مراتب شرک به خداوند: تفاوت میان نسخه‌ها

(جایگزینی متن - ' | ارجاعات =' به ' | ارجاعات = | بازبینی نویسنده = ')
جزبدون خلاصۀ ویرایش
 
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۳۰: خط ۳۰:
==مطالعه بیشتر==
==مطالعه بیشتر==
۱ـ آئین وهابیت، آیه الله جعفر سبحانی.
۱ـ آئین وهابیت، آیه الله جعفر سبحانی.
۲ـ توحید، آیه الله دستغیب.
۲ـ توحید، آیه الله دستغیب.
۳ـ توحید، استاد محسن قرائتی.
۳ـ توحید، استاد محسن قرائتی.
{{پایان مطالعه بیشتر}}
{{پایان مطالعه بیشتر}}
خط ۴۰: خط ۳۸:
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = کلام
  | شاخه اصلی = کلام
  |شاخه فرعی۱ = آفریدگار
  | شاخه فرعی۱ = آفریدگار
  |شاخه فرعی۲ = صفات سلبیه
  | شاخه فرعی۲ = صفات سلبیه
  |شاخه فرعی۳ =
  | شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
خط ۶۱: خط ۵۹:
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}


 
[[ar:مراتب الشرک بالله تعالی]]
 
[[es:Niveles de politeísmo]]
 
[[fr:Niveaux de polythéisme]]
<references />


[[رده:شناخت خدا]]
[[رده:شناخت خدا]]
[[رده:شرک]]
[[رده:شرک]]
[[رده:خدا]]
[[رده:خدا]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۶ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۳۳


سؤال

مراتب شرک کدامند؟ آیا اعتقاد به قدرت و تأثیر استقلالی غیر خدا، شرک است؟


همه ادیان آسمانی بر اساس توحید و یکتاپرستی استوار بوده، و بارزترین اصل مشترک در میان آنها اعتقاد به توحید است. شرک در مقابل توحید، دارای مراتبی است، شرک در ذات خداوند، شرک در خالقیت خداوند، شرک در ربوبیت و در عبادت که در همه این موارد اعتقاد به شریک برای خداوند از مصادیق شرک شمرده می‌شود.

مراتب شرک

شرک ذاتی

شرک ذاتی یعنی اعتقاد به این که جهان، دو یا چند خدای قدیم ازلی و مستقل از یک دیگر دارد، یعنی خداوند مِثل و مانند دارد. این گونه اعتقاد، سبب خروج از اهل توحید و اسلام است. خداوند در جهت مبارزه با چنین فکری می‌فرماید: «قل هو الله احد … و لم یکن له کفواً احد؛ بگو خدا یکی است … و برای او هیچ شبیه و مانندی نیست».[۱]

شرک در خالقیت

اعتقاد به این که برخی از موجودات عالم را خدا نیافریده است، بلکه مخلوقات دیگر، آن‌ها را آفریده‌اند. عده‌ای از ملت‌ها، خدا را ذات بی‌مثل و مانند می‌دانستند و او را به عنوان یگانه اصل جهان می‌شناختند، یعنی توحید ذاتی را قبول داشتند، ولی بعضی از مخلوقات او را با او در خالقیت شریک می‌شمردند، مثلا می‌گفتند خداوند خالق شرور مانند مار و عقرب و… نیست. شرور، مخلوق بعضی از مخلوق‌های او است. قرآن کریم در این مورد می‌فرماید: «ای پیامبر بگو خدا آفریدگار همه چیزها است».[۲]

شرک در ربوبیت

اعتقاد به این‌که خداوند در اداره و تدبیر جهان هستی شریک دارد، شرک در ربوبیت است. مشرکان زمان حضرت ابراهیم(ع) تنها به یک خالق اعتقاد داشتند، ولی می‌پنداشتند که ستاره، یا ماه، یا خورشید، ارباب و مدبر جهان هستند. قرآن در رد این اعتقاد می‌فرماید: «اگر در آسمان و زمین خدایانی جز «الله» بود، نظام آن دو به تباهی می‌گرایید».[۳]

شرک در عبادت

پرستش کسی غیر از خداوند، شرک در عبادت است. برخی از اقوام در مرحله پرستش، چوب، سنگ، فلز، حیوان، ستاره، خورشید، دریا، یا درخت را می‌پرستیدند.[۴] قرآن برای نفی این گونه پرستش‌ها به همه مسلمانان دستور می‌دهد، در هر روز چندین مرتبه به توحید در عبادت گواهی دهند و در نماز بگویند: ﴿ایاک نعبد فقط تو را عبادت می‌کنیم.[۵]

اعتقاد به نقش استقلالی غیر خدا مصداق شرک

هر نوع اندیشه‌ای که معتقد باشد در جهان و عالم هستی غیر از خدا موجودی اعم از انسان و غیر او می‌تواند مستقل و با تکیه بر قدرت خود و بدون اذن الهی، کاری را اعم از کوچک و بزرگ انجام دهد، شرک است؛ و لذا در منطق قرآن و انبیای الهی، تأثیر و سببیت و نقش داشتن مخلوقات در نظام جهان، همه با اذن الهی است. قرآن می‌فرماید: «من (حضرت عیسی) از گِل چیزی به شکل پرنده می‌سازم، سپس در آن می‌دمم و به فرمان خدا پرنده می‌گردد، و به اذن خدا کور مادر زاد و مبتلایان به پیسی و برص را بهبودی می‌بخشم، و مردگان را به اذن خداوند زنده می‌کنم».[۶] در آیه دیگر به طور کلی می‌فرماید: «هیچ رسول و پیامبری نمی‌توانست معجزه ای بیاورد، مگر به فرمان خدا».[۷]

نتیجه این که شرک، عبارت است از شریک قرار دادن برای خداوند، اعم از اعتقاد به شریک در ذات، خالقیت، ربوبیت و عبادت. اعتقاد به تأثیر و نقش استقلالی غیر خداوند، در نظام عالم و تدبیر امور، شرک است، اما سببیت و انجام امری از امور عالم به وسیله مخلوقی از مخلوقات با اذن الهی هیچ گونه منافاتی با توحید ندارد.


مطالعه بیشتر

۱ـ آئین وهابیت، آیه الله جعفر سبحانی. ۲ـ توحید، آیه الله دستغیب. ۳ـ توحید، استاد محسن قرائتی.


منابع

  1. توحید/۱٬۴.
  2. رعد/ ۱۶.
  3. انبیا/۲۲.
  4. مطهری، مرتضی، معارف اسلامی در آثار شهید مطهری، معاونت اساتید، چاپ اول، ۱۳۷۶، ج۶، ص۹۷–۱۰۸، سبحانی، جعفر، منشور عقاید امامیه، اصل۲۸–۳۳.
  5. فاتحه/ ۵.
  6. آل عمران/ ۴۹.
  7. رعد/ ۳۸.