معنای مولی در حدیث غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷
(ابرابزار)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{در دست ویرایش|کاربر=Rezapour }}
{{در دست ویرایش|کاربر=Rezapour}}
{{سوال}}اگر كلمه «مولي» به معناي امام و رهبر باشد، لازم مي‌آيد كه در يك زمان [در حيات آن‌حضرت صلي‌الله‌عليه‌وسلم] دو امام (پيامبر و حضرت علي) وجود داشته باشد و اين محال است.{{پایان سوال}}
{{سوال}}اگر کلمه «مولی» به معنای امام و رهبر باشد، لازم می‌آید که در یک زمان [در حیات آن‌حضرت صلی‌الله‌علیه‌وسلم] دو امام (پیامبر و حضرت علی) وجود داشته باشد و این محال است.{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}


پيش از پرداختن به اصل پاسخ، نخست لازم است با توجه به شواهد و قرائن معناي كلمه مولي روشن شود.
پیش از پرداختن به اصل پاسخ، نخست لازم است با توجه به شواهد و قرائن معنای کلمه مولی روشن شود.


در حديث حذيفه بن اسيد، به سند صحيح نقل شده است كه پيامبر فرمود: آيا شهادت نمي دهيد كه جز خدا الهي نيست و محمد رسول اوست؟... گفتند: بلي، شهادت مي دهيم. در اين هنگام پيامبر عرض كرد: خدايا شاهد باش سپس فرمود: اي مردم، خدا، مولاي من، و من مولاي مومنانم.
در حدیث حذیفه بن اسید، به سند صحیح نقل شده است که پیامبر فرمود: آیا شهادت نمی‌دهید که جز خدا الهی نیست و محمد رسول اوست؟... گفتند: بلی، شهادت می‌دهیم. در این هنگام پیامبر عرض کرد: خدایا شاهد باش سپس فرمود: ای مردم، خدا، مولای من، و من مولای مومنانم.
و من اولي به مومنين از خود آنهايم. پس هر كه من مولاي اويم علي مولاي اوست.<ref>طبراني، سليمان بن احمد، المعجم الكبير، بيروت، داراحياءالتراث العربي، 1404ق، ج3، ص180.</ref> قرار گرفتن ولايت در سياق شهادت به توحيد و رسالت و در رديف مولويت خدا و رسول، دليل بر آن است كه ولايت در حديث، به معناي (امامت) و (اولي به تصرف) است، زيرا هيچ دليلي وجود ندارد كه بگويد معناي مولا در مورد رسول خدا غير از معناي آن در مورد علي ـ عليه السلام ـ است.
و من اولی به مؤمنین از خود آنهایم. پس هر که من مولای اویم علی مولای اوست.<ref>طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، بیروت، داراحیاءالتراث العربی، 1404ق، ج3، ص180.</ref> قرار گرفتن ولایت در سیاق شهادت به توحید و رسالت و در ردیف مولویت خدا و رسول، دلیل بر آن است که ولایت در حدیث، به معنای (امامت) و (اولی به تصرف) است، زیرا هیچ دلیلی وجود ندارد که بگوید معنای مولا در مورد رسول خدا غیر از معنای آن در مورد علی ـ علیه السلام ـ است.


2. آيه تبليغ شاهد و قرينه گوياي ديگر است بر اين كه مراد از مولا در حديث غدير، امامت و ولايت است، خداوند در اين آيه مي فرمايد: اي رسول، ابلاغ كن، آنچه را كه پروردگار بر تو نازل نموده است و چنانچه ابلاغ نكني رسالتت را ابلاغ ننموده اي و خداوند تو را از مردم محافظت مي نمايد.<ref>مائده / 67</ref>
۲. آیه تبلیغ شاهد و قرینه گویای دیگر است بر این که مراد از مولا در حدیث غدیر، امامت و ولایت است، خداوند در این آیه می‌فرماید: ای رسول، ابلاغ کن، آنچه را که پروردگار بر تو نازل نموده است و چنانچه ابلاغ نکنی رسالتت را ابلاغ ننموده‌ای و خداوند تو را از مردم محافظت می‌نماید.<ref>مائده / 67</ref>
در اين آيه خداوند به پيامبرش ابلاغ امر بسيار مهم و در عين حال خطيري را دستور مي دهد اهميت آن تا جايي است كه عدم ابلاغ آن را مساوي با عدم ابلاغ رسالت مي داند و خطر آن جدي است كه خداوند به او اطمينان مي دهد كه تو را از مردم حفظ خواهد كرد، جز عدم ابلاغ امامت و خلافت، عدم ابلاغ هيچ چيز ديگر مساوي با عدم ابلاغ رسالت نمي تواند باشد، چون با عدم ابلاغ امامت است كه رسالت ناقص و ناتمام مي ماند. از آنجا كه دين اسلام به عنوان كامل ترين دين الهي تا روز قيامت ادامه دارد، پس خط رسالت هم بايد با نصب امامت تا روز قيامت ادامه داشته باشد تا بتواند از اين راه پاسخ گويي نيازمندي هاي بشريت باشد. رسول خدا از اعلام رسمي همين مسأله حياتي و مهم از اصحاب خود هراس و وحشت داشت كه عملكردهاي اصحاب بعدا اين مطلب را اثبات نمود. بنابراين طبق روايات اهل سنت اين آيه در شأن علي ـ عليه السلام ـ نازل شده است.
در این آیه خداوند به پیامبرش ابلاغ امر بسیار مهم و در عین حال خطیری را دستور می‌دهد اهمیت آن تا جایی است که عدم ابلاغ آن را مساوی با عدم ابلاغ رسالت می‌داند و خطر آن جدی است که خداوند به او اطمینان می‌دهد که تو را از مردم حفظ خواهد کرد، جز عدم ابلاغ امامت و خلافت، عدم ابلاغ هیچ چیز دیگر مساوی با عدم ابلاغ رسالت نمی‌تواند باشد، چون با عدم ابلاغ امامت است که رسالت ناقص و ناتمام می‌ماند. از آنجا که دین اسلام به عنوان کامل‌ترین دین الهی تا روز قیامت ادامه دارد، پس خط رسالت هم باید با نصب امامت تا روز قیامت ادامه داشته باشد تا بتواند از این راه پاسخ گویی نیازمندی‌های بشریت باشد. رسول خدا از اعلام رسمی همین مسئله حیاتی و مهم از اصحاب خود هراس و وحشت داشت که عملکردهای اصحاب بعداً این مطلب را اثبات نمود؛ بنابراین طبق روایات اهل سنت این آیه در شأن علی ـ علیه السلام ـ نازل شده است.
ابن عساكر به سند صحيح از ابي سعيد خدري نقل مي كند كه آيه شريفه در روز غدير خم، بر رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ در شأن علي ـ عليه السلام ـ نازل شده است.<ref>رضواني، علي اصغر، شيعه شناسي و پاسخ به شبهات، نشر مشعر، 1384، ج1، ص647، به نقل از تفسير حبري، ص262.</ref>
ابن عساکر به سند صحیح از ابی سعید خدری نقل می‌کند که آیه شریفه در روز غدیر خم، بر رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در شأن علی ـ علیه السلام ـ نازل شده است.<ref>رضوانی، علی اصغر، شیعه‌شناسی و پاسخ به شبهات، نشر مشعر، 1384، ج1، ص647، به نقل از تفسیر حبری، ص262.</ref>


حبري به سند صحيح از ابن عباس نقل مي كند كه اين آيه در شأن علي ـ عليه السلام ـ نازل شده است. رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ به تبليغ ولايت امر شد، سپس دست علي را گرفت و فرمود: هر كه من مولاي اويم اين علي مولاي اوست.[4]
حبری به سند صحیح از ابن‌عباس نقل می‌کند که این آیه در شأن علی ـ علیه السلام ـ نازل شده است. رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ به تبلیغ ولایت امر شد، سپس دست علی را گرفت و فرمود: هر که من مولای اویم این علی مولای اوست.[۴]
بنابراين بسيار شگفت انگيز خواهد بود كه كسي بگويد: خداوند در مورد محبت و دوستي علي به رسولش فرمود: اگر دوستي علي ـ عليه السلام ـ را ابلاغ نكني رسالتت را ابلاغ نكرده اي، و رسول خدا هم از ابلاغ دوستي وي اين همه هراس و وحشت داشته باشد كه خداوند او را دلداري بدهد. و رسول خدا براي ابلاغ اين دوستي كاروان حجاج را در هواي گرم و سوزان متوقف نموده و مراسمي برپا دارد و طي آن اعلام كند، هر كه من مولا و سرپرست او هستم علي دوست اوست، جز كنار گذاشتن قرآن و عترت و به بازي گرفتن آيات الهي و اهانت به رسول اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ معناي ديگري نمي تواند داشته باشد. روي اين حساب هيچ معنا و محملي صحيح و متناسب با شأن قرآن و مطابق با عقل و نقل وجود ندارد جز اين كه بگوييم مولا به معناي امامت و اولي به تصرف است.
بنابراین بسیار شگفت‌انگیز خواهد بود که کسی بگوید: خداوند در مورد محبت و دوستی علی به رسولش فرمود: اگر دوستی علی ـ علیه السلام ـ را ابلاغ نکنی رسالتت را ابلاغ نکرده‌ای، و رسول خدا هم از ابلاغ دوستی وی این همه هراس و وحشت داشته باشد که خداوند او را دلداری بدهد. و رسول خدا برای ابلاغ این دوستی کاروان حجاج را در هوای گرم و سوزان متوقف نموده و مراسمی برپا دارد و طی آن اعلام کند، هر که من مولا و سرپرست او هستم علی دوست اوست، جز کنار گذاشتن قرآن و عترت و به بازی گرفتن آیات الهی و اهانت به رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ معنای دیگری نمی‌تواند داشته باشد. روی این حساب هیچ معنا و محملی صحیح و متناسب با شأن قرآن و مطابق با عقل و نقل وجود ندارد جز این که بگوییم مولا به معنای امامت و اولی به تصرف است.


3. حاكم حسكاني، به سند صحيح از ابي هريره نقل مي كند: هر كس روز هجده ذي الحجه را روزه بدارد، خداوند براي او ثواب شصت ماه روزه را مي نويسد و آن، روز غدير است، آن زماني كه پيامبر دست علي را گرفت و فرمود: آيا من ولي مؤمنان نيستم، گفتند آري فرمود: هر كه من مولاي اويم، علي مولاي اوست، در اين هنگام عمر بن خطاب گفت: مبارك باد مبارك باد، اي پسر ابي طالب، مولاي من و مولاي هر مسلماني گرديدي. آنگاه آيه: امروز دينتان را براي شما كامل نمودم و نعمتم را بر شما تمام كرده و راضي شدم بر شما كه اسلام دين شما باشد.<ref>مائده / 3.</ref> نازل شدن آيه اكمال، بعد از خطبه غدير، شاهد گويا و صادقي است بر اين كه مولا به معناي امامت است، زيرا هيچ معنايي غير از امامت و خلافت، سزاوار نيست كه از آن به اكمال دين تعبير شود.<ref>حاكم حسكاني، عبيدالله بن احمد، شواهد التنزيل، موسسه الطبع و النشر التابعه لوزارة الثقافه و الارشاد الاسلامي، 1411ق، ج1، ص203.</ref>
۳. حاکم حسکانی، به سند صحیح از ابی هریره نقل می‌کند: هر کس روز هجده ذی الحجه را روزه بدارد، خداوند برای او ثواب شصت ماه روزه را می‌نویسد و آن، روز غدیر است، آن زمانی که پیامبر دست علی را گرفت و فرمود: آیا من ولی مؤمنان نیستم، گفتند آری فرمود: هر که من مولای اویم، علی مولای اوست، در این هنگام عمر بن خطاب گفت: مبارک باد مبارک باد، ای پسر ابی طالب، مولای من و مولای هر مسلمانی گردیدی. آنگاه آیه: امروز دینتان را برای شما کامل نمودم و نعمتم را بر شما تمام کرده و راضی شدم بر شما که اسلام دین شما باشد.<ref>مائده / 3.</ref> نازل شدن آیه اکمال، بعد از خطبه غدیر، شاهد گویا و صادقی است بر این که مولا به معنای امامت است، زیرا هیچ معنایی غیر از امامت و خلافت، سزاوار نیست که از آن به اکمال دین تعبیر شود.<ref>حاکم حسکانی، عبیدالله بن احمد، شواهد التنزیل، مؤسسه الطبع و النشر التابعه لوزارة الثقافه و الارشاد الاسلامی، 1411ق، ج1، ص203.</ref>


4. ابو اسحاق ثعلبي، مي گويد: از سفيان بن عيينه سئوال شد: آيه (سأل سائل...) در حق چه كسي نازل شده است او در جواب گفت: از من سئوالي كردي كه هيچ كس قبل از تو نپرسيده بود پدرم حديثي از جعفر بن محمد از پدرانش براي من نقل كرد: هنگامي كه رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ به غديرخم رسيد مردم را ندا داد و پس از اجتماع مردم، دست علي ـ عليه السلام ـ را گرفت و بلند نمود، و فرمود: هر كس من مولاي اويم پس علي مولاي اوست. اين خبر در تمام بلاد، پخش شد وقتي اين خبر به حارث بن نعمان رسيد، نزد رسول خدا آمد از شتر خود پياده شد، و به رسول خدا گفت: اي محمد! ما را به شهادت دادن به توحيد و رسالت امر نمودي، قبول كرديم. ما را به نماز پنج گانه، زكات، روزه و حج امر نمودي، همه را پذيرفتيم و قبول كرديم، به اين امور اكتفا نكردي و دست پسر عموي خود را بلند كردي و او را بر ما تفضيل دادي و گفتي: هر كه من مولاي اويم اين علي مولاي اوست. آيا اين عمل از جانب توست يا از جانب خدا؟ پيامبر فرمود: قسم به كسي كه به جز او خدايي نيست، اين عمل از جانب خداوند بوده است! در اين هنگام حارث بن نعمان برگشت در حالي كه اين گونه زمزمه مي كرد: خدايا اگر آنچه محمد مي گويد حق است، از آسمان بر ما سنگي ببار و يا ما را به عذابي دردناك مبتلا گردان. هنوز به شتر خود نرسيده بود كه سنگي از آسمان بر زمين فرود آمد و بر فرق او رسيد و از پايين او بيرون آمد، و او را به جهنم واصل كرد.<ref>رضواني، علي اصغر، شيعه شناسي و پاسخ به شبهات، ج1، ص651؛ همان، به نقل از الكشف و البيان، ص234.</ref>
۴. ابو اسحاق ثعلبی، می‌گوید: از سفیان بن عیینه سئوال شد: آیه (سأل سائل…) در حق چه کسی نازل شده است او در جواب گفت: از من سئوالی کردی که هیچ‌کس قبل از تو نپرسیده بود پدرم حدیثی از جعفر بن محمد از پدرانش برای من نقل کرد: هنگامی که رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ به غدیرخم رسید مردم را ندا داد و پس از اجتماع مردم، دست علی ـ علیه السلام ـ را گرفت و بلند نمود، و فرمود: هر کس من مولای اویم پس علی مولای اوست. این خبر در تمام بلاد، پخش شد وقتی این خبر به حارث بن نعمان رسید، نزد رسول خدا آمد از شتر خود پیاده شد، و به رسول خدا گفت: ای محمد! ما را به شهادت دادن به توحید و رسالت امر نمودی، قبول کردیم. ما را به نماز پنج‌گانه، زکات، روزه و حج امر نمودی، همه را پذیرفتیم و قبول کردیم، به این امور اکتفا نکردی و دست پسر عموی خود را بلند کردی و او را بر ما تفضیل دادی و گفتی: هر که من مولای اویم این علی مولای اوست. آیا این عمل از جانب توست یا از جانب خدا؟ پیامبر فرمود: قسم به کسی که به جز او خدایی نیست، این عمل از جانب خداوند بوده است! در این هنگام حارث بن نعمان برگشت در حالی که این گونه زمزمه می‌کرد: خدایا اگر آنچه محمد می‌گوید حق است، از آسمان بر ما سنگی ببار یا ما را به عذابی دردناک مبتلا گردان. هنوز به شتر خود نرسیده بود که سنگی از آسمان بر زمین فرود آمد و بر فرق او رسید و از پایین او بیرون آمد، و او را به جهنم واصل کرد.<ref>رضوانی، علی اصغر، شیعه‌شناسی و پاسخ به شبهات، ج1، ص651؛ همان، به نقل از الکشف و البیان، ص234.</ref>
حارث بن نعمان از حديث غدير، ولايت و سرپرستي را فهميده، و لذا به جهت عنادي كه داشته تقاضاي مرگ كرده است.
حارث بن نعمان از حدیث غدیر، ولایت و سرپرستی را فهمیده، و لذا به جهت عنادی که داشته تقاضای مرگ کرده است.


5. روشن ترين دليل بر اين كه مولا به معناي امامت است فهم خود عمر است، زيرا اگر او از حديث غدير امامت و خلافت علي را نفهميده بود از كجا فهميد كه وقتي رسول خدا قلم و كاغذ خواست تا براي نجات امت از ضلالت چيزي بنويسد، عمر به ابن عباس گفت: من فهميدم كه رسول خدا مي خواهند خلافت را به علي واگذار كند ولي من نگذاشتم.<ref> ابن ابي الحديد، قم، موسسه اسماعيليان للطباعة و النشر و التوزيع، ج12 ص78.
۵. روشن‌ترین دلیل بر این که مولا به معنای امامت است فهم خود عمر است، زیرا اگر او از حدیث غدیر امامت و خلافت علی را نفهمیده بود از کجا فهمید که وقتی رسول خدا قلم و کاغذ خواست تا برای نجات امت از ضلالت چیزی بنویسد، عمر به ابن‌عباس گفت: من فهمیدم که رسول خدا می‌خواهند خلافت را به علی واگذار کند ولی من نگذاشتم.<ref>ابن ابی الحدید، قم، مؤسسه اسماعیلیان للطباعة و النشر و التوزیع، ج12 ص78.</ref>
</ref>
با توجه به شواهد زنده و گویایی که ارائه شد، پاسخ پرسش فوق کاملاً روشن وآشکار است، بنابراین در پاسخ باید گفت: این شواهد و قرائن است که می‌گویند: تفسیری که شیعه از حدیث غدیر ارائه می‌دهند حق و درست است، و صحابه هم همان معنای شیعه را از حدیث فهمیده بودند، زیرا اگر آنها از مولا امامت را نمی‌فهمیدند، عمر چگونه و از کجا فهمید که رسول خدا می‌خواست خلافت را به علی واگذار کند؟
با توجه به شواهد زنده و گويايي كه ارائه شد، پاسخ پرسش فوق كاملا روشن وآشكار است، بنابراين در پاسخ بايد گفت: اين شواهد و قرائن است كه مي گويند: تفسيري كه شيعه از حديث غدير ارائه مي دهند حق و درست است، و صحابه هم همان معناي شيعه را از حديث فهميده بودند، زيرا اگر آنها از مولا امامت را نمي فهميدند، عمر چگونه و از كجا فهميد كه رسول خدا مي خواست خلافت را به علي واگذار كند؟
اما این که گفته شده اگر مولی به معنای امامت باشد لازم می‌آید در یک زمان دو امام باشند.
اما اين كه گفته شده اگر مولي به معناي امامت باشد لازم مي‌آيد در يك زمان دو امام باشند.
بدون شک هارون نیز در عصر موسی (علیه السلام) مقام رهبری بنی اسرائیل را داشت، ولی نه یک رهبر مستقل، بلکه رهبری که زیر نظر موسی (علیه السلام) انجام وظیفه می‌کرد، علی (علیه السلام) نیز در زمان پیامبر (صلی الله علیه و آله) معاون او در مسئله رهبری امت اسلام بود و بنا بر این بعد از وفات او رهبر مستقل محسوب خواهد گشت.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‏6، ص 353، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دهم، ایران- تهران‏، 1371 ه‍. ش‏.</ref>
بدون شك هارون نيز در عصر موسى (عليه السلام) مقام رهبرى بنى اسرائيل را داشت، ولى نه يك رهبر مستقل، بلكه رهبرى كه زير نظر موسى (عليه السلام) انجام وظيفه مى‏كرد، على (عليه السلام) نيز در زمان پيامبر (صلي الله عليه و آله) معاون او در مسأله رهبرى امت اسلام بود و بنا بر اين بعد از وفات او رهبر مستقل محسوب خواهد گشت.<ref>مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، ج ‏6، ص 353، دار الكتب الإسلامية، چاپ دهم، ايران- تهران‏، 1371 ه. ش‏.</ref>


{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =  
  | شاخه اصلی =
|شاخه فرعی۱ =  
|شاخه فرعی۱ =
|شاخه فرعی۲ =
|شاخه فرعی۲ =
|شاخه فرعی۳ =
|شاخه فرعی۳ =
خط ۴۵: خط ۴۵:
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی نویسنده=
  | بازبینی نویسنده=
  | بازبینی =
  | بازبینی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =

نسخهٔ ‏۲۲ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۱۴

سؤال
اگر کلمه «مولی» به معنای امام و رهبر باشد، لازم می‌آید که در یک زمان [در حیات آن‌حضرت صلی‌الله‌علیه‌وسلم] دو امام (پیامبر و حضرت علی) وجود داشته باشد و این محال است.


پیش از پرداختن به اصل پاسخ، نخست لازم است با توجه به شواهد و قرائن معنای کلمه مولی روشن شود.

در حدیث حذیفه بن اسید، به سند صحیح نقل شده است که پیامبر فرمود: آیا شهادت نمی‌دهید که جز خدا الهی نیست و محمد رسول اوست؟... گفتند: بلی، شهادت می‌دهیم. در این هنگام پیامبر عرض کرد: خدایا شاهد باش سپس فرمود: ای مردم، خدا، مولای من، و من مولای مومنانم. و من اولی به مؤمنین از خود آنهایم. پس هر که من مولای اویم علی مولای اوست.[۱] قرار گرفتن ولایت در سیاق شهادت به توحید و رسالت و در ردیف مولویت خدا و رسول، دلیل بر آن است که ولایت در حدیث، به معنای (امامت) و (اولی به تصرف) است، زیرا هیچ دلیلی وجود ندارد که بگوید معنای مولا در مورد رسول خدا غیر از معنای آن در مورد علی ـ علیه السلام ـ است.

۲. آیه تبلیغ شاهد و قرینه گویای دیگر است بر این که مراد از مولا در حدیث غدیر، امامت و ولایت است، خداوند در این آیه می‌فرماید: ای رسول، ابلاغ کن، آنچه را که پروردگار بر تو نازل نموده است و چنانچه ابلاغ نکنی رسالتت را ابلاغ ننموده‌ای و خداوند تو را از مردم محافظت می‌نماید.[۲] در این آیه خداوند به پیامبرش ابلاغ امر بسیار مهم و در عین حال خطیری را دستور می‌دهد اهمیت آن تا جایی است که عدم ابلاغ آن را مساوی با عدم ابلاغ رسالت می‌داند و خطر آن جدی است که خداوند به او اطمینان می‌دهد که تو را از مردم حفظ خواهد کرد، جز عدم ابلاغ امامت و خلافت، عدم ابلاغ هیچ چیز دیگر مساوی با عدم ابلاغ رسالت نمی‌تواند باشد، چون با عدم ابلاغ امامت است که رسالت ناقص و ناتمام می‌ماند. از آنجا که دین اسلام به عنوان کامل‌ترین دین الهی تا روز قیامت ادامه دارد، پس خط رسالت هم باید با نصب امامت تا روز قیامت ادامه داشته باشد تا بتواند از این راه پاسخ گویی نیازمندی‌های بشریت باشد. رسول خدا از اعلام رسمی همین مسئله حیاتی و مهم از اصحاب خود هراس و وحشت داشت که عملکردهای اصحاب بعداً این مطلب را اثبات نمود؛ بنابراین طبق روایات اهل سنت این آیه در شأن علی ـ علیه السلام ـ نازل شده است. ابن عساکر به سند صحیح از ابی سعید خدری نقل می‌کند که آیه شریفه در روز غدیر خم، بر رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در شأن علی ـ علیه السلام ـ نازل شده است.[۳]

حبری به سند صحیح از ابن‌عباس نقل می‌کند که این آیه در شأن علی ـ علیه السلام ـ نازل شده است. رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ به تبلیغ ولایت امر شد، سپس دست علی را گرفت و فرمود: هر که من مولای اویم این علی مولای اوست.[۴] بنابراین بسیار شگفت‌انگیز خواهد بود که کسی بگوید: خداوند در مورد محبت و دوستی علی به رسولش فرمود: اگر دوستی علی ـ علیه السلام ـ را ابلاغ نکنی رسالتت را ابلاغ نکرده‌ای، و رسول خدا هم از ابلاغ دوستی وی این همه هراس و وحشت داشته باشد که خداوند او را دلداری بدهد. و رسول خدا برای ابلاغ این دوستی کاروان حجاج را در هوای گرم و سوزان متوقف نموده و مراسمی برپا دارد و طی آن اعلام کند، هر که من مولا و سرپرست او هستم علی دوست اوست، جز کنار گذاشتن قرآن و عترت و به بازی گرفتن آیات الهی و اهانت به رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ معنای دیگری نمی‌تواند داشته باشد. روی این حساب هیچ معنا و محملی صحیح و متناسب با شأن قرآن و مطابق با عقل و نقل وجود ندارد جز این که بگوییم مولا به معنای امامت و اولی به تصرف است.

۳. حاکم حسکانی، به سند صحیح از ابی هریره نقل می‌کند: هر کس روز هجده ذی الحجه را روزه بدارد، خداوند برای او ثواب شصت ماه روزه را می‌نویسد و آن، روز غدیر است، آن زمانی که پیامبر دست علی را گرفت و فرمود: آیا من ولی مؤمنان نیستم، گفتند آری فرمود: هر که من مولای اویم، علی مولای اوست، در این هنگام عمر بن خطاب گفت: مبارک باد مبارک باد، ای پسر ابی طالب، مولای من و مولای هر مسلمانی گردیدی. آنگاه آیه: امروز دینتان را برای شما کامل نمودم و نعمتم را بر شما تمام کرده و راضی شدم بر شما که اسلام دین شما باشد.[۴] نازل شدن آیه اکمال، بعد از خطبه غدیر، شاهد گویا و صادقی است بر این که مولا به معنای امامت است، زیرا هیچ معنایی غیر از امامت و خلافت، سزاوار نیست که از آن به اکمال دین تعبیر شود.[۵]

۴. ابو اسحاق ثعلبی، می‌گوید: از سفیان بن عیینه سئوال شد: آیه (سأل سائل…) در حق چه کسی نازل شده است او در جواب گفت: از من سئوالی کردی که هیچ‌کس قبل از تو نپرسیده بود پدرم حدیثی از جعفر بن محمد از پدرانش برای من نقل کرد: هنگامی که رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ به غدیرخم رسید مردم را ندا داد و پس از اجتماع مردم، دست علی ـ علیه السلام ـ را گرفت و بلند نمود، و فرمود: هر کس من مولای اویم پس علی مولای اوست. این خبر در تمام بلاد، پخش شد وقتی این خبر به حارث بن نعمان رسید، نزد رسول خدا آمد از شتر خود پیاده شد، و به رسول خدا گفت: ای محمد! ما را به شهادت دادن به توحید و رسالت امر نمودی، قبول کردیم. ما را به نماز پنج‌گانه، زکات، روزه و حج امر نمودی، همه را پذیرفتیم و قبول کردیم، به این امور اکتفا نکردی و دست پسر عموی خود را بلند کردی و او را بر ما تفضیل دادی و گفتی: هر که من مولای اویم این علی مولای اوست. آیا این عمل از جانب توست یا از جانب خدا؟ پیامبر فرمود: قسم به کسی که به جز او خدایی نیست، این عمل از جانب خداوند بوده است! در این هنگام حارث بن نعمان برگشت در حالی که این گونه زمزمه می‌کرد: خدایا اگر آنچه محمد می‌گوید حق است، از آسمان بر ما سنگی ببار یا ما را به عذابی دردناک مبتلا گردان. هنوز به شتر خود نرسیده بود که سنگی از آسمان بر زمین فرود آمد و بر فرق او رسید و از پایین او بیرون آمد، و او را به جهنم واصل کرد.[۶] حارث بن نعمان از حدیث غدیر، ولایت و سرپرستی را فهمیده، و لذا به جهت عنادی که داشته تقاضای مرگ کرده است.

۵. روشن‌ترین دلیل بر این که مولا به معنای امامت است فهم خود عمر است، زیرا اگر او از حدیث غدیر امامت و خلافت علی را نفهمیده بود از کجا فهمید که وقتی رسول خدا قلم و کاغذ خواست تا برای نجات امت از ضلالت چیزی بنویسد، عمر به ابن‌عباس گفت: من فهمیدم که رسول خدا می‌خواهند خلافت را به علی واگذار کند ولی من نگذاشتم.[۷] با توجه به شواهد زنده و گویایی که ارائه شد، پاسخ پرسش فوق کاملاً روشن وآشکار است، بنابراین در پاسخ باید گفت: این شواهد و قرائن است که می‌گویند: تفسیری که شیعه از حدیث غدیر ارائه می‌دهند حق و درست است، و صحابه هم همان معنای شیعه را از حدیث فهمیده بودند، زیرا اگر آنها از مولا امامت را نمی‌فهمیدند، عمر چگونه و از کجا فهمید که رسول خدا می‌خواست خلافت را به علی واگذار کند؟ اما این که گفته شده اگر مولی به معنای امامت باشد لازم می‌آید در یک زمان دو امام باشند. بدون شک هارون نیز در عصر موسی (علیه السلام) مقام رهبری بنی اسرائیل را داشت، ولی نه یک رهبر مستقل، بلکه رهبری که زیر نظر موسی (علیه السلام) انجام وظیفه می‌کرد، علی (علیه السلام) نیز در زمان پیامبر (صلی الله علیه و آله) معاون او در مسئله رهبری امت اسلام بود و بنا بر این بعد از وفات او رهبر مستقل محسوب خواهد گشت.[۸]


منابع

  1. طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، بیروت، داراحیاءالتراث العربی، 1404ق، ج3، ص180.
  2. مائده / 67
  3. رضوانی، علی اصغر، شیعه‌شناسی و پاسخ به شبهات، نشر مشعر، 1384، ج1، ص647، به نقل از تفسیر حبری، ص262.
  4. مائده / 3.
  5. حاکم حسکانی، عبیدالله بن احمد، شواهد التنزیل، مؤسسه الطبع و النشر التابعه لوزارة الثقافه و الارشاد الاسلامی، 1411ق، ج1، ص203.
  6. رضوانی، علی اصغر، شیعه‌شناسی و پاسخ به شبهات، ج1، ص651؛ همان، به نقل از الکشف و البیان، ص234.
  7. ابن ابی الحدید، قم، مؤسسه اسماعیلیان للطباعة و النشر و التوزیع، ج12 ص78.
  8. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‏6، ص 353، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دهم، ایران- تهران‏، 1371 ه‍. ش‏.