مباهله: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
== ماجرای مباهله == | == ماجرای مباهله == | ||
قرآن مجید با صراحت به [[پیامبر(ص)]] دستور میدهد در مقابل کسانی که با استدلال و مذاکره قانع و تابع نمیشوند راه [[مباهله]] را پیش گیرد.<ref>آل | قرآن مجید با صراحت به [[پیامبر(ص)]] دستور میدهد در مقابل کسانی که با استدلال و مذاکره قانع و تابع نمیشوند راه [[مباهله]] را پیش گیرد.<ref>سوره آل عمران، آیه ۶۱.</ref> | ||
مشهور میان دانشمندان این است که روز حضور برای مباهله، بیست و پنجم ذی الحجه سال دهم هجرت، و به اتفاق همه مسلمین، مکان مباهله اطراف «مدینه» و در دامنه صحرا بوده است.<ref>سبحانی، جعفر، فروغ ابدیت، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ پانزدهم، ۱۳۷۷، ج۲، ص۴۴۲.</ref> | مشهور میان دانشمندان این است که روز حضور برای مباهله، بیست و پنجم ذی الحجه سال دهم هجرت، و به اتفاق همه مسلمین، مکان مباهله اطراف «مدینه» و در دامنه صحرا بوده است.<ref>سبحانی، جعفر، فروغ ابدیت، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ پانزدهم، ۱۳۷۷، ج۲، ص۴۴۲.</ref> | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
شورای مسیحیان نجران نظر داد که هیئتی انتخاب شوند و برای تحقیق درباره موضوع، به مدینه بروند و از نزدیک با حضرت محمد(ص) آشنا گردند و دلایل نبوت او را بررسی کنند. پیامبر(ص) مسیحیان نجران را به اسلام دعوت کرد. نمایندگان در پاسخ گفتند: اگر منظور از اسلام، ایمان به خدای جهان است ما هم ایمان داریم. پیامبر فرمود: اسلام نشانههایی دارد که برخی اعمال شما نشان میدهد که به اسلام واقعی نگرویدهاید؛ مثلا صلیب میپرستید، گوشت خوک میخورید و برای خدا فرزند قایل هستید.<ref>رفیعی، سید عباس، فرهنگ کوثر، ۱۳۸۸، شماره ۷۹.</ref> | شورای مسیحیان نجران نظر داد که هیئتی انتخاب شوند و برای تحقیق درباره موضوع، به مدینه بروند و از نزدیک با حضرت محمد(ص) آشنا گردند و دلایل نبوت او را بررسی کنند. پیامبر(ص) مسیحیان نجران را به اسلام دعوت کرد. نمایندگان در پاسخ گفتند: اگر منظور از اسلام، ایمان به خدای جهان است ما هم ایمان داریم. پیامبر فرمود: اسلام نشانههایی دارد که برخی اعمال شما نشان میدهد که به اسلام واقعی نگرویدهاید؛ مثلا صلیب میپرستید، گوشت خوک میخورید و برای خدا فرزند قایل هستید.<ref>رفیعی، سید عباس، فرهنگ کوثر، ۱۳۸۸، شماره ۷۹.</ref> | ||
نمایندگان گفتند: او | نمایندگان گفتند: او عیسی(ع) فرزند خداست چون بدون پدر به دنیا آمده؛ پیامبر فرمود: وضع حضرت عیسی(ع) نظیر حضرت آدم(ع) است. اگر نداشتن پدر دلیل بر فرزند بودن خداوند است، پس حضرت آدم(ع) سزاوارتر است که فرزند خدا باشد. چون نه پدر داشت نه مادر. نمایندگان گفتند: حرفهای شما ما را قانع نمیکند، راهش این است که در وقت مُعینی مباهله کنیم و بر دروغگو نفرین فرستیم و از خدا هلاک او را بخواهیم. (از بعضی کتب معلوم میشود که موضوع مباهله را خود پیامبر پیشنهاد کرد و آیه مباهله نازل شد.<ref>سوره آل عمران، آیه ۶۱.</ref> | ||
قرار شد فردای آن روز برای مباهله آماده شوند. سران نمایندگان نجران پیش از آن که با پیامبر روبرو شوند به یکدیگر میگفتند: هرگاه دیدید که محمد افسران و سربازان خود را به میدان مباهله آورد معلوم میشود در ادعای خود صادق نبوده؛ ولی اگر با فرزندان و جگر گوشههای خود آمد، پیداست که او پیامبر و راستگو است و به قدری به خود ایمان دارد و احساس امنیت میکند که عزیزان خود را آورده است. هنوز در این گفت و گو بودند که ناگهان چهره نورانی پیامبر(ص) ظاهر شد که دست [[امام حسن(ع)]] و [[امام حسین(ع)]] را گرفته و [[امام علی(ع)]] پیش رو و [[حضرت زهرا(س)]] پشت سر آن جناب حرکت میکردند. نمایندگان همگی با حالت بهت زده به یکدیگر نگاه میکردند و انگشت تعجب به دندان گرفتند که این مرد به دعوت و دعای خود اعتقاد راسخ دارد وگرنه عزیزان خود را در معرض بلای آسمانی قرار نمیداد.<ref>تفسیر نمونه، همان، ص۴۴۰.</ref> | قرار شد فردای آن روز برای مباهله آماده شوند. سران نمایندگان نجران پیش از آن که با پیامبر روبرو شوند به یکدیگر میگفتند: هرگاه دیدید که محمد افسران و سربازان خود را به میدان مباهله آورد معلوم میشود در ادعای خود صادق نبوده؛ ولی اگر با فرزندان و جگر گوشههای خود آمد، پیداست که او پیامبر و راستگو است و به قدری به خود ایمان دارد و احساس امنیت میکند که عزیزان خود را آورده است. هنوز در این گفت و گو بودند که ناگهان چهره نورانی پیامبر(ص) ظاهر شد که دست [[امام حسن(ع)]] و [[امام حسین(ع)]] را گرفته و [[امام علی(ع)]] پیش رو و [[حضرت زهرا(س)]] پشت سر آن جناب حرکت میکردند. نمایندگان همگی با حالت بهت زده به یکدیگر نگاه میکردند و انگشت تعجب به دندان گرفتند که این مرد به دعوت و دعای خود اعتقاد راسخ دارد وگرنه عزیزان خود را در معرض بلای آسمانی قرار نمیداد.<ref>تفسیر نمونه، همان، ص۴۴۰.</ref> |
نسخهٔ ۱۵ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۲۵
این مقاله هماکنون به دست A.rezapour در حال ویرایش است. |
داستان کامل مباهله نجران که بین پیامبر(ص) و مسیحیان صورت گرفت چگونه بوده است؟
مباهله رویدادی تاریخی در صدر اسلام است که در آن پیامبر(ص) همراه با امام علی(ع) و حضرت فاطمه(س) و حسنین(ع) در برابر مسیحیان نجران قرار گرفت تا با لعن و نفرین حقانیت خود را ثابت کنند. آیه نهم سوره آلعمران مربوط به واقعه مباهله است.
در سال دهم هجرت وقتی دعوت به اسلام و استدلال پیامبر(ص) با نمایندگان نجران نتیجه نداد قرار بر مباهله شد؛ اما قبل از شروع مجلس مباهله نمایندگان نجران منصرف شدند و مالیات را قبول کردند و صلحنامه امضاء شد.
معنای مباهله
مباهله در اصل به معنی رها کردن از قید و بند و در دعا به معنی تضرع و واگذاری کار به خداست و از نظر مفهوم متداول در آیه فوق به معنی نفرین کردن دو نفر به یکدیگر است. افرادی که درباره مسئله مهم مذهبی گفتو گو دارند در یک جا جمع میشوند و به درگاه خداوند تضرع میکنند و از او میخواهند که دروغگو را رسوا سازد و مجازات کند.[۱]
آیه مباهله
﴿ | فَمَن حاجَّکَ مِنْ بَعدِ ما جائکَ مِنَ الْعِلم فَقُل تَعالُوا نَدْعُ اَبْنائَنا وَ اَبْنائَکُم وَ نِسائَنا وَ نِسائَکُم وَ انْفُسَنا وَ اَنْفُسَکُم ثُمَّ نَبْتَهِل فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللّهِ عَلَی الکاذبین
هرگاه بعد از علم و دانشی که (درباره مسیح) به تو رسیده (باز) کسانی با تو به ستیز برخیزند به آنها بگو: بیایید ما فرزندان خود را دعوت میکنیم شما هم فرزندان خود را، ما زنان خود را دعوت میکنیم شما هم زنان خود را، ما از نفوس خود دعوت میکنیم و شما هم از نفوس خود، آنگاه مباهله میکنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار میدهیم. آل عمران:۶۱ |
﴾ |
ماجرای مباهله
قرآن مجید با صراحت به پیامبر(ص) دستور میدهد در مقابل کسانی که با استدلال و مذاکره قانع و تابع نمیشوند راه مباهله را پیش گیرد.[۲]
مشهور میان دانشمندان این است که روز حضور برای مباهله، بیست و پنجم ذی الحجه سال دهم هجرت، و به اتفاق همه مسلمین، مکان مباهله اطراف «مدینه» و در دامنه صحرا بوده است.[۳]
آغاز جریان مباهله
«نجران» که در مرز حجاز و یمن قرار گرفته، در آغاز طلوع اسلام تنها منطقه مسیحینشین در حجاز (عربستان) بود؛ پیامبر(ص) به موازات مکاتبه با سران دولتهای جهان و مراکز مذهبی نامهای به اُسقف نجران (ابوحارثه) نوشت و او را به اسلام دعوت کرد.
مذاکره نمایندگان نجران با پیامبر(ص):
شورای مسیحیان نجران نظر داد که هیئتی انتخاب شوند و برای تحقیق درباره موضوع، به مدینه بروند و از نزدیک با حضرت محمد(ص) آشنا گردند و دلایل نبوت او را بررسی کنند. پیامبر(ص) مسیحیان نجران را به اسلام دعوت کرد. نمایندگان در پاسخ گفتند: اگر منظور از اسلام، ایمان به خدای جهان است ما هم ایمان داریم. پیامبر فرمود: اسلام نشانههایی دارد که برخی اعمال شما نشان میدهد که به اسلام واقعی نگرویدهاید؛ مثلا صلیب میپرستید، گوشت خوک میخورید و برای خدا فرزند قایل هستید.[۴]
نمایندگان گفتند: او عیسی(ع) فرزند خداست چون بدون پدر به دنیا آمده؛ پیامبر فرمود: وضع حضرت عیسی(ع) نظیر حضرت آدم(ع) است. اگر نداشتن پدر دلیل بر فرزند بودن خداوند است، پس حضرت آدم(ع) سزاوارتر است که فرزند خدا باشد. چون نه پدر داشت نه مادر. نمایندگان گفتند: حرفهای شما ما را قانع نمیکند، راهش این است که در وقت مُعینی مباهله کنیم و بر دروغگو نفرین فرستیم و از خدا هلاک او را بخواهیم. (از بعضی کتب معلوم میشود که موضوع مباهله را خود پیامبر پیشنهاد کرد و آیه مباهله نازل شد.[۵]
قرار شد فردای آن روز برای مباهله آماده شوند. سران نمایندگان نجران پیش از آن که با پیامبر روبرو شوند به یکدیگر میگفتند: هرگاه دیدید که محمد افسران و سربازان خود را به میدان مباهله آورد معلوم میشود در ادعای خود صادق نبوده؛ ولی اگر با فرزندان و جگر گوشههای خود آمد، پیداست که او پیامبر و راستگو است و به قدری به خود ایمان دارد و احساس امنیت میکند که عزیزان خود را آورده است. هنوز در این گفت و گو بودند که ناگهان چهره نورانی پیامبر(ص) ظاهر شد که دست امام حسن(ع) و امام حسین(ع) را گرفته و امام علی(ع) پیش رو و حضرت زهرا(س) پشت سر آن جناب حرکت میکردند. نمایندگان همگی با حالت بهت زده به یکدیگر نگاه میکردند و انگشت تعجب به دندان گرفتند که این مرد به دعوت و دعای خود اعتقاد راسخ دارد وگرنه عزیزان خود را در معرض بلای آسمانی قرار نمیداد.[۶]
انصراف نمایندگان نجران از مباهله
نمایندگان با دیدن وضع یاد شده وارد مشورت شدند و به اتفاق آراء تصویب کردند که وارد مباهله نشوند و حاضر شدند هر سال مبلغی به عنوان جزیه (مالیات سالانه) بپردازند و در مقابل، حکومت اسلامی از جان و مال آنها دفاع کند. پیامبر(ص) هم راضی شدند و فرمودند: عذاب، سایه شوم خود را بر سر نمایندگان نجران گسترده بود و اگر از درِ ملاعنه و مباهله وارد میشدند صورت انسانی خود را از دست داده و از آتشی که در بیابان برافروخته میشد، میسوختند و دامنه عذاب به سرزمین نجران هم کشیده میشد. اُسقف نجران میگفت: با محمد(ص) چهرههایی را میبینم که هرگاه دست به دعا بلند کنند و از خدا بخواهند که بزرگترین کوهها را از جای برکند، فوراً کنده میشود؛ با این چهرههای نورانی و افراد با فضیلت مباهله صحیح نیست.
صلحنامه
«به نام خداوند بخشنده مهربان، این نامهای است از محمد رسول خدا به ملت نجران و حومه آن، حکم و داوری محمّد درباره تمام املاک و ثروت ملت نجران این شد که اهالی نجران هر سال دو هزار لباس که قیمت هر یک از چهل درهم تجاوز نکند به حکومت اسلامی بپردازند… و جان و مال و سرزمین و معابد ملت نجران در امان خدا و رسول اوست، مشروط بر اینکه از همین حالا از هر نوع رباخواری خودداری کنند.»[۷]
نظر اهل سنت درباره مباهله
در بسیاری از منابع اهل سنت، روایات مورد اتفاق شیعه آورده شده است؛ اما برخی از علمای آنان، همچون فخر رازی یا رشید رضا، نظراتی خلاف روایت شیعه آوردهاند.
مطالعه بیشتر
- فرهنگنامه مباهله، محمد محمدی ری شهری، ترجمه حمیدرضا شیخی، موسسه فرهنگی دارالحدیث.
- منبعشناسی واقعه مباهله، محمد علی عسگری و محمدعلی نجفی، میراث ماندگار.
- مباهله در مدینه: اسلام و مسیحیت، لوئی ماسینیون، ترجمه محمودرضا افتخارزاده، رسالت قلم.
منابع
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، تهران، چاپ بیست و چهارم، ج۲، ص۴۳۷.
- ↑ سوره آل عمران، آیه ۶۱.
- ↑ سبحانی، جعفر، فروغ ابدیت، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ پانزدهم، ۱۳۷۷، ج۲، ص۴۴۲.
- ↑ رفیعی، سید عباس، فرهنگ کوثر، ۱۳۸۸، شماره ۷۹.
- ↑ سوره آل عمران، آیه ۶۱.
- ↑ تفسیر نمونه، همان، ص۴۴۰.
- ↑ تفسیر نمونه، همان، ص۴۴۰، منشور جاوید، ص۹۸.