۴، ص۳۵.</ref> و نارضایتی‌اش از اقدام برادرش<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۱۶۰؛ ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۳، ص۲۶۷.</ref> اشاره کرده‌اند.  


===همسران و فرزندان===
امام حسین(ع) پس از صلح با معاویه در [[سال ۴۱ قمری]]، همراه برادرش از [[کوفه]] به [[مدینه]] بازگشت.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۱۶۵؛ ابن‌جوزی، المنتظم، ۱۹۹۲م، ج۵، ص۱۸۴.</ref>
درباره تعداد فرزندان امام حسین(ع) اختلاف‌نظر وجود دارد؛ برخی از منابع این تعداد را چهار پسر و دو دختر<ref>مُصْعَب بن عبدالله، کتاب نسب قریش، ۱۹۵۳م، ج۱، ص۵۷-۵۹؛ بخاری، سرّ السلسلة العلویة، ۱۳۸۱ق، ج۱، ص۳۰؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۳۵.</ref> و برخی دیگر، شش پسر و سه دختر نوشته‌اند.<ref>طبری، دلائل الامامة، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۷۴؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۷۷؛ ابن طلحه شافعی، مطالب السؤول، ۱۴۰۲ق، ج۲، ص۶۹.</ref>
{| class="wikitable" style="text-align: center; background-color:#F1F9DC; width:100%; border-radius:4px; align:center !important; margin:auto "
|-
! همسر !! نسب !! فرزندان !! توضیحات
|-
| [[شهربانو]] || دختر یزدگرد پادشاه ساسانی || [[امام سجاد(ع)]] امام چهارم [[شیعیان]]|| محققان معاصر در نسب شهربانو تردید دارند.<ref>نگاه کنید به: مطهری، خدمات متقابل اسلام و ایران، ۱۳۸۰ش، ص۱۳۱-۱۳۳؛ شریعتی، تشیع علوی و تشیع صفوی، ۱۳۷۷ش، ص۹۱؛ دهخدا، لغت نامه دهخدا، ۱۳۷۷ش، '''ص...'''؛ شهیدی، زندگانی علی ابن الحسین(ع)، ۱۳۶۵ش، ص۱۲.</ref> در برخی از منابع از او با نام سِنْدیه، غزاله و شاه زنان یاد شده است.
|- style="background-color:#F6F8DC"
| [[رباب]] || دختر امرؤ القیس بن عدی || [[سکینه بنت حسین|سُکَینه]] و [[عبدالله بن الحسین|عبدالله]]. <ref>اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۰۵ق، ص۵۹؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۳۵.</ref> || رباب در [[کربلا]] حضور داشت و همراه اسیران به [[شام]] رفت.<ref>ابن کثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۸ق، ج۸، ص۲۲۹.</ref> بیشتر منابع عبدالله را به هنگام شهادت شیرخوار دانسته‌اند.<ref>مُصْعَب بن عبدالله، کتاب نسب قریش، ۱۹۵۳م، ج۱، ص۵۹؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۶۸؛ بخاری، سرّالسلسلة العلویة، ۱۳۸۱ق، ج۱، ص۳۰.</ref> امروزه شیعیان او را با نام [[علی اصغر]] می‌شناسند.
|-
| [[لیلی دختر ابی مرة|لیلیٰ]] || دختر ابی‌مُرَّة بن عروة بن مسعود ثَقَفی<ref>مصعب بن عبدالله، کتاب نسب قریش، ۱۹۵۳م، ص۵۷؛ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، بیروت، ج۲، ص۲۴۶ـ۲۴۷؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۴۶.</ref> || [[علی اکبر(ع)]]<ref>مقریزی، امتاع الأسماع، ۱۴۲۰ق، ج‌۶، ص۲۶۹.</ref> || علی اکبر در [[واقعه عاشورا]] به شهادت رسید.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۴۶؛ اصفهانی، مقاتل الطالبیین، دارالمعرفه،‌ ص۸۰.</ref>
|- style="background-color:#F6F8DC"
| [[ام اسحق دختر طلحه بن عبیدالله|ام اسحق]] || دختر طلحه بن عبیدالله || [[فاطمه دختر امام حسین|فاطمه]] دختر بزرگ امام حسین(ع)<ref>اصفهانی، کتاب الاغانی، ۱۳۸۳ق، ج۲۱، ص۷۸.</ref> || ام اسحاق همسر [[امام حسن مجتبی(ع)]] بود و پس از شهادت امام حسن با امام حسین(ع) ازدواج کرد.<ref>اصفهانی، کتاب الاغانی، ۱۳۸۳ق، ج۲۱، ص۷۸.</ref>
|-
| [[سُلافه]] یا ملومه<ref>سبط ابن جوزی، تذکرة الخواص، ۱۴۰۱ق، ج۱، ص۲۴۹.</ref> || از قبیله قُضاعه || [[جعفر بن حسین بن علی |جعفر]]<ref>مُصْعَب بن عبدالله، کتاب نسب قریش، ۱۹۵۳م، ج۱، ص۵۹؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۳۵؛ بیهقی، لباب الأنساب و الألقاب و الأعقاب، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۳۴۹؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۷۷و۱۱۳.</ref> || جعفر در زمان حیات امام از دنیا رفت و نسلی از او باقی نماند.<ref>مُصْعَب بن عبدالله، کتاب نسب قریش، ۱۹۵۳م، ج۱، ص۵۹؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۳۵.</ref>
|-
|}
در کتاب [[لباب الانساب]]<ref>ابن‌فندق، لباب الانساب، ۱۳۸۵، ص۳۵۵.</ref> از منابع قرن ششم، از دختری به نام [[رقیه بنت الحسین|رقیه]] و در کتاب [[کامل بهایی]] از منابع قرن هفتم، از دختری چهار ساله برای امام حسین سخن به میان آمده که در [[شام]] از دنیا رفته است.<ref>واعظ کاشفی، روضة الشهدا، ۱۳۸۲ش، ص۴۸۴.</ref> در منابع متأخر، نام رقیه بازتاب گسترده‌ای یافته است.{{مدرک}} همچنین در برخی منابع نام‌های علی‌اصغر فرزند شهربانو، محمد فرزند رباب و زینب (بدون ذکر نام مادر) نیز به عنوان فرزندان امام حسین آمده است.<ref>ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، تحقیق رسولی محلاتی، ج۴، ص۱۰۹؛ طبری، دلائل الامامة، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۷۴.</ref> ابن‌طلحه شافعی در کتاب [[مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول (کتاب)|مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول]] تعداد فرزندان امام را ده تن شمرده است.<ref>ابن‌طلحه شافعی، مطالب السؤول، ۱۴۰۲ق، ج۲، ص۶۹.</ref>


==دوران امامت==
=== دوران امامت ===
شروع [[امامت]] حسین بن علی(ع)، با دهمین سال حکومت [[معاویه]] مصادف بود.{{مدرک}} معاویه در سال [[سال ۴۱ قمری|۴۱ق]]<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۳، ص۲۶۲.</ref> پس از [[صلح امام حسن|صلح با امام حسن]] حکومت را در دست گرفت و [[خلافت اموی]] را پایه‌گذاری کرد.{{مدرک}} منابع [[اهل سنت]] او را فردی زیرک و بردبار خوانده‌اند.<ref>ابن‌کثیر، البدایة و النهایة، دار الفکر، ج۵، ص۳۳۸؛ سیوطی، تاریخ الخلفاء، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۱۴۹.</ref> او به ظواهر دینی پایبند بود{{یادداشت|البته مواردی از مخالفت آشکار معاویه با ظواهر دینی در تاریخ گزارش شده است، از جمله [[مسعودی]] در [[مروج الذهب]] آورده است که معاویه در مسیر حرکت به سوی صفین، [[نماز جمعه]] را روز چهارشنبه اقامه کرد. (مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۳۲.)}} و حتی برای تثبیت خلافت خود از برخی اصول دینی بهره می‌برد و با وجود آنکه با زور و با بهره‌گیری از حیله‌های سیاسی قدرت را به چنگ آورد،<ref>طقوش، دولت امویان، ۱۳۸۹، ص۱۹.</ref> حکومت خود را از سوی [[خدا]] و قضای الهی می‌دانست.<ref>طقوش، دولت امویان، ۱۳۸۹، ص۱۹ به نقل از کاندهلوی، حیاة الصحابه، ج۳، ص۶۳.</ref> معاویه خود را برای اهل [[شام]]، هم‌ردیف [[پیامبران]]، از بندگان صالح خدا و از مدافعان دين و [[احکام]] آن معرفی می‌کرد.<ref>نصر بن مزاحم، وقعة صفين،۱۴۰۳، ص۳۱-۳۲.</ref> در منابع تاریخی آمده است که معاویه [[خلافت]] را به سلطنت تبدیل کرد<ref>ابن‌حجر عسقلانی، الاصابة، ۱۴۱۵، ج۱، ص۶۴؛ ابن‌کثیر، البدایة و النهایة، دار الفکر، ج۶، ص۲۲۰.</ref> و آشکارا می‌گفت به دینداری مردم کاری ندارد.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳، ج۲، ص۱۴؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، دار الفکر، ج۸، ص۱۳۱.</ref>
امام حسین(ع) پس از [[شهادت]] برادرش در سال [[سال ۵۰ هجری قمری|۵۰ق]] به [[امامت]] رسید و تا سال [[سال ۶۱ قمری|۶۱ق]] امامت را بر عهده داشت.<ref>صابری، تاریخ فرق اسلامی، ۱۳۸۸ش، ج۱، ص۱۸۱.</ref> علمای شیعه علاوه بر دلایل عام برای اثبات [[امامت ائمه اثنی عشر|امامت امامان شیعه]]،<ref>به عنوان نمونه نگاه کنید به: شیخ صدوق، الاعتقادات، ۱۴۱۴ق، ص۱۰۴؛ ابن‌بابویه قمی، الإمامة والتبصره، ۱۳۶۳ش، ص۱۰۴.</ref> به دلایل خاص امامت حسین بن علی(ع) از جمله روایتی از [[پیامبر(ص)]] که او را امام معرفی کرده، اشاره نموده‌اند<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۳۰.</ref> چنانکه تأکید امام علی(ع) بر امامت حسین(ع) پس از [[امام حسن(ع)]]<ref>کلینی، الکافی، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۲۹۷.</ref> و همچنین معرفی او از جانب امام حسن به عنوان امام بعد از خود<ref>کلینی، الکافی، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۳۰۱.</ref> از جمله دلایل خاص دیگر عنوان شده است.


یکی از مسائل دوره حکومت معاویه، وجود اعتقادات شیعی در میان بخشی از مردم، به‌ویژه در [[عراق]] بود.{{مدرک}} [[شیعیان]] دشمنان معاویه بودند، چنانکه [[خوارج]] نیز دشمن او بودند، ولی خوارج پایگاه مردمی چندانی نداشتند، بر خلاف شیعیان که در اثر نفوذ [[امام علی(ع)]] و [[اهل بیت]]، پشتوانه‌ای قوی داشتند.{{مدرک}} از این رو معاویه و کارگزارانش، چه با روش سازشکارانه و چه با سخت‌گیری‌های شدید، با جریان شیعه برخورد می‌کردند.{{مدرک}} یکی از مهمترین روش‌های معاویه، ایجاد بیزاری از [[امام علی(ع)]] در میان مردم بود تا جایی که [[سب علی|لعن و سبّ علی(ع)]] در دوره معاویه و سپس [[امویان]] به صورت سنتی متداول ادامه یافت.<ref>طقوش، دولت امویان، ۱۳۸۹، ص۲۸-۲۹.</ref>
امام حسین(ع) پس از شهادت امام حسن(ع) نیز بیعت خود با معاویه را نشکست.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۲.</ref> و حتی درخواست برخی از شیعیان مبنی گردآوری نیرو و جنگ با معاویه را به خاطر وفای به عهد نپذیرفت و از عملکرد برادرش دفاع کرد<ref>دینورى، الأخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۲۲۰.</ref> و تصمیم در این مورد را به بعد از مرگ معاویه موکول کرد.<ref>بلاذری، أنساب الأشراف‏، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۵۰.</ref> به گفته شیخ مفید امام حسین(ع) تا زمان مرگ معاویه به دلیل [[تقیه]] و عهدی که در ماجرای [[صلح امام حسن علیه السلام|صلح امام حسن]] کرده بود،  مردم را به سوی خود دعوت نکرد؛ اما پس از مرگ معاویه جایگاه خود را برای کسانی که آگاه نبودند، روشن ساخت.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۳۱.</ref>


معاویه پس از استحکام پایه‌های قدرتش، سیاست سرکوب و فشار بر شیعیان را در پیش گرفت و به کارگزارانش نوشت که نام دوستداران علی(ع) را از دیوان، حذف کنند و دریافتی آنها از [[بیت‌المال]] را قطع کنند و [[بینه شرعی|شهادت‌شان]] را نپذیرند.<ref>طبرسی، الإحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۲۹۵.</ref> او همچنین کسانی که [[فضائل امام علی(ع)|فضایل امام علی(ع)]] را نقل کنند، تهدید کرد، تا جایی که [[محدثان]] از علی(ع) با عنوان «مردی از قریش» و «یکی از [[اصحاب پیامبر|اصحاب رسول خدا]]» و «ابوزینب» یاد می‌کردند.<ref>ابن‌شهرآشوب، المناقب، ۱۳۷۹، ج۲، ص۳۵۱.</ref>
==== موضع‌گیری در برابر اقدامات معاویه ====
{{همچنین ببینید|قیام نکردن امام حسین(ع) در زمان معاویه}}
طبق منابع تاریخی امام حسین(ع) بر علیه حکومت معاویه، اقدامی نکرد، اما برخی از تاریخ‌پژوهان با تکیه بر پاره‌ای شواهد و گفتگوهای بین آنها معتقدند که امام(ع) از نظر سیاسی، مشروعیت معاویه را نپذیرفت.<ref>جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۱ش، ص۱۷۵.</ref> و در برخی موارد با سیاست‌های معاویه به مخالفت می‌پرداخت.


===دلائل امامت===
'''اعتراض به کشتن یاران امام علی(ع)'''
امام حسین(ع) پس از [[شهادت]] برادرش در سال [[سال ۵۰ هجری قمری|۵۰ق]] به [[امامت]] رسید و تا روزهای آغازین سال [[سال ۶۱ قمری|۶۱ق]] رهبری [[شیعیان]] را بر عهده داشت.<ref>صابری، تاریخ فرق اسلامی، ۱۳۸۸ش، ج۱، ص۱۸۱.</ref> علمای شیعه علاوه بر دلایل عامی که برای اثبات [[امامت ائمه اثنی عشر|امامت امامان شیعه]] ارائه کرده‌اند،<ref>به عنوان نمونه نگاه کنید به: شیخ صدوق، الاعتقادات، ۱۴۱۴ق، ص۱۰۴؛ ابن‌بابویه قمی، الإمامة والتبصره، ۱۳۶۳ش، ص۱۰۴.</ref> به دلایل خاصِ امامت هر امام نیز استدلال کرده‌اند؛ [[شیخ مفید]] در کتاب [[الارشاد|ارشاد]] به برخی احادیثِ امامت حسین بن علی(ع) اشاره کرده است، از جمله اینکه [[پیامبر(ص)]] فرمود: «{{حدیث|اِبنای هذانِ امامان قاما او قَعَدا|ترجمه= این دو پسرم [حسن و حسین]، امام هستند، خواه قیام کنند یا نکنند.}}»<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۳۰.</ref> همچنین امام علی(ع) در هنگام [[شهادت]]، بر امامت حسین(ع) پس از [[امام حسن(ع)]] تأکید کرد<ref>کلینی، الکافی، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۲۹۷.</ref> و امام حسن نیز در هنگام شهادت، در وصیت به [[محمد بن حنفیه]]، حسین بن علی(ع) را امام پس از خود معرفی کرد.<ref>کلینی، الکافی، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۳۰۱.</ref> شیخ مفید با استدلال به این احادیث، امامت امام حسین را ثابت و قطعی دانسته است؛ به گفته او امام حسین به دلیل رعایت [[تقیه]] و عهدی که در ماجرای [[صلح امام حسن علیه السلام|صلح امام حسن]] کرده بود، تا زمان مرگ معاویه مردم را به سوی خود دعوت نکرد، ولی پس از مرگ معاویه، امر خود را آشکار کرد و جایگاه خود را برای کسانی که آگاه نبودند، روشن ساخت.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۳۱.</ref>


در منابع آمده است که حسین(ع) پیش از خروج از [[مدینه]] در سال ۶۰ق بخشی از وصیت‌ها و [[ودایع امامت]] را به [[ام‌سلمه]] همسر پیامبر(ص)<ref>کلینی، الکافی، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۳۰۴.</ref> و بخشی دیگر را پیش از [[شهادت]] خود در [[ماه محرم]] سال ۶۱ قمری، به دختر بزرگش [[فاطمه دختر امام حسین|فاطمه]]<ref>کلینی، الکافی، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۲۹۱.</ref> داد تا آنها را به [[امام سجاد(ع)]] بسپارند.
اعتراض امام حسین(ع) به اقدام معاویه در کشتن افرادی چون [[حجر بن عدی]]، [[عمرو بن حمق خزاعی]] و [[عبدالله بن یحیی حضرمی]] در منابع بازتاب داشته است.<ref>دینوری، الاخبار الطوال، ۱۳۶۸، ص۲۲۴-۲۲۵؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۱۲۰و۱۲۱؛ ابن‌قتبیه، الامامه والسیاسه، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۰۲-۲۰۴.</ref> امام در نامه‌ای به معاویه کشتن یاران امام علی(ع) را محکوم کرد و ضمن نکوهش کارهای ناشایست معاویه، جهاد با وی را برای احیای دین لازم برشمرده و حکومتش را فتنه‌ای بزرگ‌ برای [[امت]] اسلام قلمداد کرد.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۱۲۱و۱۲۲؛ ابن‌سعد، الطبقات الکبری‏، ۴۱۸ق، ج۱۰، ص۴۴۰؛ شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال (رجال کشی)، ۱۳۴۸، ص۵۰؛ ذهبی، تاریخ الإسلام، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۶؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة الدمشق، ۱۴۱۵، ج۱۴، ص۲۰۶.</ref>


===پایبندی به صلح امام حسن===
'''اعتراض به ولایتعهدی یزید'''
امام حسین(ع) در دوره حکومت [[معاویه]] به [[صلح امام حسن|پیمان صلحی]] که برادرش با معاویه بسته بود، وفادار ماند<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۲؛ ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۸۷.</ref> و در پاسخ به نامه برخی از شیعیان که برای پذیرش رهبری او و قیام در برابر بنی‌امیه اعلام آمادگی کردند، نوشت: «اکنون عقیده من چنین نیست. تا هنگامى که معاویه زنده است اقدامی نکنید و در خانه‏‌هایتان پنهان شوید و از کارى که به شما بدگمان شوند بپرهیزید. اگر او مُرد و من زنده بودم، نظرم را برایتان می‌نویسم».<ref>دینوری، الاخبار الطوال، ۱۳۶۸، ص۲۲۲؛ بلاذری، أنساب الأشراف‏، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۵۲.</ref>


===موضع‌گیری در برابر اقدامات معاویه===
معاویه در سال ۵۶ق بر خلاف مفاد [[صلح امام حسن|صلح‌نامه]] مبنی بر عدم حق انتخاب چانشین، مردم را به بیعت با یزید فراخواند<ref>ابن‌کثیر، البدایة و النهایة، دار الفکر، ج۸، ص۷۹.</ref> و برخی از شخصیت‌ها از جمله امام حسین از بیعت خودداری کردند. <ref>http://ensani.ir/fa/article/45732/</ref> معاویه به مدینه رفت تا نظر بزرگان این شهر را برای ولایتعهدی یزید جلب کند.<ref>ابن‌قتیبه، الامامة و السیاسة، ۱۴۱۰، ج۱، ص۲۰۴.</ref> امام حسین در مجلسی که معاویه و [[ابن‌عباس]] و برخی از درباریان و خاندان اموی حضور داشتند، معاویه را نکوهش کرد و با اشاره به خلق و خوی یزید، معاویه را از تلاش برای جانشینی او بر حذر داشت و ضمن تأکید بر جایگاه و حق خود، به ابطال استدلال‌های معاویه برای جلب بیعت با یزید پرداخت.<ref>ابن‌قتیبه، الامامة و السیاسة، ۱۴۱۰، ج۱، ص۲۰۸-۲۰۹.</ref>
هر چند امام حسین(ع) در دوره حکومت معاویه، عملی بر ضد او انجام نداد، ولی به گفته [[رسول جعفریان]]، تاریخ‌پژوه ، روابط امام و [[معاویة بن ابی‌سفیان|معاویه]] و گفتگوهایی که بین آن دو صورت گرفت، نشان از آن دارد که امام حسین(ع) از نظر سیاسی، مشروعیت قطعی معاویه را نپذیرفت و در برابر آن تسلیم نشد.<ref>جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۱ش، ص۱۷۵.</ref> نامه‌های متعددی که بین حسین بن علی(ع) و معاویه رد و بدل شد، از آن جمله است.{{مدرک}} در عین حال از گزارش‌های تاریخی برمی‌آید که معاویه مانند [[خلفای سه‌گانه]] در ظاهر به حسین بن علی(ع) احترام می‌گذاشت و او را بزرگ می‌شمرد<ref>ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۱۹۹۳م، ج۳، ص۲۹۱.</ref> و به کارگزارانش دستور داده بود که متعرض فرزند رسول خدا(ص) نشوند و از بی‌احترامی به وی بپرهیزند.<ref>دینوری، الاخبار الطوال، ۱۳۶۸، ص۲۲۴؛ کشّی، رجال الکشی، ۱۳۴۸، ص۴۸.</ref>  


معاویه هنگام وصیت به فرزندش [[یزید]] نیز بر جایگاه حسین(ع) تأکید کرد و او را محبوب‌ترین فرد نزد مردم دانست<ref>ابن‌سعد، البقات الکبری، ۱۴۱۸، ج۱۰، ص۴۴۱؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷، ج۵، ص۳۲۲؛ ابن‌اعثم کوفی، الفتوح، ۱۹۹۱، ج۴، ص۳۴۹-۳۵۰.</ref> و سفارش کرد در صورت غلبه بر حسین از او درگذرد، چرا که او حقی بزرگ دارد.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷، ج۵، ص۳۲۲.</ref>
همچنین در مجلس دیگری که عموم مردم در آن حضور داشتند، امام حسین در واکنش به سخنان معاویه درباره شایستگی یزید، خودش را به لحاظ فردی و خانوادگی برای خلافت سزاوارتر دانست و یزید را شراب‌خوار و اهل هوا و هوس معرفی کرد.<ref>ابن‌قتیبه، الامامة و السیاسة، ۱۴۱۰، ج۱، ص۲۱۱.</ref>


:'''اعتراض به کشتن یاران امام علی(ع)'''
'''خطبه امام حسین در منا'''
اقدام معاویه در کشتن افرادی چون [[حجر بن عدی]]، [[عمرو بن حمق خزاعی]] و [[عبدالله بن یحیی حضرمی]] از مواردی بود که اعتراض شدید امام حسین(ع) را در پی داشت.<ref>دینوری، الاخبار الطوال، ۱۳۶۸، ص۲۲۴-۲۲۵؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۱۲۰و۱۲۱؛ ابن‌قتبیه، الامامه والسیاسه، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۰۲-۲۰۴.</ref> و بنابر گزارش منابع متعدد، نامه‌ای به معاویه نوشت و کشتن یاران امام علی را محکوم کرد و ضمن برشمردن برخی از کارهای ناشایست معاویه، او را نکوهید و گفت: «من برای خود و دین خود چیزی بالاتر از جهاد با تو نمی‌دانم‏». در ادامه این نامه آمده است: «من فتنه‌ای بزرگ‌تر از حکومت تو بر این [[امت]] سراغ ندارم».<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۱۲۱و۱۲۲؛ ابن‌سعد، الطبقات الکبری‏، ۴۱۸ق، ج۱۰، ص۴۴۰؛ شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال (رجال کشی)، ۱۳۴۸، ص۵۰؛ ذهبی، تاریخ الإسلام، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۶؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة الدمشق، ۱۴۱۵، ج۱۴، ص۲۰۶.</ref>


همچنین نقل شده است که وقتی معاویه در سفر [[حج]]<ref>طبرسی، الاحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۲۹۶.</ref> با امام حسین(ع) رو در رو شد، به او گفت: «آیا شنیده‌ای ما چه بر سر حُجر و اصحاب او و شیعیان پدرت آوردیم؟». امام فرمود: «چه کردید؟». معاویه گفت: «آنها را کشتیم، کفن کردیم، بر آنها نماز خواندیم و دفن کردیم». حسین بن علی(ع) گفت: «اما اگر ما یاران تو را بکشیم، نه آنها را کفن می‌کنیم، نه بر آنها نماز می‌خوانیم و نه دفن‌شان می‌کنیم»‏.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار الصادر، ج۲، ص۲۳۱؛ شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال (رجال کشی)، ۱۳۴۸، ص۴۸؛ اربلی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، ۱۴۲۱، ج۱، ص۵۷۴.</ref>
امام حسین(ع) در [[سال ۵۸ قمری]]، به علت فشار معاویه بر شیعیان،<ref>گروهی از تاریخ‌پژوهان، تاریخ قیام و مقتل جامع سیدالشهداء، ۱۳۸۹، ج۱، ص۳۹۲.</ref> خطبه‌ای اعتراض‌آمیز در [[منا]] خواند.<ref>ابن‌شعبه حرانی، تحف العقول، ۱۴۰۴، ص۶۸.</ref> حسین بن علی(ع) در این [[خطبه]] ضمن برشمردن [[فضائل امام علی(ع)|فضائل امیرمؤمنان]] و [[اهل بیت]] و دعوت به [[امر به معروف و نهی از منکر]] و تأکید بر اهمیت این وظیفه اسلامی، وظیفه علما و لزوم قیام آنان در مقابل ستمگران و نیز زیان‌های سکوت عالمان در مقابل زورگویان را گوشزد کرد.<ref>ابن‌شعبه حرانی، تحف العقول، ۱۴۰۴، ص۶۸.</ref>


:'''اعتراض به ولایتعهدی یزید'''
==== واکنش به خلافت یزید ====
معاویه در سال ۵۶ق بر خلاف مفاد [[صلح امام حسن|صلح‌نامه]] (درباره اینکه کسی را ولیعهد و جانشین خود نکند) مردم را به بیعت با یزید به عنوان جانشین خود فراخواند<ref>ابن‌کثیر، البدایة و النهایة، دار الفکر، ج۸، ص۷۹.</ref> و برخی از شخصیت‌ها از جمله امام حسین از بیعت خودداری کردند. <ref>http://ensani.ir/fa/article/45732/</ref> معاویه به مدینه رفت تا نظر بزرگان این شهر را برای ولایتعهدی یزید جلب کند.<ref>ابن‌قتیبه، الامامة و السیاسة، ۱۴۱۰، ج۱، ص۲۰۴.</ref> امام حسین در مجلسی که معاویه و [[ابن‌عباس]] و برخی از درباریان و خاندان اموی حضور داشتند، معاویه را نکوهش کرد و با اشاره به خلق و خوی یزید، معاویه را از تلاش برای جانشینی او بر حذر داشت و ضمن تأکید بر جایگاه و حق خود، به ابطال استدلال‌های معاویه برای جلب بیعت با یزید پرداخت.<ref>ابن‌قتیبه، الامامة و السیاسة، ۱۴۱۰، ج۱، ص۲۰۸-۲۰۹.</ref>
یزید پس از مرگ معاویه در [[۱۵ رجب]] [[سال ۶۰ هجری قمری| ۶۰ق]] به خلافت رسید<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۵۵؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۳۹۹، ج۲، ص۳۲.</ref> و برای مشروعیت بخشیدن به حکومتش تصمیم گرفت از بزرگانی چون امام حسین(ع) که ولایتعهدی او را نپذیرفته بودند به اجبار [[بیعت]] بگیرد،<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷، ج۵، ص۳۳۸.</ref> اما حسین(ع) از بیعت خودداری کرد<ref>ابومخنف، مقتل‌الحسین، مطبعة العلمیه، ص۵؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳، ج۲، ص۳۳.</ref> و همراه خانواده و یارانش از [[مدینه]] به [[مکه]] رفت.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۶۰؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳، ج۲، ص۳۴.</ref> و در آنجا با استقبال مردم و [[عمره|عمره‌گزاران]] روبرو شد.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۵۶؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۶.</ref> امام بیش از چهار ماه در این شهر ماند.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۶۶.</ref>  


همچنین در مجلس دیگری که عموم مردم در آن حضور داشتند، امام حسین در واکنش به سخنان معاویه درباره شایستگی یزید، خودش را به لحاظ فردی و خانوادگی برای خلافت سزاوارتر دانست و یزید را شراب‌خوار و اهل هوا و هوس معرفی کرد.<ref>ابن‌قتیبه، الامامة و السیاسة، ۱۴۱۰، ج۱، ص۲۱۱.</ref>
[[شیعیان]] کوفه که از بیعت نکردن امام با خبر شده بودند، با نوشتن [[نامه‌های کوفیان به امام حسین(ع)|نامه‌هایی]] او را به [[کوفه]] دعوت کردند.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۵۷-۱۵۹؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۶-۳۸.</ref> حسین بن علی، برای اطلاع از وضعیت کوفه، [[مسلم بن عقیل]] را به کوفه فرستاد. مسلم پس از مشاهده استقبال و بیعت مردم، امام حسین را به کوفه فراخواند<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۴۱.</ref> و او نیز همراه خانواده و یارانش در [[۸ ذی‌الحجه|هشتم ذی حجه]] از مکه به سمت کوفه حرکت کرد.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷، ج۳، ص۱۶۰؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۶۶.</ref>
:'''خطبه امام حسین در منا'''
{{اصلی|خطبه امام حسین در منا}}
امام حسین در [[سال ۵۸ قمری]]، دو سال قبل از مرگ [[معاویه]]، خطبه‌ای اعتراض‌آمیز در [[منا]] خواند.<ref>ابن‌شعبه حرانی، تحف العقول، ۱۴۰۴، ص۶۸.</ref> در این زمان فشار معاویه بر [[شیعیان]] به اوج رسیده بود.<ref>گروهی از تاریخ‌پژوهان، تاریخ قیام و مقتل جامع سیدالشهداء، ۱۳۸۹، ج۱، ص۳۹۲.</ref> حسین بن علی در این [[خطبه]] ضمن برشمردن [[فضائل امام علی(ع)|فضائل امیرمؤمنان]] و [[اهل بیت]] و دعوت به [[امر به معروف و نهی از منکر]] و تأکید بر اهمیت این وظیفه اسلامی، وظیفه علما و لزوم قیام آنان در مقابل ستمگران و نیز زیان‌های سکوت عالمان در مقابل زورگویان را گوشزد کرد.{{مدرک}}


===واکنش به خلافت یزید===
طبق پاره‌ای از گزارش‌ها امام حسین(ع) با خبردار شدن از توطئه‌ای که برای کشتن او در مکه طراحی شده بود، برای حفظ حرمت مکه، این شهر را به سمت عراق ترک کرد.<ref>ابن سعد، الطبقات الكبرى، ۱۴۱۸، ج۱۰، ص۴۵۰؛ ابن‌کثیر، البدایة و النهایة، دار الفكر، ج۸، ص۱۵۹ و ۱۶۱.</ref>
پس از مرگ معاویه در [[۱۵ رجب]] [[سال ۶۰ هجری قمری| ۶۰ق]]، [[یزید]] به حکومت رسید<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۵۵؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۳۹۹، ج۲، ص۳۲.</ref> و تصمیم گرفت از چند تن از بزرگانی که ولایتعهدی او را نپذیرفته بودند، از جمله حسین بن علی، به زور [[بیعت]] بگیرد،<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷، ج۵، ص۳۳۸.</ref> ولی حسین(ع) از بیعت خودداری کرد<ref>ابومخنف، مقتل‌الحسین، مطبعة العلمیه، ص۵؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳، ج۲، ص۳۳.</ref> و همراه خانواده و یارانش در [[۲۸ رجب]]، [[مدینه]] را به قصد [[مکه]] ترک کرد.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۶۰؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳، ج۲، ص۳۴.</ref>


او در مکه با استقبال مردم مکه و [[عمره|عمره‌گزاران]] روبرو شد<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۵۶؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۶.</ref> و بیش از چهار ماه (از [[۳ شعبان]] تا [[۸ ذی‌الحجه]]) در این شهر اقامت گزید.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۶۶.</ref> در این مدت [[شیعیان]] کوفه که از بیعت نکردن سومین امام خود با خبر شده بودند، [[نامه‌های کوفیان به امام حسین(ع)|نامه‌هایی]] برای او نوشتند و به [[کوفه]] دعوتش کردند.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۵۷-۱۵۹؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۶-۳۸.</ref> حسین بن علی برای اطمینان از همدلی مردم کوفه و جدیت دعوت‌شان، [[مسلم بن عقیل]] را به کوفه فرستاد تا اوضاع را به او گزارش کند، مسلم پس از مشاهده استقبال و بیعت مردم، امام حسین را به کوفه فراخواند<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۴۱.</ref> و او نیز همراه خانواده و یارانش در [[۸ ذی‌الحجه|هشتم ذی حجه]] از مکه به سمت کوفه حرکت کرد.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷، ج۳، ص۱۶۰؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۶۶.</ref>
{{همچنین ببینید|فعالیت‌های سیاسی امام حسین(ع) قبل از قیام}}


از برخی گزارش‌ها برمی‌آید که امام حسین از وجود توطئه‌ای برای کشتن او در مکه باخبر شده بود و از این رو برای آنکه حرمت مکه حفظ شود، از این شهر خارج شد و به سمت [[عراق]] رفت.<ref>ابن سعد، الطبقات الكبرى، ۱۴۱۸، ج۱۰، ص۴۵۰؛ ابن‌کثیر، البدایة و النهایة، دار الفكر، ج۸، ص۱۵۹ و ۱۶۱.</ref>
=== واقعه کربلا ===
واقعه کربلا در پی خودداری امام حسین(ع) از [[بیعت]] با [[یزید]] رخ داد. حسین(ع) به دعوت [[کوفیان]]، همراه خانواده و یارانش به سوی کوفه حرکت کرد؛ اما در منطقه‌ای به نام [[ذو حسم]] با سپاهی به فرماندهی [[حر بن یزید ریاحی]] رو به رو گردید و مجبور شد مسیر حرکت خود را تغییر دهد.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۰۸،ابن مسکویه، تجارب الامم، ۱۳۷۹، ج۲، ص۶۷؛ ابن اثیر، الکامل، ۱۹۶۵، ج۴، ص۵۱.</ref>


==واقعه کربلا==
کاروان امام در روز [[۲ محرم|دوم محرم]]‌ به کربلا رسید<ref>ابن اعثم الکوفی، الفتوح، ۱۹۹۱م، ج۵، ص۸۳؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۰۹؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۸۴؛ ابن مسکویه، تجارب الامم، ۱۳۷۹، ج۲، ص۶۸.</ref> و در روز سوم محرم، لشکری از مردم [[کوفه]] به فرماندهی [[عمر بن سعد]] وارد [[کربلا]] شد.<ref>دینوری، الاخبار الطوال، ۱۳۶۸، ص۲۵۳؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۱۷۶؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۰۹؛ ابن اثیر، الکامل، ۱۹۶۵م، ج۴، ص۵۲.</ref> بنابر گزارشات تاریخی چند مذاکره بین حسین بن علی و عمر سعد انجام شد؛<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۱۴؛ ابن‌ مسکویه، تجارب‌الامم، ۱۳۷۹، ج۲، ص۷۱.</ref> اما ابن زیاد جز به [[بیعت]] حسین(ع) با یزید یا جنگ راضی نشد.<ref>بلاذری، انساب‌الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۸۲؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۱۴؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۸۸.</ref>
{{اصلی|واقعه کربلا}}
واقعه کربلا که به [[شهادت]] حسین بن علی(ع) و یارانش انجامید، مهم‌ترین بخش از زندگینامه او به شمار می‌آید. بر پایه برخی گزارش‌ها، امام حسین(ع) پیش از حرکت به سوی عراق، از شهادت خود آگاه بوده است.{{یادداشت|در کتاب [[لهوف]] آمده است امام حسین پیش از حرکت به سوی [[عراق]]، [[رسول خدا(ص)]] را [در خواب] دید که به او فرمود:‌ «إنَّ اللَّهَ قَدْ شَاءَ أَنْ یَرَاکَ قَتِیلا» [[خدا]] خواسته است تو را کشته ببیند.(ابن طاوس، لهوف، ۱۳۴۸، ص۶۵.) نیز گزارش شده است که پیش از حرکت به سوی عراق خطبه‌ای خواند و گفت: گویا می‌بینم که گرگ‌های بیابان، بین نواویس و [[کربلا]]، مرا قطعه قطعه می‌کنند.(اربلی، كشف الغمة، ۱۴۲۱، ج۱، ص۵۷۳.)}} این واقعه در پی خودداری او از [[بیعت]] با [[یزید]] رخ داد. حسین(ع) که به دعوت [[کوفیان]]، همراه خانواده و یارانش به سوی این شهر حرکت کرده بود، در منطقه‌ای به نام [[ذو حسم]] با سپاهی به فرماندهی [[حر بن یزید ریاحی]] رو به رو گردید و مجبور شد مسیر حرکت خود را تغییر دهد.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۰۸،ابن مسکویه، تجارب الامم، ۱۳۷۹، ج۲، ص۶۷؛ ابن اثیر، الکامل، ۱۹۶۵، ج۴، ص۵۱.</ref>


به نقل بیشتر منابع، آنها روز [[۲ محرم|دوم محرم]]‌ به کربلا رسیدند<ref>ابن اعثم الکوفی، الفتوح، ۱۹۹۱م، ج۵، ص۸۳؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۰۹؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۸۴؛ ابن مسکویه، تجارب الامم، ۱۳۷۹، ج۲، ص۶۸.</ref> و فردای آن روز [[سپاه عمر بن سعد|سپاهی چهار هزار نفری]] از مردم [[کوفه]] به فرماندهی [[عمر بن سعد]] وارد [[کربلا]] شد.<ref>دینوری، الاخبار الطوال، ۱۳۶۸، ص۲۵۳؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۱۷۶؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۰۹؛ ابن اثیر، الکامل، ۱۹۶۵م، ج۴، ص۵۲.</ref> بنابر گزارشات تاریخی چند مذاکره بین حسین بن علی و عمر سعد انجام شد؛<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۱۴؛ ابن‌ مسکویه، تجارب‌الامم، ۱۳۷۹، ج۲، ص۷۱.</ref> اما ابن زیاد جز به [[بیعت]] حسین(ع) با یزید یا جنگ راضی نشد.<ref>بلاذری، انساب‌الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۸۲؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۱۴؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۸۸.</ref>
امام حسین(ع) در [[شب عاشورا]] پس از سخنرانی برای یارانش، بیعت را از آنان برداشت؛ اما آنان بر وفاداری و حمایت از او تأکید کردند.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۹۱-۹۴.</ref>


عصر [[روز تاسوعا]] سپاه عمر سعد آماده جنگ شد؛ ولی امام حسین آن شب را برای مناجات با خدا مهلت گرفت.<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۱۷؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۹۱.</ref> [[شب عاشورا]] برای یاران خود سخن گفت و بیعت از آنان برداشت و اجازه رفتن داد؛ ولی آنان بر وفاداری و حمایت از او تأکید کردند.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۹۱-۹۴.</ref>
جنگ در صبح [[روز عاشورا]] آغاز شد و پس از شهادت یاران و خویشاوندان امام(ع)،<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۴۶؛ ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، دارالمعرفه،‌ ص۸۰.</ref> خود نیز به میدان رفت و در عصرگاه همان روز شهادت رسید و [[شمر بن ذی‌الجوشن]]<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۱۲؛ خوارزمی، مقتل‌الحسین(ع)، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۴۱؛ طبرسی، اعلام‌الوری، ۱۳۹۰، ج۱، ص۴۶۹.</ref> و به نقلی [[سنان بن انس]]<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷، ج۵، ص۴۵۰-۴۵۳؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸، ج۶، ص۴۴۱؛ ابوالفرج اصفهانی، مقاتل‌الطالبین، دار المعرفة، ص۱۱۸؛ مسعودی، مروج‌الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۶۲.</ref> سر او را جدا کرد و در همان روز برای ابن زیاد فرستاده شد.<ref>بلاذری، انساب‌الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۴۱۱؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۵۶.</ref>


صبح [[روز عاشورا]] جنگ آغاز شد و تا ظهر بسیاری از یاران حسین(ع) به شهادت رسیدند.<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک،۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۲۹-۴۳۰.</ref> در طی جنگ، حر بن یزید از فرماندهان سپاه کوفه، به امام حسین پیوست.<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۲۷؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۹۹.</ref> پس از کشته شدن یاران، خویشانِ امام به میدان رفتند که اولین آنان، [[علی اکبر]] بود<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۴۶؛ ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، دارالمعرفه،‌ ص۸۰.</ref> و آنان نیز یکی پس از دیگری به شهادت رسیدند. سپس خود حسین بن علی(ع) به میدان رفت و عصرگاه روز دهم محرم به شهادت رسید و [[شمر بن ذی‌الجوشن]]<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۱۲؛ خوارزمی، مقتل‌الحسین(ع)، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۴۱؛ طبرسی، اعلام‌الوری، ۱۳۹۰، ج۱، ص۴۶۹.</ref> و به نقلی [[سنان بن انس]]<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷، ج۵، ص۴۵۰-۴۵۳؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸، ج۶، ص۴۴۱؛ ابوالفرج اصفهانی، مقاتل‌الطالبین، دار المعرفة، ص۱۱۸؛ مسعودی، مروج‌الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۶۲.</ref> سر او را جدا کرد. سر حسین بن علی همان روز برای ابن زیاد فرستاده شد.<ref>بلاذری، انساب‌الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۴۱۱؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۵۶.</ref>
{{همچنین ببینید|قاتل امام حسین(ع)}}


عمر سعد در اجرای فرمان ابن زیاد دستور داد چند اسب سوار بر بدن حسین(ع) تاختند و استخوان‌های او را درهم‌شکستند.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج‏۲، ص۱۱۳، بلاذری، انساب‌الاشراف، ج۳، ص۲۰۴؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۵۵؛ مسعودی، مروج‌الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۲۵۹.</ref>
اهل بیت امام حسین نیز پس از به اسارت درآمدن به [[کوفه]] و سپس [[شام]] فرستاده شدند.<ref>طبری، تاریخ‌ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۵۶.</ref>
زنان و کودکان و [[امام سجاد(ع)]] که آن روز بیمار بود، به اسیری گرفته و به [[کوفه]] و سپس [[شام]] فرستاده شدند.<ref>طبری، تاریخ‌ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۵۶.</ref>
پیکر امام حسین(ع) و حدود ۷۲ نفر<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷، ج۵، ص۴۵۵.</ref> از یارانش، روز [[۱۱ محرم|۱۱]]<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۵۵.</ref> یا [[۱۳ محرم]] توسط گروهی از [[بنی اسد]] و بنابر نقلی با حضور [[امام سجاد(ع)]] در همان محلِ شهادت به خاک سپرده شد.<ref>مقرم، مقتل الحسین، ۱۴۲۶ق، ص۳۳۵-۳۳۶.</ref>


=== دیدگاه‌ها و پیامدها===
{{همچنین ببینید|مدت اسارت اهل‌بیت(ع) پس از واقعه کربلا}}
{{اصلی|قیام امام حسین}}
درباره حرکت امام حسین(ع) از [[مدینه]] به [[مکه]] و از آنجا به طرف [[کوفه]] و جنگ با [[سپاه عمر بن سعد|سپاهیان عمر سعد]] در [[کربلا]]، دیدگاه‌های مختلفی وجود دارد. به گفته محمد اسفندیاری، [[عاشوراپژوهی|عاشوراپژوه]]، مشهورترین نظریه این است که هدف حسین بن علی(ع) از قیام، شهادت بوده است. این نظریه طرفداران بسیاری دارد، از جمله [[لطف‌الله صافی]]، [[مرتضی مطهری]]، [[سید محسن امین]] و [[علی شریعتی]].<ref>اسفندیاری، عاشوراشناسی، ۱۳۸۷، ص۱۵۷.</ref>
بر اساس دیدگاهی دیگر امام حسین برای تشکیل حکومت قیام کرد. از گذشتگان، [[سید مرتضی]]<ref>سید مرتضی، تنزیه الانبیاء، ۱۴۰۹ق، ص۲۲۷-۲۲۸.</ref> و از معاصرین [[نعمت الله صالحی نجف آبادی|صالحی نجف‌آبادی]] در کتاب [[شهید جاوید]] این دیدگاه را دارند.<ref>صالحی نجف‌آبادی، شهید جاوید، ۱۳۸۷، ص۱۵۷-۱۵۸.</ref> به گفته صحتی سردرودی افرادی مانند [[شیخ مفید]]، [[شیخ طوسی]]، [[سید بن طاووس]] و [[علامه مجلسی]] مخالف این دیدگاه‌اند.<ref>صحتی سردرودی، عاشوراپژوهی، ۱۳۸۵ش، ص۲۹۶-۲۹۹.</ref> برخی همچون شیخ [[علی‌پناه اشتهاردی]] نیز حرکت امام سوم شیعیان را نه به قصد قیام و پیکار، بلکه صرفاً برای حفظ جان دانسته‌اند.<ref>اشتهاردی، هفت ساله چرا صدا درآورد؟، ۱۳۹۱، ص۱۵۴.</ref>


قیام امام حسین(ع) بیداری گروه‌های بسیاری را در پی داشت و بلافاصله پس از شهادت او حرکت‌های انقلابی و اعتراضی آغاز شد و تا سالیان دراز ادامه یافت. اولین اعتراض، برخورد [[عبدالله بن عفیف]]<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷، ج۵، ص۴۵۸-۴۵۹؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۱۷.</ref> با [[ابن زیاد]] بود. [[قیام توابین]]، [[قیام مختار]]، [[قیام زید بن علی]] و [[قیام یحیی بن زید]] نیز از آن جمله است.{{مدرک}} همچنین در قیام [[سیاه جامگان]] به رهبری [[ابومسلم خراسانی]] علیه امویان از شعار [[یا لثارات الحسین]] نیز استفاده شد<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۹، ص۳۱۷.</ref> که این قیام به سقوط [[امویان]] انجامید.{{مدرک}} [[انقلاب اسلامی ایران]] نیز الهام گرفته از قیام امام حسین(ع) بود و به گفته [[امام خمینی]] «اگر این مجالس وعظ و خطابه و عزاداری و اجتماعات سوگواری نبود، کشور ما پیروز نمی‌شد. همه در تحت بیرق امام حسین - سلام الله علیه - قیام کردند.»<ref>[http://farsi.rouhollah.ir/library/sahifeh?volume=17&tid=22 خمینی، صحیفه نور، ۱۳۷۹ش، ج۱۷، ص۵۸.].</ref>{{یادداشت| بر اساس گزارش فردوست در خاطراتش، شاه پس از دیدن راهپیمایی مردم تهران در تاسوعا و عاشورا از ماندن در مملکت ناامید شده است.امام خمینی نیز در پیامش راهپیمایی این دو روز را تجدید عهد با امام حسین(ع) دانست. }}
[[دفن امام حسین(ع) و شهدای کربلا|دفن پیکر امام حسین(ع) و یارانش]] روز [[۱۱ محرم|۱۱]]<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۵۵.</ref> یا [[۱۳ محرم]] توسط گروهی از [[بنی اسد]] و بنابر نقلی با حضور [[امام سجاد(ع)]] در محلِ شهادت انجام شد.<ref>مقرم، مقتل الحسین، ۱۴۲۶ق، ص۳۳۵-۳۳۶.</ref>
در حوزه فرهنگ عمومی نیز مسلمانان و حتی پیروان دیگر ادیان، حسین بن علی(ع) را نماد و الگوی فداکاری، ستم‌ناپذیری، آزادی‌خواهی، پاسداری از ارزش‌ها و حق‌طلبی می دانند.<ref>[http://www.iwpeace.com/news/36736 «فرهنگ عاشورا فرامسلمانی است»، وبگاه مجمع جهانی صلح اسلامی.].</ref>


===در نگاه اهل سنت===
== هدف قیام ==
در میان اهل سنت دو دیدگاه درباره [[قیام امام حسین(ع)]] وجود دارد: دسته‌ای آن را نکوهش کرده و بسیاری نیز آن را ستوده‌اند. از جمله مخالفان، ابوبکر بن عربی،{{یادداشت|، ابوبکر محمد بن‌ عبدالله‌ بن‌ محمد بن‌ عبدالله‌ بن‌ احمد مَعافِری اشبیلی‌ (۴۶۸-۵۴۳ق‌. معروف به قاضی ابن عربی که غیر محی الدین عربی است.}} عالم قرن ششم اهل سنت در [[اندلس]] است که در صدد نکوهش اقدام حسین(ع) برآمده و گفته است که مردم به سبب شنیدن احادیثی از پیامبر (درباره جنگ با کسانی که بخواهند امت را متفرق کنند و نیز بر حذر داشتن از داخل شدن در فتنه ها)، با حسین جنگیدند.<ref>ابوبکر بن عربی، العواصم من القواصم، المکتبة السلفیة، ص۲۳۲.</ref>{{یادداشت| برخی بر این باورند که جمله منسوب به قاضی ابن عربی که حسین به حق یا شمشیر جدش کشته شد، تحریفی است در کلام او. https://fa.alkawthartv.ir/news/159588}} [[ابن تیمیه]] نیز معتقد است اقدام حسین بن علی(ع) نه تنها موجب اصلاح اوضاع نشد، بلکه به شر و فتنه انجامید.<ref>ابن تیمیه، منهاج السنة النبویة، ۱۴۰۶ق، ج۴، ص۵۳۰-۵۳۱.</ref>
درباره هدف امام حسین(ع) از قیام دیدگاه‌های مختلفی وجود دارد. برخی چون [[لطف‌الله صافی]]، [[مرتضی مطهری]]، [[سید محسن امین]] و [[علی شریعتی]] هدف حسین بن علی(ع) از قیام را شهادت دانسته‌اند.<ref>اسفندیاری، عاشوراشناسی، ۱۳۸۷، ص۱۵۷.</ref>
{{شعر۲|عرض=40|تراز=چپ|رنگ بالا=F5F5DC |رنگ پایین=|شکل بندی اشعار=|خط اول=<small>[[اقبال لاهوری]]:</small>
|تا قیامت قطع استبداد کرد
|موج خون او چمن ایجاد کرد
|مدعایش سلطنت بودی اگر
|خود نکردی با چنین سامان سفر
|رمز قرآن از حسین آموختیم
|زآتش او شعله‌ها افروختیم<ref>[https://ganjoor.net/iqbal/romooz-bikhodi/sh13/ لاهوری، «در معنی حریت اسلامیه و سرحادثه کربلا»، وبگاه گنجور.].</ref>
}}
در طرف مقابل، [[ابن‌خلدون]]، مورخ قرن نهم اهل سنت در اندلس، به سخن ابن‌عربی واکنش نشان داده و با تأکید بر شرط بودن وجودِ [[امام]] عادل برای جنگ با ستمکاران، حسین(ع) را عادل‌ترین فرد در زمان خود برای این جنگ برشمرده<ref>ابن‌خلدون، تاریخ ابن‌خلدون، دار احیاء التراث العربی، ج۱، ص۲۱۷.</ref> و گفته است که وقتی فاسق بودن [[یزید]] بر همگان آشکار شد، حسین بر خود [[واجب]] دید که علیه او قیام کند، چون خود را دارای اهلیت و قدرت برای این کار می‌دانست.<ref>ابن‌خلدون، تاریخ ابن‌خلدون، دار احیاء التراث العربی، ج۱، ص۲۱۶.</ref> شهاب‌الدین آلوسی از عالمان اهل سنت در قرن سیزدهم قمری نیز در کتاب روح المعانی، زبان به نفرین ابن‌عربی گشوده و این سخن او را دروغ و تهمتی بزرگ شمرده است.<ref>آلوسی، روح‌المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۳، ص۲۲۸.</ref>


عباس محمود عقاد، نویسنده و ادیب مصری در قرن چهاردهم قمری و مؤلف کتاب «ابوالشهداء: الحسین بن علی» نوشته است که اوضاع در زمان یزید به حدی رسیده بود که جز [[شهادت]] آن را علاج نمی‌کرد.<ref>عقاد، ابوالشهداء، ۱۴۲۹ق، ص۲۰۷.</ref> وی معتقد است که چنین قیامی تنها از سوی انسان‌هایی نادر رقم می‌خورد که برای این کار ساخته شده‌اند و نمی‌توان حرکت آنان را با دیگران مقایسه کرد؛ چرا که اینان گونه‌ای دیگر می‌فهمند و چیزی دیگر می‌طلبند.<ref>عقاد، ابوالشهداء، ۱۴۲۹ق، ص۱۴۱.</ref> [[طه حسین]]، نویسنده [[اهل سنت]]، معتقد است [[بیعت]] نکردن حسین از سر عناد و لجبازی نبود؛ چرا که می‌دانست اگر با [[یزید]] بیعت کند، به وجدانش خیانت کرده و با دین خود مخالفت ورزیده است، زیرا از نظر او بیعت با یزید [[گناه]] بود.<ref>طه حسین، علی و بنوه، دارالمعارف، ص۲۳۹.</ref>
[[سید مرتضی]]<ref>سید مرتضی، تنزیه الانبیاء، ۱۴۰۹ق، ص۲۲۷-۲۲۸.</ref> و معاصرینی چون [[نعمت الله صالحی نجف آبادی|صالحی نجف‌آبادی]] هدف امام از قیام را تشکیل حکومت عنوان کرده‌اند.<ref>صالحی نجف‌آبادی، شهید جاوید، ۱۳۸۷، ص۱۵۷-۱۵۸.</ref> چنانکه پیرامون هدف امام نظرات دیگری چون حفظ جان نیز ذکر شده است.<ref>اشتهاردی، هفت ساله چرا صدا درآورد؟، ۱۳۹۱، ص۱۵۴.</ref>


عمر فروخ نیز با تأکید بر اینکه سکوت در برابر [[ظلم]] به هیچ وجه جایز نیست، معتقد است ما مسلمانان امروزه نیاز داریم که «حسینی» در میان ما قیام کند و ما را به راه درست در دفاع از حق رهنمون سازد.<ref>فروخ، تجدید فی المسلمین لا فی الإسلام، دار الكتاب العربی، ص۱۵۲.</ref>
{{همچنین ببینید|قیام عاشورا حرکتی الهی یا به خواست مردم|آگاهی امام حسین(ع) از سرانجام قیام}}


==ویژگی‌ها و فضایل==
== واکنش شیعیان ==
{{اصلی|اهل بیت(ع)|اصحاب کسا|مباهله|آیه تطهیر}}
قیام امام حسین(ع) و شهادت او واکنش‌های زیادی را درپی داشت و تا سالیان متمادی منجر به حرکت‌های انقلابی و اعتراضی چون [[قیام توابین]]، [[قیام مختار]]، [[قیام زید بن علی]] و [[قیام یحیی بن زید]] شد.
::'''اوصاف ظاهری'''
در بیشتر منابع حدیثی، تاریخی و رجالی، از شباهت حسین(ع) به [[پیامبر اکرم(ص)]] سخن گفته شده<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۴۲، ۴۵۳؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳، ج۲، ص۲۷؛ طبرانی، المعجم الکبیر، دارالنشر، ج۳، ص۹۵.</ref> و در روایتی شبیه‌ترین فرد به ایشان دانسته شده است.<ref>احمد بن حنبل، المسند، دارصادر، ج۳، ص۲۶۱؛ ترمذی، سنن الترمذی، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۳۲۵.</ref>
درباره او گفته‌اند گاه لباسی از خز بر تن می‌کرد یا عمامه‌ای از خز بر سر می‌گذاشت<ref>طبرانی، المعجم الکبیر، دارالنشر، ج۳، ص۱۰۱.</ref> و موی سر و محاسن خود را خضاب می‌کرد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸، ج۶، ص۴۱۹-۴۲۲؛ ابن ابی‌شیبه، المصنَّف، ۱۴۰۹ق، ج۶، ص۳ و ۱۵.</ref>
[[پرونده:سید شباب.jpg|220px|بندانگشتی|عبارت «السلام علیک یا سید شباب اهل الجنة» بر فراز یکی از درب‌های [[حرم امام حسین(ع)]]]]
::'''از زبان پیامبر'''
روایات متعددی از پیامبر(ص) در فضائل او نقل شده است از جمله:
* [[حسنین|حسن و حسین]] سرور جوانان بهشت‌اند.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۷؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳، ج۲، ص۲۷.</ref>
* بر سمت راست [[عرش]] نوشته است «حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است». {{یادداشت|إِنَّ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ فِی السَّمَاءِ أَکْبَرُ مِنْهُ فِی الْأَرْضِ فَإِنَّهُ مَکْتُوبٌ عَنْ یَمِینِ الْعَرْشِ مِصْبَاحٌ هَادٍ وَ سَفِینَةُ نَجَاةٍ. (شیخ صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۵، ج۱، ص۲۶۵.) این روایت در منابع متاخر نقل به معنا شده و با اندک تفاوت لفظی نسبت به اصل روایت به صورت «إنَّ الحُسَینَ مِصباحُ الهُدی وَ سَفینَةُ النَّجاةِ.» معروف شده است.}}
*حسین از من است و من از حسین هستم.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۴۲؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸ق، ج۱۰، ص۳۸۵.</ref>
* هر کس این دو (حسن و حسین) را دوست بدارد مرا دوست داشته و هر که با آنان دشمنی ورزد با من دشمنی نموده است.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸ق، ج۱۰، ص۲۶۶؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۳، ص۱۹۸و۱۹۹؛ اربلی، کشف الغمه، ۱۴۲۱ق، ج۱، ص۶۰۲.</ref>


::'''پیش‌گویی شهادت'''
همچنین در قیام [[سیاه جامگان]] به رهبری [[ابومسلم خراسانی]] که منجر به سقوط امویان شد از شعار [[یا لثارات الحسین]] استفاده شد.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۹، ص۳۱۷.</ref> [[انقلاب اسلامی ایران]] نیز الهام گرفته از قیام امام حسین(ع) دانسته شده است<ref>[http://farsi.rouhollah.ir/library/sahifeh?volume=17&tid=22 خمینی، صحیفه نور، ۱۳۷۹ش، ج۱۷، ص۵۸.].</ref>
روایات فراوانی درباره پیشگویی شهادت حسین بن علی(ع) وجود دارد<ref>ری‌شهری، دانشنامه امام حسین، ۱۳۸۸ش، ج۳، ص۱۶۶-۳.۱۷.</ref> از جمله در [[حدیث لوح]] به نقل از پیامبر(ص) آمده است خداوند حسین را به [[شهادت]] گرامی داشته و او را برترین شهیدان قرار داده است.<ref>کلینی، الکافی،۱۳۶۲، ج۱، ص۵۲۸؛ شیخ طوسی، الغیبة، ۱۴۱۱، ص۱۴۵.</ref>
[[علامه مجلسی|مجلسی]] در جلد ۴۴ [[بحارالانوار]]، باب ۳۰، روایاتی نقل کرده است درباره اینکه خداوند خبر شهادت حسین(ع) را به برخی از پیامبرانش از جمله [[آدم]]، [[نوح]]، [[ابراهیم]]، [[زکریا]] و [[محمد(ص)]] داده و آنها بر او گریسته‌اند.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۳۶۳ش، ج۴۴، ص۲۲۳-۲۴۹.</ref>  
همچنین نقل شده است [[امیرالمومنین(ع)]] در راه [[صفین]]، وقتی به [[کربلا]] رسید، با انگشت جایی را نشان داد و گفت: اینجا محل ریخته شدن خون‌هایشان است.<ref>منقری، وقعة صفین، ۱۴۰۳، ص۱۴۲.</ref>بر اساس گزارش [[شیخ صدوق]] در [[ الامالی (شیخ صدوق) |امالی]] حضرت قدری از خاک سرزمین کربلا را برداشت و بویید و فرمود: عجب خاكى هستى كه گروه‏‌هائى از تو بدون حساب داخل بهشت خواهند شد!{{یادداشت| واها لك أيتها التربة، ليحشرن منك أقوام يدخلون الجنة بغير حساب.}} <ref>الشيخ الصدوق، الأمالي، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱۹۹.</ref>


::'''کرامت‌ها و اعجازگونه‌ها'''
=== قیام امام در نگاه اهل‌سنت ===
در برخی روایات ویژگی‌هایی متمایز برای امام حسین برشمرده شده از جمله اینکه اعجازگونه از انگشت [[پیامبر(ص)]] شیر نوشیده<ref>کلینی، الکافی، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۴۶۵.</ref> و فرشته‌ای شکسته‌بال به نام [[فطرس]] به برکت او نجات یافته و از آن پس، مامورِ رساندن سلام [[زیارت|زائران]]، به او شده است.<ref>ابن قولویه، کامل الزیارات، ۱۳۵۶ق، ص۶۶.</ref>
در میان اهل سنت دو دیدگاه درباره [[قیام امام حسین(ع)]] وجود دارد: دسته‌ای آن را نکوهش کرده و بسیاری نیز آن را ستوده‌اند.
نیز در روایات آمده است که خداوند شفا را در [[تربت]] حسین(ع) و [[استجابت دعا]] را کنار قبر او (زیر قبّه او) قرار داده است.<ref>ابن شهرآشوب، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۸۲؛ مجلسی، بحارالأنوار، ۱۳۶۳ش، ج۹۸، ص۶۹.</ref>
در کتاب [[الخصائص الحسینیة]] بیش از سیصد ویژگی اختصاصی برای امام حسین برشمرده شده است.<ref>شوشتری، الخصائص الحسینیة، شریف رضی، ص۲۰.</ref>


::'''خصوصیات اخلاقی'''
[[ابن‌خلدون]]، مورخ قرن نهم اهل سنت با تأکید بر شرط بودن وجودِ [[امام]] عادل برای جنگ با ستمکاران، حسین(ع) را عادل‌ترین فرد برای این جنگ برشمرده<ref>ابن‌خلدون، تاریخ ابن‌خلدون، دار احیاء التراث العربی، ج۱، ص۲۱۷.</ref> و گفته است که وقتی فاسق بودن [[یزید]] بر همگان آشکار شد، حسین بر خود [[واجب]] دید که علیه او قیام کند، چون خود را دارای اهلیت و قدرت برای این کار می‌دانست.<ref>ابن‌خلدون، تاریخ ابن‌خلدون، دار احیاء التراث العربی، ج۱، ص۲۱۶.</ref> شهاب‌الدین آلوسی از عالمان اهل سنت در قرن سیزدهم قمری نیز در کتاب روح المعانی، ابن‌عربی را که به مذمت امام پرداخته بود، مورد نقد و نفرین قرار داده و سخن او مبنی بر شر و فتنه بودن قیام و عدم اصلاح اوضاع را دروغ و تهمتی بزرگ شمرده است.<ref>آلوسی، روح‌المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۳، ص۲۲۸.</ref>
وی با مسکینان می‌نشست، دعوت آنان را می‌پذیرفت و با آنان غذا می‌خورد و آنان را به خانه خود دعوت می‌کرد و آنچه در منزل داشت از ایشان دریغ نمی‌کرد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸ق، ج۱۰، ص۴۱۱؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۴، ص۱۸۱.</ref> روزی نیازمندی از او درخواست کمک کرد. امام که در حال [[نماز]] بود، نمازش را کوتاه کرد و هر چه داشت، به او داد.<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۴، ص۱۸۵.</ref>


او غلامان و [[کنیز]]انش را در قبال خوش رفتاری‌شان آزاد می‌کرد. گفته‌اند کنیزی را که [[معاویه]] همراه با اموال و لباس‌های فراوان برایش هدیه فرستاده بود، در برابر خواندنِ [[آیات|آیاتی]] از [[قرآن]] و سرودن شعری درباره فنای دنیا و مرگ انسان‌ها آزاد کرد و آن اموال را به او بخشید.<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۷۰، ص۱۹۶ـ۱۹۷؛ نیز نگاه کنید به: ابن حزم، المُحَلّی، دارالفکر، ج۸، ص۵۱۵؛ اربلی، کشف الغمه، ۱۴۲۶ق، ج۲، ص۴۷۶.</ref> همچنین روزی کنیزی دسته گلی تقدیم او کرد. ایشان آن کنیز را آزاد کرد. گفتند تنها برای یک دسته گل او را آزاد کردی؟ امام حسین(ع) با استناد به آیه «و اذا حیّیتم بتحیّة فحیّوا بأحسن منها أو ردّوها» ترجمه:هرگاه به شما تحیّت گویند، پاسخ آن را بهتر از آن بدهید؛ یا (لااقل) به همان گونه پاسخ گویید. <ref>سوره نساء، آیه ۸۶.</ref> گفت: [[خدا]] این گونه ما را ادب آموخته است.<ref>اربلی، کشف الغمة، ۱۴۲۱ق، ج۱، ص۵۷۵.</ref>
عباس محمود عقاد، نویسنده و ادیب مصری در قرن چهاردهم قمری و مؤلف کتاب «ابوالشهداء: الحسین بن علی» نوشته است که اوضاع در زمان یزید به حدی رسیده بود که جز [[شهادت]] آن را علاج نمی‌کرد.<ref>عقاد، ابوالشهداء، ۱۴۲۹ق، ص۲۰۷.</ref> وی معتقد است که چنین قیامی تنها از سوی انسان‌هایی نادر رقم می‌خورد که برای این کار ساخته شده‌اند و نمی‌توان حرکت آنان را با دیگران مقایسه کرد؛ چرا که اینان گونه‌ای دیگر می‌فهمند و چیزی دیگر می‌طلبند.<ref>عقاد، ابوالشهداء، ۱۴۲۹ق، ص۱۴۱.</ref> [[طه حسین]]، نویسنده [[اهل سنت]]، معتقد است [[بیعت]] نکردن حسین از سر عناد و لجبازی نبود؛ چرا که می‌دانست اگر با [[یزید]] بیعت کند، به وجدانش خیانت کرده و با دین خود مخالفت ورزیده است، زیرا از نظر او بیعت با یزید [[گناه]] بود.<ref>طه حسین، علی و بنوه، دارالمعارف، ص۲۳۹.</ref>


امام حسین(ع) بسیار بخشنده بود و به گشاده‌دستی شناخته می‌شد<ref>محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام حسین، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۱۱۴-۱۱۸.</ref> اما در بخشش‌هایش نیز سعی داشت به [[امام حسن(ع)]] احترام گذارد و مقداری کمتر از برادر به دیگران کمک می‌کرد.<ref>شیخ صدوق، الخصال، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۱۳۵.</ref>
عمر فروخ نیز با تأکید بر اینکه سکوت در برابر [[ظلم]] به هیچ وجه جایز نیست، معتقد است ما مسلمانان امروزه نیاز داریم که «حسینی» در میان ما قیام کند و ما را به راه درست در دفاع از حق رهنمون سازد.<ref>فروخ، تجدید فی المسلمین لا فی الإسلام، دار الكتاب العربی، ص۱۵۲.</ref>
در منابع آمده است وی ۲۵ بار پیاده به [[حج]] رفت.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸، ج۱۰، ص۴۰۱؛ ابن عبدالبرّ، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۹۷.</ref>


==سوگواری و زیارت==
== سوگواری شیعیان ==
{{اصلی| سوگواری محرم}}
[[شیعیان]] و حتی غیرشیعیان در [[ماه محرم]]، برای امام حسین و [[شهیدان کربلا]] سوگواری می‌کنند. شیعیان برای این سوگواری آیین‌هایی دارند که رایج‌ترین آنها [[روضه‌خوانی]]، [[سینه‌زنی]]، [[تعزیه]] و خواندن [[زیارتنامه|زیارتنامه‌هایی]] مانند [[زیارت عاشورا]]، [[زیارت وارث]] و [[زیارت ناحیه مقدسه]] به صورت فردی و گروهی است.<ref>نگاه کنید به: [http://fa.abna24.com/news/%D8%A7%D8%AE%D8%A8%D8%A7%D8%B1-%D8%A2%D8%B3%DB%8C%D8%A7%DB%8C-%D8%B4%D8%B1%D9%82%DB%8C/%D8%B9%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%85%D8%A7%D9%87-%D9%85%D8%AD%D8%B1%D9%85-%D8%AF%D8%B1-%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AC%D9%86%D9%88%D8%A8-%D8%B4%D8%B1%D9%82%DB%8C-%D8%A2%D8%B3%DB%8C%D8%A7-%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%B4%D9%88%D8%AF_725804.html «عزاداری ماه محرم در کشورهای جنوب شرقی آسیا برگزار می‌شود»، خبرگزاری ابنا]؛ [http://www.beytoote.com/art/city-country/different-cities2-muharram.html «آداب و رسوم مردم شهرهای مختلف ایران در ماه محرم»، وبگاه بیتوته.].</ref>
[[شیعیان]] (و گاه غیرشیعیان) در [[ماه محرم]]، برای امام حسین و [[شهیدان کربلا]] سوگواری می‌کنند. شیعیان برای این سوگواری آیین‌هایی دارند که رایج‌ترین آنها [[روضه‌خوانی]]، [[سینه‌زنی]]، [[تعزیه]]، [[شمایل کشی]] و خواندن [[زیارتنامه|زیارتنامه‌هایی]] مانند [[زیارت عاشورا]]، [[زیارت وارث]] و [[زیارت ناحیه مقدسه]] به صورت فردی و گروهی است.<ref>نگاه کنید به: [http://fa.abna24.com/news/%D8%A7%D8%AE%D8%A8%D8%A7%D8%B1-%D8%A2%D8%B3%DB%8C%D8%A7%DB%8C-%D8%B4%D8%B1%D9%82%DB%8C/%D8%B9%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%85%D8%A7%D9%87-%D9%85%D8%AD%D8%B1%D9%85-%D8%AF%D8%B1-%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AC%D9%86%D9%88%D8%A8-%D8%B4%D8%B1%D9%82%DB%8C-%D8%A2%D8%B3%DB%8C%D8%A7-%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%B4%D9%88%D8%AF_725804.html «عزاداری ماه محرم در کشورهای جنوب شرقی آسیا برگزار می‌شود»، خبرگزاری ابنا]؛ [http://www.beytoote.com/art/city-country/different-cities2-muharram.html «آداب و رسوم مردم شهرهای مختلف ایران در ماه محرم»، وبگاه بیتوته.].</ref>


سوگواری بر امام حسین(ع) از نخستین روزهای پس از عاشورا آغاز شد<ref>بلاذری، انساب‌الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۲۰۶.</ref> و بنابر نقلی، هنگام حضور [[اسیران کربلا]] در [[شام]]، زنان [[بنی هاشم]] چند روز با پوشیدن لباس سیاه، به عزاداری پرداختند.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۳۶۳ش، ج۴۵، ص۱۹۶.</ref> پس از روی کار آمدن دولت‌های شیعی و برداشته شدن فشار از [[شیعیان]]، سوگواری جنبه رسمی پیدا کرد.<ref>آئینه‌وند، سنت عزاداری و منقبت‌خوانی، ۱۳۸۶ش، ص۶۵-۶۶ به نقل از ابن‌کثیر، البدایه و النهایه، ج۱۱، ص۱۸۳؛ ابن جوزی، المنتظم، ۱۹۹۲م، ج۷، ص۱۵.</ref>
سوگواری بر امام حسین(ع) از نخستین روزهای پس از عاشورا آغاز شد<ref>بلاذری، انساب‌الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۲۰۶.</ref> و بنابر نقلی، هنگام حضور [[اسیران کربلا]] در [[شام]]، زنان [[بنی هاشم]] چند روز با پوشیدن لباس سیاه، به عزاداری پرداختند.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۳۶۳ش، ج۴۵، ص۱۹۶.</ref> پس از روی کار آمدن دولت‌های شیعی و برداشته شدن فشار از [[شیعیان]]، سوگواری جنبه رسمی پیدا کرد.<ref>آئینه‌وند، سنت عزاداری و منقبت‌خوانی، ۱۳۸۶ش، ص۶۵-۶۶ به نقل از ابن‌کثیر، البدایه و النهایه، ج۱۱، ص۱۸۳؛ ابن جوزی، المنتظم، ۱۹۹۲م، ج۷، ص۱۵.</ref>


بنابر گزارش‌های تاریخی و حدیثی، [[امامان شیعه]] به عزاداری و [[بکاء#گریه در عزای امام حسین(ع)|گریه در عزای]] حسین بن علی اهمیت ویژه می‌دادند و شیعیان را به این امر و زنده نگاه‌داشتن یاد عاشورا سفارش می‌کردند.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۳۶۳ش، ج۴۴، باب۳۴، ص۲۷۸-۲۹۶.</ref>
بنابر گزارش‌های تاریخی و حدیثی، [[امامان شیعه]] به عزاداری و [[بکاء#گریه در عزای امام حسین(ع)|گریه در عزای]] حسین بن علی اهمیت ویژه می‌دادند و شیعیان را به این امر و زنده نگاه‌داشتن یاد عاشورا سفارش می‌کردند.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۳۶۳ش، ج۴۴، باب۳۴، ص۲۷۸-۲۹۶.</ref>
* '''زیارت امام حسین'''
 
{{اصلی|زیارت امام حسین (ع)}}
{{همچنین ببینید|سیر تحول عزاداری|جزع و فزع در عزاداری برای امام حسین(ع)|عزاداری امامان شیعه بر امام حسین(ع)}}
== حرم و حائر حسینی==
بر اساس گزارش‌های موجود، نخستین بنا بر مرقد حسین بن علی(ع) در زمان [[مختار ثقفی]] و به دستور او ساخته شد و از آن تاریخ تا کنون نیز بنای حرم بارها تجدید و توسعه یافته است.<ref>آل طعمه، کربلا و حرم‌های مطهر، مشعر، ص۸۹-۱۱۲.</ref> حرم امام حسین(ع) چند بار به دست برخی [[بنی عباس|خلفای عباسی]]<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، دارالمعرفة، ص۴۷۷.</ref> و [[وهابیت]]<ref>جمعی از نویسندگان، نگاهی نو به جریان عاشورا، ۱۳۸۷ش، ص۴۲۵.</ref> تخریب گردید؛ از جمله [[متوکل عباسی]] دستور داد زمین حائر را شخم بزنند و بر مقبره آب ببندند.<ref>شیخ طوسی، الامالی، ۱۴۱۴ق، ص۳۲۷؛ ابن شهرآشوب، المناقب، ۱۳۷۹، ج۲، ص۲۱۱.</ref>
 
محدوده مرقد امام حسین(ع) [[حائر حسینی]] نامیده می‌شود. محدوده حائر دارای فضیلت و احکام [[فقه|فقهی]] خاصی است و مسافر می‌تواند [[نماز مسافر|نماز خود]]‌ را در آن کامل بخواند.<ref>طباطبائی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۱۶۴.</ref> درباره مساحت دقیق حائر چند نظر وجود دارد و حداقلِ آن را، محدوده‌ای به شعاع ۱۱متر از قبر امام حسین گفته‌اند که بالاترین درجه فضیلت را دارد.<ref>کلیدار، تاریخ کربلاء و حائرالحسین(ع)، ۱۳۷۶، ص۵۱و۵۲ و ۵۸ـ۶۰.</ref>
== زیارت امام حسین(ع) ==
در روایات [[معصومان]] بر [[زیارت امام حسین(ع)]] تأکید فراوان شده و یکی از برترین و پرفضیلت‌ترین اعمال شمرده شده است <ref>مؤسسه امام هادی(ع)، جامع زیارات المعصومین، ۱۳۸۹، ج۳، ص۳۶-۶۹.</ref> و بنابر دسته‌ای از روایات، [[ثواب]] آن برابر با [[حج]] و [[عمره]] است.<ref>ابن قولویه، کامل الزیارات، ۱۳۵۶، ص۱۵۸-۱۶۱.</ref>
در روایات [[معصومان]] بر [[زیارت امام حسین(ع)]] تأکید فراوان شده و یکی از برترین و پرفضیلت‌ترین اعمال شمرده شده است <ref>مؤسسه امام هادی(ع)، جامع زیارات المعصومین، ۱۳۸۹، ج۳، ص۳۶-۶۹.</ref> و بنابر دسته‌ای از روایات، [[ثواب]] آن برابر با [[حج]] و [[عمره]] است.<ref>ابن قولویه، کامل الزیارات، ۱۳۵۶، ص۱۵۸-۱۶۱.</ref>


خط ۲۰۷: خط ۱۴۰:


=== اربعین حسینی ===
=== اربعین حسینی ===
{{اصلی| اربعین حسینی|زیارت اربعین|راهپیمایی اربعین}}
{{نوشتار اصلی|اربعین حسینی}}
چهل روز بعد از شهادت امام حسین(ع) که '''اربعین حسینی''' یا '''[[روز اربعین]]''' نامیده می‌شود، بسیاری از شیعیان به [[زیارت]] مزار امام حسین(ع) می‌روند. طبق نقل‌های تاریخی [[جابر بن عبدالله انصاری]]، در این روز به‌عنوان اولین زائر<ref>شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ۱۴۱۱، ص۷۸۷.</ref> بر سر مزار امام حسین(ع) حاضر شده است. بنابر نقل [[لهوف]]، [[اسیران کربلا]] نیز در همان سال ۶۱ق و در مسیر بازگشت از [[شام]] به [[مدینه]]، در روز اربعین به زیارت شهدای کربلا رفته‌اند.<ref>ابن طاووس، اللهوف، ۱۴۱۴ق، ص۲۲۵.</ref>
چهل روز بعد از شهادت امام حسین(ع) که '''اربعین حسینی''' یا '''[[روز اربعین]]''' نامیده می‌شود، بسیاری از شیعیان به [[زیارت]] مزار امام حسین(ع) می‌روند. طبق نقل‌های تاریخی [[جابر بن عبدالله انصاری]]، در این روز به‌عنوان اولین زائر<ref>شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ۱۴۱۱، ص۷۸۷.</ref> بر سر مزار امام حسین(ع) حاضر شده است. بنابر نقل [[لهوف]]، [[اسیران کربلا]] نیز در همان سال ۶۱ق و در مسیر بازگشت از [[شام]] به [[مدینه]]، در روز اربعین به زیارت شهدای کربلا رفته‌اند.<ref>ابن طاووس، اللهوف، ۱۴۱۴ق، ص۲۲۵.</ref>


توصیه به [[زیارت اربعین]] سبب شده شیعیان، به ویژه ساکنان [[عراق]]، همه‌ساله از نقاط مختلف به سوی [[کربلا]] حرکت کنند. این حرکت که غالباً پیاده انجام می‌شود، از پرجمعیت‌ترین راهپیمایی‌ها در جهان است. بنابر گزارش منابع خبری، در سال ۱۳۹۸ش. بیش از ۱۸ میلیون زائر در این مراسم شرکت کردند.<ref>[https://www.irna.ir/news/83522637/ «آمار زائران اربعین امسال از مرز ۱۸ میلیون گذشت»، خبرگزاری جمهوری اسلامی.].</ref>
توصیه به [[زیارت اربعین]] سبب شده شیعیان، به ویژه ساکنان [[عراق]]، همه‌ساله از نقاط مختلف به سوی [[کربلا]] حرکت کنند. این حرکت که غالباً پیاده انجام می‌شود، از پرجمعیت‌ترین راهپیمایی‌ها در جهان است. بنابر گزارش منابع خبری، در سال ۱۳۹۸ش. بیش از ۱۸ میلیون زائر در این مراسم شرکت کردند.<ref>[https://www.irna.ir/news/83522637/ «آمار زائران اربعین امسال از مرز ۱۸ میلیون گذشت»، خبرگزاری جمهوری اسلامی.].</ref>
==روایات امام حسین==
در منابع متعدد حدیثی و تاریخی، به سخنان،<ref>معهد تحقیقات باقرالعلوم(ع)، موسوعة کلمات الامام الحسین، ۱۴۱۶ق، مقدمه، صفحه ز.</ref> [[دعا|دعاها]]، <ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۳۶۳ش، ج۹۵، ص۲۱۴.</ref> نامه‌ها،<ref>میانجی، مکاتیب الائمة، ۱۴۲۶ق، ج۳، ص۸۳-۱۵۶.</ref> اشعار،<ref>کرباسی، دائرة المعارف الحسینیة، دیوان الامام الحسین، ۲۰۰۱م. ج۱ و ۲.</ref> [[خطبه|خطبه‌ها]]<ref>ابن شعبه، تحف العقول، ۱۴۰۴ق، ص۲۳۷-۲۴۰؛ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳، ج۲، ص۹۷-۹۸.</ref> و وصیت امام حسین(ع)<ref>خوارزمی، مقتل الحسین، ۱۴۲۳، ج۱، ص۲۷۳.</ref> اشاره شده است. در کتاب [[مسند الامام الشهید (کتاب)|مسند الامام الشهید]] تألیف [[عزیزالله عطاردی]] و کتاب [[موسوعة کلمات الامام الحسین (کتاب)|موسوعة کلمات الامام الحسین]] مجموع روایات امام(ع) جمع‌آوری شده است.


== حرم و حائر حسینی==
== فضایل و خصوصیات ظاهری و رفتاری ==
{{اصلی|حائر حسینی}}
روایات متعددی از پیامبر(ص) در فضائل او نقل شده است در برخی از آنها حسین(ع) چراغ هدایت و کشتی نجات<ref>شیخ صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۵، ج۱، ص۲۶۵.</ref> و همچنین [[سرور جوانان اهل بهشت|سرور جوانان بهشت]] قلمداد شده است.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۷؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳، ج۲، ص۲۷.</ref> چنانکه در روایتی فرمود [[أنا من حسین|حسین از من است و من از حسین هستم]].<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۴۲؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸ق، ج۱۰، ص۳۸۵.</ref> هر کس این دو (حسن و حسین) را دوست بدارد مرا دوست داشته و هر که با آنان دشمنی ورزد با من دشمنی نموده است.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸ق، ج۱۰، ص۲۶۶؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۳، ص۱۹۸و۱۹۹؛ اربلی، کشف الغمه، ۱۴۲۱ق، ج۱، ص۶۰۲.</ref>
[[Image:گلدسته حرم امام حسین.jpg|thumb|180px|پرچم سرخ‌رنگ بر فراز گنبد امام حسین به نشانه خونخواهی<ref>[http://pasokhgoo.ir/node/2606 «رمز و راز آن پرچم سرخ»، وبگاه مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی.].</ref>]]
محدوده مرقد امام حسین(ع) [[حائر حسینی]] نامیده می‌شود. محدوده حائر دارای فضیلت و احکام [[فقه|فقهی]] خاصی است و مسافر می‌تواند [[نماز مسافر|نماز خود]]‌ را در آن کامل بخواند.<ref>طباطبائی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۱۶۴.</ref> درباره مساحت دقیق حائر چند نظر وجود دارد و حداقلِ آن را، محدوده‌ای به شعاع ۱۱متر از قبر امام حسین گفته‌اند که بالاترین درجه فضیلت را دارد.<ref>کلیدار، تاریخ کربلاء و حائرالحسین(ع)، ۱۳۷۶، ص۵۱و۵۲ و ۵۸ـ۶۰.</ref>


'''حرم امام حسین'''
در روایات آمده است که خداوند شفا را در [[تربت]] حسین(ع) و [[استجابت دعا]] را کنار قبر او قرار داده است.<ref>ابن شهرآشوب، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۸۲؛ مجلسی، بحارالأنوار، ۱۳۶۳ش، ج۹۸، ص۶۹.</ref> در کتاب [[الخصائص الحسینیة]] بیش از سیصد ویژگی اختصاصی برای امام حسین برشمرده شده است.<ref>شوشتری، الخصائص الحسینیة، شریف رضی، ص۲۰.</ref>
{{اصلی| حرم امام حسین (ع)|تخریب حرم امام حسین}}
بر اساس گزارش‌های موجود، نخستین بنا بر مرقد حسین بن علی(ع) در زمان [[مختار ثقفی]] و به دستور او ساخته شد و از آن تاریخ تا کنون نیز بنای حرم بارها تجدید و توسعه یافته است.<ref>آل طعمه، کربلا و حرم‌های مطهر، مشعر، ص۸۹-۱۱۲.</ref> حرم امام حسین(ع) چند بار به دست برخی [[بنی عباس|خلفای عباسی]]<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، دارالمعرفة، ص۴۷۷.</ref> و [[وهابیت]]<ref>جمعی از نویسندگان، نگاهی نو به جریان عاشورا، ۱۳۸۷ش، ص۴۲۵.</ref> تخریب گردید؛ از جمله [[متوکل عباسی]] دستور داد زمین حائر را شخم بزنند و بر مقبره آب ببندند.<ref>شیخ طوسی، الامالی، ۱۴۱۴ق، ص۳۲۷؛ ابن شهرآشوب، المناقب، ۱۳۷۹، ج۲، ص۲۱۱.</ref>
[[پرونده:مسند الامام الشهید.jpg|150px||بندانگشتی|[[مسند الامام الشهید]] دربردارنده مجموعه سخنان امام حسین(ع)]]


==میراث معنوی امام حسین==
در بیشتر منابع حدیثی، تاریخی و رجالی، از شباهت حسین(ع) به [[پیامبر اکرم(ص)]] سخن گفته شده<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۴۲، ۴۵۳؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳، ج۲، ص۲۷؛ طبرانی، المعجم الکبیر، دارالنشر، ج۳، ص۹۵.</ref> و در روایتی شبیه‌ترین فرد به ایشان دانسته شده است.<ref>احمد بن حنبل، المسند، دارصادر، ج۳، ص۲۶۱؛ ترمذی، سنن الترمذی، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۳۲۵.</ref> درباره او گفته‌اند گاه لباسی از خز بر تن می‌کرد یا عمامه‌ای از خز بر سر می‌گذاشت<ref>طبرانی، المعجم الکبیر، دارالنشر، ج۳، ص۱۰۱.</ref> و موی سر و محاسن خود را خضاب می‌کرد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸، ج۶، ص۴۱۹-۴۲۲؛ ابن ابی‌شیبه، المصنَّف، ۱۴۰۹ق، ج۶، ص۳ و ۱۵.</ref>
در منابع متعدد حدیثی و تاریخی، میراث معنوی حسین بن علی(ع) شامل سخنان، [[دعا|دعاها]]، نامه‌ها، اشعار، [[خطبه|خطبه‌ها]] و وصیت ایشان نقل شده است. مجموع این آثار در کتاب [[مسند الامام الشهید (کتاب)|مسند الامام الشهید]] تالیف [[عزیزالله عطاردی]] و کتاب [[موسوعة کلمات الامام الحسین (کتاب)|موسوعة کلمات الامام الحسین]] گرد آمده است.


'''سخنان''': به دلیل شرایط سیاسی در دوران حکومت [[معاویه]]، نقل [[روایت]] از امام حسین فراوان نبوده<ref>محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام حسین، ۱۳۸۸ش، ج۱۳، ص۱۳-۱۴.</ref> و بسیاری از سخنانی که از ایشان روایت شده در فاصله سفر ایشان از [[مدینه]] تا کربلا بوده است.<ref>نجمی، سخنان حسین بن علی از مدینه تا کربلا، ۱۳۷۸ش، ص۷.</ref>[[علامه طهرانی]] بر این باور است که که فشار امویان باعث شده بود که یا اصولا مردم کمتر به امام حسن وامام حسین(ع) مراجعه می‌کردند ویا این که روایات نقل شده از آنان به علت وحشت و ترس راویان از بین رفته و به طبقات بعد منتقل نشده است. <ref>طهرانی، سید محمدحسین، لمعات الحسین۱۴۰۲ق، ص۳.</ref>سخنان امام سوم شیعیان در موضوعاتی همچون مباحث اعتقادی، [[احکام]] و [[اخلاق]] در منابع اسلامی گزارش شده است.<ref>معهد تحقیقات باقرالعلوم(ع)، موسوعة کلمات الامام الحسین، ۱۴۱۶ق، مقدمه، صفحه ز.</ref>
امام حسین(ع) بسیار بخشنده بود و به گشاده‌دستی شناخته می‌شد<ref>محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام حسین، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۱۱۴-۱۱۸.</ref> وی با مسکینان می‌نشست، دعوت آنان را می‌پذیرفت و با آنان غذا می‌خورد و آنها را به خانه خود دعوت می‌کرد و آنچه در منزل داشت از ایشان دریغ نمی‌کرد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸ق، ج۱۰، ص۴۱۱؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۴، ص۱۸۱.</ref>  


'''دعاها''': در کتاب [[مسند الامام الشهید (کتاب)|مسند الامام الشهید]] حدود ۲۰ دعا و مناجات از ایشان نقل شده است. مشهورترین این دعاها [[دعای عرفه]] است که در [[روز عرفه]] در [[صحرای عرفات]] خوانده است.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۳۶۳ش، ج۹۵، ص۲۱۴.</ref>
او غلامان و [[کنیز]]انش را در قبال خوش رفتاری‌شان آزاد می‌کرد.<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۷۰، ص۱۹۶ـ۱۹۷؛ نیز نگاه کنید به: ابن حزم، المُحَلّی، دارالفکر، ج۸، ص۵۱۵؛ اربلی، کشف الغمه، ۱۴۲۶ق، ج۲، ص۴۷۶.</ref> در منابع آمده است وی ۲۵ بار پیاده به [[حج]] رفت.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸، ج۱۰، ص۴۰۱؛ ابن عبدالبرّ، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۹۷.</ref>


'''اشعار منسوب''': اشعاری به امام حسین(ع) نسبت داده شده است. محمد صادق کرباسی، مجموعه این اشعار را در کتاب «دیوان الامام الحسین» در دو جلد گردآوری و به لحاظ سندی و ادبی بررسی کرده است.<ref>کرباسی، دائرة المعارف الحسینیة، دیوان الامام الحسین، ۲۰۰۱م. ج۱ و ۲.</ref>
== جایابی ==
در گزارش‌های تاریخی شیعه و [[اهل سنت]] آمده است که پیامبر هنگام تولد او گریست و از [[شهادت|شهادتش]] خبر داد.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۲۹؛ مقریزی، امتاع الأسماع، ۱۴۲۰ق، ج‏۱۲، ص۲۳۷؛ ابن‌کثیر، البدایة و النهایة، دار الفکر، ج۶، ص۲۳۰.</ref>


'''خطبه‌ها و وصیت''': در برخی منابع، [[خطبه امام حسین در منا]]<ref>ابن شعبه، تحف العقول، ۱۴۰۴ق، ص۲۳۷-۲۴۰.</ref> و [[خطبه امام حسین در روز عاشورا|خطبه ایشان در روز عاشورا]]<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳، ج۲، ص۹۷-۹۸.</ref> و نیز وصیت مکتوب او به برادرش [[محمد حنفیه]]، که در آن هدف از حرکت خود را تبیین کرد،<ref>خوارزمی، مقتل الحسین، ۱۴۲۳، ج۱، ص۲۷۳.</ref> گزارش شده است.
در منابع [[اهل سنت]] آمده است که [[رسول خدا(ص)]] در میان [[اهل بیت]] خود، [[حسنین|حسن و حسین(ع)]] را بیش از بقیه دوست داشت<ref>ترمذی، سنن ترمذی، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۳۲۳.</ref> و این علاقه چنان بود که گاه با ورود آن دو به [[مسجد]]، خطبه‌اش را ناتمام می‌گذاشت، از منبر پایین می‌آمد و آنان را در آغوش می‌کشید.<ref>احمد بن حنبل، المسند، بیروت، ج۵، ص۳۵۴؛ ترمذی، سنن ترمذی، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۳۲۲؛ ابن‌حبان، صحیح، ۱۹۹۳م، ج۱۳، ص۴۰۲؛ حاکم نیشابوری، المستدرک، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۲۸۷.</ref> از پیامبر نقل شده است که محبت به این دو مرا از محبت به هر کس دیگری بازداشته است.<ref>ابن قولویه قمى، کامل الزیارات‏، ۱۳۵۶ق، ص۵۰.</ref>


'''نامه‌ها''': در کتاب [[مکاتیب الائمة]] ۲۷ نامه از حسین بن علی(ع) گردآوری شده است.<ref>میانجی، مکاتیب الائمة، ۱۴۲۶ق، ج۳، ص۸۳-۱۵۶.</ref> تعدادی از این نامه‌ها خطاب به معاویه و بخشی دیگر برای افراد مختلف و در موضوعات گوناگون است.
در منابع آمده است که حسین(ع) پیش از خروج از [[مدینه]] در سال ۶۰ق بخشی از وصیت‌ها و [[ودایع امامت]] را به [[ام‌سلمه]] همسر پیامبر(ص)<ref>کلینی، الکافی، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۳۰۴.</ref> و بخشی دیگر را پیش از [[شهادت]] خود در [[ماه محرم]] سال ۶۱ قمری، به دختر بزرگش [[فاطمه دختر امام حسین|فاطمه]]<ref>کلینی، الکافی، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۲۹۱.</ref> داد تا آنها را به [[امام سجاد(ع)]] بسپارند.


==کتاب‌شناسی==
در حوزه فرهنگ عمومی نیز مسلمانان و حتی پیروان دیگر ادیان، حسین بن علی(ع) را نماد و الگوی فداکاری، ستم‌ناپذیری، آزادی‌خواهی، پاسداری از ارزش‌ها و حق‌طلبی می دانند.<ref>[http://www.iwpeace.com/news/36736 «فرهنگ عاشورا فرامسلمانی است»، وبگاه مجمع جهانی صلح اسلامی.].</ref>
{{اصلی|عاشوراپژوهی}}
درباره شخصیت و زندگی حسین بن علی(ع) آثار فراوانی در قالب دانشنامه‌، زندگی‌نامه، [[مقتل]] و تاریخ تحلیلی نگاشته شده که بیش از چهل کتاب و مقاله با موضوع «کتابشناسی امام حسین» به معرفی آنها پرداخته است<ref>[http://www.ensani.ir/fa/content/187015/default.aspx اسفندیاری، «کتابشناسی کتابشناسی‌های امام حسین(ع)»، ص۴۱].</ref> از جمله در ''«کتاب‌شناسی اختصاصی امام حسین»''، ۱۴۲۸ اثر با مشخصات نشر نام برده شده است.<ref>صفر علی‌پور، کتابشناسی اختصاصی امام حسین، ۱۳۸۱، ص۲۵۵.</ref> [[آقا بزرگ تهرانی]] نیز در کتاب [[الذریعة الی تصانیف الشیعة (کتاب)|الذریعة]] ۹۸۵ کتاب در این زمینه معرفی کرده است.<ref>اسفندیاری، کتابشناسی تاریخی امام حسین(ع)، ۱۳۸۰، ص۴۹۱.</ref>


برخی از مهمترین آثار در این زمینه عبارتند از:
روایات فراوانی درباره پیشگویی شهادت حسین بن علی(ع) وجود دارد<ref>ری‌شهری، دانشنامه امام حسین، ۱۳۸۸ش، ج۳، ص۱۶۶-۳.۱۷.</ref> از جمله در [[حدیث لوح]] به نقل از پیامبر(ص) آمده است خداوند حسین را به [[شهادت]] گرامی داشته و او را برترین شهیدان قرار داده است.<ref>کلینی، الکافی،۱۳۶۲، ج۱، ص۵۲۸؛ شیخ طوسی، الغیبة، ۱۴۱۱، ص۱۴۵.</ref>
[[پرونده:مقتل جامع سیدالشهدا ج2.jpeg|180px|بندانگشتی|<small>در [[تاریخ قیام و مقتل جامع سید الشهدا (کتاب)|مقتل جامع سید الشهدا]] افزون بر ارائه مقتلی جامع، موضوعاتی چون تاریخ‌نگاری عاشورا، فلسفه قیام امام حسین، سیر تاریخی [[عزاداری]] و زندگی‌نامه یاران امام حسین بررسی شده است.</small>]]
:'''دانشنامه:'''
#[[دانشنامه امام حسین (کتاب)|دانشنامه امام حسین]] تألیف [[محمد محمدی ری‌شهری]] در ۱۴ جلد.
#[[دائرة المعارف الحسینیة (کتاب)|دائرة المعارف الحسینیة]] تألیف محمد صادق کرباسی که تا سال ۱۳۸۸ش. ۹۰ جلد آن منتشر شده است.<ref>[http://hcht.org/fa/daneshname/introduction.html «آشنایی با دائرة المعارف حسینی»، وبگاه المرکز الحسینی للدراسات].</ref>
#[[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]] تالیف [[جواد محدثی]].


:'''زندگی‌نامه:'''
درباره شخصیت و زندگی حسین بن علی(ع) آثار فراوانی در قالب دانشنامه‌، زندگی‌نامه، [[مقتل]] و تاریخ تحلیلی نگاشته شده که بیش از چهل کتاب و مقاله با موضوع «کتابشناسی امام حسین» به معرفی آنها پرداخته است<ref>[http://www.ensani.ir/fa/content/187015/default.aspx اسفندیاری، «کتابشناسی کتابشناسی‌های امام حسین(ع)»، ص۴۱].</ref> از جمله در ''«کتاب‌شناسی اختصاصی امام حسین»''، ۱۴۲۸ اثر با مشخصات نشر نام برده شده است.<ref>صفر علی‌پور، کتابشناسی اختصاصی امام حسین، ۱۳۸۱، ص۲۵۵.</ref> [[آقا بزرگ تهرانی]] نیز در کتاب [[الذریعة الی تصانیف الشیعة (کتاب)|الذریعة]] ۹۸۵ کتاب در این زمینه معرفی کرده است.<ref>اسفندیاری، کتابشناسی تاریخی امام حسین(ع)، ۱۳۸۰، ص۴۹۱.</ref>
#[[حیاة الامام الحسین (کتاب)|حیاة الامام الحسین]] تألیف [[باقر شریف قرشی]] در ۳ جلد.
#ترجمة الإمام الحسین(ع) نوشته ابن عدیم (درگذشت ۶۶۰ ق)‏ در یک جلد. این کتاب گزیده‌ای است از مجموعه ده جلدی «بغیة الطلب فی تاریخ حلب» که توسط عبدالعزیز طباطبایی گلچین و منتشر شده است.
#بخش مربوط به امام حسین در کتاب «الطبقات الکبری» اثر ابن سعد که در کتابی مستقل با عنوان «ترجمة الامام الحسین و مقتله» منتشر شده است.
#بخش مربوط به امام حسین در کتاب «تاریخ مدینة دمشق» اثر ابن عساکر که با عنوان «ترجمة الامام الحسین من تاریخ مدینة دمشق» به صورت مستقل چاپ شده است.
#[[زندگانی امام حسین]] تالیف [[سید هاشم رسولی محلاتی]]
 
:'''مقتل:'''
به هر گزارش مکتوبی که حاوی مطالبی پیرامون قتل و یا شهادت یکی از شخصیت‌های مطرح در تاریخ باشد، [[مقتل]] می‌گویند.<ref>صاحبی، مقتل و مقتل‌نگاران، ۱۳۷۳ش، ص۳۱.</ref> نخستین مقتلی که به زبان عربی درباره سومین امام شیعیان نوشته شده، [[مقتل الحسین (ابومخنف)|مقتل الحسین]] اثر [[ابومخنف]] است که در قرن دوم نوشته شده است.<ref>[https://www.karbobala.com/articles/info/623 عالم‌زاده، «اولین مقتل مکتوب، مقتل ابومخنف»، وبگاه کرب و بلا].</ref> برخی دیگر از کتاب‌های مقتل امام حسین عبارتند از:
#[[مقتل الحسین (خوارزمی)|مقتل الحسین]] نوشته موفق بن احمد خوارزمی.  
#[[تاریخ قیام و مقتل جامع سید الشهدا (کتاب)|مقتل جامع سید الشهدا]] پژوهشی گروهی زیر نظر [[مهدی پیشوایی]].  
#[[اللهوف علی قتلی الطفوف (کتاب)|اللهوف علی قتلی الطفوف]] تالیف [[سید بن طاوس]].
 
:'''تاریخی-تحلیلی:'''
#[[پس از پنجاه سال (کتاب)|پس از پنجاه سال]] نوشته [[سید جعفر شهیدی]].
#[[شهید جاوید (کتاب)|شهید جاوید]] نوشته [[نعمت الله صالحی نجف‌آبادی|صالحی نجف‌آبادی]].
#[[حماسه حسینی (کتاب)|حماسه حسینی]] از [[مرتضی مطهری]].  
#بررسی تاریخ عاشورا، تألیف [[محمدابراهیم آیتی]]
 
:'''مقالات:'''
مقالات متعددی درباره شخصیت و زندگی حسین بن علی(ع) نگاشته شده است. بخشی از آنها که پس از فراخوان مقاله گردآوری شده، در دو کتاب «مجموعه مقالات کنگره ملی حماسه حسینی» و «دراسات و بحوث مؤتمر الامام الحسین»‌ به چاپ رسیده است.


== پانویس ==
== پانویس ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۴ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۰۲

حسین بن علی بن ابی‌طالب(ع) (۴ق-۶۱ق) امام سوم شیعیان است.

درگاه‌ها
امام حسین.png


جایگاه امام

حسین بن علی(ع) سومین امام شیعیان، پس از امام علی(ع) و امام حسن(ع) است. امام حسین(ع) از جایگاه ویژه‌ای در بین مسلمانان برخوردار است. در منابع شیعه و سنی حسین بن علی(ع) یکی از اصحاب کساء[۱] و یکی از اهل بیتی دانسته شده که آیه تطهیر درباره آنان نازل شده است.[۲] او به همراه برادرش امام حسن(ع)، مصداق کلمه «ابناءَنا» ( پسرانمان) در آیه مباهله دانسته شده است.[۳] منابع معتبر اهل سنت احادیث فراوانی درباره جایگاه و فضایل حسین بن علی(ع) نقل کرده‌اند.[۴]

او شریف‌ترین مردم و سرور قبیله بنی‌هاشم دانسته شده است؛[۵] به‌گونه‌ای که نظرات او بر دیگر بنی‌هاشم اولویت داشت.[۶] در روایتی از پیامبر(ص) که برخی منابع شیعه و اهل سنت نقل کرده‌اند حسین یکی از اسباط معرفی شده است.[۷] سبط در آیات و روایات به معنای امام و نقیبی است که از طرف خداوند برگزیده شده و از نسل پیامبران است.[۸]

امام حسین(ع) برای مسلمانان به خصوص شیعیان پس از واقعه عاشورای سال ۶۱ق شخصیتی حق‌طلب، شجاع و شهادت طلب قلمداد شده است.[۹] مقام او در بین مسلمانان بیشتر برخاسته از جهاد او در راه خدا و گذشتن از جان و مال و نزدیکان خود عنوان شده است.[۱۰]

واقعه عاشورا به عنوان نخستین بی‌حرمتی و تعرض آشکار به خاندان پیامبر(ص)، تاثیر فراوانی بر فرهنگ شیعه داشت[۱۱] به گونه‌ای که قیام وی نمادی برای امر به معروف و نهی از منکر، ظلم‌ستیزی، ایثار و فداکاری شد[۱۲] و زمینه را برای قیام‌های شیعیان بر علیه حاکمان جور فراهم کرد.[۱۳]

ماه‌های محرم و صفر در فرهنگ شیعه جایگاه ویژه‌ای دارد و به‌خصوص در روزهای تاسوعا و عاشورا و اربعین حسینی، مجموعه آیین‌های گوناگونی در پاسداشت این مناسبت برپا می‌شود.[۱۴] شیعیان به پیروی از پیشوایان دینی، هنگام نوشیدن آب، از تشنگی امام حسین یاد می‌کنند و بر او سلام می‌دهند.[۱۵]

زندگی‌نامه

امام حسین(ع) در سوم[۱۶] یا پنجم شعبان[۱۷] سال چهارم هجری قمری در مدینه به دنیا آمد.[۱۸] او از خاندان بنی‌هاشم و قبیله قریش و نوه پیامبر اسلام(ص) و از فرزندان امام علی(ع) و حضرت فاطمه(س) و برادر کوچک‌تر امام حسن(ع) بود.[۱۹] حضرت عباس(ع)، محمد بن حنفیه از دیگر برادران، و حضرت زینب(س) و ام کلثوم از خواهران او دانسته شده‌‌اند.[۲۰]

منابع فریقین در مورد نامگذاری‌اش آورده‌اند که پیامبر(ص) نام «حسین»[۲۱] را به فرمان خداوند برای او انتخاب کرد.[۲۲] نام حسین معادل شَبیر[۲۳] که نام یکی از پسران هارون است، دانسته شده است.[۲۴] از ام فضل[۲۵] و همچنین مادر عبدالله بن یقطر[۲۶] به عنوان دایه‌های امام نام برده شده است.

کنیه حسین بن علی(ع) اباعبدالله بود.[۲۷] و با القابی چون سید شباب أهل الجنة (سرور جوانان اهل بهشت) زکیّ، طیّب، وفیّ، سیّد، التابع لمرضاة الله شناخته می‌شود[۲۸] ثارالله، قتیل العبرات[۲۹] و سیدالشهداء[۳۰] از القاب دیگری است که در زیارتنامه‌ها برای او ذکر شده است.

همسران و فرزندان

شهربانو نام یکی از همسران امام دانسته شده است وی دختر یزدگرد پادشاه ساسانی و مادر امام سجاد(ع) قلمداد شده است. محققان معاصر در نسب شهربانو تردید دارند.[۳۱]

یکی دیگر از همسران امام رباب دختر امرؤ القیس بن عدی بود. وی مادر سُکَینه و عبدالله دانسته شده است [۳۲] رباب در کربلا حضور داشت و همراه اسیران به شام رفت.[۳۳] بیشتر منابع عبدالله(علی اصغر) را به هنگام شهادت شیرخوار دانسته‌اند.[۳۴]

لیلیٰ دختر ابی‌مُرَّة بن عروة بن مسعود ثَقَفی[۳۵] نام یکی دیگر از همسران امام دانسته شده است. وی مادر علی اکبر(ع)[۳۶] بود که در واقعه عاشورا به شهادت رسید.[۳۷]

ام اسحق دختر طلحه بن عبیدالله نیز از همسران امام حسین(ع) دانسته شده است. وی مادر فاطمه دختر بزرگ امام حسین(ع) بود[۳۸] ام اسحاق همسر امام حسن مجتبی(ع) بود و پس از شهادت امام حسن با امام حسین(ع) ازدواج کرد.[۳۹]

ابن‌طلحه شافعی در کتاب مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول تعداد فرزندان امام را ده تن شمرده است.[۴۰] اما در برخی منابع تعداد فرزندان امام، چهار پسر و دو دختر[۴۱] و یا شش پسر و سه دختر ذکر کرده‌اند.[۴۲] در کتاب لباب الانساب[۴۳] از منابع قرن ششم، از دختری به نام رقیه و در کتاب کامل بهایی از منابع قرن هفتم، از دختری چهار ساله برای امام حسین سخن به میان آمده که در شام از دنیا رفته است.[۴۴]

دوران خلفای سه‌گانه

اطلاعات تاریخی اندکی از دوره 25 ساله زندگانی امام حسین(ع) در دوران خلفای سه‌گانه گزارش شده است.[۴۵] گفته شده است که او از احترام ویژه‌ای نزد خلیفه دوم برخوردار بود.[۴۶]

گزارشی از امام حسین(ع) در زمان حکومت عثمان وجود دارد که امام به همراه پدر و برادرش بر خلاف دستور خلیفه سوم، ابوذر را که از جانب خلیفه به سرزمین ربذه تبعید شده بود، بدرقه کردند.[۴۷]

برخی منابع اهل سنت به حضور ایشان به همراه برادرش در برخی از فتوحات چون افریقیه در سال ۲۶ق[۴۸] و طبرستان در سال ۳۰ق[۴۹] اشاره کرده‌اند، اما چنین گزارش‌هایی در منابع شیعه نیامده است. برخی از پژوهشگران شیعه چون جعفر مرتضی عاملی، این‌گونه گزارش‌ها را ساختگی دانسته‌اند.[۵۰]

یکی دیگر از گزارش‌ها که از امام حسین(ع) سخن به میان آمده است، جریان شورش بر علیه عثمان و کشته شدن خلیفه است. امام به همراه بردارش امام حسن(ع) به رغم ناخرسندی از عملکرد خلیفه به حفاظت از خانه عثمان پرداختند.[۵۱] این گزارش موافقان و مخالفانی در بین محققان شیعه داشته است.[۵۲] سید مرتضی پس از تردید در فرستادن حسنین(ع) توسط امیرالمؤمنین(ع)، علت آن را جلوگیری از قتل عمدی او و رساندن آب و غذا به خانواده او می‌داند، نه جلوگیری از برکناری عثمان از خلافت، چرا که او به جهت کارهای ناروایش مستحق خلع از خلافت بود.[۵۳]

دوران حکومت امام علی(ع)

گزارش‌های اندکی از امام حسین(ع) در دوره حکومت امام علی(ع) وجود دارد. یکی از آنها خطبه خواندن پس از بیعت مردم با امیرالمؤمنین(ع) دانسته شده است[۵۴] حضور امام حسین(ع) در جنگ جمل و فرماندهی جناح چپ سپاه امام علی(ع) در منابع بازتاب داشته است[۵۵] او در جنگ صِفّین حضور داشت و از فرماندهان جناح راست سپاه بود.[۵۶] امام حسین(ع) در این جنگ خطبه‌ای برای ترغیب مردم به جهاد خواند[۵۷] امام در ماجرای پس گرفتن آب از شامیان شرکت داشت.[۵۸] هرچند گفته شده است که بر اساس گزارش‌های مربوط به جنگ صفین، امام علی(ع) از جنگیدن حسنین(ع) جلوگیری می‌کرد و علت آن را حفظ نسل پیامبر(ص) می‌شمرد.[۵۹] گزارش‌هایی مبنی بر حضور او در جنگ نهروان نیز وجود دارد.[۶۰]

بسیاری از منابع گفته‌اند که امام حسین(ع) در زمان شهادت امام علی(ع) کنار وی بود[۶۱] و در مراسم تجهیز و خاکسپاری حضور داشت.[۶۲] گفته شده است که امام حسین(ع) هنگام ضربت خوردن پدر، برای انجام مأموریتی در مدائن به سر می‌برد و با نامه امام حسن(ع) از موضوع آگاه شد و به کوفه بازگشت.[۶۳]

دوران امام حسن(ع)

حسین بن علی(ع) در دوران امامت و حکومت برادرش امام حسن(ع) احترام ویژه‌ای به او می‌کرد و کاملا مطیع اوامر او بود و حتی در مجلسی که امام حسن(ع) حضور داشت، سخن نمی‌گفت.[۶۴] اطاعت و فرمان‌برداری از برادرش به اندازه‌ای بود که درخواست بیعت برخی از خوارج را که به جنگ با شامیان اصرار داشتند، نپذیرفت.[۶۵]

امام حسین(ع) در ماجرای صلح با معاویه حامی برادر بود و اقدام وی را تأیید[۶۶] و به امامت او تأکید کرد.[۶۷] هرچند برخی از گزارش‌ها به بیعت نکردن او با معاویه[۶۸] و نارضایتی‌اش از اقدام برادرش[۶۹] اشاره کرده‌اند.

امام حسین(ع) پس از صلح با معاویه در سال ۴۱ قمری، همراه برادرش از کوفه به مدینه بازگشت.[۷۰]

دوران امامت

امام حسین(ع) پس از شهادت برادرش در سال ۵۰ق به امامت رسید و تا سال ۶۱ق امامت را بر عهده داشت.[۷۱] علمای شیعه علاوه بر دلایل عام برای اثبات امامت امامان شیعه،[۷۲] به دلایل خاص امامت حسین بن علی(ع) از جمله روایتی از پیامبر(ص) که او را امام معرفی کرده، اشاره نموده‌اند[۷۳] چنانکه تأکید امام علی(ع) بر امامت حسین(ع) پس از امام حسن(ع)[۷۴] و همچنین معرفی او از جانب امام حسن به عنوان امام بعد از خود[۷۵] از جمله دلایل خاص دیگر عنوان شده است.

امام حسین(ع) پس از شهادت امام حسن(ع) نیز بیعت خود با معاویه را نشکست.[۷۶] و حتی درخواست برخی از شیعیان مبنی گردآوری نیرو و جنگ با معاویه را به خاطر وفای به عهد نپذیرفت و از عملکرد برادرش دفاع کرد[۷۷] و تصمیم در این مورد را به بعد از مرگ معاویه موکول کرد.[۷۸] به گفته شیخ مفید امام حسین(ع) تا زمان مرگ معاویه به دلیل تقیه و عهدی که در ماجرای صلح امام حسن کرده بود، مردم را به سوی خود دعوت نکرد؛ اما پس از مرگ معاویه جایگاه خود را برای کسانی که آگاه نبودند، روشن ساخت.[۷۹]

موضع‌گیری در برابر اقدامات معاویه

طبق منابع تاریخی امام حسین(ع) بر علیه حکومت معاویه، اقدامی نکرد، اما برخی از تاریخ‌پژوهان با تکیه بر پاره‌ای شواهد و گفتگوهای بین آنها معتقدند که امام(ع) از نظر سیاسی، مشروعیت معاویه را نپذیرفت.[۸۰] و در برخی موارد با سیاست‌های معاویه به مخالفت می‌پرداخت.

اعتراض به کشتن یاران امام علی(ع)

اعتراض امام حسین(ع) به اقدام معاویه در کشتن افرادی چون حجر بن عدی، عمرو بن حمق خزاعی و عبدالله بن یحیی حضرمی در منابع بازتاب داشته است.[۸۱] امام در نامه‌ای به معاویه کشتن یاران امام علی(ع) را محکوم کرد و ضمن نکوهش کارهای ناشایست معاویه، جهاد با وی را برای احیای دین لازم برشمرده و حکومتش را فتنه‌ای بزرگ‌ برای امت اسلام قلمداد کرد.[۸۲]

اعتراض به ولایتعهدی یزید

معاویه در سال ۵۶ق بر خلاف مفاد صلح‌نامه مبنی بر عدم حق انتخاب چانشین، مردم را به بیعت با یزید فراخواند[۸۳] و برخی از شخصیت‌ها از جمله امام حسین از بیعت خودداری کردند. [۸۴] معاویه به مدینه رفت تا نظر بزرگان این شهر را برای ولایتعهدی یزید جلب کند.[۸۵] امام حسین در مجلسی که معاویه و ابن‌عباس و برخی از درباریان و خاندان اموی حضور داشتند، معاویه را نکوهش کرد و با اشاره به خلق و خوی یزید، معاویه را از تلاش برای جانشینی او بر حذر داشت و ضمن تأکید بر جایگاه و حق خود، به ابطال استدلال‌های معاویه برای جلب بیعت با یزید پرداخت.[۸۶]

همچنین در مجلس دیگری که عموم مردم در آن حضور داشتند، امام حسین در واکنش به سخنان معاویه درباره شایستگی یزید، خودش را به لحاظ فردی و خانوادگی برای خلافت سزاوارتر دانست و یزید را شراب‌خوار و اهل هوا و هوس معرفی کرد.[۸۷]

خطبه امام حسین در منا

امام حسین(ع) در سال ۵۸ قمری، به علت فشار معاویه بر شیعیان،[۸۸] خطبه‌ای اعتراض‌آمیز در منا خواند.[۸۹] حسین بن علی(ع) در این خطبه ضمن برشمردن فضائل امیرمؤمنان و اهل بیت و دعوت به امر به معروف و نهی از منکر و تأکید بر اهمیت این وظیفه اسلامی، وظیفه علما و لزوم قیام آنان در مقابل ستمگران و نیز زیان‌های سکوت عالمان در مقابل زورگویان را گوشزد کرد.[۹۰]

واکنش به خلافت یزید

یزید پس از مرگ معاویه در ۱۵ رجب ۶۰ق به خلافت رسید[۹۱] و برای مشروعیت بخشیدن به حکومتش تصمیم گرفت از بزرگانی چون امام حسین(ع) که ولایتعهدی او را نپذیرفته بودند به اجبار بیعت بگیرد،[۹۲] اما حسین(ع) از بیعت خودداری کرد[۹۳] و همراه خانواده و یارانش از مدینه به مکه رفت.[۹۴] و در آنجا با استقبال مردم و عمره‌گزاران روبرو شد.[۹۵] امام بیش از چهار ماه در این شهر ماند.[۹۶]

شیعیان کوفه که از بیعت نکردن امام با خبر شده بودند، با نوشتن نامه‌هایی او را به کوفه دعوت کردند.[۹۷] حسین بن علی، برای اطلاع از وضعیت کوفه، مسلم بن عقیل را به کوفه فرستاد. مسلم پس از مشاهده استقبال و بیعت مردم، امام حسین را به کوفه فراخواند[۹۸] و او نیز همراه خانواده و یارانش در هشتم ذی حجه از مکه به سمت کوفه حرکت کرد.[۹۹]

طبق پاره‌ای از گزارش‌ها امام حسین(ع) با خبردار شدن از توطئه‌ای که برای کشتن او در مکه طراحی شده بود، برای حفظ حرمت مکه، این شهر را به سمت عراق ترک کرد.[۱۰۰]

واقعه کربلا

واقعه کربلا در پی خودداری امام حسین(ع) از بیعت با یزید رخ داد. حسین(ع) به دعوت کوفیان، همراه خانواده و یارانش به سوی کوفه حرکت کرد؛ اما در منطقه‌ای به نام ذو حسم با سپاهی به فرماندهی حر بن یزید ریاحی رو به رو گردید و مجبور شد مسیر حرکت خود را تغییر دهد.[۱۰۱]

کاروان امام در روز دوم محرم‌ به کربلا رسید[۱۰۲] و در روز سوم محرم، لشکری از مردم کوفه به فرماندهی عمر بن سعد وارد کربلا شد.[۱۰۳] بنابر گزارشات تاریخی چند مذاکره بین حسین بن علی و عمر سعد انجام شد؛[۱۰۴] اما ابن زیاد جز به بیعت حسین(ع) با یزید یا جنگ راضی نشد.[۱۰۵]

امام حسین(ع) در شب عاشورا پس از سخنرانی برای یارانش، بیعت را از آنان برداشت؛ اما آنان بر وفاداری و حمایت از او تأکید کردند.[۱۰۶]

جنگ در صبح روز عاشورا آغاز شد و پس از شهادت یاران و خویشاوندان امام(ع)،[۱۰۷] خود نیز به میدان رفت و در عصرگاه همان روز شهادت رسید و شمر بن ذی‌الجوشن[۱۰۸] و به نقلی سنان بن انس[۱۰۹] سر او را جدا کرد و در همان روز برای ابن زیاد فرستاده شد.[۱۱۰]

اهل بیت امام حسین نیز پس از به اسارت درآمدن به کوفه و سپس شام فرستاده شدند.[۱۱۱]

دفن پیکر امام حسین(ع) و یارانش روز ۱۱[۱۱۲] یا ۱۳ محرم توسط گروهی از بنی اسد و بنابر نقلی با حضور امام سجاد(ع) در محلِ شهادت انجام شد.[۱۱۳]

هدف قیام

درباره هدف امام حسین(ع) از قیام دیدگاه‌های مختلفی وجود دارد. برخی چون لطف‌الله صافی، مرتضی مطهری، سید محسن امین و علی شریعتی هدف حسین بن علی(ع) از قیام را شهادت دانسته‌اند.[۱۱۴]

سید مرتضی[۱۱۵] و معاصرینی چون صالحی نجف‌آبادی هدف امام از قیام را تشکیل حکومت عنوان کرده‌اند.[۱۱۶] چنانکه پیرامون هدف امام نظرات دیگری چون حفظ جان نیز ذکر شده است.[۱۱۷]

واکنش شیعیان

قیام امام حسین(ع) و شهادت او واکنش‌های زیادی را درپی داشت و تا سالیان متمادی منجر به حرکت‌های انقلابی و اعتراضی چون قیام توابین، قیام مختار، قیام زید بن علی و قیام یحیی بن زید شد.

همچنین در قیام سیاه جامگان به رهبری ابومسلم خراسانی که منجر به سقوط امویان شد از شعار یا لثارات الحسین استفاده شد.[۱۱۸] انقلاب اسلامی ایران نیز الهام گرفته از قیام امام حسین(ع) دانسته شده است[۱۱۹]

قیام امام در نگاه اهل‌سنت

در میان اهل سنت دو دیدگاه درباره قیام امام حسین(ع) وجود دارد: دسته‌ای آن را نکوهش کرده و بسیاری نیز آن را ستوده‌اند.

ابن‌خلدون، مورخ قرن نهم اهل سنت با تأکید بر شرط بودن وجودِ امام عادل برای جنگ با ستمکاران، حسین(ع) را عادل‌ترین فرد برای این جنگ برشمرده[۱۲۰] و گفته است که وقتی فاسق بودن یزید بر همگان آشکار شد، حسین بر خود واجب دید که علیه او قیام کند، چون خود را دارای اهلیت و قدرت برای این کار می‌دانست.[۱۲۱] شهاب‌الدین آلوسی از عالمان اهل سنت در قرن سیزدهم قمری نیز در کتاب روح المعانی، ابن‌عربی را که به مذمت امام پرداخته بود، مورد نقد و نفرین قرار داده و سخن او مبنی بر شر و فتنه بودن قیام و عدم اصلاح اوضاع را دروغ و تهمتی بزرگ شمرده است.[۱۲۲]

عباس محمود عقاد، نویسنده و ادیب مصری در قرن چهاردهم قمری و مؤلف کتاب «ابوالشهداء: الحسین بن علی» نوشته است که اوضاع در زمان یزید به حدی رسیده بود که جز شهادت آن را علاج نمی‌کرد.[۱۲۳] وی معتقد است که چنین قیامی تنها از سوی انسان‌هایی نادر رقم می‌خورد که برای این کار ساخته شده‌اند و نمی‌توان حرکت آنان را با دیگران مقایسه کرد؛ چرا که اینان گونه‌ای دیگر می‌فهمند و چیزی دیگر می‌طلبند.[۱۲۴] طه حسین، نویسنده اهل سنت، معتقد است بیعت نکردن حسین از سر عناد و لجبازی نبود؛ چرا که می‌دانست اگر با یزید بیعت کند، به وجدانش خیانت کرده و با دین خود مخالفت ورزیده است، زیرا از نظر او بیعت با یزید گناه بود.[۱۲۵]

عمر فروخ نیز با تأکید بر اینکه سکوت در برابر ظلم به هیچ وجه جایز نیست، معتقد است ما مسلمانان امروزه نیاز داریم که «حسینی» در میان ما قیام کند و ما را به راه درست در دفاع از حق رهنمون سازد.[۱۲۶]

سوگواری شیعیان

شیعیان و حتی غیرشیعیان در ماه محرم، برای امام حسین و شهیدان کربلا سوگواری می‌کنند. شیعیان برای این سوگواری آیین‌هایی دارند که رایج‌ترین آنها روضه‌خوانی، سینه‌زنی، تعزیه و خواندن زیارتنامه‌هایی مانند زیارت عاشورا، زیارت وارث و زیارت ناحیه مقدسه به صورت فردی و گروهی است.[۱۲۷]

سوگواری بر امام حسین(ع) از نخستین روزهای پس از عاشورا آغاز شد[۱۲۸] و بنابر نقلی، هنگام حضور اسیران کربلا در شام، زنان بنی هاشم چند روز با پوشیدن لباس سیاه، به عزاداری پرداختند.[۱۲۹] پس از روی کار آمدن دولت‌های شیعی و برداشته شدن فشار از شیعیان، سوگواری جنبه رسمی پیدا کرد.[۱۳۰]

بنابر گزارش‌های تاریخی و حدیثی، امامان شیعه به عزاداری و گریه در عزای حسین بن علی اهمیت ویژه می‌دادند و شیعیان را به این امر و زنده نگاه‌داشتن یاد عاشورا سفارش می‌کردند.[۱۳۱]

حرم و حائر حسینی

بر اساس گزارش‌های موجود، نخستین بنا بر مرقد حسین بن علی(ع) در زمان مختار ثقفی و به دستور او ساخته شد و از آن تاریخ تا کنون نیز بنای حرم بارها تجدید و توسعه یافته است.[۱۳۲] حرم امام حسین(ع) چند بار به دست برخی خلفای عباسی[۱۳۳] و وهابیت[۱۳۴] تخریب گردید؛ از جمله متوکل عباسی دستور داد زمین حائر را شخم بزنند و بر مقبره آب ببندند.[۱۳۵]

محدوده مرقد امام حسین(ع) حائر حسینی نامیده می‌شود. محدوده حائر دارای فضیلت و احکام فقهی خاصی است و مسافر می‌تواند نماز خود‌ را در آن کامل بخواند.[۱۳۶] درباره مساحت دقیق حائر چند نظر وجود دارد و حداقلِ آن را، محدوده‌ای به شعاع ۱۱متر از قبر امام حسین گفته‌اند که بالاترین درجه فضیلت را دارد.[۱۳۷]

زیارت امام حسین(ع)

در روایات معصومان بر زیارت امام حسین(ع) تأکید فراوان شده و یکی از برترین و پرفضیلت‌ترین اعمال شمرده شده است [۱۳۸] و بنابر دسته‌ای از روایات، ثواب آن برابر با حج و عمره است.[۱۳۹]

در کتاب‌های جامع زیارات، چندین زیارت مطلقه که در هر زمان خوانده می‌شود[۱۴۰] و چندین زیارت خاص که در زمان‌های مشخص خوانده می‌شود[۱۴۱] برای امام حسین(ع) جمع آوری شده است. زیارت عاشورا، زیارت وارث و زیارت ناحیه مقدسه از معروف‌ترین این زیارت‌نامه‌ها هستند.

اربعین حسینی

چهل روز بعد از شهادت امام حسین(ع) که اربعین حسینی یا روز اربعین نامیده می‌شود، بسیاری از شیعیان به زیارت مزار امام حسین(ع) می‌روند. طبق نقل‌های تاریخی جابر بن عبدالله انصاری، در این روز به‌عنوان اولین زائر[۱۴۲] بر سر مزار امام حسین(ع) حاضر شده است. بنابر نقل لهوف، اسیران کربلا نیز در همان سال ۶۱ق و در مسیر بازگشت از شام به مدینه، در روز اربعین به زیارت شهدای کربلا رفته‌اند.[۱۴۳]

توصیه به زیارت اربعین سبب شده شیعیان، به ویژه ساکنان عراق، همه‌ساله از نقاط مختلف به سوی کربلا حرکت کنند. این حرکت که غالباً پیاده انجام می‌شود، از پرجمعیت‌ترین راهپیمایی‌ها در جهان است. بنابر گزارش منابع خبری، در سال ۱۳۹۸ش. بیش از ۱۸ میلیون زائر در این مراسم شرکت کردند.[۱۴۴]

روایات امام حسین

در منابع متعدد حدیثی و تاریخی، به سخنان،[۱۴۵] دعاها، [۱۴۶] نامه‌ها،[۱۴۷] اشعار،[۱۴۸] خطبه‌ها[۱۴۹] و وصیت امام حسین(ع)[۱۵۰] اشاره شده است. در کتاب مسند الامام الشهید تألیف عزیزالله عطاردی و کتاب موسوعة کلمات الامام الحسین مجموع روایات امام(ع) جمع‌آوری شده است.

فضایل و خصوصیات ظاهری و رفتاری

روایات متعددی از پیامبر(ص) در فضائل او نقل شده است در برخی از آنها حسین(ع) چراغ هدایت و کشتی نجات[۱۵۱] و همچنین سرور جوانان بهشت قلمداد شده است.[۱۵۲] چنانکه در روایتی فرمود حسین از من است و من از حسین هستم.[۱۵۳] هر کس این دو (حسن و حسین) را دوست بدارد مرا دوست داشته و هر که با آنان دشمنی ورزد با من دشمنی نموده است.[۱۵۴]

در روایات آمده است که خداوند شفا را در تربت حسین(ع) و استجابت دعا را کنار قبر او قرار داده است.[۱۵۵] در کتاب الخصائص الحسینیة بیش از سیصد ویژگی اختصاصی برای امام حسین برشمرده شده است.[۱۵۶]

در بیشتر منابع حدیثی، تاریخی و رجالی، از شباهت حسین(ع) به پیامبر اکرم(ص) سخن گفته شده[۱۵۷] و در روایتی شبیه‌ترین فرد به ایشان دانسته شده است.[۱۵۸] درباره او گفته‌اند گاه لباسی از خز بر تن می‌کرد یا عمامه‌ای از خز بر سر می‌گذاشت[۱۵۹] و موی سر و محاسن خود را خضاب می‌کرد.[۱۶۰]

امام حسین(ع) بسیار بخشنده بود و به گشاده‌دستی شناخته می‌شد[۱۶۱] وی با مسکینان می‌نشست، دعوت آنان را می‌پذیرفت و با آنان غذا می‌خورد و آنها را به خانه خود دعوت می‌کرد و آنچه در منزل داشت از ایشان دریغ نمی‌کرد.[۱۶۲]

او غلامان و کنیزانش را در قبال خوش رفتاری‌شان آزاد می‌کرد.[۱۶۳] در منابع آمده است وی ۲۵ بار پیاده به حج رفت.[۱۶۴]

جایابی

در گزارش‌های تاریخی شیعه و اهل سنت آمده است که پیامبر هنگام تولد او گریست و از شهادتش خبر داد.[۱۶۵]

در منابع اهل سنت آمده است که رسول خدا(ص) در میان اهل بیت خود، حسن و حسین(ع) را بیش از بقیه دوست داشت[۱۶۶] و این علاقه چنان بود که گاه با ورود آن دو به مسجد، خطبه‌اش را ناتمام می‌گذاشت، از منبر پایین می‌آمد و آنان را در آغوش می‌کشید.[۱۶۷] از پیامبر نقل شده است که محبت به این دو مرا از محبت به هر کس دیگری بازداشته است.[۱۶۸]

در منابع آمده است که حسین(ع) پیش از خروج از مدینه در سال ۶۰ق بخشی از وصیت‌ها و ودایع امامت را به ام‌سلمه همسر پیامبر(ص)[۱۶۹] و بخشی دیگر را پیش از شهادت خود در ماه محرم سال ۶۱ قمری، به دختر بزرگش فاطمه[۱۷۰] داد تا آنها را به امام سجاد(ع) بسپارند.

در حوزه فرهنگ عمومی نیز مسلمانان و حتی پیروان دیگر ادیان، حسین بن علی(ع) را نماد و الگوی فداکاری، ستم‌ناپذیری، آزادی‌خواهی، پاسداری از ارزش‌ها و حق‌طلبی می دانند.[۱۷۱]

روایات فراوانی درباره پیشگویی شهادت حسین بن علی(ع) وجود دارد[۱۷۲] از جمله در حدیث لوح به نقل از پیامبر(ص) آمده است خداوند حسین را به شهادت گرامی داشته و او را برترین شهیدان قرار داده است.[۱۷۳]

درباره شخصیت و زندگی حسین بن علی(ع) آثار فراوانی در قالب دانشنامه‌، زندگی‌نامه، مقتل و تاریخ تحلیلی نگاشته شده که بیش از چهل کتاب و مقاله با موضوع «کتابشناسی امام حسین» به معرفی آنها پرداخته است[۱۷۴] از جمله در «کتاب‌شناسی اختصاصی امام حسین»، ۱۴۲۸ اثر با مشخصات نشر نام برده شده است.[۱۷۵] آقا بزرگ تهرانی نیز در کتاب الذریعة ۹۸۵ کتاب در این زمینه معرفی کرده است.[۱۷۶]

پانویس

  1. نگاه کنید به: کلینی،الکافی، ۱۳۶۲ش، ج‏۱، ص۲۸۷؛ مسلم، صحیح مسلم، ۱۴۲۳ق، ج۱۵، ص۱۹۰.
  2. احمد بن حنبل، مسند احمد، دارصادر، ج۱، ص۳۳۱؛ ابن کثیر، تفسیر القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۳، ص۷۹۹؛ شوکانی، فتح القدیر، عالم الکتب، ج۴، ص۲۷۹.
  3. زمخشری، الکشاف، ۱۴۱۵ ق، ذیل آیه ۶۱ آل عمران؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۰۵ق، ذیل آیه ۶۱ سوره آل عمران.
  4. مسلم، صحیح مسلم، ۱۴۲۳ق، ج۱۵، ص۱۹۰؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸، ج۱۰، ص۳۷۶-۴۱۰؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۷؛ ابن کثیر، تفسیر القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۳، ص۷۹۹
  5. یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۲۲۶؛ ابن سعد، الطبقات الکبری،۱۴۱۸، ج۱۰، ص۳۶۳.
  6. ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸، ج۱۰، ص۴۱۴-۴۱۶.
  7. بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۴۲؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۲۷؛ مقریزی، امتاع الأسماع، ۱۴۲۰ق، ج۶، ص۱۹.
  8. محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام حسین، ۱۳۸۸ش، ج۱، ص۴۷۴-۴۷۷.
  9. حاج منوچهری، «حسین(ع)، امام»، ص۶۸۱.
  10. ایوب، «فضایل امام حسین علیه السلام در احادیث اهل سنت»..
  11. حاج منوچهری، «حسین(ع)، امام»، ص۶۸۶.
  12. محدثی، فرهنگ عاشورا، ۱۳۹۳ش، ص۳۷۲.
  13. حاج منوچهری، «حسین(ع)، امام»، ص۶۸۷.
  14. حاج منوچهری، «حسین(ع)، امام»، ص۶۸۹.
  15. حاج منوچهری، «حسین(ع)، امام»، ص۶۸۱؛ محدثی، فرهنگ عاشورا، ۱۳۹۳ش، ص۵۰۸.
  16. ابن‌المشهدی، المزار[الکبیر]، ۱۴۱۹ق، ص۳۹۷؛ شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ۱۴۱۱ق، ص۸۲۶، ۸۲۸؛ سید بن طاوس، اقبال الاعمال، ۱۳۶۷ش، ص۶۸۹-۶۹۰.
  17. شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۷.
  18. یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، بیروت، ج۲، ص۲۴۶؛ دولابی، الذریة الطاهرة، ۱۴۰۷ق، ص۱۰۲، ۱۲۱؛ طبری، تاریخ طبری، ۱۹۶۲، ج۲، ص۵۵۵؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۲۷.
  19. شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۷.
  20. شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۲۷.
  21. شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۷؛ احمد ابن حنبل، المسند، دارصادر، ج۱، ص۹۸، ۱۱۸.
  22. ابن‌شهرآشوب‏، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۳، ص۳۹۷؛ ابن‌سعد، الطبقات الكبرى، ج۱۰، ص۲۴۴.
  23. ابن‌منظور، لسان العرب، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۳۹۳؛ زبیدى، تاج العروس، ۱۴۱۴ق، ج۷، ص۴.
  24. ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۳، ص۱۷۱.
  25. شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۲۹؛ مقریزی، امتاع الأسماع، ۱۴۲۰ق، ج‏۱۲، ص۲۳۷؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، دار الفکر، ج۶، ص۲۳۰.
  26. سماوی، ابصار العین، ۱۴۱۹ق، ص۹۳.
  27. شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۷؛ ابن‌ابی‌شیبه، المصنَّف، ۱۴۰۹ق، ج۸، ص۶۵؛ ابن‌قتیبه، المعارف، ۱۹۶۰م، ج۱، ص۲۱۳.
  28. ابن‌ابی‌الثلج، تاریخ الائمه، ۱۴۰۶ق، ص۲۸؛ ابن‌طلحه شافعی، مطالب السؤول، ۱۴۰۲ق، ج۲، ص۳۷۴؛ برای فهرستی از القاب امام حسین(ع) نگاه کنید به: ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۱۳۸۵ش، ج۴، ص۸۶.
  29. ابن‌قولویه، کامل الزیارات، ۱۳۵۶ق، ص۱۷۶.
  30. نگاه کنید به: حِمْیری، قرب الاسناد، ۱۴۱۳ق، ص۹۹ـ۱۰۰؛ ابن‌قولویه، کامل الزیارات، ۱۴۱۷ق، ص۲۱۶ـ۲۱۹؛ شیخ طوسی، امالی، ۱۴۱۴ق، ص۴۹-۵۰.
  31. نگاه کنید به: مطهری، خدمات متقابل اسلام و ایران، ۱۳۸۰ش، ص۱۳۱-۱۳۳؛ شریعتی، تشیع علوی و تشیع صفوی، ۱۳۷۷ش، ص۹۱؛ دهخدا، لغت نامه دهخدا، ۱۳۷۷ش، ص...؛ شهیدی، زندگانی علی ابن الحسین(ع)، ۱۳۶۵ش، ص۱۲.
  32. اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۰۵ق، ص۵۹؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۳۵.
  33. ابن کثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۸ق، ج۸، ص۲۲۹.
  34. مُصْعَب بن عبدالله، کتاب نسب قریش، ۱۹۵۳م، ج۱، ص۵۹؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۶۸؛ بخاری، سرّالسلسلة العلویة، ۱۳۸۱ق، ج۱، ص۳۰.
  35. مصعب بن عبدالله، کتاب نسب قریش، ۱۹۵۳م، ص۵۷؛ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، بیروت، ج۲، ص۲۴۶ـ۲۴۷؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۴۶.
  36. مقریزی، امتاع الأسماع، ۱۴۲۰ق، ج‌۶، ص۲۶۹.
  37. طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۴۶؛ اصفهانی، مقاتل الطالبیین، دارالمعرفه،‌ ص۸۰.
  38. اصفهانی، کتاب الاغانی، ۱۳۸۳ق، ج۲۱، ص۷۸.
  39. اصفهانی، کتاب الاغانی، ۱۳۸۳ق، ج۲۱، ص۷۸.
  40. ابن‌طلحه شافعی، مطالب السؤول، ۱۴۰۲ق، ج۲، ص۶۹.
  41. مُصْعَب بن عبدالله، کتاب نسب قریش، ۱۹۵۳م، ج۱، ص۵۷-۵۹؛ بخاری، سرّ السلسلة العلویة، ۱۳۸۱ق، ج۱، ص۳۰؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۳۵.
  42. طبری، دلائل الامامة، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۷۴؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۷۷؛ ابن طلحه شافعی، مطالب السؤول، ۱۴۰۲ق، ج۲، ص۶۹.
  43. ابن‌فندق، لباب الانساب، ۱۳۸۵، ص۳۵۵.
  44. واعظ کاشفی، روضة الشهدا، ۱۳۸۲ش، ص۴۸۴.
  45. محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام حسین، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۳۲۵.
  46. ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۴، ص۱۷۵؛ سبط بن جوزى، تذکرة الخواص‏، ۱۴۱۸ق، ص۲۱۱-۲۱۲.
  47. کلینی، الکافی، ۱۳۶۵ش، ج۸، ص۲۰۶-۲۰۷؛ ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ۱۳۸۵-۱۳۸۷ق، ج۸، ص۲۵۳-۲۵۴.
  48. ابن‌خلدون، العبر، ۱۴۰۱ق، ج۲، ص۵۷۳-۵۷۴.
  49. طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق. ج۴، ص۲۶۹.
  50. جعفر مرتضی، الحیاة السیاسیة للامام الحسن، دارالسیرة، ص۱۵۸.
  51. ابن‌قتیبه، الامامه و السیاسة، ۱۴۱۰، ج۱، ص۵۹؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۵۵۸.
  52. محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام حسین، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۳۳۱-۳۳۲.
  53. سید مرتضی، الشافی فی الامامة، ۱۴۱۰ق، ج۴، ص۲۴۲.
  54. مجلسی، بحار الأنوار، ۱۳۶۳ش، ج۱۰، ص۱۲۱.
  55. شیخ مفید، الجمل، ۱۴۱۳، ص۳۴۸؛ ذهبی، تاریخ الإسلام‏، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۴۸۵.
  56. ابن‌اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱، ج۳، ص۲۴؛ ابن‌شهرآشوب‏، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۳، ص۱۶۸.
  57. نصر بن‌مزاحم، وقعة الصفین، ۱۳۸۲ق، ص۱۱۴ـ۱۱۵.
  58. مجلسی، بحار الأنوار، ۱۳۶۳ش، ج۴۴، ص۲۶۶.
  59. اربلى، کشف الغمة، ۱۴۲۱ق، ج۱، ص۵۶۹؛ نهج البلاغه، تحقیق صبحی صالح، خطبه ۲۰۷، ص۳۲۳.
  60. ابن‌عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج‏۳، ص۹۳۹.
  61. طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج‏۵، ص۱۴۷.
  62. ابن‌قتیبه، الامامه و السیاسه، ۱۴۱۰، ج۱، ص۱۸۱؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۲۵.
  63. کلینی، الکافی، ۱۳۶۲، ج۳، ص۲۲۰؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۴۹۷-۴۹۸.
  64. کلینی، الکافی، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۲۹۱؛ ابن‌شهرآشوب‏، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۳، ص۴۰۱.
  65. ابن‌قتیبة دینوری، الإمامة و السیاسة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۱۸۴.
  66. دینورى، الأخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۲۲۱.
  67. شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال(رجال کشی)، ۱۳۴۸ش، ص۱۱۰.
  68. ابن‌اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱، ج۴، ص۲۹۲؛ ابن‌شهرآشوب، المناقب، ۱۳۷۹،ج۴، ص۳۵.
  69. طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۱۶۰؛ ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۳، ص۲۶۷.
  70. طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۱۶۵؛ ابن‌جوزی، المنتظم، ۱۹۹۲م، ج۵، ص۱۸۴.
  71. صابری، تاریخ فرق اسلامی، ۱۳۸۸ش، ج۱، ص۱۸۱.
  72. به عنوان نمونه نگاه کنید به: شیخ صدوق، الاعتقادات، ۱۴۱۴ق، ص۱۰۴؛ ابن‌بابویه قمی، الإمامة والتبصره، ۱۳۶۳ش، ص۱۰۴.
  73. شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۳۰.
  74. کلینی، الکافی، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۲۹۷.
  75. کلینی، الکافی، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۳۰۱.
  76. شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۲.
  77. دینورى، الأخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۲۲۰.
  78. بلاذری، أنساب الأشراف‏، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۵۰.
  79. شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۳۱.
  80. جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۱ش، ص۱۷۵.
  81. دینوری، الاخبار الطوال، ۱۳۶۸، ص۲۲۴-۲۲۵؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۱۲۰و۱۲۱؛ ابن‌قتبیه، الامامه والسیاسه، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۰۲-۲۰۴.
  82. بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۱۲۱و۱۲۲؛ ابن‌سعد، الطبقات الکبری‏، ۴۱۸ق، ج۱۰، ص۴۴۰؛ شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال (رجال کشی)، ۱۳۴۸، ص۵۰؛ ذهبی، تاریخ الإسلام، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۶؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة الدمشق، ۱۴۱۵، ج۱۴، ص۲۰۶.
  83. ابن‌کثیر، البدایة و النهایة، دار الفکر، ج۸، ص۷۹.
  84. http://ensani.ir/fa/article/45732/
  85. ابن‌قتیبه، الامامة و السیاسة، ۱۴۱۰، ج۱، ص۲۰۴.
  86. ابن‌قتیبه، الامامة و السیاسة، ۱۴۱۰، ج۱، ص۲۰۸-۲۰۹.
  87. ابن‌قتیبه، الامامة و السیاسة، ۱۴۱۰، ج۱، ص۲۱۱.
  88. گروهی از تاریخ‌پژوهان، تاریخ قیام و مقتل جامع سیدالشهداء، ۱۳۸۹، ج۱، ص۳۹۲.
  89. ابن‌شعبه حرانی، تحف العقول، ۱۴۰۴، ص۶۸.
  90. ابن‌شعبه حرانی، تحف العقول، ۱۴۰۴، ص۶۸.
  91. بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۵۵؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۳۹۹، ج۲، ص۳۲.
  92. طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷، ج۵، ص۳۳۸.
  93. ابومخنف، مقتل‌الحسین، مطبعة العلمیه، ص۵؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳، ج۲، ص۳۳.
  94. بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۶۰؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳، ج۲، ص۳۴.
  95. بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۵۶؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۶.
  96. شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۶۶.
  97. بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۵۷-۱۵۹؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۶-۳۸.
  98. شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۴۱.
  99. بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷، ج۳، ص۱۶۰؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۶۶.
  100. ابن سعد، الطبقات الكبرى، ۱۴۱۸، ج۱۰، ص۴۵۰؛ ابن‌کثیر، البدایة و النهایة، دار الفكر، ج۸، ص۱۵۹ و ۱۶۱.
  101. طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۰۸،ابن مسکویه، تجارب الامم، ۱۳۷۹، ج۲، ص۶۷؛ ابن اثیر، الکامل، ۱۹۶۵، ج۴، ص۵۱.
  102. ابن اعثم الکوفی، الفتوح، ۱۹۹۱م، ج۵، ص۸۳؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۰۹؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۸۴؛ ابن مسکویه، تجارب الامم، ۱۳۷۹، ج۲، ص۶۸.
  103. دینوری، الاخبار الطوال، ۱۳۶۸، ص۲۵۳؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۱۷۶؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۰۹؛ ابن اثیر، الکامل، ۱۹۶۵م، ج۴، ص۵۲.
  104. طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۱۴؛ ابن‌ مسکویه، تجارب‌الامم، ۱۳۷۹، ج۲، ص۷۱.
  105. بلاذری، انساب‌الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۸۲؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۱۴؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۸۸.
  106. شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۹۱-۹۴.
  107. طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۴۶؛ ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، دارالمعرفه،‌ ص۸۰.
  108. شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۱۲؛ خوارزمی، مقتل‌الحسین(ع)، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۴۱؛ طبرسی، اعلام‌الوری، ۱۳۹۰، ج۱، ص۴۶۹.
  109. طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷، ج۵، ص۴۵۰-۴۵۳؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸، ج۶، ص۴۴۱؛ ابوالفرج اصفهانی، مقاتل‌الطالبین، دار المعرفة، ص۱۱۸؛ مسعودی، مروج‌الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۶۲.
  110. بلاذری، انساب‌الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۴۱۱؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۵۶.
  111. طبری، تاریخ‌ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۵۶.
  112. طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۵۵.
  113. مقرم، مقتل الحسین، ۱۴۲۶ق، ص۳۳۵-۳۳۶.
  114. اسفندیاری، عاشوراشناسی، ۱۳۸۷، ص۱۵۷.
  115. سید مرتضی، تنزیه الانبیاء، ۱۴۰۹ق، ص۲۲۷-۲۲۸.
  116. صالحی نجف‌آبادی، شهید جاوید، ۱۳۸۷، ص۱۵۷-۱۵۸.
  117. اشتهاردی، هفت ساله چرا صدا درآورد؟، ۱۳۹۱، ص۱۵۴.
  118. بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۹، ص۳۱۷.
  119. خمینی، صحیفه نور، ۱۳۷۹ش، ج۱۷، ص۵۸..
  120. ابن‌خلدون، تاریخ ابن‌خلدون، دار احیاء التراث العربی، ج۱، ص۲۱۷.
  121. ابن‌خلدون، تاریخ ابن‌خلدون، دار احیاء التراث العربی، ج۱، ص۲۱۶.
  122. آلوسی، روح‌المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۳، ص۲۲۸.
  123. عقاد، ابوالشهداء، ۱۴۲۹ق، ص۲۰۷.
  124. عقاد، ابوالشهداء، ۱۴۲۹ق، ص۱۴۱.
  125. طه حسین، علی و بنوه، دارالمعارف، ص۲۳۹.
  126. فروخ، تجدید فی المسلمین لا فی الإسلام، دار الكتاب العربی، ص۱۵۲.
  127. نگاه کنید به: «عزاداری ماه محرم در کشورهای جنوب شرقی آسیا برگزار می‌شود»، خبرگزاری ابنا؛ «آداب و رسوم مردم شهرهای مختلف ایران در ماه محرم»، وبگاه بیتوته..
  128. بلاذری، انساب‌الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۲۰۶.
  129. مجلسی، بحار الانوار، ۱۳۶۳ش، ج۴۵، ص۱۹۶.
  130. آئینه‌وند، سنت عزاداری و منقبت‌خوانی، ۱۳۸۶ش، ص۶۵-۶۶ به نقل از ابن‌کثیر، البدایه و النهایه، ج۱۱، ص۱۸۳؛ ابن جوزی، المنتظم، ۱۹۹۲م، ج۷، ص۱۵.
  131. مجلسی، بحار الانوار، ۱۳۶۳ش، ج۴۴، باب۳۴، ص۲۷۸-۲۹۶.
  132. آل طعمه، کربلا و حرم‌های مطهر، مشعر، ص۸۹-۱۱۲.
  133. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، دارالمعرفة، ص۴۷۷.
  134. جمعی از نویسندگان، نگاهی نو به جریان عاشورا، ۱۳۸۷ش، ص۴۲۵.
  135. شیخ طوسی، الامالی، ۱۴۱۴ق، ص۳۲۷؛ ابن شهرآشوب، المناقب، ۱۳۷۹، ج۲، ص۲۱۱.
  136. طباطبائی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۱۶۴.
  137. کلیدار، تاریخ کربلاء و حائرالحسین(ع)، ۱۳۷۶، ص۵۱و۵۲ و ۵۸ـ۶۰.
  138. مؤسسه امام هادی(ع)، جامع زیارات المعصومین، ۱۳۸۹، ج۳، ص۳۶-۶۹.
  139. ابن قولویه، کامل الزیارات، ۱۳۵۶، ص۱۵۸-۱۶۱.
  140. محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام حسین، ۱۳۸۸ش، ج۱۲، ص۲۵۶-۴۵۲.
  141. «زیارت های مخصوصه امام حسین»، پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه..
  142. شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ۱۴۱۱، ص۷۸۷.
  143. ابن طاووس، اللهوف، ۱۴۱۴ق، ص۲۲۵.
  144. «آمار زائران اربعین امسال از مرز ۱۸ میلیون گذشت»، خبرگزاری جمهوری اسلامی..
  145. معهد تحقیقات باقرالعلوم(ع)، موسوعة کلمات الامام الحسین، ۱۴۱۶ق، مقدمه، صفحه ز.
  146. مجلسی، بحارالانوار، ۱۳۶۳ش، ج۹۵، ص۲۱۴.
  147. میانجی، مکاتیب الائمة، ۱۴۲۶ق، ج۳، ص۸۳-۱۵۶.
  148. کرباسی، دائرة المعارف الحسینیة، دیوان الامام الحسین، ۲۰۰۱م. ج۱ و ۲.
  149. ابن شعبه، تحف العقول، ۱۴۰۴ق، ص۲۳۷-۲۴۰؛ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳، ج۲، ص۹۷-۹۸.
  150. خوارزمی، مقتل الحسین، ۱۴۲۳، ج۱، ص۲۷۳.
  151. شیخ صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۵، ج۱، ص۲۶۵.
  152. بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۷؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳، ج۲، ص۲۷.
  153. بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۴۲؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸ق، ج۱۰، ص۳۸۵.
  154. ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸ق، ج۱۰، ص۲۶۶؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۳، ص۱۹۸و۱۹۹؛ اربلی، کشف الغمه، ۱۴۲۱ق، ج۱، ص۶۰۲.
  155. ابن شهرآشوب، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۸۲؛ مجلسی، بحارالأنوار، ۱۳۶۳ش، ج۹۸، ص۶۹.
  156. شوشتری، الخصائص الحسینیة، شریف رضی، ص۲۰.
  157. بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۴۲، ۴۵۳؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳، ج۲، ص۲۷؛ طبرانی، المعجم الکبیر، دارالنشر، ج۳، ص۹۵.
  158. احمد بن حنبل، المسند، دارصادر، ج۳، ص۲۶۱؛ ترمذی، سنن الترمذی، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۳۲۵.
  159. طبرانی، المعجم الکبیر، دارالنشر، ج۳، ص۱۰۱.
  160. ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸، ج۶، ص۴۱۹-۴۲۲؛ ابن ابی‌شیبه، المصنَّف، ۱۴۰۹ق، ج۶، ص۳ و ۱۵.
  161. محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام حسین، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۱۱۴-۱۱۸.
  162. ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸ق، ج۱۰، ص۴۱۱؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۴، ص۱۸۱.
  163. ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۷۰، ص۱۹۶ـ۱۹۷؛ نیز نگاه کنید به: ابن حزم، المُحَلّی، دارالفکر، ج۸، ص۵۱۵؛ اربلی، کشف الغمه، ۱۴۲۶ق، ج۲، ص۴۷۶.
  164. ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸، ج۱۰، ص۴۰۱؛ ابن عبدالبرّ، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۹۷.
  165. شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۲۹؛ مقریزی، امتاع الأسماع، ۱۴۲۰ق، ج‏۱۲، ص۲۳۷؛ ابن‌کثیر، البدایة و النهایة، دار الفکر، ج۶، ص۲۳۰.
  166. ترمذی، سنن ترمذی، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۳۲۳.
  167. احمد بن حنبل، المسند، بیروت، ج۵، ص۳۵۴؛ ترمذی، سنن ترمذی، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۳۲۲؛ ابن‌حبان، صحیح، ۱۹۹۳م، ج۱۳، ص۴۰۲؛ حاکم نیشابوری، المستدرک، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۲۸۷.
  168. ابن قولویه قمى، کامل الزیارات‏، ۱۳۵۶ق، ص۵۰.
  169. کلینی، الکافی، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۳۰۴.
  170. کلینی، الکافی، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۲۹۱.
  171. «فرهنگ عاشورا فرامسلمانی است»، وبگاه مجمع جهانی صلح اسلامی..
  172. ری‌شهری، دانشنامه امام حسین، ۱۳۸۸ش، ج۳، ص۱۶۶-۳.۱۷.
  173. کلینی، الکافی،۱۳۶۲، ج۱، ص۵۲۸؛ شیخ طوسی، الغیبة، ۱۴۱۱، ص۱۴۵.
  174. اسفندیاری، «کتابشناسی کتابشناسی‌های امام حسین(ع)»، ص۴۱.
  175. صفر علی‌پور، کتابشناسی اختصاصی امام حسین، ۱۳۸۱، ص۲۵۵.
  176. اسفندیاری، کتابشناسی تاریخی امام حسین(ع)، ۱۳۸۰، ص۴۹۱.

منابع

  • ابن ابی‌الثلج، تاریخ الائمة، در مجموعة نفیسه فی تاریخ الائمة، چاپ محمود مرعشی، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۶ق.
  • ابن ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۵-۱۳۸۷ق.
  • ابن ابی‌شیبه، المصنَّف فی الاحادیث و الآثار، چاپ سعید محمد لحّام، بیروت، ۱۴۰۹ق.
  • ابن اثیر، علی بن ابی‌الکرم، اسد الغابه فی معرفه الصحابه، بیروت، دارالکتاب العربی، بی‌تا.
  • ابن اثیر، علی بن ابی‌الکرم، الکامل فی التاریخ، بیروت، دارصادر-داربیروت، ۱۹۶۵م.
  • ابن اعثم، احمد، الفتوح، بیروت، دارالاضواء، ۱۴۱۱ق.
  • ابن اعثم، احمد، الفتوح، تحقیق: علی شیری، بیروت،‌ دار الأضواء، چاپ اول، ۱۹۹۱م.
  • ابن‌ بابویه قمی، ابوالحسن بن علی، الامامة والتبصرة من الحیره، تحقیق: علی‌اکبر غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۳ش.
  • ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم، منهاج السنة النبویة، تحقیق: محمد رشاد سالم، جامعة الإمام محمد بن سعود الإسلامیة، چاپ اول، ۱۴۰۶ق.
  • ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم فی تاریخ طبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۹۹۲.
  • ابن حبان، صحیح ابن حبان، تحقیق: شعیب ارنؤوط، بی‌جا، الرساله، ۱۹۹۳م.
  • ابن حجر عسقلانی، الاصابة في تمييز الصحابة، بیروت، دار الكتب العلمية، ۱۴۱۵ق.
  • ابن حجر عسقلانی، الاصابة فی تمییز الصحابه، تحقیق عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۹۹۵م.
  • ابن حزم،‌ المُحَلّی، تحقیق: محمد شاکر، بیروت، دارالفکر، بی‌تا.
  • ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۱ق و دار احیاء التراث العربی، چاپ چهارم، بی‌تا.
  • ابن سعد، الطبقات الکبری، چاپ احسان عباس، بیروت، ۱۹۶۸-۱۹۷۷.
  • ابن سعد، الطبقات الكبرى‏، بیروت، دار الكتب العلمیة، چاپ دوم‏، ۱۴۱۸ق.
  • ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول، قم، جامعه مدرسین‏، ۱۴۰۴ق.
  • ابن شهر آشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی‌طالب، قم، چاپ هاشم رسولی محلاتی، بی‌تا.
  • ابن شهرآشوب‏، محمد بن علی، مناقب آل ابی‌طالب، قم، علامه‏، ۱۳۷۹ق.
  • ابن شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی‌طالب، قم، چاپ یوسف بقاعى، ۱۳۸۵ش.
  • ابن طلحه شافعی، مطالب السؤول فی مناقب ال الرسول، چاپ ماجد بن احمد عطیه، بی‌جا، بی‌تا.
  • ابن عبد البر، الاستیعاب فى معرفة الاصحاب، تحقیق على محمد البجاوى، بیروت، دار الجیل، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
  • ابن عساكر، علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق‏، بیروت‏، دار الفكر، چاپ اول‏، ۱۴۱۵ق.
  • ابن فندق بیهقی، علی بن زید، لباب الانساب و الالقاب و الاعقاب، تحقق، مهدی رجائی، قم، مکتبة آیت الله المرعشی، ۱۳۸۵ش.
  • ابن فندق، بیهقی، علی بن زید، لباب الأنساب و الألقاب و الأعقاب، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۱۰ق.
  • ابن قتیبة دینوری، الإمامة و السیاسة، تحقیق علی شیری، بیروت، دارالأضواء، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.
  • ابن‌قتیبه دینوری، المعارف، تحقیق ثروت عکاشه، قاهره، الهیئة المصریة العامة للکتاب، ۱۹۶۰.
  • ابن‌قتیبه، المعارف، قاهره، الهیئة المصریة العامة للکتاب، چاپ دوم، ۱۹۹۲م.
  • ابن قولویه،‌ جعفر بن محمد، کامل الزیارات، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم، ۱۴۱۷ق.
  • ابن قولویه، جعفر بن محمد، كامل الزیارات‏، نجف، دار المرتضویة، ۱۳۵۶ق.
  • ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، بیروت،‌ دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ق.
  • ابن كثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، بیروت، دار الفكر، بى‌تا.
  • ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، تفسیر القرآن العظیم، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۹ق.
  • ابن مسکویه، احمد بن محمد، تجارب الامم و تعاقب الهمم، تحقیق: ابوالقاسم امامی، تهران، سروش، ۱۳۷۹ش.
  • ابن مشهدی، محمد بن جعفر، المزار [الکبیر]، تحقیق: جواد القیومی الاصفهانی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۴۱۹ق.
  • ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب‏، بیروت‏، دار صادر، ۱۴۱۴ق.
  • ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، تحقیق سید احمد صقر، بیروت، دارالمعرفة، بی‌تا.
  • ابوبکر ابن عربی، العواصم من القواصم، قاهرة، المکتبة السلفیة، بی‌تا.
  • ابومخنف، مقتل الحسین(ع)، تحقیق و تعلیق حسین الغفاری، قم، مطبعة العلمیه، بی‌تا.
  • احمد بن حنبل، مسند احمد، بیروت، دار صادر، بی‌تا.
  • احمدی میانجی، علی، مکاتیب الائمة، آیت الله احمدى میانجى‏، قم، دار الحدیث‏، ۱۴۲۶ق.
  • اربلى، علی بن عیسی، کشف الغمة فى معرفة الائمة علیهم‌السلام، چاپ على فاضلى، قم، ۱۴۲۶ق.
  • اربلى، علی بن عیسی، كشف الغمة فی معرفة الأئمة، قم، رضى‏، چاپ اول، ۱۴۲۱ق.
  • اسفندیاری، محمد «کتابشناسی کتابشناسی‌های امام حسین(ع)»، فصلنامه کتاب‌های اسلامی، شماره سوم، زمستان ۱۳۷۹ش.
  • اسفندیاری، محمد، کتابشناسی تاریخی امام حسین(ع)، تهران، سازمان چاپ و انتشارات، ۱۳۸۰ش.
  • اشتهاردی، علی‌پناه، هفت ساله چرا صدا درآورد؟، قم، انتشارات علامه، چاپ اول، ۱۳۹۱ش.
  • اصفهانی، ابوالفرج، کتاب الاغانی، قاهره، ۱۳۸۳ق.
  • اصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطالبیین، تحقیق احمد صقر، بیروت، دارالمعرفه، بی‌تا.
  • ایوب، م، «فضایل امام حسین علیه السلام در احادیث اهل سنت»، ترجمه جواد قاسمی، فصلنامه مشکوة، شماره ۵۱، تابستان ۱۳۷۵ش.
  • آل طعمه، سلمان هادی، کربلا و حرمهای مطهر، تهران، مشعر، بی‌تا.
  • آلوسی، روح المعانی، تحقیق: علی عبد الباری عطیة، بیروت، دار الكتب العلمیة، ۱۴۱۵ق.
  • «آمار زائران اربعین امسال از مرز ۱۸ میلیون گذشت»، خبرگزاری جمهوری اسلامی، تاریخ درج مطلب: ۲۷ مهر ۱۳۹۸، تاریخ بازدید: ۷ فروردین ۱۳۹۹ش.
  • آئینه‌وند، صادق و ولایتی، علی اکبر، سنت عزاداری و منقبت‌خوانی در تاریخ شیعه امامیه، با مقدمه محمد تقی‌زاده داوری، قم، موسسه شیعه‌شناسی، چاپ دوم، ۱۳۸۶ش.
  • بخاری، سهل بن عبدالله، سرّالسلسلة العلویة، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، نجف، ۱۳۸۱ق.
  • بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، بی‌تا.
  • بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق: احسان عباس، بیروت، جمیعة المتشرقین الامانیه، ۱۹۷۹م.
  • بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق: محمود فردوس العظم، دمشق، ۱۹۹۶-۲۰۰۰م.
  • بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق: محمدباقر محمودی، بیروت، دارالتعارف، چاپ اول، ۱۹۷۷م.
  • بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، بیروت، مکتبة الهلال، ۱۹۸۸م.
  • بلاذرى‏، احمد بن یحیى، أنساب الأشراف‏، تحقیق: سهیل زکار و ریاض زرکلی ، بیروت‏، دار الفكر، ۱۴۱۷ق.
  • ترمذی، محمد بن عیسی، سنن ترمذی، تحقیق: عبدالرحمن محمد عثمان، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۳ق.
  • مؤسسه امام هادی(ع)، جامع زیارات المعصومین، قم، پیام امام هادی(ع)، ۱۳۸۹ش.
  • جعفریان‏، رسول، حیات فكرى و سیاسى امامان شیعه، قم‏، انصاریان‏، چاپ ششم‏، ۱۳۸۱ش.
  • جمعی از نویسندگان، نگاهی نو به جریان عاشورا، قم، بوستان کتاب، چاپ ششم، ۱۳۸۷ش.
  • حاج منوچهری، فرامرز، «حسین(ع)، امام»، در دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۲۰، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۹۱ش.
  • حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، تحقیق یوسف عبدالرحمن المرعشی، بیروت، ۱۴۰۶ق.
  • حرانی، حسن بن شعبه، تحف العقول، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۴ق.
  • حسین، طه، علی و بنوه، قاهره، دارالمعارف، بی‌تا.
  • حسینی شاهرودی، سیدمحمد، «امام حسین (ع) و عاشورا از دیدگاه اهل سنت»، مجله پیام، شماره ۹۲، زمستان ۱۳۸۷ش.
  • حمیرى، عبدالله بن جعفر، قرب الاسناد، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
  • خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۲ق.
  • خمینی، سیدروح الله، صحیفه نور، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار، ۱۳۷۹ش.
  • خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین(ع)، قم‏، انوار الهدى‏، چاپ دوم، ۱۴۲۳ق.
  • طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامة، بیروت، مؤسسة الاعلمى للمطبوعات، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
  • دولابی، محمد بن احمد، الذریة الطاهرة، چاپ محمدجواد حسینی جلالی، قم، ۱۴۰۷ق.
  • دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه دهخدا، تهران، ۱۳۷۷ش.
  • دینوری، احمد بن داوود، الاخبار الطوال، تحقیق عبدالمنعم عامر مراجعه جمال الدین شیال، قم، منشورات رضی، ۱۳۶۸ش.
  • ذهبی، شمس‌الدین، تاریخ الإسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام‏، بیروت‏، دار الكتاب العربى‏، چاپ دوم‏، ۱۴۰۹ق.
  • ذهبی، شمس‌الدین، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، تحقیق عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۹۹۳م.
  • ذهبی، شمس‌الدین، سیر اعلام النبلاء، تخریج شعیب ارنؤوط و تحقیق حسین اسد، بیروت، الرساله، چاپ نهم، ۱۹۹۳م.
  • زبیدى واسطى‏، مرتضى حسینى، تاج العروس من جواهر القاموس‏، بیروت‏، دار الفكر، ۱۴۱۴ق.
  • زمانی، احمد، حقایق پنهان، پژوهشی در زندگانی سیاسی امام حسن مجتبی، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ سوم، ۱۳۸۰ش.
  • زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، قم، نشر البلاغه، چاپ دوم، ۱۴۱۵ق.
  • سبط ابن جوزی، تذکرة الخواص، بیروت، بی‌نا، ۱۴۰۱ق-۱۹۸۱م.
  • سبط بن جوزى، تذكرة الخواص‏، قم، منشورات الشریف الرضى‏، چاپ اول‏، ۱۴۱۸ق.
  • سلیم بن قیس، كتاب سلیم بن قیس الهلالی‏، قم، هادی، ۱۴۰۵ق.
  • سماوی، محمد بن طاهر، إبصار العین فی أنصار الحسین علیه السلام‏، قم، دانشگاه شهید محلاتى‏، چاپ اول‏، ۱۴۱۹ق.
  • سید بن طاوس، علی بن موسی، اقبال الاعمال، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۷ش.
  • سید بن طاوس، علی بن موسی، الطرائف، قم، خیام، ۱۴۰۰ق.
  • سید بن طاووس، علی بن موسی، الملهوف علی قتلی الطفوف، تهران، جهان، ۱۳۴۸ش.
  • سید بن طاووس، علی بن موسی، الملهوف علی قتلی الطفوف، قم، اسوه، ۱۴۱۴ق.
  • سید جعفر مرتضی عاملی، الصحیح من سیرة الامام علی(ع)، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۸ش.
  • سید رضى‏، محمد بن حسین، نهج البلاغة، تحقیق صبحی صالح، قم، هجرت‏، ۱۴۱۴ق.
  • سید مرتضی، علی بن حسین، الشافی فی الامامة، قم، موسسه اسماعیلیان، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق.
  • سید مرتضی، علی بن حسین، تنزیه الانبیاء، بیروت، دارالاضواء، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق.
  • سیوطی، جلال الدین، تاریخ الخلفاء، مكتبة نزار مصطفى الباز، ۱۴۲۵ق.
  • شریعتی علی، تشیع علوی و تشیع صفوی، تهران، چاپخش، ۱۳۷۷.
  • شوکانی، محمد بن علی، فتح القدیر، بیروت، عالم الکتب، بی‌تا.
  • شهیدی، سید جعفر، تاریخ تحلیلی اسلام، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۹۰.
  • شهیدی، سید جعفر، زندگانی علی بن الحسین، تهران، دفتر نشر فرهنگ، ۱۳۶۵ش.
  • شیخ صدوق، محمد بن علی بن بابویه، الاعتقادات الامامیه، قم،‌ کنگره شیخ مفید، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق.
  • شیخ صدوق، محمد بن علی بن بابویه، الخصال، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۳ق.
  • شیخ صدوق، محمد بن علی بن بابویه، عیون اخبار الرضا، چاپ مهدى لاجوردى، قم ۱۳۶۳ش.
  • شیخ صدوق، محمد بن علی بن بابویه، کمال الدین و تمام النعمة، تهران، اسلامية، چاپ دوم، ۱۳۹۵ش.
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، قم، دار المعارف الإسلامیة، ۱۴۱۱ق.
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن، الامالی، قم، دارالثقافه، ۱۴۱۴ق.
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، چاپ حسن موسوی خرسان، بیروت، ۱۴۰۱ق.
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن، مصباح المتهجد، بیروت، مؤسسه فقه الشیعه، ۱۴۱۱ق.
  • شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله على العباد، قم، كنگره شیخ مفید، اول، ۱۴۱۳ق.
  • شیخ مفید، محمد بن‌ نعمان، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، بیروت، ۱۴۱۴ق.
  • شیخ مفید، محمد بن‌ نعمان، المقنعه، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
  • شیخ مفید، محمد بن‌ نعمان، مسار الشیعة، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
  • شیخ مفید، محمد بن‌ نعمان، الجمل و النصرة لسيد العترة في حرب البصرة، قم، كنگره شيخ مفيد، ۱۴۱۳ق.
  • شوشتری، شیخ جعفر، الخصائص الحسینیة، شریف رضی، چاپ اول، بی‌تا.
  • صابری، حسین، تاریخ فرق اسلامی فرق شیعه و فرقه‌های منسوب به آن، تهران، سمت، چاپ پنجم، ۱۳۸۸ش.
  • صاحبی، محمدجواد، «مقتل و مقتل نگاران»، مجله کیهان فرهنگی، شماره ۱۱۱، تیر ۱۳۷۳.
  • صحتی سردرودی، محمد، عاشوراپژوهی با رویکردی تحریف‌شناسی تاریخ امام حسین(ع)، قم،‌ خادم الرضا(ع)، ۱۳۸۵ش.
  • صفر علی‌پور، حشمت الله، کتابشناسی اختصاصی امام حسین، قم، یاقوت، ۱۳۸۱ش.
  • طباطبایی یزدی، سید محمدکاظم، العروة الوثقی، بیروت، ۱۴۰۴ق.
  • طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، تحقیق: حمدی عبدالمجید السلفی، بیروت،‌ دار احیاء التراث العربی، بی‌تا.
  • طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، قاهره، دار النشر، مكتبة ابن تیمیة، چاپ دوم، بی‌تا.
  • طبرسی، احمد بن على، الاحتجاج على أهل اللجاج‏، مشهد، مرتضى‏، ۱۴۰۳ش.
  • طبرسی، احمد بن على، الاحتجاج على أهل اللجاج‏، نجف، چاپ محمدباقر موسوى خرسان، ۱۳۸۶ق.
  • طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری بأعلام الهدی، تهران، اسلامیه، ۱۳۹۰ق.
  • طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، بیروت‏، دار التراث‏، چاپ دوم، ۱۳۸۷ق.
  • طقوش، محمد سهیل، دولت امویان، ترجمه حجت الله جودکی، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
  • طوسی، اختیار معرفة الرجال(رجال الكشی)، مشهد، دانشگاه مشهد، ۱۳۴۸ش.
  • عالم‌زاده، هادی، «اولین مقتل مکتوب، مقتل ابومخنف»، وبگاه کرب و بلا، تاریخ بازدید: ۷ فروردین ۱۳۹۹ش.
  • عاملی، جعفر مرتضی، الحیاة السیاسیة للامام الحسن، بیروت، دارالسیره، بی‌تا.
  • عاملی، محمد بن مکی (شهید اول)، الدروس الشرعیه فی فقه الامامیه، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۱۷ق.
  • عقاد، عباس محمود، ابوالشهداء الحسین بن علی، تهران، المجمع العالمی للتقریب، چاپ دوم، ۱۴۲۹ق.
  • فخر رازی، محمد بن‌ عمر، التفسیر الکبیر، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۵ق.
  • فروخ، عمر، تجدید فی المسلمین لا فی الإسلام، بیروت، دار الكتاب العربی، بی‌تا.
  • قاضی طباطبایی، سید محمدعلی، تحقیق درباره اول اربعین حضرت سیدالشهدا(ع)، قم، بنیاد علمی و فرهنگی شیهد آیت الله قاضی طباطبایی، ۱۳۶۸ش.
  • کاشفی سبزواری، ملا حسین، روضة الشهدا، قم، نوید اسلام، ۱۳۸۲ش.
  • کرباسی، محمدصادق، دائرة المعارف الحسینیة، دیوان الامام الحسین، لندن، المرکز الحسینی للدراسات، ۲۰۰۱م.
  • کشی، محمد بن عمر، رجال الکشی، مشهد، دانشگاه مشهد، ۱۳۴۸ش.
  • کلیدار، عبدالجواد، تاریخ کربلاء و حائر الحسین علیه السلام، نجف، چاپ افست قم، ۱۳۷۶ش.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش.
  • كلینی، محمد بن یعقوب، الكافى‏، تهران، دار الکتب اسلامیة، چاپ دوم‏، ۱۳۶۲ش.
  • گروه تاریخ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، تاریخ تشیع، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه (مرکز مدیریت حوزه علمیه خواهران)، چاپ چهارم، ۱۳۹۰ش.
  • گروهی از تاریخ‌پژوهان، تاریخ قیام و مقتل جامع سیدالشهداء علیه‌السلام، زیر نظر مهدی پیشوایی، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
  • مالک بن انس، الموطأ، تحقیق: محمد فؤاد عبدالباقی، بیروت،‌ دار احیاء التراث العربی، ۱۹۸۵.
  • مجلسى‏، محمدباقر، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، تهران، اسلامیة، چاپ دوم، ۱۳۶۳ش.
  • محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، قم، نشر معروف، چاپ هفدهم، ۱۳۹۳ش.
  • محمدی ری‌شهری، محمد و همکاران، دانشنامه امام حسین(ع)، ترجمه محمد مرادی، قم، دارالحدیث، ۱۴۳۰ق/۱۳۸۸ش.
  • مسعودی، اثبات الوصیه، قم، منشورات الرضی، بی‌تا.
  • مسعودی، علی بن الحسین، التنبیه و الاشراف، تصحیح: عبدالله اسماعیل الصاوی، قاهره،‌ دار الصاوی، بی‌تا؛ افست قم،‌ دار الثقافة الاسلامیه، بی‌تا.
  • مسعودی، علی بن الحسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق: اسعد داغر، قم، دارالهجره، ۱۴۰۹ق.
  • مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، بیروت، دارالمعرفه، ۱۴۲۳ق.
  • مُصْعَب بن عبدالله، کتاب نسب قریش، چاپ لوی پرووانسال، قاهره ۱۹۵۳م.
  • مطهری، مرتضی، خدمات متقابل اسلام و ایران، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۸۰ش.
  • معهد تحقیقات باقرالعلوم(ع)، موسوعة کلمات الامام الحسین(ع)، قم، دارالمعروف، چاپ سوم، ۱۴۱۶ق-۱۳۷۴ش.
  • مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، مکتبة الثقافة الدینیة، بی‌تا
  • مقریزی، تقى‌الدین، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و المتاع‏، بیروت، دار الكتب العلمیة، چاپ اول‏، ۱۴۲۰ق.
  • منقری، نصر بن مزاحم، وقعة صفین‏، قم، مكتبة آیة الله المرعشى النجفى‏، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
  • منقری، نصر بن‌مزاحم، وقعة صفین، تحقیق عبدالسلام محمد هارون، قاهره، ۱۳۸۲ق/ ۱۹۶۲م.
  • موسوعه کلمات الرسول الاعظم، ج۶، کتاب الحسنین(ع) و کتاب اهل البیت(ع)، مؤلف لجنة الحدیث فی مرکز ابحاث باقرالعلوم(ع)، تهران، نشر امیرکبیر، ۱۳۸۸ش.
  • موسوی المقرم، عبدالرزاق، مقتل الحسین(ع)، بیروت، دارالکتاب الاسلامیه.
  • ناصری داودی، عبدالمجید، انقلاب کربلا از دیدگاه اهل سنت، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۸۵ش.
  • نجمی، محمدصادق، سخنان حسین بن علی از مدینه تا کربلا، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۸ش.
  • یعقوبی، احمد بن ابی‌یعقوب، تاریخ الیعقوبی، بیروت،‌ دار صادر، بی‌تا.
  • الیوسفی الغروی، محمدهادی، موسوعة التاریخ الاسلامی، قم، مجمع الفکر الاسلامى‏، ۱۴۱۷ق.


الگو:جعبه پایانی