تفاوت ولایت فقیه با ولایت امام معصوم: تفاوت میان نسخه‌ها

Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
از ویکی پاسخ
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جا:ویرایش}} {{شروع متن}} {{سوال}} اگرولی فقیه داراي تمام اختيارات امام معصوم و پ...» ایجاد کرد)
برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷
 
(ابرابزار)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=Rezapour }}
{{در دست ویرایش|کاربر=Rezapour}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
اگرولی فقیه داراي تمام اختيارات امام معصوم و پيامبر اکرم(ع) مي باشد. با این وجود ,جايگاه امام زمان(عج) در اين ميان چيست؟
اگرولی فقیه دارای تمام اختیارات امام معصوم و پیامبر اکرم(ع) می‌باشد. با این وجود، جایگاه امام زمان(عج) در این میان چیست؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
تفاوت ولايت فقيه با ولايت امام معصوم(ع)
تفاوت ولایت فقیه با ولایت امام معصوم(ع)
ولايت فقيه چند تفاوت عمده با ولايت امام معصوم(ع) دارد که به اختصار بدان اشاره مي کنيم.
ولایت فقیه چند تفاوت عمده با ولایت امام معصوم(ع) دارد که به اختصار بدان اشاره می‌کنیم.
۱. ولايت فقيه در طول ولايت امام معصوم(ع)؛ يکي از تفاوت هاي اساسي ولايت فقيه و ولايت امام معصوم(ع) آن است که ولايت فقيه در طول ولايت امامان معصوم(ع) قرار دارد به اين معنا که ولي فقيه، ولايت خود را از ناحيه امام معصوم(ع) گرفته و نائب و منصوب از ناحيه ايشان مي باشد تعابيري که در روايات به کار رفته است , تعابيري همچون «فانّهم حجتي عليکم و انا حجه الله عليهم»،}}<ref>حر عاملي، وسائل الشيعه، بيروت، دار احياء التراث العربي، ج۱۸، ص۱۰۱.</ref> «فانّي قد جعلته حاکماً عليکم»،<ref>همان، ج۱۸، ص۹۹.</ref> «خلفائي»<ref>همان، ج۱۸، ص۱۰۱.</ref> و مانند آن بيانگر اين نکته است.
۱. ولایت فقیه در طول ولایت امام معصوم(ع)؛ یکی از تفاوت‌های اساسی ولایت فقیه و ولایت امام معصوم(ع) آن است که ولایت فقیه در طول ولایت امامان معصوم(ع) قرار دارد به این معنا که ولی فقیه، ولایت خود را از ناحیه امام معصوم(ع) گرفته و نائب و منصوب از ناحیه ایشان می‌باشد تعابیری که در روایات به کار رفته است، تعابیری همچون «فانّهم حجتی علیکم و انا حجه الله علیهم» ،}}<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ج۱۸، ص۱۰۱.</ref> «فانّی قد جعلته حاکماً علیکم»،<ref>همان، ج۱۸، ص۹۹.</ref> «خلفائی»<ref>همان، ج۱۸، ص۱۰۱.</ref> و مانند آن بیانگر این نکته است.
 
بر اين اساس، ولايت فقيه و ولايت امام معصوم(ع) در يک رديف قرار نداشته و هم عرض نيستند بلکه ولايت فقيه جامع الشرايط از ولايت امام معصوم(ع) نشأت گرفته و در طول آن بوده و با واسطه ايشان، منصوب از سوي خداوند مي باشد. در حالي که امام معصوم(ع) به طور مستقيم از سوي خداوند منصوب شده است.
بر این اساس، ولایت فقیه و ولایت امام معصوم(ع) در یک ردیف قرار نداشته و هم عرض نیستند بلکه ولایت فقیه جامع‌الشرایط از ولایت امام معصوم(ع) نشأت گرفته و در طول آن بوده و با واسطه ایشان، منصوب از سوی خداوند می‌باشد. در حالی که امام معصوم(ع) به‌طور مستقیم از سوی خداوند منصوب شده است.
 
۲. تفاوت در حيطه ولايت؛ ولايت فقيه از نظر حيطه ولايت با ولايت امام معصوم(ع) متفاوت است زيرا ولايت فقيه تنها در محدوده ولايت تشريعي است و ولايت تکويني را در بر نمي گيرد اما ولايت امام معصوم(ع) شامل ولايت تشريعي و تکويني هر دو مي شود. توضيح اينکه ولايت بر دو قسم است؛ ولايت تکويني و ولايت تشريعي.
۲. تفاوت در حیطه ولایت؛ ولایت فقیه از نظر حیطه ولایت با ولایت امام معصوم(ع) متفاوت است زیرا ولایت فقیه تنها در محدوده ولایت تشریعی است و ولایت تکوینی را در بر نمی‌گیرد اما ولایت امام معصوم(ع) شامل ولایت تشریعی و تکوینی هر دو می‌شود. توضیح اینکه ولایت بر دو قسم است؛ ولایت تکوینی و ولایت تشریعی.
 
ولايت تکويني به معناي تصرف در نظام خلقت و قانون مندي هاي مربوط به طبيعت است که اساساً مربوط به خداي متعال است که خالق هستي در نظام خلقت و قوانين حاکم برآن است و خداوند اين ولايت را به پيامبر اکرم و امامان معصوم(ع) عطا نموده است<ref>مصباح يزدي، محمدتقي، نگاهي گذرا به نظريه ولايت فقيه، قم، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني، ۱۳۷۸ش، ص۷۹.</ref> پس ولايت تکويني يعني سرپرستي موجودات جهان و عالم در خارج و تصرف عيني داشتن در آنهاست.<ref>جوادي آملي، عبدالله، ولايت فقيه، ولايت فقاهت و عدالت، قم، مرکز نشر اسرا، ۱۳۸۵ش، ص۱۲۳.</ref>
ولایت تکوینی به معنای تصرف در نظام خلقت و قانون مندی‌های مربوط به طبیعت است که اساساً مربوط به خدای متعال است که خالق هستی در نظام خلقت و قوانین حاکم برآن است و خداوند این ولایت را به پیامبر اکرم و امامان معصوم(ع) عطا نموده است<ref>مصباح یزدی، محمدتقی، نگاهی گذرا به نظریه ولایت فقیه، قم، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۷۸ش، ص۷۹.</ref> پس ولایت تکوینی یعنی سرپرستی موجودات جهان و عالم در خارج و تصرف عینی داشتن در آنهاست.<ref>جوادی آملی، عبدالله، ولایت فقیه، ولایت فقاهت و عدالت، قم، مرکز نشر اسرا، ۱۳۸۵ش، ص۱۲۳.</ref>
 
قسم دوم ولايت تشريعي است که به معناي ولايت در محدوده تشريع و تابع قانون الهي است اين ولايت از امور اعتباري و قراردادي است.<ref>همان، ص۱۲۴.</ref>
قسم دوم ولایت تشریعی است که به معنای ولایت در محدوده تشریع و تابع قانون الهی است این ولایت از امور اعتباری و قراردادی است.<ref>همان، ص۱۲۴.</ref>
 
ولايتي که در ولايت فقيه مطرح است، ولايت تشريعي است که امري اعتباري است و خداوند متعال به افراد داراي صلاحيت واگذار نموده است و ولايت تکويني مربوط به پيامبر اکرم و امامان معصوم(ع) است و ولي فقيه در اين حيطه ولايتي ندارد.
ولایتی که در ولایت فقیه مطرح است، ولایت تشریعی است که امری اعتباری است و خداوند متعال به افراد دارای صلاحیت واگذار نموده است و ولایت تکوینی مربوط به پیامبر اکرم و امامان معصوم(ع) است و ولی فقیه در این حیطه ولایتی ندارد.
 
۳. تفاوت در گستره ولايت؛ يکي ديگر از تفاوت هاي ولايت فقيه با ولايت امام معصوم(ع) ، تفاوت در گستره ولايت است بدين معنا که ولايت فقيه تنها امور اجتماعي را در بر مي گيرد و شامل امور شخصي و فردي افراد نمي شود, در حالي که ولايت امام معصوم(ع) هم امور شخصي و فردي افراد را شامل مي شود و هم امور اجتماعي را، حضرت امام (ره) در اين باره فرمودند: «آنچه براي پيامبر اکرم و امام صلوات الله عليهما از جهت ولايت و حکومت ثابت شده است براي فقيه ثابت است اما اگر براي ايشان ولايتي غير از اين جهت ثابت باشد، براي فقيه ثابت نيست پس اگر بگوييم که معصوم(ع) در اموري مانند طلاق زن يا فروش اموال يا گرفتن اموال از فردي ولو بدون مصلحت، ولايت دارد، چنين ولايتي براي فقيه ثابت نيست».<ref>موسوی خميني، سيد روح الله، البيع، قم، اسماعيليان، ج۲، ص۴۸۹.</ref>
۳. تفاوت در گستره ولایت؛ یکی دیگر از تفاوت‌های ولایت فقیه با ولایت امام معصوم(ع)، تفاوت در گستره ولایت است بدین معنا که ولایت فقیه تنها امور اجتماعی را در بر می‌گیرد و شامل امور شخصی و فردی افراد نمی‌شود، در حالی که ولایت امام معصوم(ع) هم امور شخصی و فردی افراد را شامل می‌شود و هم امور اجتماعی را، حضرت امام (ره) در این باره فرمودند: «آنچه برای پیامبر اکرم و امام صلوات الله علیهما از جهت ولایت و حکومت ثابت شده است برای فقیه ثابت است اما اگر برای ایشان ولایتی غیر از این جهت ثابت باشد، برای فقیه ثابت نیست پس اگر بگوییم که معصوم(ع) در اموری مانند طلاق زن یا فروش اموال یا گرفتن اموال از فردی ولو بدون مصلحت، ولایت دارد، چنین ولایتی برای فقیه ثابت نیست».<ref>موسوی خمینی، سید روح الله، البیع، قم، اسماعیلیان، ج۲، ص۴۸۹.</ref>
 
بنابر این , منظور از اينکه ولي فقيه تمامي اختيارات پيامبر اکرم و امامان معصوم(ع) را دارا است، تمام اختيارات در امر حکومت و اداره امور جامعه است نه به طور مطلق در تمام امور و لو اموري که مربوط به شخص ايشان بوده يا از اختيارات خاص ايشان محسوب مي گردد علاوه بر اينکه در اينجا بحث از فضايل و مقامات معنوي نيست زيرا هيچ کس در اين زمينه با معصومين(ع) قابل مقايسه نيست، آنچه بحث ولايت اعتباري و اداره امور حکومت و کشور است که در اين زمينه تفاوتي ميان اختيارات ولي فقيه با ايشان نيست زيرا معقول نيست که اداره امور جامعه اسلامي را به فقيه بسپاريم اما اختيارات لازم را در اين زمينه در اختيار او قرار ندهيم. امام (ره) در اين باره فرمودند: «اين توهم که اختيارات حکومتي رسول اکرم(ص) بيشتر از حضرت امير(ع) بود، يا اختيارات حکومتي حضرت امير(ع) بيش از فقيه است، باطل و غلط است. البته فضايل حضرت رسول اکرم(ص) بيش از همه عالم است؛ و بعد از ايشان فضايل حضرت امير(ع) از همه بيشتر است؛ لکن زيادي فضايل معنوي، اختيارات حکومتي را افزايش نمي دهد. همان اختيارات و ولايتي که حضرت رسول و ديگر ائمه، صلوات اللَّه عليهم، در تدارک و بسيج سپاه، تعيين ولات و استانداران، گرفتن ماليات و صرف آن در مصالح مسلمانان داشتند، خداوند همان اختيارات را براي حکومت فعلي قرار داده است؛ منتها شخص معيني نيست، روي عنوانِ «عالم عادل» است.<ref>موسوی خميني، سيد روح الله، ولايت فقيه، تهران، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني، ۱۳۷۷ش، ص۵۰ و ۵۱.</ref>
بنابر این، منظور از اینکه ولی فقیه تمامی اختیارات پیامبر اکرم و امامان معصوم(ع) را دارا است، تمام اختیارات در امر حکومت و اداره امور جامعه است نه به‌طور مطلق در تمام امور و لو اموری که مربوط به شخص ایشان بوده یا از اختیارات خاص ایشان محسوب می‌گردد علاوه بر اینکه در اینجا بحث از فضایل و مقامات معنوی نیست زیرا هیچ‌کس در این زمینه با معصومین(ع) قابل مقایسه نیست، آنچه بحث ولایت اعتباری و اداره امور حکومت و کشور است که در این زمینه تفاوتی میان اختیارات ولی فقیه با ایشان نیست زیرا معقول نیست که اداره امور جامعه اسلامی را به فقیه بسپاریم اما اختیارات لازم را در این زمینه در اختیار او قرار ندهیم. امام (ره) در این باره فرمودند: «این توهم که اختیارات حکومتی رسول اکرم(ص) بیشتر از حضرت امیر(ع) بود، یا اختیارات حکومتی حضرت امیر(ع) بیش از فقیه است، باطل و غلط است. البته فضایل حضرت رسول اکرم(ص) بیش از همه عالم است؛ و بعد از ایشان فضایل حضرت امیر(ع) از همه بیشتر است؛ لکن زیادی فضایل معنوی، اختیارات حکومتی را افزایش نمی‌دهد. همان اختیارات و ولایتی که حضرت رسول و دیگر ائمه، صلوات اللَّه علیهم، در تدارک و بسیج سپاه، تعیین ولات و استانداران، گرفتن مالیات و صرف آن در مصالح مسلمانان داشتند، خداوند همان اختیارات را برای حکومت فعلی قرار داده است؛ منتها شخص معینی نیست، روی عنوانِ «عالم عادل» است.<ref>موسوی خمینی، سید روح الله، ولایت فقیه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۷۷ش، ص۵۰ و ۵۱.</ref>
 
بنابراين، اينکه ولي فقيه تمام اختيارات حکومتي امام معصوم(ع) را دارا باشد هيچ منافاتي با ولايت مطلقه امام زمان(عج) ندارد و به هيچ عنوان ولي فقيه، را در رديف ايشان قرار نمي دهد بلکه ولايت فقيه، پرتو و شعاعي از ولايت امام زمان(عج) بوده و ولايت خويش را از ايشان گرفته و منصوب از ناحيه ايشان مي باشد. آيا هيچگاه وجود شعاع و اشعه خورشيد ما را بي نياز از منبع نور و سرچشمه روشنايي مي کند؟ ولايت فقيه و ولايت امام زمان(عج) در عرض هم قرار ندارند و در يک رديف نيستند تا ولايت فقيه، ما را در عصر غيبت از ولايت امام زمان(عج) بي نياز کند بلکه در عصر غيبت و عدم ظهور امام، فقيه جامع الشرايط تنها اختيارات حکومتي و اداره امور جامعه را از سوي ايشان عهده دار مي گردد و در راستاي اجراي احکام اسلام به ميزان توانايي خويش تلاش مي نمايد و البته عنايات امام زمان(عج) نيز شامل ايشان و جامعه اسلامي خواهد شد. اما برپايي حکومت جهاني اسلام و بر افراشتن حکومت عدل جهاني در سراسر گيتي و به فعليت ساختن تلاش تمام انبياء و پيامبر اکرم و امامان معصوم(ع) ، نيازمند ولايت مطلقه الهي و حضور انسان کامل و مظهر تام خليفه اللهي است و بدون وجود و ظهور ايشان اين امر محقق نخواهد شد و اين اراده الهي است که {{قرآن|و نريد ان نمنّ علي الذين استضعفوا في الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثين<ref>قصص / ۵.</ref>؛ و ما اراده کرديم که بر مستضعفان زمين منت نهيم و آنان را پيشوايان و وارثان روي زمين قرار دهيم» و اگر خداوند متعال اراده فرموده {{قرآن|هو الذي ارسل رسوله بالهدي و دين الحق ليظهره علي الدين کلّه ولو کره المشرکون}}<ref>صف / ۹.</ref>؛ او کسي است که رسول خود را با هدايت و دين حق فرستاد تا او را برهمه اديان غالب سازد، هر چند مشرکان کراهت داشته باشند».
بنابراین، اینکه ولی فقیه تمام اختیارات حکومتی امام معصوم(ع) را دارا باشد هیچ منافاتی با ولایت مطلقه امام زمان(عج) ندارد و به هیچ عنوان ولی فقیه، را در ردیف ایشان قرار نمی‌دهد بلکه ولایت فقیه، پرتو و شعاعی از ولایت امام زمان(عج) بوده و ولایت خویش را از ایشان گرفته و منصوب از ناحیه ایشان می‌باشد. آیا هیچگاه وجود شعاع و اشعه خورشید ما را بی‌نیاز از منبع نور و سرچشمه روشنایی می‌کند؟ ولایت فقیه و ولایت امام زمان(عج) در عرض هم قرار ندارند و در یک ردیف نیستند تا ولایت فقیه، ما را در عصر غیبت از ولایت امام زمان(عج) بی‌نیاز کند بلکه در عصر غیبت و عدم ظهور امام، فقیه جامع‌الشرایط تنها اختیارات حکومتی و اداره امور جامعه را از سوی ایشان عهده‌دار می‌گردد و در راستای اجرای احکام اسلام به میزان توانایی خویش تلاش می‌نماید و البته عنایات امام زمان(عج) نیز شامل ایشان و جامعه اسلامی خواهد شد. اما برپایی حکومت جهانی اسلام و برافراشتن حکومت عدل جهانی در سراسر گیتی و به فعلیت ساختن تلاش تمام انبیاء و پیامبر اکرم و امامان معصوم(ع)، نیازمند ولایت مطلقه الهی و حضور انسان کامل و مظهر تام خلیفه اللهی است و بدون وجود و ظهور ایشان این امر محقق نخواهد شد و این اراده الهی است که {{قرآن|و نرید ان نمنّ علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین<ref>قصص / ۵.</ref>؛ و ما اراده کردیم که بر مستضعفان زمین منت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم» و اگر خداوند متعال اراده فرموده {{قرآن|هو الذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کلّه ولو کره المشرکون}}<ref>صف / ۹.</ref>؛ او کسی است که رسول خود را با هدایت و دین حق فرستاد تا او را برهمه ادیان غالب سازد، هر چند مشرکان کراهت داشته باشند».
 
اين مهم، جز با ظهور امام زمان(عج) محقق نخواهد شد و او خواهد آمد تا حق به پيروزي رسيده و جلوه باطل از بين برود {{قرآن|و قل جاء الحق و زهق الباطل انّ الباطل کان زهوقاً}}<ref>اسرا / ۸۱.</ref>؛ بگو که حق آمد و باطل را نابود ساخت، که باطل از بين رفتني است». و بدون ظهور او عدل و قسط در جهان حاکم نخواهد شد.
این مهم، جز با ظهور امام زمان(عج) محقق نخواهد شد و او خواهد آمد تا حق به پیروزی رسیده و جلوه باطل از بین برود {{قرآن|و قل جاء الحق و زهق الباطل انّ الباطل کان زهوقاً}}<ref>اسرا / ۸۱.</ref>؛ بگو که حق آمد و باطل را نابود ساخت، که باطل از بین رفتنی است». و بدون ظهور او عدل و قسط در جهان حاکم نخواهد شد.
 
پيامبر گرامي اسلام فرمودند: «طوبي لمن ادرک زمانه و به يفرّج الله غم الامّه حتي يملاها قسطاً و عدلاً؛ خوشا به حال کساني که زمانش را درک کنند، خداوند به برکت وجود او براي مسلمانان گشايش ايجاد مي کند تا اينکه زمين را پر از عدل و داد مي سازد».<ref>مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، تهران، دارالکتب الاسلاميه، ج۵۱، ص۷۶، ح۳۱.</ref>
پیامبر گرامی اسلام فرمودند: «طوبی لمن ادرک زمانه و به یفرّج الله غم الامّه حتی یملاها قسطاً و عدلاً؛ خوشا به حال کسانی که زمانش را درک کنند، خداوند به برکت وجود او برای مسلمانان گشایش ایجاد می‌کند تا اینکه زمین را پر از عدل و داد می‌سازد».<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج۵۱، ص۷۶، ح۳۱.</ref>
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
 
==منابع==
== منابع ==
<references />
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =  
  | شاخه اصلی =
  | شاخه فرعی۱ =  
  | شاخه فرعی۱ =
  | شاخه فرعی۲ =  
  | شاخه فرعی۲ =
  | شاخه فرعی۳ =  
  | شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه =
  | تیترها =  
  | تیترها =
  | ویرایش =  
  | ویرایش =
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی =
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات =
  | بازبینی =  
  | بازبینی =
  | تکمیل =  
  | تکمیل =
  | اولویت =  
  | اولویت =
  | کیفیت =  
  | کیفیت =
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ ‏۲ مارس ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۴۱

سؤال

اگرولی فقیه دارای تمام اختیارات امام معصوم و پیامبر اکرم(ع) می‌باشد. با این وجود، جایگاه امام زمان(عج) در این میان چیست؟

تفاوت ولایت فقیه با ولایت امام معصوم(ع) ولایت فقیه چند تفاوت عمده با ولایت امام معصوم(ع) دارد که به اختصار بدان اشاره می‌کنیم. ۱. ولایت فقیه در طول ولایت امام معصوم(ع)؛ یکی از تفاوت‌های اساسی ولایت فقیه و ولایت امام معصوم(ع) آن است که ولایت فقیه در طول ولایت امامان معصوم(ع) قرار دارد به این معنا که ولی فقیه، ولایت خود را از ناحیه امام معصوم(ع) گرفته و نائب و منصوب از ناحیه ایشان می‌باشد تعابیری که در روایات به کار رفته است، تعابیری همچون «فانّهم حجتی علیکم و انا حجه الله علیهم» ،}}[۱] «فانّی قد جعلته حاکماً علیکم»،[۲] «خلفائی»[۳] و مانند آن بیانگر این نکته است.

بر این اساس، ولایت فقیه و ولایت امام معصوم(ع) در یک ردیف قرار نداشته و هم عرض نیستند بلکه ولایت فقیه جامع‌الشرایط از ولایت امام معصوم(ع) نشأت گرفته و در طول آن بوده و با واسطه ایشان، منصوب از سوی خداوند می‌باشد. در حالی که امام معصوم(ع) به‌طور مستقیم از سوی خداوند منصوب شده است.

۲. تفاوت در حیطه ولایت؛ ولایت فقیه از نظر حیطه ولایت با ولایت امام معصوم(ع) متفاوت است زیرا ولایت فقیه تنها در محدوده ولایت تشریعی است و ولایت تکوینی را در بر نمی‌گیرد اما ولایت امام معصوم(ع) شامل ولایت تشریعی و تکوینی هر دو می‌شود. توضیح اینکه ولایت بر دو قسم است؛ ولایت تکوینی و ولایت تشریعی.

ولایت تکوینی به معنای تصرف در نظام خلقت و قانون مندی‌های مربوط به طبیعت است که اساساً مربوط به خدای متعال است که خالق هستی در نظام خلقت و قوانین حاکم برآن است و خداوند این ولایت را به پیامبر اکرم و امامان معصوم(ع) عطا نموده است[۴] پس ولایت تکوینی یعنی سرپرستی موجودات جهان و عالم در خارج و تصرف عینی داشتن در آنهاست.[۵]

قسم دوم ولایت تشریعی است که به معنای ولایت در محدوده تشریع و تابع قانون الهی است این ولایت از امور اعتباری و قراردادی است.[۶]

ولایتی که در ولایت فقیه مطرح است، ولایت تشریعی است که امری اعتباری است و خداوند متعال به افراد دارای صلاحیت واگذار نموده است و ولایت تکوینی مربوط به پیامبر اکرم و امامان معصوم(ع) است و ولی فقیه در این حیطه ولایتی ندارد.

۳. تفاوت در گستره ولایت؛ یکی دیگر از تفاوت‌های ولایت فقیه با ولایت امام معصوم(ع)، تفاوت در گستره ولایت است بدین معنا که ولایت فقیه تنها امور اجتماعی را در بر می‌گیرد و شامل امور شخصی و فردی افراد نمی‌شود، در حالی که ولایت امام معصوم(ع) هم امور شخصی و فردی افراد را شامل می‌شود و هم امور اجتماعی را، حضرت امام (ره) در این باره فرمودند: «آنچه برای پیامبر اکرم و امام صلوات الله علیهما از جهت ولایت و حکومت ثابت شده است برای فقیه ثابت است اما اگر برای ایشان ولایتی غیر از این جهت ثابت باشد، برای فقیه ثابت نیست پس اگر بگوییم که معصوم(ع) در اموری مانند طلاق زن یا فروش اموال یا گرفتن اموال از فردی ولو بدون مصلحت، ولایت دارد، چنین ولایتی برای فقیه ثابت نیست».[۷]

بنابر این، منظور از اینکه ولی فقیه تمامی اختیارات پیامبر اکرم و امامان معصوم(ع) را دارا است، تمام اختیارات در امر حکومت و اداره امور جامعه است نه به‌طور مطلق در تمام امور و لو اموری که مربوط به شخص ایشان بوده یا از اختیارات خاص ایشان محسوب می‌گردد علاوه بر اینکه در اینجا بحث از فضایل و مقامات معنوی نیست زیرا هیچ‌کس در این زمینه با معصومین(ع) قابل مقایسه نیست، آنچه بحث ولایت اعتباری و اداره امور حکومت و کشور است که در این زمینه تفاوتی میان اختیارات ولی فقیه با ایشان نیست زیرا معقول نیست که اداره امور جامعه اسلامی را به فقیه بسپاریم اما اختیارات لازم را در این زمینه در اختیار او قرار ندهیم. امام (ره) در این باره فرمودند: «این توهم که اختیارات حکومتی رسول اکرم(ص) بیشتر از حضرت امیر(ع) بود، یا اختیارات حکومتی حضرت امیر(ع) بیش از فقیه است، باطل و غلط است. البته فضایل حضرت رسول اکرم(ص) بیش از همه عالم است؛ و بعد از ایشان فضایل حضرت امیر(ع) از همه بیشتر است؛ لکن زیادی فضایل معنوی، اختیارات حکومتی را افزایش نمی‌دهد. همان اختیارات و ولایتی که حضرت رسول و دیگر ائمه، صلوات اللَّه علیهم، در تدارک و بسیج سپاه، تعیین ولات و استانداران، گرفتن مالیات و صرف آن در مصالح مسلمانان داشتند، خداوند همان اختیارات را برای حکومت فعلی قرار داده است؛ منتها شخص معینی نیست، روی عنوانِ «عالم عادل» است.[۸]

بنابراین، اینکه ولی فقیه تمام اختیارات حکومتی امام معصوم(ع) را دارا باشد هیچ منافاتی با ولایت مطلقه امام زمان(عج) ندارد و به هیچ عنوان ولی فقیه، را در ردیف ایشان قرار نمی‌دهد بلکه ولایت فقیه، پرتو و شعاعی از ولایت امام زمان(عج) بوده و ولایت خویش را از ایشان گرفته و منصوب از ناحیه ایشان می‌باشد. آیا هیچگاه وجود شعاع و اشعه خورشید ما را بی‌نیاز از منبع نور و سرچشمه روشنایی می‌کند؟ ولایت فقیه و ولایت امام زمان(عج) در عرض هم قرار ندارند و در یک ردیف نیستند تا ولایت فقیه، ما را در عصر غیبت از ولایت امام زمان(عج) بی‌نیاز کند بلکه در عصر غیبت و عدم ظهور امام، فقیه جامع‌الشرایط تنها اختیارات حکومتی و اداره امور جامعه را از سوی ایشان عهده‌دار می‌گردد و در راستای اجرای احکام اسلام به میزان توانایی خویش تلاش می‌نماید و البته عنایات امام زمان(عج) نیز شامل ایشان و جامعه اسلامی خواهد شد. اما برپایی حکومت جهانی اسلام و برافراشتن حکومت عدل جهانی در سراسر گیتی و به فعلیت ساختن تلاش تمام انبیاء و پیامبر اکرم و امامان معصوم(ع)، نیازمند ولایت مطلقه الهی و حضور انسان کامل و مظهر تام خلیفه اللهی است و بدون وجود و ظهور ایشان این امر محقق نخواهد شد و این اراده الهی است که {{قرآن|و نرید ان نمنّ علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین[۹]؛ و ما اراده کردیم که بر مستضعفان زمین منت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم» و اگر خداوند متعال اراده فرموده ﴿هو الذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کلّه ولو کره المشرکون[۱۰]؛ او کسی است که رسول خود را با هدایت و دین حق فرستاد تا او را برهمه ادیان غالب سازد، هر چند مشرکان کراهت داشته باشند».

این مهم، جز با ظهور امام زمان(عج) محقق نخواهد شد و او خواهد آمد تا حق به پیروزی رسیده و جلوه باطل از بین برود ﴿و قل جاء الحق و زهق الباطل انّ الباطل کان زهوقاً[۱۱]؛ بگو که حق آمد و باطل را نابود ساخت، که باطل از بین رفتنی است». و بدون ظهور او عدل و قسط در جهان حاکم نخواهد شد.

پیامبر گرامی اسلام فرمودند: «طوبی لمن ادرک زمانه و به یفرّج الله غم الامّه حتی یملاها قسطاً و عدلاً؛ خوشا به حال کسانی که زمانش را درک کنند، خداوند به برکت وجود او برای مسلمانان گشایش ایجاد می‌کند تا اینکه زمین را پر از عدل و داد می‌سازد».[۱۲]


منابع

  1. حر عاملی، وسائل الشیعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ج۱۸، ص۱۰۱.
  2. همان، ج۱۸، ص۹۹.
  3. همان، ج۱۸، ص۱۰۱.
  4. مصباح یزدی، محمدتقی، نگاهی گذرا به نظریه ولایت فقیه، قم، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۷۸ش، ص۷۹.
  5. جوادی آملی، عبدالله، ولایت فقیه، ولایت فقاهت و عدالت، قم، مرکز نشر اسرا، ۱۳۸۵ش، ص۱۲۳.
  6. همان، ص۱۲۴.
  7. موسوی خمینی، سید روح الله، البیع، قم، اسماعیلیان، ج۲، ص۴۸۹.
  8. موسوی خمینی، سید روح الله، ولایت فقیه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۷۷ش، ص۵۰ و ۵۱.
  9. قصص / ۵.
  10. صف / ۹.
  11. اسرا / ۸۱.
  12. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج۵۱، ص۷۶، ح۳۱.