عدالت اجتماعی از دیدگاه امام علی(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۳: خط ۳:
عدالت اجتماعی را از دیدگاه حضرت علی(ع) تبیین کنید؟
عدالت اجتماعی را از دیدگاه حضرت علی(ع) تبیین کنید؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}امام علی(ع)‌ رعایت عدالت را سبب وسعت، گشایش و همچنین عامل بقای حکومت و دولت دانسته است. ایشان، حاکمان را توصیه به رعایت انصاف نموده است. امام علی(ع) ستم بر ناتوان را بدترین نوع ستم دانسته و سفارش بسیار به یاری و کمک رساندن به طبقات پایین جامعه داشته است. حضرت علی(ع) در ایجاد فرصت‌هایِ برابر، موضع‌گیری سرسختانه‌‌ای داشت و زمانی که به خلافت رسید، تمام امتیازات سیاسی و اقتصادی که به نزدیکان، دوستان و اقوام خلیفه سابق به ناحق داده شد، از آنها گرفت.
{{پاسخ}}
{{درگاه|حکومت دینی}}
امام علی(ع)‌ رعایت عدالت را سبب وسعت، گشایش و همچنین عامل بقای حکومت و دولت دانسته است. ایشان، حاکمان را توصیه به رعایت انصاف نموده است. امام علی(ع) ستم بر ناتوان را بدترین نوع ستم دانسته و سفارش بسیار به یاری و کمک رساندن به طبقات پایین جامعه داشته است. حضرت علی(ع) در ایجاد فرصت‌هایِ برابر، موضع‌گیری سرسختانه‌‌ای داشت و زمانی که به خلافت رسید، تمام امتیازات سیاسی و اقتصادی که به نزدیکان، دوستان و اقوام خلیفه سابق به ناحق داده شد، از آنها گرفت.


== اثرات عدالت اجتماعی از نگاه امام علی(ع) ==
== اثرات عدالت اجتماعی از نگاه امام علی(ع) ==
ظلم و بی عدالتی در جامعه به خصوص از سوی حاکمان دارای اثرات و عواقب بدی است و بنا به فرمایش حضرت علی(ع) مهم‌ترین عامل براندازی حکومت‌ها و زوال دولت‌ها، بی‌عدالتی است.<ref>شرح غررالحکم و دررالکلم، محمد علی انصاری، چاپ هشتم، ج۲، ص۵۹۲.</ref> مهم‌ترین اثر عدالت برای دولت‌ها این است که سبب ماندگاری و محبوبیت دولت‌ها می‌شود.<ref>نهج البلاغه، محمد عبده، قم، دارالذخائر، ۱۴۱۲ق، البلاغه، حکمت ۴۷۶.</ref> همچنین اثرات و فواید دیگری نیز برای عدالت اجتماع ذکر شده است:
ظلم و بی عدالتی در جامعه به خصوص از سوی حاکمان دارای اثرات و عواقب بدی است و بنا به فرمایش حضرت علی(ع) مهم‌ترین عامل براندازی حکومت‌ها و زوال دولت‌ها، بی‌عدالتی است.<ref>شرح غررالحکم و دررالکلم، محمد علی انصاری، چاپ هشتم، ج۲، ص۵۹۲.</ref> مهم‌ترین اثر عدالت برای دولت‌ها این است که سبب ماندگاری و محبوبیت دولت‌ها می‌شود.<ref>نهج البلاغه، محمد عبده، قم، دارالذخائر، ۱۴۱۲ق، البلاغه، حکمت ۴۷۶.</ref> همچنین اثرات و فواید دیگری نیز برای عدالت اجتماعی ذکر شده است:


* پیشرفت و گسترش جامعه در امور مادی و معنوی. امام علی(ع) در این زمینه فرموده‌اند: در به کار بستن عدل، وسعت و گشایشی (در امور مادی و معنوی) است (که در هیچ زمینه دیگری چنین گشایشی یافت نمی‌شود) و اگر عدل بر فردی تنگ گیرد، ستم و ظلم بر وی تنگ‌تر خواهد گرفت.<ref>شرح غررالحکم، همان، ج۲، ص۵۱۵.</ref>
* پیشرفت و گسترش جامعه در امور مادی و معنوی؛ امام علی(ع) در این زمینه فرموده‌اند: در به کار بستن عدل، وسعت و گشایشی (در امور مادی و معنوی) است (که در هیچ زمینه دیگری چنین گشایشی یافت نمی‌شود) و اگر عدل بر فردی تنگ گیرد، ستم و ظلم بر وی تنگ‌تر خواهد گرفت.<ref>شرح غررالحکم، همان، ج۲، ص۵۱۵.</ref>
* عدالت عامل پیشگیری از فساد اخلاقی و ناراحتی‌های روحی. علی(ع) در خطبه‌ای در صفین فرمودند: زمانی که رعیت حق والی را ادا کرد و والی حق او را ادا نمود، حق در میان آنها عزت می‌یابد و راه‌های دین بر پا می‌گردد و نشانه‌های عدل اعتدال می‌یابد، پس زمانه به عدل آباد می‌گردد و به بقای دولت امید می‌رود و مطامع دشمنان به نومیدی می‌گراید. اما اگر رعیت بر ولی خود غلبه کند یا والی بر رعیت ستم روا دارد، اختلاف روی می‌دهد و نشانه‌های ستم و ظلم آشکار گردد و دغل‌بازی در دین بسیار شود و احکام دین معطل ماند و فساد و منکَر میان مردم بسیار گردد. پس آنجا ابرار خوار گردند و اشرار عزیز و وظایفی که خدا برای مردم مقرر فرموده است در نظر شان بزرگ و دشوار آید.<ref>نهج البلاغه، ترجمه اسد الله مبشری، دفتر نشر فرهنگ، ۱۳۶۶ش، ج۱، ص۸۶۷.</ref>
* عدالت عامل پیشگیری از فساد اخلاقی و ناراحتی‌های روحی؛ علی(ع) در خطبه‌ای در صفین فرمودند: زمانی که رعیت حق والی را ادا کرد و والی حق او را ادا نمود، حق در میان آنها عزت می‌یابد و راه‌های دین بر پا می‌گردد و نشانه‌های عدل اعتدال می‌یابد، پس زمانه به عدل آباد می‌گردد و به بقای دولت امید می‌رود و مطامع دشمنان به نومیدی می‌گراید. اما اگر رعیت بر ولی خود غلبه کند یا والی بر رعیت ستم روا دارد، اختلاف روی می‌دهد و نشانه‌های ستم و ظلم آشکار گردد و دغل‌بازی در دین بسیار شود و احکام دین معطل ماند و فساد و منکَر میان مردم بسیار گردد. پس آنجا ابرار خوار گردند و اشرار عزیز و وظایفی که خدا برای مردم مقرر فرموده است در نظر شان بزرگ و دشوار آید.<ref>نهج البلاغه، ترجمه اسد الله مبشری، دفتر نشر فرهنگ، ۱۳۶۶ش، ج۱، ص۸۶۷.</ref>
* عدالت عامل وحدت و اتحاد مردم با یکدیگر. امام علی(ع) فرمود: عدل اساس پایداری و اتحاد مردم است.<ref>شرح غررالحکم، همان، ج۱، ص ۲۸.</ref>
* عدالت عامل وحدت و اتحاد مردم با یکدیگر؛ امام علی(ع) فرمود: عدل اساس پایداری و اتحاد مردم است.<ref>شرح غررالحکم، همان، ج۱، ص ۲۸.</ref>
* عدالت عامل گسترش محبت و علائق اجتماعی. امام علی(ع) در بیان رابطه عدل و محبت در کلام خود چنین می‌فرمایند: بهترین چیزی که حکمرانان را خشنود می‌سازد به پا داشتن عدل در شهرها و آشکار ساختن محبت رعیت است.<ref>جورج جورداق، بخشی از زیبایی‌های نهج البلاغه، ترجمه محمد رضا انصاری، کانون انتشارات محمدی، ۱۳۶۶ش، ص۲۳۴.</ref>
* عدالت عامل گسترش محبت و علائق اجتماعی؛ امام علی(ع) در بیان رابطه عدل و محبت در کلام خود چنین می‌فرمایند: بهترین چیزی که حکمرانان را خشنود می‌سازد به پا داشتن عدل در شهرها و آشکار ساختن محبت رعیت است.<ref>جورج جورداق، بخشی از زیبایی‌های نهج البلاغه، ترجمه محمد رضا انصاری، کانون انتشارات محمدی، ۱۳۶۶ش، ص۲۳۴.</ref>


== رعایت انصاف نسبت به بندگان خدا ==
== رعایت انصاف نسبت به بندگان خدا ==
خط ۲۰: خط ۲۲:


== توجه به نیازمندان ==
== توجه به نیازمندان ==
امام علی(ع) در فرمان خود به مالک اشتر نیز می‌فرماید: {{عربی|ثُمَّ اللَّهَ اللَّهَ فِي الطَّبَقَةِ السُّفْلَى مِنَ الَّذِينَ لَا حِيلَةَ لَهُمْ مِنَ الْمَسَاكِينِ وَ الْمُحْتَاجِينَ وَ أَهْلِ الْبُؤْسَى وَ الزَّمْنَى فَإِنَّ فِي هَذِهِ الطَّبَقَةِ قَانِعاً وَ مُعْتَرّا|ترجمه=خدا را خدا را در طبقه پايين اجتماع، از آنان كه راه چاره ندارند، و از كار افتادگان و نيازمندان و دچارشدگان به زيان و سختى و صاحبان امراضى كه از پا در آمده‏اند، در ميان اينان كسانى هستند كه روى سؤال و اظهار حاجت دارند و كسانى كه عفت نفسشان مانع از سؤال است‏}}.<ref>نهج البلاغه، نامه، ۵۳.</ref>
امام علی(ع) در فرمان خود به مالک اشتر نیز می‌فرماید: {{عربی|ثُمَّ اللَّهَ اللَّهَ فِي الطَّبَقَةِ السُّفْلَى مِنَ الَّذِينَ لَا حِيلَةَ لَهُمْ مِنَ الْمَسَاكِينِ وَ الْمُحْتَاجِينَ وَ أَهْلِ الْبُؤْسَى وَ الزَّمْنَى فَإِنَّ فِي هَذِهِ الطَّبَقَةِ قَانِعاً وَ مُعْتَرّا|ترجمه=خدا را خدا را در طبقه پايين اجتماع، از آنان كه راه چاره ندارند، و از كار افتادگان و نيازمندان و دچارشدگان به زيان و سختى و صاحبان امراضى كه از پا در آمده‌‏اند، در ميان اينان كسانى هستند كه روى سؤال و اظهار حاجت دارند و كسانى كه عفت نفسشان مانع از سؤال است‏}}.<ref>نهج البلاغه، نامه، ۵۳.</ref>


از امام علی(ع) پرسیدند عدالت برتر است یا بخشش؟ آن حضرت فرمود: {{متن عربی|الْعَدْلُ يَضَعُ الْأُمُورَ مَوَاضِعَهَا وَ الْجُودُ يُخْرِجُهَا مِنْ جِهَتِهَا وَ الْعَدْلُ سَائِسٌ عَامٌّ وَ الْجُودُ عَارِضٌ خَاصٌّ فَالْعَدْلُ أَشْرَفُهُمَا وَ أَفْضَلُهُمَا|ترجمه=عدل امور را در جاى خود قرار مى‌دهد، و جود آنها را از جايگاه خود بيرون مى‌برد. عدل حافظ عموم است، و بخشش سودبخش عده‌اى خاص. پس عدالت شريفتر و برتر است‏.}}<ref>سید رضی، نهج البلاغة، تصحیح صبحی صالح، ص۵۵۳.</ref>
از امام علی(ع) پرسیدند عدالت برتر است یا بخشش؟ آن حضرت فرمود: {{متن عربی|ترجمه=عدل امور را در جاى خود قرار مى‌دهد، و جود آنها را از جايگاه خود بيرون مى‌برد. عدل حافظ عموم است، و بخشش سودبخش عده‌اى خاص. پس عدالت شريفتر و برتر است‏.}}<ref>سید رضی، نهج البلاغة، تصحیح صبحی صالح، ص۵۵۳.</ref>


== برابری فرصت‌ها ==
== برابری فرصت‌ها و تساوی همه در برابر قانون ==
حضرت علی(ع) در ایجاد فرصت‌هایِ برابر، موضع‌گیری سرسختانه داشت و زمانی که به خلافت رسید، تمام امتیازات سیاسی و اقتصادی که به نزدیکان، دوستان و اقوام خلیفه سابق به ناحق داده شد، را از آنها گرفت. ایشان در این مورد فرمودند: «به خدا سوگند! آنچه بیهوده از بیت المال مسلمین به این و آن بخشیده، اگر بیابم، به بیت المال بازمی‌گردانم، گرچه زنانی را به آن کابین بسته یا کنیزانی را با آن خریده باشند؛ زیرا عدالت گشایش می‌آورد.<ref>نهج البلاغه، خطبه، ۱۵.</ref>
حضرت علی(ع) در ایجاد فرصت‌هایِ برابر، موضع‌گیری سرسختانه داشت و زمانی که به خلافت رسید، تمام امتیازات سیاسی و اقتصادی که به نزدیکان، دوستان و اقوام خلیفه سابق به ناحق داده شد، را از آنها گرفت. ایشان در این مورد فرمودند: «به خدا سوگند! آنچه بیهوده از بیت المال مسلمین به این و آن بخشیده، اگر بیابم، به بیت المال بازمی‌گردانم، گرچه زنانی را به آن کابین بسته یا کنیزانی را با آن خریده باشند؛ زیرا عدالت گشایش می‌آورد.<ref>نهج البلاغه، خطبه، ۱۵.</ref>


== تساوی همه در برابر قانون ==
امام علی(ع): «ستم دیدگانی که در نظرها ذلیل و پست هستند، از نظر من عزیز و محترمند، تا حقشان را بگیرم، و نیرومندان ستمگر در نظر من حقیر و پست هستند، تا حق دیگران را از آنها بستانم».<ref>نهج البلاغه، خطبه، ۳۷.</ref>
امام علی(ع): «ستم دیدگانی که در نظرها ذلیل و پست هستند، از نظر من عزیز و محترمند، تا حقشان را بگیرم، و نیرومندان ستمگر در نظر من حقیر و پست هستند، تا حق دیگران را از آنها بستانم».<ref>نهج البلاغه، خطبه، ۳۷.</ref>


خط ۴۰: خط ۴۱:
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = کلام
  | شاخه اصلی = کلام
|شاخه فرعی۱ = عدل الهی
| شاخه فرعی۱ = عدل الهی
|شاخه فرعی۲ = عدل
| شاخه فرعی۲ = عدل
|شاخه فرعی۳ =
| شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
خط ۵۰: خط ۵۱:
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =شد
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
| بازبینی نویسنده =
  | بازبینی =
  | بازبینی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
خط ۵۹: خط ۶۱:
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
[[رده:فضائل امام علی(ع)]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۲ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۰۹

سؤال

عدالت اجتماعی را از دیدگاه حضرت علی(ع) تبیین کنید؟

درگاه‌ها
حکومت دینی.png


امام علی(ع)‌ رعایت عدالت را سبب وسعت، گشایش و همچنین عامل بقای حکومت و دولت دانسته است. ایشان، حاکمان را توصیه به رعایت انصاف نموده است. امام علی(ع) ستم بر ناتوان را بدترین نوع ستم دانسته و سفارش بسیار به یاری و کمک رساندن به طبقات پایین جامعه داشته است. حضرت علی(ع) در ایجاد فرصت‌هایِ برابر، موضع‌گیری سرسختانه‌‌ای داشت و زمانی که به خلافت رسید، تمام امتیازات سیاسی و اقتصادی که به نزدیکان، دوستان و اقوام خلیفه سابق به ناحق داده شد، از آنها گرفت.

اثرات عدالت اجتماعی از نگاه امام علی(ع)

ظلم و بی عدالتی در جامعه به خصوص از سوی حاکمان دارای اثرات و عواقب بدی است و بنا به فرمایش حضرت علی(ع) مهم‌ترین عامل براندازی حکومت‌ها و زوال دولت‌ها، بی‌عدالتی است.[۱] مهم‌ترین اثر عدالت برای دولت‌ها این است که سبب ماندگاری و محبوبیت دولت‌ها می‌شود.[۲] همچنین اثرات و فواید دیگری نیز برای عدالت اجتماعی ذکر شده است:

  • پیشرفت و گسترش جامعه در امور مادی و معنوی؛ امام علی(ع) در این زمینه فرموده‌اند: در به کار بستن عدل، وسعت و گشایشی (در امور مادی و معنوی) است (که در هیچ زمینه دیگری چنین گشایشی یافت نمی‌شود) و اگر عدل بر فردی تنگ گیرد، ستم و ظلم بر وی تنگ‌تر خواهد گرفت.[۳]
  • عدالت عامل پیشگیری از فساد اخلاقی و ناراحتی‌های روحی؛ علی(ع) در خطبه‌ای در صفین فرمودند: زمانی که رعیت حق والی را ادا کرد و والی حق او را ادا نمود، حق در میان آنها عزت می‌یابد و راه‌های دین بر پا می‌گردد و نشانه‌های عدل اعتدال می‌یابد، پس زمانه به عدل آباد می‌گردد و به بقای دولت امید می‌رود و مطامع دشمنان به نومیدی می‌گراید. اما اگر رعیت بر ولی خود غلبه کند یا والی بر رعیت ستم روا دارد، اختلاف روی می‌دهد و نشانه‌های ستم و ظلم آشکار گردد و دغل‌بازی در دین بسیار شود و احکام دین معطل ماند و فساد و منکَر میان مردم بسیار گردد. پس آنجا ابرار خوار گردند و اشرار عزیز و وظایفی که خدا برای مردم مقرر فرموده است در نظر شان بزرگ و دشوار آید.[۴]
  • عدالت عامل وحدت و اتحاد مردم با یکدیگر؛ امام علی(ع) فرمود: عدل اساس پایداری و اتحاد مردم است.[۵]
  • عدالت عامل گسترش محبت و علائق اجتماعی؛ امام علی(ع) در بیان رابطه عدل و محبت در کلام خود چنین می‌فرمایند: بهترین چیزی که حکمرانان را خشنود می‌سازد به پا داشتن عدل در شهرها و آشکار ساختن محبت رعیت است.[۶]

رعایت انصاف نسبت به بندگان خدا

علی(ع) در فرمان خود به مالک اشتر چنین فرمود: نسبت به خداوند و نسبت به مردم از جانب خود، و از جانب افراد خاص خاندانت، و از جانب رعایائی که به آنها علاقمندی، انصاف به خرج ده! که اگر چنین نکنی، ستم نموده‌ای! و کسی که به بندگان خدا ستم کند، خداوند پیش از بندگان، دشمن او خواهد بود، و کسی که خداوند دشمن او باشد دلیلش را باطل می‌سازد و با او به جنگ می‌پردازد تا دست از ظلم بردارد یا توبه کند؛ و بدان، هیچ چیز در تغییر نعمت‌های خدا و تعجیل انتقام و کیفرش، از اصرار بر ستم سریع‌تر و زودرس‌تر نیست، چرا که خداوند دعا و خواسته مظلومان را می‌شنود و در کمین ستمگران است.[۷]

ظلم نکردن نسبت به مردم

امام علی(ع) به یکی از فرمانداران خود فرمود: «عدالت را پیشه خود نما و از ظلم به مردم، دوری گزین؛ زیرا تجاوز و تعدی، سبب فرار و دوری مردم از تو خواهد شد و ظلم و ستم سبب قیام مردم و توسل آنها به شمشیر علیه تو می‌شود».[۸] ایشان همچنین ‌فرموده‌اند: «ستم بر ناتوان، بدترین ستم است».[۹] «بدا به حال آن که فقرا و مساکین، دشمن او باشند».[۱۰]

توجه به نیازمندان

امام علی(ع) در فرمان خود به مالک اشتر نیز می‌فرماید: «ثُمَّ اللَّهَ اللَّهَ فِي الطَّبَقَةِ السُّفْلَى مِنَ الَّذِينَ لَا حِيلَةَ لَهُمْ مِنَ الْمَسَاكِينِ وَ الْمُحْتَاجِينَ وَ أَهْلِ الْبُؤْسَى وَ الزَّمْنَى فَإِنَّ فِي هَذِهِ الطَّبَقَةِ قَانِعاً وَ مُعْتَرّا؛ خدا را خدا را در طبقه پايين اجتماع، از آنان كه راه چاره ندارند، و از كار افتادگان و نيازمندان و دچارشدگان به زيان و سختى و صاحبان امراضى كه از پا در آمده‌‏اند، در ميان اينان كسانى هستند كه روى سؤال و اظهار حاجت دارند و كسانى كه عفت نفسشان مانع از سؤال است‏».[۱۱]

از امام علی(ع) پرسیدند عدالت برتر است یا بخشش؟ آن حضرت فرمود: «عدل امور را در جاى خود قرار مى‌دهد، و جود آنها را از جايگاه خود بيرون مى‌برد. عدل حافظ عموم است، و بخشش سودبخش عده‌اى خاص. پس عدالت شريفتر و برتر است‏.»[۱۲]

برابری فرصت‌ها و تساوی همه در برابر قانون

حضرت علی(ع) در ایجاد فرصت‌هایِ برابر، موضع‌گیری سرسختانه داشت و زمانی که به خلافت رسید، تمام امتیازات سیاسی و اقتصادی که به نزدیکان، دوستان و اقوام خلیفه سابق به ناحق داده شد، را از آنها گرفت. ایشان در این مورد فرمودند: «به خدا سوگند! آنچه بیهوده از بیت المال مسلمین به این و آن بخشیده، اگر بیابم، به بیت المال بازمی‌گردانم، گرچه زنانی را به آن کابین بسته یا کنیزانی را با آن خریده باشند؛ زیرا عدالت گشایش می‌آورد.[۱۳]

امام علی(ع): «ستم دیدگانی که در نظرها ذلیل و پست هستند، از نظر من عزیز و محترمند، تا حقشان را بگیرم، و نیرومندان ستمگر در نظر من حقیر و پست هستند، تا حق دیگران را از آنها بستانم».[۱۴]


مطالعه بیشتر

  • اصول عدالت اجتماعی، محمد محمدی گیلانی، قم، انتشارات جهان آرا.
  • اصول عدالت علوی، جمعی از نویسندگان، تهران مؤسسه فرهنگی قدر ولایت، ۱۳۸۰ش.

منابع

  1. شرح غررالحکم و دررالکلم، محمد علی انصاری، چاپ هشتم، ج۲، ص۵۹۲.
  2. نهج البلاغه، محمد عبده، قم، دارالذخائر، ۱۴۱۲ق، البلاغه، حکمت ۴۷۶.
  3. شرح غررالحکم، همان، ج۲، ص۵۱۵.
  4. نهج البلاغه، ترجمه اسد الله مبشری، دفتر نشر فرهنگ، ۱۳۶۶ش، ج۱، ص۸۶۷.
  5. شرح غررالحکم، همان، ج۱، ص ۲۸.
  6. جورج جورداق، بخشی از زیبایی‌های نهج البلاغه، ترجمه محمد رضا انصاری، کانون انتشارات محمدی، ۱۳۶۶ش، ص۲۳۴.
  7. نهج البلاغه، نامه ۵۳.
  8. نهج البلاغه، قصار الحکم، ۴۷۶.
  9. نهج البلاغه، نامه، ۳۶.
  10. نهج البلاغه، نامه، ۲۶.
  11. نهج البلاغه، نامه، ۵۳.
  12. سید رضی، نهج البلاغة، تصحیح صبحی صالح، ص۵۵۳.
  13. نهج البلاغه، خطبه، ۱۵.
  14. نهج البلاغه، خطبه، ۳۷.