تحجر از دیدگاه شهید مطهری: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
استاد شهید مطهری تحجر را به «جمود» تفسیر نمودند و نتیجه جمود را توقف و سکون و بازماندن از پیشروی و توسعه است .جامد از هر چه نو است متنفر است و جز با کهنه خود نمیگیرد.<ref>مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۶۹، ص۱۱۸.</ref> | استاد شهید مطهری تحجر را به «جمود» تفسیر نمودند و نتیجه جمود را توقف و سکون و بازماندن از پیشروی و توسعه است .جامد از هر چه نو است متنفر است و جز با کهنه خود نمیگیرد.<ref>مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۶۹، ص۱۱۸.</ref> | ||
و در جای دیگر میفرماید: «اسلام با جمود مخالف است. جمودها و خشک مغزیها و علاقه نشان دادن به هر شعار قدیمی ـ و حال آن که ربطی به دین اسلام ندارد ـ بهانه به دست مردم جاهل میدهد که اسلام را مخالف تجدد به معنی واقعی بشمارند.<ref>مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۶۹، ص۱۲۱–۱۲۰.</ref>{{پایان پاسخ}} | و در جای دیگر میفرماید: «اسلام با جمود مخالف است. جمودها و خشک مغزیها و علاقه نشان دادن به هر شعار قدیمی ـ و حال آن که ربطی به دین اسلام ندارد ـ بهانه به دست مردم جاهل میدهد که اسلام را مخالف تجدد به معنی واقعی بشمارند.<ref>مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۶۹، ص۱۲۱–۱۲۰.</ref> | ||
«متحجر» دگماندیش و جمودباور است و حاضر نیست به اندیشهها و ایدههای غیر از خود یا «جز من» کمترین توجهی داشته باشد.<ref>رودگر، محمدجواد، تحجر و تجدد از منظر استاد شهید مطهری، کتاب نقد 1382 شماره 26 و 27، </ref> | |||
استاد شهید مطهری، تهدیدهای گذشتهی تاریخ تفکر اسلامی در حوزه «دینشناسی» را، در جمود و قشریگری اشعریان و حنبلیان که به تفسیرهای ظاهر بینانه، قیاسهای نابجا و حتی تاویلهای مادی گرایانه منتهی میشد، میبیند. آنها برای عقل آدمی در فهم و معرفت دینی، نقش و منزلتی قائل نبودند26 و مایه رکود و قرار گرفتن کلام اصیل در تزویرهای سیاسی و فرقه سازیهای کلامی شدند. استاد، جریان خوارج و مارقیگری را اولین جریان جمود آمیز در ضربه زدن به اسلام معرفی کرد که در بستری سیاسی، بر اثر خلاهای فکری و معرفتی و فقدان عمق اندیشه و درک مفاهیم قرآنی شکل گرفت.27 استاد، مولفههایی چون: نگرش محدود به اسلام، عدم شناخت نیازهای زمان، عدم پاسخ گویی عمیق و فراگیر به سوالها و شبهات و حتی توقف در آنها و در جا زدن و شبیه سازی فرهنگ اسلام به فرهنگ کلیسایی قرون وسطا را از مولفههای ساختاری و بنیادین جهل، جمود، تحجر و زمینهساز خطر تجدد افراطی برمیشمارد.<ref>رودگر، محمدجواد، تحجر و تجدد از منظر استاد شهید مطهری، کتاب نقد 1382 شماره 26 و 27،</ref> | |||
{{پایان پاسخ}} | |||
{{مطالعه بیشتر}} | {{مطالعه بیشتر}} |
نسخهٔ ۲۱ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۲۶
این مقاله هماکنون به دست A.rezapour در حال ویرایش است. |
در حدیث است که میفرماید: دو گروه همواره کمر دین را میشکنند ۱. مقدس نمایان احمق. ۲. روشنفکران سست ایمان. منظور از این دو گروه چه کسانی هستند؟
شهید مطهری معتقد است متحجرین، کهنهگراها و مرتجعینی هستند که تلاش میکنند تا قطعه تاریخی صدر اسلام را با تمام ویژگیها و مختصات پدیداریاش، نظیر شرایط جغرافیایی، اجتماعی و روانی در زمان حال و آینده باز تولید کنند. آنها از هر چه نو است متنفرند و جز با کهنه خو نمیگیرند، از نظر آنها دین مأمور حفظ آثار باستانی است و نزول قرآن برای آن است که جریان زمان را متوقف کند و اوضاع جهان را به همان حالی که هست میخکوب نماید. آنها معتقدند که هر وضعی که در قدیم بوده است، جزء مسائل و شعایر دینی است و باید حفظ و نگهداری شوند. آنها از اسلام جز آموزههای بسته، رسوب شده و انعطافناپذیر ندارند و همواره راکد و تحول ناپذیرند...[۱]
استاد شهید مطهری تحجر را به «جمود» تفسیر نمودند و نتیجه جمود را توقف و سکون و بازماندن از پیشروی و توسعه است .جامد از هر چه نو است متنفر است و جز با کهنه خود نمیگیرد.[۲]
و در جای دیگر میفرماید: «اسلام با جمود مخالف است. جمودها و خشک مغزیها و علاقه نشان دادن به هر شعار قدیمی ـ و حال آن که ربطی به دین اسلام ندارد ـ بهانه به دست مردم جاهل میدهد که اسلام را مخالف تجدد به معنی واقعی بشمارند.[۳]
«متحجر» دگماندیش و جمودباور است و حاضر نیست به اندیشهها و ایدههای غیر از خود یا «جز من» کمترین توجهی داشته باشد.[۴]
استاد شهید مطهری، تهدیدهای گذشتهی تاریخ تفکر اسلامی در حوزه «دینشناسی» را، در جمود و قشریگری اشعریان و حنبلیان که به تفسیرهای ظاهر بینانه، قیاسهای نابجا و حتی تاویلهای مادی گرایانه منتهی میشد، میبیند. آنها برای عقل آدمی در فهم و معرفت دینی، نقش و منزلتی قائل نبودند26 و مایه رکود و قرار گرفتن کلام اصیل در تزویرهای سیاسی و فرقه سازیهای کلامی شدند. استاد، جریان خوارج و مارقیگری را اولین جریان جمود آمیز در ضربه زدن به اسلام معرفی کرد که در بستری سیاسی، بر اثر خلاهای فکری و معرفتی و فقدان عمق اندیشه و درک مفاهیم قرآنی شکل گرفت.27 استاد، مولفههایی چون: نگرش محدود به اسلام، عدم شناخت نیازهای زمان، عدم پاسخ گویی عمیق و فراگیر به سوالها و شبهات و حتی توقف در آنها و در جا زدن و شبیه سازی فرهنگ اسلام به فرهنگ کلیسایی قرون وسطا را از مولفههای ساختاری و بنیادین جهل، جمود، تحجر و زمینهساز خطر تجدد افراطی برمیشمارد.[۵]
مطالعه بیشتر
۱ـ مجله کتاب نقد. شماره ۲۷ و ۲۶.
۲ـ مجله رواق اندیشه، شماره ۹، مقاله واکنش روشنفکران ایرانی در مواجهه با غرب.
منابع
- ↑ مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۶۹، ص۱۱۸.
- ↑ مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۶۹، ص۱۱۸.
- ↑ مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۶۹، ص۱۲۱–۱۲۰.
- ↑ رودگر، محمدجواد، تحجر و تجدد از منظر استاد شهید مطهری، کتاب نقد 1382 شماره 26 و 27،
- ↑ رودگر، محمدجواد، تحجر و تجدد از منظر استاد شهید مطهری، کتاب نقد 1382 شماره 26 و 27،