جایگاه علامه مجلسی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
اولین منتقد مجلسی در این ساحت سر جان ملکم (۱۷۶۹ – ۱۸۳۳م)، دیپلمات انگلیسی، است. او در کتاب خود درباره تاریخ ایران علامه مجلسی را متهم به آزار و تعقیب دگراندیشان دینی، از جمله صوفیان، و پیروان سایر ادیان میکند.<ref>سر جان ملکم، تاریخ کامل ایران، ترجمه میرزا اسماعیل حیرت، تهران، انتشارات افسون، ج ۱، ص ۴۰۱-۴۰۲.</ref> ادوراد براون (۱۸۶۲-۱۹۲۶م)، مستشرق مشهور انگلیسی، نیز در کتاب تاریخ ادبیات خود مجلسی را متهم به بیرحمی و تعصب دینی و قتل صوفیان میکند.<ref>ادوارد براون، تاریخ ادبیات ایران، ترجمه غلامرضا رشید یاسمی، تهران، انتشارات مروارید، ج ۴، ص ۱۱۵.</ref> اتهام آزار اقلیتهای دینی و دگراندیشان مذهبی از سوی مستشرقان دیگری نیز به علامه مجلسی وارد شده است. لارنس لکهارت<ref>لارنس لکهارت، انقراض سلسله صفویه، ترجمه اسماعیل دولتشاهی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ص ۶۲-۶۴.</ref> و رودی مته<ref>رودی مته، زوال صفویه و سقوط اصفهان، ترجمه مانی صالحی علامه، تهران، انتشارات نامک، ص ۳۱۱.</ref> از جمله این افراد بهشمار میروند. | اولین منتقد مجلسی در این ساحت سر جان ملکم (۱۷۶۹ – ۱۸۳۳م)، دیپلمات انگلیسی، است. او در کتاب خود درباره تاریخ ایران علامه مجلسی را متهم به آزار و تعقیب دگراندیشان دینی، از جمله صوفیان، و پیروان سایر ادیان میکند.<ref>سر جان ملکم، تاریخ کامل ایران، ترجمه میرزا اسماعیل حیرت، تهران، انتشارات افسون، ج ۱، ص ۴۰۱-۴۰۲.</ref> ادوراد براون (۱۸۶۲-۱۹۲۶م)، مستشرق مشهور انگلیسی، نیز در کتاب تاریخ ادبیات خود مجلسی را متهم به بیرحمی و تعصب دینی و قتل صوفیان میکند.<ref>ادوارد براون، تاریخ ادبیات ایران، ترجمه غلامرضا رشید یاسمی، تهران، انتشارات مروارید، ج ۴، ص ۱۱۵.</ref> اتهام آزار اقلیتهای دینی و دگراندیشان مذهبی از سوی مستشرقان دیگری نیز به علامه مجلسی وارد شده است. لارنس لکهارت<ref>لارنس لکهارت، انقراض سلسله صفویه، ترجمه اسماعیل دولتشاهی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ص ۶۲-۶۴.</ref> و رودی مته<ref>رودی مته، زوال صفویه و سقوط اصفهان، ترجمه مانی صالحی علامه، تهران، انتشارات نامک، ص ۳۱۱.</ref> از جمله این افراد بهشمار میروند. | ||
عدهای از محققان انتساب برخی از این اتهامات به علامه مجلسی را رد کردهاند و به دفاع از او پرداختهاند. از جمله این افراد میتوان به علی دوانی<ref>علی دوانی، علامه مجلسی بزرگمرد علم و دین، تهران، انتشارات امیرکبیر، ص ۴۸۹-۵۱۹.</ref>، رسول جعفریان<ref>رسول جعفریان، صفویه در عرصه دین فرهنگ و سیاست، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، ج ۲، ص ۵۸۶-۵۹۳.</ref> و حامد الگار<ref>حامد الگار، «علامه مجلسی از دیدگاه خاورشناسان»، کتاب ماه دین، ش ۳۴، ص ۶۶-۷۰.</ref> اشاره کرد. از نظر آنان برخی از این اتهامات از نظر تاریخی کذب است و برخی دیگر با تفسیری نادرست و مغرضانه ارائه شده است. | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} |
نسخهٔ ۱ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۵۰
این مقاله هماکنون به دست Shamloo در حال ویرایش است. |
علامه مجلسی در میان شیعیان چه جایگاهی دارد؟
محمدباقر بن محمدتقی مجلسی مشهور به مجلسی دوم و علامه مجلسی از علما و محدثان بزرگ شیعه در قرن یازدهم هجری بهشمار میرود. علامه مجلسی صاحب بحارالانوار است. بحارالانوار را دایرة المعارف بزرگ روایی شیعه دانستهاند و برای آن جایگاه شاخصی در میان جوامع روایی اسلامی و شیعی قائل شدهاند. علامه مجلسی نویسنده پرکاری بود و آثار زیادی در رشتههای مختلف علوم اسلامی با محوریت اخبار ائمه اطهار(ع) نوشت که پس از او مورد علاقه و محل رجوع دانشمندان شیعه شد.[۱] علامه مجلسی به دلیل جایگاه علمی و دینیش شأن والای اجتماعی و سیاسی فراوانی یافت. او از سوی حکام صفوی، که برای اولین بار تشیع را مذهب رسمی و مبنای دینی حکومت خود قرار داده بودند، به سمتهای بالای دینی و اجتماعی منصوب شد.[۲]
زندگینامه
محمدباقر مجلسی در سال ۱۰۳۷ قمری در شهر اصفهان به دنیا آمد.[۳] پدر او محمدتقی مجلسی از دانشمندان مشهور زمان خود بود. مجلسی وابسته به خاندان اهل علم و صاحب کرسی وعظ بود. این خاندان نسب خود را به ابونعیم اصفهانی، محدث مشهور قرن پنجم قمری، میرساندند. به جز پدر، جد پدری و جد مادری و خواهر مجلسی هم از اهل علم بودند.[۴] علاقه و استعداد مجلسی به تحصیل از خردسالی نمایان شد. او نزد اساتیدی، از جمله پدرش، به تحصیل علم پرداخت. مجلسی تحصیلات خود را تا بیست و پنج سالگی به پایان رساند و پس از آن به تألیف و تصنیف آثار علمی و تدریس پرداخت.[۵]
علامه مجلسی در ابتدای کار به همه علوم رایج در زمان خود پرداخت و در آنها تبحر یافت. این تبحر بیش از آنکه ناشی شاگردی او نزد عالمان روزگار او باشد، ناشی از تتبع و مطالعه گسترده مجلسی بوده است.[۶] مجلسی پس از چندی به این نتیجه رسید که علم حقیقی علمی است که از قرآن و اخبار اهل بیت(ع) گرفته شود. به همین دلیل، تلاش علمی خود را متمرکز بر روایات اهل بیت(ع) میکند که حاصل آن تألیف آثاری با محوریت روایات ائمه شیعه(ع) است.[۷]
دوران حیات علامه مجلسی مصادف با دوران زوال حکومت صفویان پس از شاه عباس اول صفوی است. او در سال آخر حکومت شاه عباس به دنیا آمد و دوران حکومت چهار شاه پس از شاه عباس را درک کرد و در سال چهارم حکومت شاه سلطان حسین از دنیا رفت. وفات علامه مجلسی در شب بیست و هفتم رمضان سال ۱۱۱۰ قمری رخ داد. او در هنگام مرگ ۷۳ داشت. مدفن علامه مجلسی در کنار پدرش در مدخل مسجد جامع اصفهان است که اینک به صورت زیارتگاهی درآمده است.[۸]
اعتبار علمی
توانایی علامه مجلسی در دانشهای حدیثی مورد اتفاق علمای شیعه است. هرچند بر دیدگاه و روش علامه مجلسی در باب نقل و تفسیر روایات نقدهایی بهخصوص در دوره معاصر وارد شده است. عالمان بزرگ شیعه از جایگاه والای مجلسی در مقام یک محدث سخن گفتهاند. شیخ حر عاملی، محدث مشهور همروزگار با مجلسی، او را «سرور بلندمرتبه ما»، «عالم فاضل ماهر»، «محقق دقیق»، «علامه دانا»، «محدث مورد اعتماد» و «جامع همه خوبیها و فضائل» میخواند.[۹] محمد بن علی اردبیلی، عالم علم رجال و شاگرد مجلسی، شخصیت مجلسی را از نظر والایی قدر، عظمت شأن، دقت نظر، وثاقت و امانت در نقل حدیث و تبحر در علوم عقلی و نقلی مشهورتر از آن میشمرد که گفته شود و در کلام بگنجد.[۱۰] شیخ انصاری، فقیه و اصولی بزرگ قرن سیزدهم قمری، مجلسی را محدثی خبیر و غواص دریاهای انوار اخبار ائمه اطهار(ع) برمیشمرد.[۱۱]
استادان
علامه مجلسی از درس برخی از علمای زمان خود استفاده کرد و عده بسیاری از آنان اجازه روایت دریافت کرد. تعداد استادان و مشایخ اجازه مجلسی را از هجده تا بیست و یک نفر هم نوشتهاند.[۱۲] از جمله آنها میتوان به ملامحسن فیض کاشانی، محمدتقی مجلسی، سید علیخان مدنی شیرازی، ملا محمدطاهر قمی و شیخ حر عاملی اشاره کرد.[۱۳] مهمترین استاد علامه مجلسی پدر او بوده و او در میان اساتید خود فقط به تحصیل نزد پدرش اشاره کرده است.[۱۴]
شاگردان
منابع تاریخی شاگردان و راویان علامه مجلسی را بیش از هزار نفر برشمردهاند که بسیاری از آنان از مشاهیر علمی زمان خود بودند. از جمله این شاگردان و راویان میتوان به سید نعمتالله جزایری، شیخ احمد بن محمد بحرانی، شیخ سلیمان بن عبدالله ماحوزی و میرزا محمد بن محمدرضا مشهدی صاحب تفسیر کنزالدقائق اشاره کرد.[۱۵] محققان قرارگرفتن علامه مجلسی در سلسلههای متعدد اجازه روایت را نشان از مقبولیت قابل توجه او در میان علمای شیعه میدانند.[۱۶]
تألیفات
علامه مجلسی جزو عالمان کثیرالتألیف و پرکار شیعه به شمار رفته است. میر محمدحسین خاتون آبادی، دخترزاده و شاگرد علامه مجلسی، در رسالهای که پس از وفات علامه مجلسی درباره آثار او نوشت تعداد تألیفات عربی مجلسی را ده عنوان و تعداد کتابهای فارسی او را ۴۹ عنوان برشمرده است.[۱۷] مواد تشکیلدهنده اصلی تألیفات مجلسی اخبار اهل بیت(ع) است و موضوع آنها فقه، کلام، تاریخ و اخلاق است. مهمترین اثر علامه مجلسی را بحارالانوار دانسته اند که دایرة المعارفی روایی در موضوعات مختلف است. این کتاب یکی از مهم ترین منابع روایی شیعه از حیث جمع آوری روایات برشمرده شده است. از دیگر آثار عربی مجلسی می توان به شرح او بر کتاب کافی با عنوان مرآة العقول و شرحش بر کتاب تهذیب الاحکام با عنوان ملاذ الاخیار فی فهم تهذیب الاخبار اشاره کرد.[۱۸]
تألیف آثاری به زبان فارسی روان و ساده بر اساس روایات اهل بیت(ع) یکی از فعالیت های مجلسی در عرصه تألیف آثار دینی برشمرده شده است. نگارش کتاب های دینی به زبان فارسی که پیش از دوران علامه مجلسی آغاز شده بود در دوران حکومت صفویان براثر تشویق آنان و نیاز جامعه به اوج رسید.[۱۹] محمدتقی بهار، ادیب و شاعر معاصر، فارسینویسی مجلسی را پس از نگارش بحارالانوار مهمترین کار مجلسی بر شمرده است.[۲۰]
بهرغم نظر میر محمدحسین خاتون آبادی، برخی محققان معاصر تعداد آثار فارسی مجلسی را تا ۵۸ کتاب و رساله برشمردهاند.[۲۱] از جمله آثار فارسی علامه مجلسی میتوان به کتابهای حیات القلوب، حلیة المتقین، عین الحیات و زاد المعاد اشاره کرد. کتابهای فارسی علامه مجلسی از آغاز مورد اقبال و توجه اهل علم و عامه مردم بوده است. نسخ خطی فراوان این کتابهای دلیلی بر این اقبال و توجه برشمرده شده است. این کتابهای به زبانهای عربی و اردو ترجمه شدهاند.[۲۲]
اعتبار اجتماعی و سیاسی
علامه مجلسی به دلیل جایگاه شاخص دینی و علمی مورد توجه و رجوع عامه مردم و ارباب قدرت بود. او امام جماعت و صاحب منبر وعظ و تدریس در مهمترین مسجد پایتخت حکومت صفوی بود. همچنین، او در مسجد جامع اصفهان امامت نماز جماعت و جمعه را برعهده داشت. در ماه مبارک رمضان به منبر میرفت و با تکیه بر احادیث و اخبار ائمه اطهار به ارشاد عامه مردم میپرداخت. نیز مجلسی در رفع حوائج عامه مردم و دفع ظلم ظالمان نسبت به آنان و رفع خصومت میانشان میکوشید.[۲۳]
علامه مجلسی اولین بار در شصتسالگی از سوی شاه سلیمان صفوی به منصب شیخ الاسلامی منصوب شد. منصب شیخ الاسلامی بالاترین منصب دینی در ساختار سیاسی دولت شیعی صفویان بود. بار دیگر، مجلسی پس از مرگ شاه سلیمان توسط شاه سلطان حسین صفوی در این منصب ابقا شد.[۲۴] متن فرمان این دو پادشاه جایگاه والای دینی، سیاسی و اجتماعی علامه مجلسی را در آن روزگار روشن میکند.[۲۵]
علامه مجلسی در دروان تصدّی مقام شیخ الاسلامی علاوه بر انجام وظایف اصلی این منصب، چون قضاوت و رسیدگی به امور حسبیّه و نظارت بر وضعیت دینی جامعه، برخی فعالیتهای دیگر نیز انجام داد که در منابع تاریخی به آنها اشاره شده است. شرکت در مراسم تاجگذاری آخرین پادشاه صفوی و بستن شمشیر سلطنت بر کمر شاه سلطان حسین، کاری که تا پیش از آن صوفیان انجام میدادند، از جمله این فعالیتهاست. از پس این رخداد، شاه از مجلسی خواست تا در عوض این خدمت پاداشی بخواهد و مجلسی منع شرابخواری، کبوتربازی و جنگ طایفگی را از شاه درخواست میکند و شاه نیز میپذیرد.[۲۶]
شکستن بتهای هندوهای ساکن در اصفهان از دیگر اقدامات علامه مجلسی در دوران شیخ الاسلامی اوست. آگاهی مجلسی بر وجود بت و بتپرستی در اصفهان و وجود بت در دربار صفوی موجب دستور او برای شکست این بتها شد.[۲۷]
انتقادات و اتهامات
بر آثار علمی و فعالیتهای اجتماعی و سیاسی علامه مجلسی نقدهایی وارد شده است. نقدهای وارد شده بر آثار علمی علامه مجلسی بیشتر بر نوع نگاه او به روایات و نحوه گزینش و تفسیر آنها بر میگردد. این نقدها بیشتر متوجه مهمترین کتاب او بحارالانوار بوده است.[۲۸] نقدهای واردشده بر فعالیتهای اجتماعی و سیاسی مجلسی بیشتر در نگاشتههای مستشرقان، صوفیان و روشنفکران پس از دوره مشروطه دیده میشود.
اولین منتقد مجلسی در این ساحت سر جان ملکم (۱۷۶۹ – ۱۸۳۳م)، دیپلمات انگلیسی، است. او در کتاب خود درباره تاریخ ایران علامه مجلسی را متهم به آزار و تعقیب دگراندیشان دینی، از جمله صوفیان، و پیروان سایر ادیان میکند.[۲۹] ادوراد براون (۱۸۶۲-۱۹۲۶م)، مستشرق مشهور انگلیسی، نیز در کتاب تاریخ ادبیات خود مجلسی را متهم به بیرحمی و تعصب دینی و قتل صوفیان میکند.[۳۰] اتهام آزار اقلیتهای دینی و دگراندیشان مذهبی از سوی مستشرقان دیگری نیز به علامه مجلسی وارد شده است. لارنس لکهارت[۳۱] و رودی مته[۳۲] از جمله این افراد بهشمار میروند. عدهای از محققان انتساب برخی از این اتهامات به علامه مجلسی را رد کردهاند و به دفاع از او پرداختهاند. از جمله این افراد میتوان به علی دوانی[۳۳]، رسول جعفریان[۳۴] و حامد الگار[۳۵] اشاره کرد. از نظر آنان برخی از این اتهامات از نظر تاریخی کذب است و برخی دیگر با تفسیری نادرست و مغرضانه ارائه شده است.
منابع
- ↑ علی نصیری، درسنامه علم حدیث، قم، مرکز نشر هاجر، ص ۱۶۹.
- ↑ حسن طارمی، علامه مجلسی، تهران، انتشارات طرح نو، ص ۱۶-۱۷.
- ↑ سید عبدالحسین حسینی خاتونآبادی، وقایع السنین و الاعوام، تهران، انتشارات کتابفروشی اسلامیه، ص ۵۰۸.
- ↑ علی دوانی، علامه مجلسی بزرگمرد علم و دین، تهران، انتشارات امیرکبیر، ص ۱۳-۲۴.
- ↑ حسن طارمی، علامه مجلسی، تهران، انتشارات طرح نو، ص ۱۱-۱۳.
- ↑ حسن طارمی، علامه مجلسی، تهران، انتشارات طرح نو، ص ۱۵-۱۶.
- ↑ محمدباقر المجلسی، بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، بیروت، مؤسسة الوفاء، ج ۱، ص ۲-۳.
- ↑ علی دوانی، علامه مجلسی بزرگمرد علم و دین، تهران، انتشارات امیرکبیر، ص ۴۷۵-۴۸۳.
- ↑ محمد بن الحسن الحر العاملی، امل الآمل فی علماء جبل، مکتبة الأندلس، ج ۲، ص ۲۴۸.
- ↑ محمد بن علی الاردبیلی الغروی الحائری، جامع الرواة و ازاحة الاشتباهات عن الفرق و الاسناد، بیروت، دارالاضواء، ج ۱، ص ۱.
- ↑ شیخ مرتضی انصاری، فرائدالاصول، قم، مجمع الفكر الإسلامي،
- ↑ علی دوانی، علامه مجلسی بزرگمرد علم و دین، تهران، انتشارات امیرکبیر، ص ۶۷-۶۸.
- ↑ حسین بن محمدتقی النوری ،الفیض القدسی فی ترجمة العلامة المجلسی، المطبوع فی المجلد ۱۰۲ من بحارالانوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، ج ۱۰۲، ص ۷۶-۸۲.
- ↑ حسن طارمی، علامه مجلسی، تهران، انتشارات طرح نو، ص ۱۲.
- ↑ حسین بن محمدتقی النوری ،الفیض القدسی فی ترجمة العلامة المجلسی، المطبوع فی المجلد ۱۰۲ من بحارالانوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، ج ۱۰۲، ص ۸۲-۱۰۴.
- ↑ علی دوانی، علامه مجلسی بزرگمرد علم و دین، تهران، انتشارات امیرکبیر، ص ۱۷۱.
- ↑ حسن طارمی، علامه مجلسی، تهران، انتشارات طرح نو، ص ۱۱۹-۱۲۰.
- ↑ حسن طارمی، علامه مجلسی، تهران، انتشارات طرح نو، ص ۱۲۲-۱۲۳.
- ↑ شاهرخ مسکوب، هویت ایرانی و زبان فارسی، تهران، نشر فرزان روز، ص ۱۲۶.
- ↑ محمدتقی بهار، سبک شناسی، انتشارات امیرکبیر، ج ۳، ص ۳۰۴.
- ↑ مهدی مهریزی و هادی ربانی، شناختنامه علامه مجلسی، تهران، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ج۱، ص ۳۴-۳۶.
- ↑ علی دوانی، علامه مجلسی بزرگمرد علم و دین، تهران، انتشارات امیرکبیر، ص ۱۲۲.
- ↑ علی دوانی، علامه مجلسی بزرگمرد علم و دین، تهران، انتشارات امیرکبیر، ص ۲۰۷- ۲۱۳.
- ↑ حسن طارمی، علامه مجلسی، تهران، انتشارات طرح نو، ص ۱۶-۱۷.
- ↑ برای نمونه حکم شاه سلطان حسین در: رسول جعفریان، دین و سیاست در دوره صفوی، قم، انصاریان، ۴۱۲-۴۱۴.
- ↑ حسن طارمی، علامه مجلسی، تهران، انتشارات طرح نو، ص ۹۶-۹۷.
- ↑ علی دوانی، علامه مجلسی بزرگمرد علم و دین، تهران، انتشارات امیرکبیر، ص ۲۱۳-۲۱۴.
- ↑ برای نمونهای از این نقدها ن.ک: سید جلالالدین آشتیانی، شرح مقدمه قیصری بر فصوص الحکم، انتشارات امیرکبیر، ص ۹۲۸؛ نیز: سید محمدحسین طباطبایی، مجموعه رسائل، قم، بوستان کتاب، ج۳، ص ۲۱-۷۹.
- ↑ سر جان ملکم، تاریخ کامل ایران، ترجمه میرزا اسماعیل حیرت، تهران، انتشارات افسون، ج ۱، ص ۴۰۱-۴۰۲.
- ↑ ادوارد براون، تاریخ ادبیات ایران، ترجمه غلامرضا رشید یاسمی، تهران، انتشارات مروارید، ج ۴، ص ۱۱۵.
- ↑ لارنس لکهارت، انقراض سلسله صفویه، ترجمه اسماعیل دولتشاهی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ص ۶۲-۶۴.
- ↑ رودی مته، زوال صفویه و سقوط اصفهان، ترجمه مانی صالحی علامه، تهران، انتشارات نامک، ص ۳۱۱.
- ↑ علی دوانی، علامه مجلسی بزرگمرد علم و دین، تهران، انتشارات امیرکبیر، ص ۴۸۹-۵۱۹.
- ↑ رسول جعفریان، صفویه در عرصه دین فرهنگ و سیاست، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، ج ۲، ص ۵۸۶-۵۹۳.
- ↑ حامد الگار، «علامه مجلسی از دیدگاه خاورشناسان»، کتاب ماه دین، ش ۳۴، ص ۶۶-۷۰.