حائل‌شدن خداوند میان انسان و قلبش در آیه ۲۴ سوره انفال: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳: خط ۳:
{{سوال}}
{{سوال}}
منظور از آیه: {{قرآن|أَنَّ اللَّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ}} (انفال/۲۴) چیست؟{{پایان سوال}}
منظور از آیه: {{قرآن|أَنَّ اللَّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ}} (انفال/۲۴) چیست؟{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}مقصود از آیه ۲۴ سوره انفال این است که خداوند همه جا وجود دارد و هیچ چیز از او پنهان نیست. این آیه نشانگر نزدیکی خداوند به انسان است تا انسان تمام نیازها و احتیاجات خود را از او طلب کند.
{{پاسخ}}خداوند بین انسان و قلبش حائل است. این موضوع در آیه ۲۴ سوره انفال آمده است. مقصود از آن این است که خداوند همه جا وجود دارد و هیچ چیز از او پنهان نیست. این آیه نشانگر نزدیکی خداوند به انسان است تا انسان تمام نیازها و احتیاجات خود را از او طلب کند. در تفاسیر گفته شده است که خداوند می‌تواند قلوب انسان‌ها را منقلب کند. خداوند مالک انسان است و در تمام جزء جزء انسان و اراده و نیت‌های او تسلط دارد.
 
مفسران مقصود از قلب در آیه را همان عقل در نظر گرفته اند و برخی روح، و آنچه که انسان به وسیله


==متن آیه==
==متن آیه==
خط ۱۵: خط ۱۷:
قلب در قرآن كريم استعمال می‌‏شود در آن چيزى كه آدمى به‌وسيله آن درك می‌‏كند، و به‌وسيله آن احكام عواطف باطنيش را ظاهر و آشكار می‌‏سازد مثلا حب و بغض، خوف و رجاء، آرزو و اضطراب درونى و امثال آن را از خود بروز می‌‏دهد، پس قلب آن چيزى است كه حكم می‌كند و دوست می‌دارد و دشمن می‌دارد و می‌‏ترسد و اميدوار می‌شود و آرزو می‌‏كند و خوشحال می‌شود و اندوهناك می‌گردد، وقتى معناى قلب اين باشد پس در حقيقت قلب همان جان آدمى است كه با قوا و عواطف باطنی‌ه‏اى كه مجهز است به كارهاى حياتى خود می‌‏پردازد.<ref>علامه طباطبایی، ترجمه تفسير الميزان، ج۹، ص ۵۸.
قلب در قرآن كريم استعمال می‌‏شود در آن چيزى كه آدمى به‌وسيله آن درك می‌‏كند، و به‌وسيله آن احكام عواطف باطنيش را ظاهر و آشكار می‌‏سازد مثلا حب و بغض، خوف و رجاء، آرزو و اضطراب درونى و امثال آن را از خود بروز می‌‏دهد، پس قلب آن چيزى است كه حكم می‌كند و دوست می‌دارد و دشمن می‌دارد و می‌‏ترسد و اميدوار می‌شود و آرزو می‌‏كند و خوشحال می‌شود و اندوهناك می‌گردد، وقتى معناى قلب اين باشد پس در حقيقت قلب همان جان آدمى است كه با قوا و عواطف باطنی‌ه‏اى كه مجهز است به كارهاى حياتى خود می‌‏پردازد.<ref>علامه طباطبایی، ترجمه تفسير الميزان، ج۹، ص ۵۸.


</ref> بعضی مفسران گفته اند منظور از قلب، روح و عقل است‏.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسير نمونه، ج۷، ص ۱۲۹.
</ref> بعضی مفسران گفته‌اند منظور از قلب، روح و عقل است‏.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسير نمونه، ج۷، ص ۱۲۹.


</ref>
</ref>


==تفسیر==
==تفسیر==
خداى تعالى ميان انسان و جزء جزء وجودش و تمامى توابعش حائل است، بين او و قلبش، بين او و گوشش، بين او و چشمش، بين او و بدنش و بين او و جانش، و در آنها هم به‌نحو ايجاد تصرف می‌كند، و هم به‌نحو مالك قرار دادن انسان، كه هر مقدار از آن را به هر نحوى كه بخواهد به سود انسان تمليك می‌كند، و هر مقدار را كه نخواهد نمی‌كند. آیه می‌گوید بدانيد كه خدا مالك حقيقى شما و دلهاى شما است، و او از هر چيز به شما نزديك‏تر است.‏<ref>علامه طباطبایی، ترجمه تفسير الميزان، ج۹، ص ۵۸.</ref>
خداى تعالى ميان انسان و جزء جزء وجودش و تمامى توابعش حائل است، بين او و قلبش، بين او و گوشش، بين او و چشمش، بين او و بدنش و بين او و جانش، و در آنها هم به‌نحو ايجاد تصرف می‌كند، و هم به‌نحو مالك قرار دادن انسان، كه هر مقدار از آن را به هر نحوى كه بخواهد به سود انسان تمليك می‌كند، و هر مقدار را كه نخواهد نمی‌كند. آیه می‌گوید بدانيد كه خدا مالك حقيقى شما و دلهاى شما است، و او از هر چيز به شما نزديك‏تر است.‏<ref>علامه طباطبایی، ترجمه تفسير الميزان، ج۹، ص ۵۸.</ref>



نسخهٔ ‏۱۸ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۵۲

سؤال
منظور از آیه: ﴿أَنَّ اللَّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ (انفال/۲۴) چیست؟

خداوند بین انسان و قلبش حائل است. این موضوع در آیه ۲۴ سوره انفال آمده است. مقصود از آن این است که خداوند همه جا وجود دارد و هیچ چیز از او پنهان نیست. این آیه نشانگر نزدیکی خداوند به انسان است تا انسان تمام نیازها و احتیاجات خود را از او طلب کند. در تفاسیر گفته شده است که خداوند می‌تواند قلوب انسان‌ها را منقلب کند. خداوند مالک انسان است و در تمام جزء جزء انسان و اراده و نیت‌های او تسلط دارد.

مفسران مقصود از قلب در آیه را همان عقل در نظر گرفته اند و برخی روح، و آنچه که انسان به وسیله

متن آیه

معنای قلب

قلب در قرآن كريم استعمال می‌‏شود در آن چيزى كه آدمى به‌وسيله آن درك می‌‏كند، و به‌وسيله آن احكام عواطف باطنيش را ظاهر و آشكار می‌‏سازد مثلا حب و بغض، خوف و رجاء، آرزو و اضطراب درونى و امثال آن را از خود بروز می‌‏دهد، پس قلب آن چيزى است كه حكم می‌كند و دوست می‌دارد و دشمن می‌دارد و می‌‏ترسد و اميدوار می‌شود و آرزو می‌‏كند و خوشحال می‌شود و اندوهناك می‌گردد، وقتى معناى قلب اين باشد پس در حقيقت قلب همان جان آدمى است كه با قوا و عواطف باطنی‌ه‏اى كه مجهز است به كارهاى حياتى خود می‌‏پردازد.[۱] بعضی مفسران گفته‌اند منظور از قلب، روح و عقل است‏.[۲]

تفسیر

خداى تعالى ميان انسان و جزء جزء وجودش و تمامى توابعش حائل است، بين او و قلبش، بين او و گوشش، بين او و چشمش، بين او و بدنش و بين او و جانش، و در آنها هم به‌نحو ايجاد تصرف می‌كند، و هم به‌نحو مالك قرار دادن انسان، كه هر مقدار از آن را به هر نحوى كه بخواهد به سود انسان تمليك می‌كند، و هر مقدار را كه نخواهد نمی‌كند. آیه می‌گوید بدانيد كه خدا مالك حقيقى شما و دلهاى شما است، و او از هر چيز به شما نزديك‏تر است.‏[۳]

تفاسیر مختلفی از آیه ۲۴ سوره انفال وجود دارد:

  1. اشاره به شدت نزدیکی خداوند به بندگان است، آن چنان‌که گویی در درون جان او و میان او و خودش قرار گرفته، همان گونه که قرآن کریم می‌فرماید: ﴿وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ؛ ما از رگ گردن به انسان نزدیک‌تریم.(ق:۱۶)
  2. اشاره به آن است که گردش دل‌ها و فکرها به دست خداست، آن چنان‌که در دعا می‌خوانیم: «یا مقلب القلوب و الابصار، ای کسی که گردش دل‌ها و فکرها به دست تو است»
  3. منظور این است که اگر لطف خدا نبود، هرگز انسان به حقانیت حق و باطل بودن باطل، پی نمی‌برد.
  4. منظور این است که خداوند میان انسان و قلبش به وسیله مرگ حائل ایجاد می‌کند، لذا مردم باید تا فرصت دارند در انجام طاعات و کار نیک تلاش کنند.

اما وجه جمع همه این تفسیرها این است که گفته شود: خداوند در همه جا حاضر و ناظر است و به همه موجودات احاطه دارد و مرگ و حیات، علم و قدرت، آرامش و امنیت، توفیق و سعادت همه در دست او و به قدرت اوست؛ به همین دلیل انسان نه چیزی را می‌تواند از او پنهان بدارد و نه کاری را بی‌توفیق او انجام دهد و نه سزاوار است به غیر او روی آورد و از غیر او تقاضا کند؛ چرا که او مالک همه چیز است و محیط به تمام وجود انسان. او به یک یک اجزاء وجودی انسان و توابع آن‌ها محیط است و به‌طور حقیقت همه آن‌ها را مالک است و در آن‌ها به هر صورت که بخواهد تصرف می‌کند و از ملک خود و تصرفاتش هر مقدار که بخواهد به انسان واگذار می‌نماید و به او تملیک می‌کند. پس خداوند، بین انسان و تمام اجزاء وجودش و تمامی توابع آن‌ها حائل است. و بین او و قلبش، بین او و گوشش، بین او و چشمش، بین او و بدنش، و بین او و جانش، هر مقدار از آن‌ها را به هر نحوی که بخواهد به سود انسان تملیک می‌کند و هر مقدار را که نخواهد نمی‌کند.[۴]

برخى گفته‌اند که منظور اين است كه خداوند، حتى از خود انسان، به قلب انسان نزديكتر است. برخى گويند: منظور اين است كه خداوند قادر است كه دلها را منقلب و حالى بحالى گرداند. مسلمين از جنگ می‌ترسيدند، از اينرو به آنها اعلام كرد كه: قادر است ميان ايشان و انديشه‌‏هاى ترسناكى كه در دلشان هست، فاصله افكند و ترس آنها را تبديل به ايمنى سازد. محمد بن اسحاق گويد: يعنى قلب نمی‌تواند چيزى را از خداوند مكتوم بدارد.[۵]

خداوند بر اراده انسان مسلط می‌شود و نيّت‌هاى او را تغيير می‌‏دهد و تصميمات او را به هم می‌زند و فراموشى‏اش را به يادآورى و يادآوری‌‏اش را به فراموشى و امنيّتش را به ترس و ترسش را به امنيّت مبدّل می‌كند. انسان نمی‌‏تواند چيزى از مكنونات قلبى خود را از خداوند بپوشاند و او بر نهان‌ها و انديشه‏‌هاى وى آگاه است.[۶]

برخی گفته‌اند این آیه تمثیلی از غایت قرب حق است.[۷]


مطالعه بیشتر

۱. تفسیر المیزان، علامه طباطبایی رحمه ا…، مترجم سید محمدباقر موسوی همدانی؛ ج۹، ص۶۲ – ۵۸، ۱۳۶۴ هـ. ش، دفتر نشر اسلامی.

۲. تفسیر نمونه، آیت ا… مکارم شیرازی، ج۷، ص۱۳۰ – ۱۲۹، دارالکتب اسلامیه.


منابع

  1. علامه طباطبایی، ترجمه تفسير الميزان، ج۹، ص ۵۸.
  2. مکارم شیرازی، ناصر، تفسير نمونه، ج۷، ص ۱۲۹.
  3. علامه طباطبایی، ترجمه تفسير الميزان، ج۹، ص ۵۸.
  4. مکارم شیرازی، ناصر، تفسير نمونه، ج۷، ص ۱۲۹.
  5. طبرسی، ترجمه تفسير مجمع البيان، ج۱۰، ص ۱۹۲.
  6. طبرسی، ترجمه تفسير جوامع الجامع، ج۲، ص: ۴۶۳.
  7. ملا فتح الله کاشانی، منهج الصادقين فى إلزام المخالفين، ج۴، ص ۱۸۷.