ادامه نیافتن امامت از نسل امام حسن(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{شروع متن}} {{شاخه | شاخه اصلی = |شاخه فرعی۱ = |شاخه فرعی۲ = |شاخه فرعی۳ = }} {{سو...» ایجاد کرد)
 
جز (ابرابزار)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =  
  | شاخه اصلی =
  |شاخه فرعی۱ =  
  |شاخه فرعی۱ =
  |شاخه فرعی۲ =  
  |شاخه فرعی۲ =
  |شاخه فرعی۳ =  
  |شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{سوال}}
{{سوال}}
چرا امامان پس از امام حسن(ع) از نسل ايشان نبودند؟
چرا امامان پس از امام حسن(ع) از نسل ایشان نبودند؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
براي اين که به سئوال حضرتعالي پاسخي کامل داده شود آن را در ضمن چند نکته بيان مي کنيم:
برای این که به سئوال حضرتعالی پاسخی کامل داده شود آن را در ضمن چند نکته بیان می‌کنیم:


۱. وقتي که ما در متون ديني سيري داشته باشيم مي توانيم براي امامت به يک تعريف کلي برسيم که عبارت است از: پيشوايي رياست عامّه ديني، امت مسلمان در امور ديني و دنيوي آنهاست که به جانشيني پيامبر گرامي اسلام(ص) منصوب شده است و حافظ شريعت و تداوم گر هدايت الهي است.
۱. وقتی که ما در متون دینی سیری داشته باشیم می‌توانیم برای امامت به یک تعریف کلی برسیم که عبارت است از: پیشوایی ریاست عامّه دینی، امت مسلمان در امور دینی و دنیوی آنهاست که به جانشینی پیامبر گرامی اسلام(ص) منصوب شده است و حافظ شریعت و تداوم گر هدایت الهی است.


پس بنابراين امامت يک منصب الهي همچون نبوت مي باشد. بنابراين امام بايد از طرف خداوند متعال منصوب شود و هيچ کس حتّي پيامبر نيز حق دخالت در انتصاب چنين مقامي را براي شخصي ندارد، فقط پيامبر(ص) و امامان حق معرفي امام بعد از خود را دارند.
پس بنابراین امامت یک منصب الهی همچون نبوت می‌باشد؛ بنابراین امام باید از طرف خداوند متعال منصوب شود و هیچ‌کس حتّی پیامبر نیز حق دخالت در انتصاب چنین مقامی را برای شخصی ندارد، فقط پیامبر(ص) و امامان حق معرفی امام بعد از خود را دارند.


۲. منشاء امامت يک امر وراثتي نيست بلکه لياقت است و لياقت ها با شعار ثابت نمي شود بلکه بايد شخصي از امتحانات الهي ثابت قدم بيرون آيد و هيچ کس به خاطر اين که پدرش امام بوده نمي تواند امام باشد.}}<ref>قرائتي، محسن، تفسير نور، مؤسسه در راه حق، چاپ دوم، ۱۳۷۶ش، ج۱، ص۲۵۳.</ref>
۲. منشأ امامت یک امر وراثتی نیست بلکه لیاقت است و لیاقت‌ها با شعار ثابت نمی‌شود بلکه باید شخصی از امتحانات الهی ثابت قدم بیرون آید و هیچ‌کس به خاطر این که پدرش امام بوده نمی‌تواند امام باشد.}}<ref>قرائتی، محسن، تفسیر نور، مؤسسه در راه حق، چاپ دوم، ۱۳۷۶ش، ج۱، ص۲۵۳.</ref>


۳. وقتي که حضرت ابراهيم(ع) به عنوان امام از طرف خداوند متعال قرار داده شد، خداوند متعال در جواب درخواست حضرت ابراهيم(ع) مبني بر اين که مقام امامت را نيز در ذرّيه اش نيز قرار دهد چنين جواب مي دهد: که عهد و پيمان ما به ظالمين نمي رسد. {{قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِکلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُک لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي قَالَ لاَ يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ؛<ref>بقره / ۱۲۴.</ref> ترجمه: و چون حضرت ابراهيم(ع) را پروردگارش به اموري مهم بياموزد و او همه آنها را به شکل کامل به انجام رسانيد. خداي سبحان به او فرمود: من تو را پيشوا و امام قرار دادم. حضرت ابراهيم(ع) درخواست کرد که از دودمانم (نيز پيشواياني قرار ده) خداوند فرمود عهد و پيمان ما به بيدادگران نمي رسد».
۳. وقتی که حضرت ابراهیم(ع) به عنوان امام از طرف خداوند متعال قرار داده شد، خداوند متعال در جواب درخواست حضرت ابراهیم(ع) مبنی بر این که مقام امامت را نیز در ذرّیه اش نیز قرار دهد چنین جواب می‌دهد: که عهد و پیمان ما به ظالمین نمی‌رسد. {{قرآن|وَإِذِ ابْتَلَی إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّی جَاعِلُک لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّیَّتِی قَالَ لاَ یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ؛<ref>بقره / ۱۲۴.</ref> ترجمه: و چون حضرت ابراهیم(ع) را پروردگارش به اموری مهم بیاموزد و او همه آنها را به شکل کامل به انجام رسانید. خدای سبحان به او فرمود: من تو را پیشوا و امام قرار دادم. حضرت ابراهیم(ع) درخواست کرد که از دودمانم (نیز پیشوایانی قرار ده) خداوند فرمود عهد و پیمان ما به بیدادگران نمی‌رسد».


پس بنابراين براي رسيدن به مقام رفيع امامت فرد نبايد ظالم حتّي به نفس خود باشد. بنابراين از مباحث فوق به خوبي روشن مي شود، مقام امامت مقامي نيست که مردم در نصب آن دخالتي داشته باشند و شرط آن موفقيت هر فرد در مقام آزمايشات و امتحانات الهي است که پس از سرافرازي از اين مراحل، خداوند او را به مقام امامت منصوب مي کند.
پس بنابراین برای رسیدن به مقام رفیع امامت فرد نباید ظالم حتّی به نفس خود باشد؛ بنابراین از مباحث فوق به خوبی روشن می‌شود، مقام امامت مقامی نیست که مردم در نصب آن دخالتی داشته باشند و شرط آن موفقیت هر فرد در مقام آزمایشات و امتحانات الهی است که پس از سرافرازی از این مراحل، خداوند او را به مقام امامت منصوب می‌کند.


«بعد از آن که نبوت در ذرّيه حضرت ابراهيم(ع) قرار داده شد اين انتصاب به معناي آن نبود که همواره نبوت از پدر به پسر و الي آخر منتقل خواهد شد، بلکه هر کدام که لياقت چنين مقامي را داشته باشند به اين منصب بزرگ الهي منصوب مي شدند گاهي پدر و پسر به ترتيب به مقام نبوت نايل مي آمدند مانند داود و سليمان(ع) ولي در برخي موارد ديگر پس از مرگ پيامبر(ع) نور نبوّت به فرزندان او نمي رسيد، بلکه به افراد ديگر از خاندان بزرگ ابراهيم منتقل مي گشت.
«بعد از آن که نبوت در ذرّیه حضرت ابراهیم(ع) قرار داده شد این انتصاب به معنای آن نبود که همواره نبوت از پدر به پسر و الی آخر منتقل خواهد شد، بلکه هر کدام که لیاقت چنین مقامی را داشته باشند به این منصب بزرگ الهی منصوب می‌شدند گاهی پدر و پسر به ترتیب به مقام نبوت نایل می‌آمدند مانند داود و سلیمان(ع) ولی در برخی موارد دیگر پس از مرگ پیامبر(ع) نور نبوّت به فرزندان او نمی‌رسید، بلکه به افراد دیگر از خاندان بزرگ ابراهیم منتقل می‌گشت.


امامت امامان دوازده گانه نيز از همين مقوله است و وقتي که امام حسن(ع) به شهادت رسيدند، برادرش امام حسين(ع) به امامت منصوب شد و بعد از آن پسرش امام علي بن حسين و همچنين پس از شهادت امام صادق(ع) عليرغم وجود فرزندي به نام عبدالله بن افطح خلافت الهي از آن فرزند ديگرش موسي بن جعفر(ع) گرديد.<ref>سبحاني، جعفر، راهنماي حقيقت، نشر مشعر، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش، ص۳۷۹.</ref>  
امامت امامان دوازده‌گانه نیز از همین مقوله است و وقتی که امام حسن(ع) به شهادت رسیدند، برادرش امام حسین(ع) به امامت منصوب شد و بعد از آن پسرش امام علی بن حسین و همچنین پس از شهادت امام صادق(ع) علیرغم وجود فرزندی به نام عبدالله بن افطح خلافت الهی از آن فرزند دیگرش موسی بن جعفر(ع) گردید.<ref>سبحانی، جعفر، راهنمای حقیقت، نشر مشعر، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش، ص۳۷۹.</ref>


البته بايد گفته شود که اين مطلب هيچ گونه ارتباطي با فضايل امام حسن(ع) و يا امام حسين(ع) ندارد بلکه هر دوي ايشان امامان معصوم و سيّدان شباب اهل الجنه مي باشند که اميد آن را داريم که در سراي آخرت جزء شفاعت شدگان آنان باشيم و در اين دنيا جزء پيروان و شيعيان خالص آن عزيزان قرار گيريم. «انشاء الله خداوند قبول کند».
البته باید گفته شود که این مطلب هیچ گونه ارتباطی با فضایل امام حسن(ع) یا امام حسین(ع) ندارد بلکه هر دوی ایشان امامان معصوم و سیّدان شباب اهل الجنه می‌باشند که امید آن را داریم که در سرای آخرت جزء شفاعت شدگان آنان باشیم و در این دنیا جزء پیروان و شیعیان خالص آن عزیزان قرار گیریم. «انشاء الله خداوند قبول کند».
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}
==معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:==


۱ـ راهنماي حقيقت، آيت الله جعفر سبحاني.
== معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر ==
۱ـ راهنمای حقیقت، آیت الله جعفر سبحانی.


۲ـ موسوعه امام صادق(ع) ، سيد محمد کاظم قزويني، ج۷.
۲ـ موسوعه امام صادق(ع)، سید محمد کاظم قزوینی، ج۷.


۳ـ تفاسيري همچون الميزان، نمونه، مجمع البيان در تفسير آيه ۱۲۴ سوره بقره.
۳ـ تفاسیری همچون المیزان، نمونه، مجمع البیان در تفسیر آیه ۱۲۴ سوره بقره.
{{پایان مطالعه بیشتر}}
{{پایان مطالعه بیشتر}}


==منابع==
== منابع ==
<references />
{{پانویس}}


{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه =
  | تیترها =  
  | تیترها =
  | ویرایش =  
  | ویرایش =
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی =
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر =
  | بازبینی =  
  | بازبینی =
  | تکمیل =  
  | تکمیل =
  | اولویت =  
  | اولویت =
  | کیفیت =  
  | کیفیت =
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ ‏۱۰ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۳۰

سؤال

چرا امامان پس از امام حسن(ع) از نسل ایشان نبودند؟

برای این که به سئوال حضرتعالی پاسخی کامل داده شود آن را در ضمن چند نکته بیان می‌کنیم:

۱. وقتی که ما در متون دینی سیری داشته باشیم می‌توانیم برای امامت به یک تعریف کلی برسیم که عبارت است از: پیشوایی ریاست عامّه دینی، امت مسلمان در امور دینی و دنیوی آنهاست که به جانشینی پیامبر گرامی اسلام(ص) منصوب شده است و حافظ شریعت و تداوم گر هدایت الهی است.

پس بنابراین امامت یک منصب الهی همچون نبوت می‌باشد؛ بنابراین امام باید از طرف خداوند متعال منصوب شود و هیچ‌کس حتّی پیامبر نیز حق دخالت در انتصاب چنین مقامی را برای شخصی ندارد، فقط پیامبر(ص) و امامان حق معرفی امام بعد از خود را دارند.

۲. منشأ امامت یک امر وراثتی نیست بلکه لیاقت است و لیاقت‌ها با شعار ثابت نمی‌شود بلکه باید شخصی از امتحانات الهی ثابت قدم بیرون آید و هیچ‌کس به خاطر این که پدرش امام بوده نمی‌تواند امام باشد.}}[۱]

۳. وقتی که حضرت ابراهیم(ع) به عنوان امام از طرف خداوند متعال قرار داده شد، خداوند متعال در جواب درخواست حضرت ابراهیم(ع) مبنی بر این که مقام امامت را نیز در ذرّیه اش نیز قرار دهد چنین جواب می‌دهد: که عهد و پیمان ما به ظالمین نمی‌رسد. {{قرآن|وَإِذِ ابْتَلَی إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّی جَاعِلُک لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّیَّتِی قَالَ لاَ یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ؛[۲] ترجمه: و چون حضرت ابراهیم(ع) را پروردگارش به اموری مهم بیاموزد و او همه آنها را به شکل کامل به انجام رسانید. خدای سبحان به او فرمود: من تو را پیشوا و امام قرار دادم. حضرت ابراهیم(ع) درخواست کرد که از دودمانم (نیز پیشوایانی قرار ده) خداوند فرمود عهد و پیمان ما به بیدادگران نمی‌رسد».

پس بنابراین برای رسیدن به مقام رفیع امامت فرد نباید ظالم حتّی به نفس خود باشد؛ بنابراین از مباحث فوق به خوبی روشن می‌شود، مقام امامت مقامی نیست که مردم در نصب آن دخالتی داشته باشند و شرط آن موفقیت هر فرد در مقام آزمایشات و امتحانات الهی است که پس از سرافرازی از این مراحل، خداوند او را به مقام امامت منصوب می‌کند.

«بعد از آن که نبوت در ذرّیه حضرت ابراهیم(ع) قرار داده شد این انتصاب به معنای آن نبود که همواره نبوت از پدر به پسر و الی آخر منتقل خواهد شد، بلکه هر کدام که لیاقت چنین مقامی را داشته باشند به این منصب بزرگ الهی منصوب می‌شدند گاهی پدر و پسر به ترتیب به مقام نبوت نایل می‌آمدند مانند داود و سلیمان(ع) ولی در برخی موارد دیگر پس از مرگ پیامبر(ع) نور نبوّت به فرزندان او نمی‌رسید، بلکه به افراد دیگر از خاندان بزرگ ابراهیم منتقل می‌گشت.

امامت امامان دوازده‌گانه نیز از همین مقوله است و وقتی که امام حسن(ع) به شهادت رسیدند، برادرش امام حسین(ع) به امامت منصوب شد و بعد از آن پسرش امام علی بن حسین و همچنین پس از شهادت امام صادق(ع) علیرغم وجود فرزندی به نام عبدالله بن افطح خلافت الهی از آن فرزند دیگرش موسی بن جعفر(ع) گردید.[۳]

البته باید گفته شود که این مطلب هیچ گونه ارتباطی با فضایل امام حسن(ع) یا امام حسین(ع) ندارد بلکه هر دوی ایشان امامان معصوم و سیّدان شباب اهل الجنه می‌باشند که امید آن را داریم که در سرای آخرت جزء شفاعت شدگان آنان باشیم و در این دنیا جزء پیروان و شیعیان خالص آن عزیزان قرار گیریم. «انشاء الله خداوند قبول کند».


معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر

۱ـ راهنمای حقیقت، آیت الله جعفر سبحانی.

۲ـ موسوعه امام صادق(ع)، سید محمد کاظم قزوینی، ج۷.

۳ـ تفاسیری همچون المیزان، نمونه، مجمع البیان در تفسیر آیه ۱۲۴ سوره بقره.


منابع

  1. قرائتی، محسن، تفسیر نور، مؤسسه در راه حق، چاپ دوم، ۱۳۷۶ش، ج۱، ص۲۵۳.
  2. بقره / ۱۲۴.
  3. سبحانی، جعفر، راهنمای حقیقت، نشر مشعر، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش، ص۳۷۹.